🗓یکم شهریور ماه همچنین مشهوره که روز بزرگداشت نابغه اعصار ، فیلسوف ، متاله ، منطقی ،... و طبیب زبردست( ولو در حال حاضر) حسین بن عبدالله بن علی بن سینا شیخ الرئیس ابوعلی سینا رحمة الله علیه هست که روز پزشک هم نامگذاری شده!
🖊📚شیخ الرئیس بوعلی کتابی خود نوشت به نحو امالی داره. کتاب امالی رو بسیاری از علما و محدثین و شعرا و ادبا و غیره دارن به عنوان نمونه کتاب امالی شیخ صدوق یا امالی شیخ طوسی رحمة الله علیهما
یا مثلا در ادبیات کتاب «فیه ما فیه» مولوی به نحو امالی هست .
شیخ و استاد سخن می گفتن و املا می کردن و شاگردان می نوشتن و کتابت میکردن ، به این اثر مکتوب میگفتن امالی .
📒در این کتاب سرنوشت خودنوشت، شیخ الرئیس بوعلی میگفته و جوزجانی شاگرد خاصش می نوشته و کتابت می کرده .
🏨🩺در بخشی از این سرنوشت خودنوشت به کیفیت علاقمندی شیخ الرئیس به طب و فراگیری اون و همچنین ما بعدالطبیعة و الهیات اشاره می کنه.
📓 منظور شیخ از ما بعد الطبیعة ، کتاب ارسطو هست چرا که در ادامه به شرح ابونصر فارابی اشاره می کنه و کتاب فارابی تحت عنوان« الابانة عن غرض ارسطاطالیس فی کتاب ما بعد الطبیعة» که اسم ارسطو در عنوان کتاب هست ، در ادامه عرض میکنم ما بعد الطبیعه ارسطو چه کتابی بوده، شهید مطهری هم یه جایی در کتاب فلسفه و منطق در خصوص این کتاب توضیحاتی داده.
‼️مطالب شیخ الرئیس بوعلی در این خصوص سخت اعجاب آمیز و خارج از توقع شایعه و مشهور از پزشکیه❗️
در ابتدا این بخش رو با هم بخوانیم که متن همین سه تا عکس بالا هست:👇
✍مرتضی داودی⚖
🔰دعوتید به 🔰
@az_ghaza
🖋📜بخشی از سرنوشت خودنوشت شیخ الرئیس ابوعلی سینا رحمة الله علیه:
📌سپس بعلم طب رغبت کردم و کتابهایی را که در آن نوشته اند خواندم و علم طب از دانشهای دشوار نیست و بدین جهت در کمترین مدت در آن سرشناس شدم تا اینکه پزشکان فاضل آغاز کردند علم طب را نزد من میخوانند و بیماران را پرستاری کردم و درهای معالجاتی که از آزمون مرا دست میداد آنچنانکه به وصف نمیآید بر من گشاده میشد .
📌و با این همه مشغول فقه بودم و بر آن مینگریستم و در آن هنگام شانزده سال داشتم ...
و آن مسئله ای که در آن حیران میماندم و بحد اوسط قیاس برآن دست نیمیافتم(۱) برای این کار بمسجد جامع میرفتم و نماز میگزاردم و در برابر آفریدهٔ همگان فروتنی میکردم تا آنکه دشواری آن بر من گشاده میشد و مشگل آسان میگشت ...
و گاهی که خواب مرا در میگرفت مهمترین این مسایل را در خواب میدیدم و در خواب بسیاری از مسایل بر من آشکار میشد و چیزی نگذشت که بدینگونه همه دانشها در من استوار شد و بنا بر توانایی انسانی بر آن آگاه شدم و هر چه در آن هنگام فرا گرفته ام مانند آنست که الان فرا گرفته ام ؛ تا امروز چیزی بر آن افزوده نشده است.
📌تا آنکه در دانشهای منطق و طبیعی و سپس ریاضی استوار شدم و بعلم الهی رسیدم و کتاب ما بعد الطبیعة را خواندم و آنچه در آن بود در نمیافتم و اندیشهٔ واضح آن بر من پوشیده ماند تا اینکه خواندن آنرا 👈چهل بار👉 از سر گرفتم و از بر کردم و با این همه آنرا نمیفهمیدم و مقصود را در نمیافتم و از خویشتن نومید شدم و گفتم کتابیست که برای دیافتش راهی نیست .
