سهم روز هشتاد و یکم.mp3
2.24M
🔈ختم گویای #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز.
🌷تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس
🔷 سهم روز هشتاد و یکم: نامه ۳۱ بند ۸ تا ۱۰
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 نامه به امام حسن مجتبی (علیه السلام )
(قسمت چهارم)
8⃣ معيارهای روابط اجتماعی
🔻ای پسرم نفس خود را ميزان ميان خود و ديگران قرار ده، پس آنچه را كه برای خود دوست داری برای ديگران نيز دوست بدار، و آنچه را كه برای خود نمی پسندی، برای ديگران مپسند، ستم روا مدار، آنگونه كه دوست نداری به تو ستم شود، نيكوكار باش، آنگونه كه دوست داری به تو نيكی كنند، و آنچه را كه برای ديگران زشت ميداری برای خود نيز زشت بشمار، و چيزی را برای مردم رضايت بده كه برای خود می پسندی، آنچه نميدانی نگو، گر چه آنچه را ميدانی اندك است، آنچه را دوست نداری به تو نسبت دهند، درباره ديگران مگو، بدان كه خود بزرگ بينی و غرور، مخالف راستی، و آفت عقل است، نهايت كوشش را در زندگی داشته باش، و در فكر ذخيره سازی برای ديگران مباش، آنگاه كه به راه راست هدايت شدی، در برابر پروردگارت از هر فروتنی خاضع تر باش.
9⃣ تلاش در جمع آوری زاد و توشه
🔻بدان راهی پر مشقّت و بس طولانی در پيش روی داری، و در اين راه بدون كوشش بايسته، و تلاش فراوان، و اندازه گيری زاد و توشه، و سبك كردن بار گناه، موفّق نخواهی بود، بيش از تحمّل خود بار مسئوليّتها را بر دوش منه، كه سنگينی آن برای تو عذاب آور است. اگر مستمندی را ديدی كه توشه ات را تا قيامت می برد، و فردا كه به آن نياز داری به تو باز می گرداند، كمك او را غنيمت بشمار، و زاد و توشه را بر دوش او بگذار، و اگر قدرت مالی داری بيشتر انفاق كن، و همراه او بفرست، زيرا ممكن است روزی در رستاخيز در جستجوی چنين فردی باشی و او را نيابی. به هنگام بی نيازی، اگر كسی از تو وام خواهد، غنيمت بشمار، تا در روز سختی و تنگدستی به تو باز گرداند، بدان كه در پيش روی تو، گردنه های صعب العبوری وجود دارد، كه حال سبكباران به مراتب بهتر از سنگين باران است، و آن كه كند رود حالش بدتر از شتاب گيرنده می باشد، و سرانجام حركت، بهشت و يا دوزخ خواهد بود، پس برای خويش قبل از رسيدن به آخرت وسایلی مهيّا ساز، و جايگاه خود را پيش از آمدنت آماده كن، زيرا پس از مرگ، عذری پذيرفته نمی شود، و راه باز گشتی وجود ندارد.
0⃣1⃣ نشانه های رحمت الهی
🔻بدان، خدایی كه گنجهای آسمان و زمين در دست اوست، به تو اجازه درخواست داده، و اجابت آن را به عهده گرفته است. تو را فرمان داده كه از او بخواهی تا عطا كند، درخواست رحمت كنی تا ببخشايد، و خداوند بين تو و خودش كسی را قرار نداده تا حجاب و فاصله ايجاد كند، و تو را مجبور نساخته كه به شفيع و واسطه ای پناه ببری، و در صورت ارتكاب گناه در توبه را مسدود نكرده است، در كيفر تو شتاب نداشته، و در توبه و بازگشت، بر تو عيب نگرفته است، در آنجا كه رسوایی سزاوار توست، رسوا نساخته، و برای بازگشت به خويش شرائط سنگينی مطرح نكرده است، در گناهان تو را به محاكمه نكشيده، و از رحمت خويش نا اميدت نكرده، بلكه بازگشت تو را از گناهان نيكی شمرده است. هر گناه تو را يكی، و هر نيكی تو را ده به حساب آورده، و راه بازگشت و توبه را به روی تو گشوده است. هر گاه او را بخوانی، ندايت را می شنود، و چون با او راز دل گویی راز تو را می داند، پس حاجت خود را با او بگوی، و آنچه در دل داری نزد او باز گوی، غم و اندوه خود را در پيشگاه او مطرح كن، تا غمهای تو را بر طرف كند و در مشكلات تو را ياری رساند.
