eitaa logo
🌱آیه های زندگی🌱
334 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
534 ویدیو
18 فایل
#خانه داری #مهدویت #ازدواج #روانشناسی #مذهبی https://harfeto.timefriend.net/17180058032928 لینک ناشناس کانال آیه های زندگی👆👆👆نظرات،پیشنهادات وانتقادات خودتان را با ما میان بگذارید
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴فرق اخلاق و مکارم الاخلاق یعنی چی؟ 🌟حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرمود : من آمدم که را برای شما تمام کنم. ✅اخلاق رو تمام کردن: یعنی بر مبنای عقلانیت و عدالت پیش رفتن ، یعنی اگر به تو نیکی کرد تو هم به او نیکی کن.. 🌺اما مکارم اخلاق: یعنی مرزهای عقل و عدل رو بشکن..خوبی نکرده تو خوبی کن،بدی هم کرد باز تو خوبی کن.. ♨️یه پیرمرد یهودی بود که ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺑﺎﻡ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮ، شکمبه گوسفند ﺭﻭﻱ سر پیامبر ﻣﻲ ﺭﻳﺨﺖ. 🌸یک روز پیامبر دید این مسیر رو راحت عبور میکنه،فرمود:چند روزی هست فلانی روی سر ما خاکستر نمیریزه. گفتند:مریض شده. پیامبر فرمود: خب باید بریم به عیادتش.. 🌸فهمیدی چی شد، جواب بدی رو با خوبی داد. ☀️ﺣﻘﻴﻘﺘﺎ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻭﺻﻒ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﻧﺴﺎنی ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ : ﺇِﻧَّﮏ ﻟَﻌَﻠﯽ ﺧُﻠُﻖٍ ﻋَﻈِﯿﻢ / برﺍﺳﺘﻰ ﻛﻪ ﺗﻮ دارای خلق بزرگی.‏(ﻗﻠﻢ -4) @ayeha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱آیه های زندگی🌱
رفت بالا سر ماهدخت ... یه پاشو گذاشت رو سینش ... همون لحظه یه کاغ ذ از جیبش درآورد و چسبوند به دیوا
داشت صدام میزد ... «سمن خانوم! سمن خانوم! حالتون خوبه؟ میتونید از جاتون بلند بشین؟!» به زور چشمامو باز کردم ... دیدم همون آقاهه است ... اولش چون چشمم درست نمیدید، به صورت شبح میدیدم ... اما یواش یواش بهتر شد و کاملتر و واضحتر دیدمش! اومدم تکون بخورم ... اصلا حال نداشتم ... دست و پاهام جون نداشت ... تا خواستم یه نگاه به اطرافم بندازم، آقاهه گفت: «لطفا کلا به سمت راستتون نگاه نکنین! پاشین ... یا علی ...» از سر جام به زور پاشدم ... اون آقاهه افتاد جلو و منم پشت سرش ... خیلی دلم میخواست یه بار برگردم و پشت سرمو نگاه کنم و واسه آخرین بار، ماهدختو ببینم ... اما ... ترسیدم ... دلم نمیخواست دوباره غش کنم ... من حتی تحمل دیدن گوسفند مُرده را ندارم ... چه برسه به ماهدخت .... همینجوری که پشت اون آقاهه میرفتم، دیدم دو تا پلاستیک باهاش هست و داره با خودش میبره! همینجوری که میبرد، صدای تق و توق هم از توی اون کیسه ها میومد! من فکر کردم توی اون کیسه ها سر بریده شده ماهدخت هست ... اما دیدم صدای تق و توق میاد! فقط نگاش میکردم ... میدیدم که ازش یه رد هم گذاشته رو زمین و داره میره! من سوار ماشین شدم ... اون آقاهه اول رفت کوچه و خارج از منزل را چک کرد و بعدش اومد سوار ماشین شد و روشن کرد و رفتیم! زبونم قفل شده بود ... تو