eitaa logo
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـن‌ڪَࢪبَـ❤️ـلا
344 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
26 فایل
باعشق‌اۅسټـ‌هࢪڪہ‌بہ‌جایےࢪسیدھ‌اسټـ ♥️ برای حمایت و تبادل لینک کانال گذاشته شود↯ https://harfeto.timefriend.net/17200402623512
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان هرکار میکنم رمان کپی نمیشه یا خرابہ😢 سعی میکنم درستش کنم تافردا🦋 معذرت میخوایم🙏🏻
•[♥️🍇]• ×| زندگی به من یاد داده🧘🏻‍♀🎡 ×|برای داشتن آرامش و آسایش🧚🏻‍♀☔️ ×|امروز را با خدا قدم بر دارم♥🖇 ×|و فردا را به او بسپارم🌼🍓 『⚘@khademenn⚘』
شیخ هادی به عشقش رسید.او عاشق شهادت بود. خبر دادند که در جریان یک انفجار انتحاری در شمال سامرا، پیکر هادی از بین رفته و ظاهرا چیزی از او نمانده! دوربین هادی پر از آب و تقریبا منهدم شده بود این نشان از انفجار مهیبی بود که رخ داده بود. همه بدنبال پیکر هادی بودند. از هر کسی که می پرسیدیم،نمی دانست و می گفت: تا آخرین لحظه هادی مشغول تهیه عکس و فیلم بود. یاد آخرین شبی که با هادی بودم افتادم. هادی به خودش اشاره کرد و گفت: برادرت در یک انفجار تکه تکه می شه! اگه چیزی پیدا کردید،در نزدیک ترین نقطه به حرم امام علی علیه السلام دفنش کنید. 『⚘@khademenn⚘』
شبتون مهدوی 🍃🦋 عشقتون فاطمی❤️😍 ارزتون دیدن حرم بی بی زینب✨🤍😍 یاعلی مدد تا فردا🖐🏻🌸 التماس دعا 🙏🏻
〖🌹بِسْم ࢪَبِّـ الشُھَدا🌹〗
روز بیست و هشتم خدای من! در اين ماه - بهره ام را از مستحبات را فراوان کن - و مرا با تحقق درخواست‌ها اکرام فرما - و از میان وسايل، وسیله‌ام را به سویت نزدیک کن " اى خدايى كه پافشاری اصرار ورزان اشغالش نسازد " 💫
#خاطرات‌شهدا🌱 ⁉️یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم دو کارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود. جلوی یک مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت. 🤝وقتی کار تحویل تمام شد .جلو رفتم و سلام کردم .بعد گفتم: آقا ابرام برای شما زشته ، این کار باربرهاست نه کار شما!نگاهی به من کرد و گفت:کار که عیب نیست،بیکاری عیبه، این کاری هم که من انجام می دم برای خودم خوبه، مطمئن میشم که هیچی نیستم. جلوی غرورم رو می گیره! 🏐گفتم: اگه کسی شما رو این طوری ببینه خوب نیست شما ورزشکاری خیلی ها می شناسنت ابراهیم خندید و گفت: ای بابا ، همیشه کاری کن که، اگه #خـدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم! #شهیدبراهیم‌هادی🕊 『⚘@khademenn⚘』
بزرگی می‌گفت : صبح‌ها که دکمه پیراهن خود را می‌بندم، به این فکر می‌کنم که نهایتاً چه کسی آن‌ها را باز می‌کند! خودم یا مرده‌شور؟ زندگی همین‌قدر کوتاهه قدر بودن‌ها رو باید که خیلی خوب دونست، شاید فردا...! | 🌻| 🔔 『⚘@khademenn⚘』
[🍂📕] - - ✨-رفیقش‌میگفت:⇓ یه‌شب‌توخواب‌دیدمش🙂 -بهم‌گفت:⇓ به‌بچه‌هابگوحتے‌سمت‌گناه‌هم نرن🥀~ اینجاخیلے‌گیرمیدن🍂... !! •| 🌱~ - - ☁️⃟📕¦⇢ 『⚘@khademenn⚘』
اسرار روزه _22.mp3
11.79M
۲۲ ⚜ اهمیت "شب آخر ماه رمضان"، و "شب عید فطر"، کمتر از تمام ایّام رمضان نیست! ▫️ده شب آخر رمضان، سکویی برای پرتابی با بُردی بلند است؛ نه یک سرازیری برای پایانِ رمضان!