📌 روزی هنگام عصر در میان وراقان حاضر بودم؛ دلالی پیش آمد و در دستش مجلدی بود که آنرا آواز میداد . آنرا بمن نمود و من بسختی رد کردم و عقیده داشتم که درین کتاب سودی نیست. پس گفت : بخرش که صاحبش ببهای آن محتاجست و ارزانست و بسه درهم بتو میفروشم . من آنرا خریدم و آن کتاب ابونصر فارابی در اغراض کتاب ما بعد الطبیعة بود . پس بخانه ام بازگشتم و در خواندنش شتاب کردم و در همان هنگام اغراض این کتاب بر من گشاده شد زیرا که در دل من محفوظ مانده بود .
📌پس من بدین شادی کردم و در روز دوم چیز بسیار برای سپاسگزاری از خدای بتهی دستان صدقه دادم. پس پادشاه وقت را در بخارا نوح بن منصور بود بیماری پیش آمد که پزشکان در آن سر گردان ماندند و نام من در میان ایشان بواسطهٔ فزونی دانش و کتاب خواندن مشهور شده بود و یادی از من پیش او کردند و بدو گفتند مرا بخواند...
________
۱)این نشون میده مکتب فلسفی مشاء به ریاست شیخ الرئیس بوعلی هم صرفا مبتنی بر استدلال نبوده و دستی بر اشراق مکتب امثال شیخ شهاب الدین سهروردی داشته.
اما مولوی به عنوان نماینده ای از عرفا و شاید صوفیه به طعنه به فلاسفه و منطقی ها میگه:
پای استدلالیان چوبین بُوَد
پای چوبین سخت بی تمکین بود
البته علما و بزرگان همیشه اختلاف داشتن.
✍مرتضی داودی⚖
🔰دعوتید به 🔰
@az_ghaza
اما نکاتی که از مطالب شیخ الرئیس بوعلی میشه استنباط کرد:
1⃣ پزشکی علم آسونیه لااقل به صراحت اظهارات شیخ دشوار نیست و این اقتضای علوم تجربی و ظنی هست( در جای خودش مبرهن شده که تجربی ، علم ظنی هست و خیلی قابل اعتماد نیست و بیشتر در حیطه تجربه س ولی الان علم رو منحصر کردن به تجربه).
2⃣شیخ الرئیس خودش علاوه بر طبابت از مریض پرستاری هم میکرده که بسیاری پرونده به جهت همین دستور پزشک و انجام پرستار داریم به حدی که چندین ماده قانونی هم بابتش تفریع شده ، جالبه که در فقه هم فروعات درخور توجهی داریم. بعد ها در خصوص چندین آرای وحدت رویه دیوان محترم عالی کشور هم صحبت میکنیم .
🛑3⃣از همه مهم تر : ما بعد الطبیعة که به قول خود فارابی برخی فک میکنن فقط الهیاته حال اونکه اعم از اونه لذا تطبیقش در زمان ما همین 👈علوم انسانیه 👉بنابراین از نظر شیخ الرئیس صاحب همین مکتب و کسی که روز پزشک ، به جهت بزرگداشت این شخصیت هست ، پزشکی دشوار نیست ، حال اونکه شیخ چهل بار الهیات و مابعدالطبیعه و علوم انسانی رو خوند اما متوجه نشد و آخرش هم به طرز معجزه آسا کتاب شرح فارابی بهش رسید و خوند و تازه متوجه شد.
بر خلاف زمان ما که معروفه کسانی که درسشون خوبه رو به تجربی و پزشکی راهنمایی میکنن ولی باقی رو سمت علوم انسانی.
✅اما در نظر تحقیقی و همچنین بنا بر همین نظر ابوعلی سینا مناصبی مثل 👈قضاوت 👉و مشاغلی مثل 👈وکالت👉 و غیره که در حیطه علوم انسانی هستن به مراتب سخت تر و صعب تر از علوم تجربی ظنی مثل پزشکی هستن که ادله متعددی هم در جای خودش داره.
