فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 معاشرت با فرد بی نماز
💬از نظر شرعی حکم معاشرت با فرد بی نماز چیست؟
🔹اگر رفت و آمد ما تاثیری در نمازخوان شدن فرد بی نماز نداشته باشد، در اینصورت چه وظیفهای داریم؟
🔹آیا امربه معروف چنین افرادی بر ما واجب است؟
💠 #استاد_وحیدپور
#احکام
📚 #احکام_دین
@ayeha313
❌ شبهه
شبهه ای در فضای مجازی در حال انتشار است به این مضمون که حقوق معلمان در زمان شاه حدودا ۵۶۰ تومان بوده و چون سکه ۱۱۳ تومان بوده، به پول امروز معلمان زمان شاه حدود ۱۳۰ میلیون حقوق میگرفتند!
✅ پاسخ
همانگونه که بارها گفته شده اینگونه مقایسه های تک عنصری در موضوع اقتصاد، مغالطهای آشکار است. هیچگاه یک کالا نمیتواند ملاک وضعیت اقتصادی فرد، گروه یا یک جامعه باشد. باید قدرت خرید را نسبت به سبدی از کالاهای اساسی مورد محاسبه قرار داد.
بر اساس آنچه در روزنامه اطلاعات مورخ ۲۹ دیماه ۱۳۵۰ ( همان سالی که شبهه افکن ادعا میکند معلمان معادل ۱۳۰ میلیون امروز حقوق میگرفتهاند!) آمده:
🔸60 درصد دبیران و معلمان یخچال ندارند
🔸30 درصد تلویزیون ندارند
🔸 10 درصد دبیران و معلمان توانایی خرید نقدی دارند
🔸چهل تا هفتاد درصد درآمد ماهیانه صرف پرداخت قسط ها می شود
✅ مقایسه قدرت خرید معلمان زمان شاه با حال
1⃣ مرغ
🔹 طبق سندی که خود شبهه افکنا منتشر کردهاند، حقوق دبیران زمون شاه حدود ۵۵۰ تومان است. مرغ هم کیلویی 10 تومان
📚روزنامه اطلاعات، 28 دی 1350
🔸اجازه بدید با حال مقایسه کنیم(با تقسیم حقوق بر قیمت مرغ) 👇
💶فرض کنیم حقوق دبیران با سابقه در حال حاضر حدود ۱۰ میلیون باشد
🐤و مرغ هم کیلویی ۸۰ هزار تومان باشد
🔴نسبت قدرت خرید دبیران زمون شاه (500 تقسیم بر 10) 50 برابر است
🔴نسبت قدرت خرید حال حاضر (۱۰ میلیون تقسیم بر ۸۰ هزار) بیش از 100 برابر است
🔵یعنی قدرت خرید معلمان فعلی 2 برابر زمون شاه است.
2⃣ برنج
🔹 زمان شاه برنج تایلندی کیلویی ۶ تومان
🔸اگر حقوق (۵۵۰) رو بر قیمت برنج (۶) تقسیم کنیم حدودا می شود ۹۰
👈به عبارتی قدرت خرید معلمان برای برنج تایلندی زمون شاه ۹۰ است.
🔻الان فرضا کیلویی 40 هزار تومان با تقسیم حقوق (۱۰ میلیون ) بر قیمت برنج (40 هزار) عدد 250 بدست می آورد.
