تاریخ تکرار میشه با فاصله‌ی زمانی نه چندان زیاد تحلیل شخصی من اینه که جریانی در کشور همه چیز رو داره به سمتی میبره که مردم به سمت یک شرطی شدن ناگزیر پیش برن این شرطی شدن بخشیش برمیگرده به جریان ایجاد نارضایتی عمومی به خاطر اتفاقاتی که برای دولت قابل پیش بینی و پیش گیری بوده و در مقابلش ایجاد رضایتمندی کاذب برای بخشی از افکار عمومی جامعه با نمایش حل مسائل پیش پا افتاده ای که برای عموم اهمیت نداره و هیچ تاثیری روی معیشت و مشکلات واقعی عموم مردم نداره. همه ی این جریان سازی ها بر این اساس شکل میگیره که افکار عمومی و ساختار های حاکمیت رو به یک انتخاب ناگزیر بین دو گزینه برسونه گزینه ی اول مذاکره و دادن امتیازات سنگین به طرف مقابل و گزینه ی دوم در یک کلمه نابودی تمام تلاش تیم کثیف ظریف و رسانه ای چی های اطراف دولت این روزها برای اینه که با قدرت به افکار عمومی تلقین کنند که هیچ گزینه ی دیگری وجود ندارد. رسانه های پروژه بگیر این روزها از موضوع بی اهمیت واردات آیفون برای دولت دست آوردی در سطح آزادی خرمشهر می‌سازند در حالی که هیئت دولت تا یک هفته تکذیبیه های قبلی خودش رو تکذیب می کرد و برای تعیین تکلیف این موضوع گیج میزد و دور خودش می چرخید. موضوع رفع فیلترینگ هم از همین جنس موضوعات است که فارغ از غلط یا درست بودن آن مشخصا بسیار بی اهمیت تر از آن چیزی هست که نموده می‌شود حال آن که همین کار را هم دولت هنوز به دست نیاورده به عنوان دستاورد مطرح کرده و برایش جشن قهرمانی می‌گیرد. موضوع خاموشی های اخیر و نوع مواجهه و طرح موضوع آن در جامعه را هم از همین جنس می‌دانم چرا که در واقع دولت از اساس راه حل اساسی موضوع را از بین گزینه ها حذف کرده است و عموم جامعه را بین دو گزینه مخیر کرده است یا مرگ از مازوت سوزی یا زجر از بی برقی فارغ از اینکه دولت هنوز توان ایجاد زیرساخت برای اعلام برنامه ی خاموشی ها را هم نداشته و سایت شرکت برق در روز اول این برنامه از دسترس خارج بوده است. حالا مردم مخیر هستند یکی از این دو گزینه را انتخاب کنند. در دنیای موازی میبایست دولت بابت کوتاهی های صورت گرفته در حال و گذشته بابت ایجاد زیرساخت های تامین برق از مردم عذرخواهی می‌کرد راهکارهای صرفه جویی در مصرف برق و گاز را طی یک برنامه ی اجتماعی کوتاه مدت و بلند مدت عملیاتی می‌کرد راهکارهای زیست بدون برق را برای جامعه تدوین و تبیین می‌کرد بعد از آن و با توجیه عموم مردم یکی از دو گزینه را آن هم نه با منت گذاشتن بر سر مردم بلکه با گردنی افتاده و شرمنده انتخاب می‌کرد نه این که از انتخاب گزینه ی خاموشی به جای مازوت سوزی برای خودش دستاورد سازی و اعلام افتخار کند. جنبه ی دیگر ماجرا اتفاقات رسانه ای هدفدار اخیر است از جمله انتشار مصاحبه ی پالیزدار بعد از چند ماه ، انتشار مصاحبه ی علی لاریجانی بعد از چند سال سکوت ، سخنان خارج از عقلانیت رئیس جمهور ، گریه ی ساختگی و تصنعی سخنگوی دولت به عنوان نماد ملی کشور درست وسط یکی از مهمترین نزاع های سیاسی ، ملی ایران در همه ی سال‌های اخیر ، مانور نابجای جریانات نزدیک به دولت در موضوع دختر دانشگاه علوم تحقیقات و بسیاری از موضوعات مشابه از این دست اثبات می‌کند جریانی دقیق و سازماندهی شده در حال زمینه چینی برای اتفاقاتی هستند که در مجموع نتیجه ای جز ایجاد نارضایتی برای عموم مردم نخواهد داشت.

