ستارخان قراچهداغی (زاده ۲۸ مهر ۱۲۴۵ – درگذشته ۲۵ آبان ۱۲۹۳) از سرداران جنبش مشروطه ایران ملقب به سردار ملیاست. وی در برابر نیروهای دولتی ضد مشروطه در تبریزایستاد.
ستار خان سومین پسر حاج حسن قرهداغی در ۲۸ مهر ۱۲۴۵ خورشیدی در روستای سردارکندی در شهرستان ورزقان به دنیا آمد. وی در مقابل قشون عظیم محمدعلیشاه پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی و تعطیلی آن که برای طرد و دستگیر کردن مشروطهخواهان تبریز به آذربایجان گسیل شدهبود، ایستادگی کرد و بنای مقاومت گذارد. ستارخان مردم را ضد اردوی دولتی فراخواند و خود رهبری آن را بر عهده گرفت و به همراه سایر مجاهدان و باقرخان -سالار ملی- مدت یک سال در برابر قوای دولتی ایستادگی کرد و نگذاشت تبریز به دست طرفداران محمدعلیشاه بیفتد.
اختلاف او با شاهان قاجار و اعتراض به ظلم و ستم آنان، به زمان کودکیاش برمیگشت.
ستارخان سردار ملی (۱۲۸۴–۱۳۳۲ق) فرزند حاج حسن قراجه داغی در منطقه ارسباران به دنیا آمد. او سومین پسر حاج حسن بزّاز بود که به شغل پارچهفروشی اشتغال داشت. سوابق زندگی او در دوران کودکی و نوجوانی تا درگیریهای جنبش مشروطه چندان معلوم نیست. از اطلاعات جسته و گریختهای که از وی به دست آمده، درمییابیم که او با پدر خود در روستاهای اطراف ارسباران به بزازی مشغول بود.
او و دو برادر بزرگترش اسماعیل و غفار از کودکی علاقه وافری به تیراندازی و اسبسواری داشتند و در این میان اسماعیل فرزند ارشد خانواده شب و روزش به اسبتازی، تیراندازی و نشست و برخاست با خوانین و بزرگان سپری میشد. همین سرکشیها سبب شد تا سرانجام و در پی اعتراض به حاکم وقت دستگیر و محکوم به اعدام شود. گفته شد اسماعیل به ارتباط و پناه دادن به فردی به نام قاچاق فرهاد که از مخالفان و ناراضیان بود، متهم است و به همین جرم کشته شد. این امر کینهای در دل ستارخان ایجاد کرد که بعدها به تقویت روحیه مقاومتش در برابر قاجار کمک کرد. وقتی اسماعیل به دست نیروهای دولتی کشته شد، ستارخان به همراه خانواده خود به تبریز مهاجرت کرد. او در محله امیرخیز اقامت گزید و در زمرهلوطیان تبریز قرار گرفت. البته لوطیان تبریز دو مذهب مرام داشتند که شیخیه و شرعیه بودند و ستار در زمره لوطیهای شیخیه بود.
وی مدتی جزء تفنگچیان سواران حاکم خراسان بود، از آنجا بهعتبات عالیات عراق سفر کرد، پس از چندی به تبریز بازگشت و به مباشری املاک محمدتقی صراف مشغول شد.
سپس به توصیه رضاقلی خان سرتیپ وارد خدمت ژاندارمری شد و حفاظت راه مرند و خوی به او محول گردید. چندی بعد مورد توجه مظفرالدین میرزا (ولیعهد) قرار گرفت، ضمن دریافت لقب خان، از تفنگداران ولیعهد در تبریز محسوب گردید.
ستارخان بنابر عادت لوطیگری در دفاع از مظلومان در برابر حکومت پس در یکی از درگیریهای خود با مأمورین محمدعلی میرزا (ولیعهد) در تبریز، مورد تعقیب قرار گرفت، از شهر گریخت و مدتی به راهزنی عیاری مشغول شد، اما از ثروتمندان میگرفت و به فقرا میداد. سپس با وساطت بزرگان و معتمدین محل به شهر بازگشت و دلالی اسب را پیشه خود کرد.
او به درستی و امانتداری در تبریز شهرت داشت به همین دلیل مالکان، حفاظت از اموال خود را به او میسپردند. او هیچگاه درس نخواند و سواد خواندن و نوشتن نداشت، اما هوش آمیخته به شجاعتش و مهارت در فنون جنگی و اعتقادات مذهبی و وطن دوستیاش، او را به سردار ملی تبدیل کرد.
