⚡️چند نکتهای درباره مصرف درمانی ادرار شتر
✍مهدی مسائلی
1. دربارهی مصرف طبی و درمانی ادرار شتر، روایات متعددی در منابع شیعه و سنی وجود دارد.
در منابع اهلسنت، کتاب صحیح بخاری حدیثی را دراینباره نقل کرده است، در منابع شیعه نیز چند حدیثی در کتابهای کافی و تهذیب در خاصیت درمانی ادرار شتر نقل شده است. البته تقریبا همهی روایات منابع شیعه از جهت سندی ضعیف هستند. روایتی را نیز که یکی از مدعیان طب اسلامی در فیلمی به آن استناد میکند، مربوط به کتاب طبالائمه است که هم از جهتِ خود کتاب و منبع ضعیف است و هم از جهت سند. پس توصیه به مصرف دارویی ادرار شتر را نمیتوان یک گزارهی ثابت شدهی دینی تلقی کرد.
2. بر فرض پذیرش این توصیهها، ادرار شتر داروی مطلق و درمانکنندهی یا پیشگیریکنندهی همهی بیماریها نیست، بلکه تأثیر درمانی آن نسبت به بیماری خاصی است که روایات نیز دربارهی آن اختلاف بیان دارند. در روایتی که در کافی آمده مصرف آن برای درمان نوعی بیماری گوارشی توصیه شده است ولی در نسخههای دیگری از همین روایت خاصیت درمانی آن برای بیماری آسم دانسته شده است. در منابع اهلسنت نیز اختلاف دربارهی وجه درمانی آن دیده میشود. پس در صورت پذیرش خاصیت درمانی ادرار شتر، نوع بیماری آن نیز مسلم و مشخص نیست و باید از طریق آزمایش به آن رسید.
3. در بعضی از روایات خاصیت درمانی ادرار شتر مقید به شتر مادهی شیرده شده است. پس ادرار هر شتری نیز خاصیت درمانی ندارد.
4. در بعضی روایات از جواز شرعی نوشیدن طبی و درمانی ادرار شتر سؤال شده است، این سؤالات بیانگر آن است که در زمان گذشته تأثیر درمانی ادرار شتر یک پیشفرض طبی میان مردم بوده است و توصیه موجود در روایات نیز کشف یک دارو از ناحیه دین نیست. حتی این احتمال نیز وجود دارد که بعضی برای مؤکد کردن و گسترش این توصیهی طبی، آن را به صورت روایت درآورده و نقل کرده باشند.
5. برخلاف تلقی عمومی، خوردن و نوشیدن هرچیزی که پاک بوده و نجس نیست، جایز نیست. مثلا اخلاط یا استفراغ انسان اگرچه پاک هستند، ولی خوردن آنها جایز نیست. ادرار یا مدفوع حیوانات حلال گوشت نیز اگرچه پاک هستند ولی مصرف خوراکی آنها به خاطر خباثت و آلودگیشان جایز نیست. حال اگر فرض کنیم خاصیت درمانی برای آنها وجود دارد، دو شرط برای جواز استفاده خوراکی آنها وجود دارد:
الف) مصرف آنها ضروری باشد، یعنی شخص بیمار باشد و درمان او متوقف بر مصرف این ماده باشد.
ب) داروی مشابهی که چنین خباثتی و آلودگی را نداشته باشد، در دسترس نباشد.
(نمونه فتوای مراجع دراینباره:https://b2n.ir/794496)
6. بر فرض اثبات خاصیت درمانی ادرار شتر، این درمانگری مربوط به مواد خاص موجود در آن است که با فناوریهای جدید قابل شناسایی و استخراج هستند. پس به جای توصیهی مستقیم به مصرف ادرار شتر، میتوان این مواد را شناسایی و در تولید داروهای جدید از آنها بهرهبرداری کرد. چنانچه چند مقالهی علمی پزشکی به مطالعه این موضوع پرداختهاند.
(نمونهای از آنها: (https://www.sid.ir/fa/Journal/ViewPaper.aspx?id=12451
از این گذشته باید دید این مواد بر روی چه عوامل بیماریزا تأثیر گذار هستند و خاصیت آنها درمانی است یا تسکینی؟ پس نباید با این ادعا که ادرار شتر برای تنگی نفس یا آسم توصیه شده، برای کرونا و بیماریهای مشابهی که تنگی نفس در آنها وجود دارد، نیز تجویز شوند. پس فارغ از اینکه چنین توصیههایی، از جهت پزشکی خلاف و نادرست هستند، انتساب آن به دین نیز یک بدعت و انحراف دینی است چون دین چنین توصیهای برای درمان کرونا ندارد.