🔻شوخی عجیب پزشکیان با بن سلمان/ پزشکیان خطاب به ولیعهد سعودی: عارف "ریاضی" خوانده بهتر است او به ریاض بیاید / جناب پزشکیان! "ریاضی" در لغت عربی یعنی ورزشی و ربطی به رشته تحصیلی عارف ندارد سایت آقای پرزیدنت از رسانه های وابسته به دولت نوشت: 🔹عصر روز گذشته بود که مسعود پزشکیان با «محمد بن‌سلمان» ولیعهد پادشاهی عربستان به صورت تلفنی گفت و گو کرد. 🔹اما در حاشیه نگاری غیررسمی این گفتگو، یکی از کانال هایی که با زبان طنز خاطرات روزمره مسعود پزشکیان را منتشر می کند( این کانال توسط یکی از نزدیکان رئیس جمهور اداره می شود)، از شوخی پزشکیان با بن سلمان برای گرم تر شدن گفت و گو سخن گفته و نوشته: « مسعود پزشکیان در واکنش به دعوت بن سلمان به شوخی گفته من پزشکی خوانده‌ام و عارف مهندسی. به همین خاطر ریاضی‌اش بهتر است و در ریاض بهتر می‌تواند ایفای نقش کند.» ✅️ @Rajanews_com

ایشون همون شخصی هست که میگفتن ۶ تا زبان زنده ی دنیا رو بلده ترکی که زبان مادریش هست به تصدیق ویکی پدیا اصالت ترکی کردی داره زبان فارسی رو هم که لطف میکنه بلده زبان انگلیسی رو ایشون در حدی بلده که همه ی دکترها بلدند و الزاما به معنای زباندانی و توان مکالمه و برقراری ارتباط نیست زبان عربی رو هم که حقیقتا نشون داده در حد معنای چهار تا حدیث و روایت بلده که فاصله ی اون با مکالمه ی عربی بسیار زیاد و غیر قابل وصفه درباره ی زبان ششم هم که اطلاعاتی در دست نیست کلا اما همه ی این حرف ها به کنار واقعیت اینه که شما اگر صدتا زبان زنده و مرده ی دنیا رو هم در حد زبان مادری بلد باشی اما حرف درست و به جا زدن بلد نباشی اندازه ی سر سوزنی ارزش نداره اگر عقلانیت و تفکر پشت حرف هات نباشه همه ی زبان های دنیا رو هم مثل بلبل بلد باشی باز اندازه ی ارزنی ارزش نداره اونوقته که حرف نزدنت خیلی بیشتر از حرف بیخود زدنت ارزش پیدا می کنه

مصاحبه ی پالیزدار جنبه های مختلف و قابل توجهی دارد حس من این بود که این آدم فارغ از تمام به اصطلاح افشاگری هایی که بروز داد یک خواسته داشت و آن هم گرفتن جایگاهی در دولت جدید بود. کل قصه ی پالیزدار بعد از این همه سال همین کاسبی بود. مصاحبه چند ماه پیش و قبل از تشکیل کابینه ی آقای پزشکیان انجام شده و ایشان به صراحت بیان میکنه که به نزدیکان آقای پزشکیان اعلام کرده ام که من می‌توانم بازرس ویژه ی رئیس جمهور باشم. نکته ی دیگری که برای من قابل توجه بود اعلام برائت ضمنی ایشان از روش افشاگری های قبلی خود بود. ایشان جایی می‌گوید اگر به گذشته برگردم از افراد اسم نمی آورم و روشم را تغییر می‌دهم(قریب به این مضمون) حالا اما باز برای اینکه ویو بخورد و به خلاف ماهیت انصار حزب اللهی اش خود را نزدیک به جریان اصلاح طلبان و رئیس جمهور آینده نشان بدهد و احتمالا جایگاهی در دولت جدید پیدا بکند سراغ نام هایی مثل مرحوم هاشمی و خاتمی می‌رود و آنها را تقدیس و تطهیر می‌کند و از سوی دیگر مرحوم یزدی و امامی کاشانی را با آتش بار سنگین می‌کوبد. حقیقت امر این است که قاضی خداست و اصل نام بردن از این اموات و اتهام زنی به آنها بعد از گذشت سالها از حیاتشان به نوعی کریه و نامطلوب است. و از طرف دیگر آن تطهیر ناگهانی هم حس خوبی به آدم نمی‌دهد.