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـن‌ڪَࢪبَـ❤️ـلا
💫 بسم الله نور 💫 سلام در این روزهای پایانی ماه خدا میخوایم با هم دیگه سیل صلوات راه بندازیم برای 💙س
از مرز ۶۶ صلوات عبور کردیم اما واقعا نمیدونم چی بگم.... یعنی همه تلاشتون همین بود😰💔 رفقا تو این ساعات پایانی مهمانی الهی با همین صلوات ها میشه کارهای بزرگی انجام داد پس همت کنید تعدادتون خیلی کمه نشر بدید اون قدر صلوات بفرستید که قابل شمارش نباشه
افطار بیست و هشتم.... قطار دنیا به ایستگاه پایانی رمضان نزدیک می شود....🚂 نزدیک تر از آن چیزی که بشود تصور کرد....😰 از رمضان تنها اندکی باقی مانده است... به اندازه چند قدم کوچک .....🚶🏻‍♂ به اندازه چند نفس ....😊 .......و سفره برکت الهی در حال جمع شدن است.....💔 و سحری که در راه است شاید آخرین سحر رمضان باشد😞 و اگر بخواهیم می توانیم در همین یک شب فاصله ای را که به اندازه هزاران سال میان ما و مولایمان افتاده است را جبران کنیم....😍 شب آخر ماه ..... از شب قدر بالاتر نباشد .... پایین تر نیست.....🌺 و در آستانه ی آخرین روز ضیافت الهی ...... تنها دردی که درمان ندارد غیبت شماست 💔که درمان آن هم شمایی.... مولای من .... زبان قاصر است از درد دوری شما و وصف عظمت این شب.....😭 مولای من در این ماه بسیار گفتیم اما در آخرین شب نباید زیاد حرف زد .... و اگر هم میخوایید جمله ای را بر زبان آوری تنها این است....
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـن‌ڪَࢪبَـ❤️ـلا
بســــــــــم_ربّـ_عشــ❤️ــق #ســـــࢪباز_حضࢪټـــــ_عشــــــــــق🌿 #پارت66 با خوندن بند بند وصیت نام
بســــــــــم_ربّـ_عشــ❤️ــق 🌿 بعد از قطع تماس منصوری یه نگاه به من کرد منصوری: آیه تو بدون رضایت نامه اومدی؟ - هاا یعنی چی؟ منصوری: واسه اومدن به این سفرباید رضایت نامه می آوردی - اینقدر همه چی سریع اتفاق افتاد ،اصلا یادم رفت منصوری خندید و گفت: مشخصه که پارتیت خیلی گردن کلفته متوجه شدم منظور حرفش هاشمی بود چیزی نگفتم و مشغول گوش دادن ادامه قرآن شدم دوباره گوشیم زنگ خورد سارا بود - سلاام سارا:یعنی تو نباید یه خداحافظی با من می کردی؟ - جنابعالی که در حالت اغما بودین،الان حالت چه طوره؟ سارا: خوبم - میگم سارا فیلمت و گذاشتم داخل پیجم نمیدونی چقدرلایک خورده سارا: وااااییی خداااا آبرومم رفت ..زلیل نشیتو دختر ،ایشاالله رفتی پات بره رو مین تیکه تیکه بشی از حرفش خندم گرفت، با صدای خندم هاشمی و راننده شاگرد برگشتن منو نگاه میکردن راننده شاگرد با دیدنم خندید هاشمی هم که خنده شو دید عصبانی شد و نگام کرد - واییی سارا گندت بزنن ،بعدأ باهات تماس می گیرم تماس رو قطع کردمو به هاشمی که با چهره درهم رفته نگاهم می کرد نگاه میکردم از خجالت داشتم تبخیر میشدم چفیه رو گرفتم گذاشتم روی صورتم خودمو زدم به خواب 『⚘@khademenn⚘』
