eitaa logo
این عمار
3.3هزار دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
23.3هزار ویدیو
653 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
مشتی... این‌رو‌همیشہ‌یادت‌باشھ! قول‌هایـے‌رو‌کہ هنگام‌ِطوفان‌بہ‌خد‌آمیدۍ هنگامِ‌آرامش‌ فراموش‌نکنۍ! این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
ݥــــَـــجݩــۅݩ أݪـځـــــُـــښینٍْ؏ 1.mp3
24.77M
•°🌱 غم مون چیه ؟! « » رو داریم♥️ پیشنهادی ویژه 👌👌👌👌 رزق شبانه🌙 این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
4_5920136522274702018.ogg
1.99M
اگر امشب نیستید؛ با شنیدن این صوت زیبا کربلایی شوید... و آن را به هر مشتاق کربلا هدیه کنید 🎙کربلایی سید رضا نریمانی 🌱دلم هوای تو کرده شه کربلایی چه می‌شود که بیایم حرم به مهمانی ... این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
‌‌‎‌*«🌻🌼»↯ • یه آقایے بود ڪه توے آخرین مداحیش گفتـــــ : [یعنے قسمتـــــ میشه منم شهید بشم تو سوریه؟] دقیقا بعد از اون مداحے رفت سوریه و شـــــهید شد. • • 🌿🕊 ♥️ َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک الفرج این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
▼حرف روز           چرا مالیات بر عایدی سرمایه؟! طرح مالیات بر عایدی سرمایه که کلیات آن در 5 خرداد سال جاری در مجلس به تصویب رسید، در حال طی کردن مراحل نهایی خود است ولیکن برخی نگرانی‌ها که غالباً به دلیل ناآشنایی با این طرح است، در جامعه به وجود آمده است. در رابطه با این طرح توجه به چند نکته ضروری است: نکات تحلیلی: 1- مالیات بر عایدی سرمایه انحصاراً شامل مسکن، خودرو، طلا و ارز می‌شود و به سایر کالاها تعلق نمی‌گیرد. در مورد دارایی‌های مذکور نیز میزان مصرف هر فرد مشمول مالیات بر عایدی نمی‌شود؛ یعنی بر اساس این قانون‌، دارا بودن یک عدد مسکن، یک عدد خودرو، تا 100 گرم طلا و تا دو هزار یورو یا معادل آن از ارزهای دیگر، برای هر فرد بالای 18 سال شامل مالیات بر عایدی سرمایه نمی‌شود. بدین ترتیب تقریباً 80 درصد مردم هرگز مشمول این نوع مالیات نمی‌شوند. این نوع مالیات در بیش از 180 کشور دنیا اخذ می‌شود. 2- افرادی که شغلشان در بازار، خریدوفروش است؛ مانند بنگاه‌داران مسکن و خودرو و یا طلافروشان، از این مالیات معاف هستند. ارث و موارد مشابه نیز از این مالیات معاف است. 3- هر نوع مالیاتی بر اساس هدفی اخذ می‌شود. مالیات بر عایدی سرمایه نه باهدف کسب درآمد دولت، بلکه باهدف جلوگیری از سوداگری و دلال‌بازی صورت می‌گیرد. 4- مالیات بر عایدی سرمایه از تلاطم سرمایه جلوگیری می‌کند و تأثیر مثبتی بر تورم دارد. به‌عنوان‌مثال، زمانی که فردی یک خودروی اضافه بر نیاز خود را خریداری می‌کند و در کمتر از یک سال قصد فروش آن را دارد، علاوه بر مالیات‌های جاری، باید 40 درصد از تفاوت قیمت خریدوفروش خودرو را به‌عنوان مالیات بر عایدی بپردازد. کاهش شدید سود دلالی در این بازار باعث می‌شود که میزان معاملات دلالی خودرو کاهش یابد و قیمت خودرو به قیمت واقعی برای مصرف‌کننده نزدیک شود. این موضوع در بازار مسکن تأثیرات بیشتری خواهد گذاشت. 