بخش دوم پالیزدار پالیزدار وقیح است. مثل خیلی از عدالتخواران دیگر فارغ از این که درست می‌گوید یا غلط فارغ از این که مرحوم یزدی و امامی کاشانی و عبدالله جاسبی و ... مفسد بودند یا نه و یا این که مرحوم هاشمی و خاتمی مطهر از فساد بودند یا نه او یک خط کثیف و کریه دیگر را در تمام مدت مصاحبه اش دنبال می‌کند و آن موضوع جانشینی آقا مجتبی است. در چند جای صحبت هایش زبانش لال به صراحت می گوید امیدوارم جانشینی آقا مجتبی زود تر اتفاق بیفتد که ایشان فساد ستیزی را شروع کند. اولا که بزرگترین پرچمدار عدالتخواهی و فساد ستیزی در این کشور شخص حضرت آقا بوده و هستند. ثانیا ان شاالله و به عنایت ولی عصر علیه السلام سال‌ها بعد از مرگ این شخص و امثال او نیازی به مطرح شدن موضوع جانشینی نخواهیم داشت.

اولین کلینیک ترک حجاب کشور افتتاح شد ترویج بی حجابی فقط این نیست در ذهن های ما همیشه می‌چرخد مسئولیت ترویج بی حجابی و بی حیایی فقط با کسانی نیست که با دین زاویه دارند و بی حجاب و کم حجاب در جامعه می‌گردند، گناه و اشتباه آنان به جای خود اما به خدا که این بی سلیقگی ها و کج سلیقگی ها و حماقت ها اگر اثرش بر بی حجابی بیشتر از آن گروه اول نباشد کمتر نیست. امروز با افتخار خبر راه اندازی کلینیک ترک بی حجابی را مطرح کردند بگذریم از این که از همین الان و چشم بسته حاضرم بنویسم و امضا کنم که این به اصطلاح تشکیلات جدید نمی‌تواند حتی یک نفر را هم محجبه یا حتی ذره ای علاقه مند به این مفهوم کند مگر با کارکردها و خروجی های نمایشی با این حال این همه بی سلیقگی و حماقت در انتخاب نام در نوع خودش بی نظیر است. اولین چیزی که بعد از شنیدن این نام مسخره به ذهن متبادر می شود کلینیک ترک اعتیاد است . اساسا واژه ی ترک و ترک کردن واژه ی رایج در ادبیات فارسی برای موضوع اعتیاد است . یعنی اگر بگوییم فلان شخص ترک کرده است اولین مفهومی که به ذهن مخاطب می رسد این است که آن شخص اعتیاد را ترک کرده است. این یعنی انتها نشناختن جامعه و یک نوع بیماری در حوزه های صاحب اثر فرهنگی کشور که تنها نتیجه ی تمام رفتارها و عملکردهایشان در آوردن لج عموم مردم است.

فاطمه مادر امام حسن مقتدای کریم عالمیان فاطمه مادر حسینی که در میان دو نهر بود عطشان فاطمه ام زینب کبری خطبه اش مثل آتشی سوزان فاطمه شاعرت چو نام تو برد شد برابر به رتبه با شاهان چه سر انجام دلنشینی داشت آنکه ذکر تو داشت ورد زبان اقتدا کرده اند بر مادر شهدای مجاهد لبنان بی مزارند و بی نشان اما در صف معرکه چو شیر ژیان در غریبی چنان که نصرالله از فواد و عماد تا چمران ما غریبیم ، فاطمیونیم اهل پاراچنار پاکستان بی نشانیم مثل تو مادر قوم پشتون ، هزاره یا افغان م.ح.امین

جناب آقای یوسف پزشکیان فرزند محترم رئیس جمهور صادق و معلم نهج البلاغه انتصاب شایسته ی جنابعالی در دفتر پدرتان را به پدر گرامی ، آبجی گرامی ، داماد گرامی ، همه ی ساده زیستان جامعه ، همه ی دوزیستان جامعه ، مسئول دفتر محترم پدرتان ، امت همیشه در صحنه و اون یارو که برای باباتون شاخ گذاشت صمیمانه تبریک عرض می نمایم . با تشکر

