eitaa logo
این عمار
3.4هزار دنبال‌کننده
29.1هزار عکس
23.5هزار ویدیو
678 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
•❀•°°•❁•°🌹°•❁•°°•❀‌‌• 💠 و درود خدا بر او فرمود: بسا روزه داری كه بهره ای جز گرسنگی و تشنگی از روزه داری نبرد، و با شب زنده داری چيزی جز رنج و بی خوابی به دست نياورد، خوشا خواب زيركان، و افطارشان. 📒 •❀•°°•❁•°🌹°•❁•°°•❀‌‌• 💠 و درود خدا بر او فرمود: ايمان خود را با صدقه دادن، و اموالتان را با زكات دادن نگاه داريد، و امواج بلا را با دعا از خود دور سازید . 📒 •❀•°°•❁•°🌹°•❁•°°•❀‌‌• (كميل بن زياد می گويد: امام دست مرا گرفت و به سوی قبرستان كوفه برد، آنگاه آه پردردی كشيد و فرمود): 💠 ای كميل بن زياد! اين قلبها مانند ظرفهایی هستند، كه بهترين آنها فراگیر ترين آنهاست، پس آنچه را می گويم نگاهدار: ۱- اقسام مردم (مردم شناسی) مردم سه دسته اند، دانشمند الهی و آموزنده ای بر راه رستگاری و پشه هایی که دست خوش باد و طوفان و هميشه سرگردانند، كه به دنبال هر سر و صدایی می روند، و با وزش هر بادی حركت می كنند، نه از روشنایی دانش نور گرفتند، و نه به پناهگاه استواری شتافتند. ۲- ارزشهای والای دانش ای كميل: دانش بهتر از مال است، زيرا علم تو را نگهبان است، و مال را تو بايد نگهبان باشی، مال با بخشش كاستي پذيرد اما علم با بخشش فزونی گيرد، و مقام و شخصيتی كه با مال به دست آمده با نابودی مال، نابود می گردد. ای كميل بن زياد! شناخت علم راستين (علم الهی) آيينی است كه با آن پاداش داده می شود، و انسان در دوران زندگی با آن خدا را اطاعت می كند، و پس از مرگ، نام نيكو به يادگار گذارد، دانش فرمانروا، و مال فرمانبر است. ۳- ارزش دانشمندان ای كميل! ثروت اندوزان بی تقوا مرده اند گرچه به ظاهر زنده اند، اما دانشمندان! تا دنيا برقرار است زنده اند، بدنهايشان گرچه در زمين پنهان اما ياد آنان در دلها هميشه زنده است. ۴- اقسام دانش پژوهان بدان، كه در اينجا (اشاره به سينه مبارك كرد) دانش فراوانی انباشته است، ای كاش كسانی را می يافتم كه می توانستند آن را بياموزند، آری تيزهوشانی می يابم اما مورد اعتماد نمی باشند، دين را وسيله دنيا قرار داده، و با نعمتهای خدا بر بندگان، و با برهانهای الهی بر دوستان خدا فخر می فروشند. يا گروهی كه تسليم حاملان حق می باشند اما ژرف انديشی لازم را در شناخت حقيقت ندارند، كه با اول شبهه ای، شك و ترديد در دلشان ريشه می زند، پس نه آنها، و نه اينها، سزاوار آموختن دانشهای فراوان من نيستند. يا ديگری كه سخت در پی لذت بوده، و اختيار خود را به شهوت داده است، يا آن كه در ثروت اندوزی حرص می ورزد، هيچكدام از آنان نمی توانند از دين پاسداری كنند، و بيشتر به چهارپايان چرنده شباهت دارند، و چنين است كه دانش با مرگ دانشمندان می ميرد. ۵- ویژگی های رهبران الهی آری ! خداوندا! زمين هيچگاه از حجت الهی خالی نيست، كه برای خدا با برهان روشن قيام كند، يا آشكار و شناخته شده، يا بيمناك و پنهان، تا حجت خدا باطل نشود، و نشانه هايش از ميان نرود، تعدادشان چقدر؟ و در كجا هستند؟ به خدا سوگند! كه تعدادشان اندك ولی نزد خدا بزرگ مقدارند، كه خدا به وسيله آنان حجتها و نشانه های خود را نگاه می دارد، تا به كساني كه همانندشان هستند بسپارد، و در دلهای آنان بكارد، آنان كه دانش، نور حقيقت بينی را بر قلبشان تابيده، و روح يقين را دريافته اند، كه آن چه را خوشگذران ها دشوار می شمردند، آسان گرفتند، و با آنچه كه ناآگاهان از آن هراس داشتند انس گرفتند در دنيا با بدنهایی زندگی می كنند، كه ارواحشان به جهان بالا پيوند خورده است،آنان جانشينان خدا در زمين، و دعوت كنندگان مردم به دين خدايند. آه، آه، چه سخت اشتياق ديدارشان را دارم؟ كميل! هرگاه خواستی بازگرد. 📒 •❀•°°•❁•°🌹°•❁•°°•❀‌‌•
