eitaa logo
🌱آیه های زندگی🌱
334 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
534 ویدیو
18 فایل
#خانه داری #مهدویت #ازدواج #روانشناسی #مذهبی https://harfeto.timefriend.net/17180058032928 لینک ناشناس کانال آیه های زندگی👆👆👆نظرات،پیشنهادات وانتقادات خودتان را با ما میان بگذارید
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱آیه های زندگی🌱
باهام مناظره کنی و شکستم بدی! بیا لااقل با بچه های گروهت روراست باش و بیا وسط معرکه تا بدونیم چند مر
قسمت 15 اون روز خیلی در حرم به من چسبید... حرف های جالبی از یک خانم طلبه شنیدم که اصلا فکرشم نمیکردم در اون حال و هوا زندگی کنن و نفس بکشن... ما درباره اونا چی فکر میکنیم؟ ... اما اونا واقعا جوری دیگه هستن! مثلا اجازه بدید یه تیکه دیگه از صحبتاش را براتون بنویسم... صحبتایی که معلومه از سر درد و تکلیف هست... نه از سر اتلاف وقت و سر هم بندی... اون خانمه در حرم بهم گفت: « اون حجره در اصل، مال پریا بود... اون تونسته بود ظرف مدت یک ماه، ما را دور هم جمع کنه... اصلا ذره بین برداشته بود و آدمایی را با معیارهای خودش دور هم جمع کرد... نقاط مشترک همه ما هفت نفر که پریا دنبالش بود و شاید در نگاه اول خنده دار باشه ... مثلا اینا بود: روحیه سیریشک و پرسش گر داشتن... قانع نشدن به کلیشه ها... اهل حرف و بحث بودن... حوصله فراموش کردن اولویت های ساده و کودکانه دخترانه داشتن... خوشتیپ بودن ... به روز بودن... اهل فضای مجازی و گعده های طلبگی شبانه بودن... چندان متعصب نبودن... و کلی چیزای دیگه که یه شب خود پریا برامون توضیح داد و هممون از تعجب دهنمون باز مونده بود! خب کسی که این صفات را به صورت کامل داشته باشه قطعا وجود نداشت... حداقل اطراف ما کم بودن... اما پریا ما را اینجوری بار آورد... دخترای باحجاب و خوش پوش و شیک و اهل مطالعه و سر و زبون دار که سر نترس داشته باشن و مثل دخترای دیگه، حداکثر جهان بینیشون ست کردن رنگ مو و لباس و کفششون نباشه! مثلا شما به کارای دیروز و امروز من در همین همایش خودمون نگاه کنید، مطمئنا میفهمید که طراحی این سناریو و حتی مطالب مقاله ای که برنده شدم، همش مال ذهن خودم نبود. پریا و من و بچه ها سه چهار شب نشستیم و طراحی کردیم و قرار شد من اجراش کنم.» گفتم: «این خوبه که همه چیز را تشکیلاتی طراحی میکنید اما انفرادی اجرا و ارائه میدین؟!» گفت: «دقیقا ... من تشکیلاتی ترین کاری که از قبل از دوستی با پریا و بچه های دیگه انجام داده بودم، شرکت در نماز جماعت بود! من حتی مفهوم تشکیلات را هم بلد نبودم. اما یاد گرفتم. تز پریا این بود: «تشکیلاتی بیندیش... انفرادی عمل کن!» » خیلی این جمله برام آشنا بود... مثل جمله معروفی که میگه «جهانی بیندیش و محله ای عمل کن!» ... داشت جالبتر میشد... عجب خانومای جالبی! گفتم: «میفرمودید... از حجره دوستتون بگید! باید جالب باشه.» ادامه داد و گفت: «یه حجره کوچولوی 15 متری ... که یه تیکه از پایین دیوارش هم نم زده بود و زمستونا بوی نم میداد... با یه ساک کوچولو لباسا و وسایل شخصی پریا... و یه عالمه کتاب... کتابای فارسی و عربی و انگلیسی... همش مربوط به عقاید