🎥 ترسم که در فراق تو عمرم به سر شود! 🔹 ۱۲ بهمن سالروز درگذشت فقیه، مجتهد و مرجع عالیقدر و ولایی آیت‌الله العظمی لطف‌الله صافی گلپایگانی @ayatollah_safi

دلم ز هجر تو ای یار خوب رو خون است نپرسی از من مسکین که حال تو چون است شبم ز هجر تو روز است و روز همچون شام ز دوریت غم و دردم هماره افزون است بیا به کلبه بیمار خویش از سر مهر که از فراق تو حالش بسی دگرگون است @ayatollah_safi

🔹امروز جمعه، مرقد خادم الامام الحسين عليه السلام در کربلای معلّی @ayatollah_safi

🔰امام زمان علیه السلام وَ اَكْثِرُوا الدُّعآءَ بتَعْجيلِ الْفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُمْ 🔹️براى تعجيل فرج زياد دعا كنيد، چون همين دعا موجب فرج شماست. 📖منتخب الأثر، آیت الله العظمی صافی گلپایگانی صفحه 268 _______________ @ayatollah_safi

🔰از آخرین سروده‌های آیت الله آخوند ملامحمدجواد صافی گلپایگانی قدس سره(متوفای شب ۲۵ رجب مصادف با ۱۵ بهمن) والد مکرّم مراجع عالیقدر آیات عظام صافی گلپایگانی قدس سرهما 🖊دریغا که دیگر مرا حال نیست به این زندگانی‌ام اقبال نیست دریغا که عمرم به پایان رسید شدم پیر و گردیده مویم سپید چو در دست من بود عمر عزیز ندادم ره خویشتن را تمیز صد افسوس نبوَد مجالی دگر که از صدق خاکی نمایم به سر مگر حجت حق شود یار ما به اصلاح آرد همه کار ما امام زمان حجت بن الحسن که لطفش کند دفع رنج و محن دریغا که عمری به وزر و گناه به سر بردم و روز من شد تباه فزون است عمرم ز هشتاد و پنج نبردم به راه خدا هیچ رنج نرفتم به راه خدا ساعتی نبردم به درگاه او طاعتی نگشتم موفق به ترویج دین نه خدمت نمودم به اهل یقین دریغا که بر باد شد عمر و نیست مجالی دگر مر مرا بهر زیست به این حال و این روز مستظهرم خدایا به رحمت چو جان بسپرم بزرگان دین را شفیع آورم چو من جمله را چون سگی بر درم به من آن نما کان سزاوار تو است که عفو و بزرگی همه کار تو است بيا (صافيا) توبه آغاز کن در رحمت حق به خود باز کن که باشد خدای لطیف و خبیر ببخشد چو بیند ذلیلی فقیر منبع: (گلشن ولایت) گلچین اشعار ولایی مراجع عظام صافی گلپایگانی/گردآورنده: محسن اکبری شاهرودی @ayatollah_safi

📖اشعار مهندس احمدی کرمانی (سروده شده نزدیک به هفتاد سال پیش) 🔸به مناسبت شب ۲۵ رجب، سالروز وفات مرحوم حضرت آیة الله آخوند ملامحمدجواد صافی گلپایگانی اعلی الله مقامه دریغا برون رفت از این دار فانی مهین آیة الله گلپایگانی محمد جواد آن ادیب سخندان به صافي ملقّب، به حجة نشانی به شعر وادب اوستاد زمانه به فقه از امام ششم حکم دانی به دل داشت مهر امام زمان را بر این عشق، اشعار او ترجمانی مرا همچو جان بود و روح مجسم برفت از تنم روح، آن‌سان که دانی نگریم چرا چون که از بحر عرفان جدا مانده‌ام سخت با سوز جانی نسوزم چرا چون که از شمع رویش به دور افتدم هم از این پر فشانی به زاری چرا روز و شب سر نیارم که روزم تبه شد سیه زندگانی چه گویم که چون شد همین قدر دانم که رخ کرد خورشید معنی نهانی به ماه رجب سال هفتاد و هشت از پس سیصد والف هجرى جهانى برفت از بَرِ ما دریغا دریغا همان صافی راد آخر زمانی ببند «احمدی» لب بسوز از فراقش که دیگر نخواهد شد آن یار جانی ولی در بهشت است امّیدِ روزی ز دستش بگیرم می ارغوانی امید از «علی» دارم و «لطف» یزدان(۱) نبندند بر من در مهربانی (۱) این بیت اشاره به آیات عظام، آقایان حاج آقا علی و حاج آقا لطف الله صافی گلپایگانی قدس سرهما دارد. 📚 منبع: (محضرِ آفتاب) نکوداشت مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمی حاج آقا لطف الله صافی گلپایگانی قدس سره/محسن اکبری شاهرودی @ayatollah_safi

