⬅️ با کسانی که تو ستاد قاضی‌زاده هستن رفاقت کنید این مدل آدما رفیق واقعی هستن ⬅️ چون پای کاندیدایی ایستادن که رای نمیاره و خودشون هم اینو میدونن ولی بازم معرفت به خرج میدن و می‌مونن #شوخی

حتما برید عکسای برج تشریفات رو ببینید😐 یه برج دوقلو با امکانات فوق العاده ما قراره خادم انتخاب کنیم نه خان بالاشهر تهرون😏

به یاد استاد سیدمحمود سیادت ، بنیانگذار انجمن خوشنویسان دزفول

کمی زیبایی ببینید👆😁 ارسالی از یه حاجی عزیز😉

وحشتناکه خیلی وحشتناکه... اینکه سگ خیابونی باعث فوت بچه پنج شیش ساله بشه وحشتناکه😔 تسلیت به خانواده دغدار این پسر بچه😔😔

کودک دزفولی قربانی سگ‌گزیدگی شد 🔹معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی دزفول: کودکی ۶ ساله از ناحیۀ سر، صورت، دست و کمر دچار حملۀ سگ قرار گرفت. 🔹کودک ۳ روز در بیمارستان دزفول تحت درمان و تزریق دُزهای واکسن قرار گرفت. او پس از ترخیص، ۶ خرداد به بیمارستان مراجعه کرد و نمونه‌گیری‌های لازم انجام و برای انستیتو پاستور ارسال و جواب مثبت دریافت شد. 🔹کودگ با رضایت خانواده ترخیص و به تهران منتقل می‌شود اما به‌دلیل زخم عمیق، در بیمارستان تهران به کما می‌رود و فوت می‌شود. @Farsna - Link

✍چالش های حکمرانی 🔹برخی اوقات شما توان لازم برای اقدامی را دارید و ایضا راهشو هم بلدید و ایضا از لحاظ استدلال هم میدونید که کارتون درسته ولی اقدامی نمی کنید... 🔹خب ممکنه دلایل مختلفی داشته باشه: انگیزه لازمو ندارید بی اهمیت میدونید دردسر داره و... 🔹خب در خبرها اومد که کودکی خردسال بعد از گزیده شدن متاسفانه فوت شدن... و مراجع بهداشتی و... همگی میگن آمار گزش توسط این حیوان بالا رفته... همه هم میدونن چقدر بیماری های مختلف و لاعلاج و پرخطر قابل انتقاله از این حیوان... ❓❓❓خب پس چرا اقدامی نمیشه؟ مگر از دست رفتن جان یک بچه موضوع کم اهمیتی هست؟ اگر متولیان در این موضوع و موضوعات و مواضع این چنینی به جای توصیه و تاسف اقدامی نکنن عملا حکمرانی کم کم بی اهمیت می شود و مردم براشون مهم نیست که حاکم و حکومت باشه یا نباشه و نتیجتا خودشون اقدام میکنن که متاسفانه عواقب خوبی نداره... 💠یعنی عملا مشروعیت و مقبولیت از دست میره ✅یه موضوعات به ظاهر کوچک آزمون مدیران شهری و مطالبه گران هست که نگذارند مردم سرگردان و بعد بی تفاوت بشن. 🔹اما یک تجربه: سالها پیش در منطقه تازه تاسیس کوی اندیشه معضل سگ های ولگرد وجود داشت که بعد از اعتراض اهالی شهرداری با همکاری نیروی انتظامی نسبت به کشتن و امحاءشان اقدام کرد البته هزینه اش اخذ شد از مردم. ✅خب الان هم به راحتی میتونه اگه عزمش باشه در همه مسوولین شهری یک اقدام رو انجام داد به شرطی که مسوولین همت لارمو داشته باشن و منافع مردم براشون مهم باشه. 😢و گرنه دیر یا زود شاهد اتفاقات بدتری خواهیم بود. @kankashdez

