eitaa logo
این عمار
3.3هزار دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
23.3هزار ویدیو
655 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌈امیدآفرینی ⚡️💫امیدی منطقی به شرط انتخابی انقلابی 👌می‌توانیم طی هشت سال یک کشور صنعتی شویم! 🔰«ابراهیم رزاقی» استاد برجسته علم اقتصاد با ابراز گلایه از سیاست‌های اقتصادی دولت و حرکت آن در مسیر اقتصاد لیبرالی که منجر به افزایش فشارها بر زندگی مردم شده است، افزود: ✅ «تردید ندارم که اگر از پس انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده و روی کار بیاید، بسیاری از کشور حل می‌شود و اصلاً دور از ذهن نیست که ظرف هشت سال ایران به کشوری صنعتی تبدیل شود». https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔹 چرا ترامپ خود را از «مکانیسم ماشه» محروم کرد؟ ✅«علی طیب‌نیا» وزیر اقتصاد دولت اول روحانی با مثبت ارزیابی کردن اقدامات بانک مرکزی در دوره تحریم‌های حداکثری آمریکا، گفت: «در دوره خروج آمریکا از برجام یک سؤال این بود که چرا با خروج از برجام خود را از امتیاز استفاده از مکانیسم ماشه محروم می‌کنند، بعدها معلوم شد که فکر می‌کردند تحریم‌ها خیلی زود اقتصاد ایران را درهم می‌شکند. انصافاً تلاش‌های بانک مرکزی جلوی این اتفاق را گرفت». https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻🌺نماهنگ شب میلاد ☀️میلاد امام حسین علیه السلام مبارک. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
صدا ۰۰۲_sd-۲.m4a
2.26M
☘️کارشناس سیاسی ؛ استادرجبعلی بازیاد حساسیت و مختصات انتخابات 1400 (4) تاثیر پذیری این انتخابات از انتخابات امریکا برنامه ریزی نطام سلطه قبل انتخابات و بعد انتخابات https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
صدا ۰۰۲_sd--۱.m4a
1.46M
☘️کارشناس سیاسی ؛ استادرجبعلی بازیاد حساسیت و مختصات انتخابات 1400 (5) پایان 8سال دولت و تعدد کاندیداها و یک فرصت 8 ساله برای یک جریان سیاسی https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
صدا ۰۰۲_sd-۰.m4a
997.4K
☘️کارشناس سیاسی ؛ استادرجبعلی بازیاد حساسیت و مختصات انتخابات 1400 (6) اولین انتخابات ریاست جمهوری در چله دوم انقلاب و نسبت دولت با بیانیه گام دوم و تمدن سازی اسلامی https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🎊💞 📚حضرت آیت‌الله شبیری فرمودند: 👈 چند سالی بود که معنی و تفسیر آیه 73 سوره زمر مرا بخود مشغول نموده بود. 🌹(وَ سِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَی الْجَنَّةِ زُمَرا|(زمر73ً ). 👈یعنی مومنین را به سمت بهشت می کشند . 👈از خود پرسیدم چرا گفته شده به سمت بهشت میکشند!! 👈تمام کتب و تفاسیر مختلف را دیدم نتیجه ای حاصل نشد تا اینکه به روایتی از امام صادق علیه السلام در بحارالانوار برخورد نمودم .که می فرماید: 🌸مومنین و دوستان سید الشهدا (ع) در روز حساب از خدا می خواهند قبل از ورود به بهشت مولایشان حسین را ملاقات نمایند. ☘️امام به دیدار محبان می آید . این ملاقات بسیار طولانی می شود. 🌸امام_صادق(ع) می فرماید: 🌹هردو طرف غرق تماشا هستند و هیچکدام چشم بر نمی دارند نه امام محبان خود را رها می کند نه دوستان سید الشهدا از مولای خود دل بر می دارند. 🌸ملاقات آنقدر طولانی می شود که خداوند به مأموران بهشت می فرماید این مومنین و دوستان حسینم را به طرف بهشت بکشید تا ملاقات پایان یابد. 