✍امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:
«و می بینی که گناهان علنی شده، مردان به مردان بسنده کرده، زنان با زنان در آمیخته، مردان برای مردها آرایش کرده، زنان برای زنها خود را آراسته.... در چنین زمانی از خشم خدا در حذر باش و از خدای تبارک و تعالی نجات بطلب، و بدانکه مردم مورد خشم و غضب پروردگار هستند و خداوند برای جهاتی به آن مهلت می دهد، منتظر باش، و تلاش کن که خداوند تو را در وضعی برخلاف وضع آنها ببیند.
📚بحارالانوار جلد 52 صفحه 256-300، بشاره الاسلام صفحه 131-135، منتخب الاثر صفحه 425، 429 و 432
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍دو برادر از شهر خوی در سال 1343برای کار به تهران رفتند. با جسم نحیف، توانِ انجام کارگری نداشتند و بعد از دو روز کارگری در میدان ترهبار تهران که برای یک هفته پول غذایشان درآوردند مجبور شدند به دنبال کار آسانتری بگردند. آنان در منزل خواهر خود به عنوان میهمان آمده بودند که برای یک هفته آنجا ساکن شدند.
👨🦳مشهدی قنبر که یکی از آن دو برادر است و اکنون پیرمردی 75 ساله در شمال تهران و از سرمایهداران بنام است خودش نقل میکند، که حتی به خواهرشان نگفته بودند برای کار به تهران آمدهاند که آنان را هم دل نگران بابت اقامت طولانیشان در منزلشان نکنند، چون شوهر خواهرش، بلیط اتوبوس شهری در دکّهای کوچک میفروخت و درآمد چندانی نداشت و خانه کوچک اجارهایاش در خیابان جی برای خودش و همسرش تنگ بود، چه رسد برای دو نفر میهمان آن هم برای اقامتی طولانی مدت!!!
🎻مشهدی قنبر نقل میکند، روزی به ناگاه به مغازه سمساری گذرمان میافتد. در مغازه یک تار کهنه را دیدیم و بعد از کلی چانهزنی آن را به قیمت دوازده ریال خریدیم. خوشبختانه سمسار، اندکی زدنِ تار میدانست و به برادرم رجب در چند دقیقه گرفتن کوک در دست و سیمها را یاد داد.
‼آن دو برادر در خیابان لالهزار که محلی پرتردد به خاطر وجود سینماهای زیاد بود میایستادند و یکی تار میزد و دیگری کاسهای میگرفت تا سکههای اهدایی رهگذران را جمع کند. گاهی هم در خیابان راه میافتادند و به خیابانهای اطراف میرفتند.
🌏مشهدی قنبر میگوید: دو سه روز گذشت و ما شکر خدا درآمدمان خوب بود، طوری که میتوانستیم با چنین کسبی تا یک ماه خانهای کوچک اجاره کنیم. بعد از یک هفته که فقط شبها به خانه میرفتیم، از خواهر و دامادمان خداحافظی کردیم و تصمیم گرفتیم شبها در ترمینال استراحت کنیم.
👈مدت یک ماه که گذشت من ناراحت بودم که نمیتوانستم تار بزنم و فقط کاسه دستم بود و برادرم دستان و انگشتانش خسته میشد. مشهدی قنبر میگوید: روزی عصر بود که چهارده تومان کاسب شده بودیم. در لالهزار دیدم جوانی که از ما کم سنتر بود، در درگیری و شلوغی باجه سینما، بساط دستفروشیاش که فروختن تخمه بود، بهم زده بودند و کل سرمایهاش بر زمین ریخته و لگد شده بود و بسیار گریه میکرد، با برادرم تصمیم گرفتم کاسبی آن روز را به او بدهم، ولی برادرم با اظهارِ فقر مخالفت کرد و من نصف آن که سهم خودم بود به آن کودک دادم تا اشک چشمی پاک کرده باشم.
🚌همان شب در ترمینال خواب بودم که در خواب دیدم یک تکه چوب را دو سیم مسی نازک بستهام و من هم مطرب شدهام و مردم مرا استقبال میکنند. مشهدی قنبر میگوید: اعتقادمان خیلی بود با این که خیلی خسته میشدیم ولی نمازمان ترک نمیشد. او میگوید گفتم: خدایا! آن چوب و سیم برسان. در نزدیکی لالهزار، در کنار سطل زباله کُمدی را دیدم که بیرون انداخته بودند. رفتم و تخته لایِ کُمد را درآوردم و به مغازه الکتریکی رفتم و قدری سیم تلفن گرفتم، و با چهار میخ سیمها را روی تخته بستم و چوبی کوچک به عنوان مضراب ساختم.
