✍#کوشش_سمعان
ابراهیم ادهم گفت: من معرفت را از یک راهب به نام «سمعان» فرا گرفتم. روزی وارد صومعه ی او شدم و گفتم: ای سمعان! چند وقت است که در این صومعه هستی؟ گفت: هفتاد سال. گفتم: در این مدت غذای تو چه بود؟ گفت: چرا چنین سؤالی میکنی؟ گفتم: دوست دارم بدانم. راهب گفت: شبی یک دانه ی فندق میخورم! گفتم: چه چیزی قلب تو را مشغول کرده بود که این یک دانه ی فندق تو را کافی بود؟ گفت: عده ای از پیروانم هر سال در روز معینی به این جا میآیند و صومعهام را تزئین میکنند و مرا گرامی میدارند و در صومعهام طواف میکنند و میروند. هر زمان که نفسم از عبادت و تنهایی و گرسنگی خسته و سنگین میشود، به یاد آن روز میافتم که چه عزتی مییابم! پس کوشش یک ساله ی من برای عزت آن روز است.
📙یکصد موضوع، پانصد داستان 288/1 ؛ به نقل از: المحجة البیضاء 207/6.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هر گناهی یه اثر خاص داره🌱
مثلا بعضی از #گناهان
نعمت ها رو ازت میگیرن
حال خوب رو ازت میگیرن...
اشک برا #سید_الشهدا
رو میگیرن...😔
آدمای خوب رو ازت میگیرن...💔
رفیقای خوب رو
جاهای خوب رو...
آره خلاصه
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#حس_خوب💚
«گاهی اوقات خدا دَرها رو میبنده تا تو حرکت کنی.
چون اون میدونه تا زمانی که مجبور نباشی حرکت و تغییر نمیکنی، پس بهش اعتماد کن، اون همیشه پشتته🦋🌿
❥︎❁Jồin♡↷
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
سلام ✋ من سارا هستم مربی بین المللی یوگا از موسسه یوگا آلیانس
با آموزش های #ساده و #رایگان بدون نیاز به وسایل ورزشی خاص، بهت کمک میکنم تا هم به تناسب اندام دلخواهت برسی، هم با حرکات یوگا و مدیتیشن روحت سلامت باشه.#۲۰
از طریق لینک زیر وارد کانالم بشو و کلی فیلم آموزشی رایگان ببین👇
https://eitaa.com/joinchat/3173843033Ca8af4cdb0a
✍#حیای_چشم👁
در تفسیر روح البیان نقل شده است: سه برادر در شهری زندگی میکردند، برادر بزرگ تر ده سال روی مناره ی مسجدی اذان میگفت و پس از ده سال از دنیا رفت. برادر دوم نیز چند سال این وظیفه را ادامه داد تا عمر او هم به پایان رسید. به برادر سوم گفتند: این منصب را قبول کن و نگذار صدای اذان از مناره قطع شود؛ اما او قبول نمی کرد. گفتند: مقدار زیادی پول به تو میدهیم؛ گفت: صد برابرش را هم بدهید، حاضر نمی شوم. پرسیدند: مگر اذان گفتن بد است؟ گفت: نه؛ ولی در مناره حاضر نیستم اذان بگویم. علت را پرسیدند، گفت: این مناره جایی است که دو برادرم را بی ایمان از دنیا برد؛ چون در ساعت آخر عمر برادر بزرگم بالای سرش بودم و خواستم سوره ی یس بخوانم تا آسان جان دهد، مرا از این کار نهی میکرد. برادر دومم نیز با همین حالت از دنیا رفت. برای یافتن علت این مشکل، خداوند به من عنایتی کرد و برادر بزرگم را در خواب دیدم که در عذاب بود. گفتم: تو را رها نمی کنم تا بدانم چرا شما دو نفر بی ایمان مردید؟ گفت: زمانی که به مناره میرفتیم، به ناموس مردم نگاه میکردیم، این مسئله فکر و دل مان را به خود مشغول میکرد و از خدا غافل میشدیم، برای همین عمل شوم، بد عاقبت و بدبخت شدیم.
