eitaa logo
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـن‌ڪَࢪبَـ❤️ـلا
347 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
26 فایل
باعشق‌اۅسټـ‌هࢪڪہ‌بہ‌جایےࢪسیدھ‌اسټـ ♥️ برای حمایت و تبادل لینک کانال گذاشته شود↯ https://harfeto.timefriend.net/17200402623512
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀به هر که هرچه داشتی بخشیدی حتی تیر‌ها هم از پیکرت خون نوشیدند♥️ @khademenn
مجاهد فی سبیل الله بزرگتر از آن است که گوهر زیبای عمل خود را به عیار زخارف دنیا محک بزند.✋🏻🌿 @khademenn
یک روز که پیغمبر در گرمی تابستان همراه علی میرفت در سایه ی نخلستان دیدند که زنبوری از لانه ی خود پر زد آهسته فرود آمد بر دامن پیغمبر بوسید عبایش را، دور قدمش پر زد بر خاک کف پایش صد بوسه ی دیگر زد پیغمبر از او پرسید، آهسته بگو جانم طعم عسلت از چیست هرچند که میدانم زنبود جوابش داد، چون نام تو گویم گل میکند از نامت صد غنچه به کندویم از قند و شکر بهتر خوش تر ز نبات است این طعم عسل از من نیست، طعم صلوات است این! 💐💐💐💐🌹🌹🌹🌹🌺🌺🌺🌺🌸🌸🌸🌸🌷🌷🌷🌷🥀🥀🥀🥀🌼🌼🌼🌼🌻🌻🌻🌻
مکه برای شما🙃 فکه برای من😊 بال نمی‌خواهم⭐️ این پوتین‌های کهنه هم می‌توانند مرا به آسمان ببرند😉✌️🏻 [🌱] @khademenn
در وصیت‌نامه «شهید مرتضی عبداللهی» آمده است:«هرموقع یا هر طوری که خبر شهادت من به دستت رسید این جمله را با خودت تکرار کن «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» بدون شک مصیبت سیدالشهدا علیه‌السلام بزرگ‌ترین مصیبت در عالم است».🏴 ( @khademenn )
🍁 میگفت:↯ امام‌زمـٰانھ...، امام‌جمعـھ‌نیسٺ‌... ڪھ‌فقط‌جمعہ‌هابہ‌فڪࢪشے...!😇":) +خیلےࢪاسٺ‌میگـھ!💔:)) 『⚘@khademenn⚘』
✨ طَـرَف‌توبِیـوش‌زَدِه🖇 ڪُجآیی‌بابآقـآسِـــم...؟🧐 ڪُجآیی‌دادآش‌بآبَڪ...؟🍁 ڪُجآیی‌رَفیقَـم‌؛مُحـسِن...؟😕 مَحض‌ِاِطِلآع‌بآیَد‌بِهتون‌بِگَـم‌ڪِہ...↯ شُهَدآ‌دوست‌ُدادآش‌ُبَچِہ‌نِمیخوآن🚫 اونآفَقـط‌یِہ‌پِـیرو‌ْمیخوآن‌ڪِہ↯ رآهےڪِہ‌توش‌ازهَمِہ‌چیزآشون‌گُذَشتَـن‌ رواِدآمِـہ‌بِدھ...👌🏻✔️ 『⚘@khademenn⚘』
🌹 حاج‌عمّاࢪمیگفت:↶ اگہ‌دࢪخواستہ‌هایٺ🍀 حڪمت‌خدا‌ࢪا😇 دࢪنظࢪبگیࢪے!🖇 هیچ‌وقت‌ناࢪاحٺ🥀 نخواهےشد...👌🏼🌻 『⚘@khademenn⚘』
💞 [فَأَمَّـا الَّذِينَ آمَنُـوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُــوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي‌رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِــمْ إِلَيْــهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًــا.] 🖇 ¹⁷⁵📖 پس آنان که به خدا گرویدند و به او متوسل شدند به‌زودی آنها رابه جایگاه رحمت و فضل خود درآورده و به راهی راست،به سوی خود رهبری نماید.🍀 『⚘@khademenn⚘』
🦋 اےخواهࢪم! بیش‌ازهࢪچیزڪہ‌پشت‌ابࢪقدࢪت­‌هاࢪابہ لࢪزھ‌دࢪآوࢪدو‌ضࢪبہ‌مہلڪےاست‌ڪہ‌بـࢪ سࢪآنان‌فࢪودمےآوࢪد؛ 🌹 توست‌ڪہ‌تأثیࢪش‌بیش‌ازࢪیختن‌خون‌هࢪ شهیداست.👌🏻 ✨ 『⚘@khademenn⚘』