ماشینی که رانندش اون آقاهه باشه، پر از امنیت و آرامشی ... اما ... نه وقتی که بهترین روزهای جوونی و عمرت تباه شده باشه و همه چیزت از دست داده باشی و یهو شده باشی یه آدم دیگه! همنیجور که سرمو چسبونده بودم به پنجره ماشین، تمام زورمو توی زبون و دهنم خالی کردم و به زور پرسیدم: «اون کی بود؟» اون آقاهه همنیجور که داشت رانندگی میکرد، یه نفس عمیق کشید و گفت: «یه جاسوس! به اسم میتار ... خواهر ناتنی جاسوسی به نام حیفا ... اما زیباتر و باهوش تر از حیفا ... با سابقه بیش از 13 سال حضور در افغانستان ... باور میکنین اگه بگم حتی دو سه تا بچه هم داشته و از بچه هاش خبری در دست نیست؟!» به تعجبم داشت افزوده میشد ... نمیدونستم چی بگم؟ ادامه داد: «اون تا حدود یه سال پیش، بیش از 200 یا 300 نفر از شخصیت های اثرگذار شیعه و سنی افغانستان و پاکستان را به قتل رسوند ... بعضیاش را مستقیم ... و بعضیای دیگه هم با واسطه و تیمی که تشکیل داده بود ... تا اینکه بچه های مقاومت تونستند طی یک عملیات یک ساله، تیمش را شناسایی و منهدم کنن! از وقتی تیمش منهدم شد، دیگه کسی اونو ندید ... از یه طرف دیگه، میدونستیم که دو بار جراحی پلاستیک کرده و احتمال اینکه واسه بار سوم هم جراحی کنه و با یه چهره جدید برگرده و بازم جنایت کنه، وجود داشت! به خاطر همین، تنها سر نخ ما مقادیری تارمو و خرت و پرتای دیگه ای بود که بچه های ژنتیک روش کار کردند! و چندتاش هم شما توسط اون نفوذی ما در اون جزیره دیدین و ... تا اینکه ... نفوذی ما از بچه های حزب الله در موساد خبر داد که میتار وارد فاز جدیدی از ماموریتش شده و ....... تا اینکه خورد به داستان شما و جنایات یهود بر علیه دست نخورده ترین ژن های عالم اسلام ... ینی ملت افغانستان!» لبامو دوباره به زور تکون دادم و با یه عالمه بغض و حسرت گفتم: «چرا من؟!» گفت: «والا چراش که چی بگم؟ ... خیلی احتمالات مطرحه ... هنوز برای ما هم دقیق روشن نیست ... اما اون چیزی که خودم حدس میزنم، موقعیت خانوات باشه! موقعیت داداشات و شخصیت پرنفوذ پدرت! بذار اینجوری بگم: خب اون چیزی که همه از پدرت میدونن، با اون چیزی که واقعا هست یه کم متفاوته! پدرت بابای معنوی خیلی از بچه های فاطمیون هست ... اینو وقتی اسرائیل فهمید، داداشات دونه دونه توسط یه مشت خائن لو رفتن و موقعیت ارشدیت اطلاعاتیشون هم به خطر افتاد و ترور شدند! حتی اون یکی داداشت که هنوز نیومده و قبلا گفتن که در دست داعش هست، متاسفانه کلا مفقود شدن و هیچ خبر و اطلاعی ازشون در دست نیست. حتی اسمشون در لیست تبادلات اُسرا و کشته شده ها هم نیست! خب فقط مونده بود که داداش آخریتون هم ترور بشه ... پدرتون هم شهید بشن و کلا خانواده شما از هم بپاشه ... به خاطر همین، روی شما سرمایه گذاری کردند! ما دیر فهمیدیم ... دقیقا از وقتی کارمون شکل گرفت که شما از تل آویو با پدرتون تماس گرفتین! و بعدش هم بابات به ما گفت و بچه ها شروع کردند روی پرونده شما تخصصی کار کردند! اینکه پرسیدین چرا من؟ جوابش با این مطالبی که گفتم ساده است ... البته اینو هم باید اضافه کنم که اونا همراه با پروژه شما و نفوذ به خونه بابات و سواستفاده از موقعیت حاج آقا و کلی چیزای دیگه، مسئله کنترل و مدیریت دارو و غذا توسط مطالعات ژنتیکی بر زنان و نسل مسلمان زاده های افغانستان را هم کار میکردند! به خاطر
