✨﷽✨
✅»کسی که نمازهایش قضا می شود
1⃣»کسی که نمازهایش قضا می شود ، به این معناست که شیرینی خواب را بر شیرینی صحبت کردن با خدا ترجیح داده است!
2⃣»کسی که نمازهایش قضا می شود شاید نمیداند که همخواب شیطان شده است و مورد لعن خدا!
3⃣»کسی که نمازهایش قضا می شود شاید نمیدونه که چقدر از نعمت های دنیا و آخرت رو از دست داده است!
4⃣»کسی که نمازهایش قضا می شود شاید نمیدونه که صحت و سلامتی را خدا در سحر خیزی قرار داده که بیدار شدن از خواب خیلی از بیماری های روانی از قبیل افسردگی و امراض جسمی را بوسیله آن دفع میکند!
5⃣»کسی که نمازش قضا می شود شاید نمی داند که خدا استجابت دعا را در اوقات ابتدایی نماز صبح قرار داده است!
6⃣»کسی که نمازهایش قضا می شود شاید نمیداند که خدا بوسیله نماز های اول وقت بر ملائکه خود مباهات می کند!
7⃣»کسی که نمازهایش قضا می شود شاید نمیداند که با قضا شدن نمازها ملائکه رحمت رو از خودش دور کرده و شیاطین جن و انس رو به سمت خودش دعوت کرده است!
8⃣»کسی که نمازهایش قضا می شود شاید به آیه قرآن غافل است که فرمود روز قیامت روز حسرتی است که به مقامات همدیگر حسرت میخورند!
9⃣»کسی که نمازهایش قضا می شود شاید به خدا و آخرت آنگونه که باید ایمان بیاورد ایمان نیاورده است!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#گذشت
شخصی به نام بُریحه عباسی از طرف متوکل، مسئولیت امامت نماز جمعه شهر مدینه و مکه را بر عهده داشت و جیره خوار او بود.
جهت تقرب به دستگاه، نامه ای بر علیه امام هادی (علیه السلام) به متوکل نوشت که مضمون آن چنین بود:
«چنانچه مردم و نیز اختیارات مکه و مدینه را بخواهی، باید امام هادی (علیه السلام) را از مدینه خارج گردانی، چون که او مردم را برای بیعت با خود دعوت کرده است و عده ای نیز اطراف او جمع شده اند»
بُریحه چندین نامه با مضامین مختلف برای دربار فرستاد.
متوکل با توجه به این سخن چینی ها و گزارشات دروغین و اینکه شخص متوکل نیز، دشمن سرسخت امام علی (علیه السلام) و فرزندانش بود، لذا یحیی فرزند هرثمه را خواست و به او گفت هر چه سریع تر به مدینه می روی و علی بن محمد (علیه السلام) را از مسیر بغداد به سامرا می آوری.
یحیی می گوید در سال 243 به مدینه رسیدم و چون آن حضرت آماده حرکت و خروج از مدینه شد، عده ای از مردم و بزرگان مدینه به عنوان مشایعت، امام را همراهی کردند که از آن جمله همین بُریحه عباسی بود.
مقداری راه که رفتیم، بُریحه جلو آمد و به امام عرضه داشت فهمیده ام که می دانی من با بدگویی و گزارشات کذب نزد متوکل، سبب خروج تو از مدینه شده ام.
چنانچه نزد متوکل مرا تکذیب نمایی و از من شکایتی کنی، تمام باغات و زندگی تو را آتش می زنم و بچه ها و غلامانت را نابود می کنم.
آن حضرت در جواب، با آرامش و متانت فرمود من همانند تو آبرو ریز و هتاک نیستم، شکایت تو را به کسی می کنم که من و تو و خلیفه را آفریده است.
در این هنگام، بُریحه با خجالت و شرمندگی روی دست و پای حضرت افتاد و ملتمسانه عذرخواهی و تقاضای بخشش کرد.
امام هادی (علیه السلام) اظهار نمود من تو را بخشیدم و سپس به راه خود ادامه داد.
📚 منبع: اعیان الشیعه، جلد 2، صفحه 37
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💜🌹🌸🍀برمدارعشق 🍀🌸🌹💜
💟💚🌴⚘اسم الحسنی⚘🌴💚💟
هـــو الله ⚘۞ الرحمن ⚘۞ الرحيم ⚘۞ الملك ⚘۞ القدوس⚘ ۞ السلام⚘ ۞ المؤمن⚘ ۞ المهيمن⚘ ۞ العزيز ⚘۞ الجبار ⚘۞ المتكبر⚘ ۞ الخالق⚘ ۞ البارئ ⚘۞ المصور⚘ ۞ الغفار ⚘۞ القهار ⚘۞ الوهاب ⚘۞ الرزاق⚘ ۞ الفتاح⚘ ۞ العليم⚘ ۞ القابض⚘ ۞ الباسط ⚘۞ الخافض ⚘۞ الرافع⚘ ۞ المعز⚘ ۞ المذل⚘ ۞ السميع ⚘۞ البصير ⚘۞ الحكم ⚘۞ العدل اللطيف⚘ ۞ الخبير⚘ ۞ الحليم⚘ ۞ العظيم⚘ ۞ الغفور⚘ ۞ الشكور⚘ ۞ العلي⚘ ۞ الكبير ⚘۞ الحفيظ⚘ ۞ المقيت ⚘۞ الحسيب⚘ ۞ الجليل ۞ الكريم ۞ الرقيب⚘ ۞ المجيب ⚘۞ الواسع ⚘۞ الحكيم⚘ ۞ الودود⚘ ۞ المجيد ⚘۞ الباعث ⚘۞ الشهيد⚘ ۞ الحق ⚘۞ الوكيل ⚘۞ القوي⚘ ۞ المتين ⚘۞ الولي⚘ ۞ الحميد ⚘۞ المحصي ⚘۞ المبدئ⚘ ۞ المعيد⚘ ۞ المحيي⚘ ۞ المميت⚘ ⚘۞ الحي⚘ ۞ القيوم ⚘۞ الواجد⚘ ۞ الماجد⚘ ۞ الواحد⚘ ۞ الأحد⚘ ۞ الصمد ⚘۞ القادر⚘ ۞ المقتدر ⚘۞ المقدم⚘ ۞ المؤخر⚘ ۞ الأول⚘ ۞ الآخر⚘ ۞ الظاهر ⚘۞ الباطن ⚘۞ الوالي⚘ المتعالي⚘ ۞ البر ⚘۞ التواب⚘ ۞ المنتقم ⚘۞ العفو ⚘۞ الرئوف⚘ ۞ مالك الملك ⚘۞ ذو الجلال⚘ ۞ والإكرام ⚘۞ المقسط ⚘۞ الجامع ⚘۞ الغني⚘ ۞ المغني ⚘۞ المانع⚘ ۞ الضار ⚘۞ النافع⚘ ۞ النور ⚘۞ الهادي ⚘۞ البديع ⚘۞ الباقي ⚘۞ الوارث ⚘۞ الرشيد ⚘۞ الصبور⚘
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مستحبات خطرناک...
🎙#آیتاللهفاطمینیا
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹ســــــــــــلام
🌹صبح زیباتون بخیر و نیکی
🌿صبحتون شاد و پرانرژی
🌹روزتون معطر به نور الهی
🌿سر آغاز روز تون
🌹سرشار ازعشق و شادی
🌿و خبرهای خوش و عالی
🌹#شنبه_تــــون_زیبا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸در و دیوار دنیا رنگی است ...
خدا جهان را رنگ کرده است...
و این رنگ همیشه تازه است
و هرگز خشک نخواهد شد...
