✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 قُل لِّعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خِلَالٌ........إِنَّ الْإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ.
به بندگان من که ایمان آورده اند بگو نماز را برپا دارند. و از آنچه به آنها روزى داده ایم، پنهان و آشکار، انفاق کنند. پیش از آنکه روزى فرارسد که در آن، نه داد و ستدى است، و نه دوستى. خداوند، کسى است که آسمانها و زمین را آفرید، و از آسمان، آبى فرو فرستاد و با آن، میوه ها را براى روزى شما (از زمین) بیرون آورد، و کشتیها را مسخر شما ساخت، تا بر صفحهء دریا به فرمان او حرکت کنند، و نهرها را مسخر شما نمود، و خورشید و ماه را به تسخیر شما درآورد، و شب و روز را مسخر شما ساخت، و از هر چیزى که از او خواستید، به شما داد. و اگر نعمت هاى خدا را بشمارید، هرگز نمى توانید آنها را احصا کنید. انسان، ستمکار و ناسپاس است. ۳۱ تا ۳۴ ابراهیم.
تفسیر: اسلام ابعاد مختلفى دارد که مى توان آنها را در سه بخش خلاصه کرد: رابطهء انسان با خدا، رابطهء انسان با خلق خدا، و رابطهء انسان با خودش که قسمت سوم در حقیقت نتیجه اى است براى قسمت اول و دوم.
✅ نماز، مظهرى است براى هر گونه رابطه با خدا، زیرا این رابطه در نماز از هر عمل دیگرى بهتر مشخص میشود ( نمازهای با معرفت و باخلوص و با میل و رغبت، نتیجهء ایمان بالاتر و علاقهء بیشتر به خداست).
✅ و انفاق از آنچه خدا روزى داده، با توجه به مفهوم وسیع آن، که هر نعمت مادى و معنوى را شامل مى شود رمزى است براى پیوند با خلق.
انفاق اعم از پرداخت واجبات است مثل نفقه و خمس، و پرداخت هر گونه بخشش از آنچه خداوند در اختیارمان قرار داده، از علم و تفکر و معنویت و هر گره گشایی از کار مردم.
انفاق آشکار شامل همهء اینهاست بشرط آنکه باعث ریختن آبروی کسی نشود و جنبهء ریا و خودنمائی هم نداشته باشد. صرفا برای تشویق دیگران.
👈 آنگاه به معرفی خدا از طریق نعمت هایش مى پردازد، به گونه اى که عشق او را در دلها زنده مى کند و انسان را به تعظیم در برابر عظمت و لطفش وامى دارد، زیرا این یک امر فطرى است که انسان نسبت به کسیکه به او کمک کرده و لطف و رحمتش شامل حال اوست علاقه و عشق پیدا مى کند.
نعمت هایى که اگر انسان به درستى از آنها استفاده کند مى تواند در سراسر جهان طرح مدینه فاضله را اجرا کند، اما بر اثر سوءاستفاده و ظلم و کفران نعمت، جهان را به دارلبوار تبدیل کرده و انبوهى از مشکلات طاقت فرسا به صورت غل و زنجیر بر دست و پاهاى خود پیچیده است ( در آیهء ۲۸ همین سوره به آن اشاره شده است ).
● دارالبوار، در دنیا بدبختی است و در آخرت، دوزخ.
بدبختی نه به معنی گرفتاری و سختی که باعث کسب تجربه و ساخته شدن میشود.
بلکه به معنی دور شدن از خدا و دور شدن از قوانین الهی، و گرفتار شدن به پلیدیها و فرمانهای شیطانی، و افتادن در مسیرهای انحرافی، و تلاش بیهوده و نرسیدن به مقصود.
■ و در پایان آیهء مورد بحث بیان شده:
إِنَّ الْإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ.
حقیقتا انسان، ستمکار و ناسپاس است.
👈 این ستمکاری و ناسپاسی، خُلق و خوی انسان است اما انسان صالح و عبد خداوند، این خوی زشت و ناپسند را مهار می کند و به درجات بالای انسانی، خود را ارتقاء می دهد.
بشتابیم بسوی رستگاری.
✨ وصف مومن ✨
👈 در این آیات با بیان خصوصیتی زشت و ناپسند از شیطان، مومنین را از آن برحذر داشته اند.
همیشه هم نباید با مطالعهء رفتارهای خوب، آنها را بیاموزیم. گاهی با نگاه به زشتیها یاد می گیریم که خود را از آنها دور کنیم 👈 مصداق این ضرب المثل که می گوید: ادب از که آموختی؟ گفت از بی ادبان.
🌹🌹 قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ.......
(خداوند) فرمود: اى ابلیس! چرا با سجده کنندگان نیستى؟! گفت: من هرگز براى بشرى که او را از گل خشکیده اى که از گِل بدبوئى گرفته شده است آفریده اى، سجده نخواهم کرد. فرمود: از صف آنها (صف فرشتگان) بیرون رو، که رانده شده اى، و لعنت تا روز قیامت بر تو خواهد بود. ۳۲ تا ۳۵ حجر.
