eitaa logo
این عمار
3.4هزار دنبال‌کننده
29.1هزار عکس
23.5هزار ویدیو
678 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
📎رئیسی: از بانیان وضع موجود استفاده نمی‌کنیم 🔸رئیس‌جمهور گفت: در مناطق مختلف کشور از جمله لرستان نیازمند راه‌اندازی صنایع تبدیلی هستیم تا از خام‌فروشی جلوگیری کرده و ارزش افزوده زیادی برای کشاورزان تأمین شود و در این زمینه مسئولین مربوطه موظف هستند حمایت‌ها و پشتیبانی لازم را به عمل آورند. دیروز جمعه (19 آذر) استان لرستان در یازدهمین سفر رئیس‌جمهوری میزبان آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی و همچنین برخی اعضای کابینه بود. رئیسی در بدو ورود به فرودگاه خرم‌آباد مورد استقبال مسئولان لرستان از جمله نماینده ولی‌فقیه در استان، استاندار، برخی نمایندگان مردم لرستان در مجلس شورای اسلامی و مدیران لشکری و نظامی قرار گرفت. وزرای همراه نیز به‌عنوان نماینده معین رئیس‌جمهور به شهرستان‌های استان رفتند که سفر وزیر صنعت، معدن و تجارت به شهرستان بروجرد، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به شهرستان‌های ازنا و دورود، معاون توسعه روستایی و مناطق محروم به شهرستان الیگودرز، وزیر جهاد کشاورزی به شهرستان‌های سلسله و دلفان، وزیر ورزش و جوانان به شهرستان‌های کوهدشت و رومشکان و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز به شهرستان پلدختر از جمله برنامه کاری سفر هیئت دولت به لرستان بود. همچنین وزیر راه و شهرسازی نیز که روز پنجشنبه وارد لرستان شده بود ،دیروز برنامه‌هایی در خرم‌آباد داشت. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
📎مذاکرات فعلی با گذشته که نقد دادند و نسیه گرفتندتفاوت دارد 🔸خطیب جمعه تهران گفت: پیام مذاکره این است که دولت مردمی و ولایی به دنبال تعامل حکیمانه و باعزت با همه دنیاست، اما این مذاکره با گذشته تفاوت دارد که نقد دادند و نسیه گرفتند و نتیجه برد ـ باخت بود. آیت‌الله کاظم صدیقی در خطبه‌های نماز جمعه تهران که در مصلای امام خمینی(ره) برگزار شد، با اشاره به دغدغه‌مند بودن قوای سه‌گانه گفت: در مقابل، مسئولان ما هم مردمی دارند که در تاریخ مثل آنها وجود نداشته، لذا ادارات و مسئولان ما در سازمان‌های دولتی مراقب باشند که نکند مردم را تحقیر کنند. به گزارش فارس، امام جمعه موقت تهران افزود: نکند جلوی میز قاضی فردی احساس شخصیت نکند و یا در اداره آب و برق و شهرداری‌ها وقتی کسی می‌رود، دائم نگران باشد که به او اهانت می‌شود و یا حرفش را نمی‌شنوند. وی با تبریک روز میلاد حضرت زینب کبری(س) و روز ‌پرستار، ابراز داشت:‌ پرستاری از دیدگاه روایات و سیره ائمه(ع) و نیز گفته‌های امام(ره) و بزرگان ما جایگاه عظیمی دارد. آیت‌الله صدیقی بیان داشت: امام می‌فرمودند؛ شغل ‌پرستاری در ردیف برترین عبادت‌ها و بر فراز عبادت‌های درجه اول است؛ مرحوم علامه طباطبایی(ره) نیز که شخصیت‌هایی مانند شهید مطهری و علامه جوادی آملی از تربیت‌شدگان او هستند، می‌گفت حاضرم 70 سال عبادتم را با یک شب‌پرستاری در راه خدا معامله کنم. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