👈یعنی قدرت خرید معلمان حال حاضر برای برنج تایلندی 250 است
⚠️یعنی قدرت خرید فعلی ۳ برابر شده
3⃣ دلار
❇️حکم معلم تازه استخدام زمان شاه: ۵۶۴ تومان
💵دلار سال ۱۳۵۰ : ۷ تومان
💰معلم می تواند ۸۰ دلار بخرد
❇️حکم معلم تازه استخدام سال ۱۴۰۲: ۹،۸۰۰،۰۰۰ تومان
💵دلار سال ۱۴۰۲ : ۵۰ هزار تومان
💰معلم می تواند ۲۰۰ دلار بخرد
@ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
#معرفی_کتاب نام کتاب: #سنگی_بر_گوری نویسنده: #جلال_آل_احمد موضوع: زندگینامه انتشارات: رواق
سنگی بر گوری خودزندگینامهای از نویسندۀ ایرانی جلال آلاحمد است که در سال ۱۳۴۲ به نگارش درآمد، ولی تا ۱۳۶۰ منتشر نشد. آلاحمد این کتاب را به احترام همسرش، سیمین دانشور، منتشر نکرد؛ امّا پس از مرگش شمس آلاحمد آن را به چاپ سپرد. در سال ۱۳۸۴ انتشارات جامهدران سنگی بر گوری را تجدید چاپ کرد؛ و پس از محدودیتهایی تا سالهای منتهی به ۱۳۹۲، از آن پس بارها به وسیلهٔ ناشران مختلف منتشر شدهاست. این کتاب کوتاه در شش فصل نوشته شدهاست. با این که نوشتن خودزندگینامه یکی از وجوه برجستهٔ ادبیات مدرن مغربزمین است، امّا در ادبیات فارسی معاصر آلاحمد از اندکشمار نویسندگانی بهشمار میآید که به آن توجّه داشتهاست. سنگی بر گوری در سال ۲۰۰۸ میلادی به انگلیسی ترجمه و در سری کتابخانه ایرانیکا منتشر شدهاست.
موضوع اصلی کتاب سترونی آلاحمد و بیفرزندی او و سیمین دانشور است. پژوهشگران آثار آلاحمد تفسیرهای گوناگونی از این معنی کردهاند. بعضی آن را بیان مسئلهای شخصی و اجتماعیِ یک روشنفکر دانستهاند و بعضی آن را کنایی و استعاری شمردهاند و عقیمبودن را گاه کنایه از بیسرانجامی و بیحاصلی کارِ فکری آلاحمد از جمله در کتابهایی چون غربزدگی و در خدمت و خیانت روشنفکران دانستهاند و گاه شکست کل پروژهٔ «فکر ایرانی» و روشنفکری از جنبش مشروطه ایران به بعد.
@ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
📌 راهکار های موثر در نحوه برخورد با نوجوان پرخاشگر و عصبی😡 6- الگوسازی رفتاری مناسب برای نوجوانان :
📌 راهکار های موثر در نحوه برخورد با نوجوان پرخاشگر و عصبی😡
۷_ آموزش مهارتهای اجتماعی به نوجوانان : 💁♂️
کمک به نوجوان برای یادگیری مهارتهای اجتماعی مانند مذاکره و حل مسأله میتواند به او کمک کند تا بهجای پرخاشگری، راهحلهای مسالمتآمیزتری برای مشکلات خود پیدا کند. این مهارتها میتوانند از طریق بازیها و فعالیتهای گروهی آموزش داده شوند. با تقویت این مهارتها، نوجوانان میتوانند بهتر با همسالان و بزرگترها تعامل کنند و در مواجهه با موقعیتهای دشوار، راههای بهتری برای حل مشکلات پیدا کنند..
@ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
صحبتاش جالب بود... شهادت طلبانه بود اما باید میگفت... لحن و ادب کلامش خوب بود... اولش به خیلیا برخور
#حجره_پریا
قسمت ۸
من میدیدم که اون خانمه در حین صحبت کردنش، همه را ساکت کرد و توجه همه را جلب کرد و برای دقایقی، دست از آبروی خودش شست تا بتونه کاری کنه که مطالبش را با حساسیت بشنوند! و این، کار منو یه کم راحت تر کرد...
مجری همایش، وقتی منو معرفی کرد، فقط به اسم و فامیلی مستعار اکتفا کرد و گفت: «در بخش آخر روز اول همایش، در خدمت کارشناس امنیتی از .......... هستیم. قطعا صحبت های جذاب و مهمی دارن که میتونه دریچه جدیدی را به بحث امروزمون باز کنه! از ایشون دعوت میکنم که به جایگاه تشریف بیارن و مطالبشون را بیان کنند. تا ایشون آماده میشن...