🔥برادرم که از من بزرگتر بود عصبانی شد و به من گفت: این مسخره بازیات را جمع کن، اگر هم قصد جمع کردن آن نداشتی کنار من نباید ساز بزنی.... گفتم: برادر عصبانی نشو، یک روز کنار هم بزنیم در فاصلهای کوتاه، اگر ضرر کردی از فردا کاری را میکنیم که تو میخواهی...
🥀برادرم پذیرفت، و واقعا خداوند بر من غوغایی کرد و رؤیای من صادقانه شد. وقتی من در کنار برادرم تار میزدم مبلغی که مردم به من می دادند سه برابر مبلغ کاسبی برادرم بود. چون آنان فقر مرا میدیدند و بر من بیشتر کمک و ترحّم میکردند و در کنار برادرم که تار واقعی داشت بیشتر به من میدادند چون گمان میکردند من دلم میشکند.....
🌓سر شب چون پولها را روی هم میگذاشتیم برادرم خوشحال بود. روزی زنی که تار قلابی مرا دیده بود برای من تاری نو خرید. گفتم: نمیخواهم! تعجب کرد. گفتم: «ثروت من در فقر من است و این خواستِ خدا بر من است و من اگر آن تار به دست گیرم کسبام از رونق میافتد...»
📝مشهدی قنبر در خاتمه میگوید: این خاطره از زندگی خود به شما گفتم به این دلیل که نخست بدانیم که وقتی به درگاه خدا برای طلبِ روزی و طلبِ خیر پناه میبریم خود را دست خالی و ورشکسته چون حضرت موسی نبی ببینیم که گفت خدایا! من فقیرم و هر چه بر من فرستی محتاجام!
✅دوم اینکه بدانیم هرگاه خود را نزد ثروتمندی فقیر یافتیم، هرگز بر این خواسته خدا شک نکنیم و به او یقین داشته باشیم که خدا ما را بیشتر از او دوست دارد و روزیمان را از جایی که هرگز گمان نمیکنیم میدهد.
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
[🌈⛅]
آنقدر حسرت یک بار زیارت خوردم
قدّ یک ماه به تو روزه بدهکار شدم
نکند باعث زشتی حریمت هستم؟
که من اینقدر به درگاه شما خار شدم
#صلل_الله_علیک_یااباعبدالله❤
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💟چرا هرچی خدا رو صدا می زنم جوابمو نمی ده💟
🌸اگه برای شما هم سواله ببینید🌸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤اینم یک انرژی مثبت از علی حیدری
🌱حقیقت
نه به رنگ است و نه بو
نه به هآی است ونه هو
نه به این است ُ نه او
نه به جام است و سبو
گر به این نقطه رسیدی
به تو سر بسته و در پرده بگویم
تا کسی نشنود این راز گهر بار جهان را
آنچه گفتند و سرودند
تو آنی
خود تو جان جهانی
گر نهانی و عیانی
تو همانی که همه عُمر به دنبال خودت نعره زنانی
تو ندانی که خود آن نقطه ی عشقی
همه اسرار نهانی
امشب غم دیروز و پریروز و فلان سال و فلان حال و فلان مال که بر باد فنا رفت...نخـــــور
به خدا حسرت دیروز عذاب است ; مردم شهر به هوشید...؟
هر چه دارید و ندارید بپوشید و برقصید و بخندید که امشب سر هر کوچه خـــــدا هســـــت
روی دیوار دل خود بنویسید خـــــدا هســـــت
نه یکبار و نه ده بار که صد بار به ایمان و تواضع بنویسید
❤خـــــدا هســـــت...
❤خـــــدا هســـــت...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از گسترده "شما'
🎥کلیپ تولد یک نوزاد در شکم یک گوسفند!
