eitaa logo
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـن‌ڪَࢪبَـ❤️ـلا
347 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
26 فایل
باعشق‌اۅسټـ‌هࢪڪہ‌بہ‌جایےࢪسیدھ‌اسټـ ♥️ برای حمایت و تبادل لینک کانال گذاشته شود↯ https://harfeto.timefriend.net/17200402623512
مشاهده در ایتا
دانلود
سحر نوزدهم...... باران که می بارد.... 🌧 نگاه نمی کند به کجا می بارد... باران🌧 کار خودش را میکند.... می بارد و میشوید و پاک میکند... اما باران.... شاگرد مردی است که..... که به دشمن و دوست.... مسلمان و غیر مسلمان..... و حتی حیوانات و نخلستان ها.... همه گدای درگاه او بودند😔 او.... معلم باران🌧 معنای قرآن📜 امیر عالم زمین و جان💐 امیر المومنـــ(ع) ـین💔 استـ علی..... مرد بارانی عالم خلقت است..... علی..... می بارد..... 🌧 کاری ندارد که مخاطب کیست..... حتی کسی که در خانه اش را سوازند.. 🔥 از مهر علی ع بی نصیب نماند.... علی بی صدا بارید... اما شوره زارها باران مهر او را نوشیدند... ولی به او اعتنا نکردند.... و خشکی آن ها... لبان آل علی را خشکاند.... و بحر آل علی را خون بار کرد💔 ضربتی که محراب کوفه را لرزاند... میراث سیلی های در کوچه هاست... 🥀 و ادامه ی آن به نیزه های گودال ختم می شود😭 اذان شده است.... اکنون تمام کفر برای اکمال احیای خود آمده او... با شق القمر کردن ماهـ کوفه🌙 دل آسمانیان را به درد اورد.... اکنون فرق شکافته به میمانی بازوی کبود می رود.....😭 مولای من اجرک الله🥀فی مصیبت جدی امیر المومنین علی ع 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
بسم رب علی آن شب......... قسمت اول....... ......آن شب آبستن حادثه ی بزرگی بود ....... و او از فراز ایوان کوچک خانه ی دخترش به ماه خیره شده بود .....🌖 و با چشمان زیبایش و با نگاه نافذش در آسمان به دنبال ستاره ی می گشت.... ستاره ای که از آغاز مولد او در آسمان می درخشید و در سال های تنهایی همدم او بود و حالا در این شب دلهره آور ناپدید شده بود...💫 ستاره او در آسمان گم شده بود در میان سیاهی شب.... درست مثل خودش که از سال ها پیش در میان جهل مردم گم شد ...🥀 ......نگاهش را به سمت از ماه پایین می کشد ..... درست در امتداد خط صاف ...... با نگاهش قامت آسمان را بر انداز می کند ...... انگار می خواهد با نگاهش چیزی به ماه و ستارگان بگوید.... می گوید و ماه چهره در هم میکشد و از شدت ناراحتی ابر کوچکی حائل میان خودش و او می کند ....😰 مرد نگاهش از ماه برداشته و به گلدسته مسجد خیره می شود ...... گلدسته ای که تا دمی دیگر از آن صدای اذان در شهر طنین انداز می شود.... او به هر چیزی که می نگرد خاطره ای را برایش تداعی می کند.... از مسجد می گذرد و رو به نخلستان می کند ..... نسیم صورت او را نوازش می دهد .... نگاه کردن به نخلستان او را به یاد سال های تنهایش می اندازد .....🌴 سالهایی که تنها می توانست نخل بکارد و چاه بکند آن در خارج شهر ...🌴 ......هنوز عرقش خشک نشده قلم و دوات طلب می کرد تا دست رنج خودش را وقف کند...