وقتی دید بچه های ما دو سه نفرشون شروع به دویدن به طرف درها کردند و یه کم سالن شلوغ شد، جملاتش ناتموم موند و نتونست ادامه بده...
حواس همه به طرف اون دو سه نفر جلب شده بود و همه نگاشون میکردند و از تعجب داشتن شاخ درمیاوردن! چون نمیدونستن چه خبره، بیشتر تعجب میکردن!
به طرف جایگاه حرکت کردم... همینجوری که راه میرفتم، چشمکی به مسئول درب اصلی زدم و اون هم درب را خیلی آروم و بی سر و صدا قفل کرد ... یه کم قدم ها را سریع تر برداشتم و با نوعی از حروله کردن (حالتی بین راه رفتن و دویدن) پله ها را دو سه تا یکی کردم و رفتم بالا...
تا رسیدم پشت تریبون، بدون هیچ سلام و صلوات و مقدمه ای گفتم: «حضار محترم! عذرخواهی میکنم... همایش تعطیله... یه خطر بزرگ امنیتی گزارش شده که باید هر چه سریع تر سالن را ترک کرد...»
تا اینو گفتم، همه نیم خیز شدن... همهمه ها باز شروع شد... دو سه نفر پاشدن حرکت کردن... صدامو بردم بالاتر و با حالتی هیجانی تر گفتم: « ببخشید اما باید واقعیتو گفت... همکارانم گفتند که ظاهرا دو سه تا بمب با درصد تخریب زیاد در سالن وجود داره که باید هر چه سریع تر سالن را ترک کرد...»
دیگه هیچکس سر جاش ننشسته بود و همه پاشدن به طرف درب ها هجوم بردند! مخصوصا وقتی دیده بودن که چند نفر دارن میدون، هیجان عمومی بیشتر شد... اینقدر هجوم زیاد شد و سر و صداها بلند شده بود که حتی صدای بلندگویی که صدای منو به اونا میرسوند، اثری نداشت و کسی نمیشنید!
حدود سیصد چهارصد نفر به طرف دو تا درب اصلی هجوم بردند... پیر و جوون... زن و مرد... وحشت و اضطراب، سراسر سالن را فرا گرفته بود... اما بیچاره ها هر کاری میکردند در باز نمیشد...
همین باز نشدن درب ها استرس جمعیت را بیشتر کرد و حتی چند نفر در بین اون جمعیت مضطرب از حال رفتند... منم پشت بلندگو جو میدادم و میگفتم: «آقا درب را باز کن... عزیزان خونسرد باشن... عمر دست خداست... یکی پاشه اون در صاب مرده را باز کنه... چرا قفلش کردن... بچه های امنیت کجایین؟ حاج آقا هل نده... مواظب پیرها باشید...»
ملت زبون بسته داشتن مدام هل میدادن تا بتونن درب سالن را بشکنند و خارج بشن... اما درب سالن، خیلی سفت و سخت بود و حتی گلوله هم ازش عبور نمیکرد...
اینقدر شرایط بحرانی شده بود که حتی میدیدم مردم که هیچ چاره و راهی به بیرون نداشتن، با صدای بلند یا حسین یا حسین میگفتن و به امام زمان متوسل شده بودن و...
به یکی از بچه های دیگه اشاره کردم... اون چند متری من و در جایگاه ایستاده بود... کاری بهش سپرده بودم که خیلی حساس و استرس زا بود... تصمیم سختی بود اما باید انجام میشد... دوباره بهش اشاره کردم... اونم ترقه ای از جیبش آورد بیرون و آتیشش زد...