📖سروده آیت الله العظمی حاج آقاعلی صافی گلپایگانی 🔹بمناسبت شب ۲۵ رجب سالروز وفات والد مکرّمشان آیت الله آخوند ملامحمدجواد صافی قدس سرهما ای دریغا کز جفای روزگار روز ما گردیده از غم شام تار آية الله صافيِ والا مكان رفت از دنیا سوی دار جنان نی همین ما را قرین غم نمود جملگی را غرق در ماتم نمود عارف و عامی ز مرگش دل فکار خویش و بیگانه در این غم داغدار آه کان سرمایه علم وكمال رفت و از مرگش بود دل پُر ملال رفت و دل‌ها از غمش در آذر است خاک غم ما را ز مرگش بر سر است از علائق کرد چون خود را رها رفت شادان جانب قُرب خدا چون خطاب ارجعی او را رسید با سعادت مرغ روح او پرید عمر را طی کرد در ترویج دین مسلمین را بود چون حصن حصين کرد آنسان زهد و تقوی را شعار که نه بستی دل به دنیا هیچ بار مشکلات خلق از آن آسان شدی دردمندان را همه درمان بُدی مُلحدان را همّتش منکوب کرد ظالمان را سعی او مغلوب کرد بود مرد دانش و علم وعمل بود در زهد و ورع ضرب المثل بود در شعر و ادب با اقتدار شاهدش آن شعرهای آبدار دين حق را خادمی خدمتگزار مسلمین را در شدائد بود یار ای پدر برخیز و دین را باش یار تقویت کن مردم پرهیزکار ای پدر برخیز و با لطف و بيان کن نوازش یکدم از افسردگان ای پدر برخیز و با آن روی باز شاد کن دل‌های پر سوز و گداز زندگی بعد از تو کردن مشکل است هجر رویت ای پدر بار دل است ای دریغا رفت از دست آن پدر که از او بُد علم و دانش مفتخر حضرتش از این سرا بر بست باز مانده تألیفاتش از او یادگار مرد دانا ور بمیرد زنده است در زمانه نام او پاینده است چاره‌ای چون نیست جز صبر و رضا راضيم من راضيم من بر قضا شاد کن روحش خدایا از وفا حشر او كن با رسول مصطفى(ص) 📚 منبع: (محضرِ آفتاب) نکوداشت مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمی حاج آقا لطف الله صافی گلپایگانی قدس سره/محسن اکبری شاهرودی @ayatollah_safi

🔰اجازات اجتهاد آیات عظام آقایان حاج شیخ محمدتقی نجفی، حاج شیخ محمدعلی نجفی، حاج آقانور الله نجفی به آیت الله آخوند ملامحمدجواد صافی گلپایگانی رضوان الله تعالی علیهم 📚 كتاب: السلسلة المتواصلة بالاجازات المتشرِّفة (في أحوال مشايخي الذين تشرفت بالإجازة منهم)/محسن الأكبري الشاهرودي @ayatollah_safi

📖 نماز میّت بر پیکر آیت الله آخوند ملامحمدجواد صافی 🔹توسط آيت الله العظمی بروجردی أعلی الله مقامهما با حضور علمای بزرگی همچون آيت الله العظمی گلپایگانی قدس سره @ayatollah_safi