📜 اصلا مدینه به همت او بود که آباد شد .....🌿 دوباره نگاهش را به سمت مسجد برمی گرداند .... به گنبد خیره می شود..... .......یادش بخیر.... زمانی که پیامبر (ص)از مکه به مدینه هجرت کرد پیش از هر چیز دستور داد مسجدی بنا شود 💚 مسجدی که قرار بود مدرسه ی عالمان باشد عبادتگاه زاهدان و مامنی باشد برای درماندگان و مستمندان......😍 و او شانه به شانه ی دیگران در گرمای طاقت فرسای حجاز خشت می زد و دیوار مسجد نبوی را بالا می برد.... ساخت مسجد که تمام شد ..... همه مسرور بودند از اینکه اسلام با وجود این مسجد جان گرفته بود .... .......روزی پیامبر (ص)وارد مسجد شد ..... به دیوارهای مسجد که نگریست درهای فراوانی دید که هر کدام متعلق به بزرگی از اهل مدینه بود که همه به هنگام عبادت از خانه خود وارد بر مسجد بر می شدند...... و خدا به محبوب خود امر نمود همه درها را ببند الا دری که رو با خانه علی (ع)باز می شد ....😍 و این شد بهانه ای برای کینه توزی و فضیلتی برای علی (ع)...... چه روزهای خوبی بود آن روزها.... او غرق در افکار است که صدای اذان او را به حال خود آورد.... مثل همیشه لرزه به اندامش افتاد ..... و دوباره نگاهی به ماه انداخت .... عمامه از سر برداشت و آستینش را بالا زد تا وضو بگیرد .... از پله های ایوان پائین آمد و در میانه حیاط ایستاد ..... دوباره به آسمان نگاه کرد .... در دلش شوری بود وصف ناشدنی ... امشب پایان رنج سی ساله ی او بود ...💔 همان شبی که انتظارش را می کشید ... آب را در دستش مشت نمود و بر صورت ریخت .... نسیم در گوش او نجوا نمود.... در تمام این سی سال این تنها شبی بود که او آرام بود .... 🍂 آب را بر روی دستش ریخت.... در میانه وضو به باغچه ی خانه ی دخترش خیره شد.... نسیم بوی گل یاس را در مشام او فرو می برد ..... .....یادش بخیر ...... باغچه ی این خانه درست مثل باغچه ای بود که زهرا (س)در خانه درست کرده بود ..... خانه ای که در نهایت سادگی اما در اوج کمال بود .... خانه ای که هیچ گاه از وجود ملائکه خالی نمی شد..... دخترش چه با سلیقه باغچه را درست کرده ...... درست مثل مادرش...😍 از مادری همچون زهرا(س)دختری همچون زینب (س)بر نه آید عجیب است.... و او صورت برمی گرداند به سوی ایوان و دخترش را می بیند که به او خیره زده است .... پدر دلش از همه بیشتر برای او می سوخت .... و این سوختن سالها قدمت داشت....🥀🕯 وضوی پدر تمام می شود.... هنگام برخاستن ذکر یا زهرا بر لب دارد... و این یعنی.... 😰 ادامه دارد برداشتی متفاوت از شهادت امیر مومنان ع ✍به قلم: سید امیر حسین سمائی ع💔