📙یکصد موضوع، پانصد داستان 222/1 ؛ به نقل از: داستانهای پراکنده 123/1
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#حیای_امیر_مؤمنان
عقد امام علی و حضرت زهرا در سال دوم هجری واقع شد و میان عقد و زفاف یک ماه یا یک سال فاصله افتاد. در این مدت، علی (ع) از شرم خود نام فاطمه را بر زبان نمی آورد و فاطمه (س) نیز نام علی را نمی برد تا یک ماه گذشت. یک روز زنان پیامبر نزد علی رفتند و گفتند: چرا در زفاف فاطمه تأخیر میکنی؟ اگر شرم داری اجازه بده ما با پیامبر صحبت کنیم و اجازه ی عروسی بگیریم، آن گاه ایشان اجازه داد. وقتی همه ی زنان نزد پیامبر جمع شدند،ام سلمه عرض کرد: یا رسول الله! اگر خدیجه زنده بود خاطرش به زفاف فاطمه مسرور میشد و چشم فاطمه (س) به دیدار شوهر روشن میگشت. علی (ع) خواستار زن خویش است و ما همه در انتظار این شادمانی هستیم. پیامبر نام خدیجه را که شنیدند اشک در چشم شان حلقه زد و آهی کشیدند و فرمودند: مانند خدیجه کجا است؟! بعد فرمودند: چرا علی (ع) از خود من نخواسته است؟ گفتند: حیا مانع از گفتن او شده است. بعد پیامبر دستور داد مراسم عروسی و زفاف علی و فاطمه را مهیا کنند.
📙یکصد موضوع، پانصد داستان 1/ 223 - 224؛ به نقل از: فاطمة الزهراء / 283.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 رفتار عجیب خواجه نصیرالدین طوسی!!!
┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💠 استاد مسعود عالی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
امام خامنه ای:هر کجا انقلابی عمل کردیم عقب ماندگی نداشتیم.
🇮🇷دنبال بهترین کاندید هستید،با ما باشید.
🇮🇷انقلابی انتخاب کنیم.
🇮🇷محفلی برای اتحاد #انقلابیون، قدرتمند تر از همیشه انتخاب خواهیم کرد.
🇮🇷بچه انقلابی ها تا دیر نشده همین الان عضو بشید👇
https://eitaa.com/joinchat/2983788567C7cea886476
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
✨﷽✨
🌼 سه وصیت جوان معصیت کار
✍نجيب الدين نقل فرموده است : يك شب در قبرستان بودم، ديدم چهار نفر مى آيند و يك جنازه روى دوش دارند. من جلو رفتم و به آوردن جنازه در آن وقت شب اعتراض كردم و گفتم به نظر مى رسد كه شما انسانى را كشته ايد و نيمه شب قصد دفن آن جنازه را داريد تا كسى از اسرارتان سر در نياورد.
گفتند: آى، گمان بد نكن زيرا مادرش با ماست. ديدم پير زنى جلو آمد، گفتم : اى مادر، چرا نيمه شب جوانت را به قبرستان آورده اى؟
گفت: چون جوان من معصيت كار بود و خودش چند وصيت كرده است :
1- چون من از دنيا رفتم طنابى به گردنم بى انداز و مرا در خانه بكش و بگو: خدايا اين همان بنده گريز پا و گناهكارى است كه به دست سلطان اجل گرفتار شده او را بسته نزد تو آورده ام به او رحم كن.
2- جنازه ام را شبانه دفن كن تا كسى بدن مرا نبيند واز جنايات من ياد نكند تا عذاب شوم.
3- اين كه بدنم را خودت دفن كن و در لحد بگذار كه خداوند موهاى سفيد تو را ببيند و به من عنايتى فرمايد و مرا بيامرزد، درست است كه من توبه كرده ام واز كرده هايم پشيمانم ولى تو اين وصيت هاى مرا انجام بده.
وقتى كه جوانم از دنيا رفت، ريسمانى به گردنش بستم و او را كشيدم. ناگهان صدايى بلند شد و گفت : ألا إن أولياء الله هم الفائزون، با بنده گنه كار ما اين طور رفتار نكن ما خود مى دانيم با او چه كنيم.
خوشحال شدم كه توبه اش پذيرفته شده و او را به طرف قبرستان آوردم. من از پيرزن خواهش كردم كه دفن پسرش را به من واگذار كند. او هم اجازه داد بدن را در قبر گذاشتيم همين كه خواستم لحد را بچينم، آيه اى را شنيدم كه: (ألا إن أولياء الله لا خوف عليهم ...)
از اين جريان نتيجه گرفتم كه توبه جوان گناهكار مورد قبول واقع شده است و خداوند دوست ندارد بنده گناهكارش كه توبه كرده، مورد اهانت قرار گيرد.
📚 قصص التوابين ، ص 110 .
↶【به ما بپیوندید 】↷
___________________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 دریافت رحمت خدا هنگام نماز
┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💠 آیت الله ناصری دولت آبادی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــــــــــــــــــــــــ‹🍁🎻›
.
•••جــہـــــاݩ
بہ اعتبــــــار
خنـــــــده ے
تــوزیباستـ...ッ
.
‹🍁🎻›ــــــــــــــــــــــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
الحَـمـدُ للّه علۓ نِعـمَة
الإمـامـ خـامِنئـے . . . ♡
.
🍂⃟📙¦⇢ #سیدنا
#یا_زینب_کبری
--------•࿇[🌤⚡]࿇•--------
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•