محمود واعظی، رئیس دفتر حسن روحانی: 🔹قطعا حضور ظریف در کابینه پزشکیان در جهت مثبت پیش رفتن مذاکرات موثر است، دولت‌ها و اشخاص در ذهن طرف مقابل پیشینه‌ای دارند اگر کشوری در مذاکرات اش توانسته توفیقاتی کسب کند، ذهنیتی مثبت نسبت به آن گروه وجود دارد واعظی بعد از بیان این حرف ها حیا را غی کرد و در کمال وقاحت خندش نگرفت

دستمزد آقای قالیباف

نبرد قرقیسیا نبرد قِرقیسیا از جنگ‌های سفیانی و نام منطقه‌ای است که در روایات مربوط به آخرالزمان و سفیانی از آن یاد شده است. بنابر برخی روایات اسلامی در آخرالزمان و در آستانه ظهور امام مهدی جنگ‌ها، فتنه‌ها و آشوب‌های گسترده و فراوانی روی می‌دهد. او با سپاهی بزرگ به سمت عراق رهسپار می‌شود و در میانه راه در منطقه‌ای به نام قرقیسیا در شمال سوریه امروزی، میان او و سپاهی دیگر، جنگی هولناک در می‌گیرد.

«فتنه‌ای به پا می‌شود و به دنبال آن فتنه‌ای دیگر برمی‌خیزد. فتنه اول در مقایسه با دوم همانند تازیانه خوردن است در مقایسه با ضربات لبه تیز شمشیر! سپس فتنه‌ای پدید می‌آید که همه محرمات در آن حلال شمرده شود! آنگاه خلافت به بهترین مردم روی زمین می‌رسد در حالی که او در خانه‌اش نشسته باشد.»[۱] امام باقر(ع) در روایتی خطاب به میسر ضمن پرسش از فاصله محل اقامت او تا قرقیسیا به بزرگی و بی‌سابقه بودن نبردی که در این منطقه رخ خواهد داد، اشاره کرده و می‌فرماید: «ای میسر! از اینجا تا قرقیسیا چقدر راه است؟ عرض کردم: همین نزدیکی‌ها است، در ساحل فرات قرار دارد. پس فرمودند: اما در این ناحیه واقعه‌ای رخ خواهد داد که مانند آن از زمانی که خداوند تبارک و تعالی، آسمان‌ها و زمین را آفریده اتفاق نیفتاده و تا زمانی هم که آسمان‌ها و زمین برپا هستند مانند آن اتفاق نخواهد افتاد. سفره‌ای است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر می‌شوند.»علی اکبر غفاری مصحح کتاب در پاورقی گفته که منظور این است که از زیادی کشتگان در این جنگ حیوانات از گوشتشان می خورند.[۲] منبع ویکی شیعه

روایتی منسوب به امام باقر(ع) درباره ارتباط نبرد قرقیسیا و خروج سفیانی: «سپاهیان سفیانی از قرقیسیا عبور خواهند کرد و در آنجا به نبرد خواهند پرداخت، پس صد هزار نفر از ستمگران در آنجا به قتل خواهند رسید. آنگاه سفیانی سپاهی را به سوی کوفه روانه می‌سازد که تعداد آنها به هفتاد هزار نفر می‌رسد.»[۴