خلاصه بیانات امروز رهبر معظم انقلاب: 🔹قله ماه رمضان ايام قدر است 🔹 به اين قله رسيديم و از فرصت بي نظير توسل و تضرع استفاده کنيم 🔹در معرفي شخصيت امام علي (ع) يک مرحله "امامت" است/ امامت به معناي رياست دين و دنيا نيست 🔹امروز حکومت در دست پیروان امیرالمؤمنین است 🔹ما باید همین شیوه و روش و همین عدالت و همین شجاعت را در عمل خودمان رعایت کنیم. 🔰 شهید سلیمانی را دشمنان تهدید به قتل کرده بودند. این بزرگوار گفته بود من را تهدید به چیزی می‌کنند که آن را دنبال می‌کنم 🔸انتخابات یک فرصت مهم است و نباید مردم را دلسرد کرد 🔸با وعده‌های فریبنده‌ نباید انتخابات را خراب کرد 🔸از اول انقلاب تا به امروز، انتخابات‌ها سالم بوده است. برخی تخلفات کوچک اتفاق افتاده که در نتایج کلی تاثیری نداشته است. 🔸انتخابات هرگز تخلفی که خلاف امانت بوده و یا تاثیری در نتایج داشته، وجود نداشته است. 🔴برخی انتخابات را وقتی قبول دارند، که نتیجه به نفع آنهاست.🔴 🔵این روزها از بعضی مسئولان حرف‌هایی شنیده شد که مایه تعجب و تاسف بود. بعضی از آنها تکرار حرف‌های خصمانه امریکاست رسانه های دشمن این حرف ها را پخش کردند.🔵 🔹آمریکایی ها از نفوذ ایران در منطقه به شدت ناراضی هستند. از شهید سلیمانی ناراحت بودند به خاطر این. 🔹این اظهارات خطای بزرگی بود که نباید از مسئولین جمهوری اسلامی سر بزند 🔹نیروی قدس بزرگ ترین عامل موثر از جلوگیری از دیپلماسی انفعالی در منطقه غرب آسیاست. 🔹غربی‌ها اصرار دارند سیاست خارجی کشور متمایل به سمت آنها باشد. 🔹جمهوری اسلامی با چین ارتباط برقرار می کند، آنها عصبانی می شوند. 🔹با همسایگان ارتباط برقرار می کنیم، همسایه های ضعیف ما را اذیت می کنند. 🔹آمریکایی ها مانع سفر سران کشورهای عربی به ایران شدند. 🔴ویروس تبعه انگلیس این ویروس(کرونا) تبعه انگلیس خطرش بیشتراز بقیه است. محـــــور سخنان رهبر انقلاب ع
........قطار دنیا ایستاده تا ما بقیه راه را خودمان طی کنیم 🚂 .......و اولین ماه رمضان🌙 برای ما مبدل شده به نردبانی برای رسیدن به آسمان... مردم در پای این نردبان آسمانی در نوزدهمین ایستگاه خود واقعی شان را نشان می دهند... .......اگر بخواهی به سمت آسمان پرواز کنی باید از زمین دل بکنی....🕊 مال 💎💰 خانه 🏡خانواده👨‍👩‍👧‍👦 دنیا🌍 اینها محرک های بزرگی است برای ماندن و به سمت آسمان نرفتن.... اما در بین دل دل کردن ما عده ای هستند که دل از زمین بریده و بدون نیاز به نردبان بال در آورده و به سوی پرواز می کنند.... و می شوند ستاره های آسمان عده ای هستند که پرواز نمی کنند ولی پله های عروج الهی طی کرده و با هر پله رشته ای از تعلقات دنیا از دست و پای خود می برند و آن ها هم می شوند ستاره ی آسمان...💫 عده ای دیگر هم از نردبان الهی بالا می روند اما مدام زمین می خورند و باز به عقب باز می گردند ولی باز دوباره می روند بدون ناامید شدن ....☺️ اما خیلی ها دنیا اسیرشان کرده ....😞 و شب قدر فرصتی برای رسیدن به آسمان .......🌔 نردبانی است برای عروج... و آتشی است که کوه یخ زده ی گناه را ذوب می کنند....🍂 شب قدر نوزدهم را اگر خوب به سر برسانی ...... می توانی در روز آینده نمره بیست را از خدا دریافت کنی...💚 قصه نوزده قابل وصف نیست ..... نوزده را باید هر فردی خودش درک کند ..... در عظمت نوزده همین بس... که آغشته به خون فرق مولای متقیان است💔 صدای سوت قطار دنیا دوباره به گوش می رسد ... تمام شد.... اولین قدر رمضان سال اول قرن تمام شد.... و حالا ما مانده ایم حسرت.... حسرت گذشتن ماه خدا😔🥀 و حسرت اینکه باز هم نتوانستیم مولای خود را بر گردانیم...😰 اما هنوز وقت هست ..... شب قدر دوم در راه است الهی ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 حی علی العزا🏴💔 ایـن خبر را برسانید به عشاق نجف بـوی سجاده‌ی خونین علی میاید.. بـوے‌سـجـاده‌خـونین‌ڪسی‌مـی‌آیـد🕊💔 『⚘@khademenn⚘』