ستارخان که مرام شیخیه داشت، طرفداری تعدادی از مراجع تقلید شیعه طرفدار مشروطه را پشت سر خود میدید از جملهثقةالاسلام و به ویژه حمایتهای آیات ثلاث را مشاهده میکرد از حیث مبارزه تقویت روحی میشد و همواره میگفت من در پی اجرای احکام حجج و علمای نجف بخصوص آخوند خراسانی هستم. علمای مشروطه خواه نجف نیز در عصر استبداد صغیر تعدادی از علما و طلاب را برای تقویت جبهه تبریز به این ناحیه گسیل داشتند که مشهورترین آنها آیتالله سید علی تبریزی مشهور به سید علی داماد بود که به همراه خود میرزا احمدخان عمارلویی و تعدادی دیگر را به همراه داشت.[نیازمند منبع]
پس از ماهها محاصره تبریز قوای روسیه با موافقت دولتانگلستان و محمدعلی شاه قاجار، از مرز گذشتند به سوی تبریز حرکت کردند و راه جلفا را باز کرد. در نتیجه محاصره شهر به پایان رسید و سربازان دولتی شاه و خوانین محلی مخالف مشروطیت از اطراف تبریز دور شدند. بدین ترتیب نقشی که ستارخان و باقرخان در دفاع از مشروطه در تبریز داشتند به پایان رسید.
با شروع انقلاب مشروطه علیه محمدعلی شاه در تهران و گسترش آن در سراسر کشور، شاه قاجار به مبارزه و سرکوب مشروطهخواهان پرداخت. مجاهدین و آزادیخواهان آذربایجانی و قفقازی، به فرماندهی ستارخان و باقرخان به حمایت از مشروطیت تهران قیام نمودند و در مقابل قوای ۳۵ تا ۴۰ هزار نفری اعزامی محمدعلی شاه و خوانین محلی به فرماندهی عینالدوله که برای سرکوبی قیام تبریز اعزام شده بودند به شدت مقاومت کردند و از تسلط آنها به شهر ممانعت نمودند.
تبریز به مدت ۱۱ ماه توسط سپاه دولتی محمدعلی شاه قاجار محاصره شد و از ورود آذوقه به شهر جلوگیری به عمل آمد. زندگی بر مردم بسیار سخت و طاقت فرسا گردید حتی مردم ناچار به خوردن یونجه و علف شدند.
او در مدت یازده ماه استبداد صغیر یعنی از ۲۰ جمادیالاول ۱۳۲۶ ق تا هشتم ربیعالثانی ۱۳۲۷ ق/ تیر ۱۲۸۷ تا خرداد ۱۲۸۸ش/ ۲۰ ژوئن ۱۹۰۸ تا می ۱۹۰۹ با همراهی باقرخان رهبریِ مجاهدین تبریز و ارامنه و قفقازیها را بر عهده داشت و مقاومت شدید و طاقت فرسای اهالی تبریز در مقابل سی و پنج الی چهل هزار نفر سپاه دولتی، با راهنمایی و رهبری او انجام گرفت، بهطوریکه شهرت او به خارج از مرزهای کشور رسید و در غالب جراید اروپایی و آمریکایی هر روز نام او با خط درشت ذکر میشد و دربارهٔ مقاومتهای سرسختانه وی مطالبی انتشار مییافت
محمدعلی شاه پس از دریافت این تلگراف به نیروهای دولتی دستور ترک محاصره داد اما روسها به پیشروی ادامه دادند و وارد تبریز شدند،
ستارخان حاضر به اطاعت از دولت روس نشد و در اواخر جمادیالثانی ۱۳۲۷ق (اواخر ماه مه ۱۹۰۹م) به ناچار با همراهانش به کنسولگری عثمانی در تبریز پناهنده شد. در منابع ذکر شدهاست که ستارخان به کنسول روس (پاختیانوف) که میخواست پرچم روس را خود به سر در خانه ستارخان زند و او را در حمایت دولت روس قرار دهد گفت: «جناب کنسول! من میخواهم هفت دولت زیر سایه بیرق ایران باشد شما میخواهید من زیر بیرق روس بروم؟ هرگز چنین کاری نخواهد شد!