این از اون طرح جالب‌هاس☺️👆

آقای پورمحمدی با این مشاور رسانه‌ایش (حسام آشنا) همون حسن روحانی سال ۹۲ هست 😏 #دیالوگ

خیلی ایده خوبیه اگه پزشکیان رو فحش‌خور مناظره‌ها کنن و بعد مجبورش کنن انصراف بده! اینجوری به راحتی آقای پورمحمدی صاحب صندلی ریاست جمهوری میشه 😏 #دیالوگ

بریم مستند "فروشنده" رو ببینیم تا سیگنال‌هایی که روحانی به مردم و غربی‌ها داد یادمون نره اگه پورمحمدی قراره از این جنس حرفا بزنه باید حواسمون بهش باشه

واقعا؟👆🤔

عربستان هم نامرده هان! خبرنگارا رو اخراج کرد تا تقریبا هیچ پوششی و تصویر با کیفیتی از حج امسال بدست ایرانیا نرسه

گزارش‌هایی که می‌بینید با تلفن همراه ضبط شده!

واکنشم الان اینه ادمین محترم کانال یکتی👆😅🤝

♦ ۲۷ خرداد ۱۳۸۴ | انتخابات ریاست جمهوری ♦ دور اول انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری با پیروزی اکبر هاشمی رفسنجانی به پایان رسید اما به علت نزدیکی بیش از حد تعداد ارا، انتخابات به دور دوم کشیده شد و هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی نژاد در ان حضور یافتند ♦ دور دوم انتخابات در سوم تیرماه برگزار شد و اینبار احمدی نژاد با برتری قاطع در تعداد ارا، برای اولین بار منصب ریاست جمهوری را از ان خود کرد پ.ن: احمدی‌نژادی نیستم الکی انگ نزنید😒

حین دعای عرفه امروز دعاگوی دوستان هم بودیم😊🤝

عه این پیرهن آبیه عضو کانالمونه😂😂😂 سلام برادر🤝😉

قالیبافی هم نیستم الکی انگ نزنید😂😂

👆قالیباف یه حرفی زد و گفت من از اهالی رسانه شکایت نکردم، حالا این آقا مدعی شده قالیباف ازش شکایت کرده ⬅️ اگه بحث صحیح یا غلط بودن این ادعا رو بذاریم کنار موج تخریب محمدباقر قالیباف تو تلگرام و دیگر شبکه های اجتماعی واقعا شدید هست

⬅️پورمحمدی با انتشار بخش سانسور شده مستند تبلیغاتیش قبل مناظره امروز نشون داد که خوب خودشو آماده کرده...

⬅️کانال الف دزفول یه روایت درباره شهید بادروج منتشر کرده که یکی از نکات جالبش حضور ملا عبدالرضا مداح شناخته شده دزفولی در حج خونین سال ۶۶ هست ⬅️ فکرشو کنید که یه فیلم سینمایی یا نمایشنامه درباره حج خونین ساخته بشه که نقش اولش ملاعبدالرضا باشه، تصورش هم جالبه 👇روایت الف دزفول رو بخونید قشنگه👇