سحر بیستم........ بیست شب از مهمانی عشق گذشت💔 و من.... همچنان چون کویری تشنه.... پس از سالها رنگ باران به خود ندیدن... و با لب های ترک خورده..... مشتاق باران مهربانی توست💚 مولا جان..... دلم پر است از غم و اندوه🥀 و قلبم.... این شب ها با تک تک ناله های دخترانت بر بالین تو فسرده می شود... مولای متقیان.... بیست شب پای مکتب مروت و مردانگی تو بودم....... و با مناجات شبهای تو.....🤲🏻 دل زنگار گرفته را صیقل داده و 💎گوهر حب تو را دوباره بازیافتم.... و سلاح ما دعاست.... ...و دعا الماسی است صیقل نیافته و نتراشیده .... ولی سوهان توکل آن صاف می کند و نور توکل آن را جلا می دهد....😍 دعا کردن .... و زندگی کردن بدون توکل و توسل بی معناست ..... و هر جنبده ای که در عالم بر مدار حیات است امید به رحمت حضرت حق دارد💚 و توکل..... به راستی این توکل چیست؟.... ........توکل که نداشته باشی و از خدا یاری نخواهی ...... کارت گره می خورد و مشکلات دنیا کاسه ی صبر تو را لبریز می کند و آن گاه خدایی نکرده زبان به ناشکری باز میکنی ......😰 توکل که نباشد صبر هم از خانه دل رخت بر می بندد....🔥 برای زندگی ات باید طبق میل خودت و صلاح و مصلحت زندگی برنامه ریزی کنی اما .... اما اگر توکل نداشته باشی یک پای میز زندگی ات می لنگد .... مولا جان....ـ به تو و خدای تو توکل میکنم....🤲🏽 که هر آن کس به تو و خدای تو توکل کرد... رستگار شد..... مولای من.... ای بهترین متوکل .... ای تفسیر فراز های جوشن کبیر📜 ای واسطه بخشش اهل زمین... ای علی ع چه شب دلگیری است بدون صدای تو امشب اولین شبی است که کوفه صدای مولای یا مولای تو را نمیشود😭 مولا جان.... بمان.... بمان و دنیا را تنها تر نکن... بنگر... ما همه با کاسه پر از اشک یتیمی پشت در خانه ات ایستاده ایم... 😭 ع
آن شب......... قسمت دوم .......... وارد اتاق می شود ..... دخترش طبق معمول سجاده ی پدر را پهن کرده و در انتظار او تمام قامت ایستاده است .... تبسم می کند ......☺️ در پایین پای سجاده می ایستد .... مانند همیشه شانه هایش از خشوع او در برابر خدا می لرزد .... اما دستان دخترش به شانه های او ثبات می بخشد..... و عبایی که دختر بر دوش او می اندازد همان عبایی است سالها قبل زهرا (س) به دوش او می انداخت .... با گوشه ی چشم نگاه می کند به سجاده ای که چند قدم عقب تر از او پهن شده ..... .........و آن هنگام که اسلام در میان عرب جاهلیت آمد کسی از خبر نداشت جز سه تن🤲🏻🤲🏻🤲🏻 و آن سه تن در کمال زیبایی اولین نماز جماعت تاریخ را خواندند و سومین آن ها مردی بود که هم اکنون در محراب نماز ایستاده و دخترش نماز را به اقتدا کرده است....