#نهج_البلاغه ، #نامه31
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
جلیلی: قرارداد با چین میتواند فشار آمریکا را بشکند / چرا متن توافقنامه منتشر نشده است؟
🔹گسترش همکاریهای اقتصادی برای کشور فرصت است و باید از آن در برابر دشمن صیانت کرد. این همکاری فرصتی است که میتواند در این بزنگاه فشار آمریکا را بشکند و به همین دلیل اینگونه از سوی مقامات رژیم آمریکا و رژیم صهیونیستی مورد هجمه قرار گرفته است.
🔹آمریکا میگوید هر کسی با ایران کار بکند، من او را تحریم میکنم. شرکتش را تحریم میکنم، نفتش را تحریم میکنم، آدمهایش را تحریم میکنم. پس طبیعی است که از سوی هر دو طرف این همکاری راهبردی، سطح طبقهبندی اطلاعات این موضوع باید حفظ بشود.
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی مطیعی برای شعار سال ۱۴۰۰
🔹میثم مطیعی سرودی با عنوان «سال مهدی(عج)» برگرفته از شعر میلاد عرفانپور با موضوعات میلاد امام زمان(عج)، شعار سال ١۴٠٠ «تولید، پشتیبانیها و مانع زداییها»، آغاز قرن جدید و ... خواند.
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
رمان مذهبی و بسیار زیبای #پلاک_پنهان با موضوع شهدای وطن سربازان گمنام امام زمان (عج)
#هو_العشق 🌹
#پارت_صد_و_سی_و_شش
#پلاڪ_پنهاݩ
#فاطمه_امیری
کمیل نگاهی به سمانه که در گوشه ای در خود جمع شده بود،انداخت.
سمانه گریه می کرد و هر از گاهی آرام زیر لب زمزمه می کرد"دروغـــــه"
کمیل با دیدن جسم لرزان و چشمان سرخ سمانه ،عصبی مشتی بر روی پایش کوبید،از اینکه نمی توانست او را آرام کند کلافه بود.
می دانست شوک بزرگی برای سمانه بود،اما نمی دانست چطور او را آرام کند ،می دانست باید قبل از این دیدار،با او حرف زده می شد و مقدمه ای برای او میگفتند،اما سردار خیلی عجله داشت که سمانه به این خانه بیاید.
سمانه که هنوز از دیدن کمیل شوکه شده بود،دوباره ناباور به کمیل نگاه انداخت،اما با گره خوردن نگاهشان ،سریع سرش را پایین انداخت!
کمیل عزمش را جزم کرد؛
یک قدمی به سمانه نزدیک شد و جلویش زانو زد،دستش سمانه را گرفت که سمانه با وحشت دستش را از دست کمیل بیرون اورد و نالید:
ــ به من دست نزن
ــ سمانه،خانومی من کمیلم،چرا با من اینهو غریبه رفتار میکنی
سمانه با گریه لب زد:
ــ تو تو کمیل نیستی،تو مرده بودی،کمیلم رفته
میم مالکیتی که سمانه در کنار نامش چسبانده بود،لبخندی بر لبانش نشاند،آرام شد و گفت:
ــ زندم باور کن زندم،مجبور بودم برم،به خاطر این مملکت به خاطر تو ،خودم باید این چهارسال میرفتم ، سخت بود برام اما منوباید میرفتم،سمانه باورم کن.