با سلام 🌷 در این ایام ، لازم است یادی کنیم از قریب به 300 شهید جمعه خونین مکه مکرمه که در مورخ 9 مرداد 1366به شهادت رسیدند و سردار رشید اسلام «شهید حاج عبدالحمید بادروج» مسئول ستاد لشکر 7 ولیعصر(عج) دزفول که در این واقعه رشادت ها از خود نشان داد و به دست نیروهای ملعون سعودی به شهادت رسید و در گلزار شهدای دزفول تا قیام قیامت آرام گرفت. 🌷راوی این سطرها، «حاج محمدعلی بهرامی » است. پدر شهید «حمیدبهرامی » از شهدای اتوبوس آسمانی گردان بلال. او تنها شاهد عینی ماجرای شهادت شهید بادروج است. ⭕️ این روایت را سال 1391 منتشر کردم، اما به مصلحت هایی مجبور شدم بخش هایی از آن را سانسور کنم و آن بخش هم انتقام خون شهید بادروج و به درک واصل شدن قاتل ایشان توسط یک شیرمرد ایرانی است که کمتر کسی از این ماجرا باخبر است. ✍🏻 این روایت را در «ده قسمت » و بدون سانسور و با اندکی باز نویسی تقدیم می کنم و هر روز یک قسمت از آن در الف دزفول منتشر می شود. 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 🌴 #روایت_عروج 1️⃣🌷 قسمت اول : آخرین شب 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 نشسته بودیم سر سفره شام. حاج ملا عبدالرضا[1] ، بادروج و من کنار هم بودیم. شام کباب بود. داشتیم سر به سر ملا می گذاشتیم. بنده خدا چشمانش که نمی دید. تا کبابش تمام می شد، یک کباب دیگر می انداختم توی بشقابش. او هم دست می برد توی بشقاب و با تعجب لقمه برمی داشت. کم کم انگار متوجه شیطنت ما شده باشد، ناگهان برگشت سمت من و گفت : «امشو مری مخه کُشِیُم. دگه نخُم»[2] مرد شوخ طبعی بود. برخاستیم و قدم زنان در حالی که هنوز داشتیم سر به سر ملا می گذاشتیم رفتیم سمت اتاق. یک پرتقال بزرگ هم پوست گرفتم و دادم دست ملا. گفتم این را بخور کباب ها هضم شوند. خندید و پرتقال را از دستم گرفت . رفتیم توی اتاق. بادروج لباس هایش را برداشت و رفت سمت حمام. رو کرد به من و گفت : «حاجی. آماده شهادت باش. فردا شهید می شویم. من می روم غسل شهادت کنم.» تعجب کردم. گفتم : « چی می گی. شهادت چیه؟ چیزی نمیشه! مگه جنگ رو با خودت آوردی اینجا؟ یا که اینجا خط مقدمه؟!» چهره اش عجیب نورانی شده بود. نورانیت عجیبی سراسر وجودش را فراگرفته بود. بدون اغراق آن لحظه من بادروج را در هاله ای از نور می دیدم. این نور و آن حرف هایی که از شهادت می زد، کمی دلم را لرزاند اما آن لحظه حرفی نزدم. بادروج آدم زرنگی بود. فوق العاده هوشیار و دقیق. از فرماندهان پرکارو تیزهوش جنگ بود.از اوضاع و احوالی که رصد می کردیم، احتمال این بود که فردا اتفاقاتی بیفتد. برای همین چندین شب من، بادروج و تعدادی دیگر، نقشه خیابان ها و مسیرها را بررسی می کردیم تا احیاناً در صورت وقوع اتفاقاتی ، سردرگم نمانیم. غسلش را که کرد و از حمام آمد بیرون دوباره رو کرد به من و گفت : « اگر فردا شهید شدم، برای محمد پسرم یک دوچرخه بخر و برایش ببر.» هنوز حیران حرف های قبلی اش بودم. به زور لبخندی روی لبم آوردم و گفتم: « این چه حرفیه داری می زنی؟! ول کن تو رو خدا!» خواستم کمی فضا را عوض کنم . گفتم: « مگه تو دزفول دوچرخه نیست؟ خب از همونجا براش بگیر!» گفت : «نه. بهش قول دادم از مکه براش دوچرخه بخرم. اگر بلایی سرم اومد ، حتماً برا پسرم یک دوچرخه بخرین.» ⚠️ ادامه دارد ... [1] مرحوم حاج ملاعبدالرضا دزفولیان ، مداح روشندل اهل بیت(ع) که سال ها پیش به دیار باقی شتافت [2] امشب انگار می خواهید مرا بکشید. دیگر نمی خواهم. ✳️«روایت عروج » را به همراه تصاویر در الف دزفول بخوانید👇 🌐https://alefdezful.com/561 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc