🎥 شهیدانه زیستن صحنه‌ی جالب روبرو شدنِ سردار شهید زین‌الدین با سرهنگ عراقی که به او سیلی زده بود. #گذشت‌کردن #سیــــره‌شهـــــــــدا #شهیدمهدی‌زین‌الدین🕊 #خاکریـــزخاطراتـــــ‌شهــــدا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💎#از_دیار_حبیب 💎@azDiyarehabib

موقع اذان که سفره پهن می‌شد می‌گفتم بیا ناهار بخور اما می‌گفت الان غذای جسم واجب نیست، موقع غذای روح است؛ می‌بینید که خدا مرا صدا می‌زند به‌معنای واقعی عاشق شهدا بود و می‌گفت می‌ترسم فردای قیامت شرمنده شهدا شوم راوی : مادر شهید ❤️ شهید مدافع وطن حسن عشوری ۲۴ مرداد ۱۳۶۸ در شهر رودسر گیلان متولد شد وی نخستین شهید وزارت اطلاعات در مقابله با جریانات تکفیری بود که در تاریخ ۲۴ خرداد سال ۱۳۹۶ در منطقه چابهار در درگیری با یک گروهک تروریستی به شهادت رسید #نماز‌اول‌وقت #سیـــره‌شهـــــدا #شهیدحسن‌عاشوری #شهــدای‌وزارتــــــــ‌اطلاعــات ‌‎‎‎‎╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ @khademin_kalale ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💎#از_دیار_حبیـــــب 💎@azDiyarehabib

آرمان در غذا خوردن خود نیز خیلی دقت می‌کرد. چون همسرم اهل شمال است، ما سالانه از شمال برنج می‌گرفتیم، اما آرمان تا زمانی که مطمئن نمی‌شد که ما خمس برنج را پرداخت کردیم یا نه از آن نمی‌خورد! تا این حد مسائل شرعی را رعایت می‌کرد. آرمان هر قدر که در توان مالی‌اش بود، به نیازمندان کمک می‌کرد، بدون آنکه کسی بفهمد. اما وقتی که در مورد آن صحبت می‌کرد، من می‌فهمیدم. مثلاً می‌گفت: مامان! فلانی وضع مالی‌اش ضعیف است، حاضر هستید تا برای او فلان کار را انجام دهیم؟ ان زمان بود که من متوجه شدم، فرزندم به نیازمندان کمک می کند. 🎤راوی : مادر شهید #شهیدانه 🌹 #سیــــره‌شهـــدا✨ #شهیدآرمان‌علی‌وردی🕊 | @khadem_koolehbar | | 💎#از_دیار_حبیـــــب 💎@azDiyarehabib

🔰رتبه ۴ کنکور شد، پزشکی شیراز. از دانشگاه‌های فرانسه و کانادا هم دعوت نامه داشت. می‌تونست بره دنبال تحصیل و بعدش هم درآمد بالا و یک زندگی راحت. حتی می‌تونست یه رنگ و لعاب مذهبی هم به کارش بده و توجیه کنه که میرم پزشک میشم و بعدش به مردم خدمت میکنم! اما چون امام بهش گفته بود امروز اولویت با نهضت هست، به همه اینا پشت پا زد و موندن تو خط اول مبارزه رو به تحصیل تو دانشگاههای فرانسه و کانادا ترجیح داد... #ولایت‌پذیری #سیــره‌شهـــــدا 🌺سردارسپاه‌توحید‌ #شهیدمهدی‌زین‌الدین 🕊 💎#از_دیار_حبیـــــب 💎@azDiyarehabib

#ادب شهید ارمان علی وردی صدای داداش ارمان ‹ پیرو شھ‌ادت ¹²⁸ 🌱 › #سیره‌شهـــدا #شهیدآرمان‌علی‌وردی❣ #از_دیار_حبیـــــــــــب @azDiyarehabib

📲 هر کجا‌ که‌ باشـی‌، اگر‌ برای‌ رضا‌‌ی خدا کار‌ کنـی‌، همـان‌جا‌ الگو‌ خواهـی‌ بود! #شهید‌محمد‌بروجردی🌱 #سیره‌شهدا #اخلاص #استوری #اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج 💎#از_دیار_حبیـــــــــــب👇 💎@azDiyarehabib ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯

. . هیچ‌وقت‌بی‌دلیل‌حرف نزنید! #شهید‌محمدهادی‌ذوالفقاری🌱 #سکوت‌حکیمانه #کلام‌حکیمانه #سیره‌شهدا 💎#از_دیار_حبیـــــــــــب👇 💎@azDiyarehabib ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯

هدف شهید دکتر چمران از درس‌ خواندن !! #سیـره‌شــُــهـدا #شهیددکترمصطفی‌چمران 🕊 💎#از_دیار_حبیـــــــــــب👇 💎@azDiyarehabib

شهید‌ مثل یک شیشه عطر‌ است‌، که‌ وقتی در‌ آن را‌ باز‌ کنند همه جا‌ را‌ معطر‌ میکند❤️🌸 #ادبــــــ #تواضع #گمنامــی #یتیم‌نوازی #نماز‌اول‌وقتـــ #سیــره‌شــهـــــدا #شهیدابراهیم‌هادی🕊 💎#از_دیار_حبیــب👇 💎@azDiyarehabib

گفتم : نگرانتیم انقدر موقع اذان توی جاده نزن کنار نماز بخونی چند دقیقه دیرتر چی میشه؟! افتادی دست کومله ها چی؟! خندید!! گفت تموم جنگ ما بخاطر همین نمازه، تمام ارزش نمازم توی همین اول وقت خوندنشه ..! #سیره‌شهدا #نمازاول‌وقت سردار پاسدار #شهیدمهدی‌زین‌الدین 🕊🌹 💎#از_دیار_حبیـــــــــــب👇 💎@azDiyarehabib

🔴 ماجرای‌عطرآگین‌بودن‌مزارشهید معروف‌بهشت‌زهرا‌(س) از زبان غسال‌ بهشت‌زهرا‌ سلام‌الله‌علیها.... #شهیدسیداحمدپلارک🇮🇷 #اخلاص #گمنامــی #سیره‌شهدا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💎#از_دیار_حبیب 💎@azDiyarehabib

🌺 یک خاطره 🔸بخاطر کمک به رفیقش؛ ماشینش رو فروخت... #خاطره| حسن درآمد خوبی داشت. بهش می‌گفتم: تو چرا پس‌انداز نمی‌کنی؟ می‌گفت: جایی که لازمه پس‌انداز می‌کنم... چندتا دختر یتیم رو به سرپرستی گرفته بود. چند ماه قبل از شهادتش هم یه روز آمد خونه و گفت: سند ماشینو می‌خوام. گفتم: می‌خوای چیکار؟ گفت: لازم دارم... ماشین رو برد و فروخت. گفتم: چرا فروختیش؟ گفت: لازم بود... من هم که معمولا خیلی سؤال نمی‌کردم، دیگه چیزی نگفتم... ▫️بعد از شهادتش یکی از دوستاش آمد و گفت: " همسر من باردار بود و هزینه‌ی بیمارستان هم زیاد. خیلی به این در و اون در زدم که بتوانم وامی تهیه کنم، اما نشد. از دوستانم کمک خواستم، اما باز هم کار به جایی نبردم. یه روز به نیتِ دردُ دل به حسن گفتم: نزدیک زایمان همسرمه و به مشکل مالی برخوردم. حسن سوئیچ ماشینش رو بهم داد و گفت: همین الان ماشین رو بفروش و هزینه کن. گفتم: من دارم باهات دردُ دل می‌کنم و اصلا توقعی ندارم. و سوئیچ رو برگردوندم... اما حسن خودش رفت و ماشینش رو فروخت و پولش رو آورد بهم داد..." بنده خدا می‌گفت: من می‌خوام پولی که شهید بهم داده بود رو به ما برگردونم... منم گفتم: شهید خودش این پول رو به شما هدیه داده، پس منم این پول رو پس نمی‌گیرم... 👤خاطره‌ای از زندگی شهید مدافع‌حرم حسن قاسمی‌دانا 📚منبع: کتاب " زندگی به سبک شهدا " به‌روایت مادر شهید ‌____________________ @khakriz1_ir #شهیدحسن‌قاسمی‌دانا #سیره‌شهدا #گذشت #ایثار #دستگیری‌ازفقرا #دنیاگریزی #شهدای‌خراسان‌رضوی 💎#از_دیار_حبیــــــــب 👇 💎@azDiyarehabib