تفسیر: غرور، او را از اسرار آفرینش غافل کرد و فراموش کرد ارزش انسان به گِلی نیست که از آن خلق شده تا نسبت به او برتری جویی کند. بلکه ارزش انسان بخاطر روح شریف و عظیم الهى است که در آدم وجود دارد. و به این ترتيب ناگهان از اوج مقامى که داشت (مقام فرشتگان)، سقوط کرد.
◾ ابلیس که در این هنگام خود را راندهء درگاه خدا دید، و احساس کرد آفرینش انسان، سبب بدبختى او شده، آتش کینه در دلش شعله ور گشت، تا انتقام خویش را از فرزندان آدم بگیرد، هر چند مقصر اصلى خود او بود، نه آدم، و نه فرمان خدا، ولى غرور و خودخواهى توام با حسادت اجازه نمى داد این واقعیت را درک کند. لذا از خدا مهلت خواست تا بتواند زهر خود را بر انسان بریزد.
🌹قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ.
گفت: پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده. ۳۶ حجر.
● خداوند هم این خواستهء او را پذیرفت.
👈 بعضی دعاها اگر مستجاب شود چه خسارتی به بار خواهد داشت. مراقب خواسته هایمان از خداوند باشیم.
🌹قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ
إِلى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ.
فرمود: تو از مهلت یافتگانى.
تا وقت معینى. ۳۷ و ۸ حجر.
⚫ 👈 شیطان، قائل به جبر شد و خلقت انسان را دلیل بر گمراهی خود دانست و عرض کرد:
🌹قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ.
إِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ.
پروردگارا! چون مرا گمراه ساختى، من (نعمتهاى مادى را) در زمین در نظر آنها زینت مى دهم، و همگى را گمراه خواهم ساخت،
مگر بندگان مخلصت را. ۳۹ و ۴۰ حجر.
◾ 👈 این همان مکتب جبر است که شیطان پایه گذار آنست. مکتبی که بدیهای انسان را به خلقت و خالق نسبت می دهد نه به اختیار و قدرت تصمیم گیری خودش!!!
اما مُخْلَصِین، کسانی هستند که پس از تعلیم و تربیت و مجاهده با نفس، به مراحل عالی ایمان و عمل رسیده اند که در برابر وسوسه هاى شیطان و هر وسوسه گری، نفوذناپذیر شده اند. 👇
🌹قالَ هذا صِراطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ.
إِنَّ عِبادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوِینَ.
وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ.
لَها سَبْعَةُ أَبْواب لِکُلِّ باب مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ.
فرمود: این راه مستقیمى است که بر عهدهء من است.
که بر بندگانم تسلط نخواهى یافت مگر گمراهانى که از تو پیروى مى کنند.
و دوزخ، میعادگاه همه آنهاست.
هفت در دارد و براى هر درى، گروه معینى از آنها تقسیم شده اند. ۴۱ تا ۴۴ حجر.
👈 تو هیچگونه تسلط و قدرتى بر بندگان من ندارى مگر گمراهانى که شخصاً بخواهند از تو پیروى کنند. و سنت الهی همیشه بر این بوده است که از بندگان باایمان و خالص خود مراقبت فرماید.
👈 👈 👈 خلاصه اینکه وسوسه هاى شیطان، گرچه مؤثر است ولى تصمیم نهائى با شیطان نیست، با خود انسانهاست.
و روح خدا یعنی روحى بسیار پر عظمت در کالبد انسان، نه صرفا روح خدا. همان گونه که خانهء کعبه را بخاطر عظمتش بیت اللّه مى خوانند، و ماه مبارک رمضان را بخاطر برکتش شهراللّه (ماه خدا) مى نامند. وگرنه خداوند نه جسم است و نه روح.
🌸 در حدیثی از امام باقر علیه السلام مى خوانیم: اینکه بهشت، هشت در دارد و جهنم هفت در، بخاطر آنست که هر چند درهاى ورود به بدبختى و عذاب فراوان باشد، ولى درهاى وصول به سعادت و خوشبختى از آن افزونتر است.
خصال صدوق، ابواب الثمانیه، حدیث۶.
/ إن شاءالله فردا فرمایشات حضرت امیر در خطبهء ۱۹۲ را میخوانیم که در همین مورد مهم بیان شده. غرور و تعصب شیطانی/
✨ وصف مومن ✨
پیرو آیات سورهء حجر که در پیغام قرآنی روز گذشته خواندیم در بارهء غرور و تعصب شیطان که باعث شد مقابل خدا بایستد و به آدم سجده نکند، قرار شد فرمایشات حضرت امیر را در این باره بخوانیم 👇
خطبهء ۱۹۲:
✨ خطبه ایست بسیار مهم و ارزشمند که در ۱۰ پیغام می خوانیم✨
اين خطبه، خطبهء معروف قاصعه نام دارد که در توبيخ شيطان است به جهت تکبر و امتناعش از سجده به حضرت آدم. او اولین کسی است که عصبیت را بنیان نهاد (تکبر و حسادت). و نیز شیطان اولین کسی است که حمیت را به میان آورد (حمایت متعصبانه از نزدیکان، و نژادپرستی. آنجا که گفت من از آتشم و برتر از انسان که از خاک است.