تصور کنین دقیقا... حجم جمعیت پشت در... فشارهای زیاد... وحشت زده... یکی دو نفر هم غش کرده... یهو صدای بلند یه ترقه دست ساز هم بیاد... صدایی که وقتی توی اون سالن سر بسته بپیچه، انعکاس های خاص خودش هم داشت و دیگه خودتون فکر کنین چی شد و چه جیغی زن و مرد کشیدن...
جالب بود... توی اون شرایط، دو سه نفر مدام شعار میدادن و میگفتند: مرگ بر آمریکا ... مرگ بر اسرائیل ... مرگ بر داعش... مرگ بر آل سعود... اما کسی حمایتشون نکرد و جوابی نشنیدن...
به من از آخر سالن اشاره کردن که وضعیت داره قرمز میشه و ممکنه فاجعه خفگی و سکته به وجود بیاد... چون چند تا از بچه های خودمون هم وسط جمعیت بودن و از راه دور، آمار میدادن...
تصمیم گرفتم سخنرانیم را شروع کنم...
آهان... راستی... یه چیزی یادم رفت بگم... با چشمم دنبال همون خانمی گشتم که قبل از من سخنرانی داشت... دیدمش... دیدم دستش روی گلوش هست و حسابی هول کرده... اما مثل بقیه نیست و مدام هل نمیده و جیغ نمیزنه!
خلاصه...
تصمیم گرفتم سخنرانیم را شروع کنم... گفتم:
«بسم الله الرحمن الرحیم... خسته نباشید... علما و وزرا و حضار گرامی! بفرمایید سر جاهاتون تا براتون توضیح بدم! آقا بفرمایید... خواهران بفرمایید... بفرمایید خواهش میکنم... توضیح میدم...»
یه نفر گفت: «چی چی را توضیح میدی؟! در باز نمیشه! الان ملت خفه میشه! الان همه جا میترکه!»
با صدای بلندتر گفتم: «لطفا بشینین سر جاهاتون! گفتم لطفا برگردین سر جاهاتون!»
🌱آیه های زندگی🌱
#حجره_پریا قسمت ۸ من میدیدم که اون خانمه در حین صحبت کردنش، همه را ساکت کرد و توجه همه را جلب کرد
هنوز مردم باورشون نشده بود که خبری نیست... هنوز با هم حرف میزدن و حال خیلیا خوب نبود... بعضیا هم نمیدونستن چیکار کنن و کلا هاج و واج مونده بودن چیکار کنن؟!
سه چهار دقیقه طول کشید ... همکارام که در جریان بودند مردم را با هزار زحمت و مکافات، آروم میکردن و اونا را سر جاشون نشوندند... اما بازم عده ای بودند که حالشون بد بود و میخواستن سالن را ترک کنند... گفتم به اونا آب قند بدهند تا پس نیفتند!
بعد از ترکوندن این بمب روانی در سالن، هنوز حالت ترس و سر و صدا در بین مردم به چشم و گوش میخورد... خب حق داشتند... تا حالا در مانور روانی شرکت نداشتند... از شانس بد اونا گرفتار کسی شده بودن که به قول بچه های خودمون، خوراکش جنگ روانیه!
با لحنی خیلی آروم شروع کردم به حرف زدن و گفتم: «سلام و درود خدا به محضر حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها... امیدوارم جسارت حقیر و همکارانم را ببخشید... اما لازم بود... میگم چرا... اما فعلا همین قدر عرض کنم که لازم بود... عزیزان! خطری شما را تهدید نمیکنه... خیالتون راحت باشه و با خیال راحت روی صندلیهاتون بنشینید... لطفا برای آرامش خاطر حضار گرامی و سکوت مطلق جلسه، صلواتی را خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها تقدیم بفرمایید!»