...........
@azadpajooh
⚡️امامت و ولایت طریقی برای رسیدن به توحید
✍مهدی مسائلی
توحید و عبودیت خداوند اصل و هدف دینداری است و رسالت پیامبران و امامت اولیا، راه و طریقی برای رسیدن به آن است و آنها به صورت مستقل مقصود و هدف نیستند.
به تعبیر طلبگی در دینداری توحید و بندگی خداوند موضوعیت داشته و پذیرش و دنبالهروی از رسالت و امامت، طریقیت دارد. البته طریق بودن پیامبران و امامان برای توحید، تشخُّص و الزام دارد زیرا از هر راهی نمیتوان به توحید و بندگی خداوند رسید و بسیاری از راههایی که به سوی خداوند فرا میخوانند، بیراهه هستند.
بر این اساس، محبت و عشق به خداوند اصل و حقیقت است و عشق و محبت به پیامبران و اولیای الهی مجاز. آیت الله جوادی آملی در توضیح این مطلب به شیوایی میگوید:
"یک وقت است يك كسی میگويد عشق مجازی قنطره حقيقی[پلی برای حقیقت] است، اين خيال ميكند اگر به يک جميلی دل ببندد اين عشق مجازی است احياناً او را به حقيقت میرساند [ولی این عشق غلط است نه مجاز] مجاز كجا، حقيقت كجا و غلط كجا... مجاز که اصلش مَجْوَز است و مَعْبر است اگر کسی عشق به پیغمبر داشت، عشق به قرآن داشت، عشق به دین داشت اینها عشقهای مجازی است برای اینکه مجاز است، مَجْوَز است معبر است، عشق به پیغمبر، به اهلبیت(ع) عشق به دین، عشق به قرآن انسان را به معبود میرساند، مثل عشق به کلام انسان را به متکلّم میرساند، عشق به کتاب انسان را به کاتب میرساند، اینها عشقهای مجازی است، مجاز است یعنی مَجْوز، یک وقت است نه، انسانی به انسان دیگر دل میبندد این نه حقیقت است نه مجاز، این غلط است. وجود مبارک زينب كبرا(س) چون عاشق حق بود و اگر عاشق حسينبنعلي بود به اين مجاز دل بست كه مَجْوز و معبر بشود برای آن حقيقت، گفت به ما در كربلا خيلي خوش گذشت ما هيچ نقصي نديديم «ما رأيت الا جميلا»)"(سخنراني در دهه اول محرمالحرام 1428)
به هر حال، ارتباط با پیامبران و اولیای برای آن است که ارتباط مستقیم با خداوند تقویت شود نه اینکه ارتباط با خداوند قطع شود و ارتباط با آنها جایگزین عبودیت خداوند و مناجات با او شود.
به دیگر سخن، ارتباط و توسل به اولیای الهی برای تقویت اتصال به خداست نه قطع آن.
برای درخواست از خداوند میتوان دیگران را واسطه کرد، ولی با راهنمایی اولیای الهی ارتباط مستقیم با خداوند نیز امکانپذیر است، بلکه اصل در دینداری این نوع ارتباط است. ما بیش از آن که به توسل توصیه شده باشیم به توکل به خدا توصیه شدهایم. خداوند میفرماید: (وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ وَكيلاً؛ و بر خدا توکّل کن، و همین بس که خداوند حافظ و مدافع انسان باشد!) و میفرماید:(ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ؛ مرا بخوانید تا دعای شما را بپذیرم!)
اما امروز در میان شیعه هستند کسانی که ارتباط با خداوند را تنها از طریق توسل، امکانپذیر است بلکه ارتباط با امامان را اصل و هدف دینداری میدانند.
عدهای حتی فراتر رفته و میگویند چون خداوند قابل وصف نیست و نمیتوان او را در نظر آورد، باید به جای خدا، مظاهر او یعنی ائمه را به نظر آورد حتی در عبادات!
.............