البته خاک بر آتش غالب است و آنرا خاموش می کند ولی اگر آتش، شعله ور شود، خاک مغلوب آن خواهد شد. انسان بر شيطان غالب است مگر اینکه بخاطر فرمانبرداری از ابلیس آنقدر آتش گناه و زشتی در او شعله ور شود که مغلوب شیاطین از انس و جن گردد).
🌷 بخش اول 👇
ستايش برای خداست که عزت و کبرياء مطلق از آن اوست. خداوند اين دو مقام عالی را تنها برای خود برگزيده و هيچکس شايستهء آن دو نمی باشد. خداوند سبحان آن دو صفت را برای ديگران ممنوع قرار دارد و برای جلال خود برگزيد.
خداوند متعال، لعنت را بر کسی از بندگانش قرار داد که در دو صفت عزت و کبريا با او به رقابت برخیزد. سپس فرشتگان مقرب خود را (در اطاعت امر خداوند دربارهء سجده به آدم) مورد آزمايش قرار داد تا فروتنان متواضع، از متکبران خودخواه، از میان فرشتگان از هم تفکيک شوند.
پس خداوند سبحان فرمود:
من بشر را از گِل می آفرينم، هنگامی که آنرا تنظيم نمودم و از روح خود در آن دميدم، در برابر او به سجده بيفتيد. همهء فرشتگان به سجده افتادند مگر شيطان که تعصب، سد راه او شد و بخاطر منشاء خلقتش (که آتش بود) به آدم فخر نمود. آن دشمن خدا، پيشوای متعصبان و مقدم ترين متکبرين است که پايهء عصبيت را بنا نهاد و در مقام جبروتی با خدا به نزاع افتاد و لباس عزت مصنوعی پوشيد و لباس خضوع و بندگی را درآورد. آيا نمی بينيد که خداوند به جهت تکبری که شيطان کرد چگونه کوچکش نمود و چگونه به جهت بلندگرايی، ساقطش کرد و او را در دنيا از مقام بندگيش راند و در سرای آخرت، آتش دوزخ را برای او آماده کرد؟!
و اگر خداوند می خواست که آدم را از نوری بيافريند که روشنايی آن، ديده ها را بربايد و زيبايی آن، عقول آدميان را خيره بسازد و او را چنان معطر نمايد که نفس ها را بوی خوش و عطر او بگيرد، می توانست. اگر خداوند آن حضرت را چنين می آفريد، گردن ها در مقابل او خم می شدند و آزمايش فرشتگان به وسيلهء خلقت آن حضرت سبک و بی معنی می گشت (دقت کنیم). ولی خداوند سبحان مخلوقات خود را با بعضی از امور که اصل آنرا نمی دانند، برای تمايز خوب از بد، امتحان می نمايد. همچنين به وسيلهء دستورات آزمايشی، و فرامینش، تکبر را از آنان نفی و غرور و خودخواهی را از آنان دور می سازد.
عبرت بگيريد از کاری که خداوند دربارهء شيطان انجام داد، زيرا عمل طولانی و کوشش جدی او (در طاعت و عبادت خدا) به جهت تکبر در يک ساعت (و زمانی اندک) پوچ شد، در حالیکه خداوند را شش هزار سال عبادت کرده بود. معلوم نيست که اين مدت از سال های دنيا بود يا از سال های آخرت!! (که سالهای آخرت بسیار بیشتر از سالهای دنیاست).
کيست که بعد از شيطان، مانند معصيت شيطان را مرتکب شود و در پيشگاه خداوند سالم بماند؟! نه، هرگز. خداوند سبحان بشری را به بهشت داخل نمی کند با داشتن گناهی که مَلَکی را به همان جهت از بهشت بيرون کرد (شیطان، از جنس آتش و جن بود، اما بدلیل طاعت و عبادت خالصانهء خدا به مقام ملائک در آمده بود). قطعی است که حکم خداوند دربارهء اهل آسمان و زمين يکسان است و ميان خداوند و هيچيک از مخلوقاتش مجوز ورود به منطقه ای که آنرا برای جهانيان تحريم فرموده، نيست و تبعیضی قائل نشده.
/بخش دوم، فرداإن شاءالله /
آنجا که دلت آرام گرفت مقصد است.
🌹🌹 یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ!
ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً.
تو اى روح آرام یافته!
بسوى پروردگارت بازگرد در حالیکه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است.