نگاهی به سمانه که با چشمان سرخ به او خیره شده بود،انداخت
دستان سردش را در دست گرفت،وقتی دید سمانه واکنشی نشان نداد،دستانش را بالا آورد و دو طرف صورت خودش گذاشت.
ـــ حس میکنی ،این منم کمیل،اینجوری غریبانه نگام نکن سمانه،داغونم میکنی
سمانه که کم کم از شوک بیرون امد و با گریه نالید:
ــ پس چرا رفتی چرا؟چرا نگفتی زنده ای
ــ ماموریت بود،باید میرفتم،میترسیدم!نمیتونستم بهت بگم،چون نباید میدونستی
سمانه که اوضاعش جوری بود که نمی توانست نگرانی و دلایل کمیل را درک کند همه ی کارهای کمیل را پای خودخواه بودنش گذاشت.
با عصبانیت دستانش را از صورت کمیل جدا کرد و کمیل را پس زد،از جایش بلند شود و فریاد زد:
ــ چرا اینقدر خودخواهی؟چرا.به خاطر کارو هدفت منو از بین بردی؟
ضربه ای بر قلبش زد و پر درد فریاد زد؛
ــ قلبمو سوزوندی،چهارسال زندگیو برام جهنم کردی؟چرااا
کمیل با چشمان سرخ به بی قراری و فریادهای سمانه خیره شده بود،با هر فریاد سمانه و بازگو کردن دردهایش،کمیل احساس می کرد خنجری در قلبش فرو می رفت.
ــ خاله شکست،گریه کرد،ضجه زد،برای چی؟
همه ی این چهارسال دروغ بود؟
عصبی و ناباور خندید!!
ـــ این نمایش مسخره رو تموم کن،تو کمیل نیستی ، کمیل خودخواه نبود!
#ادامه_دارد...
#دوستانتان_را_دعوت_ڪنید🌸
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
#هو_العشق🌹
#پارت_صد_و_سی_و_هفت
#پلاڪ_پنهاݩ
#فاطمه_امیری
کمیل سرش را پایین انداخت تا نگاهش به چشمان سمانه گره نخورد.
سمانه کیفش را از روی زمین برداشت و سریع به سمت در خانه رفت،کمیل با شنیدن صدای قدم های سمانه ،سریع از جا بلند شد و با دیدن جای خالیه سمانه به طرف دوید.
با دیدن سمانه که به طرف ماشین خودش می رفت،بلند صدایش کرد:
ـــ سمانه،سمانه صبر کن
اما سمانه با شنیدن صدای کمیل ،به کارش سرعت بخشید و سریع سوار ماشین شد وآن ر،ا روشن کرد، پایش را روی پدال گاز فشرد.
کمیل
دنبالش دوید،اما سریع به طرف پارکینک برگشت،سوار ماشین شد،همزمان با روشن کردن ماشین و فشردن ریموت در پارکینگ،شماره ی یاسر را گرفت.
بعد از چند بوق آزاد صدای خسته ی یاسر در گوش کمیل پیچید؛
ــ جانم کمیل
در باز شد و کمیل سریع ماشین را از ماشین بیرون آورد و همزمان که دنده را جابه جا می کرد گفت:
ــ سمانه،سمانه از خونه زد بیرون،نتونستم آرومش کنم،الان دارم میرم دنبالش از طریقgps بهم بگو کجاست
صدای نگران و مضطرب یاسر ،کمیل را برای چندلحظه شوکه کرد!!
ــ چی میگی کمیل؟وای خدای من
ــ چی شده یاسر؟
ــ گوش کن کمیل،الان جون زنت در خطره هرچقدر سریعتر خودتو بهش برسون
کمیل تشر زد:
ــ دارم بهت میگم چی شده؟
ــ الان مهم نیست چی شده.فقط سریع خودتو به سمانه برسون
کمیل مشتی به فرمون زد و زیر لب غرید:
ــ لعنتی لعنتی
بعد از چند دقیقه یاسر موقعیت سمانه را با ردیابیه گوشی همراهش ،را برای کمیل فرستاد.
