❌ پاسخ به شبهات
تناقض در قرآن!
قرآن یه جا میگه رب المشرق، یه جا میگه رب المشرقین یه جا میگه رب المشارق! بالاخره یه مشرق داریم یا دو تا یا چند تا؟
✅ پاسخ
🔹 هیچ تناقضی در این تعابیر وجود ندارد. اگر بگویند «خدای انسان» و بعد بگویند «خدای انسانها» بین این دو تعبیر تناقض است؟ البته که خیر و البته که این تفاوت تعبیر دلیلی داشته و در هرکدام به دلیلی از مفرد یا جمع استفاده شده است.
اما درباره تعبیر «رب المشرقین (خدای دو مشرق...)» مفسران چند نظر دارند:
برخی معتقدند منظور مشرق و مغرب خورشید و ماه است، برخی میگویند منظور مشرق و مغرب نیمکره شمالی و نیمکره جنوبی است و برخی دیگر میگویند مربوط به بالاترین مشرق و مغرب در تابستان و پایین ترین مشرق و مغرب در زمستان (مدار شمالی و جنوبی) است. هرکدام از این تفاسیر مد نظر باشد (که پذیرش هر سه نیز امکانپذیر است) اشاره به نکتهای است که در تعابیر قبل وجود ندارد و خلاصه تناقضی در آنها وجود ندارد.
لازم به ذکر است همین پرسش از امیرالمومنین علیهالسلام هم شده که ایشان برخی پاسخهای بالا را مطرح کردهاند. (تفسیرنورالثقلین، ج۷، ص۲۱۳.)
@ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
3⃣ سنجش توقّع ❌بسیاری از انسانهای پولدار، شخصیت دیگران را به جیبشان گره نمیزنند؛ امّا توقّعاتشا
4⃣نگاه خود شما به پول
⁉️خود شما چه نگاهی به پول دارید؟ آیا شخصیت خودتان را با پول محک میزنید؟ وقتی در میان یک فامیل پولدار با یک ماشین مدل بالا رفت و آمد میکنید، احساس شخصیت میکنید و وقتی ماشین مدل پایین دارید، احساس حقارت میکنید؟ آیا وقتی در میان همین فامیل، یک مهمانی با چند نوع غذا و سفرۀ رنگین برپا میکنید، احساس خوشبختی میکنید و با یک مهمانی ساده احساس بدبختی میکنید؟
⚠️ اگر این چنین هستید، بدانید که در ازدواج با خانوادۀ پولدار، به مشکلات جدّی برخورد خواهید کرد و تمام زندگی شما در پول و درآمد خلاصه خواهد شد. اگر این چنین نیستید، از این ناحیه برای شما مشکلی پیش نخواهد آمد.
‼️اگر خودت به خاطر پولت به خودت احترام میگذاری، از دیگران چه توقّعی داری؟ تو وقتی ضخامت بستههای اسکناست بیشتر میشود، حس میکنی مساحت شخصیتت بیشتر شده. چه قدر عجیب است که از دیگران انتظار داری چشمهایشان را به دارا و ندار بودنت ببندند و به خودت احترام بگذارند!
✅در کنار این نکات، این مطلب را نیز نباید ناگفته گذاشت که اگر کسی نمیتواند با نگرش دینی به تفاوتهای اقتصادی نگاه کند، حتماً باید با کسانی وصلت کند که از نظر اقتصادی، در سطح او هستند.
📛البتّه دوست نداشتیم چنین توصیهای کنیم؛ ولی وقتی کسی نمیتواند با معیار اسلامی ازدواج کند، نباید فقط ادای آن را در بیاورد و خود و دیگران را به زحمت بیندازد.
📚نیمه دیگرم، کتاب اول،ص ۱۶۶
#ازدواج
@ayeha313
❌چرا امام حسین علیهالسلام نزدیک آب خیمه نزد تا به آب دسترسی داشته باشد؟
✅ پاسخ
استفاده از حربه آب در جنگ (در گذشته و حال) همواره وجود داشته است. مثلاً در جنگ صفین معاویه شریعه فرات را به روی لشکر امام بست، اما با توجه به برتری نظامی لشکر امام علی ع در استفاده از این حربه ناکام ماند و حضرت فرات را تسخیر کرد (و البته مقابله به مثل نکرد)
منابع تاریخی نشان میدهند که امویان قصد داشتند مجدد از این حربه استفاده کنند. مثلاً عبیدالله بن زیاد طى نامه اى از حُر مى خواهد که امام حسین (علیه السلام) را در سرزمینى بدون پناهگاه و آب و آبادى فرود آورد. (ارشاد شیخ مفید ج ۲ ص ۸۴) و همین که امام حسین (علیه السلام) در سرزمین کربلا فرود آمد و مستقر گردید; عمر بن سعد از سوى عبیدالله بن زیاد مأموریت یافت که بین امام حسین (علیه السلام) و آب حایل گردد.
دینورى در این باره مى نویسد: «ابن زیاد به عمر بن سعد نوشت که از حسین (علیه السلام) و یاران او آب را باز گیرد و نباید یک جرعه آب بنوشد، هم چنان که این کار رانسبت به عثمان بن عفان پرهیزکار انجام دادند». (اخبار الطوال ص ۳۰۱)
عمر بن سعد مأموریت حفاظت از آب را به عمرو بن حجاج زبیدى به همراه پانصد سوار واگذار کرد. آنان از روز هفتم تا دهم محرّم یعنى پایان جنگ با جدّیت تمام از شریعه فرات حفاظت مى نمودند که مبادا امام حسین(علیه السلام)و یارانش از آن، آب بَردارند.(اخبار الطوال ص ۳۰۱)
آنها نه تنها بین امام حسین (علیه السلام) و آب حایل شدند; بلکه با به راه انداختن جنگ روانى بر آثار ناشى از تشنگى و فقدان آب افزودند، به طور مثال: عبدالله بن حصین ازدى که از قبیله بجیله بود ندا داد: «اى حسین آیا این آب را مى بینى که مانند قلب آسمان صاف است تو یک قطره از آن را نخواهى چشید تا آنکه از تشنگى بمیرى». (کامل ابن اثیر ج۵ ص ۱۵۸)
شمر نیز از جمله کسانى بود که در رابطه با آب به امام حسین(علیه السلام) زخم زبان مى زد. (بحارالانوار جلد ۴۵ ص ۵۱)
عمر بن سعد هم افزون بر آن که عمرو بن حجاج زبیدى را نگهبان آب کرد، شخصى را نیز مأمور نمود که ندا دهد: «اى پسر فاطمه(علیها السلام) و رسول خدا (صلى الله علیه وآله) تو از این آب یک قطره نچشى تا آن وقت که طعم مرگ را بچشى یا به حکم عبیدالله گردن نهى». (الفتوح ص ۸۳)
ممانعت از دستیابی امام به آب، توسط امام زمان علیه السلام در زیارت ناحیه مقدسه امام زمان(عج) نیز نقل شده است : «فمنعوک الماء ووُرودَهُ» «پس آب و ورود بر آن را از تو منع کردند»
🔹 نکته
اگر چه از ابتدا راهبرد ممانعت از آب در سپاه عمر سعد مطرح بود اما از روز هفتم محرم به طور جدّى مانع از دستیابى امام حسین (علیه السلام) به آب شدند. بنابراین، آن چه مربوط به تشنگى امام(علیه السلام) و یارانش به ویژه فرزندان و زنان مى شود مربوط به سه روزِ پایانى، یعنى از هفتم تا دهم محرم است و در این فاصله نیز البته امام حسین (علیه السلام) به طرق گوناگون آب مورد نیاز اردوى خویش را تأمین مى کرده است. اما در ساعات پایانی کار به شدت بالا گرفت و در خیام حسینی قحط آب شد.
@ayeha313
۱۸مرداد؛ روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم و سالگرد پرواز شهید محسن حججی گرامی باد
@ayeha313
فرارسیدن سالروز شهادت جانسوز حضرت سیدالساجدین، زینالعابدین امام سجاد علیهالسلام بر شما مخاطبان ارجمند تسلیت باد🥀
#امام_سجاد علیهالسلام
@ayeha313
⚫️هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام...
🌺از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:
سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟
▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام...
امان از شام !
🔴در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
▪️2.سرهای شهداء را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگهداشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند، و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم سُتوران قرار میگرفت.
▪️3.زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند . امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم...
⚫️صلی الله علیک یا سیدالساجدین،الامام العارفین،زین العابدین..
▪️▪️▪️
📕برگرفته از: تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
الهى🙏
دردهايي هست كه نمي توان گفت
و گفتني هايي هست كه هيچ قلبي
محرم آن نيست
🌸الهي🙏
اشك هايي هست كه با هيچ دوستي
نمي توان ريخت
و زخم هايي هست كه هيچ مرحمي
آنرا التيام نمي بخشد
و تنهايي هايي هست كه
هيچ جمعي آنرا پر نمي كند
🌸الهي🙏
تغييراتي هست كه جز به تقدير
تو ممكن نيست
و دعاهايي هست كه جز به آمين تو
اجابت نمي شود
🌸الهي🙏
با اين همه باكي نيست
زيرا من همچو تويي دارم
تويي كه همانندي نداري
رحمتت را هيچ مرزي نيست
اي تو خالق دعا و مالك آمیـــن 🙏
📚صحیفه سجادیه📚
💚امام سجاد(ع):
✨دعاى مؤمن
🌸از سه حال خارج نيست:
🌿يا برايش ذخيره می گردد
🌿يا در دنيا برآورده می شود
🌿يا بلايى را كه می خواهد
🌿به او برسـد دفع می کند
پس یکدیگر را دعاکنیم 🙏
@ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
#آشنایی_با_یاران_امام_حسین_علیه_السلام ✅یکی دیگر از آن ۷۲ نفر 🔰#حضرت_عباس_بن_علی_علیه_السلام 🏕زادهٔ
#آشنایی_با_یاران_امام_حسین_علیه_السلام
✅یکی دیگر از آن ۷۲نفر
✅بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی
مِشْرَقی (شهادت سال ۶۱ هجری)، از شهیدان واقعه کربلا و قاری سرشناس کوفه بود که در مسجد کوفه به تدریس قرآن اشتغال داشت. وی از شیعیان و ارادتمندان خاص اهل بیت پیامبر (ص) و از تابعین و یاران امیرالمؤمنین و از یاران امام حسین(ع) بود. مجادلۀ او قبل از جنگ، با عمر سعد، ابوحرب، یزید بن معقل و کوفیان، نشان از شجاعت او در کلام و در دفاع از خاندان پیامبر(ص) دارد.
💢نسب بریر
بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی مِشْرَقی، منسوب به مِشرَق، شاخهای از قبیله هَمْدانِ یمن است. وی از خاندان بنیمشرق از قبیله هَمْدانِ و ساکن کوفه بوده است. در برخی کتابها نام پدرش را حُصَین ثبت کردهاند که اشتباه است، زیرا در رَجَزی که بریر خوانده خُضَیر آمده که با خَیر قافیه شده است. سیرهنویسان و مقتلنگاران از او با عنوانهای گوناگون، بریر بن خضیر،بریر بن حضیر، بدیر بن حفیر، بریر بن حصین، یاد کردهاند و در برخی دیگر از کتابها، مطالب راجع به او درباره کسی به نام یزید یا زید بن حصین آمده است.
🔵لقب بریر
طبری و ابن اثیر از او با لقب سیدالقّراء و ابن بابویه و فتال نیشابوری با عنوان سرآمد قاریان مردم روزگار خویش یاد کردهاند.
📜مشخصات فردی نام کامل بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی مِشْرَقی لقب سیدالقّراء مشخصات دینی از یاران امام علی (ع)، امام حسین (ع)فعالیتهاتدریس و تعلیم قرآن، شهادت در رکاب امام حسین (ع)آثار کتابی به نام القضایا و الاحکام
بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی مِشْرَقی (شهادت سال ۶۱ هجری)، از شهیدان واقعه کربلا و قاری سرشناس کوفه بود که در مسجد کوفه به تدریس قرآن اشتغال داشت. وی از شیعیان و ارادتمندان خاص اهل بیت پیامبر (ص) و از تابعین و یاران امیرالمؤمنین و از یاران امام حسین(ع) بود. مجادلۀ او قبل از جنگ، با عمر سعد، ابوحرب، یزید بن معقل و کوفیان، نشان از شجاعت او در کلام و در دفاع از خاندان پیامبر(ص) دارد.
📗کتاب منسوب به بریر
مامقانی گفته است که بریر کتابی به نام القضایا و الاحکام دارد که مطالب آن را از قول امیرالمؤمنین علی(ع) و امام حسن(ع) نقل کرده است و از اصول معتبر شیعه است، ولی سیدمحسن امین و تستری انتساب چنین کتابی به بریر را رد کرده و گفتهاند که در جای دیگری از این کتاب نام برده نشده است.
🔷ویژگیهای اخلاقی بریر
بُرَیر بن خُضَیر، مردی زاهد و عابد و از بزرگان و قاریان مسجد کوفه و مفسری پرهیزگار بود؛ او از بزرگان و اشراف قبیله همدان و ساکن شهر کوفه به شمار میآمد.
🐫🌴با کاروان امام حسین(ع)
بریر وقتی خبر حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه آگاه شد، از کوفه به سوی مکّه حرکت کرد تا این که سرانجام موفق شد در مکه به جمع اصحاب و یاران امام(ع) بپیوندد و ایشان را از مکه تا کربلا همراهی نماید.
چون امام حسین(ع) مجبور شد در کربلا فرود آید، بریر گفت:ای پسر رسول خدا، خداوند بر ما منّت نهاده است که بتوانیم پیش روی تو جنگ کنیم و کشته شویم و چه سعادتی است که جدّ تو در قیامت شفیع ما خواهد بود.
📃روایت شده که پس از ورود کاروان امام حسین(ع) و یارانش به کربلا در دومین روز از ماه محرم الحرام سال شصت هجری، آن حضرت(ع) خطبهای ایراد فرمودند. پس از ایراد این خطبه، یاران امام(ع) به پا خاستند و هر یک از آنان سخنانی را به زبان راندند و با مولای خویش تجدید بیعت کردند. از جمله کسانی که پس از سخنان امام(ع) به پا خاست و سخنانی را ایراد نمود بریر بود.
بریر پس از زهیر از جای برخاست و خطاب به اباعبدالله الحسین(ع) گفت:
ای پسر رسول خدا(ص) ! خداوند به واسطه وجود شریفتان بر ما منت نهاده است، بدرستی که ما در رکاب شما نبرد میکنیم، تا آنجا که در راه [دفاع از] شما اعضای بدنمان تکه تکه شود. پس جد شما [بواسطه این عمل] در روز قیامت شفیع ما خواهد شد.»
🥀شهادت
در حین نبرد بریر با رضی بن منقذ، بریر او را بر زمین کوبید، رضی از یاران خود کمک طلبید کعب بن جابر بن عمرو اسدی به یاری او شتافت.
عفیف بن زهیر (که خود از سپاهیان ابن سعد بود) فریاد زد: «این مرد بریر بن خضیر قاری است که در مسجد کوفه مینشست و ما را قرآن میآموخت »؛ اما کعب توجّهی نکرد و با نیزهاش به بریر حمله کرد و او را به شهادت رساند.
همسر یا خواهر کعب بن جابر، قاتل بریر، در بازگشت به او گفت: دشمنان پسر فاطمه را یاری دادی و سرور قاریان را کشتی و کاری بسیار زشت انجام دادی. به خدا سوگند که دیگر یک کلمه هم با تو سخن نخواهم گفت. در برخی از منابع آمده بریر به میدان رفت و جنگید و پس از به هلاکت رساندن سی نفر از دشمنان به دست بجیر بن اوس ضبی به شهادت رسید.