📿 به راستی چقدر زینب (س)شبیه مادرش شده..... نه ..... انگار او خود فاطمه (س) است...... جسم فاطمه (س)در میان صحرای مدینه خفته بود و روح او در هیبت زینب (س)در کوفه نفس می کشید..... حالا همه فکر و ذکر علی(ع)شده است دختری که در پشت سر او به نماز ایستاده است .... چه خوب است که شب آخر را در کنار او سپری می کند......😰 راستی ...... چه کسی قرار است خبر فراقی دوباره را به او بدهد.....💔😭 نماز ملکوتی پدر و دختر تمام میشود..... پدر در حال تعقیبات نماز است.... و دختر.... سفره ی افطار را می چیند🥛🥖 سفره ی آن شب ..... خلاصه شد به چند قرص نان و نمک و کاسه ای شیر...... عجیب است....... سلطان نیمی از عالم باشی.... اما..... لباست پر از وصله باشد و غذایت نان جوی آسیاب نشده😰 بابای مهربان بر سر سفره می نشیند... دختر غذا تعارف میکند... اما پدر به سفره خیره شده است..... آیا عیبی در سفره است..... دختر از نگاه پدر همه چیز را می فهمد...😔 هیهات.... از آن که سر سفره ی علی دو نوع غذا باشد..... او از بعد از مادر...... نه سیر خورد و نه سیر خوابید....💔 دختر با بغض فروخفته در گلو.... کاسه ی شیر را از سفره ی افطار علی برمیدارد.... و علی به چند لقمه ی نان و نمک بسنده میکند.... همین قدر کم... او خیلی وقت است که میلی به آب و غذا ندارد او سیر است... از دنیا سیر است..... و امشب شب رهایی علی است... افطار تمام شده دوباره به حیاط می رود..... علی با آسمان سخن می گوید.....💫 و چشم دختر خیره به لبان پدر است.... اندکی صبر بباید.... سحر نزدیک است... و من به سوی تو می آیم ای خدای مهربان.... داستانی کوتاه..... برداشتی متفاوت از شهادت امیر المومنان ع ✍به قلم: سید امیر حسین سمائی ع💔 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
افطار بیستم...... .....در دنیای کوچک ما آدم ها بیست انتهای خوب بودن است.....☺️ بیست در دنیای کوچک ما معیار برتری است و هر گاه می خواهیم بگوییم که کسی کاری را در کمال درستی و خوبی انجام داده است می گوییم کارش بیست است .....✅ ........بیست در دنیای ما انتهاست ولی در مسیر به سوی خدا تازه ابتدای راه است....😍 و ما در ایستگاه بیستم ایستاده ایم به انتظار ..... انتظاری شیرین برای آغاز دهه سوم رمضان....💚 باورتان می شود ...... این آخرین غروب دهه دوم آخرین رمضان قرن است .....😰😭💔 دقت کرده اید .... خدا همه روز های بزرگ های رمضان را در دهه آخر آن قرار داده است.... .......قطار دنیا در میان دو نردبان آسمانی رمضان ایستاده و ما با وجودی سرشار از امید به مغفرت و قلبی آکنده از فراق ولی و پیراهنی سیاه بر تن برای داغ پدرمان به سوی دومین شب قدر در حرکت هستیم....🖤 و امشب ما مانده ایم و حسرت بی پدری......🥀💔 و امشب... قرآن ها را به نیت فرق شکافته ی مولای متقیان می گشاییم😭 ابن مجلم در شب احیا چه قرآنی گشود....🕯 آه...... شمشیر زهر آگین ابن ملجم لعین.... در آتش پشت در آهنگری شده بود🔥 و اکنون.... داغ مادر..... قاتل حیدر شده... خدای من .... ای خدای بی انتها ...... پدر ما از میان امشب رخت بر می بندد و ما یتیم می شویم....🖤 اما هنوز مردی از نسل مولای مهربانی باقی مانده استـ...... پدر را ما را به ما گردان .... و جانهای ما فدای پدری که مظلومانه شهید شد💔 و پدری که مقتدرانه ظهور خواهد کرد.....💚 شب قدر متهای طلب حاجات ما تویی جان جهان کجاستی🌺؟ ع