✨ وصف مومن ✨
🌷 بخش دوم از خطبهء مهم صد و نود و دوم نهج البلاغه در توبيخ شيطان بخاطر غرور و عصبیت🌷
👈 امیرالمومنین پس از آنکه عصبیت و حمیت شیطان را توضیح فرمود، در ادامه، اولاد آدم را از پیروی شیطان بر حذر می دارد:
ای بندگان خدا! بترسید از دشمن خدا که بيماری خود را به شما سرايت دهد. و از اينکه با بانگ خويش، شما را منحرف بسازد و سواران و پياده های خود را بسوی شما تحريک نمايد. سوگند به جانم که شيطان، تير تهديد را به طرف شما نشانه گرفته و آنرا برای شما سخت کشيده و از فاصلهء نزديک بشما تيراندازی نموده است.
اوست که گفته است:
(پروردگار من! به اين سبب که تو مرا اغوا کردی (و فريب دادی!!!) من هم در روی زمين برای فرزندان آدم (گناهان را) می آرايم و همهء آنانرا فريب می دهم. اين نابکار، عمل دور از واقع را به خدا نسبت داد و با پنداری خلاف حقيقت، تير به خطا انداخت.
در اين نابکاری، مردم حسود و دمسازان تعصب و سواران کبر و جاهليت، شيطان را تصديق نمودند. تا آنگاه که مردمی از شما که گريزان از شيطان بودند، فريب او را خوردند و طمعی که برای جلب شما داشت محکم گشت. و هر چه مخفی بود، آشکار شد. و او سلطهء خود را بر شما مستولی ساخت و با لشکريانش با سرعت بسوی شما تاختن گرفت، در نتيجه شما را در ذلت و پستی فرود آوردند و در هلاکت و نابودی وارد کردند. انگار نيزه ها در چشمهايتان فرو کردند، و جراحتهای شديد بر شما وارد نمودند و بريدن گلوها و در هم کوفتن سوراخ های بينی شما، تا جایی که قصد کشتن شما را کردند و بر آن شدند تا با مهار کردن شما، بسوی جهنم راهیتان کنند. در نتيجه، اين ملعون، به دين شما جراحتی وارد کرد و در دنيای شما آتشی افروخت شديدتر از کسانیکه با آنان عداوت داريد و بر آنان در حالت حمله و هجوم بسر می بريد.
👈 پس تند و تيز به مبارزه با او برخيزيد و برای راندن او نهايت کوشش را بکار ببريد.
سوگند به عظمت خداوند، شيطان به اصل نسب شما (که حضرت آدم است) فخرفروشی و به حيثيت شما اهانت کرد و نسب شما را پست خواند و سوارانش را بسوی شما جلب نمود و با پيادگانش سر راه شما را گرفت. در هر جايی به شکار شما دست می برند و بند بند انگشتانتان را می زنند.
با هيچ چاره ای از حملهء آنان جلوگيری نمی توانيد کرد و با هيچ عزم و تصميمی توانايی دفع آنها را نداريد. در معرض ذلت قرار گرفته اید و به تنگنا دچارید و به آستانهء مرگ در آمده اید و گرفتار بلا شده اید.
خاموش کنيد آن آتش های عصبيت و کينه های جاهليت را که در دلهايتان مخفی است، زيرا آن عصبيت در شخص مسلمان بخاطر وسوسه های شيطان و نخوتها و افسارها و تلقينات اوست.
( راه حل ) 👈 تواضع و فروتنی را بر سر نهيد و تکبر و نخوت را زير پا محو و نابود بسازيد و خودپرستی و خودستايی را از گردن هايتان درآوريد. فروتنی را مابين خود و دشمنتان شيطان و لشکريان او سنگری قرار بدهيد، زيرا برای او از هر امتی سپاهيان و ياران و پيادگان و سوارانی است.
و مانند قابيل مباشيد که به فرزند مادرش (برادرش هابيل) تکبر ورزيد بدون فضيلتی که خدا به او داده باشد. حسد، او را به عداوت با برادرش واداشت و تعصب در دل او آتش غضب را شعله ور ساخت و شيطان در بينی او از باد کبر دميد که پشيمانی را بدنبال داشت و گناهان قاتلان را تا روز رستاخيز به گردن او آورد ( چون او اولین فردی است که انسانی را به قتل رساند ).
با توضیح اینکه، منظور امیر از فرزند مادرش، اینست که برادرانی که از یک مادرند، به هم شفیق ترند از برادرانی که مادرشان جداست. و کشته شدن هابیل بدست برادر تنی خود قابیل، نهایت نامهربانی است که فقط زاییدهء حسادت بوده است.
بخش سوم، فرداإن شاءالله /
✨ در فضیلت شب نیمهء شعبان ✨
🌺 حضرت امیر از رسول خدا نقل کرده اند که:
هنگامیکه شب نیمهء شعبان فرا می رسد، آنرا به عبادت بسر برید و روزش را روزه بدارید، زیرا از اول تا آخر این شب از جانب خداوند ندا می آید: آیا استغفار کننده ای هست که از گناهان خویش آمرزش طلبد تا گناهان او را بیامرزم؟ آیا کسی هست که طلب روزی کند و من روزی او را وسعت بخشم؟
اقبال، ص۷۰۱.
🌺 همچنین در روایتی آمده است که جبرئیل به رسول خدا گفت: هر که این شب را به تسبیح و تکبیر و دعا و نماز و استغفار، احیاء بدارد خداوند گناهانش را می آمرزد و جایگاه و منزل او بهشت خواهد بود.
ای محمد! این شب را احیاء بدار و به امتت فرمان ده آنرا احیاء بدارند.
پس از آن، جبرئیل در بیان فضائل این شب گفت: محروم واقعی کسی است که از خیر و برکت این شب محروم بماند.
اقبال، ص۶۹۹.
🌺 و نیز نبی مکرم اسلام فرموده اند: هر که این شب را احیاء بدارد، در آنروز که قلبها می میرد، قلبش نخواهد مرد.
اقبال، ص۷۱۸.
🌺🌺 این شب را زنده بداریم که بسیار نزدیک به قدر است.....
✨ اعمال شب نیمه شعبان ✨
🌿🌸 برای طلب حاجت در این شب، یک نماز دو رکعتی می خوانیم با این کیفیت:
در رکعت اول پس از حمد، سورهء قل یا ایها الکافرون. و در رکعت دوم پس از حمد، سورهء قل هو الله احد.
بعد از نماز، تسبیح حضرت زهرا می گوییم و سپس به سجده می رویم و ۲۰ مرتبه می گوییم یارب، و ۷ مرتبه یاالله، و ۷ مرتبه لا حول و لا قوة الا بالله، و ۱۰ مرتبه ماشاءالله، و ۱۰ مرتبه لا قوة الا بالله، سپس طلب حاجت میکنیم هرچقدر که بزرگ باشد.
مصباح المتهجد، ص۸۳۱.
🌿🌸 در این شب ۱۰۰ مرتبه بگوییم سبحان الله، و ۱۰۰ مرتبه الحمدالله، و ۱۰۰ مرتبه لا اله الا الله، و ۱۰۰ مرتبه الله الکبر.
همان مدرک.
🌿🌸 در این شب خواندن دعای کمیل و زیارت عاشورا سفارش شده.
🌿🌸 امام رضا فرمود: از اعمال امشب نماز جعفر طیار است. این نماز را به نقل از روایت متواتر، رسول خدا به جعفر آموخت.
مصباح المتهجد، ص۸۳۸.
🌺🌺 و در پایان، روایتی بسیار مهم از امام صادق در بارهء این شب باعظمت می خوانیم:
ایشان فرموده اند، نبی مکرم اسلام در بارهء عظمت این شب به ام سلمه فرموده اند:
امشب، شب نیمهء شعبان است که روزیها در آن تقسیم میشود و اجل ها نوشته میشود و نام حاجیان، امشب معین می گردد و خداوند افراد فراوانی را می آمرزد و فرشتگان خود را از آسمان بسوی مکه می فرستد.
اقبال، ص۷۰۲.
🌿🌸 سپس، روز نیمهء شعبان را روزه بداریم.
🔵 برادران و خواهرانم، پسران و دخترانم، التماس دعا.
کسی چه می داند،
شاید امشب، شب قدر باشد...
شب تعیین سرنوشت یکسال آینده....
شب برداشت آنچه در طول سال گذشته کاشته ایم.
چه خوب است امشب در تنهایی خود و خدا یکسال گذشتهء خود را بررسی کنیم....
چقدر کار نیک؟
چقدر غفلت؟
چقدر آخرت را به دنیا فروختن؟
چقدر بی عدالتی؟
چقدر دلجویی و همدردی؟
و چقدر و چقدر و چقدر......؟
چه خوب است امشب برای همه دعا کنیم.
برای خود و برای عزیزانمان و برای همهء کسانیکه با نام انسان بر زمینند.
و برای رفتگان.
واقعا اگر براستی امشب، شب قدر باشد بیش از ۱۲ ساعت، هر کار نیک انجام دهیم برابر هزار ماه حساب خواهد شد.
چه فرصت کم نظیری.
✨ وصف مومن ✨
🌷 بخش سوم از خطبهء بسیار مهم قاصعه. خطبهء صد و نود و دوم نهج البلاغه در توبيخ عصبیت و حمیت شیطان🌷
قرار شد این خطبه را در ۱۰ پیغام بخوانیم.
دو بخش را در روزهای گذشته خواندیم.
سومین پیغام 👇
حضرت امیر پس از بیان اینکه قابیل، تنها بخاطر حسادت بود که برادر تنی خود، هابیل را کشت، فرمود:
👈 آگاه باشيد! که در ستمگری از حد گذشتيد و در روی زمين فساد به راه انداختيد. در اين نابکاريهای نابخردانه، خود را روياروی خدا قرار داديد و برای پيکار با مومنين به مبارزه پرداختيد (خطاب به کسانی است که مانند شیطان عمل می کنند). بترسيد از خدا، بترسيد دربارهء کبر، تعصب و افتخار جاهليت! زيرا آن دو (عصبیت به معنی کبر و حسادت، و حمیت به معنی تعصب جاهلانه روی قوم و ملیت)، ایجاد عداوت می کند و عامل دميدن های شيطانی است که اقوام و امتهای گذشته را بوسيلهء آنها فريب داد تا اينکه آنان در تاريکی های جهالت و در سيه چالهای گمراهی شيطانی شتافتند در حالیکه در رانده شدن بوسيلهء شیطان مطرود، مطيع و رام بودند (و براحتی فریبش خوردند).
● شيطان، کاری را در پيش گرفته که دلهای مردم در تبعيت از آن مشابه يکديگر گشتند و قرن ها پس از قرن ها از آن کار تبعيت نمودند و از تکبری پيروی کردند که سينه ها به جهت آن تنگ شدند.
👈 امام در ادامهء خطبه در برحذر داشتن مردم از اطاعت بزرگان متکبر هم فرمود:
آگاه شويد! برحذر و بيمناک باشيد از اطاعت آقايان و بزرگان خود. آن بزرگانی که از ارزش های واقعی، حيثيت خود را بالاتر تلقی کردند و بالاتر از نَسَب خود سرشان را بلند نمودند. زشتی کار خود را به خدا نسبت دادند! و نعمت خدا را در مورد خود اقرار نکردند، تا با قضاء او درافتاده و علیه نعمتهایش برخیزند (بزرگان متکبر سقیفه که علیه اهل بیت برخاستند). اين خودخواهان خودکامه، برپا دارندهء پايهء عصبيت هستند و ستونهای فتنه و آشوب و شمشيرهای فخرفروشی جاهليت.
پس، به خدا تقوا بورزيد و با نعمتهای او (اهل بیت) ستیز نکنید و حسودان آن فضل و احسان مباشيد که بشما عنايت فرموده است. و اطاعت نکنيد آن مدعيان اسلام را (اصحاب سقیفه).
در تبعیت از مدعیان اسلام، تيرگی های آنانرا آشاميديد و تندرستی خود را با بيماريهای آنان در هم آميختيد و باطل آنانرا در حقتان داخل نموديد. آنان هستند پايه و بنيان فسق و همداستان منکرين حقوق رسول خدا و امام بر حق.
شيطان، آنانرا مرکبهای گمراهی برای تاختن اتخاذ کرد و لشکريانی که به وسيلهء آنان به مردم حمله می کند و زبانهایی که بوسیلهء آنان سخن می گويد، تا عقول شما را بربايد و در دیده هاتان وارد می شود تا چيزی را نبينيد و می دمد در گوشهای شما تا چيزی را نشنويد. او شما را نشانهء تير خود قرار داده و محل کوبيدن پا و گرفتن دستش (بعنوان دستگیره).
👈 و در عبرت اندوزی از گذشتگان فرمود:
عبرت بگيريد و تجربه بيندوزيد از آنچه که پيش از شما، متکبران امتها را گرفتار ساخت از غضب خداوند و حملات و عذابها و کيفرهای سخت او. و پند بگيريد از خاکی که صورتهاشان بر آن افتاده و پهلوهایشان در آن قرار گرفته است. و به خدا پناه ببريد، به خدا از اسباب توليد کبر همانگونه که از حوادث کوبندهء روزگار به او پناهنده می گرديد.
/بخش چهارم، فرداإن شاءالله /
✨ وصف مومن ✨
🌷 بخش چهارم از خطبهء مهم صد و نود و دوم نهج البلاغه🌷
👈 اگر بنا بود خداوند به بعضی از بندگانش رخصت بدهد که به او تکبر کنند، قطعا به پيامبران و اولياء خاص خود اجازه می داد ولکن خداوند سبحان، زشتی تکبر و خودپسندی را برای آنان ناپسند دانست و فروتنی را برای آنان پسنديد، پس آنان گونه های خود را بر زمين چسبانيدند و صورتهايشان را به خاک ماليدند. و بالهای خود را برای مومنين از روی تواضع گستردند، آنان مردمانی مستضعف بودند که با گرسنگی و انواع فقر، آنانرا آزمايش کرد و به مشقت و سختی مبتلا فرمود، در رويدادهای وحشتناک امتحان نمود و با ناگواریها تصفیه شان فرمود.
پس مال و فرزندان را ملاک خشم یا رضایت خدا قلمداد مکنید (فکر نکنید داشتن مال و فرزند نشانهء رضایت خداست و نداشتن آنها نشانهء خشم او!!). اینها آزمایش و امتحان است و نشانهء بی نیازی و توانایی خداوند.
و خداوند سبحان و باعظمت چنين فرموده است:
🌹 آيا گمان می کنند اينکه ما بوسيلهء مال و فرزندان، آنانرا کمک می نماييم، (به این معنی است که) آنانرا در وصول به خيرات سرعت می دهيم؟ نه چنين است آنان نمی فهمند. ۵۵ و ۶ مومنون.
👈 حضرت سپس ادامه دادند:
و خداوند سبحان بندگان مستکبر خود را که در نزد خويشتن بزرگ و چشمگيرند، بوسيلهء اولیاء خود که در چشمان آنان، مستضعف و بينوايند، امتحان و آزمايش می کند.
حضرت موسی بن عمران با برادرش هارون به فرعون وارد شدند در حالیکه لباسی از پشم داشتند و عصايی به دست. آن دو بزرگوار به فرعون شرط کردند که اگر اسلام را بپذيرد (و تسلیم در برابر فرمان خدا شود)، ملک و سلطنتی که در اختيار دارد برای او باقی بماند و عزتش پايدار.
فرعون مستکبر به قوم خود چنين گفت:
آيا تعجب نمی کنيد از اينکه اين دو نفر با حال فقر و ذلتی که دارند، برای من شرطی پيشنهاد می کنند که اگر آنرا پذيرفتم عزتم پايدار و ملکم باقی می ماند؟ آيا برای ادعای چنين مقامی شايسته نبود که دستبندهای طلا بر دست داشتند؟ ۵۳ زخرف.
● اين سخن باطل فرعون ناشی از باعظمت دانستن طلا و اندوختن آن و پست شمردن پشم و پوشيدن آن بوده است.
👈 👈 👈 اگر خداوند سبحان می خواست برای آن پيامبرانی که مبعوث فرمود، خزانه های طلا و معادن طلای ناب را باز کند و همچنين به آنان کشتگاه های باغها را عطا فرمايد و پرندگان آسمان و حيوانات وحشی زمينها را با آنان همراه و همدم نمايد، می توانست. اگر خداوند سبحان به انبياء خود، چنين امتيازاتی می داد، آزمايش، ساقط می شد و پاداش، باطل می گشت و اخبار پيامبران از بين می رفت و پاداشها برای کسانیکه دستورات خداوند را پذيرفته بودند و کسانیکه از آزمايشها سربلند بيرون آمده بودند، واجب نمی گشت و مردم باايمان شايستگی پاداش انسانهای احسانگر را نداشتند و الفاظ (زشت و زيبا) معانی حقيقی خود را ارائه نمی دادند. ولکن خداوند سبحان رسولان خود را در تصميمهايی که برای ابلاغ دين خداوند می گرفتند نيرومند ساخته و در پديده های ظاهری که با چشمان حسی ديده می شوند، ناتوان نموده بود، با قناعتی که دلها را پر می کرد و چشمها را بی نياز می ساخت و با فقر و نيازمندی که آزار آن چشمها و گوشها را پر می نمود.
و اگر پيامبران، نيرومندانی بودند که کسی و يا مقامی نمی توانست قصد سوئی به آنان داشته باشد و دارای عزتی بودند که مورد ظلم قرار نمی گرفتند و ملکی داشتند که گردنهای مردان به آن دراز می گشت و جهاز مرکبها برای حرکت بسوی آن بسته می شد، اين نيرومنديها ايجاب می کرد که مردم از پيامبران به آسانی بپذيرند و در برابر آنان استکبار نورزند. و به آنان به جهت ترس (از قدرت و ثروتشان)، ايمان بياورند، يا از جهت رغبت (به منفعت) به آن پيامبران بگروند. در اين صورت نيتها (و هدف گيريها) در ايمان آوردن به پيامبران، مشترک و مخلوط به دو پديدهء جلب سود و دفع زيان می گشت و اعمال نيکوی آن مردم تجزيه می شد به سودجويی و گريز از ضرر، و اجابت دعوت انبياء.
👈 👈 👈 وليکن خداوند سبحان خواست که پيروی از رسولان او و تصديق کتابهای او و خشوع به مقام ربوبی او و تمکين به امر او و تسليم محض به اطاعت او، اموری خاص و ویژهء آن ذات اقدس باشد و با هيچ چيزی خارج از آن امور، آلوده نگردد. و هراندازه ابتلاء و آزمايش بزرگتر باشد پاداش و جزاء، باعظمت تر خواهد بود.
/بخش پنجم، فرداإن شاءالله /
● در نظر دنیاطلبان، هر که ثروت بیشتری دارد عزیزتر است و گرامی تر. حتی ممکن است خودش هم فقیر نباشد.
او در مقابل هرکه دارائیش بیشتر از اوست، دچار نوعی خودحقیربینی میشود که این خودحقیربینی یا باعث حسادت شده و به تخریب آنها می پردازد، و یا خود را پائین تر حس کرده و بندگی آنان را می کند.