@azadpajooh
12.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیت الله جوادی آملی:
اگر کسی عشق به پیغمبر داشت، عشق به قرآن داشت، عشق به دین داشت اینها عشقهای مجازی است برای اینکه مجاز است، مَجْوَز است معبر است
..........
@azadpajooh
⚡️اصل بودن عدالت در دینداری
✍مهدی_مسائلی
چندی پیش حجت الاسلام حامد کاشانی در برنامه سحرگاهی تلویزیون، فهم عدالت را فرع بر پذیرش ولایت دانست. ایشان شعارها و عملکرد خوارج را نمونهای از انحراف در فهم عدالت دانست.
این سخنان برای بعضی این توهم را ایجاد کرد که عدالت دائر مدار ولایت است و در جایی که ولایت نباشد اصلا مصداق صحیحی برای عدالت نمیتوان فرض نمود.
دراین باره چند نکته بگویم:
۱. عدالت در دینداری، چه در مسیر نبوت و چه در ولایت، اصل است نه فرع. چنانچه خداوند میفرماید: "لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند"(حدید:آیه۲۵)
۲. عدالت بحثی انتزاعی و صرفا معنوی نیست، بلکه تبیین آن وابسته به تعیین حقوق انسانها است، قسمتی از این حقوق را عقل مشخص میکند و قسمتی از آنها را دین.
اما بعد از آنکه حقوق انسانها و مؤمنین توسط عقل و شرع مشخص شد، اجرای عدالت امری اصلی است و بر هر امر دینی دیگری مقدم است و حتی بر شئون دیگر نبوت و ولایت نیز غلبه دارد.
در مقام اجرای عدالت نیز آنچه مهم است تقوا و خداباوری و مقدم نداشتن مصالح شخصی است که امام علی(ع) در این باب کاملترین بود.
۳. امام علی(ع) بهخاطر ترجیح عدالت بر ولایت ظاهری، از مکر و خُدعه و غَدر اجتناب ورزیدند و مصلحت اجرای عدالت را بر مصلحت استمرار ولایت بدون عدالت ترجیح دادند.
۴. چه در دوران کنونی که ولایت سیاسی برای نهاد دینی شیعه وجود دارد و چه در گذشته که ولایت فقهی برقرار بود، بعضی با مقدم داشتن ولایت بر عدالت، به بیراهه رفتهاند و هر امری در راستای تقویت و استمرار ولایت را عین عدالت دانستهاند که این موضوع به انحراف معنا و مقصود از ولایت انجامیده است.
انعطافپذیری در امر حکومت و سیاست یکی از اقتضائات اجرای عدالت است، ولی نباید عدالت را به صورت تعبدی در آورد و آن را تابع مصالح ولایت دانست.
۵. اختلاف در فهم دینی را نباید به عدالت مرتبط ساخت، اختلاف خوارج با امام علی(ع) در اجرای عدالت نبود، بلکه اختلاف آنها در مقام تشخیص حق بود که بر اجرای عدالت مقدم است. کسی نیز خوارج را به عنوان یک گروه عدالتخواه معرفی نکرده است. همچنانکه کسی داعش را در زمان کنونی جریانی عدالتخواه نمیداند.
...............
@azadpajooh
⚡️آزمون ولایتمداری در ماه محرم امسال/برگزاری عزاداری بهمانند گذشته حقالناس است
✍مهدی مسائلی
در این روزها با توجه به گسترش دوباره کرونا در کشور، بحث بر سر برگزاری مراسم سوگواری محرم بسیار داغ است. بعضی از هیئتیها و مداحها اصرار فراوانی به برگزاری مراسمهای عاشورایی بدون کموزیاد دارند، حتی یکی از مداحان معروف چند روز پیش گفته بود: «اگر قرار باشد کسی بمیرد کسانی هستند که بخواهند جانشان را برای این مراسم بدهند. اجازه جان ما که دست خودمان است...من امسال با هرشرایطی دسته عزاداری بزرگی از میدان آزادی تا میدان انقلاب به راه میاندازم».
بعضی نیز با مقایسه تعطیلی مراسمهای عزاداری در زمان رضاشاه با زمان کنونی از همین الآن دولت را تهدید میکنند که در صورت محدود کردن مراسم عزاداری چهرهای ضدمذهبی همچون رضاشاه برای دولت ترسیم و تبلیغ خواهند کرد.
در ماههایی که از شیوع بیماری کرونا میگذرد جامعه مذهبی ایران، خصوصاً قشر تأثیرگذاری که معتقد به ولایتفقیه هستند، به بیشتر دستورات ستاد ملی کرونا درباره مناسک دینی گردن نهادهاند، چون عمل به آنها مورد تأکید رهبری نیز بوده است؛ ولی حکایتِ مناسک ماه محرم چیز دیگری است و آن را نمیتوان با مراسم عبادی ماه رمضان و حج مقایسه نمود. مثلا اگر از بعضی بپرسی ولایت فقیه میتواند حج را تعطیل کند؟ میگویند: بله!
حالا اگر بپرسی ولایت فقیه میتواند بگوید مراسم عزاداری با محدودیت برگزار بشود؟ میگویند: نه! عزاداری تعطیل شدنی نیست!
اما حقیقت این که اگر شما معتقد به نظام سیاسی و حکومتی برای اسلام و تشیع هستی تفاوتی میان عزاداری و حج نیست. اصلا عزاداری مناسکی برای تقویت نظام سیاسی تشیع و اسلام است. مسلم است که رهبری در قضیه عزاداریِ ماه محرم بر اساس جزئیات توصیهای نخواهند داشت و جزئیات و محدودیتهای برگزاری مراسم را برعهده ستاد ملی کرونا میگذارند.
پس به نظرم آزمون ولایتمداری بعضی از آقایان را باید در ماه محرم امسال بینیم.
این را هم بیافزایم که امسال برگزاری عزاداری بهمانند سالهای گذشته از جهت کمی و کیفی، برخلاف حقوق عامهی مردم بوده و حق الناس به شمار میآید و چنین نیست که کسی بگوید اختیار جان خویش را دارم، هرچند اختیار آن را نیز ندارد. مقایسه مراسم عزاداری با ازدحام مترو و اتوبوس نیز ناروا است، چون اولاً کار بد، کار بد دیگر را توجیه نمیکند، و ثانیاً مردم، خسارت اینکار را از چشم دین میبینند و خسارت آنکار را از جهت اجبار زندگی؛ و نگاه مردم به رفتار ما مهم است.
..............
@azadpajooh
مهدی مسائلی، مطالعات و یادداشتها
⚡️آزمون ولایتمداری در ماه محرم امسال/برگزاری عزاداری بهمانند گذشته حقالناس است ✍مهدی مسائلی در
⚡️⬅️ جناب آقای حدادیان در جلسهای اعلام کردهاند که صحبتهای ایشان تقطیع شده است و منظورش این بوده که با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی مراسم عزاداری برگزار میکنیم.
⚡️گفتگوی مجازی "غدیر و وحدت مسلمین"
میخواهیم درباره نسبت غدیر و وحدت اسلامی بحث کنیم.
رهبر انقلاب آیت الله خامنهای با نظر به کتاب «الغدیر و وحدت اسلامی» از شهید مطهری، بیان کردند: " مسأله غدیر هم میتواند مایه وحدت باشد"
اما ابهامها و شبهات بسیاری دراینباره وجود دارد.
میتوانید این بحث را سهشنبه ۱۴ مرداد به صورت مجازی در اینستاگرام دنبال کنید. ساعت ۱۴:۳۰ الی ۱۶:۳۰
جهت شرکت با اطلاعات داده شده داخل پوستر تماس حاصل فرمائید.
آدرس:
https://instagram.com/elmoaamal?igshid=uoezczorgqt1
.............
@azadpajooh
مهدی مسائلی، مطالعات و یادداشتها
⚡️ضرورت احتیاط از شبهه شرک/بررسی سلام دادن به امام زمان قبل از تکبیرة الاحرام ✍مهدی مسائلی در سال
9.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حدود هفت ماه پیش یادداشتی نوشتم که بعضی تحریف شده آن را برای مجری شبکه وهابی فرستادند تا با تشکر او از من، وهابیت من را اثبات کنند.
اخیرا یکی از اعضای جریان شیرازی در اینستاگرام از آن برای تخریب رهبری بهره گرفته است.
کلیپ بالا توضیحی مختصری درباره این قضیه است.
متن یادداشت من را هم میتوانید در ارجاع بخوانید و خود قضاوت کنید.
................