و این رنگ چیزی نیست
جز رنگ عشـــق
🌸از هر طرف که بگذری
لباست به گوشه ای خواهد گرفت
و رنگی خواهی شد...
🌸اما دوست من
چندان هم محتاط نباش
شاد باش و بی پروا بگذر...که
خدا کسی را دوست تر دارد که
لباسش رنگی تر است...
🌸اول هفته دل انگیزتون
🌸پر خیر و برکت و رنگی رنگی
🍃🌸
🖤 شعر شهادت حضرت معصومه(س)🖤
در كوچه ها با حالِ بیمارم نبردند
وقتی رسیدم، سمتِ بازارم نبردند
این معجری را كه سرم دارم نبردند
این جا چه شأنی دارد این معجر، برادر
ای كاش مرغی را كسی بی پَر نبیند
جسمِ برادر را كسی بی سر نبیند
هر كس ببیند كاش كه خواهر نبیند
افتاده روی تل ِّ خاكستر برادر
نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت
نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت
نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت
پس ما دو تا قربانِ آن خواهر-برادر
با نیزه ای تا شاه را از حال بردند
یك یك تماماً رو سوی اموال بردند
هر آن چه را كه بود در گودال بردند
تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر، برادر!
در قتلگه یك اشتباه كردم
تو نیزه خوردی من نگاه كردم
🌹نثار روح حضرت معصومه پنج صلوات 🌹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨✨✨✨✨✨✨
❣ #سلام_امام_زمانم❣
نذر کردم تا بیایی هر چه دارم مال تو
چشم های خسته پر انتظارم مال تو
یک دل دیوانه دارم با هزاران آرزو
آرزویم هیچ ، قلب بی قرارم مال تو
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨✨✨✨✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨آیٺ الله مجتھدے رحمة الله میفرمودند:
🍃این را یادگارے از من داشتہ باشید
اقامہ ڪہ مےگویید
قبل از گفتن الله اکبر،
💜یڪ سلام بہ امام حسین بدهید
این نمازتان عالی مےشود.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨✨✨✨✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬
#استاد_شجاعی
🔺کِی قراره زندگی،
روی خوش به ما نشون بده؟!
مگه نمیگن نشانهی نزدیک بودن ظهور،
اینه که ظلم، تمام عالم رو گرفته باشه؟!
پس چرا هیچ اتفاقی نمیفته؟!
💥 خدا کِی میخواد به داد ما برسه؟!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#آیهگرافی✨🌱
خدا بر تک تک اعمالت آگاه است...
و حتی ذرهای از کارهایت...
بر خدا پنهان نیست
📖 سوره یونس آیه ۶۱
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#سلامامامزمانم❤️
#یااباصالح🌤
✨وَ أَمِنَ مَنْ لَجَأَ إِلَيْكُمْ✨
و هر کس
به شما پناه آورد، ایمن گشت
❣مولای من
روزی که هیچ کس
راه فراری ندارد،
تو تنها پناهم باش...
#جامعه_کبیره
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
نویسندهای مشهور، در اطاقش نشسته بود تک و تنها. دلش مالامال از اندوه قلم در دست گرفت و چنین نوشت:
"سال گذشته، تحت عمل قرار گرفتم و کیسۀ صفرایم را در آوردند.
مدّتی دراز در اثر این عمل اسیر بستر بودم و فاقد حرکت.
در همین سال به سنّ شصت رسیدم و شغل مورد علاقهم از دستم رفت.
سی سال از عمرم را در این مؤسّسۀ انتشاراتی سپری کرده بودم.
در همین سال درگذشت پدرم غم به جانم ریخت و دلم را از اندوه انباشت. در همین سال بود که پسرم تصادف کرد و در نتیجه از امتحان پزشکیاش محروم شد.
مجبور شد چندین روز گچ گرفته در بیمارستان ملازم بستر شود. از دست رفتن اتومبیل هم ضرر دیگری بود که وارد شد." و در پایان نوشت، "خدایا، چه سال بدی بود پارسال!"
در این هنگام همسر نویسنده، بدون آن که او متوجّه شود، وارد اطاق شد و همسرش را غرق افکار و چهرهاش را اندوهزده یافت. از پشت سر به او نزدیک شد و آنچه را که بر صفحه کاغذ نقش بسته بود خواند.
بی آن که واکنشی نشان دهد که همسرش از وجود او آگاه شود، اطاق را ترک کرد. اندکی گذشت که دیگربار وارد شد و کاغذی را روی میز همسرش در کنار کاغذ او نهاد.
نویسنده نگاهی به آن کاغذ انداخت و نام خودش را روی آن دید؛ روی کاغذ نوشته شده بود:
"سال گذشته از شرّ کیسۀ صفرا، که سالها مرا قرین درد و رنج ساخته بود، رهایی یافتم.
سال گذشته در سلامت کامل به سن شصت رسیدم و از شغلم بازنشسته شدم.
حالا میتوانم اوقاتم را بهتر از قبل با تمرکز بیشتر و آرامش افزونتر صرف نوشتن کنم. در همین سال بود که پدرم، در نود و پنج سالگی، بدون آن که زمینگیر شود یا متّکی به کسی گردد، بی آن که در شرایط نامطلوبی قرار گیرد، به دیدار خالقش شتافت.
در همین سال بود که خداوند به پسرم زندگی دوباره بخشید.
اتومبیلم از بین رفت امّا پسرم بی آن که معلول شود زنده ماند.
" و در پایان نوشته بود، "سال گذشته از مواهب گستردۀ خداوند برخوردار بودیم و چقدر به خوبی و خوشی به پایان رسید!"
نویسنده از خواندن این تعبیر و تفسیر زیبا و دلگرم کننده از رویدادهای زندگی در سال گذشته بسیار شادمان و خرسند و در عین حال متحیّر شد.
در زندگی روزمرّه باید بدانیم که شادمانی نیست که ما را شاکر و سپاسگزار میکند بلکه امتنان و شاکر بودن است که ما را مسرور میسازد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
برگزیده حضرت سبحان ، جناب سلیمان با بساط شاهی و سلطنت و عظمت و مکنت بر دهقانی گذر کرد . دهقان چون شأن سلیمان را دید گفت : خدای مهربان به پسر داود پادشاهی عظیم و سلطنتی کبیر کرامت فرموده . باد این سخن را به گوش سلیمان رسانید . حضرت از بساط عظمت به زیر آمد و نزد او رفت و فرمود : چیزی را که توانایی آن را نداری و تحمل مسئولیتش را برایت قرار نداده اند آرزو مکن ؛ اگر یک تسبیح تو را خدا بپذیرد ، برای تو از آنچه حشمت دنیا به سلیمان عنایت شده بهتر است ، زیرا ثواب تسبیح باقی و ملک سلیمان فانی است !
ربیع الآثار
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
حضرت امام علی (ع) میفرمایند:
حُسنُ الاعْتِرافِ يَهدِمُ الاقْتِرافَ
اعتراف راستين، اثر گناه را نابود مى كند.
بحارالأنوار ج 77 ص 420
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگي
خودتو به خواسته هات ربط بده
بهشون فکر کن،
درموردشون حرف بزن
تجسمشون کن ،باورشون کن
هرکاری لازمه برای جذبش انجام بده
همانطور که تو به دنبال هدفتی
اونم به دنبال توست...
سناریوهای زندگیت رو با امید و اعتماد بنویس. ببین ،فردات چه شکلیه با کی و کجاهستی؟
چه احساسی داری بنویس اما باور کن که بهشون میرسی.
از چیزهایی که دارید لذت ببرید تا چیزهایی را که می خواهید جذب کنید..
راه لذت بردن ،قدردان بودن هر روز شماست از داشته هایتان...تا خواسته هایتان سرازیر شوند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
#حکایت
🌼تونیکی کن و در دجله انداز و....
✍پیرمردی تنها و سالخورده در کنار دجله خانه ایی فقیرانه داشت و زندگی می کرد.از سر تنهایی و دلسوزی روزانه به کنار دجله می رفت و تکه نانی با خود می برد و کنار ان می نشست و تکه نان را خرد می کرد و در اب می ریخت تا غذایی برای ماهی های درون اب باشد گذشت و گذشت تا اینکه پیرمرد قصد سفر کرد و در مسیر خود باید از بیابان گذر می کرد .به دلیل پیری و سالخوردگی سفر پیرمرد به درازا کشیده شد و مرد زمانی که به بیابان رسید نه ابی داشت و نه غذایی و نه توانی برای بازگشت به خانه…..پیرمرد تمام تلاش خود را کر تا خود را به جایی برساند.اما چیزی جز صحرا و دشت خالی افتاب سوزان ندید در حالی که از گشنگی و تشنگی به زمین افتاده بود و با خدا لب به سخن گشود:پروردگارا پیرمردی تنها هستم که ازبد روز گار اینجا اسیر خاک و افتاب سوزان شده ام.ازارم به هیچکس نرسید ه و تمام تلاشم ان بوده که از هرچه داشتم به دیگران کمک کنم…خداوندا اینجا زمین گیر شده ام و نه راه پیش دارم و نه راه پس،خودت نجاتم ده و مرا از این معصیت رهایی ده.چند لحظه ایی که گذشت از دور مردی را دید که به سمت او می اید .فکر کرد که از ضعف شدید سرابی می بیند.ولی مرد لحظه به لحظه نزدیک تر می شد و پیرمرد متوجه شد که سراب نیست.مرد به پیرمرد رسید و جویای حال او شد و پیرمرد از ضعف و گرسنگی خود گفت.مرد جواب از کیف خود تکه نانی بیرون اورد و به دست پیرمرد دادو پیرمرد لحظه ایی به نان نگاه کرد و با خود اندیشید ،این همان تکه نانی است که برای ماهی ها ی دجله می ریخت و خداوند ان رادر بیابان به ان باز گرداند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
این 5 جمله رابه خاطر بسپارید :
١- هر چالشی فرصتی برای رشد و پیشرفت است.
٢- شما نتیجه افکاری هستید که تا کنون داشته اید.
٣- اگر به همان عادت های قدیمی ادامه دهید،زندگی تان بهتر از این نخواهد شد.
٤-تا زمانی که دیگران را مسبب ناکامی های خود بدانید، هرگز موفق نخواهید شد.
٥- اگر می خواهید بهترین ها را دریافت کنید،باید باور داشته باشید که سزاوار بهترین ها هستید.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از زیباترین شعرهای 👌👌
دیوان شمس از مولانای جان
ای اشک، آهسته بریز که غم زیاد است
ای شمع ، آهسته بسوز که شب دراز است
امروز کسی محرم اسرار کسی نیست
ما تجربه کردیم، کسی یار کسی نیست
هر مرد شتر دار اویس قرنی نیست
هر شیشه ی گلرنگ عقیق یمنی نیست
هر سنگ و گلی گوهر نایاب نگردد
هر احمد و محمود رسول مدنی نیست
بر مرده دلان پند مده خویش نیازار
زیرا که ابوجهل مسلمان شدنی نیست
با مرد خدا پنجه میفکن چو نمرود
این جسم خلیل است که آتش زدنی نیست
خشنود نشو دشمن اگر کرد محبت
خندیدن جلاد ز شیرین سخنی نیست
جایی که برادر به برادر نکند رحم
بیگانه برای تو برادر شدنی نیست
صد بار اگر دایه به طفل تو دهد شیر
غافل مشو ای دوست که مادر شدنی نیست..
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 علت غرور حضرت موسی(ع)!!!
🎙استاد مسعود عـــالی
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•