🌸 شرط دیدن (عج)↯ ✍🏻آیت‌الله‌بهجت‌قبل‌ازاینکه‌مرجع‌ تقلیدبشوندسیــروسلوک‌داشتــن‌و میفرمودند:⇩ 🖇من از جوونیام هر چشمی که وجود امام‌زمان(عج)رو دیده باشه،میشناختـم اولین بـار این اتفـاق بـرام تـوی کاظمیـن افتادیه جوونی‌رو دیدم‌ازچشماش‌فهمیدم ایشون آقا رو دیدن؛انقدر پرس‌وجو کردم که اعتراف کرد رازش بود. حالا هِی بگید ما چرا امام‌زمان رو نمیبینیم. 『⚘@khademenn⚘』
🎙 آیت الله آشتیانی(ࢪھ):↯ از قرائت 📖همه روزھ🗓 حتی چند آیه غفلت نکنید...!👌🏻 که موجب سعادت دنیا و نجات آخرت است.🍀 『⚘@khademenn⚘』
🌹 🍃 مــن مــعتقد هــستم امــام زمــان (عج) ڪــه ظهــور بڪــنند، حڪومتے ڪــه ايجــاد ميڪــنند، قلّه‌ے آن حڪومتــــــ ، آن دوره‌اے خــواهد بــود ڪه در دفاع مقــدس مــا در بخــش‌ها و حــالاتش اتفــاق افــتاد.🍃 『⚘@khademenn⚘』
🌸 حضࢪت‌مہدے(عج):↯ شیعیان‌ما‌بہ‌اندازھٔ‌آب‌خوࢪدنے، ماࢪانمیخواهند؛اگࢪبخواهنـدو دعاڪنندفࢪج‌مامیࢪسد.🌿✨ 🖇شیفتگان‌حضࢪت‌مہدی‌(عج)ج¹،ص¹⁵⁵📕 『⚘@khademenn⚘』
امشب با عرض پوزش فعالیت نداریم🙏🏻 اگر کسی میتواند خادم کانال بشود بہ پیوی مدیر مراجعه کند🌸 شبتون شهدایی🌌 قبل خواب وضو یادتون نره💦 نگاه شھدا بدࢪقه راهتون🌹 یاعلے✋🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگینامه شهید حججی نام کتاب:(زیرتیغ) از زبان پدر و مادر پدرم(شیخ ابوالقاسم حججی)از شاگردان آیت الله حکیم،آیت الله صدر وآیت الله حجت بود.(آیت الله احمد حججی)عموی پدرم است که بنیان گذارحوزه علمیه نجف آباد میباشد.ایشان کسی بود که در مقابل بهائیت در نجف آباد ایستاد وباآن ها مقابله کرد.خانواده ما شهید هم دارد واو،عموی طلبه ام(محمد علی حججی) است.ایشان دربهارسال۱۳۶۱طی عملیات والفجر۱در منطقه شرهانی دربیست ویک سالگی به شهادت رسید. * من و پدر محسن،دختر دایی پسرعمه بودیم.عمه ام قالی می بافت وما به دلیل شغل پدرم که قالی زنی بود،باآن ها زیاد رفت وآمد داشتیم بعد از اینکه عمه ام از من برای پسرش خواستگاری کرد،چون نسبت به هم شناخت داشتیم،قبول کردیم.شغل او بنایی بود وخیلی زحمت می کشید.شانزده سالم بود که باهم ازدواج کردیم *پدر محسن قبل از ازدواج بامن و حتی در دوره عقد،دائم در جبهه بود. آن وقت هاتنها دعای عاجزانه ام به درگاه خدا این بود که او از جبهه سالم برگردد وشهید نشود.همین طور هم شد.او می گفت بار ها تا مرز شهادت رفته،اما جان سالم به در برده است *** اولین شغل من بنایی بود.صبح از ساعت ۶صبح می رفتم سر کار وآخر شب بر می گشتم.به همین دلیل،نمی توانستم زیاد بچه هارا زیر نظر داشته باشم و از دور مواظب آن ها بودم.بچه ها با کمک من راه خودشان را انتخاب کردند
زندگی زیباست، اما.... شهادت زیبا تر شهید که بشی تازه می فهمی چه حس خوبی داره اونوقت هست که امام زمان میاد پیشت . . . . . . . همه ما آرزوی شهادت رو داریم 🔮 eitaa.com/khademenn