کمیل بعد بررسی موقعیت سمانه پایش را روی پدال گاز فشرد.
#ادامه_دارد...
#دوستانتان_را_دعوت_ڪنید
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
#هو_العشق🌹
#پارت_صد_و_سی_و_هشت
#پلاڪ_پنهاݩ
#فاطمه_امیری
با دیدن ماشین سمانه نفس راحتی کشید.
اما با پیچیدن ماشینی بین ماشین او و سمانه اخم هایش در هم جمع شدند.
ــ یاسر هستی؟
یاسر که از طریق گوشی باهم در ارتباط بودند،گفت:
ــ بگو میشنوم
ــ یه ماشین الان پیچید جلو ماشین من و سمانه،خیلی مشکوکه
ــ آره دارم میبینم
ــ باید چیکار کنیم
ــ باید حتما با همسرت در ارتباط باشی
ــ من شماره ای ندارم
ــ من وصلش میکنم به تو،اما قبلش من براش کمی توضیح بدم اینجوری بهتره
ــ خودم توضیح میدم
ــ کمیل وقتی صداتو بشونه مطمئن باش قطع میکنه .
ــ باشه
کمیل دوباره نگاهی به ماشین انداخت تا شاید بتواند از سرنشین های ماشین اطلاعی داشته باشد،اما شیشه های دودی ماشین مانع این قضیه می شدند.
بعد از چند دقیقه ،صدای ترسان سمانه در اتاقک ماشین پیچیید:
ــ کمیل
کمیل لعنتی بر خودش و تیمور فرستاد که اینگونه باعث عذاب این دختر شده بودند.
ــ جانِ کمیل،نگران نباش سمانه فقط به چیزی که میگم خوب گوش کن .
ــ چشم
لبخند کمرنگی بر لبان کمیل نشست.
ــ کم کم سرعتتو ببره بالا،کم کم سمانه حواست باشه ،کی جلوتر یه بریدگی هست نزدیکش شدی راهنما بزن
کمیل نگاهی به پیامک یاسر انداخت "یاعلی"
با راهنما زدن ماشین سمانه،ماشین عقبی هم راهنما زد،صدای لرزان سمانه کمیل را از فکر ماشین جلویی بیرون کشید:
ــ الان چیکار کنم
ــ اروم باش سمانه،برو داخل کوچه
ــ اما این کوچه بن بسته
ــ سمانه دارم میگم برو تو کوچه نگران نباش
با پیچیدن سمانه داخل کوچه ،ماشی مشکوک و ماشین کمیل هم وارد کوچه شدند.
ــ کمیل بن بسته چیکار کنم؟
ــ آروم باش سمانه ،نترس،در ماشینو قفل کن بشین تو ماشین،هر اتفاقی افتاد از ماشین پیاده نشو
ــ اما.
ــ سمانه به حرفم گوش بده
#ادامه_دارد...
#دوستانتان_را_دعوت_ڪنید🌸
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
#هو_العشق🌹
#پارت_صد_و_سی_و_نه
#پلاڪ_پنهاݩ
#فاطمه_امیری
کمیل سریع اسلحه اش را چک کرد،به دو مردی که از ماشین پیاده شدند نگاهی انداخت،متوجه ماشینش نشده بودند.
آرام در را باز کرد و از ماشین پیاده شد،باید قبل از اینکه به ماشین سمانه نزدیک میشدن،آن ها را متوقف می کرد،اسلحه را بالا آورد و شلیک هوایی کرد.
آن دو هراسان به عقب برگشتند ،با وحشت به کمیل و اسلحه ان نگاه کردند.
یکی از آن ها با لکنت گفت:
ــ تو،تو زنده ای؟
کمیل همزمان که آن ها را هدف گرفته بود، با دقت به چهره اش نگاهی انداخت اما او را به خاطر نیاورد.
ــ کی هستی؟برا چی دنبال این ماشینید؟
نفر دومی آرام دستش را به سمت اسلحه اش برد که با شلیک کمیل جلوی پایش دستپاچه اسلحه بر روی زمین افتاد.
عصبی غرید:
ــ با پا بفرستش اینور
وقتی از غیر مسلح بودن آن ها مطمئن شد،دوباره سوالش را پرسید،اما یکی از ان دو بدون توجه به سوال کمیل وتیر شلیک شده دوباره پرسید:
ـ مگه تو نمردی؟من خودم بهت شلیک کردمـ
کمیل پوزخندی زد!
ــ پس تو بودی که شلیک کردی؟تیمور شمارو فرستاد؟
تا میخواستن لب باز کنند،ماشین های یگان وارد کوچه شدند.
آن دو که میدانستند دیگر امیدی برای فرار نیست،دست هایشان را روی سر گذاشتند و بر زمین زانو زدند.
دو نفر از نیروه های یگان به سمتشان آمدند و آن ها را به سمت ماشین بردند،تا آخرین لحظه نگاه شوکه ی آن مرد بر روی کمیل بود.
یاسر به سمتش آمد و با لبخند خسته از گفت:
ــ تیمور دستگیر شد
کمیل ناباور گفت:
ــ چی ؟
ــ تیمور دستگیر شد،همین یک ساعت پیش
#ادامه_دارد...
#دوستانتان_را_دعوت_ڪنید🌸
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
#هو_العشق🌹
#پارت_صد_و_چهل
#پلاڪ_پنهاݩ
#فاطمه_امیری
ــ باورم نمیشه
یاسر دستش را بر شانه اش گذاشت وفشرد.
ــ دیدی جواب این همه سختی هایی که کشیدی ،گرفتی؟
ــ برام همه چیزو بگو
یاسر به ماشین سمانه اشاره کرد و گفت:
ــ فک کنم قبلش کار دیگه ای بخوای انجام بدی
کمیل با دیدن ماشین سمانه،بدون هیچ حرفی سریع به سمت ماشین رفت.
ضربه ای به شیشه ی ماشین زد،سمانه که سرش را بر روی فرمون گذاشته بود،با وحشت سرش را بالا آورد، امابا گره خوردن چشمان خیس و سرخش در چشمان کمیل،نفس راحتی کشید.
در را باز کرد و از ماشین پیاده شد.
کمیل این را درک می کرد که سمانه الان نیاز به تنهایی دارد،تا بتواند اتفاقات سنگین امروز را،هضم کند
#
به یکی از نیروها اشاره کرد که به طرفش بیاید.
ــ بله قربان
ــ خانم حسینی رو تا منزل برسونید
ــ چشم قربان
روبه سمانه گفت:
ــ تنهات میزارم تا درست فکر کنی،میدونم برات سخت بوده،اما مطمئن باش برای من سخت تر بوده،امیدوارم درست تصمیم بگیری و نبود من تو این چهارسالو پاب خودخواهیِ من نزاری،من فردا دوباره میام تا بهتر بتونیم حرف بزنیم
سمانه که ترس دقایق پیش را فراموش کرده بود،عصبی پوزخندی زد و گفت:
ــ لازم نکرده ما حرفی نداریم ددر ضمن من ماشین دارم ،با ماشین خودم میرم
به طرف ماشین رفت وسریع پشت فرمون نشست،خودش هم از این همه جراتی که پیدا کرده تعجب کرده بود،نمی دانست جرات الانش را باور کند یا ترس و لرز دقایق پیش را.....
یاسر که متوجه اوضاع شده بود،به یکی از نیروها اشاره کرد که ماشین را از سر راه بردارد.
به محض اینکه سمانه از کوچه خارج شد، دستور داد که یک ماشین تا خانه آن را اسکورت کند،با اینکه تیمور دستگیر شده بود اما نمی توانست ریسک کند.