و روش فکر و متدلوژی اجتهاد شیعی و انواع کتب منطق و فلسفه و اینا... اون ما پنج شیش نفرو پیدا و دور هم جمع کرد... مطالعه جمعی میکردیم... وقتی که داره سنت مباحثه در حوزه تعطیل میشه و طلبه ها حوصله مباحثه کردنشون کم شده، با هم مباحثه چند ساعته میذاشتیم... گاهی اوقات دعوامون میشه و داد میزنیم... اما لذت میبریم و ادامه میدیم... قرارهای معنوی و قرآنی... مطالعات گسترده خارج از چارچوب حوزه اما بسیار مفید و سنگین... حجره پریا کلا شلوغ و پر التهاب و پرشور هست... مخصوصا در طول اون دو هفته که شده بود اتاق جنگ... هفت نفر با لب تاپ و چند تا کتاب درشت و کوچیک دور و برش... همه سرشون تو لب تاپ اما با هم تند تند حرف میزنن و مطالب را هماهنگ میکنن... صحنه اتاق فرمان های جنگ را به وجود آورده بود... پریا خانوم اسم اون پروژه را گذاشته بود: «پروژه آتا» ... رمز عملیاتمون هم «یا ام البنین» بود... افسر شاخص اون پروژه هم «نسیم خانوم» بود... بقیه هم ادوات و نخود و لوبیای مباحث را میفرستادن پی وی نسیم خانوم! و نسیم هم مطالب را خرج میکرد. «جنگ» به معنای واقعی کلمه بود... میدونستیم که عطا هم اون طرف... ینی در جبهه خودشون تنها نیست و یه تیم قهار دارن کمکش میکنن... ما هفت نفر بودیم ... اونا حداقل هفتصد نفر... چرا میگم هفتصد نفر؟ چون وقتی مناظره ها تموم میشد، حداقل هفتصد نفر میریختن پی وی نسیم خانوم و میبستنش به رگبار... خود عطا هم به اندازه یه تیم کامل، حاضر جواب بود و معلومات داشت و زبون میریخت... اون دو هفته، هممون وزن کم کردیم و کم خوابیدیم و کم خوردیم و کم شوخی کردیم و کم بیرون رفتیم... به جرات میتونم بگم که اون دو هفته عملیات علمی و روانی تیمی که انجام دادیم، لذتش بیشتر و بالاتر از همه عبادت ها و تحصیلاتی هست که تا حالا هممون داشتیم...» گفتم: «مناظره با عطا چطور بود؟ چطور پیش میرفت؟» جواب داد: «ما همیشه پیروز نبودیم... بعضی از شبها پیروز میشدیم و بعضی از شبها هم شکست بدی میخوردیم... گفتم: «مثلا در چه زمینه هایی خون به دلتون میشد و اذیت میشدین؟» آه سردی کشید و گفت: «ما ... ینی کلا حوزه های علمیه... چه برادرا و چه خواهرا...
🌱آیه های زندگی🌱
#حجره_پریا قسمت 15 اون روز خیلی در حرم به من چسبید... حرف های جالبی از یک خانم طلبه شنیدم که اصلا
به اندازه که درباره ی توحید ونبوت و امامت و معاد و شب اول قبر و برزخ و قیامت و فقه و اصول و اینا کار کردند، درباره «ولایت فقیه» و «حکومت اسلامی» در کتب کلامی و فقهی به صورت مجزا و قوی کار نکردند! منظورم بیشتر کتابهای درسی هست نه پژوهشگاه ها و موسسات و... با اینکه در عصر انقلاب هستیم و حکومت اسلامی داریم و ولی فقیه مبسوط الید و عادل و جامع الشرائط داریم! اما بنظرم حوزه ها دارن جفا میکنند... حالا جفا نمیدونم... اما پا به پای نظام و انقلاب، حداقل در زمینه علمی و نیازهای نظام و انقلاب و مباحث مربوط به ولایت فقیه و حکومت اسلامی راه نیومدند... مثلا بدون تعارف، دست ما طلبه های معمولی (نه علما و فضلای بزرگ حوزه) درباره ولایت فقیه و کنتاکت علمای قمی و نجفی و مسائلی از این دست، اونجوری که بتونیم بزنیم تو دهن مخالفان پر نیست و کتاب و درس و واحد مستقلی در این زمینه نمیگذرونیم! حالا این، یکی از ده ها مسئله ای بود که در طول اون شبها دستگیرمون شد و دلمون سوخت. ما اون شبها تلاش میکردیم خیلی رندانه، بحث به طرف کاستی ها و ضعف های علمی ما نره... اما بعضی وقتا میرفت و کاریش هم نمیشد کرد.» گفتم: «حوزه باهاتون راه میومد؟ کمکتون میکردن که کم نیارین؟» جواب داد: «بعضی از اساتیدمون خیلی کمکمون کردند... حتی پیگیری میکردن و راهنمایی و دعا و روحیه و این چیزا... اما بعضیاشون هم خدا خیرشون بده تا میفهمیدن که داریم در فضای مجازی کار میکنیم و عملیات و مناظره داریم، خیلی گرم برخورد نمیکردند و جدی نمیگرفتند! حتی یادمه یه نفرشون چنان به ما نگاه کرد و نچ نچ کرد و سرش را از بابت تاسف تکون داد که سنگ روی یخ شدیم!! هیچ وقت یادم نمیره... دو سه شب از اون چهارده شب، نصف شب، بعد از مناظره... خیلی خسته و کوفته بودیم و داشتیم خورد میشدیم... پاشدیم هفت نفرمون آماده شدیم تا بریم حرم... از بس دلمون گرفته بود و دوس داشتیم گریه و توسل کنیم... اما درب حوزه قفل بود و انتظامات به ما اجازه نداد... حتی انتظامات بهمون گفت که «خجالت نمیکشین این موقع شب میخواید برید بیرون؟ دختری گفتن... حیایی گفتن... برید خجالت بکشید... دختر هم دخترای قدیم!» چنان برخورد زننده ای کرد که نمیدونستیم فرداش با چه رویی بهش نگاه کنیم؟! جالبه بدونید این خبر که ما میخواستیم نصف شب بریم حرم، به گوش مدیرمون رسید و حسابی حالمون را گرفت. میگفت چه معنی داره دختر اون موقع شب پاشه بره حرم؟! خلاصه این مشکلات هم بوده و هست... شرایطمون خیلی گل و بلبل هم نبوده و نیست... پریا میگفت: کلا حوزه و دانشگاه، فرقی نمیکنه... باید سرت بندازی پایین و فکر علمیت و معنویت خودت باشی... منتظر نباشی کسی به دادت برسه... باید خودت هم محقق باشی و هم شاگرد... اگر بخوای بشینی پای برنامه های مصوب و آموزش و سیستم، نه در حوزه به جایی میرسی و نه در دانشگاه! میگفت: خوشا چاهی که از خود آورد آب! همه این فشارها و مجاهدت بچه ها یه طرف ... اما ... در طول اون شبها ... نسیم خانوم خیلی فشارها را تحمل میکرد... چون سیبل شده بود و باید پاسخ میداد... تا اینکه شب دوازدهم اتفاق جالبی افتاد... اتفاقی که مسیر بحث و مناظره ما با عطا را عوض کرد ... ادامه دارد... @ayeha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ خدایا 🙏 در آخرین چهارشنبه آبان ماه 🍁 مریض ها را شفا جوان هارا عاقبت بخیر پدر ومادرها سلامت و به زندگیمان نور ایمان ✨ عطا بفرما🙏 آمیـــن یا حَیُّ یا قَیّوم 🙏 ای زنده، ای پاینده 🙏 @ayeha313
مولا امیرالمومنین(علیه‌السلام): تعجب میکنم! از آنکه می‌خواهد دیگران را اصلاح کند؛ در حالی که خودش، از همه بیشتر فاسد شده است؛ و به جای خودش، دنبال دیگران است... غررالحکم،حدیث۵۱۰۰ @ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
#مجردانه 💠نکته های مهم#آمادگی_برای_ازدواج که باید هر دختر و پسری بداند 🔹️قسمت ششم 🔸️عادات خوب م
نکته های مهم که باید هر دختر و پسری بداند 🔹️قسمت هفتم 🔸️برای خونواده جدیدتون سنت بسازین 🍁یکی از بهترین قسمت‌های شروع ازدواج این هست که می‌تونین سنت‌های خانوادگی خودتون رو به وجود بیارین! برای آشنایی با سنت‌های خانوادگی همسرتان وقت بگذارین، سنت‌های خودتون رو هم بهش بگین و سپس با هم تصمیم بگیرین که چه سنت‌هایی رو می‌خواین در خونواده خودتون داشته باشین. شاید هر شب جمعه پیتزا درست کنین یا صبح جمعه باهم صبحانه درست کنین. سنت موردعلاقه شما می‌تونه این باشه که قبل از رفتن به رختخواب یک چیزدر مورد هم بگین؛ مثلا بگین “من تو را امروز دوست دارم چون ….”. @ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
چگونه از حریم خانواده و همسر در فضای مجازی مراقبت کنیم؟ 3⃣ حسادت و غیرت همدیگر را تحریک نکنید 🔸اح
چگونه از حریم و همسر در فضای مجازی مراقبت کنیم؟ 4⃣ چشم‌تان را درویش کنید 🔸فضای مجازی بی‌ در و پیکره و بعضی افرادش بی‌بند و بار. پس مراقب نگاهتون باشید و به هر چیزی آلوده‌اش نکنید. 🔸شاید این آلودگی در حد کلیک روی عکس پروفایل یک نامحرم و تماشای اون باشه یا ورود به صفحه‌‌اش و دید زدن تمام عکس‌هاش! 🔸دینمون ما رو به نگه‌داشتن نگاه توصیه می‌کنه تا به هر طرفی کشیده نشیم و نسبت به همسرمون وفادار بمونیم. 💌 رهبرانقلاب فرمودند «اینکه اسلام آن قدر گفته است که چشم‌تان را ببندید، به نامحرم نگاه نکنید... به زن یک جور گفته و به مرد یک جور دیگر گفته، برای این است که وقتی چشم به یک طرفی رفت، آن وقت بخشی از سهم آن کسی که همسر شماست، آن طرف خواهد رفت. حالا چه شما مرد باشید و چه زن باشید، فرقی نمی‌کند. یک قسمتی می‌رود آنجا. وقتی اینجا کم گذاشتی، محبت ضعیف خواهد شد. محبت که ضعیف شد، بنای خانوادگی متزلزل می‌شود» ۱۳۷۵/۰۲/۱۷ @ayeha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🛑آیا در عالم ذر،ما خودمون انتخاب کردیم که ظاهرمون،خانوادمون و سرنوشتمون چی باشه؟! 🔰مطلبی که امشب براتون مینویسم،کامل ترین مطلبیِ که حاصل دو سه سال تحقیق خودم در مورد هست و با اقتباس از ،روایات،نظرات و منابع معتبریه که ازشون استفاده کردم.. ‌ ‌✍️همه رو کنار هم گذاشتم و به صورت ساده و روان نوشتم و حاصلش شد این مطلب امشب... ‌بریم از اولش: ‌در روایتی از علیه السلام هست که: دو هزار سال پیش از اجسام آفریده شده است.» ‌ ‌یعنی وقتی ما در عالم ذر بودیم،ذرات آگاهی بودیم که خدا خودشو به ما معرفی کرد و فرمود: مگه من پروردگار شما نیستم؟ و خب همه تایید کردن و به همین خاطر هست که هر بچه ای که به دنیا میاد یا هر آدمی به صورت ناخوداگاه توی وجودش قدرت برتری به اسم خدا رو میشناسه و قبول داره. ‌ ‌ا‌گر خدا اون معرفی رو انجام نمیداد، خب وقتی به دنیا میومدیم چجوری باور میکردیم که خدایی هست؟ فقط ۱۰۰ سال لازم بود پیامبرا و اماما ما رو قانع کنن که اصلا خدایی هست، چه برسه به اطاعت و تبعیت از خدا:) ‌ پس خدا تنها چیزی که بهمون اجازه داد یادمون بمونه همین قضیه خدایی خودشه و بعد طبق برخی از روایات رو هم معرفی کرد که خب اونجا بعضیا زیر بار این قضیه نرفتن، ولی آشکارا نشون ندادن... ‌ 🛑بعد خدا به ما جسم داد و تمام آگاهی و نامحدود بودن مارو ازمون گرفت و روح مارو درون جسم های مختلف اصطلاحا زندانی کرد‌‌... ‌ ‌حافظه رو ازمون گرفت و به واسطه جسم مارو محدود کرد.. ‌مثلا ما قبل از داشتن جسم بدون نیاز به چشم میدیدیم ‌بدون نیاز به گوش میشنیدیم ‌ و بدون حرف زدن با هم ارتباط برقرار میکردیم و... ‌ ‌بعد خدا طبق آگاهی هایی که از ما داشت میدونست خب یه عده سر ناسازگاری دارن و توی دنیا هم قراره چه آدمایی باشن.. ‌ ‌‌پس خاک خلقتشون رو از خاک تلخ و شور انتخاب کرد و خاک مومنین حرف گوش کنش رو از خاک شیرین... ‌ 🔴یه مشت از این خاک، یه مشت از اون برداشت مخلوط کرد و خلق کردن رو آغاز کرد... ‌ چون مراتب اخلاق و خلق و خو صفات به روح برمیگرده نه به جسم خدا هم مارو با همون خلق و خو ها توی جسمی که خودش صلاح میدونست قرار داد ‌‌🌕وقعی که میخواست خلق کنه از ما نپرسید که تو دوست داری چه شکلی باشی چه قیافه ای میخوای؟ ‌پدرمادرت میخوای کی باشن و... نه همش رو بنا به حکمت ها و اختیار خودش خلق کرد چون اگر به اختیار ما بود پس چرا از خدا توقع داریم عدالت رو بین بنده هاش رعایت کنه؟! مگه انتخاب خودمون نیست؟ پس چرا خیلی ها از زندگی ها و شرایط ظاهریشون راضی نیستن؟ ‌تمام اینا سوال میشه...! اگر ما انتخاب کردیم پس توی دنیا هم باید راضی باشیم به اینی که الان هستیم.. ‌ ‌📗‌چون خلق و خومون و سلیقه هامون که عوض نشده!ما همینی که الان هستیم، در عالم ذر هم بودیم.. ‌ ‌ پس این قضیه انتخاب شکل و قیافه و ظاهر و اینا توسط خود انسانها زیر سوال میره و اصلا همچین چیزی نیست. ‌ ‌‌💥اما خدا باز در دنیا یه فرصت به ماها داد که اگردر عالم ذر خوب بودیم باز خوب تر بشیم و اگر بد بودیم اینجا بتونیم با اطاعت از خدا از همه رذایل اخلاقی پاک بشیم و ترقی کنیم. ‌ ‌همین مخلوط کردن خاک شور و شیرین هم برای همین بود.. ‌ ‌که هم مومنین زمینه ی جهنمی شدنشون فراهم باشه هم جهنمی ها زمینه ‌ی بهشتی شدنشون..یعنی اختیار کامل به فرزندان آدم برای انتخاب جایگاه ابدی! ‌ ‌و کسی نگه من به جبر از عالم ذر آدم بدی بودم و خدا منو آفریده برای جهنم! ادامه دارد... @ayeha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 خمس سهامی که به قصد حفظ ارزش پول خریداری شده 💬 سؤال: پولی را در بورس سرمایه‌گذاری کرده‌ام فقط جهت حفظ ارزش پول، تکلیف خمس آن به چه صورت است؟ ✅ پاسخ: بطور کلی سهامی که به قصد حفظ ارزش پول یا استفاده از سود سالیانه آن (نه به قصد تجارت) خریده شده، دو صورت دارد: 🔹 الف) با درآمد بین سال خریده شده: در این صورت در سررسید سال خمسی، باید به قیمت روز محاسبه و خمس آن پرداخت شود و در سال های بعد تا زمانی که فروخته نشده، خمس ندارد اما پس از فروش ارزش افزوده آن (با کسر مقدار تورم) جزء درآمد سال فروش است که اگر تا چند روز پس از سال خمسی در امور زندگی مصرف نشود، خمس دارد. 🔹 ب) با پولی که متعلق خمس نیست ـ مثل هدیه، ارث، مهریه یا درآمدی که خمس آن پرداخت شده ـ خریده شده: در این صورت تا زمانی که فروخته نشده، خمس ندارد اما پس از فروش، ارزش افزوده آن (با کسر مقدار تورم) جزء درآمد سال فروش است که اگر تا چند روز پس از سال خمسی در امور زندگی مصرف نشود، خمس دارد. 📚 پی‌نوشت: بخش استفتائات پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله خامنه‌ای. 📚 @ayeha313