سیّد خلیل بهشتى مسأله‏گو در 30 بهمن ماه سال 1343 در مشهدبه دنیا آمد.  كودكى ساكت و آرام بود. تحصیلات ابتدایى را در دبستان «رام» گذراند. پس از اتمام دبستان به «مدرسه ى رضائیه» رفت .در بسیارى از تظاهرات و تحصنّات حضور م‏یافت.اهل نقّاشى بود و روى پارچه نقاشى می‏كرد.خطّ خوبى نیز داشت. از زمانى كه توانست روى پاى خود بایستد. بسیار دست و دلباز بود.خواهرش مب‏گوید: «یك سال كه نزد یكى از اقوام كار می‏كرد،حقوقش را نمی‏گرفت و در عوض از آن جا براى مادر و خواهرها چیزى می‏خرید.» پس از شروع جنگ تحمیلى ـ در حالى كه محصّل سال دوّم دبیرستان دكتر شریعتى بود ـ درس را رها كرد و به میدان مبارزه شتافت. عقیده داشت: «اگر بر دشمن فایق آییم، براى درس خواندن فرصت هست.» براى گذراندن خدمت سربازى خود را به سپاه معرّفى كرد. پس از گذراندن دوره‏ى آموزشى در بجنورد جهت یارى رساندن به رزمندگان اسلام در جبهه ‏هاى حق علیه باطل، راهى ایلام شد. براى شركت در هر عملیّاتى داوطلبانه به خطّ مقدّم میرفت. اواخر خدمتش بود كه عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامى شد و بعداز آن به صورت پى در پى در جبهه ‏ها حضور یافت یك بار در عملیّات والفجر بر اثر اصابت گلوله به صورت به شدّت مجروح شد. به طورى كه بعد از چند روز بسترى شدن در یكى از بیمارستان‏هاى یزد براى درمان كامل به مشهد منتقل شد و تا بهبودى كامل آن جا ماند و پس از آن دوباره به منطقه بازگشت. او توانست به تنهایى و بدون دیدن آموزش خاصّى وارد اطّلاعات شود. پس از گذراندن دوره‏ى كارآموزى، به سرعت پیشرفت كرد و پس از طى دوره‏اى بسیار كوتاه توانست به عنوان مربّى واحداطّلاعات مطرح شود، و مسئول آموزش واحد اطّلاعات لشكر 5نصر گردید.  علاوه بر این در غوّاصى نیز مهارت داشت. نماز اوّل وقتش هیچگاه ترك نمی‏شد. به امام خمینى خیلى علاقه داشت و همیشه از ایشان سخن می‏گفت و شخصیّت ایشان را توصیف می‏كرد. همواره به برادران و خواهرانش در مورد درس و انجام فرایض دینى سفارش می‏كرد و از خواهرانش می‏خواست كه حجاب اسلامى را رعایت كنند. در جبهه امام جماعت بود. در آن جا براى خودش خلوتى داشت كه كمتر كسى متوجّه آن می‏شد.  به نماز كه می ایستاد، انگار روحش به پرواز در ‏می می و الله اكبر كه می ‏گفت، دیگر خلیل، خلیل قبلى نبود. حسین حیدرى ـ یكى از همرزمانش ـ مى‏گوید: «خلیل جاذبه داشت و این جاذبه در چهره‏اش نبود؛ بلكه در درونش بود.»  به مرخصّى كه می آمد نامه هاى همرزمانش را به خانواده‏ هایشان می رساند  به صله‏ى رحم اهمیّت می‏داد. می‏گفت: «اگر در زیر رگبار مسلسل‏ها سوراخ سوراخ شوم، اگر تكّه تكّه شوم، اگر در خون خویش بغلطم، خواهم گفت كه دست از این انقلاب نمی‏كشم، از دینم، از قرآنم، از وطنم و از انقلابم دفاع می‏كنم.» تمام رفتار و اعمالش نشانگر روحیه ی شهادت‏طلبى او بود. او این عشق به شهادت را در وصیّت‏نامه‏اش این‏گونه بیان میكند: «عروسى من در جبهه و روز شهادتم روز دامادى من است.