بعد از اینکه صلوات فرستادند گفتم:
«لطفا به دور و بر خودتون یه نگاه بندازید... شما تا همین چند دقیقه پیش خیلی باکلاس و منظم و با تفکیک خاص خانم ها و آقایون نشسته بودید... شما تا همین چند دقیقه پیش ظاهرتون خیلی جذاب و اتوکشیده بود ... اما الان ببینید چقدر بی نظم نشستید! ببینید زن و مرد به صورت پراکنده و قر و قاطی نشستید! ببینید چقدر کاغذ و میوه و خودکار و خرت و پرت رو زمین ریخته! ببینید حتی اعضای محترم ردیف اول هم سر جاشون نیستن و جا به جا شدن و یکی ته سالن نشسته و یکی هم وسط و خلاصه هر کسی یه جا ولو شده رو صندلیش!
اینا به کنار... حواستون بود وقتی به طرف در هجوم بردین، کسی رعایت محرم و نامحرم نکرد؟! حتی بعضی ها حرف های زشت میزدن که کدوم گور به گور شده ای در را قفل کرده و چرا باز نمیشه و پس مسئولین سالن کدوم گوری هستن و دارن چه غلطی میکنن؟!
آره دوستان! این حرفها و حرکات و سکنات، از علما و وزرا و محقیقن و پژوهشگران آنلاین جامعه ما رخ داد... آیا در شرایط عادی؟! نه... بلکه در حالتی که نمیدونستند مانور هست و دارن تست میشن!
دیدید که حتی توسل و شعار مرگ بر و حرفهای اینجوری هم در را براتون باز نکرد و نظر کسی را عوض نکرد! خوبه که آدم در لحظات سخت و بد، یاد مقولات دینی میفته اما این کار، همه چیزی نیست که میتونستید انجام بدید! دین و شعار و توسل، خوبه اما جبران کننده همه کمبودها و کاستی های من و شما نیست!
سروران! اینا همش نقشه بود و من و همکارام به عنوان خادمین امنیتی شما در این مملکت اسلامی میخواستیم یه چیزی بهتون به صورت عملی بگیم... و اون اینه که : بچه های من و شما در یک فضای نامحدود افتادند که حتی نمیتونند فرار کنند ... نمیتونند خیلی درگیرش بشن... شعار و توصیه های تکراری هم به دردشون نمیخوره ... اگر به دردشون میخورد که به این روز و حال نمیفتادند ...
بچه ها و ملتمون دارن زیر دست و پای هجوم اطلاعات کثیف (اطلاعاتی که قابلیت جداسازی صحیح و غلط در آن نباشد!) و افکارهای مختلف و حرفهای اضافی این و اون له میشن و کسی نیست به دادشون برسه... این افکار داره از خونه و هم خونه های من و شما سرچشمه میگیره...
آره از هم خونه من و شما و همسایه ها و آشناهای من و شما... در طول این سالها بعضی از ما اینقدر از دشمن و بیرون و خارج بد گفتیم تا مثلا خودمون را خوب جلوه بدیم و بچه هامون درگیر فرار و پناهندگی نشن... اما حواسمون به خونه خودمون نبود... به قول مرحوم حسین پناهی؛ صفر ما را بستند تا به بیرون زنگ نزنیم... اما از شما چه پنهان... ما از درون زنگ زدیم ...
وضع و حال کسی که درگیر اون فضای ولنگار مجازی شده باشه، مثل همین وضعیت شماست بعد از تنشی که بهتون وارد شد... همینجور پراکنده و بی نظم و خسته و آشفته لم میدن رو مبل و تنهایی مفرطی را با خودشون به دوش میکشن...
من آدم امنیتی چرا بشینم در تمام همایش ها و جلسات مختلف، آمار و کلیپ های مفاسد و پاورپوینت تئوری بدم و رد بشم؟! بدم میاد از این روش بعضی از هم کارامون...
که چی بشه؟! آخر این همه کلیپ و نچ نچ کردن از اوضاع خراب جامعه چیه؟! ته تهش فقط میگیم: استغفرالله ربی و اتوب الیه...
ایناش ... همین مانور روانی را ببینید... حتی شما روتون نمیشه فیلم دوربین مدار بسته سالن را نشونتون بدم و آنالیزش کنم که ببینید هر کدومتون در چه حالی بودید!
همکارانم همین حالا پیامک دادن به من و گفتند در طول این بیست دقیقه، حدودا 10 کیلو قند برای آب قند عزیزانی که هول کرده بودند و اذیت شده بودند مصرف شده! 10 کیلووووووو ... کم نیستا ...
من فقط یه نفر را دیدم که دستش
🌱آیه های زندگی🌱
هنوز مردم باورشون نشده بود که خبری نیست... هنوز با هم حرف میزدن و حال خیلیا خوب نبود... بعضیا هم نمی
روی گلوش بود و احساس ترس و خفگی میکرد... احساس خفگی میکرد چون هیجان مانور زیاد بود و نمیدونست داره مانور میده... بذارید یه کم واضحتر بگم... (جوری که تابلو نشه و کسی نفهمه منظورم کیه، بهش نگاه کرد و گفتم) حتی اون هم ترسیده بود و دسپاچه شده بود... هر چند تلاش میکرد خودشو کنترل کنه اما با شنیدن صدای ترقه ای که همکارانم ترکوندند حتی اون هم سراپا واهمه شده بود! چرا؟ چون انتظار چنین حال و روز و اتفاقاتی را نداشت!
عزیزان... علما ... وزرا ... حضار گرامی!
اوضاع، خرابتر از این حرفهاست... شما جونتون را در یه فضای بسته اینچنینی در خطر دیدید و دست و پاتون را گم کردید! اما خدا به داد بچه ها و ملتی برسه که در فضای مجازی، درگیر ترفند های اخلاقی بهایی ها ... منطق سبک اما زیبای آتئیست ها ... مظلوم نمایی تجزیه طلب های «خلق عرب» و «جدایی طلبان بلوچ متحد» و «کمله دموکرات کردستان»... زنای ذهن کانال های پورنو و مستهجن ... ادعاهای یمانی بودن یه آدم عرب شوت و تعطیل به نام احمد الحسن و ... هزار تا مدعی دیگه هستند و ما تازه نشستیم در این همایش و از ضرورت ها حرف میزنیم و چرت عصرگاهی میزنیم!
من اینجوری انتقال مفاهیم میکنم. امیدوارم تونسته باشم بگم چقدر سخته وسط معرکه باشی و دارن بهت حمله های روانی و اعتقادی میکنند اما بقیه بشینن بالای سرت و بهت بگن لنگش کن! امیدوارم جلسه فردا مفیدتر باشه و بتونیم به راهکارهای عملی برسیم.
عصرتون بخیر ... التماس دعا »
ادامه دارد...
@ayeha313
خـدای مهربانم🙏
امروز دفتـر دل
دوستانم را به تو میسپارم
با دستان مهربانت قلمی بردار
خط بزن غمهایشان را
و دلی رسم کن
برایشان به بزرگی دریا و
روزشان آرام و پراز آرامش قرار ده🙏
آمیـــن یا حَیُّ یا قَیّوم 🙏
ای زنده، ای پاینده 🙏
@ayeha313
#مجردانه
💠نکته های مهم#آمادگی_برای_ازدواج که باید هر دختر و پسری بداند
🔹️قسمت اول
🔸️خیلی از زوجها به آمادگی قبل از ازدواج اهمیتی نمیدن و بیشتر درگیر تدارک و آمادگی برای مراسم ازدواج هستن تا به خوبی اجراش کنن. اما بعد از عروسی و شروع زندگی مشترک میگن “حالا چیکار کنم؟”. منظورم اینه که اونها خیلی وقت گذاشتن برای برنامهریزی مراسم عروسی، اما هیچ تلاشی برای شناخت همدیگه انجام ندادن. خب، میتونین دیگه خودتون تصور کنین که چه زندگی پیشروشون هست!