👈 نشانه اخرالزمانه ادم شاخ درمیاره!🤯
✅باعث توبه چندهزارنفرشده😱
🛑اتفاقی که همه جهانیان حیرت کردن
دیدنش ضررندارد
🔴 کلیپ درلینک زیر👇
http://eitaa.com/joinchat/4068016143C8a1762024c
http://eitaa.com/joinchat/4068016143C8a1762024c
دیدنش برهرمردو زن واجب است👆
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
💢کودک سفیدپوست👶🏻
📌مردی همسرش را نزد خلیفه دوم برده و گفت:
خودم و زنم سیاه هستیم و او پسری سفید به دنیا آورده.
خلیفه رو به جمع کرده و نظر ایشان را خواست؛ همه گفتند زن باید سنگسار شود.😱
مأموران اجرای حکم که زن را میبردند، در میانه راه با امیرمؤمنان (ع) برخورد کردند و حضرت ماجرا را پرسیدند و آنان شرح ماوقع گفتند.
حضرت (ع) رو به مرد کرده و پرسیدند:
✍✍ادامه داستان باز شود:👇🏻👇🏻
http://eitaa.com/joinchat/1583349777Cbd45309090
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣برای رسیدن به خدا از کجا شروع کنیم!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید حاج قاسم سلیمانی: نماز اگر قضا شد امکان مجدد آن وجود دارد، اما نظام اگر آسیب دید نماز آسیب میبیند دین آسیب میبیند، به این دلیل امام(ره) حفظ نظام را اوجب واجبات و واجبتر از نماز دانستند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : نماز شب را فراموش نکن!
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عاملی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح زیبـای اول هفته تون بخیر
امیدوارم روزتـون بانشاط
لبتون پر از تبسم
قـلب تـون پـراز نـور
روزگارتـون شـیرین
و نعمت های
الـهـی نصیبتون بـاد
اولین شنبه آذر ماهتون زیبـا🌸🍃
❣چند كلمه حرف حساب❣
با دستهای خالی به دنیا آمده ایم
با دستهای خالی هم از دنیا خواهیم رفت
پس
نگران چیزهایی ڪه آرامش را از تو
مى گیرند نباش...
نگرانی, مشڪل فردای تو را از بین
نخواهد برد
اما آرامشِ امروزت را قطعا از تو خواهد گرفت...
ﻧﮕﺮاﻥ ﻓﺮﺩاﻳﺖ ﻧﺒﺎﺵ..
ﺧﺪاﻱ ﺩﻳﺮﻭﺯ و اﻣﺮﻭﺯﺕ , ﻓﺮﺩا ﻫﻢ ﻫﺴﺖ..
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﻧﮕﺎﻩ ﺧﺪا ....
🍃🌸
#عارفی_گفت:
ای جوان قرآن بخوان
قبل ازآنکه برایت قرآن بخوانند.
نماز بخوان
قبل ازآنکه برایت نماز بخوانند.
ازتجربه دیگران استفاده کن
قبل ازآنکه تجربه دیگران شوی.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
♦️یادمان باشد که دیگر #فقط هنگام خوردن آب نگوییم سلام بر حسین(ع) چون او فقط تشنه آب نبود، #بیشتر تشنه انسانیت و آزادگی بود تا تشنه آب
🔻این بار هر گاه کسی را بخشیدیم و به او فرصت دوباره دادیم، بگوییم سلام بر حسین
🔻هر گاه ظلم را دیدیم و سکوت نکردیم بگوییم سلام بر حسین
🔻هرگاه گرسنه ای رادیدیم و ساده از کنارش عبور نکردیم بگوییم سلام بر حسین
🔻سلام بر حسین برای همه لحظاتی که در جبهه حق و باطل روزمرهمان فارغ از هر منفعتی طرف حق را بگیریم!
🔻سلام بر تو، خون خدا، ببخش که یادمان دادند فقط برای تشنه به آب بودنت بگرییم......
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷امام حسين (عليـهالسـلام) فرمودند:
🌷🍃 بـدانيد كـه خـوبـى كـردن، ستـايـش
بـه بـار مىآورد و پاداش در پى دارد.
اگـر خـوبـى را بـه صـورت مـردى ببينيـد
هـر آينه آن را نيكو و زيبـا و خــوشـاينـد
و بـرتر از همه جهانيان خـواهيد ديـد ..
و اگــر پستـى را ببينيـد آن را نــاهنجــار
و زشت و بدمنظر كه دلها از آن میگريزد
و چشمها برويش بسته میشود، خواهيد
ديد ..