در روزهای پایانی اسفند ۱۲۸۸ ش، ستارخان و باقرخان در رأس فداییان مسلح خود عازم تهران شدند و در روز ۴ فروردین مورد استقبال دولت مشروطهخواه و مردم تهران قرار گرفتند. چندی بعد که مجلس شورای ملی دستور خلع سلاح در سراسر کشور را صادر کرد، ستارخان و باقرخان مصوبه مجلس را پذیرا شدند ولی چند روز بعد به تحریک عدهای از بدخواهان از پذیرش مصوبه مجلس سرباز زدند و وزارت کشور (به کمک بختیاریان) ناچار شد اسلحهها را به زور از دست آنها بگیرد.
بعداز ظهر اول شعبان ۱۳۲۸ (شانزدهم امرداد ۱۲۸۹ هجری خورشیدی) قوای دولت مشروطه، که جمعاً سه هزار نفر میشدند به فرماندهی یپرمخان، یار قدیمی ستارخان در تبریز و رئیس نظمیهٔ وقت، باغ اتابک را محاصره کردند و پس از چند بار پیغام، هجوم نظامیان به باغ صورت گرفت و جنگ بین قوای دولتی و مجاهدین آغاز گشت. در این جنگ قوای دولتی از چند عراده توپ
و پانصد مسلسل شصت تیر استفاده کردند و به فاصلهٔ ۴ ساعت ۳۰۰ نفر از افراد حاضر در باغ کشته شدند. ستارخان راه پشت بام را در پیش گرفت، اما در مسیر پلهها در یکی از راهروهای عمارت تیری به پایش اصابت کرد و مجروح شد و قادر به حرکت نبود. اندکی بعد قوای دولتی او را دستگیر کردند و به منزل صمصام السلطنه بردند و خود و اتباعش ناچار به خلع سلاح شدند.
بعد از این وقایع، ستارخان خانهنشین تهران شد؛ پزشکان حاذق برای مداوای پای او تمام تلاش خود را کردند، بر اثر اصابت گلوله هر دو استخوان ساق پا شکستهبود و زخم دچار عفونت بود، دو بار پزشکان معالج (لقمان الدوله، حسین خان نظام الحکما، و دو پزشک خارجی) اقدام به عمل جراحی و تمیز کردن زخم نمودند و پس از مدتی شکستگی و زخم بهبودی نسبی پیدا کرد و با وجود کوتاهی پا میتوانست با عصا راه برود. ستارخان که از دولت مشروطه کنار گذاشته مطرود و منزوی بود، پس از این واقعه نزدیک به چهار سال زندگی کرد؛ حتی مکاتباتی برای دفع اجنبی و اعلام آمادگی برای رفع اشغال و فجایع روسها در آذربایجان، با دولت مرکز حتی عین الدوله(محاصرهکننده تبریز) داشت که وقعی گذارده نشد. عاقبت ستارخان در تاریخ ۲۵ آبان ۱۲۹۳ (۲۸ ذی الحجه ۱۳۳۲) در تهراندرگذشت.
آرامگاه ستارخان در باغ طوطی در کنار حرم شاه عبدالعظیم شهر ری واقع است.
در بهار ۱۳۳۳ عدهای از هواداران حزب توده سنگ قبری برای ستار خان نصب کردند که علامت داس و چکش و نوشتاری با محتوای کمونیستی داشت. فرمانداری نظامی تهران این سنگ قبر را برداشت.
نوادگان ستار خان چندین مرتبه سعی کردند با کسب مجوزهای شرعی، پیکر وی را به تبریز منتقل کنند که موفق نشدند.
خانه ستار خان به عنوان موزه در محلهٔ امیرخیز خیابان شمس تبریزی نرسیده به میدان پنجم مرداد (منجم) کوچهٔ ستارخان به روی بازدید همگان باز است.
فیلم سینمایی ستارخان دربارهٔ جنبش مشروطه و به کارگردانی علی حاتمی و نقش آفرینی علی نصیریان در نقش ستارخان در سال ۱۳۵۱ ساخته شد.
به پاس کوششهای ستارخان در جنبش مشروطه، پس از انقلاب ۱۳۵۷ خیابانی در غرب تهران به نام او نامگذاری شد.
همچنین تندیسها و بناهای یادبود دیگری نیز در تهران و دیگرشهرهای ایران به یاد او برپا شدهاست.
در سال ۱۳۹۱ نیز یک فیلم مستند با نام عیار مشروطه که یک واگویی از زایش تا درگذشت ستارخان است از سوی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ساختهشد.