سحر بیست و یکم عرش آزین شده است..... ملائک درهای آسمان را برای استقبال از مهمان ویژه عرش گشوده اند.... اکنون.... ملک وحی در میان ی آسمان ندا داد.... 🗣 اینک این شما و وحشت دنیای بی علی😰 و اما...... در آسمان حال دیگری است..... ملائکه عاشقانه آغوش گشوده اند... فاطمه س 😍 فاطمه س فاطمه س است که به استقبال علی می آید..... و علی ع💚 بعد از سی سال تلخ.... و پس از شبهای تنهایی.... اکنون... در کنار زهرا آرام میگیرد..... عجب بزم پر شوری است در آسمان.... اما..... اکنون.... این زمین است که دیگر علی را در دامان خود ندارد😭 و دنیای بی علــــی سرد است تاریک است دلگیر است و بی روح.... دنیای بی مولا ثمره اش ظهر عاشوراست💔 آه..... چقد سخت است زیستن بودن تو..... شق القمر تو کار فتح خیبر را کرد.... و بعد ار آن محراب ها بوی خون می دهد و...... سجاده ها سرخ رنگ است💔 ای اول مظلوم عالم.... ما را تو سحر باش الهی... بحق مولای فرق شکسته😭 ع
افطار بیست و یکم.ـــ... و اینجا ایستگاه بیست و یکم است... و ما در گذر زمان از دومین شب قدر گذر کردیم ......💚 و ما مانده ایم و حسرتی بزرگ .... حسرتی به بزرگی عظمت شب قدر..... .......عجب غروب دلگیر است .... روز شهادت اول مظلوم عالم و اولین یتیم شدن جهان هستی باشد ...🥀 و این کافیست تا چشم ها خون ببارد و دلها آتش بگیرد....💔 ......غروب .... روضه خوان هستی است....😭☀️ غروب از خون جوشان شهدای کربلا بود که سرخ شد.... ایستگاه بیست و یکم و غروب آن درد آورترین لحظات رمضان است.. 😭😭😭 نگاهی به پشت سرت کن .... تمام شد ...😔 از عمر این ماه تنها کمتر دهه مانده .... چقدر از گل های این دشت در توشه جمع کردی....🤔 چقدر از شب های قدر بهره بردی ....😰 در نامه ی اعمال سال بعد خودت ثبت کردی؟ .... آیا نامه ای که برای آینده ی خودت نوشته ای لایق امضای ولی خدا هست ؟ ......😰 آیا با دعایی کردی توانستی قدمی برداری برای نزدیکتر شدن روز موعود ؟.....🤔 آیا سال بعد او را خواهی دید ؟...😍 اگر هنوز هیچ کار کار نکردی .... اگر هنوز بار کج گناه روی دوشت سنگینی می کند .... بار زمین بگذار که بار کج به منزل نمی رسد ..... شب قدر سوم....🤲🏻 شب اوج عاشقی ....❤️ در راه است .... مولای من کمک کن تا بتوانیم آنگونه که شایسته است در آخرین شب قدر برای ظهور تو دعا کنیم .....😍 مولای من ..... دوستت دارم از صمیم دل....☺️ و هر چند سال که این جدایی به طول به انجامد .....😞 من عاشقانه انتظار تو را می کشم.... اما هر چیزی حدی دارد .... و فراغ هم حدی....😭 پس ..... بازگرد ای زیباترین تمنای من از خدا....😍💚 ع