5- بیشتر نگرانی مردم از دو موضوع ناشی می‌شود: اول اینکه نسبت به این موضوع شناخت کافی ندارند و تصور می‌کنند که دولت از همه معاملات آن‌ها مالیات خواهد گرفت و دوم اینکه نسبت به اجرای درست آن تردید دارند. نکته راهبردی: مالیات بر عایدی سرمایه یک گام به سمت اصلاح فرآیندهای اقتصادی جامعه است و منافع آن به‌طور غیرمستقیم به همه مردم می‌رسد؛ مزایایی مانند کاهش تورم، کاهش شکاف طبقاتی در جامعه، رشد بازارهای موازی به‌ویژه بورس و ثبات اقتصادی در جامعه. (نویسنده: علی کارگر
▼گزارش روز                                   جریان همیشه طلبکار! در 8 سال گذشته ناکارآمدی دولت برآمده از تفکر اصلاحات در فکر و عمل، فشار زیادی بر مردم وارد کرد و این موضوع باعث شد تا در دو انتخابات گذشته شکست سنگینی از رقیب سنتی خود بخورند. متأسفانه با این ناکارآمدی 8 ساله در فکر و عمل؛ برخی از سیاسیون اصلاح‌طلب هنوز به فهم درست هدایت نشده‌اند! گزاره خبری: 1- عبدالرضا فرجی‌راد‌، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین می‌گوید: «اگر ما نتوانیم مسئله برجام را حل کنیم، گرفتاری‌ها بیشتر هم خواهد شد؛ درنتیجه هرروز که بگذرد با مشکلات کارگری، کارمندی، معیشتی و... بیشتری روبه‌رو خواهیم شد. می‌توانیم نتیجه‌گیری کنیم که در قدم اول باید کاری کنیم تا دیپلماسی‌ای که در وین به کار می‌بریم، جواب بدهد». 2- ناصر قوامی نیز اظهار می‌دارد: «الآن مطالبه ما اصلاح‌طلبان باید اصلاح قانون اساسی و پیش از آن، اصلاح نحوه اصلاح قانون اساسی باشد. ما اصلاح‌طلب هستیم و مطالبه داریم؛ اما فرمان انجام اصلاح‌ را کسانی می‌توانند صادر کنند که قدرت دارند. مثلاً اگر قذافی 10 سال زودتر اصلاحات می‌کرد، شاید الآن بود یا حسنی مبارک در مصر اگر اصلاحات کرده بود، شاید الآن پسرش حکومت می‌کرد!» نکات تحلیلی: 1 – قرار گرفتن در جایگاه مطالبه گر به‌جای پاسخگوی عملکرد بودن، همواره سیاست فرار به جلوی اصلاح‌طلبان در دوران تصدی قدرت بوده است! 2- برخی از سیاسیون اصلاح‌طلب صرفاً یک ایده را در سر می‌پرورانند و فکر می‌کنند تنها راه پیشرفت کشور هم‌صدا شدن با غرب است. برای مثال در این روزها که جوانان کشورمان در حال تولید واکسن‌های ایرانی برای بیماری کووید 19 هستند و برخی از این واکسن‌ها به مرحله تزریق انسانی رسیده است، دکتر صادق زیباکلام به‌جای آنکه در تماس با متخصصان امر، از روند ساخت واکسن ایرانی علم پیدا کند، می‌گوید: «کشوری که نتوانسته یک دوچرخه بچگانه تولید و صادر کنه، چطوری واکسن کرونا تولید کنه و صادر هم بکنه؟». البته این ادبیات بیشتر نشان از خودباختگی برخی از روشنفکرنمایان دارد که توانمندی‌های داخلی را نمی‌بینند و چشم امید به دست بیگانه دارند. 3- اما سؤال مهمی که باید از حامیان این تفکر پرسید این است که آن‌ها چهار سال صبر کردند، جوبایدن در آمریکا به قدرت برسد، تا با او مذاکره کنند. هنوز که دولت بایدن نیز نه شروط ایران را برای بازگشت به برجام پذیرفته و نه تعهدی برای عدم خروج مجدد از آن داده است. بااین‌حال، اگر بایدن به برجام برگشت، اگر چهار سال آینده ترامپ قمارباز در آمریکا به قدرت رسید، ایده غرب‌گرایان داخلی برای کشورداری چه خواهد بود؟ این بار تورم چند صددرصدی بر کشور تحمیل خواهد شد؟! و چه کسی دوباره مقصر خروج احتمالی ترامپ از برجام معرفی خواهد شد؟ (نویسنده: فرهاد کوچک‌زاده