در سال ۱۳۹۷ سریالی به نام ایراندخت به کارگردانی محمدرضا وزری در ۳۰ قسمت تولید شد و در بهمن ۱۳۹۶ ۱۰ قسمت آن از شبکهٔ یک سیما پخش شد. در این سریال سعید نیکپور در نقش ستارخان، نقش آفرینی کردهاست و شکر خدا گودزی در نقش باقر خان ایفای نقش کردهاست.
در سال ۱۳۹۶ یک مجموعه تلویزیونی با نام ستارخان به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا ورزی در ۱۰ قسمت ۵۰ دقیقهای ساخته و از شبکه یک پخش شد. این مجموعه سالهای پایانی زندگی ستارخان را واگویه میکند
@ayeha313
🌸بار الهی
🌾دیگر از هیچ کسی دلگیر نیستم.
🌾هر آنکس که رنجی بخشید
🌾و زخمی زد را می بخشم.
🌾لطفا قلب مرا از کینه تهی گردان.
🌾لطفا به من صبر و آرامش عطا کن.
🌸خداوندا...
🌾مرا ببخش،
🌾و کمک کن که ببخشم.
🌾کمک کن دیگران هم مرا ببخشند.
🌸آمیـن
@ayeha313
💠امیرالمؤمنین (ع) : الغَشُوشُ لِسانُهُ حُلوٌ و قَلبُهُ مُرٌّ.
💎امام علی (ع) : دغلكار، زبانش شيرين است و دلش تلخ.
📖منبع : غررالحكم حدیث ۱۵۷۵ ➖ پُست شماره ۲۹۷
@ayeha313
#خانومها_بخوانند
#چگونه_شوهرتان_را_مجذوبتر_کنید؟
زن #دلپذیری باشید. به این معنا که هنگامیکه #شوهرتان در حال گفتن #عقاید خود است با قطع کردن حرفهای او، او را #دلآزرده نکنید. حتی ممکن است حق با شما باشد، اما اجازه دهید تا اتمام کلام ادامه دهد و بعد از اینکه #حرفهایش تمام شد، #مؤدبانه با او حرف بزنید.
به یاد داشته باشید که مرد #شیفتهی زنی میشود که یا او را همراهی کند و یا اینکه #مؤدبانه با او #مخالفت کند و به آرامی و با روی خوش او را نقد کند نه با تمسخر و خنده.
@ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
منتظر قسمتهای بعدی از مدعیان دروغین و فرقه های گمراه کننده باشید . التماس دعای فرج
آشنایی با مدعیان دروغین و فرقه های گمراه کننده قسمت چهاردهم - تشیع انگلسیی بصورت خیلی خلاصه می باشد
@ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
آشنایی با مدعیان دروغین و فرقه های گمراه کننده قسمت چهاردهم - تشیع انگلسیی بصورت خیلی خلاصه می باشد
"تشيع انگليسي" يا "شيعه لندني"؛اصطلاحي که مدتي است بر سر زبانها افتاده است. پس از "اسلام آمريکايي" که امام خميني (ره) در برابر اسلام ناب محمدي تبيين کردند، رهبر انقلاب و نخبگان کشور از تهديدي به نام "تشيع انگليسي" پرده برداشتند. تشيعي که از لندن و با حمايت سرويس اطلاعاتي اين کشور حمايت و ترويج ميشود تا محصول "تفرقه" را در کشورهاي اسلامي برداشت کند. تشيعي که با هزينههاي سنگين تبليغاتي تمام توان خود را براي پيوند "شيعه" با خشونت و قرار دادن آن در مقابل ساير فِرَق اسلامي تجميع کرده است.رهبر معظم انقلاب در موارد و مناسبتهاي مختلف نيز بر کليدواژههاي "تسنن آمريکايي" و "تشيع آمريکايي" تأکيد داشتهاند. در آخرين مورد نيز ايشان در سالگرد رحلت امام خميني (ره) در بياناتشان در حرم مطهر امام بار ديگر ضمن تبيين اختلاف افکني آمريکا در ميان شيعه و سني تصريح کردند: "به اين هم شيعه توجه کند هم سني. بازي دشمن را نخورند. آن تسنني که آمريکا از آن حمايت کند و آن تشيعي که از مرکز لندن صادر شود به دنيا، اينها مثل هم هستند. هر دو برادران شيطان هستند و هر دو عوامل آمريکا و غرب و استکبار هستند."
@ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
"تشيع انگليسي" يا "شيعه لندني"؛اصطلاحي که مدتي است بر سر زبانها افتاده است. پس از "اسلام آمريکايي"
سابقه MI6 در فرقهسازي و تفرقهافکني پادشاهي
بريتانيا سابقهاي تاريخي در تفرقهافکني در مستعمرات خود بويژه ممالک اسلامي داشته و دارد؛ سياست "تفرقه بيانداز و حکومت کن"نيز برگرفته از رويکرد تاريخي انگليسي ها به سياستخارجي است.فرقهسازي و ايجاد انشعاب در اديان از جمله دستورکارهاي سرويس اطلاعاتي در جهان اسلام بوده است؛ پيدايش فرقههاي وهابيت و بهاييت از جمله طرحهاي سرويس اطلاعاتي انگليس براي ممانعت از اتحاد جهان اسلام بود که گرفتارشدن برخي کشورهاي اسلامي در اين دام، آنچه امروز - نه تنها در دنياي اسلام - بلکه در سراسر جهان با عناويني چون افراطگرايي و... از آن ياد ميشود را رقم زده است. (گزارش ويژه مشرق از سرويس اطلاعاتي انگليس)نام مستر همفر (Hempher) جاسوس بريتانيا در قرن ۱۸ را کمتر کسي است که نشنيده باشد؛ همفر و ۸ عامل اطلاعاتي ديگر از سوي وزارت مستعمرات انگليس مأموريت يافتند تا با سفر به کشورهاي اسلامي از دولتهاي آنان جاسوسي کنند. همفر به ترکيه رفت و با نام محمد به فراگيري علوم اسلامي و قرآن مشغول شد. سپس به عراق رفت و با محمد بن عبدالوهاب ملاقات نمود. همفر از آن پس با عبدالوهاب بسيار صميمي و براي انجام وظيفه محول شده از سوي دولت بريتانيا براي شوراندن مردم عليه دولت عثماني و فتنهانگيزي بين مسلمانان دست به کار شد.
@ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
سابقه MI6 در فرقهسازي و تفرقهافکني پادشاهي بريتانيا سابقهاي تاريخي در تفرقهافکني در مستعمرات خود
مصداقهاي شناسايي "تشيع انگليسي" چيست؟
تشيع انگليسي، شعبهاي از "اسلام آمريکايي" است؛ فرقهاي که با شهادت و جهاد نسبتي ندارد. بيخطر براي طاغوت و ظالمين و از کنار آمريکا و اسرائيل نيز با سکوت عبور ميکند. "شيعه انگليسي" ترجيح ميدهد بر پيکر خونين امام حسين (ع) گريه و مويه کند تا در رکاب پسر رسول خدا کشته شود. تشيع انگليسي هدفش حرکت در مسير اصلاح دين رسول خدا نيست و تنها بر تفرقه و اختلافات تأکيد دارد. "تکفير" ميکند. ناسزا ميگويد. به مقدسات ساير مسلمانان توهين ميکند و به تنها حکومت شيعي جهان ميتازد. رهبر انقلاب بر اصلي و فرعي کردن دشمنان تأکيد فراوان داشته و دارند. تشيع انگليسي دشمن فرعي نيست. نقشه همان دشمنان اصلي است؛ توطئه شومي که يک شاخهاش در لباس داعش سر برآورده است، شاخهاي در هيبت "وهابيت و جاهليت"، شعبهاي هم در لباس "بهائيت" مُتِهَتِک به احکام و اصول اسلامي. "تشيع انگليسي"، شيعه را خونريز و غيرعقلاني و افراطي نشان ميدهد؛ حال آنکه امامان معصوم شيعه (عليهم السلام) مظهر عقلانيت و عدالت هستند. تيغ شيعه در برابر جبهه کفار ودشمنان اسلام از نيام بيرون ميآمد؛ و ميآيد. شيعه انگليسي تيغ بر روي برادر مسلمان خود ميکشد و در برابر کفار و مستکبران خضوع ميکند. شيعه انگليسي، در يک کلام "بيخاصيت" است.رحيمپور ازغدي: من آنها [شيعه لندني] را قالتاق ميدانم. يک عده از اينها در حوزه ريشه دارند. اما در منشور روحانيت ميگويد استعمار در فرهنگ حوزههاي ما نفوذ کرده است و اولين القايشان جدايي دين از سياست است.سياست "تفرقه بيانداز و حکومت کن" انگليس پس از فرقهسازي بر بستر اختلافات عقيدتي، با تضعيف تشيع در برابر ساير مذاهب اسلامي ادامه پيدا کرد. اما اين تضعيف مستقيم شيعيان نبود؛ بلکه با ميزباني از شيعياني بود که با جهل خود (يا همراهي با MI6)، تشيع و شيعيان را هدف گرفتند. ادامه 👇👇
🌱آیه های زندگی🌱
مصداقهاي شناسايي "تشيع انگليسي" چيست؟ تشيع انگليسي، شعبهاي از "اسلام آمريکايي" است؛ فرقهاي که با
تربيت مرجعيت در لندن، تبليغ آزادانه شيعيان افراطي مورد نظر از انگليس (و آمريکا) و راهاندازي شبکههاي متنوع در انگليس و آمريکا از جمله اين اقدامات است يکي از ردپاهاي اوليه نفوذ انگليس در تشيع به زماني بازميگردد که ميرزاي شيرازي به مقابله قراردادهاي استعماري انگلستان پرداخت و علماي شيعه پس از آن در هر فرصتي بر ضد اين قدرت استعمارگر فتواي جهاد و مقاومت ميدادند.