017.سهم روز هفدهم.mp3
3.95M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌷تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی وشهید ابومهدی المهندس 🔷 سهم روز هفدهم : از حکمت ۱۴۵ تا حکمت ۱۴۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ای روحی فدا:در برسردرهرخانه ای جمهوری اسلامی رابزنید https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
💠🍁 🍁 ❇️ دولت انقلابی(5) 💠موضوع: تبعات دولت : ✍️ اشکان گل افشان 🔸🌺🔹 🔻از آن جایی که انقلاب اسلامی مبتنی بر یک سری اصول و آموزه‌های حاکم بر دین اسلام می باشد و از یک سری اصول و آرمان‌ها تبعیت می‌کند لازم است تمام ارکان و اجزاء آن در جهت نیل به اهداف و و آرمان های ترسیم شده با انسجام تمام حرکت کند. 🔹چنانچه اجزا و ارکان این نظام سیاسی در مسیر اهداف اصول تعیین شده آن حرکت نکنند از جمله پیامدهای اساسی آن فراموشی و چشم پوشی از آرمان‌ها و هویتی می باشد که اساس شکل‌گیری این نظام سیاسی می باشد و از آنجایی که هویت محوری‌ترین عامل در بقا و پایداری کلیه نظام‌ها می باشند چنانچه به دلیل عدم پایبندی اجزای نظام سیاسی در جمهوری اسلامی به آرمان‌ها و اصول ترسیم شده برای آن، اهداف انقلاب اسلامی در دسترس نباشند و نظام موفق به دستیابی به این اهداف نباشد قاعدتاً تغییر هویت شکل می گیرد و انقلاب اسلامی از مسیر اساسی که همواره مورد تاکید بنیانگذار کبیر انقلاب و رهبر عظیم الشأن انقلاب می باشد منحرف می شود 🔸 کما اینکه در طول دولت‌های متفاوت در بازه زمانی انقلاب اسلامی ایران شاهد روی کار آمدن برخی دولت‌ها بوده‌ایم که نسبت به اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی و فرامین امامین انقلاب توجه کافی را نداشتند و مشکلات عدیده ای را برای مردم و ساختار سیاسی کشور ایجاد کرده اند. 🔺بنابراین از جمله مهم‌ترین پیامدهای دولت غیر انقلابی از دست رفتن فرصت های مردم و از آن بالاتر وارد آمدن صدمات به نظام سیاسی کشور به عنوان مهم ترین سرمایه ملی هر کشور بویژه نظام سیاسی حاکم بر جمهوری اسلامی که مردم با شور و اشتیاق و ایمان قلبی بیشترین هزینه ها را برای آن داده‌اند می باشد. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔰 عناوین روزهای دهه فجر انقلاب اسلامی 🔸 شعار محوری ایام الله انقلاب اسلامی ۱۳۹۹: «انقلاب اسلامی، بالنده و مقتدر، چون کوه استوار» https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔰 دوره مجازی «انسان شناسی» براساس دیدگاه استاد پناهیان 🔸 بارگذاری محتوای دوره در پیام رسان ایتا و تلگرام 📆 مهلت ثبت نام ۷ بمن ۹۹ 🔻 کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام: http://sokhanesadid.ir @yaran_khorasan https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔰 برنامه عطرِ ریحان عرصه ای برای شکوفا شدن استعدادهای دختران مشهدی 🔸 در رشته های: 🔸هنرهای دستی 🔸شعر خوانی و سرود 🔸گویندگی یا مجری گری 🔸استند آپ کمدی 🔸دوبله، دابسمش 🔸حرکات ورزشی و نمایشی 🔸محاسبات ذهنی 📆 مهلت ثبت نام ۱۰ بهمن ۹۹ هر روز ساعت ۱۰ الی ۱۲ 📌 مشهد مقدس، نبش مهرآباد ١٢، مجتمع مهدیه @yaran_khorasan https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔰 دوره مجازی الزامات تربیتی اندیشه شهید مطهری 🔸 آشنایی با نظام فکری اسلام از نگاه