تفکر اول، تفکر ارتباط با دنیا و استفاده از ظرفیتهای ارتباط با دیگر کشورهای جهان
تفکر دوم ، تفکر نگاه به داخل و استفاده از پتانسیلهای داخلی
اصلاح طلبان با توجه به اینکه رویکرد ارتباط با غرب رو دارند قائل هستند که ما نباید به سمت تولید بریم بلکه میتونیم از تعامل با دیگر کشورها استفاده کنیم و اون جنس و کالا و خدمات رو داخل کشور بیاریم
اشکال اول اینکه اگر کشورهای اروپایی با تعامل همدیگه دارند زندگی میکنند دایلش اینه که از لحاظ سرزمینی یا نیروی انسانی و تکنولوژی توانایی تولید ندارند
مثل خودرو سازی
تو اروپا سه چهار کشور بیشتر نیستند که خودرو میسازند مثل آلمان و انگلیس و فرانسه
بقیه مجبورن از اینها خرید کنند
ولی آیا ایران هم محدودیت در عرصه نیروی انسانی و تکنولوژی و عوراض سرزمینی داره؟
قطعا خیر
پس این نگاه اشتباهه
اشکال دوم اینکه کشورهای غربی ، تا الان در طول ادوار تاریخی ما و نه فقط در زمان انقلاب ، دشمن ایران بوده اند و همیشه برای ما خیر نخواستن
برای همین دلبستن به اینها احمقانه است
اعتماد به اینها دیوانگیه
ما یادمون نرفته که فرانسه خونهای آلوده به ویروس ایدز رو به کشور ما داد تا عده زیادی ایدز گرفتن اون زمان
اشکال سوم خیلی از کشورهای اروپایی وسعت سرزمینی زیادی برای تولید همه چیز ندارند و بازاری هم ندارند برای همه محصولاتشون اما ما از لحاظ سرزمینی به قدری وسعت داریم که هر صنعتی در کشور میتونه بازار خودش رو پیدا کنه
همین الان بازار درب و داغون خودرو ببینید چقدر مشتری خودش رو داره
اگر خودروی با کیفیت تولید بشه ما نیازی به وارد کردن خودرو نداریم
اینکه فکر کنیم ما تمام پتانسیل داخل رو هم کنار بگذاریم و فقط با غرب تعامل کنیم بسیار اشتباهه
تفکر دوم هم یک تفکر نگاه به داخله که میگه تمام دربهای ارتباط با دنیا رو ببندید و با توجه به نگاه به داخل ، بتونیم خودمون رو مدیریت کنیم
این نگاه تا یه جایی جواب میده که ما در تهیه مواد اولیه برخی صنایع نیاز به تعامل با دنیا داریم
برای همین یه جاهایی به بن بست میخوریم
کشور ما یک کشور پهناور با چهار فصل متفاوت و وسعت سرزمینی زیاد و همچنین زمینهای حاصلخیز بسیار و سطح علمی بالای جوانان و نیروی کار جوان میتونه به راحتی با تکیه بر پتانسیلهای داخلی اقتصاد کشور رو هم ارتقا بده