🌷یا ابا عبدالله🌷 تصویر قشنگی ست که در صحنه ی محشر ... ما دور حسینیم و بهشت است که مات است... 🌺اللهم ارزُقنا🌺 🌹فرا رسیدن ماه شعبان ماه پیامبر مهربانی ها مبارک باد. ✅«تنها»، «ماهی» که، «شهادت» ندارد، «شعبان» است، و، «تنها»، «ماهی» که، «تولّد» ندارد «محرّم» است، این، یعنی، 🥀«حسین»، محور «شادی و غم» است. 💞مــیلاد ســـلطان عــــــشق امام حسین علیه السلام،حضرت ابوالفضل العباس و حضرت سیدالساجدین و مولای عاشقان مهدی موعود تبریک و تهنیت باد. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تحدیر(تندخوانی)جزء18 حدود30دقیقه دورسیزدهم برای ظهور وسلامتی امام خامنه ای مدظله العالی ورفع مشکلات مسلمین https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽🍃👌دعای عهد .... این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی_عظم_البلا نماهنگ جدید ویژه دعای فرج ‎الهی عظم البلا با صدای دل نشین علی فانی این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🔰برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🌸 🌼اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه)🌼 🍃🌛خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده!🌜🍃 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🌸 🔰بهجت‌الدعاء، ص ٣۴٧ ( مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعمل‌های عبادی مورد توصیه حضرت قدس‌سره) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
100مرتبه
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 📜 نامه به فرمانداران شهرها درباره وقت نماز 🔹وقت های نماز پنجگانه 🔻پس از ياد خدا و درود! نماز ظهر را با مردم وقتی بخوانيد كه آفتاب به طرف مغرب رفته، سايه آن به اندازه ديوار آغل بز گسترده شود، و نماز عصر را با مردم هنگامی بخوانيد كه خورشيد سفيد و جلوه دارد، و پاره ای از روز مانده كه تا غروب می توان دو فرسخ راه را پيمود. و نماز مغرب را با مردم زمانی بخوانيد كه روزه دار افطار، و حاجی از عرفات به سوی منی كوچ می كند. و نماز عشاء را با مردم وقتی بخوانيد كه شفق پنهان می گردد و يك سوم از شب بگذرد و نماز صبح را با مردم هنگامی بخوانيد كه شخص چهره همراه خويش را بشناسد، و در نماز جماعت در حد ناتوان آنان نماز بگذاريد، و فتنه گر مباشيد. 📜 ، ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 📜 نامه به ماموران ماليات 🔹اخلاق اجتماعی كارگزاران اقتصادی 🔻 از بنده خدا علی اميرمومنان به كارگزاران جمع آوری ماليات. پس از ياد خدا و درود، همانا كسی که از روز قيامت نترسد، زاد و توشه ای از پيش نخواهد فرستاد. بدانيد! مسووليتی را كه به عهده گرفته ايد اندك اما پاداش آن فراوان است، اگر برای آنچه كه خدا نهی كرد 《مانند ستمكاری و دشمنی》، كيفری نبود، برای رسيدن به پاداش در ترك آن نيز عذری وجود نداشت، در روابط خود با مردم انصاف داشته باشيد، و در برآوردن نيازهايشان شكيبا باشيد همانا شما خزانه داران مردم، و نمايندگان ملت، و سفيران پيشوايان هستيد، هرگز كسی را از نيازمندی او باز نداريد، و از خواسته های مشروعش محروم نسازيد، و برای گرفتن ماليات از مردم، لباسهای تابستانی يا زمستانی، و مركب سواری، و برده كاری او را نفروشيد، و برای گرفتن درهمی، كسی را با تازيانه نزنيد، و به مال كسی نمازگزار باشد، يا غير مسلمانی كه در پناه اسلام است ، دست درازی نكنيد، جز اسب يا اسلحه ای كه برای تجاوز به مسلمانها بكار گرفته می شود، زيرا برای مسلمان جايز نيست آنها را در اختيار دشمنان اسلام بگذارد، تا نيرومندتر از سپاه اسلام گردند. از پند دادن به نفس خويش هيچ گونه كوتاهی نداشته، و از خوش رفتاری با سپاهيان، و كمك به رعايا، و تقويت دين خدا، غفلت نكنيد، و از آنچه در راه خدا بر شما واجب است انجام دهيد، همانا خدای سبحان از ما و شما خواسته است كه در شكرگزاری كوشا بوده، و با تمام قدرت او را ياری كنيم، (و نيرویی جز از جانب خدا نيست.) 📜 ، ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