🌱آیه های زندگی🌱
#رمان_نه #قسمت_آخر داشت صدام میزد ... «سمن خانوم! سمن خانوم! حالتون خوبه؟ میتونید از جاتون بلند بش
همین، پروژه خیلی سنگین و پیچیده ای را طراحی و دنبال میکردند که اهداف مختلفی را همزمان دنبال میکرد! اما از این نکته غافل بودند که معمولا چاله ها و حفره های اطلاعاتی، در پروژه های پیچیده تر، عمیق تر هست و کشفش هم شاید سخت تر باشه اما اگه کشف بشه، ضربه سنگینی به نظام اطلاعاتی حریف وارد میشه!» اینقدر سربسته و کلی حرف میزد که جوابگوی دل پر درد و جوونی از دست رفته من نبود! نمیدونستم چی بگم ... فقط پرسیدم: «دیگه همه چیز تموم شد؟» اون آقاهه جواب داد: «میتار و مامور پوشیش که همینایی بودند که دیدین! اما با توجه به موقعیت شما در دانشگاه تازه تاسیستون و مسائلی که دشمن زخم خورده از الان به بعد طراحی میکنه و دنبال عملیاتش هست، بهتره بگیم همه چیز تازه شروع شد! لطفا خودتون را محکم و استوار بگیرین ... طبق تحقیقاتی که من کردم، جوّ دانشگاهتون منفیه اما خطر جانی فعلا برای شما در اونجا منتفیه ... یه پیشنهاد دارم براتون! برای اینکه یه کم بهتر بشین و بتونین راه زندگیتونو با چشم و گوش بازتری ادامه بدید نیاز به یه رفرش روحی و آموزش خاص دارین ...» یه کم خودمو جمع و جور کردم و گفتم: «چه پیشنهادی؟!» اون آقاهه یه نفس عمیقی کشید و یه لبخند خاصی زد و گفت: «برید یه سفر کربلا😭 ... به امام حسین پناهنده بشید😭 ... برید یه مدت اونجا بمونین ... یه خانمی هست ... لا اله الا الله ... معرکه است ... اگه اون مادره، پس بقیه چی هستن؟ اگه اون رزمنده است، بقیه سوءتفاهمن ... حالتو فقط اون بلده که خوب کنه ... یا از نجف میاد و یکی دو ماه پیش شما میمونه ... یا دخترش را میفرسته ... هر کدومشون باشن، حال خوب کن های دلهای مثل شما هستن! بانو حنانه ... بانو رباب ... » 《والعاقبه للمتیقین》 * پایان * @ayeha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🔵 مراقبات شب مبعث ⬇️⬇️⬇️ ⚪️ شب مبعث از شب‌های متبرّک و بسیار ارزشمند است که اعمال و مراقباتی هم برای آن نقل شده است: ☀️ ۱- غسل ☀️ ۲- شیخ طوسی در مِصباح‌المُتَهَجِّد از امام جواد علیه السّلام روایتی را نقل کرده که آن حضرت فرمودند: 🔴 در رجب شبى است که از آنچه که بر آن آفتاب می‌تابد، بهتر است و آن شب بیست و هفتم رجب است که در صبح آن پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم به رسالت مبعوث شدند و براى آن شب اعمالی است که اگر شیعه‌ای از ما آن اعمال را در آن شب انجام دهد پاداش عمل شصت سال را می‌برد و فرمودند: 🔵 پس از نماز عشاء هر ساعتى از شب را تا پیش از نیمۀ آن بیدار شو و دوازده رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام) اقامه کن و در هر رکعت بخوان: 🔹 سوره حمد و سوره‌اى از سوره‌هاى کوچک مفصل (از