نگاهش خشک و لبخندش مِسی بود
مچاله از شب دلواپسی بود
چنان برگی که دل از شاخه میکند
زنی در انتظار تاکسی بود
#اعظم_سعادتمند
#از_بازگشتن_به_خانه
@azam_saadatmand
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_علیها_سلام
این روزها که موسم باران است ایام سوگواری انسان است
بیوقفه بیملاحظه میسوزد زخمی که روی سینهی قرآن است
با گریه آب دادهام از اول اندوه یاس های بنفشم را
انگار از ازل غم این گلدان بر قامت خمیدهی ایوان است
هرچند روشن است که خواهد رفت در یاد من غروب نخواهد کرد
چون روز آفتابی کوتاهی در بین خاطرات زمستان است
حتی یهودیان همه میدانند اعجازهای چادر زهرا را
یعنی شما صحابه نمیدانید این دختر امتداد رسولان است؟
در چشمهای خستهی او مردم،دیوارهای در حرکت هستند
دیگر مدینه شهر پیمبر نیست آنجا برای فاطمه زندان است
وقتی که بام شهر پر از است امروز از دسته دسته دستهی کرکسها
افسوس آن پرندهی غمگین که از قلب ها گریخته ایمان است*
مادر صدا زده است تو را هر بار در کوچه در میان در و دیوار
این فاطمیههای عزاداری در انتظار نیمهی شعبان است
#اعظم_سعادتمند
از مجموعه غزل #باران_پس_از_برف
*و هیچکس نمیدانست
که نام آن کبوتر غمگین
کز قلبها گریخته، ایمان است
#فروغ
@azam_saadatmand
میان گفتگو در باب انسان
پی آن جانِ شفاف ِدرخشان
من و تنهاییام یکریز رفتیم
خیابان تا خیابان زیر باران
#اعظم_سعادتمند
#از_بازگشتن_به_خانه
@azam_saadatmand
بردم پناه از شب سرما به فاطمه
از درّهی درندهی دنیا به فاطمه
#اعظم_سعادتمند
@azam_saadatmand
مومن آن باشد که اندر جزر و مد
کافر از ایمان او حسرت خورد
#مولوی
@azam_saadatmand
او آشنای سورهی حمد است ای دل
با او بگو از دردهایی که غریب است
پن:به نیت شفای همهی بیماران سورهی حمد بخوانیم...
گنجشکهای پاییز
بردم پناه از شب سرما به فاطمه از درّهی درندهی دنیا به فاطمه #اعظم_سعادتمند @azam_saadatmand
هدیهی شاعر ارجمند جناب آقای آژ به این شعر
دریا چکیده در شب تنهایی علی
از آسمان ابری اسما به فاطمه
#مجید_آژ
کسی به باغچه بعد از تو آب خواهد داد؟
به روزهای جهان، آفتاب خواهد داد؟
کدام دامن پر مهر میشود بالِش؟
به گریههای یتیمانه خواب خواهد داد
کدام عشق به این سفرههای نان و نمک
پس از عبور تو رنگ و لعاب خواهد داد
مرا هر آینه او از سکوت پر کرده است
هم او که آه مرا بازتاب خواهد داد
برای آنکه بگیریم انتقامت را
خدا به گردش دنیا شتاب خواهد داد
زمانهای که به زهرا چنین جفا کرده است
مگر سلام علی را جواب خواهد داد!؟
#اعظم_سعادتمند
@azam_saadatmand
من آذرخش شبانم
کز ابر تیره دمیدم
چه غم که شد شب ابری
سر سیاه و سفیدم
به سایهروشن مویم
درون آینه گویم
به جز تو کیست بداند
که روز و شب چه کشیدم
تلاش من همه آن بود
در صحاری سوزان
که ناشکفته نخشکند
غنچههای امیدم
جهان و مردم او را
بسا که دیدهام اما
ندیده بودم خود را
کنون در آینه دیدم:
که آتش دل ابرم
که سایهی سر کوهم
چه سرکش است شگفتا
سر سیاه و سفیدم
#ژاله_اصفهانی
از کتاب #سرود_جنگل
پن: از کشفیات دوست داشتنی امروزم در دیوان ژاله
@azam_saadatmand
در حسرت خریدن آن ساعتم که نیست
در خردهریز خاطرههایت به یادگار
افسوس جیبهای من و بانکهای شهر
چون عشق،هیچوقت ندارند اعتبار
#اعظم_سعادتمند
#لیلی_آذر
@azam_saadatmand
مرا صدا بزن
"ای یار
ای یگانهترین یار"
که در جواب غزلهای بیشمار بگویم
#اعظم_سعادتمند