کمیل نگاهی قدردان به خاطر همه چیز به یاسر انداخت که یاسر با لبخند جوابش را داد.
ــ میخوای صحبت کنیم
ــ آره ،یاسر چه خبره؟تیمور چطور دستگیرشد؟چرا من در جریان نیستم
ــ میگم همه ی اینارو میگم،اما الام باید برگردیم وزارت
#ادامه_دارد...
#دوستانتان_را_دعوت_ڪنید🌸
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
•‹🇮🇷🗞›•
شھیدابراهیمهمت؛
هروقتمےخواست!
برایبچہهایادگاریبنویسہمینوشت:
"منکانلله،کاناللهله"
هرکےباخداباشہخدابااوست...
#شھیدانہ
#سلام_ودرود_برشهیدان
💕🧡💕
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
#باید_زحمت_کشید...
🍃شخصی به آیت الله بهاالدینی گفت: "حاج آقا ! دعا کنيد من آدم بشوم" ، با خنده ي مليحي گفتند "با دعای خالی کسي آدم نمي شود باید زحمت بکشید"
💕💛💕
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
[ #منبرمجازی📿]🌿
|امام #صادق عليه السلام:
يكى از محبوب ترين كارها نزد خداوند عزّوجلّ شاد كردن مؤمن است:
برطرف كردن گرسنگى اش، يا زدودن اندوهش، يا پرداختن قرضش
مِن أحبِّ الأعمالِ إلى اللّهِ عزّ و جلّ إدْخالُ السُّرورِ على المؤمنِ: إشْباعُ جَوْعَتِهِ، أو تَنْفِيسُ كُرْبَتِهِ، أو قَضاءُ دَينِهِ🌱|
|📚|ميزان الحكمه جلد۲ صفحه۴۳۵
💕💙💕
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
°•| #تلنگــــر |•°
میدونے ڪے از چــشم خــدا میوفتے؟!
-اون موقــــع ڪه
امــام زمــان (عج)
بــه خــاطر گنــاه تــو ،
ســرشو بنــدازه پــاییــن
ولے تــو انگــار نــه انگــار...
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
[ #تلنگر]
وقتی غرق گناه بشی🥶
بعد یه مدت اعتقادات قبلی خودت هم قبول نداری😕❌
یه مدت بگذره کم کم مسخره هم میکنی😏
و میگی همش الکیه...
گناه اینجوری آدم رو فرو میبره😔🕳
اینقدر توبه رو به امروز و فردا ننداز که غرق گناه بشی
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
AUD-20210331-WA0001.m4a
11.54M
گزارشی از متن معاهده و قرارداد ۲۵ ساله با چین. دکتر سید محمود نبویان. نماینده تهران در مجلس
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
China.pdf
1.59M
📒بررسی جامع قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین
💠گزارش راهبردی دانشگاه امام صادق (ع)
*صیانت و امور راهبردی جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی-استان خوزستان*
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
با کشف حجاب در خیابان و خودرو برخورد قانونی شود - https://www.farsnews.ir/my/c/54217
.
تا کنون نزدیک۵۷۷۹نفر امضا کردند
ان شاءالله برای همه گروه ها و کانال ها ارسال کنید تا ۱۰۰۰۰ نفر برسه و به پیگیری از عالی ترین مسئول برسه
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سکانس جالب #گاندو
درباره عمق نفوذ مشاوران در دستگاههای دولتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو تابعیتیها در وزارت خارجه چه میکنند؟
گاندو حقایق های تلخی را به نمایش میزاره!
اما این گاندو وقتی خوبه و نتیجه میده که نزاریم چنین چیزی باز رقم بخوره!
وگرنه ما اتفاق هایی بدتر از گاندو در تاریخ داشتیم تا جایی که سر حجت خدا را بریدند!
ولی درس عبرت نگرفتیم که امروزه باز با این همه خیانت روبرو هستیم !
اگر درس عبرت گرفته بودیم جریان تحریف نمیتونستند مردم را فریب بدن!
گاندو خیانت های زیادی را فاش میکنه!
اما تا وقتی که جریان تحریف هنوز هم راه خود را میرن!
گاندو هیچ ارزشی نداره جز نمک ریختن روی زخم!
گاندو وقتی خوبه که دیگه نزاریم یه عده هزینه سازی برای انقلاب کنن......
وقتی وطنفروشان نگران منافع ملی میشوند
🔹شبکههای ماهوارهای فارسی زبان و کاربران ضدانقلاب در فضای مجازی بدون آن که اصلا از مفاد سند راهبردی مطلع باشند شروع به انتشار شایعات و هجمهها در فضای مجازی کردند. آن ها طبق یک جریان سازماندهی شده از واژههایی مانند ترکمانچای دیگر؛ مستعمره شدن ایران و ... استفاده کردند و در ادامه دروغهایی مانند فروش جزایر و یا ورود نظامیان چینی به ایران را مطرح کردند.
🔹واقعیت این است که توافق راهبردی ایران و چین به زعم کارشناسان امور بینالملل، راهبردی مهم برای بیاثر کردن تحریمهای آمریکا علیه کشورمان است و آن را توافقی نگران کننده برای آمریکا میدانند.
🔹جریان ضد انقلاب که در یک دهه گذشته خواهان تحریم ایران توسط آمریکا شده بود، ناگهان نگران منافع مردم شده و تلاش میکند بنا به میل اربابان آمریکایی خود به هر شکل مانع این اقدام راهبردی شود.
🔹بخش تاملبرانگیز دیگر؛ نگرانی خبرنگار و مجریان شبکههای ماهوارهای فارسی زبان از «استقلال ایران» است؛ چهرههای وابستهای که هویتشان را از آلسعود، آمریکا و انگلیس دارند، حالا نگران استقلال ایران شدند و دم از وطن پرستی میزنند!
✅ترس از تعاملات راهبردی #ایران؛
عقبه جنجال رسانه ای کجاست؟
🔹عقبه جنجال علیه گسترش روابط راهبردی #ایران با کشورهایی مثل #چین و #روسیه کجاست؟ اولا مقامات غربی بسیاری طی چند سال اخیر،"انتقال محور قدرت جهان از غرب به شرق" را به عنوان خبر اعلام کرده اند:
🔻فدریکا موگرینی: "قدرت رهبری #آمریکا در حال زوال است. قدرت #آمریکا در حال کاهش است. من هرگز #آمریکا را تا این حد قطبی شده ندیده بودم. #آمریکا در درون منسجم نیست. بزرگ ترین دموکراسی دنیا بی ثبات شده است".
🔻نیکولا سارکوزی: "محور جهان در حال عبور از غرب، به شرق یعنی آسیاست. ما در گذشته بر جهان تسلط داشتیم، اما حالا به هیچ وجه مسلط نیستیم".
🔻جوزپ بورل: "تحلیلگران از مدتها پیش درباره پایان نظم تحت رهبری #آمریکا و ظهور قرن آسیایی سخن گفتهاند. این اتفاق الان پیش چشم ما در حال وقوع است. شیوع بیماری کرونا، نقطه عطفی برای تغییر توازن قدرت از غرب به شرق است".
🔻ولفگانگ ایشینگر رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ: جهان در حال عبور از غرب به عصر پساغرب است. کاهش نفوذ اروپا و #آمریکا زمینه را برای کشورهای دیگر فراهم کرده تا نظم جهانی جدیدی را شکل دهند. بازیگران غیرغربی، امور بینالمللی را شکل می دهند. برخی از اساسی ترین ارکان غرب و نظم جهانی تضعیف شده. ناکامی در پاسخ به درگیری سوریه و اوکراین، ضعف ما را آشکار و زمینه را برای پُر کردن خلأ توسط کشورهایی مانند #ایران و #روسیه فراهم کرد".