📚اعلامالدين ص ۲۹۸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅«اعمالی که موجب بی برکتی، فقر و قفل شدن زندگی مےشوند»
💫غذا خوردن بدون شستن دست.
💫غذا خوردن بدون گفتن بسم الله
💫غذا خوردن در تاریکی
💫غذا خوردن درحالت تکیه
💫نوشیدن درحالت ایستاده(شب)
💫خوردن نوشیدن درحالت جنابت
💫استفاده از ظروف شکسته
💫قطع کردن نان با دندان
💫خوابیدن بعد نماز صبح تا طلوع خورشید.
💫خوابیدن بین مغرب وعشاء
💫ادرارنمودن زیردرخت
💫ادرار نمودن درحالت ایستاد
💫ادرار نمودن درحمام
💫جارو زدن منزل موقع شب
💫شانه کردن زنان سر خود را درحالت ایستاده
💫دعا نکردن برای پدر مادر
💫کوتاه کردن ناخن با دندان
💫 صدا زدن پدر مادر با اسم آنها
💫گذاشتن تار عنکبوت در خانه
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❤️(ردّپا)
✍#داستانی_زیبا
🔷 شبي مردي در رؤيا بود. او در خواب ديد كه با معبودش در طول ساحل قدم ميزند، و در پهنهی آسمان صحنه هائي از زندگيش آشكار ميشود.
در هر صحنه، او متوجه شد دو اثر ردپا بر روي ماسهها هستند. يكي متعلق به او وديگري از آن معبودش. زماني يك صحنه از زندگي گذشته اش را ديد. اوبه ردپاها در روي ماسه نگاه كرد.
🔸متوجه شد در بعضي مواقع در طول مسير زندگيش، فقط يك ردپا وجود دارد. اوهمچنين متوجه شد كه اين اتفاق در مواقعي رخ ميدهد كه در زندگيش افت كرده و غمگين و افسرده است، اين موضوع او را واقعاً پريشان كرد.
او از معبودش سؤال كرد: "بار خدايا تو گقته بودي كه مصمّمي مرا حمايت كني و با من در طول راه زندگي قدم برميداري اما من متوجه شدم در مواقعي كه در زندگيم آشفتهام، فقط اثر يك ردپا وجود دارد. من نميفهمم چرا من وقتي به تو نيازدارم تو مرا ترك ميكني؟
🔹معبودش پاسخ داد: "عزيزم، آفریدهی عزيز من، من ترا دوست دارم و هرگز ترا ترك نخواهم كرد. در مواقعي كه رنجي را تحمل ميكني، زمانيكه تو فقط اثر يك ردپا را ميبيني، آن همان وقتيست كه من تو را روي شانه هايم حمل ميكنم."
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حسین غریب🤍
تربت امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا به رنگ خون تبدیل شده بود:
انس بن مالک میگوید یکی از فرشتگان از خدا اجازه خواست که به زیارت پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برود. خدا نیز به او اجازه داد. در همان زمان امام حسین(علیهالسلام) نزد پیامبر(ص) آمد که حضرتشان او را بوسید و در جای خودش قرار داد. آن فرشته به پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گفت: به زودی امت تو او را به شهادت میرسانند. سپس تربتی به آنحضرت(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نشان داد و گفت زمانی که این تربت به رنگ خون درآمد، علامت آن است که امام حسین(علیهالسلام) به شهادت میرسد. سالم بن ابی جعد میگوید آن فرشته میکائیل بود..
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌷 عبدالعزیر قراطیسی گوید : امام صادق (علیه السلام) به من فرمود :
✍ ای عبدالعزیز! ایمان مانند نردبانی است که ده پله دارد و مؤمنین پله ای را بعد از پله دیگر بالا می روند، پس کسی که در پله دوم است نباید به آنکه در پله اول است بگوید: تو هیچ ایمان نداری تا برسد به دهمی (که نباید چنین سخنی به نهمی بگوید)
👌 پس آن که را از تو پایین تر است دور نینداز که بالاتر از تو ، تو را دور اندازد و چون کسی را یک درجه پائین تر از خود دیدی ، با ملایمت او را بسوی خود کشان و چیزی را هم که طاقتش را ندارد بر او تحمیل مکن که او را بشکنی زیرا هر که مؤمنی را بشکند ، بر او لازمست جبرانش کند.
📚 کافی ، ج۳ ، ص۷۴
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•