@azadpajooh
⚡️تبلیغات تفرقه آمیز در گنبدکاووس
بیشتر جمعیت شهر گنبدکاووس اهلسنت ترکمن هستند و این منطقه از مناطق نمونه کشور از جهت تعامل دوستانه و برادرانه شیعه و سنی است. علمای اهلسنت این منطقه با رویکرد عرفانی خویش همواره مواضع روشن و قاطعی در مقابل جریانهای تکفیری و وهابی داشتهاند.
حالا عدهای به نام دفاع از ولایت آب به آسیاب تکفیری ها میریزند.
میدانید نتیجه این تبلیغات را چه کسانی میبرند؟ افراطیهای ضدوحدتی اهلسنت که علمای منطقه به خاطر تعامل نیکو با شیعه مذمت میکنند، و حالا عدهای به اسم تبلیغ غدیر هدیهای برای آنها فرستادهاند.
مطمئن باشید با این تبلیغات شهری هیچ سنیای شیعه نمیشود یا غدیر برای هیچ سنیای یک عید تلقی نمیشود، ولی این تبلیغات آتش خصمهای زیادی را علیه شیعه و معارف اهلبیت برمیانگیزد و اهلسنت معتدل و تعاملگرا را منزویتر میکند.
از تشکلهای جاهل و ناآگاه مردمی بعید نیست که دست به چنین تبلیغاتی بزنند ولی گویا پشت پرده این تبلیغات دستگاه و متولیان رسمی فرهنگی و دینی منطقه بودهاند. این اقدام در حالی است که رهبری با اشاره به قضیه غدیر فرمودند: "توجه بکنید که این اعتقاد مایهی دعوا و نزاع نباید بشود. این، آن حرفی است که ما سالهاست این را گفتیم و تکرار کردیم، باز هم تکرار میکنیم...اینجور نباشد که کسی از یک گوشهای خیال کند دارد از شیعه دفاع میکند و تصور کند دفاع از شیعه به این است که بتواند آتش دشمنی ضد شیعه و غیر شیعه را برانگیزد. این دفاع از شیعه نیست؛ این دفاع از ولایت نیست. اگر باطنش را بخواهید، این دفاع از آمریکاست؛ این دفاع از صهیونیستهاست"
@azadpajooh
⚡️نقدی بر ضدعلوی جلوهدادن اهلسنت
✍#مهدی_مسائلی
پس از انتشار تصاویر تبلیغات تحریکآمیز مذهبی به مناسبت غدیر در گنبد کاووس، و انتقادهایی که نسبت به آن صورت گرفت، جناب آقای حامد کاشانی فقط با انتخاب یکی از این تصاویر(با متن: علی ع با حق است و حق با علی است) به دفاع از این اقدام پرداخت و نوشت: "وقتی بیش از حد کوتاه بیایی، نتیجه این میشود که روایات مورد قبول همه فرق در مورد امیرالمؤمنین سلام الله علیه را هم برنتابند."
در نقد این موضع سه نکته را خدمت ایشان متذکر میشوم:
۱. اهلسنت هیچ مشکلی با روایت بالا ندارند و اعتراضها به مجموع تبلیغات و خصوصا پارچهنوشتههای تحریکآمیز دیگر بوده است.( مثل: فاروق اعظم امیرالمومنین است؛ صدیق اکبر امیرالمومنین است)
گمان نمیکنم که پارچهنوشتههای دیگر را ندیده باشید.
نزد اهلسنت صدیق و فاروق از القاب خلیفه اول و دوم است، حالا اگر در پارچهنوشتههایی این دو لقب از آنها سلب شود، آیا این اقدام تحریک احساسات مذهبی اهلسنت را هدف نگرفته است؟!
بیایید در این قضیه کمی منصف باشیم، مثلا اگر کسی در شهرهای تهران، اصفهان، کاشان و قم و ... که شیعیان معتقدند لقب امیرالمومنین از القاب خاصهی امام علی(ع) است، پارچه نوشته بزند با این مضمون که: "عمر امیرالمومنین است" موضع شیعیان چه خواهد بود؟
۲. انعکاس ناقص واقعه و دفاع از آن، به مخاطبین اینگونه القا میکند که گویا اهلسنت در مقابل فضایل امام علی(ع) و معترض به بیان آنها هستند. پیش از این در برنامه تلویزیونی نیز در نقل فضایل امام علی(ع) اینگونه برداشت میشد که گویا جبهه مقابل اسلام علوی، اهلسنت هستند. این در حالی است که مرزبندی اسلام علوی ماورای شیعه و سنی است و بسیاری از اصحاب و یاران امام علی(ع) در مصاف با اسلام اموی از کسانی بودند که عنوان شیعه اصطلاحی امروزی را نداشتند و خلفای پیشین را میپذیرفتند.