🔸️به زوجهایی که میخوان به تازگی زندگیشون رو شروع کنن، توصیه میکنیم که هر راهی رو که میتونن امتحان کنن تا برای ازدواج آماده بشن و زندگی خوبی رو با پایههای محکمی شروع کنن. خب چطور میشه به شناخت کافی رسید؟ برای کمک به شما ما برترین ایدهها و روشهای آمادگی قبل از ازدواج پسران و آمادگی برای ازدواج دختر رو باهاتون درمیون میذاریم.
🔸️با درنظر گرفتن نکات میتونین به آمادگی برای ازدواج برسین. به یاد داشته باشین که آماده شدن برای ازدواج اضطراب رابطه، لزوما کار سختی نیست! فقط باید بتونید صادقانه و واضح با هم ارتباط برقرار کنین.
🔸در ️این نکته ها، چند راه برای انجام این کار اومده!و میتونه به اندازه یک دوره کوتاه مدت برای آمادگی برای ازدواج موثر باشه.
#اللهم_اجعل_عواقب_امورنا_خیرا
@ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
4⃣ پویشگر باشید 👈 کسی که شکار کردن بلد باشد، می داند که می تواند منتظر شکار در جایی مخفی شود اما هی
5⃣ احساسات خود را به روشنی بیان کنید
👈 وقتی همه ی قدم ها را به دقت بردارید، تنها چیزی که ممکن است مانع رسیدن شما به موفقیت شود، مهارت های ارتباطی است.
👈 خود را در یک جلسه ی کاری تصور کنید. رئیستان از شما نظرخواهی می کند. شما دقیقاً می دانید که چه باید بگویید تا مشکل حل شود، اما در بیان آن عاجزید. صدایتان و کلماتتان هیچکدام یاریتان نمی کنند. اینجاست که همه کم کم از شما دوری می کنند.
پس یاد گرفتن مهارتهای ارتباطی یکی از اصول اولیه است.
@ayeha313
#فرزندداری
🧒🏻 وقتی بچهها یه کار نادرست انجام میدن، معمولا به خاطر اینه که احساسات زیادی درونشون جمع شده و بلد نیستن چطوری باهاش برخورد کنن! بهترین راهکار تو این مواقع بازی و قصه است
💡مثلا میشه با نمایشهای عروسکی یا بازیهای دیگه، موقعیتهای مختلفی که احساسات بچهها رو برانگیخته نمایش بدیم و بعدش چندتا راه حل توی بازی نشون بدیم تا فرزندمون از بین اونا انتخاب کنه و نتیجه انتخابش رو توی بازی ببینه
🔺هر چقدر بیشتر این روش رو توی بازی به کار ببرین، بچهها بیشتر به مهارت حل مساله مسلط میشن و تغییر رفتار بهتر شکل میگیره
@ayeha313
💠#گذاشتن_نان_زیر_ظرف
#برداشت_های_نادرست_از_احکام
💬بعضی از مردم وقتی میخوان قابلمۀ داغ غذا رو روی سفره بذارن، از نون برای زیر اون استفاده میکنن.
📛 درحالی.که این درست نیست.
✍️ این کار یا هرجور بیاحترامی به نون کراهت داره؛ حتی ظرف غذا سرد هم باشه، بازم گذاشتن اون روی نون کراهت داره.
📚 توضیحالمسائل چند مرجع، م2637.
#احکام
📚 #احکام_دین
@ayeha313
📌متن شبهه👇
رجانیوز👇
🔴شوخی عجیب پزشکیان با بنسلمان در گفتگوی تلفنی
📌پاسخ به شبهه👇
❌ نتیجه بررسی: نادرست❌
1⃣رجانیوز در گزارشی مدعی شد : « در حاشیه نگاری غیررسمی این گفتگو، یکی از کانال هایی که با زبان طنز خاطرات روزمره مسعود پزشکیان را منتشر می کند( این کانال توسط یکی از نزدیکان رئیس جمهور اداره می شود)، از شوخی پزشکیان با بن سلمان برای گرم تر شدن گفت و گو سخن گفته و نوشته: « مسعود پزشکیان در واکنش به دعوت بن سلمان به شوخی گفته من پزشکی خواندهام و عارف مهندسی. به همین خاطر ریاضیاش بهتر است و در ریاض بهتر میتواند ایفای نقش کند.»
