eitaa logo
آیـرِن✧
202 دنبال‌کننده
686 عکس
1 ویدیو
2 فایل
تو مانند گربه ای هستی که ماهی را میخواست، اما از خیس شدن پنجه هایش می‌ترسید. https://daigo.ir/secret/3531170135 شروع: 'بیست و هشتم تیرماهِ صفر سه' ✨مراقبِ زمانی که در اینجا صرف می‌کنید باشید:>
مشاهده در ایتا
دانلود
01:01
هدایت شده از دنیای‌خیالیِ‌الکس‌"
‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌چالش نوشتن سئ روز‌ 🥢 روز 1 : شخصیت خود را توصیف کنید . روز 2 : چیزهایی که شمارا خوشحال میکند . روز 3 : یک خاطره . روز 4 : مکان هایی که میخواهید بازدید کنید . روز 5 : پدر و مادر شما . روز 6 : مزایایِ سینگل بودن . روز 7 : فیلم مورد علاقه ات . روز 8 : قدرت موسیقی . روز 9 : درباره شادی بنویسید . روز 10 : بهترین دوست شما . روز 11 : درباره خواهر و برادرتان صحبت کنید . روز 12 : سریال تلویزیونی مورد علاقه ات . روز 13 : کتاب مورد علاقه ات . روز 14 : استایل خود را توصیف کنید . روز 15 : اگر می توانستید فرار کنید ، کجا می رفتید؟ روز 16 : کسی که دلم برایش تنگ شده . روز 17: راه هایی برای به دست آوردن قلبم . روز 18 : سی واقعیت در مورد خودم . روز 19: اولین عشق من . روز 20 : سلبریتی مورد علاقت . روز 21 : درباره عشق بنویسید . روز 22 : درباره امروز بنویسید . روز 23 : نامه ای به کسی ( هر کسی میتواند باشد ) . روز 24 : در مورد درسی که آموخته اید بنویسید . روز 25 : چیزی در مورد یازدهمین عکس گالریت . روز 26 : مدرسه شما . روز 27 : کسی که به من الهام می دهد . روز 28 : درباره دوست داشتن کسی بنویس . روز 29 : اهداف من برای آینده . روز 30 : در مورد احساسی که هنگام نوشتن دارید بنویسید .
آیـرِن✧
‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌چالش نوشتن سئ روز‌ 🥢 روز 1 : شخصیت خود را توصیف کنید . روز 2 : چیزهایی که
روز اول. وقتی یکی ازم درمورد شخصیتم می پرسه اولین چیزی که بهش اشاره می کنم برونگرا بودنمه. سعی می کنم کنار آدما باشم در حد توانم و بهشون کمک کنم. ولی خب خیلی وقتا کافی نیستم. بی نهایت کمال‌گرا ام. فکر می کنم تو ذهن اطرافیانم بیشتر یه آدم ریلکس و راحت باشم تا استرسی چون اگه استرس بگیرمم نشونش نمی دم. و در نهایت اگه کسی بهم حس "پذیرفته شدن" ، "دوست داشته شدن" یا "اضافی نبودن" بده، تا ابد الدهر تو قلبم جا داره. شخصیت منو چجوری می بینید؟
آیـرِن✧
'خیلیا ارزش اینکه پشتشون وایسی رو ندارن=)'
'تو حتی برات مهم نیست که منو ناراحت می کنی'
تا وقتی پاتو کفش کسی نکردین، از' راه رفتنش' ایراد نگیرید🙏🌹.
آیـرِن✧
‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌چالش نوشتن سئ روز‌ 🥢 روز 1 : شخصیت خود را توصیف کنید . روز 2 : چیزهایی که
روز دوم. اینکه به دیگران حس خوب بدم و خوشحالشون کنم، بی نهایت خوشحال و ذوقیم می کنه=)) کتاب خوندن برای بقیه، رئالیتی شو دیدن با بابا و نقد کردنش😭😭، حرف زدن با یه دوست، اینکه مدام درگیر یه کاری باشم و سرم شلوغ باشه، مدرسه رفتن(نه تو امتحانات😔)، هدیه گرفتن و هدیه دادن. و در نهایت..خوشحالی رو پیچیده نمی بینم. هرچیز کوچیک و سطحی ای می تونه لبخندی و خوشحالم کنه=]
_
هدایت شده از یک انسان'
صدای تنهایی که طنین انداخت، گریستم صدای چاوشی که خواند، گریستم در بین روز، هنگامِ دیدن صحنه‌ی اشنا، گریستم مدت‌هاست زمین می‌چرخد زمین می‌چرخد و از درد‌ها فاصله می‌گیریم فاصله‌ای به اندازه‌ی چند سی‌صد و شصت و پنج روز فاصله می‌گیریم و قرار نیست این فاصله، چیزی را کم کند فاصله می‌گیریم و یادم می‌رود برای چه گریستم گریستم چون آن شب، خندیدم و پلک بستم آن شب تنها خوابیدم و نگریستم آن شب، دنیا کوچک و فشرده بود نبودن‌ها، کوچک بود جای خالی هم با سرگرمی پُر می‌شد چند سی‌صد و شصت و پنج روز گذشته وُ دنیایم کوچک‌تر شده اما جای خالی‌ها جای‌ خالی حفره‌ای است که می‌افتم و امید دارم خدا دستش را به سمتم بگیرد جای خالی چاله‌ی زمانیست، که می‌کُشد ولی نفس‌ات را نمی‌گیرد جای خالی اندوهِ می‌شود در چشمان‌ات و لبخند بر لب‌هایت جای خالی نبودِ دستانِ گرم‌ات است، هنگام خواب جای خالی کمُدیست که از لباس‌هایت خالیست جای خالی .. قرار نبود از تو بنویسم مثل همان‌وقت که قرار نبود دیگر بهت فکر کنم یا آن‌وقتی که رفتی و رفتی و آب ریختم پشت‌ِ گام‌هایت قرار نبود روز‌ها بلند شود و جای خالی را کِش بدهد قرار نبود در خیالم زندگی کنی و فرق داشت این‌که در خیال‌ام باشی یا وقتی چشم باز می‌کنم، جلوی چشمانم قرار نبود حرف‌هایم را در صورتت نکوبم و فرق داشت این‌که بگویم و بشکنی یا نگویم و بشکنم قرار نبود از تو بنویسم اما شب، سکوت را کلمه می‌کند گفتم قرار نیست از تو بنویسم و هی این بند‌ها، از فاصله‌ات با من، بلندتر می‌شوند قرار نبود تنها باشم اما زمان، دزد است و زمانه، انباریست پر از گم‌شده‌ قرار نبود چیزی بنویسم اما شب، سکوت را کلمه می‌کند .. روز، هنگامِ قتل است و شب هنگامِ عزاداری برای چیزی که آن را در روز از تو گرفته‌اند روز ترسناک است روز شلوغ است و می‌ترسی در شلوغی گم شوی [ادامه دارد..]
لازمه اون حس بده یه وقتایی بیاد سراغت، لازمه خسته بشی،لازمه کم بیاری. ولی تهش باز همچی درست میشه، درستش میکنیم. اما اگه نشد، باهاش کنار میایم؛ ما بارون های زیادی دیدیم که تهش رنگین کمون باشه...
تو مثل رودخانه ای ترکم کردی، برای همین است، گاهی ماهی های مُرده در خود پیدا می‌کنم. 'گروس عبدالملکیان ✨'
-زندگی یک جنگ دائمی است بین'ذهن و قلب'🫀✨