⚡️کرونا و تفاوت دینداری "کرامتمحور" با "معرفت محور"
✍#مهدی_مسائلی
دینداری کرامتمحور آلوده شدن اماکن مقدسه به ویروس را نفی دینداری و تقدس آنجا میبیند ولی دینداری معرفتمحور تضادی بین آلودگی ویروسی و طهارت معنوی نمیبیند.
توضیح بیشتر اینکه:
هنگامی که نگاه عرفانی در دین صورتی افراطی به خود بگیرد، دینداری مردم به دینداری کرامتمحور تبدیل میشود. این نگاه عرفانیِ افراطی نیز نشئت گرفته از دیدگاههای غالیانه به دین و رهبران دینی است. نگاه بعضی از مسلمانان و شیعیان به پیامبر و ائمه (صلوات الله علیهم) نگاهی ورابشری است، یعنی آنها را انسانِ فوق و کامل نمیبینند بلکه آنها را فوقِ انسان میدانند. در آیات متعددی از قرآن بیان شده که منکران رسالت پیامبراکرم(ص)، به خصوصیات بشری ایشان استناد میکردند و انتظار داشتند خداوند فرشته یا موجود ماورائی را بفرستد که قدرتی مافوق بشر داشته باشد و نیازها، محدودیتهای و مشکلات مادی بشری برای او نباشد، آنها میگفتند: «چرا این رسول غذا میخورد و در (کوچه و) بازارها راه میرود؟... یا چرا بر این رسول گنجی فرو نیفتد یا چرا باغی ندارد که از میوههایش تناول کند؟» (فرقان/ 7و8)
اما خداوند بر خصائص بشری انبیاء و پیامبران الهی تأکید میکند و میفرماید:«اگر در روی زمین فرشتگانی زندگی میکردند، و با آرامش گام برمیداشتند، ما فرشتهای را به عنوان رسول، بر آنها میفرستادیم!»(اسراء/95) پس رسولخدا(ص) در ویژگیهای انسانی تفاوتی با دیگران ندارند.
البته این نگاه ورابشری مخصوص مخالفان اسلام نیست بلکه نگاهی است که در میان هواداران رسالت پیامبر(ص) نیز وجود دارد. اصولاً اشکالات بتپرستان نیز به خاطر بیدینی آنها نبوده بلکه به خاطر تلقی نادرست آنها از دین بوده است.
در میان دینداران عدهای به پیشوایان دینی، به عنوان راهنما و هدایتگر نمینگرند بلکه آنها را مقصد و هدفِ دینداری میدانند، در این نگاه، دینداری به بیان مدایح و مناقب و فضایل پیشوایان دینی منحصر میشود و فراتر از آن نمیرود. بیان فضایل نیز به موراد خاصی اختصاص دارد که نمایشی ورابشری از ائمه(ع) ارائه میکند. بر این اساس معجزات و کرامات نقل شده هرچه عجیب و غریبتر باشند فضیلت بالاتری را نمایش میدهند. این در حالی است که ملاک برتری در فضایل برای بندگان خدا، برتری در صفات نیکوی بشری و عبد بودن آنها برای خداوند است. با نگاه کرامتمحور، کرامات عمومیت و اطلاق پیدا میکنند و جز اساسی دین میشوند و حتی خدشه در آنها تضعیف دینداری تلقی میشوند.
البته باید بر این نکته تأکید کنیم که معجزه و کرامت برای پیامبر و ائمه(ص) وجود داشته است ولی این موارد فرعی از رسالت تبلیغی آنها است نه اصل رسالت آنها. با صراحت باید بگوییم پیشوایان نیامدهاند که مریض شفا دهند، مرده زنده کنند و حوائج مردم را بدهند، بلکه آمدهاند که مردم را خداباور کرده و به برپایی عدالت برانگیزند: «لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند»(حدید/25) این نوع دینداری را دینداری معرفتمحور مینامیم که در آن اگرچه کرامت و معجزه در مواردی وجود دارد ولی اصل و هدف نبوده و اطلاق و عمومیت ندارد و نباید ارتباط دینی با پیشوایان دینی را بر اساس آن تعریف شود.
با این حال، در دینداری کرامتمحور پیشوایان دینی افرادی شکستناپذیر در جنگ و مبارزه هستند، ویروسها و بیماریها کاری به آنها دارند، سانحه برای آنها اتفاق نمیافتد، حتی بعضی از این دینداران به شئون شخصی ائمه(ع) وارد میشوند و سعی میکنند ویژگیهای بشری را از آنها نفی کنند. در همین راستا گزارشات تاریخی درباره زندگی شخصی و اجتماعی ائمه(ع) همگی به تأویل میروند به گونهای زندگی بشری آنها صورتی تصنعی و نمایشی پیدا میکند.
متأسفانه دینداری کرامتمحور در میان مبلغین دینی طرفداران زیادی دارد چون با کمک آن افراد بیشتری را میتوانند جذب دین کنند، ولی چنین دینداری از طرفی در معرض خرافات است و از طرفی دیگر ممکن است هدفش را گم کند، همانگونه که مسیحیان هدف رسالت عیسی(ع) را گم کردند و با غلو درباره او، دین عرفانی حول شخصیت عیسی(ع) را جایگزین دین اجتماعی و سلوک الهی او کردند. آنچه اسلام به دنبال بوده است دینداری معرفتمحور است، از این جهت است که معجزه اسلام و پیامبر(ص) قرآن است نه زندهکردن مردگان و شفای مریضان.
..............
@azadpajooh
⚡️سخنی با مولوی عبدالحمید/مصیبت و خسارت تکفیریها از کرونا و غیر کرونا بیشتر است
✍#مهدی_مسائلی
اخیرا از مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی امام جمعه اهلسنت زاهدان کلیپی منتشر شده است که وی در آن گسترش بیماری کرونا در قم و ایران را به طلاب چینیِ جامعة المصطفی نسبت میدهد و این تشکل علمی و تبلیغی را به شستشوی مغزی طلاب اهلسنت و شیعه کردن آنها متهم میکند. وی این اقدامات را برخلاف استراتژی وحدت اسلامی در جمهوری اسلامی ایران میداند. ایشان کرونا را نیز در کنار بلاهای آسمانی و زمینی سالهای اخیر، عذاب و عقوبتی الهی میداند که به خاطر بعضی از رفتارها، کشور ما دچار آن شده است، او از همه ملت ایران میخواهد برای جلوگیری از بلاهای بزرگتر توبه کنند. از ادامه سخنان مولوی عبدالحمید برداشت میشود که مقصود وی از این رفتارها، توهین به صحابه و یاران پیامبر(ص) مخصوصا خلفا در میان شیعیان است.
به عنوان یکی از فعالان عرصه وحدت اسلامی لازم میدانم چند نکتهای را دربارهی این سخنان بیان کنم:
1. جناب مولوی برای انتقاد از جامعة المصطفی از شایعهای بهرهبرداری میکند که هیچ مدرک و استناد معتبری برای آن وجود ندارد و ایشان نیز از تعبیر «معروف است که» برای طرح آن استفاده میکند. استفاده اینچنینی از شایعات برای مدیر و استادِ عالیِ بزرگترین مدرسهی علمیه اهلسنت ایران بسی مایهی تعجب است و به گفتگوهای علمی و منطقی اهلسنت آسیب میزند. دربارهی عملکرد جامعة المصطفی نیز ایشان پیشذهنیتهای نادرستی دارد که مسئولان این تشکل به آن پاسخ میدهند و هماکنون بنده در مقام دفاع از آنها نیستم.
2. جناب مولوی بلاهای طبیعی و غیرطبیعی و اخیرا کرونا را عذاب و عقوبت الهی دانسته و دو قضاوت نادرست در اینباره دارد:
اول اینکه: توهین به صحابه و مقدسات اهلسنت را به تمام شیعیان منتسب میکند و خواستار توبهی تمام ملت دراینباره میشود؛ در حالیکه مراجع شیعه و رهبری همواره از توهین به صحابه و مقدسات اهلسنت نهی کردهاند و به مبارزه با تندروهای بیموالاتِ شیعه در این زمینه پرداختهاند؛ از این جهت تندروهای شیعه خصومت و دشمنی فراوانی با جمهوری اسلامی ایران دارند. عمومِ مذهبیونِ شیعه در ایران نیز ضمن پایبندی علمی و عملی به عقاید تشیع، آنها را بدون هیچگونه توهینی بیان میکنند.
دوم اینکه: جناب مولوی کرونا و بلاها را عقوبتی در برابر رفتار مذهبی شیعیان میداند درحالیکه بلا و مصیبت همیشه عذاب نیست و پیامبران و اولیای الهی گاهی بیش از دیگران طعم مصیبتها را چشیدهاند، آنگونه که حتی کافران با استناد به بلاها و مصیبتها به آنها فال بد میزدند. قرآن نیز بلا را عامل امتحان مؤمنین معرفی میکند و میفرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ(بقره/155)؛ قطعاً همهی شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوهها، آزمایش میکنیم؛ و بشارت ده به استقامتکنندگان!»
از این گذشته، هرگاه در مناطق سنینشین کشور بلا و مصیتی وارد شده است، مسلمانانِ شیعه، برادرانه به یاری مسلمانانِ سنی شتافتهاند و هیچگاه بلاها را به عذاب الهی ارتباط ندادهاند و از آن بهرهبرادری مذهبی و تبلیغی نکردهاند. جناب مولوی نیز که نگران آسیب وارد شدن به گفتمان وحدت اسلامی در ایران است، نباید چنین استفاده ابزاری و تبلیغاتی از بلاهای طبیعی و غیرطبیعی کند!
این را هم بیافزایم که اگر بناست به خاطر رفتار مسلمانان بلایی نازل شود نزول عذاب و عقوبت الهی به واسطهی رفتارهای تندروهای اهلسنت و تکفیریهای وهابی شایستهتر است. در سالهای اخیر جنایتهایی توسط داعش و جریانهای تکفیری منتسب به اهلسنت صورت گرفت که در تاریخ بیسابقه بوده است، چه خونهایی که به اسم دین نریختند و چه حرمتهایی را که نشکستند؟!
اصولا داعش و وهابیت خودش بلایی بود که خداوند به خاطر عدم بصیرت دینی و حاشیهپردازی در تبلیغ دین، مسلمانان را دچار آن کرد. جناب مولوی خسارتی که تکفیریها در منطقه بلوچستان به مردم این منطقه وارد کردهاند از خسارت سیل و خشکسالی و کرونا و... بیشتر بوده است و خواهد بود. سخنان جنابعالی نیز آب در آسیاب همانها میریزد و گفتمان دلسوزانه و منطقی علمای محترم اهلسنت آن منطقه را تضعیف میکند.
جناب مولوی! کرونا شیعه و سنی و کافر نمیشناسد و اگرچه هماکنون ایران را در برگرفته است ولی فردا عربستان و پاکستان و ترکیه و سایر کشورهای اسلامی نیز در بر میگیرد و تمسک شما به آن، منطق دینیتان را نزد جوانان مؤمن و آگاه اهلسنت مخدوش میکند و آنها را نه به سمت شیعه، بلکه به سمت بیدینی سوق میدهد. پس دغدغه شیعه و سنی را رها کنیم و کمی به فکر عمق بخشیدن به اندیشههای دینی و اخلاقی باشیم.
...........
@azadpajooh
⚡️نگاه غیرواقعی به آخرالزمان/دعوت امام زمان نیز معرفتمحور است
✍مهدی مسائلی
طبق آیات متعددی در قرآن اگر خداوند میخواست تمام انسانها را یک شبه هدایت میکرد:
《وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ ۚ وَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ؛ و بر خداست که راه راست را نشان دهد؛ امّا بعضی از راهها بیراهه است! و اگر خدا بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدایت میکند.》(نحل/۹)
خداوند در آیهای دیگر میفرماید:
《و اگر پروردگار تو میخواست، تمام کسانی که روی زمین هستند، همگی به (اجبار) ایمان میآوردند؛ آیا تو میخواهی مردم را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟!》(یونس/۹۹)
پس کار هدایت معنوی انسانها و برپایی عدل در جهان، براساس معرفت و تربیت صورت میگیرد نه معجزه و اجبار!