امروز همهی اهلسنت به صورت عام امام علی(ع) را به بالاترین اوصاف مدح میکنند و قسمتی از اهلسنت به صورت خاص در جبهه اسلام علوی قرار دارند و منتقد اسلام اموی و آمریکایی هستند. این افراد بیش از بعضی از شیعیان، شیعه علی(ع) هستند، چون اینها شیعیان رسمی هستند و آنها شیعیان اسمی.
۳. بیان حق و جهر به آن مطلوب است، ولی اگر طرف مقابل نیز معتقد باشد که حرفش حق است آیا به مانند شما میتواند جهر به حق داشته باشد. حدود دو سال پیش در شبکههای مجازی تصاویر نصب نمادی در شهر بانه منتشر شد که در آن، کنار نام خداوند و پیامبر، نام خلفای چهارگانه مورد احترام اهلسنت وجود داشت. عدهای فریاد وااسلاما سر دادند که چرا این اتفاق در کشور شیعه ایران روی داده است؟! تا آنجا که مسئولین آن شهر مجبور بر برداشتن آن شدند. این درحالی بود که شهر بانه در کردستان، شهری کاملاً سنینشین است و شیعه بومی در آنجا اصلا وجود ندارد.
خوب میدانم که با بیان این سخنان عدهای من را به سنیگری و حتی وهابیت متهم میکنند، ولی من شیعه امام علی(ع) هستم که فرمود: "آنچه بر خود میپسندى براى مردم نيز بپسند و آنچه براى خود نمیپسندى براى آنها نيز نپسند!"
.............
@azadpajooh
⚡️ماجرای قطع دست شیعیان برای زیارت امام حسین(ع)/رب مشهور لا اصل له
✍مهدی مسائلی
اخیرا کلیپی از سید مهدی فقیه امامی منتشر شده که وی توصیه به شرکت در مجالس عزاداری حتی با احتمال سرایت ویروس کرونا میکند، وی برای توجیه این موضوع به ماجرای قطع دست شیعیان برای زیارت امام حسین(ع) استناد میکند و این کار را نوعی جانبازی در راه ائمه(ع) میداند.
اما در منابع حدیثی و تاریخی گزارشی از قطع دست برای زیارت امام حسین(ع) وجود ندارد.
در گزارشهای تاریخی آمده است که متوکل قبر امام حسین را تخریب نموده و از زیارت آن حضرت منع میکرد، ولی در هیچ گزارشی شرط کردن قطع دست برای زیارت وجود ندارد.(مروج الذهب، ج۴، ص۵۱)
بر فرض هم که چنین داستانی در گزارشهای تاریخی آمده باشد چون این رفتار مورد تایید امام معصوم نیست، نمیتوان آن را دلیلی بر جواز تحمل آسیب بدنی برای زیارت امام حسین(ع) قرار داد.
حقیقت اینکه حفظ جان حتی مقدم بر اظهار عقاید دینی و انجام همهی مناسک مذهبی است آنگونه در روایت آمده است که حتی میتوان برای حفظ جان به اولیای الهی ناسزاگویی کرد. چنانچه امیرالمومنین(ع) میفرماید: "روزگاری فرا میرسد که شما را به ناسازاگویی به من فرا میخوانند، به من ناسزا گویید که حفظ جانتان در آن است."(کافی، ج۳، ص۵۵۳)
در الگوسازی دینی نباید به رفتار شیعیان اکتفا کرد، زیرا شیعیان ممکن است از روی شدت محبت، مرتکب رفتارهایی شوند که نه تنها مورد توصیهی دین نیستند، بلکه مذموم نیز هستند.
در رفتارهای دینی باید به محکمات روایی و اصول رفتاری دین پایبند باشیم و با داستان و حکایت و حتی یک روایت خاص از آنها عدول نکنیم.
بیتردید عزاداری محرم را نباید تعطیل کرد ولی برگزاری مراسم سوگواری عاشورا همچون گذشته نه تنها مخالف قواعد دینیای است که حفظ جان افراد را بر انجام مناسک دینی مقدم میدارد، بلکه جان دیگران را نیز به خطر میاندازد و نوعی حقالناس است. بر فرض که حکایت قطع دست شیعیان برای زیارت واقعی باشد و ائمه(ع) نیز آن را تایید کرده باشند، زیارت آن شیعیان، جان دیگران تهدید را نمیکرد و خطری برای امنیت بهداشتی جامعه نداشت.
............
@azadpajooh
⚡️حواشی کتابی در باب اصلاح عزاداری از دیروز تا امروز
📔کتاب التَنزیه لِاَعْمال الشَبیه نوشته سید محسن امین/ترجمه مهدی مسائلی📔
کتاب التَنزیه لِاَعْمال الشَبیه یکی از معدود کتابهایی است که در زمان خویش با موضوع اصلاح عزاداری به نگارش درآمد.
این کتاب التَنزیه محور یکی از جنجالیترین رویدادهای تاریخ تشیع است که نزدیک به یک قرن پیش حواشی فراوانی در حوزه علمیه نجف به همراه داشت و مخالفان این کتاب از آن با عنوان فتنه بزرگ یاد میکنند.
سید محسن امین، یکی از علمای بزرگ ساکن سوریه بود که کتابهای متعددی در دفاع از اصل عزاداری نوشته بود و کتاب «کشف الارتیاب» از وی، یکی از معروفترین کتابهای نقد وهابیت تا به امروز است، اما نگارش کتاب التنزیه کافی بود تا دلبستگان به صورتهای خاصی از عزاداری مثل قمهزنی، او را در نجف، اموی معرفی کنند و سقاها را وا دارند تا به جای بهجای «لعنت خدا بر حَرْمَله» بگویند: «لعنت خدا بر امین»
در این میان حمایت و پشتیبانی مرجع بزرگ آن زمان آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی از سید محسن امین موجب شد تا آتش این فتنه بعد از چند سال فروکش کند و سید محسن با استقبال ایشان به نجف وارد شود.
اگرچه با گذشت زمان ظاهراً جنجالها و حاشیهها پیرامون این کتاب به پایان رسید ولی موضوعی که این کتاب به آن پرداخته است، هنوز نیز در جامعه مذهبی شیعه جدالهای فراوانی را به همراه دارد.
کتاب التنزیه را نخستینبار جلال آلاحمد با عنوان عزاداریهای نامشروع ترجمه کرد. این کار اولین اثر قلمی جلال آلاحمد بوده است. اما فقط حدود یک سوم آن به صورت آزاد ترجمه شده است. بیشک اگر جلال آن را بعدها ترجمه میکرد، ترجمهای دقیقتر و نثری روانتر میداشت. این ترجمه در سال 1322شمسی منتشر شد. ولی سریع نایاب شد، مرحوم جلال آلاحمد در یک چاه و دو چاله و مثلاً شرح احوالات دراینباره مینویسد: «جزوهای از عربی به اسم «عزاداریهای نامشروع» که سال 22چاپ شد و یکیدو قِران فروختیم و دو روزه تمام شد و خوش و خوشحال بودیم... . نگو که بازاریهای مذهبی همهاش را چکی خریدهاند و سوزانده. این را بعدها فهمیدیم.»
چند سال پیش بنده این کتاب را به صورت کامل ترجمه کردم و همراه با شرحی مفصل از حواشی و سرگذشت آن، با عنوان «سرآغاز اصلاح عزاداری» توسط نشر آرما در سال۱۳۹۶ منتشر شد. از همان ابتدا حاشیه سازیها برای این ترجمه نیز آغاز شد و پیامی به این محتوا در شبکههای اجتماعی رد و بدل میشد: « کتابی که حزب بعث عراق در راستای مبارزه با عزاداری منتشر میکرد در ایران نیز ترجمه و چاپ شد. مترجم: مهدی مسائلی» دروغ بودن این نسبت به همان میزان اموی و وهابی نامیدن سید محسن امین است. از این گذشته، دروغپردازان گویا نمیدانند که همهی چاپهای کتاب التنزیه در لبنان منتشر شده و انتشار این کتاب مربوط به زمانی است که اصلا حزب بعثی در عراق وجود نداشته است.
..............
@azadpajooh