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـن‌ڪَࢪبَـ❤️ـلا
بســــــــــم_ربّـ_عشــ❤️ــق #ســـــࢪباز_حضࢪټـــــ_عشــــــــــق🌿 #پارت67 بعد از قطع تماس منصوری یه
بســــــــــم_ربّـ_عشــ❤️ــق 🌿 بالاخره رسیدیم به دوکوهه انگارتوی رویابودم یکی یکی از اتوبوس پیاده شدیم جمعیت زیادی از شهر های دیگه اومده بودن آقای هاشمی بایه آقای دیگه که بعدا فهمیدم راوی ما به این سفره ، بچه هارو جمع کرد آقای هاشمی: بچه ها حاج احمد یکی ازرزمندگان جنگه ،البته جانباز هم هستن ،قراره این چند روزی که باهم هستیم حاج احمد برامون تعریف کنه قدم به قدم این جا چه اتفاقی افتاده لطفا از گروه جدا نشین تا مشکلی برای کسی پیش نیاد بعد همه با هم ،هم قدم شدیم حاج احمد شروع کرد به صحبت کردن ،اینکه قدم به قدمی که راه میریم جای پای شهداست می گفت هیچ چیزاینجا دست خورده نیست همه چیز مثل همون دوره بود فقط حال و هوای الان با گذشته فرق کرده نمیدونستم درباره چی صحبت میکنه ،حال و هوای اون موقع رو نمیدونم ولی حال و هوای اینجا غرق سکوت وبوی تنهایی میده کمی از شهدا صحبت کرده بود حیران و سر گردون بودم بعد از مدتی دوباره سواراتوبوس شدیم و به سمت سدکرخه و شوش رفتیم بعد برای خواب به یه حسینیه رفتیم صبح زود بیدار شدیم و راهیه فتح المبین شدیم وقتی به فتح المبین رسیدم دیگه پاهام دست خودم نبود انگار گمشده ای داشتم و می گشتم ولی چیزی پیدا نمیکردم این سر درگمی دیوانه ام کرده بود وقتی به اطرافم نگاه کردم دیدم همه حال و هوای منودارن باروضه خوندن حاج احمد تیر خلاصی بود به قلب همه ما روی زمین خاکی نشستیم و دنبال بهونه می گشتم تا بغضم بشکنه احساس شرمندگی داشت خفم میکرد چفیه ای که روی چادرم بود و گذاشتم روی سرمو بغضموشکستم 『⚘@khademenn⚘』
••♥''↯ ‌- - شهـادٺ‌یعنےتمـامـ‌قلبٺ‌شیش‌دونگ فقط‌و‌فقط‌ماݪ‌خــدآبشہ:) +هسٺ؟🖐🏻👀 🖇⃟🌸¦⇢ 『⚘@khademenn⚘』
ـ~~~~~~~~~~~~~~~ {دخترا ، پسرا ، عروس‌ها ، دامادها⁉️ اگه میخواید زندگیتون خوشگل بشہ🌱 اگه میخواید زندگے قشنگ بشھ، باید خدایۍ بشه، باید ࢪنگ خدایی بگیره...😍 هر ڪجا کار با خدا بستہ بشه، خدا هم کمکتون میکنھ...🍃🌸} 『⚘@khademenn⚘』
••♥️↯ دماغ‌عملی‌تو‌اینجاچیکارمیکنی❗️ آقای‌ندافی‌(یکی‌از‌همرزمان‌شهیدنوری)‌که‌به سوریه‌رفته‌است . ایشون‌هم‌استانی‌شهید‌نوری‌هستن؛‌میگویند: موقع‌اعزام‌به‌سوریه؛‌بابک‌را‌دیدم‌جوان و خوش‌سیما‌به‌او‌نمیخورد‌مدافع‌باشد‌ جلو‌رفتم‌وبه‌بابک‌گفتم:"‌تو‌اینجا‌چیکار‌میکنی‌دماغ عملی؟؟ توالان‌باید‌درخیابان‌گلسار‌رشت‌بگردی‌و‌خوش بگذرانی‌نه‌در‌سوریه‌که‌غیر‌از‌توپ‌وتفنگ‌خبری نیست .❗️ بابک‌نگاهم‌کرد؛چشم‌های‌زیبایش‌را‌به‌من‌دوخت . منتظر‌جوابی‌بودم‌اما‌چیزی‌نگفت!!‌سکوت‌کرد‌و سکوت .فقط‌لبخند‌زد... 💙🌸•• 🌱 『⚘@khademenn⚘』
شبتون مهدوی 🍃🦋 عشقتون فاطمی❤️😍 ارزتون دیدن حرم بی بی زینب✨🤍😍 یاعلی مدد تا فردا🖐🏻🌸 التماس دعا 🙏🏻
روز بیست و نهم خدای من! در اين روز - مرا به رحمت خود درپوشان - و توفيق و حفظ از گناهان روزى فرما - و دلم را از تیرگی‌های تهمت پاک دار " اى خداى مهربان بر اهل ايمان " 💫
اسرار روزه _23.mp3
11.71M
۲۳ حرف آخر... حالات روحی انسانها، در پایان ماه رمضان، آنها را به چند گروه تقسیم می‌کند. ـ ما از کدام دسته‌ایم؟
"🍁🎞" 🕊 وقتی‌که‌شخصی اززحمات‌اوتشکرمیکرد‌میگفت خرمشهررا خداآزادکردیعنی‌ما کاری‌نکرده‌ایم.! همه‌کاره‌خداست ✋🏽 وهمه‌کارهابرای‌خداست🌿 ♡ 『⚘@khademenn⚘』
💔🌱•• آقاجانم رمضان رو به اتمام هست:(( خسته‌ایم واز رمضان‌هایے ڪه به وصال شما ختم نمی‌شوند! خسته‌ایم از این فراق طولانے ... خسته‌ایم اما نااُمید هرگز؛ ما عهد بسته‌ایم ڪه تا آخرین لحظه دست از دعا براے ظهورتان برنداریم 😭 الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الْفَرَج💚 『⚘@khademenn⚘』
••🕊💔''↯ 📝🖇 همیشہ‌بہ‌مادرش‌میگفت: دعاڪن‌‌مؤثر‌باشم! شهید‌شدن‌یانشدن‌زیاد‌مهم‌نیست!🖐🏻 ☘ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌『⚘@khademenn⚘』
افطار بیست و نهم...... شاید افطار پایانــــی......... اکنون..... اینجا... ایستگاه پایانی ماه مهر الهی است... 💔 و شاید.... با طلوع هلال ماه نو.... 🌙 سفره ی عاشقی جمع شود..... عجب بوی دلتنگی و فراقی پیچیده است در هوا😔 بوی دوری از ماه رمضان...... حسرت......😰 ترس دوباره نرسیدن به مهمانی الهی....😞 و.... خدایا.... عیدی مرا عشق خودت در دلم قرار ده.... از مهرت دستان ما را پر کن.... ☺️ و ما را... آمرزیده از این مهمانی خارج کن💚 ای خدای فرازهای جوشن کبیر..... ای معنای کلمات ربنا.... ای خدای ماه رمضان... 💙 دلم گرفته است.... و بغض راه گلو را می بندد.... 😭 اما.... نسیم خنکای عید..... از دور دست ها وزیدن گرفتن است.... دلم خوش است.... به حلاوت قند فطر.... 🌺 الهی.... کام ما را..... با ظهور پدرمان... شیرین تر کن.... ماه در اختیار تو🌕ستاره بیقرار تو⭐️ مهر در انتظار تو🌷جان جهان کجاستی؟
عیدتون مبارک💚😍😍🌺
دفتر مقام معظم رهبری در اطلاعیه‌ای اعلام کرد پنج‌شنبه 23 اردیبهشت 1400 روز اول شوال المکرم و عید سعید فطر است. متن اطلاعیه به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم با آرزوی قبولی طاعات و عبادات مردم عزیز در ماه مبارک رمضان، به اطلاع می‌رساند برابر گزارش‌های رسیده از گروههای رصدی خبره و مورد اطمینان، رؤیت هلال ماه شؤال در غروب چهارشنبه 22 اردیبهشت 1400 برای رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) محرز شده و به آن حکم کرده اند، بنابراین پنج‌شنبه 23 اردیبهشت 1400، اول شوال المکرم 1442 و عید سعید فطر خواهد بود. دفتر مقام معظم رهبری
*سلامـ امامـ زمانمـ !* 🤍 🌙 این کشور و آن کشور و سۍ‌روز مهم نیست هرجا کہ تو رؤیت بشوۍ، عید همان‌جاست! حلولِ ماھ شوال و مبارڪ🌸 🤲🏻 🍃♥️رائحة الحیاة♥️🍃 『⚘@khademenn⚘』