فرقی ندارد زمان پیامبر باشد یا ظهور امام زمان(ع).
اگر بنا بود با ابزارهای غیبی، عدل در جهان حکمفرما شود در همان زمان بعثت پیامبر(ص) این امر تحقق پیدا میکرد و اگر بناست پردهها کنار روند و مردم ملزم به هدایت شوند چرا این کار در همان ابتدای اسلام رقم نخورد؟!
با این مقدمه باید بگویم: نگاه بسیاری به وقایع ظهور و آخرالزمان واقعی نیست، بسیاری از گزارشات رواییِ آخرالزمانی با منطقِ معرفتمحورِ قرآن متعارض هستند. ما نیز در انتظار زمان ظهوری هستیم که با معجزه کار جهان به سامان درآید، ولی دعوت امام زمان(ع) نیز همچون سایر اولیای الهی بر اساس معرفتبخشی و تربیت انسانها است.
در ابتدای اسلام نیز کسانی انتظار داشتند که قرآنی نازل شود که "به وسیله آن، کوهها به حرکت درآیند یا زمینها قطعه قطعه شوند، یا به وسیله آن با مردگان سخن گفته شود"(رعد/۳۱)
ولی نه آن هنگام چنین هدایتی صورت گرفت و نه بعدا صورت خواهد گرفت!
.........
@azadpajooh
⚡️چند نکتهای درباره مصرف درمانی ادرار شتر
✍مهدی مسائلی
1. دربارهی مصرف طبی و درمانی ادرار شتر، روایات متعددی در منابع شیعه و سنی وجود دارد.
در منابع اهلسنت، کتاب صحیح بخاری حدیثی را دراینباره نقل کرده است، در منابع شیعه نیز چند حدیثی در کتابهای کافی و تهذیب در خاصیت درمانی ادرار شتر نقل شده است. البته تقریبا همهی روایات منابع شیعه از جهت سندی ضعیف هستند. روایتی را نیز که یکی از مدعیان طب اسلامی در فیلمی به آن استناد میکند، مربوط به کتاب طبالائمه است که هم از جهتِ خود کتاب و منبع ضعیف است و هم از جهت سند. پس توصیه به مصرف دارویی ادرار شتر را نمیتوان یک گزارهی ثابت شدهی دینی تلقی کرد.
2. بر فرض پذیرش این توصیهها، ادرار شتر داروی مطلق و درمانکنندهی یا پیشگیریکنندهی همهی بیماریها نیست، بلکه تأثیر درمانی آن نسبت به بیماری خاصی است که روایات نیز دربارهی آن اختلاف بیان دارند. در روایتی که در کافی آمده مصرف آن برای درمان نوعی بیماری گوارشی توصیه شده است ولی در نسخههای دیگری از همین روایت خاصیت درمانی آن برای بیماری آسم دانسته شده است. در منابع اهلسنت نیز اختلاف دربارهی وجه درمانی آن دیده میشود. پس در صورت پذیرش خاصیت درمانی ادرار شتر، نوع بیماری آن نیز مسلم و مشخص نیست و باید از طریق آزمایش به آن رسید.
3. در بعضی از روایات خاصیت درمانی ادرار شتر مقید به شتر مادهی شیرده شده است. پس ادرار هر شتری نیز خاصیت درمانی ندارد.
4. در بعضی روایات از جواز شرعی نوشیدن طبی و درمانی ادرار شتر سؤال شده است، این سؤالات بیانگر آن است که در زمان گذشته تأثیر درمانی ادرار شتر یک پیشفرض طبی میان مردم بوده است و توصیه موجود در روایات نیز کشف یک دارو از ناحیه دین نیست. حتی این احتمال نیز وجود دارد که بعضی برای مؤکد کردن و گسترش این توصیهی طبی، آن را به صورت روایت درآورده و نقل کرده باشند.
5. برخلاف تلقی عمومی، خوردن و نوشیدن هرچیزی که پاک بوده و نجس نیست، جایز نیست. مثلا اخلاط یا استفراغ انسان اگرچه پاک هستند، ولی خوردن آنها جایز نیست. ادرار یا مدفوع حیوانات حلال گوشت نیز اگرچه پاک هستند ولی مصرف خوراکی آنها به خاطر خباثت و آلودگیشان جایز نیست. حال اگر فرض کنیم خاصیت درمانی برای آنها وجود دارد، دو شرط برای جواز استفاده خوراکی آنها وجود دارد:
الف) مصرف آنها ضروری باشد، یعنی شخص بیمار باشد و درمان او متوقف بر مصرف این ماده باشد.
ب) داروی مشابهی که چنین خباثتی و آلودگی را نداشته باشد، در دسترس نباشد.
(نمونه فتوای مراجع دراینباره:https://b2n.ir/794496)
6. بر فرض اثبات خاصیت درمانی ادرار شتر، این درمانگری مربوط به مواد خاص موجود در آن است که با فناوریهای جدید قابل شناسایی و استخراج هستند. پس به جای توصیهی مستقیم به مصرف ادرار شتر، میتوان این مواد را شناسایی و در تولید داروهای جدید از آنها بهرهبرداری کرد. چنانچه چند مقالهی علمی پزشکی به مطالعه این موضوع پرداختهاند.
(نمونهای از آنها: (https://www.sid.ir/fa/Journal/ViewPaper.aspx?id=12451
از این گذشته باید دید این مواد بر روی چه عوامل بیماریزا تأثیر گذار هستند و خاصیت آنها درمانی است یا تسکینی؟ پس نباید با این ادعا که ادرار شتر برای تنگی نفس یا آسم توصیه شده، برای کرونا و بیماریهای مشابهی که تنگی نفس در آنها وجود دارد، نیز تجویز شوند. پس فارغ از اینکه چنین توصیههایی، از جهت پزشکی خلاف و نادرست هستند، انتساب آن به دین نیز یک بدعت و انحراف دینی است چون دین چنین توصیهای برای درمان کرونا ندارد.
...........
@azadpajooh
⚡️امامت و ولایت طریقی برای رسیدن به توحید
✍مهدی مسائلی
توحید و عبودیت خداوند اصل و هدف دینداری است و رسالت پیامبران و امامت اولیا، راه و طریقی برای رسیدن به آن است و آنها به صورت مستقل مقصود و هدف نیستند.
به تعبیر طلبگی در دینداری توحید و بندگی خداوند موضوعیت داشته و پذیرش و دنبالهروی از رسالت و امامت، طریقیت دارد. البته طریق بودن پیامبران و امامان برای توحید، تشخُّص و الزام دارد زیرا از هر راهی نمیتوان به توحید و بندگی خداوند رسید و بسیاری از راههایی که به سوی خداوند فرا میخوانند، بیراهه هستند.
بر این اساس، محبت و عشق به خداوند اصل و حقیقت است و عشق و محبت به پیامبران و اولیای الهی مجاز. آیت الله جوادی آملی در توضیح این مطلب به شیوایی میگوید:
"یک وقت است يك كسی میگويد عشق مجازی قنطره حقيقی[پلی برای حقیقت] است، اين خيال ميكند اگر به يک جميلی دل ببندد اين عشق مجازی است احياناً او را به حقيقت میرساند [ولی این عشق غلط است نه مجاز] مجاز كجا، حقيقت كجا و غلط كجا... مجاز که اصلش مَجْوَز است و مَعْبر است اگر کسی عشق به پیغمبر داشت، عشق به قرآن داشت، عشق به دین داشت اینها عشقهای مجازی است برای اینکه مجاز است، مَجْوَز است معبر است، عشق به پیغمبر، به اهلبیت(ع) عشق به دین، عشق به قرآن انسان را به معبود میرساند، مثل عشق به کلام انسان را به متکلّم میرساند، عشق به کتاب انسان را به کاتب میرساند، اینها عشقهای مجازی است، مجاز است یعنی مَجْوز، یک وقت است نه، انسانی به انسان دیگر دل میبندد این نه حقیقت است نه مجاز، این غلط است. وجود مبارک زينب كبرا(س) چون عاشق حق بود و اگر عاشق حسينبنعلي بود به اين مجاز دل بست كه مَجْوز و معبر بشود برای آن حقيقت، گفت به ما در كربلا خيلي خوش گذشت ما هيچ نقصي نديديم «ما رأيت الا جميلا»)"(سخنراني در دهه اول محرمالحرام 1428)
به هر حال، ارتباط با پیامبران و اولیای برای آن است که ارتباط مستقیم با خداوند تقویت شود نه اینکه ارتباط با خداوند قطع شود و ارتباط با آنها جایگزین عبودیت خداوند و مناجات با او شود.
به دیگر سخن، ارتباط و توسل به اولیای الهی برای تقویت اتصال به خداست نه قطع آن.
برای درخواست از خداوند میتوان دیگران را واسطه کرد، ولی با راهنمایی اولیای الهی ارتباط مستقیم با خداوند نیز امکانپذیر است، بلکه اصل در دینداری این نوع ارتباط است. ما بیش از آن که به توسل توصیه شده باشیم به توکل به خدا توصیه شدهایم. خداوند میفرماید: (وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ وَكيلاً؛ و بر خدا توکّل کن، و همین بس که خداوند حافظ و مدافع انسان باشد!) و میفرماید:(ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ؛ مرا بخوانید تا دعای شما را بپذیرم!)
اما امروز در میان شیعه هستند کسانی که ارتباط با خداوند را تنها از طریق توسل، امکانپذیر است بلکه ارتباط با امامان را اصل و هدف دینداری میدانند.
عدهای حتی فراتر رفته و میگویند چون خداوند قابل وصف نیست و نمیتوان او را در نظر آورد، باید به جای خدا، مظاهر او یعنی ائمه را به نظر آورد حتی در عبادات!
.............
@azadpajooh
12.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیت الله جوادی آملی:
اگر کسی عشق به پیغمبر داشت، عشق به قرآن داشت، عشق به دین داشت اینها عشقهای مجازی است برای اینکه مجاز است، مَجْوَز است معبر است
..........
@azadpajooh
⚡️اصل بودن عدالت در دینداری
✍مهدی_مسائلی
چندی پیش حجت الاسلام حامد کاشانی در برنامه سحرگاهی تلویزیون، فهم عدالت را فرع بر پذیرش ولایت دانست. ایشان شعارها و عملکرد خوارج را نمونهای از انحراف در فهم عدالت دانست.
این سخنان برای بعضی این توهم را ایجاد کرد که عدالت دائر مدار ولایت است و در جایی که ولایت نباشد اصلا مصداق صحیحی برای عدالت نمیتوان فرض نمود.
دراین باره چند نکته بگویم:
۱. عدالت در دینداری، چه در مسیر نبوت و چه در ولایت، اصل است نه فرع. چنانچه خداوند میفرماید: "لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند"(حدید:آیه۲۵)
۲. عدالت بحثی انتزاعی و صرفا معنوی نیست، بلکه تبیین آن وابسته به تعیین حقوق انسانها است، قسمتی از این حقوق را عقل مشخص میکند و قسمتی از آنها را دین.
اما بعد از آنکه حقوق انسانها و مؤمنین توسط عقل و شرع مشخص شد، اجرای عدالت امری اصلی است و بر هر امر دینی دیگری مقدم است و حتی بر شئون دیگر نبوت و ولایت نیز غلبه دارد.
در مقام اجرای عدالت نیز آنچه مهم است تقوا و خداباوری و مقدم نداشتن مصالح شخصی است که امام علی(ع) در این باب کاملترین بود.
۳. امام علی(ع) بهخاطر ترجیح عدالت بر ولایت ظاهری، از مکر و خُدعه و غَدر اجتناب ورزیدند و مصلحت اجرای عدالت را بر مصلحت استمرار ولایت بدون عدالت ترجیح دادند.
۴. چه در دوران کنونی که ولایت سیاسی برای نهاد دینی شیعه وجود دارد و چه در گذشته که ولایت فقهی برقرار بود، بعضی با مقدم داشتن ولایت بر عدالت، به بیراهه رفتهاند و هر امری در راستای تقویت و استمرار ولایت را عین عدالت دانستهاند که این موضوع به انحراف معنا و مقصود از ولایت انجامیده است.
انعطافپذیری در امر حکومت و سیاست یکی از اقتضائات اجرای عدالت است، ولی نباید عدالت را به صورت تعبدی در آورد و آن را تابع مصالح ولایت دانست.
۵. اختلاف در فهم دینی را نباید به عدالت مرتبط ساخت، اختلاف خوارج با امام علی(ع) در اجرای عدالت نبود، بلکه اختلاف آنها در مقام تشخیص حق بود که بر اجرای عدالت مقدم است. کسی نیز خوارج را به عنوان یک گروه عدالتخواه معرفی نکرده است. همچنانکه کسی داعش را در زمان کنونی جریانی عدالتخواه نمیداند.
...............
@azadpajooh
⚡️آزمون ولایتمداری در ماه محرم امسال/برگزاری عزاداری بهمانند گذشته حقالناس است
✍مهدی مسائلی
در این روزها با توجه به گسترش دوباره کرونا در کشور، بحث بر سر برگزاری مراسم سوگواری محرم بسیار داغ است. بعضی از هیئتیها و مداحها اصرار فراوانی به برگزاری مراسمهای عاشورایی بدون کموزیاد دارند، حتی یکی از مداحان معروف چند روز پیش گفته بود: «اگر قرار باشد کسی بمیرد کسانی هستند که بخواهند جانشان را برای این مراسم بدهند. اجازه جان ما که دست خودمان است...من امسال با هرشرایطی دسته عزاداری بزرگی از میدان آزادی تا میدان انقلاب به راه میاندازم».
بعضی نیز با مقایسه تعطیلی مراسمهای عزاداری در زمان رضاشاه با زمان کنونی از همین الآن دولت را تهدید میکنند که در صورت محدود کردن مراسم عزاداری چهرهای ضدمذهبی همچون رضاشاه برای دولت ترسیم و تبلیغ خواهند کرد.
در ماههایی که از شیوع بیماری کرونا میگذرد جامعه مذهبی ایران، خصوصاً قشر تأثیرگذاری که معتقد به ولایتفقیه هستند، به بیشتر دستورات ستاد ملی کرونا درباره مناسک دینی گردن نهادهاند، چون عمل به آنها مورد تأکید رهبری نیز بوده است؛ ولی حکایتِ مناسک ماه محرم چیز دیگری است و آن را نمیتوان با مراسم عبادی ماه رمضان و حج مقایسه نمود. مثلا اگر از بعضی بپرسی ولایت فقیه میتواند حج را تعطیل کند؟ میگویند: بله!
حالا اگر بپرسی ولایت فقیه میتواند بگوید مراسم عزاداری با محدودیت برگزار بشود؟ میگویند: نه! عزاداری تعطیل شدنی نیست!
اما حقیقت این که اگر شما معتقد به نظام سیاسی و حکومتی برای اسلام و تشیع هستی تفاوتی میان عزاداری و حج نیست. اصلا عزاداری مناسکی برای تقویت نظام سیاسی تشیع و اسلام است. مسلم است که رهبری در قضیه عزاداریِ ماه محرم بر اساس جزئیات توصیهای نخواهند داشت و جزئیات و محدودیتهای برگزاری مراسم را برعهده ستاد ملی کرونا میگذارند.
پس به نظرم آزمون ولایتمداری بعضی از آقایان را باید در ماه محرم امسال بینیم.
این را هم بیافزایم که امسال برگزاری عزاداری بهمانند سالهای گذشته از جهت کمی و کیفی، برخلاف حقوق عامهی مردم بوده و حق الناس به شمار میآید و چنین نیست که کسی بگوید اختیار جان خویش را دارم، هرچند اختیار آن را نیز ندارد. مقایسه مراسم عزاداری با ازدحام مترو و اتوبوس نیز ناروا است، چون اولاً کار بد، کار بد دیگر را توجیه نمیکند، و ثانیاً مردم، خسارت اینکار را از چشم دین میبینند و خسارت آنکار را از جهت اجبار زندگی؛ و نگاه مردم به رفتار ما مهم است.
..............
@azadpajooh
مهدی مسائلی، مطالعات و یادداشتها
⚡️آزمون ولایتمداری در ماه محرم امسال/برگزاری عزاداری بهمانند گذشته حقالناس است ✍مهدی مسائلی در
⚡️⬅️ جناب آقای حدادیان در جلسهای اعلام کردهاند که صحبتهای ایشان تقطیع شده است و منظورش این بوده که با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی مراسم عزاداری برگزار میکنیم.
⚡️گفتگوی مجازی "غدیر و وحدت مسلمین"
میخواهیم درباره نسبت غدیر و وحدت اسلامی بحث کنیم.
رهبر انقلاب آیت الله خامنهای با نظر به کتاب «الغدیر و وحدت اسلامی» از شهید مطهری، بیان کردند: " مسأله غدیر هم میتواند مایه وحدت باشد"
اما ابهامها و شبهات بسیاری دراینباره وجود دارد.
میتوانید این بحث را سهشنبه ۱۴ مرداد به صورت مجازی در اینستاگرام دنبال کنید. ساعت ۱۴:۳۰ الی ۱۶:۳۰
جهت شرکت با اطلاعات داده شده داخل پوستر تماس حاصل فرمائید.
آدرس:
https://instagram.com/elmoaamal?igshid=uoezczorgqt1
.............
@azadpajooh
مهدی مسائلی، مطالعات و یادداشتها
⚡️ضرورت احتیاط از شبهه شرک/بررسی سلام دادن به امام زمان قبل از تکبیرة الاحرام ✍مهدی مسائلی در سال
9.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حدود هفت ماه پیش یادداشتی نوشتم که بعضی تحریف شده آن را برای مجری شبکه وهابی فرستادند تا با تشکر او از من، وهابیت من را اثبات کنند.
اخیرا یکی از اعضای جریان شیرازی در اینستاگرام از آن برای تخریب رهبری بهره گرفته است.
کلیپ بالا توضیحی مختصری درباره این قضیه است.
متن یادداشت من را هم میتوانید در ارجاع بخوانید و خود قضاوت کنید.
................
@azadpajooh
⚡️تبلیغات تفرقه آمیز در گنبدکاووس
بیشتر جمعیت شهر گنبدکاووس اهلسنت ترکمن هستند و این منطقه از مناطق نمونه کشور از جهت تعامل دوستانه و برادرانه شیعه و سنی است. علمای اهلسنت این منطقه با رویکرد عرفانی خویش همواره مواضع روشن و قاطعی در مقابل جریانهای تکفیری و وهابی داشتهاند.
حالا عدهای به نام دفاع از ولایت آب به آسیاب تکفیری ها میریزند.
میدانید نتیجه این تبلیغات را چه کسانی میبرند؟ افراطیهای ضدوحدتی اهلسنت که علمای منطقه به خاطر تعامل نیکو با شیعه مذمت میکنند، و حالا عدهای به اسم تبلیغ غدیر هدیهای برای آنها فرستادهاند.
مطمئن باشید با این تبلیغات شهری هیچ سنیای شیعه نمیشود یا غدیر برای هیچ سنیای یک عید تلقی نمیشود، ولی این تبلیغات آتش خصمهای زیادی را علیه شیعه و معارف اهلبیت برمیانگیزد و اهلسنت معتدل و تعاملگرا را منزویتر میکند.
از تشکلهای جاهل و ناآگاه مردمی بعید نیست که دست به چنین تبلیغاتی بزنند ولی گویا پشت پرده این تبلیغات دستگاه و متولیان رسمی فرهنگی و دینی منطقه بودهاند. این اقدام در حالی است که رهبری با اشاره به قضیه غدیر فرمودند: "توجه بکنید که این اعتقاد مایهی دعوا و نزاع نباید بشود. این، آن حرفی است که ما سالهاست این را گفتیم و تکرار کردیم، باز هم تکرار میکنیم...اینجور نباشد که کسی از یک گوشهای خیال کند دارد از شیعه دفاع میکند و تصور کند دفاع از شیعه به این است که بتواند آتش دشمنی ضد شیعه و غیر شیعه را برانگیزد. این دفاع از شیعه نیست؛ این دفاع از ولایت نیست. اگر باطنش را بخواهید، این دفاع از آمریکاست؛ این دفاع از صهیونیستهاست"
@azadpajooh