📎اعتراف آمریکا به زخمی‌شدن ده‌ها سرباز در حمله موشکی ایران به عین‌الاسد 🔸ارتش آمریکا که تاکنون حاضر نبود تا خسارت سنگین حملات موشکی ایران به پایگاه عین‌الاسد آمریکا در عراق را پذیرد، اینک با اعطای این مدال به ۳۹ مصدوم دیگر موافقت کرده است. در این رابطه شبکه خبری «سی‌بی‌اس»، گزارش داد ارتش آمریکا که پیش از این برای کوچک نشان دادن ابعاد حمله موشکی ایران به پایگاه عین‌الاسد از اعطای مدال به ده‌ها سرباز زخمی در این حمله خودداری کرده بود اکنون با اعطای این مدال‌ها به تعداد بیشتری از مصدومان این حمله موافقت کرده است. یک سخنگوی ارتش آمریکا در بیانیه‌ای به شبکه خبری سی‌بی‌اس گفت که واحد منابع انسانی ارتش که مسئولیت اعطای این مدال‌ها را به‌عهده دارد اسامی ۳۹ سرباز مصدوم دیگر برای دریافت این جایزه را تأیید کرده است. این شبکه خبری افزود حمله موشکی ایران به پایگاه نیروهای آمریکایی در عراق، «عظیم‌ترین حمله موشکی به نیروهای آمریکایی در تاریخ» بود که چند روز بعد از ترور سردار «قاسم سلیمانی»، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شماری از همراهان ایشان در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی بغداد رخ افتاد. در آن حمله پایگاه عین‌الاسد را توسط ۱۱ کلاهک جنگی که هر کدام ۱۶۰۰ پوند وزن داشتند با خاک یکسان کرد. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔹رادیو فردا: ✅ وضعیت خزانه ایران در دولت رئیسی بهتر شده است همزمان با عملیات روانی غرب و غربگرایان برای ضعیف‌نمایی موضع ایران در مذاکرات، ارگان رسمی سازمان سیا اذعان کرد: افزایش درآمدهای صادراتی، موجب اعتماد به نفس بیشتر ایران شده است. وب‌سایت رادیو فردا در تحلیلی، ضمن اذعان به اینکه «درآمد صادرات غیرنفتی ایران افزایش یافته است»، نوشت: دیپلمات‌های ایرانی در وین این روزها در هتل‌های پنج‌ستاره مواضعی سخت و حداکثری اتخاذ می‌کنند و هم زمان همکارانشان در تهران به سرعت مشغول گسترش برنامه هسته‌ای هستند. مقامات غربی نگران‌اند که تا چند ماه دیگر جمهوری اسلامی در آستانه هسته‌ای شدن قرار بگیرد. سعید قاسمی‌نژاد از عناصر ضدانقلاب فراری و از طرفداران علنی تحریم ایران در این تحلیل می‌نویسد: بخشی از اعتماد به نفس جمهوری اسلامی در شاخ و شانه کشیدن در مذاکرات نتیجه بهتر شدن وضع خزانه دولت رئیسی است. برای مثال رسانه‌های ایرانی به نقل از مقامات جمهوری اسلامی اعلام می‌کنند صادرات غیرنفتی جمهوری اسلامی طی هفت ماه نخست سال ۱۴۰۰ به ۲۷ میلیارد دلار رسید و رشدی ۴۷ درصدی نسبت به سال قبل داشته است. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔹اصفهانی‌ها برای نزول باران دست به آسمان شدند https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔹به خیر گذشت ! https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔹روح عطوفت در پرستاران https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"چگونه یک دختر بچه می شود؟ / نحوه شهادت آیت الله " https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔰فردا پرستاران با رهبر انقلاب دیدار می‎کنند 🔹به مناسبت ایام ولادت با سعادت حضرت زینب(س) و روز پرستار، جمعی از پرستاران و خانواده شهدای سلامت صبح یکشنبه با رهبر انقلاب دیدار خواهند کرد. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
24.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کریم استاد معتز آقایی حدود۳۰دقیقه دور بیست ویکم وسلامتی امام خامنه ای مدظله العالی ورفع مشکلات مسلمین https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽🍃👌دعای عهد .... این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🔰برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🌸 🌼اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه)🌼 🍃🌛خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده!🌜🍃 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🌸 🔰بهجت‌الدعاء، ص ٣۴٧ ( مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعمل‌های عبادی مورد توصیه حضرت قدس‌سره) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ ✅ ختم در ۱۹۲ روز 🌷تقدیم به ارواح پاک و مطهر همه شهدا از صدر اسلام تا کنون 🔷 سهم روز صد و سی ام (۱۴۰۰/۹/۲۰) 🔻خطبه ۱۶۵
🌹 سهم : خطبه ۱۶۵ ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 1⃣ شگفتی آفرينش انواع پرندگان ♦️خداوند پديده های شگفتی از جانداران حرکت کننده و بی جان، برخی ساکن و آرام، بعضی حرکت کننده و بی قرار، آفريده است و شواهد و نمونه هايی از لطافت صنعت گری و قدرت عظيم خويش بپاداشته، چندان که تمام انديشه ها را به اعتراف واداشته و سر به فرمان او نهاده اند و درگوش های ما بانگ براهين يکتايی او پيچيده است. آن گونه که پرندگانِ گوناگون را بيافريد و آنان را در شکاف های زمين و رخنه درّه ها و فراز کوه ها مسکن داد. با بال های متفاوت و شکل و هيأت های گوناگون که زمام آنها به دست اوست، پرندگانی که با بال های خود در لابلای جوّ گسترده و فضای پهناور پرواز می کنند. آنها را از ديار نيستی در شکل و ظاهری شگفت آور بيافريد و استخوان هاشان را از درون در مفصل های پوشيده از گوشت به هم پيوند داد. برخی از پرندگان را که جثّه سنگين داشتند از بالا رفتن و پروازهای بلند و دور بازداشت، آن گونه که آرام و سنگين در نزديکی زمين بال می زنند. پرندگان را با لطافت قدرتش و دقّت صنعتش، در رنگ های گوناگون، با زيبايیِ خاصّی رنگ آميزی کرد، گروهی از آنها را تنها با يک رنگ بياراست که رنگ ديگری در آن راه ندارد؛ دسته ای ديگر را در رنگ مخالف آن فروبرد، جز اطراف گردنشان که چونان طوقی آويخته، مخالف رنگ اندامشان است. 2⃣ شگفتيهای آفرينش طاووس ♦️و از شگفت انگيزترين پرندگان در آفرينش، طاووس است که آن را در استوارترين شکل موزون بيافريد و رنگ های پر و بالش را به نيکوترين رنگ ها بياراست. با بال های زيبا که پرهای آن به روی يکديگر انباشته و دُم کشيده اش که چون به سوی مادّه پيش می رود، آن را چونان چتری گشوده و بر سر خود سايبان می سازد، گويا بادبان کشتی است که ناخدا آن را برافراشته است. طاووس به رنگ های زيبای خود می نازد و خوشحال و خرامان دُم زيبايش را به اين سو و آن سو می چرخاند و سوی مادّه می تازد، چون خروس می پرد و چون حيوانِ نرِ مستِ شهوت، با جفت خويش می آميزد، اين حقيقت را از روی مشاهده می گويم، نه چون کسی که بر اساس نقل ضعيفی سخن بگويد. اگر کسی خيال کند، باردار شدن طاووس به وسيله قطرات اشکی است که در اطراف چشم نر حلقه زده و طاووس مادّه آن را می نوشد آنگاه بدون آميزش با همين اشک ها تخم گذاری می کند، افسانه بی اساس است، ولی شگفت تر از آن نيست که می گويند، زاغ نر، طعمه به منقار ماده می گذارد، که همين عامل باردار شدن زاغ است!. گويا نی های پر طاووس چونان شانه هايی است که از نقره ساخته و گِردی های شگفت انگيز آفتاب گونه که به پرهای اوست از زر ناب و پاره های زَبَرجد بافته شده است. اگر رنگ های پرهای طاووس را به روييدنی های زمين تشبيه کنی، خواهی گفت دسته گُلی است که از شکوفه های رنگارنگ گل های بهاری فراهم آمده است و اگر آن را با پارچه های پوشيدنی همانندسازی، پس چون پارچه های زيبای پرنقش و نگار يا پرده های رنگارنگ يَمَن است و اگر آن را با زيورآلات مقايسه کنی، چون نگين های رنگارنگی است که در نواری از نقره با جواهرات زینت داده شده است. 3⃣ روانشناسی حيوانی طاووس ♦️طاووس، چون به خود بالنده مغرور راه می رود، دُم و بال های زيبايش را برانداز می کند، پس با توجّه به زيبايی جامه و رنگ های گوناگون پر و بالش قهقهه سر می دهد، امّا چون نگاهش به پاهای او می افتد، بانگی برآورد که گويا گريان است، فرياد می زند گويا که دادخواه است و گواه صادق دردی است که در درون دارد، زيرا پاهای طاووس چونان ساق خروس دورگه (هندی و پارسی) باريک و زشت و در يک سویِ ساقِ پايش ناخنکی مخفی روييد است. ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم : خطبه ۱۶۵ ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 4⃣ شگفتی رنگ آمیزی پرهای طاووس ♦️بر فراز گردن طاووس به جای يال، کاکلی سبز رنگ و پر نقش و نگار روييده و برآمدگی گردنش چونان آفتابه ای نفيس و نگارين است و از گلوگاه تا روی شکمش به زيبايی وَسْمِه يمانی رنگ آميزی شده، يا چون پارچه حرير بَرّاق يا آيينه ای شفّاف که پرده بر روی آن افکندند. در اطراف گردنش گويا چادری سياه افکنده که چون رنگ آن شاداب و بسيار می باشد، می پنداری با رنگ سبز تندی در هم آميخته است، در کنار شکاف گوش طاووس، خطی است باريک، مانند سَرِ قلم به سفيدی گل بابونه که در کنار سياهی آن جلوه خاصّی دارد. کمتر رنگی می توان يافت که طاووس از آن در اندامش نداشته باشد يا با شفّافيّت و صيقل فراوان و زرق و برق جامه اش آن را جلای برتری نداده باشد. طاووس چونان شکوفه های پراکنده ای است که باران بهار و گرمای آفتاب را در پرورش آن نقش چندانی نيست و شگفت آور آن که هر چند گاهی از پوشش پرهای زيبا بيرون می آيد و تن عريان می کند، پرهای او پياپی فرو می ريزند و از نو می رويند، پرهای طاووس چونان برگ خزان رسيده می ريزند و دوباره رشد می کنند و به هم می پيوندند تا ديگر بار شکل و رنگ زيبای گذشته خود را باز می يابد، بی آنکه ميان پرهای نو و ريخته شده تفاوتی وجود داشته باشد يا رنگی جابجا برويد. اگر در تماشای يکی از پرهای طاووس دقّت کنی، لحظه ای به سرخی گل و لحظه ای ديگر به سبزی زَبَرجَد و گاه به زردی زر ناب جلوه می کند. 5⃣ عجز انسان از درك حقائق موجود در پديده ها ♦️راستی! هوش های ژرف انديش و عقل های پُرتلاش، چگونه اين همه از حقايق موجود در پديده ها را می توانند درک کنند؟ و چگونه گفتار توصيف گران، به نظم کشيدن اين همه زيبايی را بيان توانند کرد؟ و در درک کمترين اندام طاووس، گمان ها از شناخت درمانده و زبان ها از ستودن آن در کام مانده اند. پس ستايش خداوندی را سزاست که عقل ها را از توصيف پديده ای که برابر ديدگان جلوه گرند ناتوان ساخت، پديده محدودی که او را با ترکيب پيکری پرنقش و نگار، با رنگ ها و مرزهای مشخّص می شناسد، باز هم از توصيف فشرده اش زبان ها عاجز و از وصف واقعی آن درمانده اند. (حال چگونه خدا را می توانند درک کنند؟) ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم : خطبه ۱۶۵ ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 6⃣ شگفتی آفرينش جانداران كوچک ♦️پاک و برتر است خدايی که در اندام مورچه و مگس ريز، پاها پديد آورد و جانداران بزرگتر از آنها، از ماهيان دريا و پيلان عظيم الجثّه را نيز آفريد و بر خود لازم شمرد، که هيچ کالبد جانداری را وانگذارد و به درستی اداره اش نمايد، جز آن که ميعادگاهش را مرگ و پايان راهش را نيستی قرار داد. 7⃣ وصف ويژگيهای بهشت ♦️ اگر با چشم دل به آنچه که از بهشت برای تو وصف کرده اند بنگری، از آنچه در دنياست دل می کنی، هر چند شگفتی آور و زيبا باشد و از خواهش های نفسانی و خوشی های زندگانی و منظره های آراسته و زيبای آن کناره می گيری و اگر فکرت را به درختان بهشتی مشغول داری که شاخه هايشان همواره به هم می خورند و ريشه های آن در توده های مشک پنهان و در ساحل جويباران بهشت قرار گرفته، آبياری می گردند و خوشه هايی از لؤلؤ آبدار به شاخه های کوچک و بزرگ درختان آويخته و ميوه های گوناگونی که از درون غلاف ها و پوشش ها سر بيرون کرده اند، سرگردان و حيرت زده می گردی. شاخه های پر ميوه بهشت که بدون زحمتی خم شده در دسترس قرار گيرند، تا چيننده آن هر گاه که خواهد برچينَد، مهمانداران بهشت، گِرد ساکنان آن و پيرامون کاخ هايشان در گَردشند و آنان را با عَسَل های پاکيزه و شراب های گوارا پذيرايی کنند. آنها کسانی هستند که همواره از کرامت الهی بهره مندند تا آنگاه که در سرای ثابت خويش فرود آيند و از نقل و انتقال سفرها آسوده گردند. ای شنونده! اگر دل خود را به منظره های زيبايی که در بهشت به آن می رسی مشغول داری، روح تو با اشتياق فراوان به آن سامان پرواز خواهد کرد و از اين مجلس من، با شتاب به همسايگی اهل قبور خواهی شتافت. خداوند با لطف خود، من و شما را از کسانی قرار دهد که با دل و جان برای رسيدن به جايگاه نيکان تلاش می کنند. ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (2).mp3
17.35M
🔈 ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌷 تقدیم به ارواح پاک و مطهر همه شهدا از صدر اسلام تا کنون 🔷 سهم روز صد وسی ام : ختم نهج البلاغه، خطبه ۱۶۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"آیا منم با این همه گناه، میتونم یار امام زمان عج باشم؟!" https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
رمانی از عاشقانه های شهدا https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
قسمت 18 : فصل پنجم: جهاد سازندگی جهاد سازندگی تازه تاسیس شده بود. تمام جوانهایی که دلشان برای انقلاب می تپید راهی شدند. مجید شرع پسند، حمید احدی، علی میرزایی )شهید علی میزایی که در عملیات والفجر مقدماتی به عنوان فرمانده گروهان یاسر در فکه به شهادت رسید)و سه نفر دیگر خودشان را به جهاد کرج رساندند و تقاضا کردند که آنها هم برای این سازندگی کاری انجام دهند. جهاد موافقت کرد و دستور کار برای یکی از روستاهای محروم نزدیک طالقان صادر شد. حمید دوست و همکلاسی علی میرزایی بود همدیگر را که دیدند، میرزایی از هدفش گفت و حمید تصمیم گرفت که با آنها همراه شود. شب به محسن چیذری و امیر چیذری پسر دایی هایش که هر دو از مبارزان راه انقلاب بودند، هم خبر داد. آنها هم خودشان را رسانند. صبح روز بعد هشت جوان با نیتی بسیار با ارزش، با یک لندرور، بسوی مقصدی مقدس راه افتادند همه خوشحال و راضی بودند. چنان با هم می گفتند و می خندیدند، مثل این بود که بزرگترین پاداش ها را گرفته اند. مخصوصا جاده سرسبز زیبای اواخر خردادماه سال ۵۹ جان تازه ای به آنها می داد و از آن لذت می بردند. بالاخره ماشین از جاده اصلی طالقان وارد جاده ای موقتی که کره ای ها برای نصب دکل برق کشیده بودند شد و بسوی روستا رفت. از دور روستای گراب را دیدند که در دامنه ی کوه آرمیده بود. روستا کوچک بود و آرام با خانه های کاه گلی که کنار هم منظره ی دلپذیری از دور به آنها نشان می داد. بوی علف های تازه و خاک در فضا پیچیده بود، و شاخه ای از رودخانه ی طالقان از کنار آن می گذشت. حمید با چشمانش به دنبال باغ های سرسبز می گشت ولی از باغ خبری نبود! فقط تعدادی درخت گردو و بید در کنار رودخانه روییده بود. همه از سکوت و هوای روستا به وجد آمده بودند. لندرور کنار مدرسه ای که مال سپاه دانش بود ایستاد، و بچه ها پیاده شدند. راننده بدون تامل می خواست برگردد زیرا از کرج تا روستا پنج ساعت در راه بوده و باید همین راه را بر می گشت، پس گفت: “من باید برم کاری ندارید؟” میرزایی گفت: “برو به سلامت”، راننده در حالیکه سرو ته می کرد گفت: “من دارم میرم خانمهای جهاد رو بیارم، اگه چیزی لازم دارین بگین من فردا براتون بیارم.” میرزایی دستش را بلند کرد و گفت: ” برو یاعلی”. مدرسه چهار تا کلاس داشت. حمید دست بکار شد، نیمکت ها را در انباری روی هم جمع کرد. یک اتاق را برای خودشان، یک اتاق را برای خانمها و یکی را به آشپزخانه اختصاص داد. همه جا را تمیز کردند. فردا لندرور خانم ها را که شش نفر بودند، آورد. آقایان برای سازندگی و خانم ها برای آموزش کار را شروع کردند. حمید و امیر دور روستا را گشتند و با بعضی از مردم آنجا صحبت کردند، هدفشان این بود تا ببیند چه کارهایی می توانند برای آنها انجام دهند. حمید مرتب یاداشت بر می داشت تا چیزی از قلم نیفتد. مجید شرع پسند و علی میرزایی بیشتر به کار فرهنگی رسیدگی می کردند و خانم ها در مسجد برای زنان روستا کلاس گذاشته بودند تا راهنمای آنها در همه امور باشند، از جمله بهداشت خانواده. چند روز بعد یک ماشین از جهاد آمد و برای بچه ها آرد آورد بچه ها دویدند و هر کدام یک کیسه آرد را به دوش گرفتند و ماشین را خالی کردند علی میرزایی لیست مصالح لازم را به راننده داد تا بتوانند برای مردم محروم روستا کاری بکنند. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
قسمت 19 : آرد ها را به زنان روستایی دادند تا برایشان نان بپزند. غروب که شد بوی نان تازه تمام فضا را گرفته بود و بچه ها که همه خسته و گرسنه بودند، با اشتها و لذت نان تازه را با ماست خوردند. حمید و امیر به کار بنایی وارد بودند. حمام روستا بصورت خزینه ای بود و با بوته و چوب گرم میشد. حمید دوش ها را کمی پایین تر از خزینه نصب کرد تا آب به راحتی در لوله ها بگردد، و بعد از خزینه لوله کشی کردند و به دوش ها وصل کردند و سر خزینه ها بستند تا کسی نتواند وارد آن شود. حمید داخل اتاقک حمام را سیمان کاری کرد و آنرا آماده استفاده ساخت. شبی که کار حمام تمام شد همه خوشحال بودند. با نان تنوری و ماست تازه و خوارک مرغ برای خودشان جشن گرفتند، و خود را برای کار لوله کشی آب در آنجا آماده کردند. چشمه آب در بالای روستا و در میان دره ای سر سبز روان بود. آنها بالای تپه منبع را کار کذاشتند تا بر روستا مسلط باشد. حالا کار سختی در پیش داشتند و آن لوله کشی از چشمه تا منبع آب بود که دویست مترفاصله داشت. حمید از نظر قوای بدنی خیلی قوی بود، قد بلند و چهار شانه. موهایش را بلند می کرد و اینجا که سخت مشغول کار بود مجبور می شد گهگاهی آنرا عقب بزند که باعث شوخی و خنده با دوستانش می شد و کار را برایشان آسانتر می کرد. آنها باید بیست و شش لوله را تا بالای کوه می بردند. برای بردن هر قطعه سنگین به چند نفر نیاز بود. بچه ها مشغول بودند. امیر و محسن یک طرف آنرا گرفتند و حمید که قوی تر بود یک طرف دیگر را… حمید یک یا علی گفت و راه افتادند. کار بسیار مشکلی بود ولی آنها با علاقه انجام می دادند و ابراز خستگی هم نمی کردند. حالا باید در قسمت هایی که زمین خاکی بود کانال بکَنند و لوله ها را کار بگذارند. در جاهای صخره ای هم لوله ها از روی زمین کار می گذاشتند. بچه ها سیمانهای سنگین را کول گرفتند و تا چشمه بردند کنار آنجا گودالی کَندند و آنرا سیمان کردند و روی آنرا پوشاندند. از منبع تا روستا شصت و پنج متر فاصله بود که آنها باید لوله کشی می کردند تا آب به روستا برسد. در فاصله های مختلف شش شیر آب نصب کردند که زنان روستا از آنها استفاده کنند. کار بعدی جمع آوری زباله ها و درست کردن محلی برای ریختن و آتش زدن آن بود قبال مردم زباله ها را توی جوی آب و گوشه و کنار روستا می ریختند. چند روز از تابستان مانده بود که این کار سخت با موفقیت تمام شد و آنها توانستند به آن روستای محروم سر و سامانی بدهند. با وجود خستگی زیاد باز هم همت کردند و مدرسه را هم رنگ زند و سپس آنرا تمیز کردند و میز و نیمکت ها را چیدند. کار که تمام شد وقت رفتن رسید. وسایلشان را جمع کردند وآماده ی برگشت شدند. همه ی آن شیر مردان با خوشحالی از کاری که کرده بودند دوباره سوار ماشین شدند و به کرج بر گشتند. راضی و سر حال در راه می خندیدند و شوخی می کردند. حمید بلافاصله خودش را برای ماموریتی دیگر آماده کرد و این بار با امیر و جواد برای کمک به روستای دیگری نزدیک کرج رفتند. حدود سه هفته هم آنجا مشغول ساختن یک مدرسه شد. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
قسمت 20 : بعد از باز گشت احساس می کرد که از خانواده اش خیلی دور شده است. پس چند روزی را در خانه ماند و تمام وقتش را با خانواده، مخصوصا مادر گذراند. در کار ها به او کمک می کرد گاهی با اصرار ظرف می شُست، خرید خانه را انجام می داد و با پدر به درد دل و گفتگو می نشست. شبها هم با علی و مجید و عمویش دور هم می نشستند و تا پاسی از شب رفته بذله گویی می کردند و می خندیدند. یکشب که با مجید صحبتشان گرم شده بود از او پرسید: “مجید هدفت تو زندگی چیه؟”مجید از آرزوهایش و اینکه چه می خواهد حرف زد. حمید بعد از اینکه خوب گوش کرد به او گفت: “ببین داداش توی زندگی هیچ کس راضی نیست. تو فکر کن از یک تا ده اگر کسی یک باشه دلش می خواد دو بشه و وقتی دو شد سه رو می خواد و بعدی و بعدی وقتی ده شد می بینه از همان یک هم بدتره. باید سعی کنی جایگاهت رو در زندگی پیدا کنی و گرنه همیشه به دنبال پوچی باید بدوی. از دورن خودتو بساز بیرون هیچ خبری نیست.” مجید می گوید: » از این گونه حرفها گاهی با من می زد ومن در کنار او مثل جواد و بیشتر دوستانش مرید بودیم چون او زیاد اهل گفتن نبود هروقت چیزی از این باب به من می گفت به جان و دل می پذیرفتم. گهکاهی می دیدم که با جواد و بعضی از دوستان مخصوصش بحث عرفانی می کند. من یا از آن سر در نمی آوردم و یا توجه نمی کردم. ولی بعدا فهمیدم که او چه انسان استثنایی بوده و افسوس می خورم که نتوانستم از وجودش بیشتر استفاده ببرم. صدای تلخ جنگ به گوش رسید. با روحیه ای که مادر در حمید می شناخت غم دنیایی را در دلش کاشتند و آتشی در دورنش روشن شد که هرگز خاموش نگشت. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
‌دفـاع‌مقدس‌بچـه‌های‌ما‌میرفتن‌ شـناسنامه‌‌هاشون‌دستڪاری‌میکردن‌تا بتـوانند‌به‌جبهه‌بـروند🙃♥️ اما‌حالـا…! ما‌سن‌بهانه‌میڪنیم‌و‌میگـیم‌هنوز‌برای دفاع‌از‌حق حضور‌در‌جنگ‌نرم انجام‌دستورات‌خدا بچه‌ایم(:😞💔 "📛" https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
💥 ‏+یہ‌اسـتاد‌داشتیم،مۍ‌گفت: _اگہ‌‌درس‌مۍ‌خونید‌بگین‌برا‌ امام‌زمان‌(؏ــج) اگہ‌مہارٺ‌ڪسب‌مۍ‌ڪنید‌نیتـتوݩ باشہ‌براۍ‌مفیـد‌بودن‌تـ‌و‌دولـت‌ "امام‌زماݩ‌(عج)" اگہ‌ورزش‌مۍڪنید‌آمادگـے‌براۍ دوییـدݩ‌توحڪومت‌‌ڪریمہ‌آقابآشہ... اینجورۍ‌میـشـیـم‌‌ ↴ ســ‌رباز‌قبل‌از‌ظہور‌❤️ https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─