🔹ثانیا جمهوری اسلامی #ایران، نقش منحصر به فردی را در این انتقال قدرت ایفا کرده است. بنابراین هر تدارکش برای توسعه تعاملات راهبردی با شرق ( از جمله #چین و #روسیه)، با سرآسیمگی در غرب مواجه می شود و کاملا طبیعی است که ماشین جنگ رسانه ای آنها بلافاصله مامور ریختن آتش تهیه سنگین شوند.
♦️آنها یک بار همین چند سال قبل دیدند که چگونه سفر مهم و اثر گذارحاج قاسم سلیمانی به مسکو (مرداد ۹۴)، توانست #روسیه را در جنگ مقابل جنگ نیابتی #آمریکا در سوریه، همراه جبهه مقاومت کند و جنگ جهانی سوم را به ضرر غرب مغلوبه سازد.
♦️در این مواجهه راهبردی که به مرگ و زندگی قلدرانه استکبار غرب گره خورده، پادوهای دشمن (با نقاب اصلاح طلب یا اپوزیسیون) مامورند هر تعامل مهم جمهوری اسلامی #ایران با #چین و #روسیه و سایر کشور های شرقی را بکوبند؛
🔹فرقی هم نمی کند که مثلا آقای لاریجانی مامور پیگیری روابط راهبردی با #چین شود؛ یا آقای قالیباف، متولی انتقال پیام راهبردی رهبر انقلاب به #روسیه باشد. همان ها که تدارک سند روابط راهبردی 25ساله با #چین را آماج بمباران رسانه ای قرار دادند، سفر آقای قالیباف را هم سیبل حملات رسانه ای کردند.
♦️نگرانی بزرگ غرب قابل درک است؛ اگر قدرت اقتصادی #چین، قدرت نظامی #روسیه، و قدرت بسیج کنندگی و الهام بخشی #ایران در منطقه، بتواند به هم افزایی منافع و دفع تهدید های مشترک منتهی شود، دیگر جایی برای دست درازی غرب باقی نمی ماند.
🔹طیف شناخته شده، چنان علیه همکاری راهبردی با #چین بدگویی می کنند که انگار همین ها نبودند برجام را ضرورت و معجزه قرن جا زدند. "صدای #آمریکا در توییتر" هم مدتی قبل نوشت؛ "قرارداد #ایران با #چین، ترکمانچای دوم است" (!)
♦️کسی از پشت کوه آمده و بی خبر باشد، احتمالا باید تصور کند #چین بوده که توافق برجام را زیر پا گذاشته و باطل اعلام کرده که اینها غیرتی شده اند. چطور می شود قرارداد یکطرفه شده برجام را، در وقت خودش تحسین و تمجید کرده باشند، و سند همکاری دوجانبه با #چین را که از جمله ابزار های بی اثر کردن تحریم هاست، خسارت بخوانند؟!
🔹منطقا معطل #آمریکا و اروپا نماندن و گسترش شرکای اقتصادی #ایران، غرب و مزدوران آن را عصبانی می کند؛ همان ها که خیال می کردند انقلاب با برجام از پا در می آید.
♦️از همه با نمک تر، غیرتی شدن سلطنت طلب ها، منافقین وگروهک های مشابه است که یا بحرین را به #آمریکا و انگلیس واگذار کردند. و یا در جنگ تحمیلی صدام و هر دشمنی دیگر غرب، کنار دشمن ایستادند و به وطن خیانت کردند.
🔹همین ها در فتنه #آمریکایی سبز هم "مرگ بر #چین و #روسیه" گفتند؛ تا به تعبیر حضرت امام (ره) "مرگ بر #آمریکا منسی (فراموش) شود". این طیف اگر صداقت داشتند، باید علیه #آمریکا و تحریم های ضد انسانی آن موضع می گرفتند، نه این که از تحریم ضد ملت #ایران استقبال کنند.