کلام اخر ما همه ایرانی و مسلمانیم و همه سرباز جبهه انقلاب امیر و وزیر و طلبه هم فرقی نمیکند... اما گاه حرف ها و اعمال ما آب در آسیاب دشمن می ریزد به جای پیروی از به دنبال مرد باشید مرد ها همیشه سبب عزت و اقتدار کشورند در ضمن فراموش نکنیم همه داد زدن دنیای امروز دنیای مذاکره است.... اما حاج قاسم ما رو با موشک زدن سخنم تمام تا محفل بعد یا علی التماس دعا در
مجمع مداحان اهلبیت ع.mp3
9.24M
۲۳رمضان🖤 🎋روضه‌ و توسل ویژه شب قدر🍃☘ دلتون شڪسٺ اشڪی جارے شد. ماراهم یاد ڪنید.😔😭😭 🎙 | °°°•🌸•°°°•🦋•°°° 『⚘@khademenn⚘』 °°°•🦋•°°°‌•🌸•°°°
افطار بیست و دوم .......دنیا در پای سومین نردبان آسمان ایستاده است....💚 و مردم دنیا در انتظار برای سفری مجدد به آسمان.....💫 و خدا در انتظار بازگشت بندگانی که تا کنون به او پشت کرده بودند....😍 ...........و فرشتگان با نامه هایی بر دست به نقطه ای نامعلوم پرواز می کنند ..... اما کجا .....🤔 پاسخ روشن است.... امشب سرنوشت همه خلق دنیا ... کودک و جوان ... متدین و بی دین .... و هر انسانی در این کره ی خاکی رقم می خورد......🌍 امشب... امضای مولای ماست که آن را تایید می کند.... اینجا ایستگاه بیست و دوم است ... درآستانه ی شبی بزرگ....🌙 اینجا ایستگاه بیست و دوم ... و ما مردم .... ما محبین حضرت دوست ....💚 امشب فرصت طلایی است تا عمر این فراق تمام شود....🌺 .........مولای من...... امشب آخرین شب قدر است .... و خدا نگفته های ما را می داند ..... ای خدا.... تمام شد ....😔 و رمضان در آخرین شب قدر ایستاده.... و دعاهای ناگفته ی ما را از دلمان خوانده ای ... و ما تنها یک سخن داریم...... مولای مهربانی ها.... جان جهان💚 کجاستـــــی ای تمنای همه اوصیا و انبیاء بیا که جهان در تب فراغ تو میسوزد...... شب قدر...... وتمنای وصال تو یگانه😍 الهی آمین....
سحر بیست و سوم و جهان سالهاست...... در انتظار او به صبر نشسته است 😔 صبر........ سپری در برابر بلایا و راهی برای سربلند بیرون آمدن از امتحانات الهی .....💔 صبر سلاحی کارساز در برابر سختی مصائب صبر که نباشد تحمل زندگی دنیا غیر قابل تحمل می شود....😰 اگر صبر نبود جهان چگونه می توانست فراق ولی خدا را که عمر آن از هزارسال فرا تر رفته است را تحمل کند..... صبر .......همان چیزیست که اولیا خدا را به عالی درجات رساند...💚 اگر صبر نبود خدا منتظر بازگشت هیچ بنده ی خطا کاری نمی ماند و در دم او را عذاب می کرد...😰😭 اگر صبر نبود بنده با هر دعایی که می کرد توقع استجابت در همان زمان را داشت و در صورت تاخیر یا عدم استجابت نسبت به خدا کافر می شد.......😒😰 صبر جواهر است..... قدرش را بدانید ..... و ما ......اینجا ..... از دل این زمین خاکی...... به انتظار نشسته ایم برای ظهوری بزرگ و گشایشی ابدی ...💝 مولای من ..... کاش بشود شب قدر سال بعد خودت برایمان روضه بخوانی و با صدای گرم تو دعای جوشن کبیر را زمزمه کنیم.... سبحانک یا الله الا انت .......🤲😭 راستی..... شب های قدر امسال هم گذشت.... چه برای سال بعد خودمان رقم زدیم... آیا سال بعد مولایمان باز می گردد؟😰 خدا داند ......