اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـنڪَࢪبَـ❤️ـلا
#بسمࢪبّشھـــــدا🌷 #جانممۍࢪۅد🍂 #نـاحـلـــــہ💜 #قسمت_45 مهیا سرش را بلند ڪرد با دیدن شهاب و حاج آقا
#بسمࢪبّشھـــــدا🌷
#جانممۍࢪۅد🍂
#نـاحـلـــــہ💜
#قسمت_46
مــــیباره بارون روی سر مجنون توی خیابونه رویایی
میلرزه پاهاش بارونیه چشماش میگه خدایی تو آقایی
مهیا فقط بهانه ای برای ریختن اشک هایش می خواست که با صدای زیبای مداح سر جایش نشست و شروع به گریه کرد
من مانوســــم با حرمت آقا حرم تو والله بروم بهشته
انگار دستی اومدا از غیب روی دلم اینجوری برات نوشته ڪردند
همه جوونا هم صدا مداح را همراهی
ــــ ڪربلا ڪربلا ڪربلا اللهم ارزقنا
مهیا به هق هق افتاده بود خودش نمی دانست چرا از آن روزکه تو هیئت با آن مرد که برایش غریبه بود دردو دل ڪرده بود ،آشنا شده بود ،کلافه شده از آن روز خودش نمی دانست چه به سرش آمده بود یواشکی کتاب های پدرش را می برد و طالعه می کردبعضی وقت ها یواشکی در گوگل اسم امام حسین را سرچ می کرد و مطالب را می خواند
او احساس خوبی به آن مرد داشت
سرش را بلند کرد و روبه آسمان گفت
ــــ میشه همینطور که امام حسین بقیه هستی امام حسینم بشی
سرش را پایین انداخت و شروع به گریه کرد
میدونم آخر یه روزه ڪنار تو آروم بگیرم
با چشمای تر یا ڪه توی هیئت وسط روضه بمیرم
بی اختیار یاد بچگی هایش افتاد که مادرش با لباس مشکی او را به هیئت می آورد با یاد آن روز ها وسط گریه
هایش لبخندی روی لب هایش نشست
یادم میاد ڪه مادرم هرشب منو میاوردش میون هیئت
یادم میاد مادر من با اشڪ می گفت توررو کشتن تو اوج غربت
مهیا با تکان هایی که به او داده می شود سرش را بلند کرد
پسر بچه ای بودبا بغض به مهیا نگاه می کرد
ــــ خاله
مهیا اشک هایش را پاک کرد
ـــ جانم خاله
پسر بچه دستی روی چشمان مهیا کشید
ـــ خاله بلا تی گلیه می کلدی
مهیا بوسه ای به دستش زد
ـــ چون دختر بدی بودم
ــ نه خاله تو دختل خوبی هستی اینم برا تو
مهیا به تیکه ی پارچه سبزی که دستش بود انداخت
ـــ بلات ببندم خاله
مهیا مچ دستش را جلو پسر بچه گرفت
ـــ ببند خاله
پسر بچه کارش که تمام شد رفت
مهیا نگاهی به گره ی شل پارچه انداخت با بغض رو به آسمون گفت
ـــ میشه اینو نشونه بدونم امام حسینم
من مانوسم با حرمت آقا حرم تو واهلل برام بهشته
انگار دستی اومده از غیب روی دلم اینجور برات نوشته...
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استورے📱
نـدارههـیچکـسازحـالِتـوخـبر
بـگوکـیمـیایآقـاتـوازسـفر💔
#یا_مهدی_ادرکنی💚
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
*سلامـ آقا جان !* 🤍
بیا کہ خانه دل
بی {تُ} رو بہ ویرانیست😔
#اللہـم_عجـل_لولیـڪ_الفرجـــ 🤲🏻
🍃♥️ رائحة الحیاة ♥️🍃
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
#السلامعلیڪیااباعبداللّھ 🕊🌱
مارابھشٺهمنبر
اماقبولڪݩ
لبخندتوبراےگنہڪارهـا
بـساسٺ :)
#اربابدلم♥️
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
اگـࢪمیخواهےمحبوبخداشوی
گمنامباش؛
ڪارڪنبرایخدا،
نَہبرایمعروفیت!✋️
•شھیدعلےتجلایے
#شهیدعلیتجلایی🌱
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
•||🧡🌸||•
#تلنگرانہ⚡
آیٺ الله جـاودان مےفرمـودند: ↓
.
°• اگہکسےدرجنگ
#شهـیدبشہ یڪبارشهـیدشده
اماکسےاگہ
باهواےِنفـسخودشبجنگہ
#هرروزشهـیدمیشہ…!♥🌿
.