4⃣شیخ الرئیس مسائل و مشکلات علمیش رو با توسل و توکل حل میکرد حتی به حدی که میگه در خواب مشکلات برام حل میشد ( جل الخالق )
مثل ملاصدرا که در احوالاتش نقل شده و یا باقی علما ، چیزی که در حال حاضر -مخصوصا در علوم تجربی که بعدها راجع به آسیب های این رشته از لسان خود غربی ها صحبت میکنیم - خیلی کم شده.
5⃣شیخ میگه در کنار طبابت به فقه مینگریستم . منظورش این نیست طب و فقه میخوندم اینو که گفت و اصلا لازم نیست اینطور بگه بلکه منظورش اینه طبش بنا بر فقاهت بود ( به شدت در مبانی علوم تجربی این مساله مهمی هست که ان شاء الله بعدها توفیق بود بهش پرداخته میشه) یعنی میگه اساس کارم این بود که طبابتم با ایدئولوژیم مطابق بود ( بماند که همین اجتماع طبابت و فلسفه و فقه و منطق و غیره خودش بسیار ثمرات داشته) لذا میگن بازاریا قبلا مکاسب شیخ انصاری ره رو میخوندن!
از همین عدم تفقه و عدم اطلاع از قوانین چه بسیار پرونده قضایی تولید و تشکیل شده و حتی چند تا رای وحدت رویه صادر شده.
6⃣ادامه داستان هم جالبه که شیخ در ازای طبابت اجازه ورود به کتابخونه رو گرفت و میگه کتابخونه نوح بن منصور خیلی جالب مثل کتابخونه های الان با موضوعات جالب شعر و فقه پارتیشن بندی شده بودن.
شیخ انگیزه ش برای طبابت مالی نبود!!
روز پزشک مبارک!
✍مرتضی داودی⚖
🔰دعوتید به 🔰
@az_ghaza
وکیلِ متهم گردیده راضی
ولو شد کشف، از او کشف رازی
بخندد لیدوکائین از دفاعش
درِ درأت چه باز آقای قاضی؟!(۱)
❌بر خلاف برخی از نظرات شایع که رنگ و بوی فقهی و شرعی هم بهش داده میشه ، دفاع به استعمال لیدوکائین برای شارب خمر برای شمول قاعده درأ مسموع نیست.
#آقای_قاضی
#خانم_وکیل
#لیدوکائین
#قاعده_درأ
________
۱) مصرع بدل:
درِ درأت ببند آقای قاضی
✍مرتضی داودی⚖
🔰دعوتید به 🔰
@az_ghaza
اقتدار محتسب و سلطان محمود غزنوی !
(اقتدار و عدم تسامح در اجرای حد شرب خمر)
سلطان محمود که در تاریخ نوشتن مقتدر ترین سلطان غزنوی ها بود 👆اینطور👆 طبق نقل نظام الملک از «محتسب» حساب میبره!
🔰محتسب کیه؟!🔰
↩️یه مقام اجرایی_قضایی بوده ، یه حالت قاضٍ دوار بقضائه بوده که ظاهرا از قاضی محکمه هم پایین تره که در ادبیات ما مخصوصا شعرا خیلی ازش هم حساب میبردن هم خیلی میترسیدن لذا بعضا طعنه ها زدن ‼️
✅نکته در خور توجه روایت خواجه نظام الملک اینه که میگه همین محتسب یقه سپه سالار سلطان محمود که خیلی هم ادعاش میشده رو گرفت کوبوند زمین و مجازاتش کرد!!
سپه سالاری که سپاهش ۵۰۰۰۰ مرد جنگی بود و ۱۰۰۰ خدم و حشم همراه خودش داشت ( لابد فکر میکرد که اینا مانع اجرای حد شرب خمر میشه، حال اونکه سلطان میگه نرو حتی من هم نمیتونم جلوگیری کنم)
و اوج اقتدار این محتسب اونجاست که حتی سلطان محمود نمیتونسته بره مداخله کنه!!!
✅ سلطان که خودش هم پیاله سپه سالارش بوده تنها کاری که از دستش بر میاد-چون میدونه زورش به محتسب نمیرسه- اینه که به سپه سالار میگه حالا که مستی نرو بیرون محتسب میگیره مجازاتت میکنه ولی خب سپه سالار فک میکنه خیلی قدرتش زیاده!!