شهید مطهری و قدرت تحلیل مسائل روز بر مبنای اندیشه اسلام ناب 🔸تخفیف برای مادران دارای سه فرزند و بیشتر 📆 آغاز دوره از ۱۲ بهمن ۹۹ 🔻اطلاعات بیشتر و ثبت نام: www.keraamat.ir https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔰 دوره استعدادیابی استندآپ کمدی 🔸 پایگاه بسیج شهید عاملی راد مسجد ابوالفضلیها با همکاری باشگاه طنز انقلاب اسلامی 📆 سه شنبه ۱۴بهمن ۹۹ همزمان با میلاد با سر سعادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) 🔻کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام: ۰۹۳۶۸۱۹۲۸۹۹ (آقای حسن زاده) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔰 بازخوانی افکار و عملکرد منافقین دهه ۵۰ و ۶۰ در مشهد مقدس 🔸 در سی وششمین سالگرد شهید ترور حاج رضا شمقدری 📆 چهارشنبه ۸ بهمن ۹۹ ساعت ۱۹ 📌 مشهدمقدس، خیابان آیه الله شهید دکتر بهشتی۳۶، پلاک۱۰۹، دانشگاه شهید مطهری https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔰 نشست مجازی با موضوع آیت الله مصباح یزدی، مرزبان اندیشه اسلامی 🔸 سخنران: حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی مصباح یزدی (فرزند مرحوم علامه مصباح یزدی) 📆 چهارشنبه ۸ بهمن ۹۹ ساعت ١٩:٣٠ 🔻 لینک حضور: 📲 http://yun.ir/4xilr1 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
اگر در یک جامعه به مومن بشوند و در راهی بگذارند و علی رغم موانع آن راه را ادامه بدهند، تاثیر آن ها بر روی فرزندان، همسران، حتی برادران و پدرانشان یک و است. آنکه جوانان را می کند و در راه های گوناگون قرار می دهد، در درجه اول است. البته عوامل دیگر نقش دارند، نقش های زیادی هم دارند، اما از آن نقشها کمتر نیست، در مواردی بیشتر است. زن تنها خود به راه نمی رود، مردها را در آن راه می‌برد، در یک جامعه در این است. برگرفته از مجموعه بیانات مقام معظم رهبری در کتاب نقش و رسالت زن بستر تاثیر گذاری اجتماعی زنان انقلابی دغدغه مند sapp.ir/reyhaneyelabbayk
🍃🔰قوه قضائیه ایران اعلام کرده است که مهدی جهانگیری برادر معاون اول رئیس جمهور این کشور به اتهام "قاچاق حرفه‌ای ارز" به دو سال زندان، توقیف اموال و جزای نقدی محکوم شده است. غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضائیه ایران گفته است که به غیر از "قاچاق حرفه ای ارز" آقای جهانگیری در پرونده دیگری به اتهام "تحصیل مال ح نامشروع" محکوم شده است. آقای اسماعیلی گفته این حکم قطعی است. بر اساس اعلام قوه قضائیه ایران مهدی جهانگیری در پرونده "قاچاق حرفه ای ارز" به مبلغ ۶۰۷ هزار و صد یورو و ۱۰۸ هزار دلار به دو سال حبس، ضبط ارز و جزای نقدی چهار برابر بهای ریالی ارز قاچاق شده محکوم و در پرونده دیگری به اتهام "تحصیل مال نامشروع" به مبلغ بیش از ۴۵۶ میلیارد و ۲۱۶ میلیون و ۷۵۰ هزار ریال به تحمل دو سال حبس و رد مال محکوم شده است. مهدی جهانگیری سال ۱۳۹۶ به فاصله کوتاهی پس از شروع دوره دوم ریاست جمهوری حسن روحانی از سوی انقلاب اسلامی بازداشت شد https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃👌طرح های اشتغالزایی اجتماع محور بنیاد برکت 💠اینهم ذره ای ازکارهای حضرت آقا ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) با توجه به دغدغه های مقام معظم رهبری در حوزه ی اشتغال و اقتصاد مقاومتی، توجه ویژه ای به موضوع کارآفرینی و توانمندسازی اقتصادی دارد و تمرکز خود را روی این حوزه قرار داده است تا نتیجه ی فعالیت ها به اشتغال پایدار در مناطق محروم و روستاها منجر شود. طرح های