دولت انگليس و سرويس اطلاعاتي اين کشور ميزبان برخي از مراجع شيعه شد و با بهرهگيري از از محبوبيت آنها در اروپا، بستر پرورش طلبههاي جوان با گرايشهاي ضد نظام اسلامي و در مغايرت با روش غالب مراجع عظام شيعه در قم و نجف، فراهم کردند. اين پرورش "روحاني لندني" ادامه پيدا کرد تا امروز به مرحله معرفي "مرجعيت انگليسي" رسيد و مراجعي از خاندانهاي شناختهشده، متأسفانه در مسير طراحي شده MI6، تا مرحله زيرسؤال بردن اصل و اساس نظام اسلامي، مراجع گرانقدر شيعه و ولايت فقيه و... پيش رفتهاند. اسلام و تشيع مورد نظر اين افراد، نه کاري به سلطهگري آمريکا دارد و نه مشکلي با اشغالگري رژيم اسرائيل. نه دفاع از کودکان مظلوم غزه را وظيفه خودميداند و نه نسبت به داعش حساسيتي نشان ميدهند؛ انگليسي که به تعبير امام (ره) خبيثتر از آمريکا و شوروري است و آمريکا را به آزادي بيان ميستايند و علنا اعلام ميدارند که ما را با کار آمريکا و انگليس و اسرائيل چه کار است.
ادامه دارد ...
@ayeha313
#پاسخ_شبهات
#شهادت_امام_مجتبی
💢یکی از #تهمتها نسبت به شخصیت امام حسن(ع) این است که ایشان در برابر معاویه طی #مذاکرات راضی شدند با دریافت #پول از خلافت کنار بروند.
آیا امام حسن مجتبی(ع) برای صلح با معاویه، چند #امتیاز مالی درخواست کرد؟
✅در منابع تاریخی و حدیثی آمده است که در عهدنامه صلح امام حسن(ع) به چند مسئله مالی توجه شده است:
1. مبلغ پنجمیلیون #درهم که در بیت المال کوفه موجود است، از تسلیم به حکومت معاویه مستثنا است و باید زیر نظر امام مجتبی(ع) مصرف شود.
2. معاویه باید در تعیین #مقرری و بذل مال، بنیهاشم را بر بنیامیه ترجیح دهد.
3. باید #معاویه از خراج «دارابگرد»،مبلغ یکمیلیون درهم در میان بازماندگان شهدای جنگ جمل و #صفین که در رکاب امیرالمؤمنین علی(ع) کشته شدند تقسیم کند.
درباره علت درج این #امتیازات مالی در صلحنامه میتوان گفت:
الف. از آنجا که شهر «دارابگرد» بدون جنگ تسلیم ارتش اسلام شد و مردم آن با مسلمانان پیمان صلح بستند،خراج آن طبق قوانین اسلام، #اختصاص به پیامبر اسلام(ص) و خاندان آنحضرت و یتیمان و تهیدستان و درماندگانِ راه دارد؛ از اینرو امام مجتبی(ع) شرط کرد که خراج این شهر به بازماندگان شهدای جنگ جمل و صفین پرداخت شود؛ زیرا درآمد آنجا به خود آنحضرت تعلق داشت. بهعلاوه؛ #بازماندگان نیازمند شهیدان این دو جنگ که بیسرپرست بودند، یکی از موارد مصرف این خراج به شمار میرفتند.