جزییات مشارکت در ۳۱ مرکز استان در انتخابات ۱۴۰۰ اعلام شد سخنگوی ستاد انتخابات کشور جزییات آماری مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را به تفکیک شهرستان‌های مرکز استان‌های کشور اعلام کرد.سید اسماعیل موسوی میزان مشارکت در ۳۱ شهرستان مرکز استان در کشور را به تفکیک اعلام کرد و گفت: بالاترین میزان مشارکت مربوط به شهرستان بیرجند در استان خراسان جنوبی با ۶۰.۱ درصد است و کمترین میزان مشارکت مربوط به شهرستان تهران در استان تهران با ۲۴.۱ درصد است.دبیر ستاد انتخابات کشور با یادآوری اینکه میزان کلی مشارکت در دوره سیزدهم انتخابات ریاست جمهوری ۴۸.۸ درصد بوده است، تصریح کرد: ۶ شهرستان شامل بیرجند، بجنورد، کرمان، بندر عباس، قم و ساری در این انتخابات، مشارکت بالای ۵۰ درصدی داشته اند
رئیس دیوان عدالت اداری گفت: به لطف خدا روز گذشته مراسم تکریم و معارفه روسای قدیم و جدید قوه قضائیه برگزار شد و الان بعد از ۴۲ سال از پیروزی انقلاب، شاهد هماهنگ‌ترین روسای سه قوه هستیم.حجت الاسلام و المسلمین محمد مصدق، رئیس دیوان عدالت اداری در نطق پیش از دستور نشست هیات عمومی گفت: با توجه به هماهنگی سران سه قوه و با توجه به توانایی آن‌ها مردم باید شاهد همدلی و تحول در کشور باشند تا وضعیت اقتصاد و معیشت هر چه سریع‌تر بهبود پیدا کند.رئیس دیوان عدالت اداری به سند تحول قضایی که از سوی ریاست محترم قبلی قوه قضائیه ابلاغ شده است اشاره کرد و گفت: با شناختی که از حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای اژه‌ای دارم ایشان هم با قدرت مضاعف‌تر براساس سند تحول قضایی پیش خواهند رفت و اقدامات موثری انجام خواهند داد
💌 واقع‌بینی، تنها شرط دینداری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تحدیر(تندخوانی)جزء27 حدود30دقیقه دورشانزدهم برای ظهور وسلامتی امام خامنه ای مدظله العالی ورفع مشکلات مسلمین https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی_عظم_البلا نماهنگ جدید ویژه دعای فرج ‎الهی عظم البلا با صدای دل نشین علی فانی این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽🍃👌دعای عهد .... این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🔰برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🌸 🌼اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه)🌼 🍃🌛خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده!🌜🍃 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🌸 🔰بهجت‌الدعاء، ص ٣۴٧ ( مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعمل‌های عبادی مورد توصیه حضرت قدس‌سره) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📣 ( پس از پایان جنـگ جمل در ۱۲ رجب سال ۳۶ هجری امام علیه السلام وارد کوفه شد، مردم به استقبال آمدند. آن حضرت وارد مسجد جامع شد، دو رکعت نماز خواند و سخنرانی طولانی ایراد فرمود که بخشی از آن این خطبه است.) 🔹پرهيز از آرزوهای طولانی و هواپرستی ♦️"ای مردم! همانا بر شما از دو چيز می ترسم: هواپرستی و آرزوهای طولانی. امّا پيروی از خواهش نفس، انسان را از حق باز می دارد و آرزوهای طولانی آخرت را از ياد می برد. آگاه باشيد! دنيا به سرعت پشت کرده و از آن جز باقيمانده اندکی از ظرف آبی که آن را خالی کرده باشند نمانده است. به هوش باشيد که آخرت به سوی ما می آيد. دنيا و آخرت هر يک فرزندانی دارند. بکوشيد از فرزندان آخرت باشيد، نه دنيا، زيرا در روز قيامت هر فرزندی به پدر و مادر خويش باز می گردد. امروز هنگام عمل است نه حسابرسی و فردا روز حسابرسی است نه عمل. می گويم: «حذّاء» به معنای شتابان و «جذّاء» به معنای بريده از نيک و بد است، که برخی نقل کرده اند." 📜 ، ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📣 ( پس از جنگ صفین در سال ۳۷ هجری در کوفه ایراد فرمود) 🔹پرهيز از حيله و نيرنگ ♦️ای مردم! وفا همراه راستی است که سپری محکم تر و نگهدارنده تر از آن سراغ ندارم. آن کس که از بازگشت خود به قيامت آگاه باشد خيانت و نيرنگ ندارد. امّا امروز در محيط و زمانه ای زندگی می کنيم که بيشتر مردم حيله و نيرنگ را زيرکی می پندارند و افراد جاهل آنان را اهل تدبير می خوانند. چگونه فکر می کنند؟ خدا بکشد آنها را، چه بسا شخصی تمام پيش آمدهای آينده را می داند و راه های مکر و حيله را می شناسد، ولی امر و نهی پروردگار مانع اوست و با اينکه قدرت انجام آن را دارد آن را به روشنی رها می سازد، امّا آن کس که از گناه و مخالفت با دين پروا ندارد از فرصت ها برای نيرنگ بازی استفاده می کند. 📜 ، ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📣 ( آنگاه که شعار خوارج را شنید که می گویند "لا حکم الا لله" در سال ۳۸ هجری در مسجد کوفه فرمود:) 🔹ضرورت حكومت ♦️سخن حقّی است که از آن اراده باطل شد، آری درست است فرمانی جز فرمان خدا نيست، ولی اينها می گويند زمامداری جز برای خدا نيست، در حالیکه مردم به زمامداری نيک يا بد نيازمندند، تا مؤمنان در سايه حکومت به کار خود مشغول و کافران هم بهره مند شوند و مردم در استقرار حکومت زندگی کنند، به وسيله حکومت بيت المال جمع آوری می گردد و به کمک آن با دشمنان می توان مبارزه کرد. جادّه ها أمن و امان و حقّ ضعيفان از نيرومندان گرفته می شود. نيکوکاران در رفاه و از دست بدکاران، در امان می باشند. [در روايت ديگری آمده؛ چون سخن آنان را درباره حکميّت شنيد فرمود:] منتظر حکم خدا درباره شما هستم. [و نيز فرمود:] امّا در حکومت پاکان، پرهيزکار به خوبی انجام وظيفه می کند، ولی در حکومت بدکاران، ناپاک از آن بهره مند می شود تا مدّتش سرآيد و مرگش فرا رسد. 📜 ، ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📣 ( پس از شنیدن تهاجم یکی از افسران معاویه، نعمان بن بشیر به عین تمر، سرزمین آباد قسمت غربی فرات و کوتاهی کوفیان در سال ۳۹ هجری در کوفه فرمود:) 1⃣ نكوهش كوفيان ♦️ گرفتار کسانی شده ام که چون امر می کنم فرمان نمی برند و چون آنها را فرا می خوانم اجابت نمی کنند. ای مردم بی اصل و ريشه! در ياری پروردگارتان برای چه در انتظاريد؟ آيا دينی نداريد که شما را گرد آورد؟ و يا غيرتی که شما را به خشم وادارد؟ 2⃣ علل شكست و نابودی كوفيان ♦️ "در ميان شما به پاخاسته فرياد می کشم و عاجزانه از شما ياری می خواهم، امّا به سخنان من گوش نمی سپاريد و فرمان مرا اطاعت نمی کنيد، تا آنکه پيامدهای ناگوار آشکار شد. نه با شما می توان انتقام خونی را گرفت و نه با کمک شما می توان به هدف رسيد. شما را به ياری برادرانتان می خوانم، مانند شتری که از درد بنالد ناله و فرياد سر می دهيد و يا همانند حيوانی که پشت آن زخم باشد، حرکتی نمی کنيد. تنها گروه اندکی به سوی من آمدند که آنها نيز ناتوان و مضطرب بودند، «گويا آنها را به سوی مرگ می کشانند، و مرگ را با چشمانشان می نگرند». می گويم: «متذائب» يعنی مضطرب، از «تَذاءَ بَتِ الرّيح» يعنی وزش باد گوناگون و مضطرب گشت، و ذئب گرگ را ذئب ناميدند، چون در رفتن اضطراب دارد." 📜 ، ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(21).mp3
2.43M
🔈 ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌷تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس 🔷 سهم روز صد و هفتاد و هشتم : خطبه ۴۲ تا خطبه ۳۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمانی از عاشقانه های شهدا این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
یه کم فکر کردم که چی میخواد بگه مثلا.گفتم: _درمورد امین؟ من من کرد و گفت: _به امین هم مربوط میشه.بخاطر همین میخوام در حضور امین بگم. نشستم.اونم نشست.گفت: _من امین رو مدت زیادی نبود که میشناختم ولی ده ساله که با محمد دوستم....نمیدونم چطوری بگم.....فکر نمیکردم گفتنش اینقدر سخت باشه. فهمیدم چی میخواد بگه... اول میخواستم برم ولی بعد گفتم بهتره یک بار برای همیشه تموم بشه.چیزی نگفتم.صبر کردم تا خودش بگه.بالاخره گفت: _من از محمد خواسته بودم که درمورد من با شما صحبت کنه.اما محمد گفت شما حتی نمیخواین درموردش فکر کنید....اما این مساله برای من مهمه.بخاطر همین از پدرتون اجازه گرفتم که با خودتون صحبت کنم. عجب!!پس بابا بهش اجازه داده.😕وقتی دید چیزی نمیگم،گفت: _شما کلا به ازدواج فکر نمیکنین یا به من نمیخواین فکر کنین؟😔 تا اون موقع چیزی نگفته بودم.به مزار امین نگاه میکردم.گفتم: _چرا اینجا؟ -برای اینکه از امین خواستم کمکم کنه.😔👣 سؤالی و با اخم نگاهش کردم...😟😠 به مزار امین نگاه میکرد.متوجه نگاه سنگین من شد.سرشو آورد بالا.به من نگاهی کرد.دوباره به مزار امین نگاه کرد. زیر نگاه سنگین من داشت عرق میریخت.گفت: _اگه اجازه بدید در این مورد بعدا توضیح میدم. بلند شدم.گفتم: _نیازی به توضیح نیست. برگشتم که برم،سریع اومد جلوم.سرش پایین بود.گفت: _ولی من به جواب سؤالم نیاز دارم. یه کم فکر کردم که اصلا سؤالش چی بود.گفت: _میشه به من فکر کنید؟ -نه. از صراحتم تعجب کرد.😟همونجوری ایستاده بود که رفتم. رفتم خونه... بابا چیزی نگفت.منم چیزی نگفتم.حتما خود پسره به بابا گفته که من چی گفتم. حدود یک ماه بعد بابا گفت: _خانواده موحد اصرار دارن حضوری صحبت کنیم.😊 گفتم: _نظر من برای شما مهم هست؟😒 بابا گفت:_آره -من نمیخوام حتی بیان خاستگاری.😔 -میگم بدون گل و شیرینی به عنوان مهمانی بیان.😕 -جواب من منفیه.😒 -بذار بیان صحبت کنیم بعد بگو نه.😐 -وقت تلف کردنه.😔 بلند شدم برم تو اتاقم.بابا گفت: _زهرا،اجازه بده بیان،بعد بگو نه. به چشمهای بابا نگاه کردم.دوست داشت موافقت کنم.بخاطر بابا گفتم: _...باشه.😒 بغض داشتم... اشکم داشت جاری میشد.سریع رفتم توی اتاقم. اشکهام میریخت روی صورتم.به عکس امین نگاه کردم.گفتم: _داری کمکش میکنی؟..😒چرا؟..پس من چی؟..😢 نظر من مهم نیست؟...مگه نگفتی هر کی به دلم نشست؟من ازش خوشم نمیاد،مهمه برات؟من فقط از تو خوشم میاد،مهمه برات؟😭 داغ دلم تازه شده بود... حتی فکر کردن به اینکه کسی جای امین باشه هم خیلی سخت تر از اون چیزی بود که فکرشو میکردم. برای آخر هفته قرار مهمانی گذاشتن.آقای موحد با پدر و مادر و خواهراش بودن.چون مثلا مهمانی بود سینی چایی رو هم من نیاوردم.تمام مدت ساکت بودم و سرم پایین بود. قبلا که خواستگار میومد مختصری براندازش میکردم تا ببینم اصلا از ظاهرش خوشم میاد یا نه.ولی اینبار چون جوابم منفی بود حتی دلیلی برای برانداز کردن آقای موحد هم نداشتم.😕😒 علی بیشتر از شرایط کاری آقای موحد میپرسید. وقتی فهمید کارش با محمد یه کم فرق داره و مأموریت هاش و تره،چهره ش در هم شد.😠 بعد از صحبت های معمول گفتن ما بریم تو حیاط🌳⛲️ صحبت کنیم. تابستان بود... ادامه دارد.. 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ اولین اثــر از؛ ✍ این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
بعد از صحبت های معمول گفتن ما بریم تو حیاط صحبت کنیم.... تابستان بود.هوا خیلی خوب بود. روی تخت نشستیم. سرم پایین بود و حرفی برای گفتن نداشتم.اما در عوض آقای موحد معلوم بود هم حرف زیادی برای گفتن داره هم خجالتی نیست و راحت میتونه حرف بزنه. بعد از یه کم توضیح در مورد خودش، گفت: _حتی نمیخواین سعی کنین منو بشناسین؟😊 گفتم: _نیازی نمیبینم.😒 -من نمیخوام جای امین رو برای شما بگیرم.میدونم نمیتونم.فقط میخوام منم جایی هر چند کوچیک تو زندگی شما داشته باشم.حتی اگه بتونید یک درصد از اون حسی که به امین داشتین به من داشته باشین برای من کافیه.😊 -شما خیلی راحت میتونید با کسی ازدواج کنید که بهتون علاقه داشته باشه.😔 -من ترجیح میدم با کسی زندگی کنم که من نسبت بهش همچین حسی داشته باشم.😊🙈 از حرفش تعجب کردم. -شما مگه چقدر منو میشناسید؟؟!!!!😟😳 -خیلی بیشتر از اون چیزی که شما فکر میکنید.😊 محکم گفتم: _من نمیخوام بهش فکر کنم😐 سکوت کرد.گفتم: _من برای زندگی با شما مناسب نیستم. من ترجیح میدم بقیه ی عمرمو تنها بگذرونم. بلند شدم و گفتم: _بهتره این موضوع رو همینجا تمومش کنید.😒 رفتم سمت پله ها.بدون اینکه برگردم گفتم: _دیگه بریم داخل. از سه تا پله دو تا شو رفتم.منتظر شدم که بیاد.خیلی طول کشید تا اومد.در که باز شد،همه نگاه ها برگشت سمت ما.از چهره ما همه چیز مشخص بود. بیشتر از همه چهره علی نظرمو جلب کرد،نفس راحتی کشید. وقتی همه رفتن،بابا اومد تو اتاقم.روی مبل نشست و به من نگاه کرد. -زهرا😒 نگاهش کردم. -درموردش فکر کن.😒 قلبم تیر کشید.گفتم: _بابا،چرا شما مرحله به مرحله پیش میرید؟چرا اصرار دارید من ازدواج کنم؟😔 بابا من امین رو دارم.خیلی هم دوسش دارم.💔👣 بعد چند لحظه سکوت گفت: _سید وحید پسر خوبیه.من سال هاست میشناسمش.خودشو،پدرشو.اونم تو رو میشناسه.بهت علاقه داره.میتونه خوشبختت کنه.😒 بابغض گفتم: _خوشبخت؟!!😢 نفس غمگینی کشیدم. -منم فکر میکنم پسر خوبی باشه.حقشه تو زندگی خوشبخت باشه ولی من نمیتونم کسی رو خوشبخت کنم.😞😢 -دخترم نگو نمیتونم.تو نمیخوای وگرنه اگه بخوای مطمئنم که میتونی،خدا هم کمکت میکنه.😊 مدت ها بود از کلمه نمیتونم استفاده نکرده بودم.بابا بلند شد.رفت سمت در.به من نگاه کرد.گفت: _درموردش فکر میکنی؟😊 گفتم: _....چشم....ولی شاید خیلی طول بکشه. پسر مردم رو امیدوار نکنید.😒 بابا لبخند زد و رفت...😊 ولی من گریه کردم،😭خیلی.نماز خوندم. دعا کردم.از خدا کمک خواستم. هر چقدر هم که میگذشت حس من به امین و اون پسر تغییر نمیکرد. اینقدر ذهنم مشغول نامحرم باشه.😣رفتم پیش بابا نشستم. گفتم: _بابا،من درمورد حرفهای شما فکر کردم. بابا نگاهم کرد. -هنوز همه ی قلب من مال امینه.من نمیخوام به کس دیگه ای فکر کنم.شاید بعدا بتونم ولی الان نمیخوام.😣😞 بابغض حرف میزدم.بابا چیزی نگفت.منم رفتم تو اتاقم. دیگه کسی درمورد آقای موحد حرفی نمیزد.فکر کردم دیگه همه چیز تموم شده. احساس کردم... ادامه دارد.. 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ اولین اثــر از؛ ✍ این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
احساس کردم راحت شدم.. سه هفته بعد تولد من☺️🎂 بود.همه بودن. وقتی خواستیم کیک رو بیاریم،بابا گفت: _صبر کنید.😊☝️ همه تعجب کردیم.😳😟😟😳😳محمد به بابا گفت: _منتظر کسی هستین؟!!😟 بابا چیزی نگفت.صدای زنگ در اومد.بابا بلند شد.قبل از اینکه درو باز کنه به من و مامان گفت: _چادر بپوشید.😊 چون من و مامان نداشتیم راحت بودیم.سریع بلند شدم، و و پوشیدم.محمد با تعجب گفت: _مگه کیه؟!!😳 🇮🇷آقای موحد🇮🇷 با یه دسته گل 💐تو چارچوب در ظاهر شد.با بابا روبوسی کرد.همه تعجب کردن.ظاهرا فقط بابا میدونست.وقتی با همه احوالپرسی کرد، بدون اینکه به من ،گفت: _سلام. همه به من نگاه کردن. بدون اینکه با لحن سردی گفتم: _سلام. دسته گل💐 رو جلوی من رو میز گذاشت.بابا تعارفش کرد که بشینه.همه نشستن ولی من هنوز ایستاده بودم.بابا گفت: _زهرا بشین. دوست داشتم برم تو اتاقم.🙁ولی نشستم.بعد از بازکردن کادو ها،آقای موحد از بابا اجازه گرفت که هدیه شو به من بده.بابا هم اجازه داد.از رفتار بابا تعجب کردم و ناراحت شدم.😳😒آقای موحد هدیه ای🎁 از کیفی💼 که همراهش بود درآورد.بلند شد و سمت من گرفت.ولی من دوست نداشتم هدیه شو قبول کنم.وقتی دید نمیگیرم،روی میز گذاشت و رفت سر جای خودش نشست. هیچکس حتی بچه ها هم نگفتن که بازش کنم.🙁😒 بعد از شام آقای موحد رفت... تمام مدت فقط بابا و محمد باهاش صحبت میکردن. وقتی همه رفتن،منم رفتم تو اتاقم. ناراحت بودم.😔میخواستم نماز بخونم. بعد نماز روی سجاده نشسته بودم.بابا اومد تو اتاق.به بابا . هدیه ی آقای موحد رو روی میز تحریرم گذاشت.بابغض گفتم: _چرا بابا؟!😢 بابا چیزی نگفت و رفت. فردای اون شب بیرون بودم... بابا با من تماس گرفت و گفت برم مزار امین.وقتی رسیدم،بابا کنار مزار امین🇮🇷🌷 نشسته بود.ناراحت بودم.😒سلام کردم و رو به روش نشستم.بعد از اینکه برای امین فاتحه خوندم، بابا گفت: _تا حالا هیچ وقت بهت نگفتم با کی ازدواج کن،با کی ازدواج نکن.فقط بهت میگفتم بذار بیان خاستگاری،بشناس شون،اگه خوشت نیومد بگو نه،درسته؟☝️ گفتم: _درسته.😔 -ولی بهت گفتم وحید پسر خوبیه.میتونه خوشبختت کنه.بهت توصیه کردم باهاش ازدواج کنی.کمکت کردم بشناسیش، درسته؟☝️ -درسته.😔 -ولی تو گفتی جز امین نمیخوای به کس دیگه ای فکر کنی،درسته؟☝️ -درسته.😔 به مزار امین نگاه کرد.گفت: _دیدی امین.من هر کاری از دستم بر میومد کردم که به خواسته تو عمل کرده باشم.😒خودش نمیخواد.نمیتونم مجبورش کنم.خودت میدونی و زهرا.😒 لحن بابا ناراحت بود. همیشه برام بود باباومامان رو ناراحت نکنم.اشکم جاری شد.گفتم: _بابا!!😭 نگاهم کرد.چند دقیقه نگاهم کرد.بعد به مزار امین نگاه کرد و گفت: _بار سنگینی رو دوشم گذاشتی.😒 گفتم: _من بار سنگینی هستم برای شما؟!!😭😥 گفت: _امین دو روز قبل از شهادتش با من تماس گرفت،گفت هر وقت خاستگار خوبی برای زهرا اومد که میدونستید خوشبختش میکنه،به زهرا کمک کنید تا باهاش ازدواج کنه....😒کار وحید ، ،ولی خودش مرده.میتونه کنه.ولی تو حتی بهش فکر کنی... زهرا.. دخترم..من میکنم.میفهمم چه حالی داری.من میشناسمت.تو وقتی به یکی دل ببندی دیگه ازش دل نمیکنی مگه اینکه عمدا گناهی مرتکب بشه.منم نمیگم از امین دل بکن.تو قلبت اونقدر بزرگ هست که بتونی کس دیگه ای رو هم دوست داشته باشی.😒❣ -بابا..شما که میدونید....😢😥 -آره..من میدونم..تو برگشتی بخاطر امین..ولی زندگی کن بخاطر خودت،نه من،نه مادرت،نه امین..بخاطر خودت... بذار کسی که بهت آرامش میده کنارت باشه،نه تو خیال و خاطراتت.😒 بابا رفت.من موندم و امین...😢👣 امینی که تو خیالم بود،امینی که تو خاطراتم بود.ولی من به این خیال و خاطرات دل خوش بودم.خیلی گریه کردم.😣😭 به امین گفتم دلم برات تنگ شده..😭زندگی بدون تو خیلی خیلی سخت تر از اون چیزیه که فکر میکردم....😭من نمیخوام باباومامان ازم ناراحت باشن.. نمیخوام بخاطر من ناراحت باشن.. امین..خودت یه کاری کن بدون دلخوری تمومش کنن...😭من فقط تو رو میخوام.. این حرفها ناراحتم میکنه...قبلا که ناراحت نبودن من برات مهم بود...یه کاریش بکن امین.😭 دو هفته بعد مادر آقای موحد اومد خونه مون.... قبلا چندبار با دخترهاش تو مجالس مذهبی که خونه مون بود،دیده بودمشون ولی فقط میدونستم مادر دوست محمده. چون پسر مجرد داشت خیلی رسمی باهاشون برخورد میکردم.😊 اون روز خیلی ناراحت بود. میگفت:... ادامه دارد.. 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ اولین اثــر از؛ ✍ این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
🧡| 🕰| گفتم: اگر در ڪربلا بودم تا پای جان برای حسین <؏> تلاش میکردم ـ ـ ـ ـ🍁] گفت: یڪ حسین زنده داریم نامش مهدی <عج> است تا حالا برای او چه کرده ای؟ سڪوت ڪردم ـ ـ ـ🍂] .عجل.لولیک.الفرج این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
🦋 جاده‌هایِ مجازی است..؛ لطفا کمربند ایمانتان را محکم ببندید..! این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2