عروس من شهادت است. صداى توپ و گلوله و خمپاره خطبه‏ ى عقد مرا خواهند خواند. با خون سرخم خود را براى معشوقم آرایش خواهم كرد و در غلغله ى شادى مسلسل‏ها و بارش نقل‏هاى سربى درحجله ى سنگر، عروس شهادت را به آغوش خواهم كشید.» قبل از شركت در آخرین عملیّات، براى مراسم عقد خواهرش به مشهد آمد و پس از آن بار دیگر به منطقه بازگشت، او خواب شهادتش را دیده بود؛ دیده بود كه راه كربلا را پیدا كرده و به سوى آن پروازمی‏كند.  خطاب به خواهرش گفته بود: «به كورى چشم منافقین، در شب هفت من عروسى كن تا دشمن بداند كه ماكیستیم و بداند كه شهادت میراث ماست.» توصیه كرده است : «براى از دست دادن من غصّه یا افسوس نخورید كه شهادت حدّ نهایى تكامل انسان است.» همرزمش درباره‏ى آخرین خاطره‏ى خود از خلیل مى‏گوید: «آنشب خلیل به شكلى دعا مى‏كرد كه من واقعا تعّجب كردم. خیلى طولانى شده بود. سر به سرش گذاشتم و گفتم: دیگر نمى‏گذارم بروى خلیل روبه من كرد و گفت: « من فردى گنهكار هستم و مى‏خواهم كه امشب خدا توبه‏ام را بپذیرد و اگر پذیرفت، من به سحر نرسم.»خدا نیز چنین خواست و او را به سوى خود فرا خواند. در تاریخ22/12/1363 در جزیره‏ى مجنون و در حین عملیّات بدر بر اثراصابت تركش به سر به شهادت رسید. وصیّت كرده: «در كنار عكسى كه بر سر مزارم خواهید گذاشت،بنویسید: این است یكى از رهروان حسین(ع).» شهادت او اثرات مثبت و سازنده‏اى در اطرافیان داشت. بسیارى از آشنایان وى متحوّل و برادرانش در جهت ادامه‏ى راه او رهسپارمیادین نبرد شدند. پیكر پاكش در بهشت رضاى مشهد به خاك سپرده شد. ♡ ❤️❤️❤️ @khademenn ❤️❤️❤️
باز هم میلاد رسول الله را تبریک عرض میکنم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 eitaa.com/khademenn
🌸ای احمدیان به نام احمد صلوات🌸 🌸هر دم به هزار ساعت از دم صلوات🌸 🌸از نور محمدی دلم مسرور است🌸 🌸پیوسته بگو تو بر محمد صلوات🌸 🌋الّلهُمَّ 🌟💐 🌋صلّ🌟💐 🌋علْی 🌟💐 🌋محَمَّدٍ 🌟💐 🌋وآلَ🌟💐 🌋محَمَّدٍ🌟💐 🌋وعَجِّل🌟💐 🌋 فرَجَهُم🌟💐 🌋الّلهُمَّ 🌟💐 🌋صلّ🌟💐 🌋علْی 🌟💐 🌋محَمَّدٍ 🌟💐 🌋وآلَ🌟💐 🌋محَمَّدٍ🌟💐 🌋وعَجِّل🌟💐 🌋 فرَجَهُم🌟💐 🌋الّلهُمَّ 🌟💐 🌋صلّ🌟💐 🌋علْی 🌟💐 🌋محَمَّدٍ 🌟💐 🌋وآلَ🌟💐 🌋محَمَّدٍ🌟💐 🌋وعَجِّل🌟💐 🌋 فرَجَهُم🌟💐 🌋الّلهُمَّ 🌟💐 🌋صلّ🌟💐 🌋علْی 🌟💐 🌋محَمَّدٍ 🌟💐 🌋وآلَ🌟💐 🌋محَمَّدٍ🌟💐 🌋وعَجِّل🌟💐 🌋 فرَجَهُم🌟 ولادت💞 💞حضرت محمد(ص)💞 💞بر💞 💞 همه شما مبارڪ باد💞
نام و نام خانوادگى: سیّدخلیل بهشتى مسأله‏گو نام پدر: سیّد جلال تاریخ و محلّ تولّد: 1/1/1343 ـ مشهد تاریخ ومحلّ شهادت: 22/12/1363 ـ جزیره‏ى مجنون آخرین سمت: مسئول محوراطّلاعات و آموزش اطّلاعات لشكر 5 نصر