eitaa logo
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـن‌ڪَࢪبَـ❤️ـلا
337 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
26 فایل
باعشق‌اۅسټـ‌هࢪڪہ‌بہ‌جایےࢪسیدھ‌اسټـ ♥️ برای حمایت و تبادل لینک کانال گذاشته شود↯ https://harfeto.timefriend.net/17200402623512
مشاهده در ایتا
دانلود
✨دوران طلائی✨ زیر سایه درخت مشغول بازی بودیم . یکی از بچه ها ، چشمش به سیب سرخی افتاد که توی جوی آب افتاده بود و داشت می گذشت . دست کرد سیب رو برداشت و بین بچه ها تقسیم کرد . مسعود سهمش را نگرفت و گفت : 《 چون نمی دونم صاحبش راضی هست یا نه ، نمی خورم 》 نوجوانی شهید مسعود کریمی مجد🕊🍃 📚 زنگ عبور 📚 @az_shohada_ta_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نمی دانم ! شهادت شرط زیبا دیدن است یا دل به دریا زدن ؟ ولی هر چه که هست جز دریادلان دل به دریا نمی زنند @az_shohada_ta_karbala
گاهے‌یک‌جواب‌نیمه‌تلخ‌‌به‌پدرومادر کدورت‌و‌ظلمی‌می‌آوردکه‌صد‌تا‌نماز شب‌خواندن،آن‌را‌جبران‌نمی‌کند ...! 🌿¦⇢ آیت‌اللّٰھ‌فاطمی‌نیا @az_shohada_ta_karbala
محفل حفظ قرآن خانمها🤲🏻📿 جزئیات↯ ۱.این محفل به صورت کاملا رایگان هست✅ ۲.کسانی که میخواهند قرآن جز های (۳۰.۱.۲.۳.۴)را حفظ و ادامہ دهند عالیست. ۳.کسانےڪہ هیچ محفوظاتی ندارند میتوانند شرڪت کنند✨ ۴.محدوده سنی ۹ الی ۴۵سال فقط حق شࢪکت دارند مگر اینکہ روانخوانے قࢪآن را بلد باشند❗️ ۵.تمام نکات حفظ و...گفتہ و اشکال گیرے میشود😍 برای شرڪت بہ آیدےزیرپیام دهید🌸↯ @Halimi79
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـن‌ڪَࢪبَـ❤️ـلا
بســــــــــم_ربّـ_عشــ❤️ــق #ســـــࢪباز_حضࢪټـــــ_عشــــــــــق🌿 #پارت91 یه دفعه دیدم یکی جلوم ایس
بســــــــــم_ربّـ_عشــ❤️ــق 🌿 دراتاق باز شد و سارا وارد اتاق شد سارا: معلوم هست کجایی ،چرا گوشیت خاموشه - دیشب گوشیم خاموش شد ،یادم رفت روشنش کنم حالا مگه چی شده؟ سارا: امیر و نمیشناسی ،وقتی دید صبح تو اتاقت نبودی صد بار شمارتو گرفت اگه بدونی چه جوری منو رسوند دانشگاه سارا: خودت زنگ بزن ،میدونم زنگ بزنم جوابمو نمیده زنگ بزن بهش بگو حالم خوبه اینقدر که عصبانیه ! - باشه یه پرینت ازنوشته ام به سمتش گرفتم - بیا ببربه هاشمی نشون بده بپرس این متن خوبه یا نه سارا: من حوصله ندارم خودت برو - وااا میگم زنگ بزن به امیر میگی نه ،میگم این نامه رو ببر نشون هاشمی بده میگی نه معلوم هست فازت چیه امروز سارا: ای خداااا دیونه شدم از دست تو بده ببرم - به سلامت گوشیمو از کیفم بیرون آوردم و شروع کردم به پیام دادن به امیر - سلام امیر جان ،شرمندم گوشیم خاموش بود. دانشگام ،لطفازنگ نزن فعلا حوصله صحبت کردن ندارم بعد پیامو براش فرستادم به ثانیه نکشید که پیام داد امیر: خدارو شکرزنده ای ،گفتم حتمارفتی فرار مغزها بشی ،باشه شب صحبت میکنیم تلافی امروزم سرت در میارم ازپیامش خندم گرفت دراتاق باز شد و سارا وارد اتاق شد سارا: بفرما ،گفتن خوبه همینو به تعداد بچه هاپرینت بگیرین نوشته رو ازش گرفتم دیدم زیرنامه نوشته « مثل همیشه عالی» لبخند زدمو شروع کردم به پرینت گرفتن نامه کارمون تا نزدیکای ظهر طول کشید یه دفعه یادمون اومد کلاس شروع شده نامه هارو روی میز گذاشتیم و تن تن ازپله هارفتیم بالا دراتاق و باز کردیم ،نیم ساعت دیر کرده بودیم هاشمی که نفس زدن هامونو دید چیزی نگفت و با‌دست اشاره کرد وارد کلاس بشیم سارا آروم گفت:آیه شانس آوردیم به خاطر کار هاشمی دیر کردیم وگرنه عمراً اگه اجازه میداد وارد کلاس بشیم - یعنی تو اگه حرف نزنی دیگران فکر میکنن لالی؟ سارا : بی ادب شدیااا لبخندی زدمو چیزی نگفتم خواندن و استفاده از پست های کانال بدون عضویت حرام❌❌‼️ ⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
🍃 شبِ‌عملیات تاکه‌فهمیدن‌رمزِ‌عملیات 'یاابوالفضل'هستش، قُمقُمه‌هاشون‌رو‌خالی‌کردن ... تا‌با‌لبِ‌تِشنھ بزنند‌به‌دل‌ِدشمن . . 🚶🏿‍♂ - ای‌کاش‌یه‌ذره‌شبیهشون‌باشیم‌،خب؟! 🖐🏾🍃 ⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
‹🛵•🍑› 🦋| ✨ ---------------------------------------- خودتوبادیگران‌مقایسه‌نڪن‌رفیق‌🍊 هیچڪس‌نمیتونه؛ نقشتو‌بهتر‌ازخودت‌بازی‌ڪنھ🌸🖐🏻😌 . ⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
•🐚🌻• همہ‌زندگےاش‌باحضرٺ‌زهـراۜ پیوندخوردھ‌بـود؛🧡 دوتـٰاآرزوتوۍزندگےداشـٺ: اول‌اینکہ‌خدابہـش‌یہ‌دختربدھ تااسمـش‌روبـذارھ‌فاطمـہ دواینکہ‌وقتۍشہیدشدگمنـٰام‌بمـونہ‌مثل‌ حضرت‌زهـراۜ جفـٺ‌آرزوهـآش‌مسٺجـٰاب‌شدو باباۍفاطمـہ‌گمنـٰام‌موند. . .(:🕊🌷 🔗 ⚘@az_shohada_ta_karbala🕊