سوره محمّد (ص) است تا آخر قرآن) پس از آن که فارغ شدی از خواندن نمازها می‌نشینی و می‌خوانی: 🔺سوره «حمد» ۷ مرتبه 🔺سوره «ناس» ۷ مرتبه 🔺 سوره «فلق» ۷ مرتبه 🔺سوره «توحید» ۷ مرتبه 🔺سوره «کافرون» ۷ مرتبه 🔺سوره «قدر» ۷ مرتبه 🔺«آیة الکرسى» (تا هوالعلی العظیم) ۷ مرتبه و بعد از آن این دعا را می‌خوانی: 🌕 الْحَمْدُ لِلهِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فى الْمُلْکِ وَ لَمْیَکُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً. اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُکَ بِمَعاقِدِ عِزِّکَ عَلَى اَرْکانِ عَرْشِکَ و َمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ وَ بِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ وَ ذِکْرِکَ الاْعْلىَ الاْعْلىَ الاْعْلى وَ بِکَلِماتِکَ التّامّاتِ اَن تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اَنْ تَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ... 🔵 آنگاه هر دعایی که خواستی بخوان و هر حاجتی که داری، از خداوند طلب کن. ☀️ ۳- زیارت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السّلام که افضل اعمال شب عید مبعث است. ☀️ ۴- شیخ کفعمى در بلدالامین بیان کرده است که در شب مبعث این دعا را بخوانند: «اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُکَ بِالتَّجَلِىِ الاْعْظَمِ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ مِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ وَالْمُرْسَلِ الْمُکَرَّمِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَنْ تَغْفِرَ لَنا ما اَنْتَ بِهِ مِنّا اَعْلَمُ یا مَنْ یَعْلَمُ وَلا نَعْلَمُ اَللّهُمَّ بارِکْ لَنا فى لَیْلَتِنا هذِهِ الَّتى بِشَرَفِ الرِّسالَةِ فَضَّلْتَها وَبِکَرامَتِکَ اَجْلَلْتَها وَبِالْمَحَلِّ الشَّریفِ اَحْلَلْتَها ... (برای مطالعه دعای کامل به مفاتیح الجنان مراجعه شود) 🔺 پس به سجده برو و بگو: 🔸«اَلْحَمْدُلِلهِ الَّذى هَدانا لِمَعْرِفَتِهِ وَخَصَّنا بِوِلایَتِهِ وَوَفَّقَنا لِطاعَتِه» و سپس در همان حالت سجده ۱۰۰ مرتبه بگو: 🔸شکْراً شُکْراً پس سر از سجده بردار و بگو: 🔵 «اَللّهُمَّ اِنّى قَصَدْتُکَ بِحاجَتى وَاعْتَمَدْتُ عَلَیْکَ بِمَسْئَلَتى وَتَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ بِاَئِمَّتى وَسادَتى اَللّهُمَّ انْفَعْنا بِحُبِّهِمْ وَاَوْرِدْنا مَوْرِدَهُمْ وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُمْ وَاَدْخِلْنَا الْجَنَّةَ فى زُمْرَتِهِمْ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ» ☀️ ۵- دوازده رکعت نماز که داود بن سرحان از امام صادق عليه السّلام برای شب نیمۀ ماه رجب روايت كرده و در شب بیست و هفتم هم خوانده می‌شود: 🔵 دوازده ركعت نماز به جا مى‌آورى هر دو رکعت به یک سلام و در هر ركعت بعد از سورۀ «حمد» يک سوره خوانده و هنگامی كه از نماز فراغت يافتى، می‌خوانی: 🔺سوره «حمد» ۴ مرتبه 🔺سوره «فلق» ۴ مرتبه 🔺سوره «ناس» ۴ مرتبه 🔺سوره «توحید» ۴ مرتبه 