و همین دنیاطلب، در مقابل کسانیکه دارایی کمتری دارند، دچار خودبرتربینی شده و فخرفروشی می کند و سر خود را به غرور در مقابل آنان بالا می گیرد ●
اگر احساس افسردگی می کنید، در غم گذشته اید.
و اگر اضطراب دارید، نگران آینده اید.
🌹 وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ.
نه ترسی دارند و نه غمی.
👈 این سخن، بیش از ۱۰ مرتبه در قرآن مجید در بارهء مومنین بیان شده.
✅ غم گذشته را نمی خوریم چون گذشته، عبرت است.
از آینده نمی ترسیم چون توکلمان بر خداست.
✨ وصف مومن ✨
🌷 بخش پنجم از خطبهء بسیار مهم صد و نود و دوم نهج البلاغه🌷
در این بخش، حضرت امیر، در بارهء کعبهء مقدس می فرماید:
👈 مگر نمی بينيد که خداوند سبحان، فرزندان آدم را از اولين افراد آنان تا آخرين آنان از اين دنيا به وسيلهء سنگهايی آزمايش کرده است که نه ضرری دارند و نه منفعتی و نه می بينند و نه می شنوند. اين سنگها را خانهء خود قرار داده که برای مردم، جايگاه قيام و عبادت است. سپس خداوند متعال اين بيت (کعبه) را در سنگلاخ ترين قطعه ای از زمين و کمترين آباديهای دنيا از حيث مصالح ساختمانی و تنگترين دره ها از جهت وسعت قرار داد، در ميان کوه هايی خشن و ريگهای نرم و چشمه هايی کم آب و آباديهايی از هم گسيخته که در آن سرزمين نه شتری فربه می شود و نه اسبی و نه گوسفندی. سپس خداوند متعال فرزندان حضرت آدم را امر فرمود که به آن خانه روی کنند. پس کعبه جايگاهی برای سود بردن فرزندان آدم شد که از سفرهای خود نفعی برند و محلی که در آن بار اندازند. دلها شیفتهء دیدار آنست و از بيابان های خشک و بی آب و علف و دور، و دره های عميق واقع در ميان کوهها و از جزيره های از هم گسيختهء درياها بسوی مکه مشتاقانه حرکت می کنند تا شانه های خود را در نهايت خضوع حرکت بدهند، تهليل می کنند (لااله الاالله می گويند) و بر قدمهايشان هروله کنان می روند و مو به حالت ژوليده و بدنهای خاک آلود. در حالیکه پيراهن های خود را به پشت انداخته و با کوتاه کردن موها در حال احرام، زيبايی خلقت خود را زایل نموده اند. آزمونی بزرگ و امتحانی سخت و تصفیه ای کامل.
خداوند عمل حج را سبب نزول رحمت خود قرار داده و موجب وصول به بهشت برينش. و اگر خداوند سبحان، خانهء محترم و عبادتگاههای باعظمت خود را در ميان باغها و رودخانه ها و زمين هموار و صاف و درختستان با ميوه های دسترس و منازل متصل به يکديگر و آباديهای پيوسته به هم و ميان گندمزار و باغهای سبز و باطراوت و کشتگاه هايی که پيرامون آن باغها کشيده شده و زمينهای گستردهء پر باران و گلستان ها و زراعتهای تر و تازه و شکوفا و راههای آباد قرار می داد، 👈 پاداشی نمی افزود و درست به اندازهء کمی مشقت، پاداش آن هم کم میشد. و اگر بنيادی که مکه را بر آن نهاده و سنگهايی که ديوارهای خانهء خدا به وسيلهء آنها بالا رفته است از زمرد سبز و ياقوت سرخ و نور و روشنايی ساخته شده بود، از راه یافتن شک به سینه ها کم میشد. و تاثیر گذاری ابلیس را از دلها کم می ساخت و دودلی از مردم دست بر می داشت. ولکن خداوند متعال بندگانش را با انواع شدايد آزمايش می کند و به انواع مجاهدتها متعبد می سازد و به اقسام ناملايمات مبتلا می نمايد، برای بيرون راندن تکبر از دلها و برقرار ساختن خضوع و تسليم در نفوس آنان، و اين آزمايشها و ابتلاءها را درهايی باز برای فضل و احسان و وسايل آماده برای عفو و بخشش قرار می دهد.
برحذر باشيد از خدا، بترسيد از خدا، از سرکشی در این دنیا و کیفر سخت ظلم در آخرت. و بدی عاقبت تکبر، زيرا تکبر، دام بزرگ و گستردهء شيطان و ابزار بزرگ حيله های اوست که همانند زهرهای کشنده که در بدن انسانها نفوذ می کند، در دلهای مردان وارد می گردد. شيطان در کارهای خود عليه فرزندان آدم هرگز ناتوان نشود و کسی را از روی خطا رها نکند، نه عالِمی را به جهت علمش رها می کند و نه بينوايی را به دلیل فقرش.
/بخش ششم، فرداإن شاءالله /