آسمان، آفتاب و سحاب، از جمله فعالیت های بنیاد برکت وابسته به ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) در این حوزه ها هستند https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃👌ایجاد 2000 شغل توسط بنیاد برکت در قم https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌱 رتبه ۱۵ علمی جهانیم 🔹رتبه علمی ایران در جهان ۱۵ است و به گفته وزیر علوم این رتبه درحالی به دست آمده که رقابت‎هایی گاه نابرابر به سر می‎بریم. ایران در رقابت با دانشگاه‎های پیشرفته جهانی جزو ۲۰ کشور اول دنیاست. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
تحدیر (تند خوانی قرآن) جزء 28 قاری معتز آقایی 🍃حدود30 دقیقه باخدا 🍃💐🍃دور قرآن کریم هدیه به و۷۲تن یارصدیق ایشان ومادرمان ، حضرت مادرمکرمه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حضرت ✅جهت سرنگونی استکبارجهانی ✅ازبین رفتن صهیونیسم ✅ نجات قدس ازبحرتانهر ✅وظهورمنجی عالم بشریت https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽🍃👌دعای عهد .... این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی_عظم_البلا نماهنگ جدید ویژه دعای فرج ‎الهی عظم البلا با صدای دل نشین علی فانی این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🔰برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🌸 🌼اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه)🌼 🍃🌛خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده!🌜🍃 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🌸 🔰بهجت‌الدعاء، ص ٣۴٧ ( مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعمل‌های عبادی مورد توصیه حضرت قدس‌سره) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 💠 و درود خدا بر او فرمود: انسان زير زبان خود پنهان است. 📒 ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 💠 و درود خدا بر او فرمود: نابود شد كسي كه ارزش خود را ندانست. 📒 ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 💠 (مردي از امام درخواست اندرز كرد) و درود خدا بر او فرمود: از كسانی مباش كه بدون عمل صالح به آخرت اميدوار است، و توبه را با آرزوهای دراز به تاخير می اندازد، در دنيا چونان زاهدان سخن می گويد، اما در رفتار همانند دنياپرستان است، اگر نعمتها به او برسد سير نمی شود، و در محروميت قناعت ندارد، از آنچه به او رسيد شكرگزار نيست، و از آنچه مانده زياده طلب است، پرهيز می دهد اما خود پروا ندارد، به فرمانبرداری امر می كند اما خود فرمان نمی برد، نيكوكاران را دوست دارد، اما رفتارشان را ندارد، گناهكاران را دشمن دارد اما خود يكی از گناهكاران است، و با گناهان فراوان مرگ را دوست نمی دارد، اما در آنچه كه مرگ را ناخوشايند ساخت پافشاری دارد، اگر بيمار شود پشيمان می شود، و اگر تندرست باشد سرگرم خوشگذرانی هاست. در سلامت مغرور و در گرفتاری نا اميد است. اگر مصيبتی به او رسد به زاری خدا را می خواند اگر به گشايش دست يافت مغرورانه از خدا روی برمی گرداند، نفس به نيروی گمان ناروا بر او چيرگی دارد، و او با قدرت يقين بر نفس چيره نمی گردد، برای ديگران كه گناهی كمتر از او دارند نگران است و بيش از آنچه كه عمل كرده اميدوار است، اگر بی نياز گردد مست و مغرور شود، و اگر تهيدست گردد، مايوس و سست شود. چون كار كند در آن كوتاهي ورزد، و چون چيزی خواهد زياده روی نمايد، چون در برابر شهوت قرار گيرد گناه را برگزيده، توبه را به تاخير اندازد، و چون رنجی به او رسد از راه ملت اسلام دوری گزيند. عبرت آموزی را طرح می كند اما خود عبرت نمی گيرد، در پند دادن مبالغه می كند اما خود پندپذير نمی باشد، سخن بسيار می گويد، اما كردار خوب او اندك است. برای دنيای زودگذر تلاش و رقابت دارد اما برای آخرت جاويدان آسان می گذرد، سود را زيان، و زيان را سود می پندارد، از مرگ هراسناك است اما فرصت را از دست می دهد، گناه ديگری را بزرگ می شمارد، اما گناهان بزرگ خود را كوچك می پندارد، طاعت ديگران را كوچك و طاعت خود را بزرگ می داند، مردم را سرزنش می كند، اما خود را نكوهش نكرده با خود رياكارانه برخورد می كند، خوشگذرانی با سرمايه داران را بيشتر از ياد خدا با مستمندان دوست دارد، به نفع خود بر زيان ديگران حكم می كند اما هرگز به نفع ديگران، بر زيان خود حكم نخواهد كرد، ديگران را هدايت اما خود را گمراه می كند، ديگران از او اطاعت می كنند، و او مخالفت می ورزد، حق خود را به تمام می گيرد اما حق ديگران را به كمال نمی دهد، از غير خدا می ترسد اما از پروردگار خود نمی ترسد. (اگر در نهج البلاغه نبود جز اين حكمت، برای اندرزدادن كافی بود. اين سخن، حكمتی رسا، و عامل بينایی انسان آگاه، و عبرت آموز صاحب انديشه است) 📒 ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 💠 و درود خدا بر او فرمود: هر كس را پايانی است تلخ يا شيرين. 📒 ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 💠 و درود خدا بر او فرمود: آنچه روی می آورد، باز می گردد، و چيزی كه باز گردد گویی هرگز نبوده است. 📒 ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 💠 و درود خدا بر او فرمود: انسان شكيبا پيروزی را از دست نمی دهد هر چند روزگار آن طولانی شود. 📒 ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 💠 و درود خدا بر او فرمود: آن كس كه از كار مردمی خشنود باشد، چونان كسی است كه همراه آنان بوده، و هر كس كه به باطلی روی آورد، دو گناه بر عهده او باشد، گناه كردار باطل، و گناه خشنودی به كار باطل. 📒 ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 💠 و درود خدا بر او فرمود: عهد و پيمانها را پاس داريد به خصوص با وفاداران. 📒 ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
018.سهم روز هجدهم.mp3
4.11M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌷تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی وشهید ابومهدی المهندس 🔷 سهم روز هجدهم : از حکمت ۱۴۸ تا حکمت ۱۵۵
رمان مذهبی و بسیار زیبای با موضوع شهدای مدافع حرم 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 هرگونه نظر ، انتقاد و پیشنهادی رو می تونین به آیدی من و یا آیدی خانم فنودی انتقال بدین آیدی من : @bashohadatakarbala آیدی خانم فنودی : @fanoodi
💌 داستان عاشقانه و دنباله دار 💟 چند روزی گذشت. از محمد خبری نبود. نزدیک تحویل یکی از پروژه های گروهی دانشگاه بود. زحمت زیادی هم برایش کشیده بودیم و فقط تا پایان هفته فرصت داشتیم. بخشی از نتایج کار دست محمد بود و بچه ها نگران زحماتشان بودند. هیچ راهی برای دسترسی به محمد وجود نداشت، تا اینکه دو روز مانده به تحویل پروژه خودش به خانه ی ما زنگ زد : _ الو؟ + رضا جان سلام. محمدم. خوبی؟ _ سلام! کجایی؟؟؟ خوبی؟ + الحمدلله. من نرسیدم برگردم تهران کارای پروژه رو انجام بدم. فکرم پیش بچه هاست. شرمندت میشم ولی اگه ممکنه برو کلید خونه ی ما رو از همسایه ی سمت چپی مون بگیر. یه در قهوه ای بزرگه. من باهاشون هماهنگ میکنم که میری. وارد خونه که شدی کلید در ایوون زیر گلدون بزرگه ی کنار جاکفشیه. از در رفتی تو سمت چپت یه اتاقه که میز مطالعه مون اونجاست. کشوی میزو باز کنی همون رو ورقه های پروژه رو سنجاق کردم گذاشتم. فقط زحمت مرتب کردن نهاییش هم میفته گردنت. شرمندم. ایشالا برات جبران کنم. _ این چه حرفیه؟ باشه حتما میرم. اتفاقا بچه ها هم نگران پروژه بودن. راستی تسلیت میگم. غم آخرت باشه. + ممنون. خدا سایه ی پدرتو روی سرت حفظ کنه. راستی خواهرم میگفت اومده بودی دم در خونه. اگه کار واجبی داری بگو؟ _ کار واجب... نه... حالا بعدا درباره‌ش حرف میزنیم. + باشه داداش. پس من دیگه وقتتو نمیگیرم. بازم ممنونم ازت. خداحافظ. _ خداحافظ. باران نم نم می بارید. آماده شدم و به سمت خانه‌شان حرکت کردم. کلید را از همسایه گرفتم و در را باز کردم. بوی خاک باران خورده در حیاط پیچیده بود. وارد خانه شدم. همه چیز مرتب بود و سرجایش قرار داشت. دور تا دور سالن پشتی های قرمزی چیده شده بود که رویشان پارچه ی سفید سه گوش پهن بود. از جا لباسی کنار در یک چادر سفید گلدار آویزان بود. نگاهی به عکس پدر محمد انداختم. وارد اتاقی شدم که محمد گفته بود. کیف چرمی قهوه ای محمد که همیشه همراه خودش به دانشگاه می آورد کنار میز قرار داشت. یک کیف چرمی بنفش هم کنار کیف محمد بود. حدس زدم باید کیف فاطمه باشد. کشوی میز را باز کردم. برگه های محمد درست همان رو بود. آنها را برداشتم. چند ورق از سنجاق جدا شده بود. دانه دانه از کشو بیرونشان آوردم. حدود ده دوازده تایی می شد. مشغول مرتب کردن کاغذها بودم که ناگهان لابلای آنها چشمم به کاغذی افتاد که دستخط محمد نبود. برگه را بیرون آوردم و خواندم. معلوم بود که انتهای یک متن است. " ... و ما چون غباری در هوا معلق، دریغ از فهم حقیقت بادهایی که ما را به این سو و آن سو می برد. و نمیدانیم که هیچ چیز اتفاقی نیست. پس اگر چنان است که درد ها را تو می پسندی و زخم ها را تو میزنی، بی شک خود التیام دهنده و مرهمی. الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ... آنان که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرامش می یابد، آگاه باشید که دلها به یاد خدا آرامش می یابد. " برگه را پایین آوردم. احساس می کردم دستخط فاطمه است. خواستم بقیه ی متن را لابلای کاغذهای داخل کشو پیدا کنم. دستم را به سمت کشو دراز کردم، چند ثانیه مکث کردم و بدون اینکه چیزی بردارم در کشو را بستم. عذاب وجدان مانعم شده بود. محمد به من اعتماد کرده بود و من نباید از این اعتماد سوءاستفاده می کردم. اگر میدانست احساس من نسبت به خواهرش چگونه است هرگز از من درخواست نمی کرد به خانه‌شان بروم. آن برگه را همراه بقیه ی کاغذها با خودم با خانه آوردم و چندین و چند بار جملاتش را خواندم. "... و نمیدانیم که هیچ چیز اتفاقی نیست..." این جمله انگار حرف دل من بود که در قلم فاطمه جاری شده بود. آنقدر جملاتش را با خودم مرور کردم که از بر شدم... 🖊 نویسنده: فائزه ریاضی ❌کپی بدون‌ و نام‌ پیگردالهی دارد❌ @loveshq
💌 داستان عاشقانه و دنباله دار 💟 بعد از دو هفته محمد از شهرستان برگشت. دی ماه بود و به پایان ترم نزدیک می شدیم. از جزوه ها عقب افتاده بود. بخاطر اینکه کمکش کنم بعد از کلاس در کتابخانه باهم درس میخواندیم و رفع اشکال می کردیم. فشار درس ها زیاد بود. از طرفی غم از دست دادن پدربزرگش هم اذیتش می کرد. به همین خاطر درباره ی فاطمه حرفی نزدم تا فکرش بیش از این درگیر نشود. با نمرات به قول خودش ناپلئونی آن ترم را پاس کرد. پس از پایان ترم چند باری خواستم سر صحبت را باز کنم اما جرات نمی کردم. در این یک سالی که از دوستی‌مان می گذشت کم کم ظاهرم، طرز حرف زدنم، لباس پوشیدنم تحت تاثیر محمد قرار گرفته بود. طبق معمول یک روز با هم سر خاک شهدا رفتیم. هوا سرد شده بود. بعد از اینکه فاتحه خواندیم رو به من کرد و گفت : _ راستی رضا. من یادم رفت بپرسم. اون شبی که پدربزرگم فوت کرد اومده بودی خونه ی ما؟ خواهرم میگفت دوستت با یه رنوی سبز اومده بود کارت داشت تا صبحم سر کوچه تو ماشین خوابید. چیکارم داشتی؟ + راستش... اون شب یه مهمونی دعوت بودم. بخاطر اینکه زیر بار مشروب خوردن نرفتم با عموم بحثم شد. مجبور شدم از مهمونی بیام بیرون. خانوادمم خیلی شاکی شده بودن. جایی رو نداشتم برم. بی اختیار اومدم سمت خونه ی شما که خواهرت گفت نیستی. _ عجب... واقعاً شرایط سختی داری. ولی مطمئن باش خدا اجر کارتو بهت میده. سعی کردم از فرصت استفاده کنم و بحث را به سمت فاطمه سوق بدهم. گفتم : + راستی من نمیدونستم تو خواهر داری. فکر می کردم تک بچه ای. _ خب پیش نیومده بود چیزی بگم. فاطمه آبجی کوچیکه ی منه. وقتی پدرم شهید شد بچه بودیم. من ده سالم بود، فاطمه هم تازه می رفت کلاس اول. خیلی بابایی بود. از غصه ش شبی که فهمید شهید شده تشنج کرد. خدا خیلی رحم کرد که طوریش نشد. + خداروشکر. راستی من اون روز که رفتم از تو کشوی میز برگه هارو بردارم، یه ورقه لابلای پروژه ها بود. فکر کنم مال خواهرت باشه چون خط تو نیست. دستخط فاطمه را از کیفم بیرون آوردم و به محمد دادم. برگه را از من گرفت و خواند، خندید و گفت : _ آره. این دستخط خواهرمه. دلنوشته های خوبی داره. گاهی که برام میخونه واقعا بهش حسودی میکنم. اینو از بابام به ارث برده. لبخند زدم و سکوت کردم. سرد بود. دستهایم را توی جیبم کردم. حالا که حرف فاطمه به میان آمده بود دلم میخواست همه چیز را به او بگویم. اما از واکنش محمد میترسیدم. دلم نمیخواست دوستی ام با او خدشه دار شود. این بهترین رابطه ی دوستانه ای بود که در عمرم تجربه می کردم. به یک نقطه خیره شدم. مشغول فکر کردن بودم. نمیدانستم چه کنم. چطور سر حرف را باز کنم. چند دقیقه گذشت. ناگهان محمد دستش را جلوی چشمانم تکان داد و گفت : + الو... حواست کجاست؟ به چی فکر میکنی رفیق؟ سرم را بالا آوردم و نگاهش کردم و گفتم : _ محمد... من... میشه... یعنی میتونم... نتوانستم ادامه بدهم. کم آوردم و ساکت شدم. محمد از کلمات بی سر و سامانم فهمیده بود اتفاقی افتاده. گفت : + با من راحت باش. همونجور که من باهات راحتم. چی شده؟ گونه هایم گل انداخته بود. افکارم را سر و سامان دادم و گفتم : _ به نظرت من چه جور آدمیم؟ + خب این سوالت خیلی کلیه. ولی خلاصه‌شو بخوام بگم ، تو یه پسر مهربون و محکمی که برای ارزش هات می جنگی. از همون اول که رفتارت رو در مقابل آرمین دیدم خیلی چیزا درباره‌ت متوجه شدم. ولی وقتی تصمیم گرفتی ماشینتو دانشگاه نیاری تا بقیه فکر نکنن تو خیلی خاصی و از طبقه ی مرفه جامعه هستی، روت یه حساب ویژه باز کردم. بنظرم این کار خیلی مردونگی و جدیت میخواست. در کل از اینکه باهات دوستم احساس خوبی دارم. _ ممنون. منم همینطور. + خب حالا چی میخواستی بگی؟ اون همه فکر کردنت فقط برای پرسیدن نظر من درباره ی خودت که نبود؟ _ میشه یه قولی بدی؟ + چی؟ _ اینکه وقتی حرفامو زدم بازم سر دوستیت با من وایسی... لبخند زد و گفت : + چشم! دوباره چشمهایم را به زمین دوختم. چانه ام را توی شالگردنی که دور گردنم پیچیده بودم فرو بردم. با صدای آهسته گفتم : _ من اون دختری که عاشقش بودم رو پیدا کردم... 🖊 نویسنده: فائزه ریاضی ❌کپی بدون‌ و نام‌ پیگردالهی دارد❌ @loveshq