2⃣مطلبی که رجانیوز به آن استناد کرده در واقع مربوط به یک کانال طنز و خاطرههای خیالی و غیر واقعی رئیس جمهور به نام دغدغههای مسعود (طنز/پارودی) است.
3⃣نقیضه که به آن «پارودی» یا «پرودی» (فرانسوی parodie) نیز گفته میشود، محتوای جعلی طنز و تقلید طنزگونه از یک کار هنری یا شخصیت معروف است.
4⃣اکانتهای پارودی زیادی در شبکههای اجتماعی وجود دارد که به اسم افراد مشهور، سیاستمداران و حتی نام برندها فعالیت میکنند.
5⃣پارودیها با انتشار حرفهایی با همان لحن و طرز فکر افراد، سعی میکنند با طنزی ظریف آنها را نقد کنند.
❇️نتیجهگیری : هر چند محتوای پارودیها فیک و دروغپردازی است ولی با یک جستوجوی ساده،سریع متوجه کذب بودن آن خواهید شد ولی در خبر فوق یک رسانه رسمی در دام پارودیها گرفتار شده و کذب بودن آن را تشخیص نداده است در نتیجه ادعای رجانیوز، نادرست ارزیابی میشود.
@ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
📌 راهکار های موثر در نحوه برخورد با نوجوان پرخاشگر و عصبی😡 ۷_ آموزش مهارتهای اجتماعی به نوجوانان :
📌 راهکار های موثر در نحوه برخورد با نوجوان پرخاشگر و عصبی😡
8- توجه به نیازهای اساسی نوجوانان : 🧐
گاهی اوقات پرخاشگری نتیجه نیازهای نادیده گرفته شده است. اطمینان حاصل کنید که نوجوان بهاندازه کافی میخورد، میخوابد و فعالیتهای بدنی انجام میدهد. برآورده کردن نیازهای اساسی نوجوانان میتواند به کاهش استرس و خشم آنها کمک کند. یک رژیم غذایی متعادل، خواب کافی و فعالیتهای بدنی منظم میتواند تاثیر مثبتی بر رفتارهای نوجوانان داشته باشد و از بروز رفتارهای پرخاشگرانه جلوگیری کند.
@ayeha313
🔴آیا کسی که روز جمعه بمیره،عذاب قبر نداره؟!
✍️شاید شما هم شنیده باشید که اگر کسی روز #جمعه بمیره عذاب #قبر ازش برداشته میشه...
🛑عده ای فکر میکنن که منظور از این روایات،خاک سپاری در روز جمعه هست،به همین خاطر گاها دیده شده که #میت رو نگه میدارن که شب یا روز جمعه دفنش کنن تا #عذاب_قبر نداشته باشه!
🌑اما در واقع زمان خاک سپاری اصلا مهم نیست! اصل قضیه قبض #روح شدن هست اونم از ظهر پنج شنبه تا ظهر جمعه...
🌏اگر کسی که مومن هست در این فاصله از دنیا بره بله دیگه عذاب قبر به تفضل الهی ازش برداشته میشه..
✍️حالا شاید برای عده ای سوال بشه که ما مثلا فلانی و فلانی رو میشناختیم آدمهای خوبی نبودن! یعنی اینا میرن #بهشت به خاطر روز و ساعت #مرگ؟
جوابش اینه که: درسته که عذاب قبر خیلی وحشتناکه و مخوف و خیلی خوبه که برداشته بشه،اما این بشارتی برای بهشت رفتن میت محسوب نمیشه..
🌱فقط یه تخفیف حساب میشه برای میت اونم از نوع مومن، اگر خدا بخواد و مرگش توی این زمان اتفاق بیفته!
@ayeha313