.
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرقمیکندچھکسیرئیسجمهورباشد...(:
#انتخابات #ایران_قوی
▪️به جمع ما بپیوندید😉👇
•●⊰@az_shohada_ta_karbala
"چـــادر"
یادگاࢪ حضࢪت زهـــࢪاست
ایمان زن وقتۍ ڪامل میشود
کہ حجابش ࢪاڪامل ࢪعایت ڪند...
•|♡|•شہید ابࢪاهیم هادی•|♡|•
---------‹❁›---------
#ریحانہ🌹
#حجاب😇
#چادرانه🌱
🆔@az_shohada_ta_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید این وطن فروش که موقع شهادت حاج قاسم خوشحالی میکرد چجوری مردم رو تشویق به تحریم انتخابات میکنه
کسی که از آمریکا پول میگیره آیا بدنبال منافع مردم ایرانه؟
مطمئن باشید عدم مشارکت شما اگه سودی برای کسی داشته باشه اون سود برای امثال مسیح علینژاده تا دستمزد پروژههاشون رو بگیرن
🔸حاجی گرینوف
#رای_میدهم
🆔 @az_shohada_ta_karbala
دلانہ✨
بارها خواندیم "حجاب اگر بکنیم کوبنده تر از خون سرختان است"...
چه شد که ارزش خون شما برای بعضی هایمان کم رنگ شد؟!
چه شد یادمان رفت حجاب، بدون حیا
ارزشی ندارد.که حجاب خود برگی از کتاب حیاست🌿
#دلانه
#تفکرانه
🆔@az_shohada_ta_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گویند چرا دل به شهیدان دادی؟!❤️
گفتم والله من ندادم آنها بردند😍❤️
#قهرمان_من
🆔 @az_shohada_ta_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یہشهیدخیلیقدرتداره ...🙊🧐
•<استادشجاعی> 📽️🌴
•<پیشنهاددانلود>📞💯
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
✨ دوران طلائی ✨
خیلی از کار های خانه را که بلد بود ، خودش انجام می داد . وقتی هم مانع می شدیم ، می گفت : 《 کجای اسلام آمده که همه کار های منزل را باید مادر انجام بده ؟ 》 چند ماهی رفت کلاس خیاطی ؛ زود یاد گرفت . باباشم براش یه چرخ خیاطی گرفت ؛ لباس های مردانه می دوخت . کم کم مشتری هم پیدا کرده بود . در آمد هم داشت . پولش را با مشورت و حساب شده خرج می کرد .
نوجوانی شهید محمد معماریان 🕊✨
📚 ماهنامه امتداد شماره ۳۴ 📚
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
Hamin Arezome 1.mp3
5.25M
مداحی🍃
محمد حسین پویانفر
همین آرزومه 😍
همینه مسیرم ✨
حسینی بمونم 🥀
حسینی بمیرم 🕊
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
#شهدا🌿
آنھاکہازپلصراط مےگذرند ،
قبلا ازخیلیچیزهاگذشتہاند؛
بایدبگذریتابگذرے . . !🕊
شھیدحمیدسیاهکالیمرادے
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
پـرنـدھ ای کـہ مـقـصـدش پـࢪواز اسـٺ
از ویـࢪانـی لـانـہ اش نـمے هـࢪاسـد !
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یعنی خدایی که اینقدر میگن مهربونه😍❤️
حاضره یه خانم رو واسه اینکه چند تار موش رو بیرون گذاشته بسوزونه⁉️🤔
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
حاجآقاقرائتی تعریف میکردند که:👇👇👇
🔥فردی گناهکار بود و به او تذکر دادم او هم جواب داد و گفت:🌱🌸
😏ای بابا حاج آقا فکر کنم تو خدا رو نمیشناسی خدا خیلی خیلی بخشنده و کریمه!!!😌😍
😕استاد قرائتی هم که الحق و والانصاف استاد مثال هستند پاسخ داد:😉
🏢بانکم خیلی خیلی پول💶💰💷 داره ولی تو بری بگی بده میده؟⁉
🚫نه نمیده! چون حساب و کتاب داره..!!!
#اَللهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّدوَآلِمُحَمَّدوَعَجِّلفَرَجَهُم
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊
حاج آقای کافے نقل مے ڪردند✨
👈🏻ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯿﺮﻓﺘﻢ ﻗﻢ🕌، ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ،
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﺎے ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺭﻭ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﯾﻢ 🚌
یہ ﺧﺎﻧﻤے ﻫﻢ ﺟﻠﻮے ﻣﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ،👱🏻♀
ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻫﻢ ڪہ ﺭﻭسرے ﺳﺮﺷﻮﻥ نمے ڪرﺩﻥ !😟
هے ﺩقیقہ ﺍے یڪباﺭ ﻣﻮﻫﺎﺷﻮ تڪوﻥ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺳﺮﺷﻮ
ﺗڪﻮﻥ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﻮﻫﺎﺵ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻦ .😑
هے ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻣﯿﻨﺸﺴﺖ، ﻫے ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ڪرد.🙇🏻♀
ﻣے ﺧﻮﺍﺳﺖ یہ ﺟﻮﺭے ﺟﻠﺐ ﺗﻮجہ ﻋﻤﻮمے ڪنہ😒
ﺑﺮﮔﺸﺖ، یہ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻧﮕﺎﻩ ڪرﺩ بہ ﻣﻨﻮ ﺧﺎﻧﻤﻢ ڪہ ڪنار
ﺩﺳﺖ ﻣﻦ نشستہ ( ﺧﺐ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮﺵ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭘﻮشیہ ﻫﻢ
ﺯﺩھ ﺑﻮﺩ بہ ﺻﻮﺭﺗﺶ)😌💖
ﮔﻔﺖ : 🗣ﺁﻗﺎ ﺍﻭﻥ بقچہ چیہ ﮔﺬﺍشتے ڪناﺭﺕ؟😤
ﺑﺮﺩﺍﺭ یڪے بشینہ.
ﻧﮕﺎھ ڪرﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ بہ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺎ میگہ بقچہ!😓
ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺎﺳﺖ .😡
ﮔﻔﺖ : ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭے ﭘﯿﭽﯿﺪﯾﺶ؟
همہ ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ.😂
ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺪﺍﯾﺎ ڪمڪمون ڪن ﻧﺬﺍﺭ مضحڪہ ﺍﯾﻨﺎ ﺑﺸﯿﻢ ...😔
ﯾﻬﻮ یہ ﭼﯿﺰﯼ بہ ﺫﻫﻨﻢ ﺭﺳﯿﺪ.💬
ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻔﺘﻢ : 🗣ﺁﻗﺎے ﺭﺍﻧﻨﺪھ!
ﺯﺩ ﺭﻭ ﺗﺮﻣﺰ .😳
ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﯾﻦ چیہ ﺑﻐﻞ ﻣﺎﺷﯿﻨﺖ❓
ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎﺟﻮﻥ، ﻣﺎشینہ !🚗
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﻢ ﻧﺪﯾﺪے ﺗﻮ، ﺁﺧﻮﻧﺪ؟ !😳😐
ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺮﺍ؟ ! ﺩﯾﺪﻡ .
ﻭلے ﺍﯾﻦ چیہ ﺭﻭﺵ ڪشیدن؟🤔
ﮔﻔﺖ : ﭼﺎﺩﺭھ ﺭﻭﺵ ڪشیدن ﺩﯾﮕﻪ!😑
ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺐ، ﭼﺮﺍ ﭼﺎﺩﺭ ﺭﻭﺵ ڪشیدھ؟
ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺎ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﮔﺎﺯ ﻭ ﺗﺮﻣﺰ ڪنم ، چہ مے ﺩﻭﻧﻢ !? ڪشیدن ڪسے ،
ﺧﻂ ﻧﻨﺪﺍزھ ﺭﻭش ...👀
ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺐ، ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ نمے ڪشے ﺭﻭ ﻣﺎﺷﯿﻨﺖ؟
ﮔﻔﺖ ﺣﺎجے ﺟﻮﻥ ﺑﺸﯿﻦ ﺗﻮ ﺭﻭ ﻗﺮﺁﻥ .😩
ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻋﻤﻮمیہ!🚍
کسے ﭼﺎﺩﺭ ﺭﻭﺵ ﻧﻤﯽ ڪشہ!
ﺍﻭﻥ ﺧﺼﻮصیہ ﺭﻭﺵ ﭼﺎﺩﺭ ڪشیدن❗️
"ﻣﻨﻢ ﺯﺩﻡ ﺭﻭ ﺷﻮﻧﻪ ﺷﻮﻫﺮ ﺍﯾﻦ ﺯنہ ﮔﻔﺘﻢ🙋🏻♂: ﺍﯾﻦ
ﺧﺼﻮصیہ، ﻣﺎ ﺭﻭﺵ ﭼﺎﺩﺭ ڪشیدیم ☺️💕
.
ازاینرفاقتها؛ تاخودِآسمون :)🌱'
میدونے رفیق..
منظور من از رفاقت ،
بہ هم رسیدن نیست !!...
باهم؛
به خدا رسیدنہ((:♥️
#حاجقاسم
#ابومهدیالمهندس
⚘@az_shohada_ta_karbala🕊