▪️مرثیه حضرت آیت‌الله العظمی حاج آقا علی صافی گلپایگانی رحمة الله علیه ◾️جسم نحیف روز وفات حضرت موسی بن جعفر است کز ماتمش زمین و زمان در غم اندر است روز شهادت مه برج امامت است آن کو طفیل هستی او بحر تا بر است روز عزای فیض خدا سبط مصطفی است نور دو چشم فاطمه و جان حیدر است هارون بدسرشت نمودش ز کین شهید مسموم زهر از ستم آن بداختر است عمری میان محبس و زندان بر او گذشت در قید و بند و در غل و زنجیر اندر است روزش چو شام تار و همه در بلا و رنج جسمش نحیف گشته و قلبش مکدّر است آخر غریب، گوشه‌ی زندان شهید شد این‌سان جفای خصم بر آل پیمبر است جرمش چه بود و چیست گناهش در این جهان با او چنین معامله از قوم کافر است جرمش نبود غیر حمایت ز دین حق زین رو اسیر این همه بیداد بی مر است می‌خواست رستگاری و دینداری بشر کز او سعادت دو جهانی مقدّر است زین روز اهل بغی و فساد و ستمگران ایام عمر در الم و رنج یکسر است تا بوده در مقابل حق بوده باطلی هر جا که خوب هست بدی در برابر است هارون چرا (علی) به جنابش ستم نمود چون باطل است و دشمن سبط پیمبر است @ayatollah_safi

📖 حکایتی از دیدار پهلوی با آيت الله العظمی بروجردی 🔻آیت الله العظمی حاج آقا علی صافی: من در یک ملاقاتی که ایشان(آيت الله العظمی بروجردی) با شاه داشت، وقتی دیدم خیلی عادی، مثل برخورد با سایر مردم، با او رفتار کرد، به ایشان عرض کردم: این برخورد شما، ارادت ما را به شما بیشتر کرد. 🔸فرمودند: من با پدرش، که قدرتمندتر از این بود و آن وقت­‌ها من هم این قدرت را نداشتم، همین طور برخورد می­‌کردم، این که جای خود دارد. در توضیح فرمودند که: من از سفر حج که بر می­‌گشتم، برای زیارت به عتبات رفتم. آیات نجف، جمع شدند و به من فرمودند: اوضاع در ایران چگونه است؟ آیا می‌شود علیه رضاخان کاری کرد؟ در هر صورت مطالب آن جلسه لو رفته بود. وقتی به مرز ایران وارد شدم، دستگیرم کرده و به تهران آوردند و در پادگان، بازداشتم کردند. 🔹رضاخان آمد با من ملاقات کند. برای هر دوی ما نیمکت گذاشتند. نشستیم. من برای این که بفهمانم تحت تاثیر قدرت و مقام او قرار نگرفته­‌ام، دستم را گذاشتم روی لبه نیمکت و به آن تکیه دادم. او حرف­‌هایش را زد و مطالبی رد و بدل شد. یک وقتی به اقبال، نخست وزیر، فرموده بودند: پدرش بی سواد بود، ولی یک مقدار شعور داشت اما این (محمدرضا پهلوی) شعور هم ندارد و چیزی ملتفت نمی­‌شود. 📚 منبع: مصاحبه مجله حوزه با آیت الله العظمی حاج آقا علی صافی گلپایگانی قدس سره @ayatollah_safi

🖊 وقتی یک صوفی هدایت می‌شود 🔻زمانی آیت الله والد مکرّم ما، در ایام مرجعیتشان در مشهد بودند. ایشان صبح‌ها از در منزلی که در آن ساکن بودند تاکسی می‌گرفتند و به‌طرف حرم مطهر می‌رفتند و بعد در آنجا از حرم بیرون می‌آمدند و شخصی که با ایشان بود، یک تاکسی می‌گرفت و بعد به منزلشان می‌رفتند. ◀️می‌فرمودند: یک روز بعد از زیارت آقا علی بن موسی‌الرضا علیهماالسلام از حرم بیرون آمدم. شخصی که با ایشان بود، رفت تاکسی بگیرد. بعد خدمت آقا آمد و گفت: آقا! این راننده وضعیت خاصی دارد، درویش‌مانند است و سبیل‌های این‌طوری دارد. شما حاضر هستید سوار خودرو شوید؟ *⃣گفتند: بله. رفتند سوار ماشین ایشان شدند و دیدند که عجب، گویا از اهل صوفیه و تصوف بود. عکس مرشدشان را هم در بالا گذاشته بود. با او صحبت کردند. آن شخص گفته بود: اگر سر من برود، حاضر نیستم سبیل‌هایم را بزنم، این‌ها باید در جای خودش بماند. آقا می‌فرمودند که گفتم: بگذار در جای خودش باشد و تکانش نده. در بین راه با ایشان صحبت کردم و شاید ۲۰-۳۰ دقیقه در مسیر منزل با او صحبت کردم. 🔹گفتند: با او خداحافظی کردم و آمدم و فردا باز به حرم مطهر مشرف شدم. بعد از زیارت که از حرم بیرون آمدم. شخص همراه آمد و گفت: همان راننده‌ی دیروزی در اینجا ایستاده و می‌گوید که آقا سوار ماشین من شوند. رفتم و دیدم که عجب! عوض‌ شده است. نه عکس مرشد هست و نه آن سبیل‌های دیروز. قیافه یک قیافه‌ی کاملاً خاصی شده است. 🔸گفتم: چه شده است؟ تو که دیروز این‌طوری می‌گفتی. گفت: بله من درباره صحبت‌هایی که شما دیروز با من کردید فکر کردم و دیدم که حق با شما است و این‌ها در من اثر کرده است. 📚 مصاحبه نشریه افق حوزه با استاد محمدحسن صافی (۲۵ دی ۱۴۰۲) @ayatollah_safi

🔰 شیخ جعفر بهایی و مقابله آیت الله آخوند ملامحمد جواد صافی با او 🔸یکی از روزهایی که در محضر آیت الله العظمی حاج آقا لطف الله صافی گلپایگانی درباره فرقه ضاله بهائیت سخن به میان آمد، ایشان داستان زیر را نقل نمودند: 🔻میرزا ابوالفضل گلپایگانی بهایی، برادری به نام ميرزا هدايت الله داشت که آدم نسبتاً فاضلی بود. ميرزا هدايت الله پسری داشت روحانی به اسم «شيخ جعفر هدايتی» که پس از فوت پدر، در گلپایگان به جای او امامت مسجد را بر عهده گرفت. شیخ جعفر پس از نماز جماعت، منبر می‌رفت و به نكوهش روحانيان در قالب نكوهش علمای سوء می‌پرداخت و با این حرف‌ها سر و صدايی ايجاد كرده و جمعيت فراوانی را دور خود جمع نموده بود و مخفيانه هم به تبليغ بهائيت می‌پرداخت. 🔹رضاخان و یهود منطقه و گروهی از بهائيان و در رأس آنها سرلشكر علايی و برادرش با تمام قدرت از او حمايت می‌كردند. والد مکرّم ما (آيةالله آخوند ملامحمد جواد صافی) در چنين شرايط بحرانی تصميم گرفتند كه با تمام قدرت با او برخورد كنند. در گام اول در مجالس رسمی به او بی‌اعتنايی كرد و برای او بلند نشد، ولی ديگران هنوز از او تجليل می‌كردند. در گام دوم او را از مسجد بيرون انداخت و عالم مهذبی به نام «حاج آقا كمال» را به جای او نصب كرد. در گام سوم هم به صاحبان حمام‌هاي عمومي دستور داد كه شیخ جعفر را به حمام مسلمان‌ها راه ندهند. او يكبار به حمام يهوديان رفت و آنها نيز بعدها راهش ندادند. 🔺علایی یک سخنرانی كرد و در آن، به شدت از محدود كردن حمام‌ها انتقاد نمود. پس از سخنرانی علایی، شیخ جعفر جرأت پیدا کرد و به حمام رفت. مردم به حاكم خبر دادند. حاكم هم به معاونش که یک انسان تریاکی بود دستور داد موضوع را بررسي كند. معاون حاكم، که حوصله‌ برخورد نداشت؛ به مردم گفت كه الآن دير شده؛ تا من بروم، او بيرون می رود. اگر يك‌بار ديگر به حمام مسلمان‌ها رفت به من خبر دهيد. ◀️ مردم هم وقتی دیدند اینها هیچ کاری نمی‌کنند، شخصاً دست به كار شدند؛ به حمام رفتند و شیخ جعفر را كتك مفصلی زدند که مجبور شد با لنگ به خانه‌اش فرار كند. در گام آخر هم والد ما دستور دادند كه با خود علايی برخورد فيزيكی بشود. او هم هر وقت وارد خیابان و کوچه مي‌شد بچه‌ها به او سنگ می‌زدند. این طور بود که طومار اینها در گلپایگان در هم پیچیده شد. 📚 منبع: (محضرِ آفتاب) نکوداشت مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمی حاج آقا لطف الله صافی گلپایگانی قدس سره/محسن اکبری شاهرودی @ayatollah_safi

📖سروده آیت الله العظمی حاج آقا لطف الله صافی گلپایگانی به مناسبت عید بزرگ مبعث 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 از مبعـث رسـول، جهــان زیب و فرّ گــرفت دَهـر کهــن جــوان شد و عُمــر دگـر گــرفت مبعــوث شد ز ســـوى خـــــدا آن پَیمبــــرى کآوازه‌ی هدایــتِ او بحـــر و بـــرّ گـــرفت عهد جهــالت و ستـــم و خـودسـرى گــذشـت نور کمــال و علـم، زمین سر به سر گــرفت آزاد شـــد بـشــر ز خـــرافات کـفــر و شـرک سوى رقــاء و رشـد، شتابــان سفــر گــرفت نومیـد گـشتـه بـــود اگـر از نجــات خــویش نـخـــل امـیـــدوارى او بــرگ و بــر گــرفـت در حادثات سخـت و دفـاع از حقوق خویش از قــوّت عـقـیـــده بـه یــزدان سـپــر گــرفت نـازم بـه امـتى که ز اخـــلاص و مـعـــرفت بــرنـامــه‌ی حـیـــات ز خـیــر البشــر گــرفت «لـطفی» ز خـاک مـقــدم خــدّام مـصـطفــى بـا افـتـخار ســرمـه و کحــل بصـــر گــرفت رست از عذاب و جست مکان در بهشت عدن انــدر پـنــاه آل، هــر آن کــس مـقــرّ گــرفـت هـر کــس نـه راه احـمـد و آل عـلــى گــرفـت راه خـطــا و مـهـلـکـه و شــور و شر گــرفت 📚منبع: (گلشن ولایت)/گردآورنده: محسن اکبری شاهرودی @ayatollah_safi

. 🌸 مرجع عالیقدر مرحوم آیت الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی ☘️ مرحوم حجت الاسلام سید مهدی گلپایگانی @ayatollah_safi

یاوران امام زمان (علیه‌السلام) 🎤 مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ لطف‌الله صافی گلپایگان @ayatollah_safi

🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سالروز مبعث حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله را تبریک می گوییم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سروده ای از مرحوم آیت الله المعظم آقای حاج آقا علی صافی گلپایگانی نورالله مرقده 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 امروز مرا طالع بيدار بود يار در خلوت انس من و آسوده ز اغيار با ياد كسى باز نمودم گره ازكار كز امر خداوند جهانبان و جهاندار بنمود به تن جامه زيباى رسالت * روزى است كه بگرفته جهان باز جوانى بنشسته به عيش و طرب از عالى و دانى چون آنچه كه رو داده بود امر جهانى محدود نبوده به زمانى و مكانى برجمله نموداست خداوند عنايت * وقتى كه جهان غرق ستم بود و جفا بود از كفر سيه صفحۀ عالم همه جا بود آلوده به دام هوس و بند هوا بود جز اندكى آن روز ره جمله خطا بود بالجمله بشر بود گرفتار ضلالت * چون آدمى از جوهر خود صرف ‏نظر كرد چون دام و ددان روى به هر فتنه و شر كرد در اين سفر از دام و ددان نيز گذر كرد آدم نه بجز حرص و طمع فكر دگر كرد كارش همه جنگ و جدل و ظلم و خيانت * ناگاه ز الطاف خدا رفت شب تار صبح آمد و گرديد منوّر همه اقمار تاخفته دلان را بكند يكسره بيدار آورد خداوند جهان احمد مختار مبعوث نمود است و به او داده رسالت * امروز همان روز بزرگى است به دوران كز سوى خدا بهر نبى آمده فرمان تاخلق كند دور از آن خارى و خذلان منصوب به پيغمبرى او گشت بدينسان بنهاد بدوشش زكرم بار امانت * روزى است كه ايام چو آن روز نديده نه ديده بديده است و نه گوشى بشنيده نبود بِه از اين روز در ايام سعيده جانى ز نو اندر تن اين خلق دميده خود را بكند لايق تشريف و كرامت * چون نام محمّد به رسالت به رقم رفت آن صفحۀ تاريك جهان رو به عدم رفت هر جا سخن از سرور و سالار امم رفت بر باد فنا پايۀ بيداد و ستم رفت گرديد بپا رايت انصاف و عدالت * او آمد و با دين حنيفى كه بپا كرد از بند هوا و هوس اين خلق رها كرد از دانش و بينش همه را كامروا كرد مردم همه را راهرو راه خدا كرد گشتند همه پيرو اين راه سعادت * آن ملّت دور از هم و دشمن همه باهم تازى زعجم بود جدا ترك ز ديلم گشتند چنان متحد و يك صف محكم با هم همه در شادى و با هم همه در غم بودند به هم يار و ز هم كرده حمايت * چون ديد خدا لايقش و گشت پيمبر بر خلق شد از جانب حق سيّد و سرور او يك تن و آن خلق همه مشرك و كافر او را نَبُدى يار به جز ساقى كوثر با آن زن با عاطفه و لطف و صداقت * او بود و جهانى همگى دشمن خونخوار با اين همه بيمى نه بدل داشت ز اشرار دعوت به خدا كرد و نترسيد ز آزار با آن همه اندوه نشد خسته از آن كار بَه‏ زين ‏همه ‏صبر و عجب ‏از اين همه طاقت * از بهر هدايت علم افراشت به عالم اسباب نجات همه را كرد فراهم با دين قويمش كه بود كامل و محكم تا آدم از او يافت ز نو خصلت آدم او را به ره مجد و شرف كرد دلالت * تا دعوى او را نكند هيچ كس انكار حق داد به او معجزه و بيّنه بسيار قرآن يكى از آن همه باشد كه در انظار چون مهر فروزنده بود در همه اقطار روشن كنِ راه است و بود شمع هدايت * اين كيست محمّد كه ز ما باد سلامش هم باد به او هم به همه آل كرامش لولاك گواهى به جلال و به مقامش هر كس كه بود پيرو دستور و مرامش آورده به كف در دو جهان عزّ و شرافت * آقاى بنى آدم و سر خيل رسولان برتر ز همه گر چه بود خاتم ايشان با خُلق عظيمش كه خدا گفته به قرآن بنمود مسخّر دل مردم همه با آن بى نيزه و شمشير و تعدى و خيانت * او آمد و از مردم بى دانش و گمنام از علم خدادادى و در سايۀ اسلام با رهبرى و كوشش او گشته سرانجام هم قادر و هم عالم و هم شهرۀ ايام بگرفته زمين را همه در كفِّ كفايت * از سوى خدا بهر صلاح بشر آمد با دين مبينى پى ارشاد بر آمد چون گفتۀ حق گفت چنين كارگر آمد بر بام جهان يك تنه چون مهر در آمد تا كرد جهان پاك از آن شر غوايت * افسوس پس از رحلت آن سيد بطحا يك عده منافق صفت و طالب دنيا كردند رها راه خداوند و نبى را هم گشت على مظلوم، هم حضرت زهرا اسلام بديد آن همه عدوان و خسارت *** يا رب تو به حق شرف عترت طاها ما را برهان زين همه اندوه و بلاها با آمدن حجت خود درد دل ما با لطف و عنايت بنما زود مداوا آسوده (على) را بكن از رنج و كسالت 🌷🌸🌸🌸🌷🌷🌸🌸🌷🌷🌷🌷🌸🌸🌸🌸 @ayatollah_safi

🔰تصویر صفحه اول نسخه خطی رسائل فقهیه آيت الله آخوند ملامحمدجواد صافی گلپایگانی قدس سره 📖 موجود در کتابخانه شخصی آیت الله العظمی حاج آقا لطف الله صافی گلپایگانی @ayatollah_safi

ایّها الشباب الاحباب! یا زهور البلاد وأزهار الحیاة! أنتم الأمل ورجال المستقبل وأمل الأمة وعزّتها مرتهنة باعمالکم الصالحة و مساعیکم الجمیلة المشکورة للّه وعباده وجهادکم وجهودکم. فالجهاد الجهاد؛ و الصبر الصبر؛ العمل العمل؛ التقدم التقدم، إلی الأمام إلی الأمام. 📚 منبع: کتاب «۱۱۰ پند دلنشين (از توصيه‌ها و اندرزهای مرجع عاليقدر آيت الله العظمی صافی گلپايگانی»)/محسن اکبری شاهرودی @ayatollah_safi

🔹دقایقی قبل از اذان مغربِ امروز جمعه حرم ملکوتی حضرت سیدالشهدا اباعبدالله الحسين عليه السلام مقبره خادم الامام الحسين عليه السلام @ayatollah_safi

. 🔸️ ارتباط قلبی با امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشريف ) 🔹️توصیه مهدوی مرجع بصیر، آیت الله العظمى صافی گلپایگانی ⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️ ✍️با حضرت بقیة‎الله، قطب عالم امكان، ـ ارواح العالمین له الفداء ـ ارتباط قلبی را مستمر بدارید. فراموش نكنید كه رعیت آن حضرت و تحت ولایت آن حضرت هستیم. ▪️هر‌چه بتوانیم كارهای خودمان را به‌حساب ایشان و خدمت به اهداف و مقاصد بلند ایشان، كه اعلای كلمه اسلام و عزّت مسلمین است، بگذاریم و همه دوستان، شیعیان و منتظران ظهور آن بزرگوار را صمیمانه دوست بداریم. 🔹️امید است سعادتمند باشید و به مقامات عالیه، كه فقط با پیروی از اهل‌بیت علیهم السلام حاصل می‎شود، نایل گردید. 🔸️خداوند، شما و ما و همه مؤمنین را، از گرفتار شدن در دام‌های شیاطین انسی و جنّی و اهل بِدَع، حفظ فرماید 📖 کتاب: باجوانان، به كوشش: احمد كريمي جهرمى، صفحه ۲۰. @ayatollah_safi

شعرخوانی بسیار زیبا و دیدنی در وصف پیامبر عظیم‌الشان اسلام صلی الله علیه و آله توسط مرحوم حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی @ayatollah_safi

📖 محبوبیت مردمی آيت الله العظمی صافی گلپایگانی رضوان‌الله تعالی علیه و تشییع بسیار با شکوه @ayatollah_safi

🌺 مهر و محبت پدرانه ❤️ گفتاری از حضرت آيت الله کریمی جهرمی درباره شدت محبت پدرانه آيت الله معظم صافی گلپایگانی به کودکان @ayatollah_safi