ناشناس: دوره ها رایگانم هست اینکه گفتی دوره های رایگان هم داری👆🏻 چیا هسن؟! لینکشون رو بده من میخوام همه رو شرکت کنم. 😃 ______ ت.ح بله و اگر کسی خواست میتونه نذر ظهور حضرت مهدی هزینه پرداخت کنه که صرف خیر میشه لینک همونی بود ک فرستادم

ناشناس: واییی خودتی مطمئنم حتی سخنرانیت مباحثی در مورد امام زمان بود😍🙂 خودتیی بگو توهم نزدم ___ ت.ح: بله درسته توهم نزدین😅

ناشناس: حقیقتا راستشو میگم اونجا زیاد به سخنرانی ها دقت نمیکردم همش رو متن سخنرانی خودم کار میکردم اما واسه یه لحظه که به گوشم خورد اسم حضرت مهدی رو آوردی خودکارو گذاشتم کنار حسرت میخوردم میگفتم با خودم چرا اصلا این موضوع رو انتخاب نکردم و حرفاتو گوش میکردم و با خودم میگفتم حتما خیلی آقا رو دوست داره:))) ____ ت.ح الحمدلله که همون اندک صحبت من نظر شمارو جلب کرده

ناشناس: میشه با صدای دلنشین تون برامون قرآن بخونید ____ ت.ح بفرمایید پی وی یا گوگل میتونید تلاوت رو دانلود کنید بفرمایید پی وی که اسم و فامیلم رو خدمتتون بگم

ناشناس سلام و خداقوت به شما چطور میشه باهاتون درد و دل کرد؟ 💔 ___ ت.ح: بفرمایید پی وی اونوقت هرچه میخواهد دل تنگت بگو

ناشناس: سلام علیکم ارادت دوره آموزش مکالمه لهجه عراقی دارین؟ هزینش چقدره و اینکه خودتون اموزش میدین دیگه درسته؟ ___ ت.ح: بله خودمم کلاس ها متعلق به حضرت مهدی هست رایگان

ناشناس: وضعیت شما توی نجف برام خیلی شوکه کننده بود ___ ت‌‌.ح 💔

ناشناس: تا حالا نماز صبح یا کلا نمازات قضا بشه اگه شده نمازت قضا بشه اون روز چیکار کردی؟ ____ ت.ح بله شده قضاشو ادا کردم

راجب کلاس قرآن پرسیدید ما تمام رشته های قرآنی رو تدریس میکنیم

سوال دوم پرسیدید ک چطور با کتب حوزوی کنکور دادی اول اینکه حوزه اصلا کنکور نداره من برای دانشگاه کنکور سراسری و بعد کنکور حفظ دادم این از این راجب محقق و مدرس حوزه علمیه کربلا هم گفتم کارم تحقیقه مقاله دادم و..‌‌.

این سوالات رو خیلی پرطیدین گفتم کلی توضیح بدم براتون

ناشناس: باسلام و خسته نباشید. ممنون. بابت زحماتتون. من تازه عضو گروهتون شدم. ببخشید میشه منظور از اون حالت که توی این پی ام هست را برای کسانی که تازه عضو شدند بگید؟؟ یعنی امام زمان به خوابتون اومدند یا اینکه شما حضرت را دیدید؟🤔🤔🤔🤔🤔 اگه صلاح دونستید ممنون میشم پاسخ بدید.🙏🙏🙏