سهم روز شصت و هشتم.mp3
2.98M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌷تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس 🔷 سهم روز شصت‌و هشتم: نامه ۵۲ و نامه ۵۱
رمان مذهبی و بسیار زیبای با موضوع شهدای وطن سربازان گمنام امام زمان (عج)
🌹 تاثیر صحبت کمیل انقدر زیاد بود که دیگر سمانه لب به اعتراض باز نکرد. با صدای گوشی کمیل نگاهش از سمانه گرفت و جواب داد ــ الو زنداداش ــ..... ــ خب صبر کنید بیام برسونمتون ــ ... ــ مطمئنید محسن میاد؟ ــ ... ــ دستتون درد نکنه،علی یارتون تماس را قطع کرد و گوشی را در جیب اور کتش گذاشت. ــ چیزی شده؟ ــ نه زنداداش بود،گفت خریداشون تموم شده،ثریا خانم زنگ زده به محسن بیاد دنبالشون سمانه دستانش را مشت کرد و در دل کلی غر به جان آن سه نفر زدکه می دانستند از تنها ماندن با کمیل شرم می کرد اما او را تنها گذاشتند. ــ سمانه خانم ــ بله ــ بریم خرید لباس؟نه من نه شما لباس نخریدیم ــ نه ممنون من فردا با دخترا میام کمیل اخمی کرد و گفت: ــ چرا دوست ندارید با من خرید کنید؟ ــ من همچین حرفی نزدم،فقط اینکه شما نمیزارید خریدامو حساب کنم اینجوری راحت نیستم کمیل خندید و گفت: ــ باشه هر کی خودش خیرداشو حساب میکنه.خوبه؟ ــ خوبه در پاساژ قدم می زدند و به لباس ها نگاهی می انداختند،کمیل بیشتر از اینکه حواسش به لباس ها باشد،مواظب سمانه بود که در شلوغی پاساژ کسی با او برخورد نکند. سمانه به مانتویی اشاره کرد و گفت: ــ این چطوره؟ کمیل تا می خواست جواب بدهد،نگاهش به دو پسری که در مغازه بودند و به سمانه خیره شده بودند ،افتاد. اخمی کرد و گفت: ــ مناسب مراسم نیست سمانه که متوجه نگاه های خشمگین کمیل با آن دو پسر شد حرفی نزد، و به بقیه ویترین ها نگاهی انداخت. سمانه نگاهی به مغازه ی نسبتا بزرگی انداخت ،نگاهی به مغازه انداخت همه چیز سفید بود،حدس می زد که مغازه مخصوص لباس های مراسم عروسی و عقد باشد. ــ بریم اینجا؟ کمیل نگاهی به مغازه انداخت اسمش را زمزمه کرد: ــ ساقدوش،بریم وارد مغازه شدند،سمانه سلامی کرد،دختری که موهایش در صورتش پخش شده بودند،سرش را بالا آورد و سلامی کرد،اما با دیدن سمانه حیرت زده گفت: ــ سمانه تویی؟ ــ وای یاسمن تو اینجا چیکار میکنی در عرض چند ثانیه در آغوش هم فرو رفتند. ــ وای دختر دلم برات تنگ شده ــ منم همینطور،تو اینجا چیکار میکنی؟مگه نرفتی اصفهان یاسمن اهی کشید و گفت: ــ طلاق گرفتم ــ وای چی میگی تو؟ ــ بیخیال دختر تو اینجا چیکار میکنی،این آقا کیه؟ سمانه که حضور کمیل را فراموش کرده بود ،لبخندی زد و گفت : ــ یاسمن دوستم،کمیل نامزدم کمیل خوشبختمی گفت،یاسمن جوابش را داد و دوباره سمانه را در آغوش گرفت. ــ عزیز دلم ،مبارکت باشه، ــ ممنون فدات شم،اومدم برا خرید لباس عقد ــ آخ جون بیا خودم آمادت میکنم دست سمانه را کشید و به طرف رگال های لباس برد،و همچنان با ذوق تعریف می کرد: ــ یادته میگفتیم تورو هچکس نمیگیره میمونی رو دستمون بلند خندید و موهایش را که پریشان بیرون ریخته بودند را مرتب کرد. سمانه را به داخل پرو برد و چند دست لباس به او داد. ... 🌸 این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