ب. امام مجتبی(ع) بر اساس شیوه عقلانی خواستند هدفهای #عالی خود را - بدون در نظر داشتن نفع شخصی - تا آنجا که مقدور است به طور نسبی تأمین نمایند؛ از اینرو؛ هنگامی که ناگزیر شد با معاویه کنار آید، #حکومت را با این شرط به وی واگذار کرد که در اداره امور جامعه اسلامی براساس قوانین قرآن، و طبق روش پیامبر(ص) رفتار نماید. بدیهی است هرچه که تا حدودی کنترلکننده معاویه بود، میتوانست در کاهش ضرر و زیان به گروه حق تأثیرگذار باشد.
📚علل الشرائع، ج 1، ص 212،
📚فتوح البلدان، ص 376،
📚بحار الانوار، ج 44، ص 10،
@ayeha313
#خواستگاری
درباره مسائل اقتصادی صحبت کردهاید؟
💰شغل و پسانداز مرد:
هر دختری قبل از ازدواج باید از نوع و كیفیت كار مرد اطلاع داشته باشد. ضرورت بعضی از شغلها ایجاب میکند كه مرد به مسافرت چند روزه برود. غیبت او ممكن است مشكلاتی را برای همسرش ایجاد كند به همین دلیل دختر باید از ابتدا در جریان میزان و مدت ماموریتها باشد و با هم برای آن دوران برنامهریزی کنند. همچنین آگاهی دختر از درآمد مرد و میزان پساندازش باعث میشود كه او بداند این میزان درآمد میتواند خواستهها و نیازهای او را تأمین كند یا نه. بعضی دختران نسبت به این موضوع بی توجه هستند و پس از ازدواج از وضعیت شغلی و معیشتی خود اظهار نارضایتی میكنند.
@ayeha313
❌❌پاسخ به شبهات
چرا در اسلام زن برای خروج از منزل باید از همسرش اجازه بگیرد؟ یعنی زن نباید از خودش اختیار داشته باشد؟ حیوانات آزاد هستند زن از حیوان هم پایین تر است که آزاد نیست؟
✅ پاسخ
اولا این نکته را نباید فراموش کرد؛ حقوقی که مرد نسبت به همسر خودش باید رعایت کند خیلی #بیشتر است از حقوقی است که زن باید در قبال مرد متعهد به آن باشد.
🔰ضمن این که خیلی از حکمت ها و قوانین الهی برای ما #مخفی است اما با این حال به چند نکته برای پاسخ به این پرسش اشاره می کنیم.
1⃣ با توجه به این که هر مجموعه ای نیازمند به یک #مدیر و رهبر است تا آن مجموعه را اداره کند لذا نیازمند آن است که برای این مجموعه #قوانینی وضع شود و اسلام برای مجموعه کوچک خانواده بصورت معمول مرد را با توجه به این که اکثر مسئولیت های اداره خانه به دوش اوست لذا او را به عنوان مدیر خانه قرار داده است و این یک امتیاز نیست بلکه یک بار مسئولیت سنگین برای اداره خانه و خانواده است.
به همین جهت یکی از #قوانین خانه این است که زن با #هماهنگی همسرش از خانه خارج شود تا به نظم و اداره خانه لطمه ای وارد نشود.
2⃣ یکی دیگر از #حقوق_مرد؛ حق جنسی است که بر عهده زن می باشد که در این نیاز #متقابل؛ زن باید در خواست همسرش را تامین کند و به این جهت که گاهی عدم اجازه زن برای خروج از منزل به این نیاز لطمه وارد می کند لذا اجازه برای ترک منزل لازم و ضروری است.
3⃣ باید به این نکته توجه داشت که این گونه قوانین در حد یک #اصل_قانونی است برای زمانی که اختلافی پیش آمد؛ برای حل اختلاف مبنا و قانونی باشد اما ما در #عرف_جامعه نداریم که زن برای هر خروج از منزلی بخواهد اجازه ای از همسرش بگیرد بلکه بصورت #توافقی خیلی از این مسائل بین زوجین حل شده است و کسی به این نکات توجه ای ندارد و در خانه اصول اخلاق باید حاکم باشد و نه اصول فقه.
4⃣ این حکم فقهی اجازه گرفتن برای همیشه نیست بلکه استثنا هایی نیز دارد که زن می تواند بدون اجازه همسرش از خانه خارج شود بطور مثال اگر زن هنگام عقد شرط کند که بتواند بدون اجازه از خانه خارج شود این قانون اجازه گرفتن لازم الاجرا نخواهد بود.