امروز که این مطلب رو مینویسم بیشتر از ۱۳ تیرماه به پیش بینی قبلی خودم اطمینان پیدا کردم. واقعا بودن یا نبودن پزشکیان و دولتش برای من از نظر جایگاه اجتماعی علی السویه هست چرا که اگر جلیلی و قالیباف و یا هر کس دیگه ای هم رای می آورد نه براي من جایگاهی داشت و نه آبی ازشون برامون گرم میشد. نگاه من سیاست زده نیست به این موضوع جناحی هم نیست اما از قضا با نگاه کاملا سیاسی دارم موضوع رو واقع بینانه بررسی و تجزیه و تحلیل میکنم و باز بیش از پیش به این نتیجه ی قطعی میرسم که پیش بینی ها درسته و این بزرگوار اصلا در قد و اندازه ی یک رییس جمهور نیست . موضوع ظاهر و رفتار فردی یا حتی با کتف های باز راه رفتن ایشون نیست. موضوع حواشی مسخره ی دور و برش هم نیست . موضوع اینه که ایشون داره با ساده لوحی ظاهری که داره بستر رو برای اتفاق های ناگوار و به باد دادن کشور مهیا میکنه . رفتار و عملکرد خلاف قانون ، نفی موضوعاتی که ادعای خودش بوده ، انجام کارهایی که خودش دیگران رو نسبت به اون نقد می‌کرده، توجه به حواشی به جای موضوعات مهم جامعه و فرمول نمی‌توانیم برای همه ی سطوح از مشکلات جامعه از موضوع نان و بنزین و معیشت و غیره گرفته تا مسائل بین المللی و موضوعات امنیت ملی همه نشان دهنده ی اینه که اون تفالی که ایشون به قرآن کریم زد داره هر روز بیش از قبل حقیقتش ظاهر میشه. به جرات میشه گفت ایشون و به خصوص شخص ایشون در حساس ترین موضوعات که مرتبط با مسائل بین الملل و امنیت ملی هست سهوا یا عمدا بدترین عملکرد ممکن رو داشته . و این دیگه معنیش بازی کردن در پازل دشمن نیست و در واقع بازی سازی برای دشمن هست. امیدواریم یا ورق برگرده و یا پیش بینی ها زود تر به سر انجام برسه.

سید المقاومه ... مدتیست دلم برای دلگرمی به حضور تنگ است . بعد از تو جهان روزگار دیگری دارد ...

اشک های بی اختیار ما در آن صبحگاه ۱۳ دیماه سال ۱۳۹۸ و بی تابی و آشوبمان ۶ مهر ماه ۱۴۰۳ نه فقط برای آن بدن اربا اربای حاج قاسم و پیکر زیر خاک سید حسن نصرالله بود. والله که ما مثل امروزی را آن روز هم می‌دیدیم. آن ها که به آرزوی دیرینه شان رسیدند و بهترین سرنوشت ها را برای خود رقم زدند. گریه و غم و اندوه ما به حال پریشان خودمان و دنیای سهمگین بعد از آنها بود. آنها ستون های اقتدار و مقاومت و آرامش برای ما بودند و امروز عالم را که می‌بینیم هر چه بیشتر به گریه ی آن روزمان ایمان می آوریم. علی الدنیا بعدکم العفا... #م.ح.الف

سر انجام خدا خواست ۳۹ سالگی ام را ببینم ... و در آستانه ی ۴۰ سالگی حرف ‌های مگوی زیادی هست . که روزگار با خود برایم هدیه آورده. خدا را شاکرم برای همه ی نعمات بی شماری که عنایت کرد و از شکر و ستایشش عاجزم.

امروز این عبارت را باز مرور کنیم: به تعبیر قرآن کریم، عقب‌نشینی غیرتاکتیکی در هر میدانی چه عرصه نظامی و چه میدان‌های سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی، غضب الهی را به دنبال دارد.

با شرایط امروز نتانیاهو مگر این که دیوانه باشد که لشکر زمینی اش را تا عمق سوریه و مرز عراق پیش نیاورد . شاید رویای نیل تا فرات صهیونیست ها به دست این جنایتکار در تاریخ محقق شود .

معمای بشار تو یک شخص سکولار هستی یعنی شاید آرمان گرایی و عقلانیت و دینداری هم در شاکله ی شخصیتی ات باشد. اما بالاخره حساب کتاب هایت از جنس حساب کتاب های رهبران ایدئولوژیکی مثل سید حسن نصرالله ، یحیی سنوار ، اسماعیل هنیه یا حتی مبارزان اخوانی نیست. تو یک آقازاده ای که بیش از هر نوع آرمان گرایی شاید بخشی از روحیات ناسیونالیستی پدرت را به یادگار داشته باشی. از روز اول به حکومت رسیدنت دشمن کم نداری ، آمریکا ، اروپا ، اسرائیل ، اعراب هم زبانت ، بخش زیادی از هم وطنانت و تمام کسانی که دل خوشی از سیاست های حزب بعث پدرت نداشته اند دشمنان تو اند. با همه ی این احوال تو محاسبه می کنی و به جای پناه بردن به دامان همه ی این دشمنان و لاس زدن با غرب و اسرائیل و اعراب شکم گنده یکی از اعضای کلیدی جبهه ی مقاومت بودن را انتخاب میکنی. چطور محاسبه میکنی که به این جمع بندی و انتخاب میرسی را هنوز خیلی ها نمی‌دانند. سال هاست که برای خیلی ها سوال است که چرا بشار اسد بین دلار و یورو و شکل و لیر و درهم و ریال عربستان از طرفی و ریال ایران از طرف دیگر دومی را انتخاب کرد . این انتخاب با محاسبات دنیایی واقعا با هیچ منطقی سازگار نیست. تو سالهاست که این انتخاب را کرده ای و پای انتخابت ایستاده ای و کمترین هزینه ی این ایستادگی ات انزوای طولانی مدتت به عنوان رهبر یکی از مهمترین کشورهای عربی بوده است. این ایستادگی چه دستاوردی برایت در این سال‌ها داشته است ؟ گویا کسی نمی داند. اما حالا بعد از ۷ اکتبر و بعد از شهادت رئیس جمهور بزرگترین هم پیمان و حامی ات و بعد از شهادت سید حسن نصرالله داستان چیز دیگری است. شاید دیگر قصه قصه ی مرگ و زندگیست. همان دشمنی که جنگنده هایش هفته ای چند بار بدون هیچ مانعی بالای سر پایتخت و حتی کاخ ریاست جمهوری تو مانور قدرت می‌دهد حالا بدون هیچ مانعی بزرگترین هم پیمانان تو را با انواع و اقسام روش ها از میان برداشته ، یکی را به طریقی که هنوز هیچ کس درباره ی چگونگی اش هم خبر ندارد ، سید حسن نصر الله و جانشینانش را با بمب های چند ده تنی سنگر شکن ، یحیی سنوار را در عمق و میانه ی میدان نبرد ، و مستشاران نظامی ایرانی را یکی پس از دیگری در لبنان و سوریه . تو تا کجا میتوانی پای آرمانی که خیلی سنخیتی با هویتت ندارد بایستی ؟ تا کی ؟ و چرا ؟ که چه چیزی را به دست بیاوری ؟ دنیا را ؟ یا آخرت را ؟ ما بچه حزب اللهی هایی که ۴۰ روز برای سید حسن نصرالله مشکی پوشیدیم و هنوز با شنیدن نام او بغض میکنیم آیا حاضر بودیم بعد از مرگ قهرمانانه ی تو در میدان مبارزه با اسرائیل یا تکفیری ها حتی جلوی نام تو لفظ شهید بگذاریم ؟ آیا اصلا متاسف می‌شدیم؟ حالا من بعد از سقوط روسیه جور دیگری به این قصه نگاه میکنم. من معتقدم تو خیلی بیش از حد انتظار در تیم ما ماندی و جنگیدی و استقامت کردی شاید هر کسی جای تو بود سال ها

پیش میدان را خالی کرده بود و رفته بود دنبال عشق و حالش. و حالا بزرگترین سوال برای من علت رفتن تو و یا به قول عده ای پشت کردنت به جبهه ی مقاومت و ایران نیست بلکه سوال من این است که اصلا چه چیزی باعث شد که تو در این دایره قرار بگیری و بمانی و سالها بابتش هزینه بدهی ؟ کاش این سوال من جواب قانع کننده ای داشت. #م.ح.الف

امروز تنها مانع جدی پیشروی اسرائیل و تصرف کامل سوریه و تحقق رویای صهیونیست ها دست اندازهای جاده های سوریه هستند. هیچ مانع دیگری نیست.

در قصه ی سوریه عبرتهای بسیار زیادی هست. مسئولین هم خیلی روی این موضوع تاکید دارن. اما مشکل اینه که کل این عبارت‌ها انگار برای مردم هست و مسئولین و حاکمیت هیچ عبرتی نباید بگیره. برای ثبت در خاطرات خودم میگم ابلاغ قانون حجاب قطعا کار غلط و خطرناکی هست و هیچ نتیجه ای به نفع موضوع حجاب نخواهد داشت. والله اعلم

این قانون هم اشکالات شکلی فراوانی داره هم محتوایی از نظر اجرایی هم هیچ امیدی به اجرا شدنش نیست فارغ از اینکه قانون خوبی هست یا قانون بدی. نقطه ضعف بسیار عمده ی این قانون فاصله ی معنادار طراحانش با عموم اقشار جامعه هست. از داخل آکواریوم نمیشه نشست و برای جامعه ی بیرون طراحی کرد. والله اعلم