🌹 با کمک یاسمن همه ی خرید هارا از همان مغازه تهیه کرده بود،در پرو چادرش را مرتب کرد و خارج شد. یاسمن با دیدن سمانه گفت: ــ سمانه باور کن نمیخواستم بگیرم ها ،ولی شوهرت به زور حساب کرد سمانه چشم غره ای به کمیل رفت. بعد از تحویل خریدها ،و تشکر از یاسمن از مغازه خارج شدند. سمانه به طرف کمیل چرخید و گفت: ــ چرا حساب کردید؟ ــ چه اشکال داره ــ قرارمون این نبود ــ ما قراری نداشتیم سمانه به سمت مغازه ای مردانه قدم برداشت و گفت: ــ مشکلی نیست،پس لباسای شمارو خودم حساب میکنم کمیل بلند خندید،سمانه با تعجب پرسید: ــ حرف من کجاش خنده داشت؟ ــ خنده نداشت فقط اینکه ــ اینکه چی؟ ــ من لباس خریدم ــ چـــــــی؟ ــ اونشب با دوستم رفتم خریدم سمانه یا عصبانیت گفت: ــ شما منو سرکار گذاشتید؟ ــ نه فقط یکم شوخی کردم ــ ولی شما سرکارم گذاشتید. کمیل به سمت در خروجی قدم برداشت و آرام خندید. ــ گفتم که شوخی بود،الانم دیر نشده شام نخوردیم ،شما شامو حساب کنید. ــ نه پول شام کمتر از خریدا میشه به ماشین رسیدند کمیل در را برای سمانه باز کرد و گفت: ــ قول میدم زیاد سفارش بدم که هم اندازه پول لباسا بشه سمانه سوار شد کمیل در را بست و خوش هم سوار شد. ــ آقا کمیل من به خانوادم نگفتم که دیر میکنم ــ من وقتی تو پرو بودید با آقا محمود تماس گرفتم ،بهش گفتم که کمی دیر میکنیم سمانه سری تکان داد و نگاهش را به بیرون دوخت،احساس خوبی از به فکر بودن کمیل به او دست داد. کمیل ماشین را کنار یک رستوران نگه داشت ،پیاده شدند،کمیل در را برای سمانه باز کرد که با یک تشکر وارد شد،نگاهی به فضای شیک رستوران انداخت و روی یکی از میز ها نشستند،گارسون به سمتشان آمد،و سفارشات را گرفت،تا زمانی که سفارشاتشان برسد در مورد مکان عقد صحبت کردند،با رسیدن سفارشات در سکوت شامشان را خوردند،سمانه زودتر از کمیل سیر شد ،خداروشکری گفت و از جایش بلند شد. ــ من میرم سرویس بهداشتی ــ صبر کنید همراهیتون میکنم ــ نه خودم سریع میام به طرف سرویس بهداشتی رفت،سریع دست و صورتش را شست و بعد از مرتب کردن روسری اش از سرویس خارج شد،به طرف میزشان رفت اما کسی روی میز نبود،کمی نگران شد ... 🌸 این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
🦋` • اگرنمازتان‌رامراقبت‌ومحافت‌نڪنید، اگرمیلیاردها قطره‌اشڪ‌هم‌براۍسیدالشھدابریزید، درآخرت‌شما رانجات‌نمۍدهد . . ! 🍂 • این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
🕊 شهـید احـمد کشـوری: در جبهه هر بار كه از مريم ۳ساله و على ۳ماهه‌اش صحبت مى شد مى گفت: آنها را به اندازه اى دوست دارم كه خدا را در دلم تنگ نکنند این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
گفتند شهید گمنامه، پلاک هم نداشت ، اصلا هیچ نشونه ای نداشت ؛ امیدوار بودم روی زیرپیرهنیش اسمش رو نوشته باشه… نوشته بود:“اگر برای خداست،بگذار گمنام بمانم...🥀 این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
🌹برکت روزمان از نگاه شماست؛ ڪه اگر نباشد ما کجا و یادتان کجا ..💔 روزتون متبرک به نگاه‌شهید ┏⊰✾✿✾⊱━━━━━ این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
باسلام خدمت بزرگواران اختلال دربارگذاری به دلیل مشکلات درسیستم بود شرمنده ازجابجایی