5⃣ اینکه گفته شود چون که باید اجازه بگیرد پس از خود #اختیاری ندارد حرف کاملا نادرستی است زیرا زن به اختیار خودش با مرد ازدواج کرده است و هر زمان ببیند که به حقوق او توجه ای نمی شود می تواند از همسرش جدا شود و ضمن این که گفتیم حتی می تواند ضمن عقد این قانون را مستثنی کند و به آن پایبند نباشد.
6⃣ اینکه #شخصیت_انسانی مثل زن را کسی بخواهد با #حیوان مقایسه کند و احساسات او را تحریک کند جز قصد و غرض شوم و شیطانی نیت دیگری نخواهد داشت.
چرا که حیوان #شعوری ندارد که بخواهد با نظم و قانون زندگی کند بلکه با همان غرایزی که خداوند او را آفریده میخورد و می خوابد ... و آزادی برای او معنایی ندارد.
ضمن اینکه هیچ کس #بی_قانونی را #آزادی نمی داند.
استادمحمدی
@ayeha313
نظرات،پیشنهادات و انتقادات خودتون رو راجب کانال ایه های زندگی درلینک ناشناس باما در میون بزارید
https://harfeto.timefriend.net/16352392390328
🌱آیه های زندگی🌱
🌱آیه های زندگی🌱
نظرات،پیشنهادات و انتقادات خودتون رو راجب کانال ایه های زندگی درلینک ناشناس باما در میون بزارید
کدوم مطلب وقسمت کانال بیشتر مورد توجه واستفاده شماعزیزان هستش
نیایش صبحگاهی ✨🌼
✨ﺍﻟﻬﯽ...
🌼ﺍﮔﺮ ﻣﯽﺁﺯﻣﺎﯾﯽ،
🕊ﺗﻮﺍﻥ ﺗﺤﻤﻞ ﻭ ﺻﺒﺮ ﻣﺮﺍ ﺯﯾﺎﺩ ﮐﻦ؛
🌼ﺍﮔﺮ ﻣﯽﺑﺨﺸﺎﯾﯽ،
🕊ﻇﺮﻓﯿﺘﻢ ﺭﺍ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺩﻩ؛
🌼ﺍﮔﺮ ﻣﯽﺳﺘﺎﻧﯽ، ﮔﻮﻫﺮ ﮐﻤﺎﻟﯽ ﺭﺍ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ ﺩﺍﺭ؛
✨ﺧﺪﺍﯾﺎ...
🌼ﺣﺘﯽ ﻟﺤﻈﻪﺍﯼ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﻫﺎ ﻣﮑﻦ...
✨ﺧﺪﺍﯾـا...
🌼ﺩﺭ ﺩﻓﺘﺮ ﺣﻀﻮﺭ ﻭ ﻏﯿﺎﺏ ﺍﻣﺮﻭﺯ،
🕊ﺣﺎﺿﺮﯼ ﺯﺩﯾﻢ!!
🌼ﺣﻀﻮﺭﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﯾﺮ...
🕊ﻭ ﺟﺎﯾﮕﺎﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻼﺱ ﺑﻨﺪﮔﯽﺍﺕ،
🌼ﺩﺭ ﺭﺩﯾﻒ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦﻫﺎ ﻗﺮﺍﺭﺩﻩ...
🕊ﺳﻮﺩﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺩﻝ ﻣﺎﺳﺖ،
🌼ﭘﺲ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻧﮕﯿﺮ
🕊ﻭ ﺑﺎ ﺍﺷﻌﻪﻫﺎﯼ ﺯﺭﯾﻦ ﻋﺸﻘﺖ،
🌼نور ﺍﻣﯿﺪ ﺭﺍ
🕊ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻧﻪﻫﺎﯼ ﻓﺮﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﺩﻝﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺑﺘﺎﺑﺎﻥ
آمین...🙏🙏
@ayeha313
💠امیرالمؤمنین (ع) : ما أكثرَ الإخْوانِ عندَ الجِفانِ ، و أقلَّهُم عندَ حادِثاتِ الزّمانِ!
💎امام علی (ع) : چه بسيارند دوستان به هنگام چيده شدن كاسه ها [ بر سر سفره]، و چه اندكند به گاه گرفتارى هاى زمانه!
📖منبع : غررالحكم حدیث ۹۶۵۷ ➖ پُست شماره ۲۹۸
@ayeha313