❇️حشمت و جلال و اقتدار محتسب فقط اونجا که خواجه نظام الملک میگه:
✨«بفرمود تا از اسب فرو کشیدند و خود از اسب فرود آمد و بدست خویش بزد بی محابا چنانکه زمین را بدندان می گرفت و حاشیت و لشکرش می نگریستند و هیچکس زهرۀ آن نداشت که زبان بجنباند»✨
🎥صحنه رو خواجه نظام الملک خیلی دراماتیک و سینمایی توضیح داده یه حالتی که انگار خود خواجه هم داره از محتسب یه قاضی دست چندم که شاید اصلا قاضی هم نباشه و شأن ضابطین امروزی رو داره ولی اهل قضاوت هم هست .
یا مثلا مثل تقریبا قاضی تعزیرات ، خلاصه خود خواجه نظام الملک هم انگار داره توی عبارت از محتسب حساب میبره!!
محتسب ،سپه سالار سلطان محمود رو جوری میزنه که به قول عوام( عین عبارت خواجه نظام الملکه) زمین رو گاز میگرفته‼️
و کسی از نوکران و چاکران هم جرات مداخله نداشته!! لذا میگه:
❇️« چنانکه زمین را بدندان می گرفت»❇️
یه لحظه صحنه رو تصور کنید.
✍مرتضی داودی⚖
🔰دعوتید به 🔰
@az_ghaza
غمِ یک فاصله را فاصله ها می فهمند
دردِ این مرغ مهاجر ، تله ها می فهمند
باغِ انگور! تو رفتی و دلم می خواهد
این ویاری است فقط حامله ها می فهمند!!
سرِ زا رفت دلِ پُر غمِ من ای بی رحم!
ارزش ثانیه را قابله ها می فهمند
بوسه ی ملتهب این لب در داغم را
-بغلم کن - که فقط آبله ها می فهمند
مثل عصرانه ی یک جمعه پر از دلگیری ....
شده ام وای که بی حوصله ها می فهمند!
ناز ها می کنی ای منکر هر اصرارم
نه ی سنگین تو را از بله ها می فهمند
قالَ اِیّاکَ وَ خَضْراءَ دِمَن(۱) - صَلَّ الله -
قدر شب بوی مرا مزبله های می فهمند؟!
می کُشی لااقل از کام خودت آبی ده
حرمت صید تو را بسمله ها می فهمند(2)
#غزل
#فاصله
#شاعرانه_های_آقای_قاضی
____________
1)شاید تلمیح یا تضمین به روایت :
...ُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْء...
الفقه المنسوب الی الامام الرضا علیه السلام ص 234
2)بسمله ، فعل صناعی «بسم الله الرحمن الرحیم گفت» هست. منظور بسم الله الرحمن الرحیم موقع ذبحه!
✍مرتضی داودی⚖
🔰دعوتید به 🔰
@az_ghaza
حکم قذف
عَبْداللَّه بْنِ سنان قال: قال أَبُوعَبْداللَّه قَضَى أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ أَنَّ الْفِرْيَةَ ثَلَاثٌ يَعْنِي ثَلَاثَ وُجُوهٍ إِذَا رَمَى الرَّجُلُ الرَّجُلَ بِالزِّنَا وَ إِذَا قَالَ إِنَّ أُمَّهُ زَانِيَةٌ وَ إِذَا دَعَا لِغَيْرِ أَبِيهِ فَذَلِكَ فِيهِ حَدٌّ ثَمَانُونَ
امام صادق صلوات الله علیه فرمودند : امیرالمؤمنین صلوات الله علیه حکم فرمودند که افترا بر سه وجه است: هنگامی که مردی به مرد دیگر تهمت زنا بزند و هنگامی که بگوید : مادرش زنا کننده است و هنگامی که او را به غیر پدرش نسبت دهد که اینها در آن ٨٠ تازیانه است!
كافي ج۷ص۲۰۵
⚖از قضا⚖
حکم قذف عَبْداللَّه بْنِ سنان قال: قال أَبُوعَبْداللَّه قَضَى أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ أَنَّ الْفِرْ
📌روایت رو همکار محترم قضایی جناب مرادی ارسال کردند.( با کاربری خودشون)
📝که از امروز ایشون هم جز کاربرانی هستن که امکان ارسال پیام رو دارن و امضای مطالب هم فعال شد که میتونید مشاهده کنید چه بزرگواری مطلب رو ارسال کرده.
توضیحی در خصوص روایتی که همکار محترم ارسال کردند.
📝سند روایت به این شرحه:
علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن ابن محبوب ، عن عبد الله بن سنان
🎤روایت بنا بر نظر جناب مجلسی دوم در کتاب مرآة العقول که شرح بر کتاب کافی جناب کلینی هست ، حَسَن هست.(۱)
👌که جزء دسته روایات مقبوله اما جناب مجلسی روایت رو صحیح ندونسته (صحیح روایتی هست که در اعلا مراتب توثیقه) و فقط حسن میدونه.
❌این نظر مجلسی ظاهرا به خاطر وجود ابراهیم بن هاشم هست یعنی پدر علی بن ابراهیم که در سند روایت با تعبیر « عن ابیه» اومده چون توثیق صریح نداره و صرفا ممدوحه ( راوی شیعه بدون توثیق خاص)
✅اما با توجه به اینکه ابراهیم بن هاشم، شیخ اجازه علی بن ابراهیم یعنی پسرش بوده و شیخ اجازه بنا بر نظر رجالی ها(۲) دلالت بر توثیق میکنه و علاوه بر این ، اسم ابراهیم بن هاشم در اسناد کتاب تفسیر معروف قمی که برای خود همین علی بن ابراهیم( پسر) هست و این کتاب تفسیری توثیق عام داره(۳) لذا ابراهیم بن هاشم هم موثقه.
1⃣علی بن ابراهیم هم که آخرین راوی هست( روایت از امام شروع میشه لذا آخرین راوی میشه اولین راوی که در متن میاد البته خود جناب کلینی آخرین راوی هست که از علی بن ابراهیم نقل کرده) موثقه.
2⃣پدرش هم که وضعیتش مشخص شد.
3⃣حسن بن محبوب از اصحاب اجماع هست(۴) لذا هم خودش موثقه هم راوی قبل خودش رو موثق میکنه .
4⃣البته عبد الله بن سنان توثیق خاص و جداگانه هم داره ، پس سند صحیحه و نه صرفا حسن.
📌دقت بشه که روایت صرف قذف رو گفته که طبق اصل چهارم قانون اساسی مبنای تقنین قانون مجازات اسلامی هم هست🔰
⚖ماده ۲۴۵
قذف عبارت است از نسبت دادن زنا یا لواط به شخص دیگر هرچند مرده باشد.
⚖ماده ۲۴۷
هرگاه کسی به فرزند مشروع خود بگوید «تو فرزند من نیستی» و یا به فرزند مشروع دیگری بگوید «تو فرزند پدرت نیستی»، قذف مادر وی محسوب می شود.
⚖ماده ۲۵۰
حد قذف، هشتاد ضربه شلاق است.
#رجال
#حدیث
#تشریع_تقنین
___________
۱)کتاب مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول / مجلسی دوم/ جلد : 23 صفحه : 313
۲)مراجعه بشه به کتاب رجالی مقباس الهدایة جناب مامقانی
۳) توثیق عام یعنی صاحب تالیفی که خودش صاحب جرح و تعدیله مثل علی بن ابراهیم یا مثلا مثل جناب شیخ صدوق یا دیگر محدثین که خودشون میتونستن شخصی رو توثیق کنن ، در ابتدای کتابش به صحت تمام رجال کتابش شهادت داده.
علی بن ابراهیم در اول کتاب تفسیرش که معروف به تفسیر قمی هست بر وثاقت تمام رجالی که در کتابش آورده شهادت داده که یکی از این رجال پدرش ابراهیم بن هاشم هست که علاوه بر این عرض شد شیخ اجازه ش هم هست.
۴) اصحاب اجماع دسته خاصی از شاگردان ائمه سلام الله علیهم اجمعین هستن که وقتی اسمشون در سندی باشه بدون چون و چرا سند رو قبول میکنن( البته بنا بر مبنایی) چون این اشخاص روایت نمیکردن مگر از شخص موثق.
✍مرتضی داودی⚖
🔰دعوتید به 🔰
@az_ghaza