🔺«آية الكرسى» ۴ مرتبه و پس از آن چهار مرتبه می‌گويى: 🔹سبْحَانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللهُ وَ اللهُ أَكْبَرُ سپس می‌خوانی: 🔹اللّهُ اللّهُ رَبِّي لا أُشْرِکَ بِهِ شَيْئا وَ مَا شَاءَ اللّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِيمِ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدايا همانطوركه چشم هامان ازخواب بیدارکردی روحمان را ازغفلت بیداركن و همانطوركه جهانرابه نورصبح💗 منوركردي زندگيمان رابه نورهدایت منورگردان ✨🙏 آمیـــن یا اَرْحَمَ الرّاحِمین 🙏 ای مهربان ترین مهربانان 🙏 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌‎‎ @ayeha313
✅پیامبر اسلام(ص): یا علی هرکس در هر و یا بر من بفرستد شفاعت من برای او واجب می گردد هرچند کبیره کرده باشد. 📚شرح فضایل صلوات ص۸۶ @ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
#مجردانه ♦️ایده‌آل گرایی پسران، فانتزی های دختران! 🔸️قسمت اول ❣ازدواج بر مبنای فانتزی‌های ذهنی
♦️ایده‌آل گرایی پسران، فانتزی های دختران! 🔸️قسمت دوم ❣فانتزی سازی ها پیامدهایی دارند که به طور خلاصه عبارت است از سخت شدن ازدواج مجردان و عدم رضایت متاهلان از زندگی مشترک و به عبارت دیگر پسران، خود واقعیِ دختران مجرد را با خود آرمانیِ زنان بلاگر مقایسه می کنند و تن به ازدواج نمی دهند و یا مردان، خود واقعیِ زنان خویش را با خود آرمانیِ زنان بلاگر مقایسه می کنند و احساس عدم رضایت را تجربه می کنند همچنین زنان، خود واقعی مرد خویش را با خود ظاهری مردان سلبریتی می کنند و از زندگی خود نمی برند. 🍂حالا ممکن است این سوال مطرح شود که تفاوت ملاک های ازدواجی با فانتزی های ازدواجی چیست؟ ❣ملاک ها در ازدواج، مولفه هایی هستند که وجود آنها احساس خوشبختی بیشتری را برای زندگی مشترک در پی خواهد داشت برای مثال یک ملاک محسوب می شود چون عدم آن به خیانت منجر می شود و متاسفانه امروزه یکی از عوامل پر تکرار در طلاق خیانت زوجین به یکدیگر معرفی می شود و یا جزو ملاک ها محاسبه می شود چون معاشرت با انسان بداخلاق سخت و طاقت فرساست و چه بسا اخلاق نشانه ای باشد برای اختلالات، خلاها و افسردگی های نهفته در وجود یک فرد و به همین دلیل است شخصی خدمت امام رضا علیه السلام نامه زد که آیا به خواستگار دخترم که خوش اخلاق نیست پاسخ مثبت بدهم؟ حضرت در جواب او را از این ازدواج نهی کردند همچنین بدون شک در زمره‌ی ملاک های ازدواجی به شمار می آید چون انسان بی ایمان ممکن است برای درآمدزایی حاضر باشد تن به کسب درآمد از روش های غیرقابل قبول و کثیف دهد که از جمله آن، درآمدزایی از سایت های شرط بندی و فروش مواد مخدر ناشی از عدم ایمان به خدا و آخرت است. ❣بر خلاف ملاک ها، فانتزی ها تاثیر شگرف و بسزایی در خوشبختی و سعادت یک خانواده ندارند برای مثال فانتزی همسرِ با ظاهر مذهبی داشتن اشتباه است چون صرف ظاهر مذهبی داشتن نمی تواند دلیلی بر رفتار درست و در نتیجه چشیدن طعم آرامش در زندگی باشد... @ayeha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا