اشکم را پس زدم و گفتم تو قنوتات بخون ربنا آتنا آیه را منم میخونم ربنا آتنا هادی را . کاش قرآن عشق ما همین سه سوره را داشت؛ صبر،دلدادگی و عشق!🦋 آیه های جنون📚❤️ @aye_ha

به بعضیام باید گفت : میشه اینقدر خوب نباشی ؟!👩‍🦯💔

هدف از خلقت این عُضو فقط دیدن بود؟ ظاهرا چشم شما میل بہ کُشتن دارد 🦋🌱

حسین جان ! شب جمعست هوایت نکنم میمیرم ...💔🕊️ پ.ن:خاطره یکی از بهترین شبای هیئت با حضور حاج مهدی رسولی :))) #مهدی_رسولی #سیدرضا_نریمانی #حسین_وای💔 @aye_ha

مـن دلـم پـرواز مـیخـٰواسٺ . . امـٰا ٺـو آسِمـونِ ٺـو . . :))🕊️

انگشترم،انگشترت را دوست دارد:))🦋 @aye_ha

اسکار بهترین فانتزی ام میرسه به این عکس :)))))❤️ @aye_ha

توڪتـٰاب‌سہ‌دقیقہ‌درقیـٰامت‌میگفت: آدم‌هـٰایۍرادیدم‌ڪہ‌دردنیـٰا فڪرمیڪردیم‌شھیدهستند درقطعہ‌شھداهم‌خـٰاڪشـٰان‌ڪردیم...؛ امـٰااینجـٰادیدم‌ڪہ‌شھیدمحسوب‌‌نشدند! #بترسیم‌از‌این‌جمله💔

دلتنگ بود دلگیر و خسته.از همه بیشتر چقدر تنها بود. آهی کشید و پخش ماشین را روشن کرد. صدای بم و زیبای مرد که شعر و در میان موسیقی ملایمی دکلمه می کرد در گوشش نشست انگار دل امیرحسین بود که این کلمات را فریاد می کشید ناگهان دیدم سرم آتش گرفت/ سوختم خاکسترم آتش گرفت/ چشم وا کردم سکوتم آب شد /چشم بستم، بسترم آتش گرفت! آوین 📚❤️ @aye_ha

برای وضو گرفتن به حیاط رفتم نگاهم از پشت پنجره به هادی خورد .قامت بسته بود و زیر لب ذکر می‌گفت چشمم چهارخانه های آبی رنگ پیراهنش را نشانه گرفت، می‌شد در چهار خانه های پیراهنش خانه ساخت،خانه ای در قلبش! آیه های جنون📚❤️ @aye_ha

حس عجیبیه...! کلن مهمون خداشدن حال غریبیه... سه روز قرارع فقط بندگی کنیم، بندگی از جنس نور✨ رفقای عازم اعتکاف التماس دعای خیر 🕊️❤️

قرارع از این به بعد بیشتر معرفی کتاب داشته باشیم :)🦋📚 کتابهایی پراز عطر عشق ...داستان هایی با طعم واقعیت!