ت‌.ح: من خود به چشم خویشتن دیدم ک جانم میرود... چی برام از این بهتر بود که تو مقدس ترین مکان جونم بره.. ولی خب برگشت به این دنیا سخت بود برام... ۱۲ مهر نجف😇 بعد از آخرین نمازی که تو مسجد سهله خوندم... از مسجد کوفه به سمت پله برقی حرم حضرت علی حرکت کردیم که صبح الطلوع حرکت کنیم به سمت ایران.... همون پای پله ها بود که... ت.ح: عرق سرد به جونم نشست قلبم تو صورتم میتپیدو.... خیر ثابقه بیماری نداشتم برای مردن نیاز پیشینه قبلی نیست خیلی ناگهانی بود البته من ۵ ماه قبل از این اتفاق خوابشو دیده بودم ولی خب سر سری گرفتم اما همینجوری ۶ ماه پروفایلم قبل از اون اتفاق این بود: من خود به چشم خویشتن دیدم ک جانم میرود😇 این پروفایل در حدی بود که بگم خوابشو دیدم اما وقتی به چشم دیدم ک جونم دتره میره تازه مفهوم این شعر زیبا رو از سعدی فهمیدم تو مسجد سهله که آخرین نمازامو میخوندم...هر روعت که میرسید نماز خوندن برام سخت و سختر میشد... میگفتم خدایا بزار نمازم تموم شه خودم میدونستم خوابم داره تاویل میشه😇 از بابت همراهیانم نگران بودم رسیدیم پای پله برقی حرم حضرت علی دیگه نمیتونستم قدم از قدم بردارم... حس خفگی نداشتما ولی قشنگ حس میکردم نفسام داره تموم میشه خیلی سعی کردم برسم بالای پله برقی ولی نشد... نقش زمین شدم🙃 از همون اولش میدونستم چی میشه و چی داره میشه بزارید این قسمت هارو نگم همکارای بنده نمیفهمیدن چطور این پله برقی رو که رفته بودن بالا برگردن.... اومدن مارو رسوندن بیمارستان امام علی همون که کنار حرم مطهرشون هست کربلا رفته ها میدونن کجا رو میگم رفتیم بیمارستان اینارو همکارم تعریف میکنه،بعدا واستون فایل ضبط شده صحبتاشونو میفرستم میگفت: تو آمبولانس قشنگ تخت خیس عرق شده بود به قولی حتی عرق مرگمم اونا دیده بودن ۵ شاهد هست به غیر از دکترا میگفتن به چشم دیدیم که جون میدادی💚 ولی خب باورشون نمیشد... وقتی رسیدیم بیمارستان... به عراقی گفت: خلاص🙂 همکارم میگفت اون سرکاروان چنان تو سر تودش زد گفت چی؟؟ دکتره گفت: تموم خلاص🙂 این سالم بود... طوریش نبود.... چی چیو خلاص؟؟؟ شما تصور کنید بدون اینکه احیا کنن تلاشی کنن گفتن خلاص... از اون جایی که ۵ تا همراه من باور نمیکردن دکتره اومد مانیتور رو وصل کرد ... دیدید کسایی که ایست قلبی میکنن فقط خط قلبشون صافه؟ واسه من هر ۶ یاا ۵ تا خط صاف بود🙂 بدون اکسیژن و... آخر سر یه خانوم اصفهانی که یهو اومد بیمارستان گفت ببریدش جای دیگه بازم مارو سوار اورژانس کردن... همکارم میگفت: پلکتو کشیدم پایین: دیدم مردمک کلا نیست💔 میگفت اونجا دیگه باورم شد که مردی... تو همون گیر و دار میگفت دیگه از امام حسین و حضرت علی و عباس ناامید شدم... فقط طلبکارانه میگفتم این امانت بود جواب خانوادشو چی بدیم... میگفت یه لحظه به دلم افتاد زیر گلوتو دست بزارم... میگفت همین که دست گزاشتم حس کردم داره نبضت میزنه... به اون آقایی که تو ماشین کنارمون بود گفتم نبض با اشاره و کلی بدبختی... دکتره هم با اشاره یک گوسفند رو ترسیم کرد... منظورش این بود: دیدی گوسفند که میکشی بعد از دقایقی گوشتش دل دل میکنع نبض میزنه گفت اینم مثل همونه این مرده الان بدنش گرمه داره نبض میزنه💔 تو همین ما بین متوجه نفس کشیدن من میشن اینجاشو خودمم نمیدونم و دقیق یادم نیست که همکارم چی تعریف کرد برام... ما رفتیم بیمارستانی که تو شهر کوفه بود میگفت ۵ساعت گذشت تو بهوش نیومدی علائم حیاتیت خیلی ناجور بود یاد امام رضا افتادم گفتم یا امام رضا من با این دستام دم پنجره فولادت خادمی کردم بعد شروع میکنه پاهای منو فشار دادن و منو صدا زدن... تو همین حین من دلم نمیخواست برگردم ولی برگشتم 🙂 وقتی بهوش اومدم شروع کردم به حرف زدن... همه هنگ بودم تازه بعد از بهوش اومدن خودم یادم نبود چی شده دکترا هاج و واج اومد گفت یه چیزی بدید بخوره ببینید قدرت بلع داره یانه عین چی بگم براتون کیک و آبمیومم خوردم و گفتم بریم دکتر هنگ... همکارام هنگ... و فقط ۴ ساعت بعد هم تحت نظر بودم

ناشناس: سلام کی این اتفاق برات افتاد چند سال پیش دعا کردم گفتم یا امام زمان من که پول ندارم یکی پیدا بشه قرآن را مجانی یادم بده که شما یادم دادی امام زمان نگهدارت باشه الاهی برات بمیرم پس خدا. جواب ما دلشکسته ها را چه میداد الان گریه توانم را برید __ ت‌‌‌.ح یک سال پیش ....خدا صبر بده و قرار بده به همه دلشکسته ها انجام وظیفه کردم

ناشناس سلام استاد خدا خیرتون بده مطالب گروه عالیه __ ت.ح: زنده باشید الحمدلله

ناشناس: ببخشید  شما که اینقدر مشغول خدمت به مردم هستید پس خانوادتون چی؟ اونا رو کنار گذاشتید؟ با رفاقتتون هم ارتباط ندارید ____ ت‌.ح: من کارامو با خانوادم و همه و همه دوستام انجام میدم دوستام توی گروه هم هستن من کارامو تنها انجام ممیدم همه دوستام و خانوادم همراه من هستن💚

ناشناس: سلام وقتی دلمون تنگ میشه باید چکار کنیم دلتنگی خیلی بده یع راهکار خدایی بدین خسته شدم از ادمایی که بهشون بها میدیم ولی اصلا برا اونا مهم نیست امتخان خداس؟ چکارکنم وقتم برا ادما هدر نره باید چه ذکری بگم چکار کنم عادی شه چون ابن دوستا برا ادم موندگارنیستن با امام زمانم حرف مبزنم ولی شما بگین چاره چیه _____ ت.ح: کاش همه ما به اون درک میرسیدیم که از هر دل به خدا و حضرت مهدی راهی هست راحت میریم بهم دیگه تهمت میزنیم قضاوت میکنیم دعوا میکنیم تیکه میندازیم طعنه میزنیم.... همه ما برای خدا مهم هستیم اول خودمون رو اصلاح کنیم به کسی زور نگیم همه رو بسپارید به خدا وقتی اینجور رفتارا ذهن شمارو درگیر میکنه فقط برید وضو بگیرید یک آرامش نابی بهتون میده... و همیشه تو آشتی کردن پیش قدم باشید خدا اجرتون میده

یه درد دلی هست براتون بگم... من اگر گروه زدم گفتم استادم؟ تو شرح گروه چی گفتم؟ آیا من ادعایی دارم ؟ آیا گفتم من آدم خوبی ام که رجعت داشتم؟؟؟ یبار دیگه مرور کنیم امام صادق گفتن رجعت عمومی نیست خاصه... یا افرادی که ایمان خللص دارن رجعت میکنن یا افرادی که شرک خالص داشتن که اگر با ایمان باشن به دعوت ادامه میدن و اگر از مشرکین بودن از تحولاتشون میگن.... من گفتم من با ایمانم؟ اصلا من گفتم خداب حضرت مهدی رو دیدم؟ واسه چی بدون اینکه مطالب رو درست بخونید قضاوت میکنید؟

 جانم قوی باش ما پشتت هستیم هواتو داریم هرکسی توهين کرده به خودش و اعتقادات خوش کرده عاقبت بخیر باشی جوان فقط خواهشن جا نزن کع ما هم به راهنمایی های تو نیاز داریم ____ ت‌.ح: خدا توفیق بده که اگر سلب توفیق بشم خدا هودش کمکم کنه من تا حدی که در توانم هست خادم شما بزرگواران هستم🙏🏻

من فقط سعی دارم مشائل رو براتون طبق آیات و روایات برسی کنم و شمارو دعوت میکنم به تدبر در قرآن خدا خودش در قرآن فرمود: افلا یتدبرون القرآن فکر کردن و تدبر کردن در قرآن نیاز به تخصص نداره

*یه گفتگو داشته باشیم* *در رابطه با صحبت با نا محرم*

صحبت با نامحرم در مواقع ضروری گناه نیست اما اگر بشینید شوخی و خنده بیجا داشته باشید اون گناهه

الان دیدید که تو همه اداره ها حتی آموزش پرورش حتی سپاه حتی ارتش و.... همه و همه خانوم آقا در جلسات باهم حضور دارن

آیا این گناهه؟

ببینید اگر تو همین مجالس و محافل صحبت های غیر ضروری حرفای بیخود و بی معنا که فقط وقت تلف کردنه اون گناهه خنده و قهقهه زدن اون گناهه