#فریب 3⃣ 🔸اما هر روز که می‌گذشت ناامیدتر می‌شدم. دیگر از آن همه عشق و علاقه خبری نبود. پرویز با کمال پررویی می‌گفت: وظیفه پدرت است که به ما کمک کند. از یک طرف شوهرم و از طرف دیگر، والدینم مرا تحت فشار شدیدی گذاشته بودند. با مرور ، احساس می‌کردم از نظر روانی دچار افسردگی و اضطراب شدیدی شدم و دیگر زندگی برایم غیرقابل تحمل است. در این زمان بود که تصمیم گرفتم به زندگی‌ام خاتمه دهم. یک روز که شوهرم خانه نبود، تصمیمم را عملی کردم، اما موفق نشدم. وقتی به خودم آمدم که چند روز را روی تخت بیمارستان در حال بیهوشی گذرانده بودم. 🔹مادرم گفت: این مرد برای تو شوهر نمی‌شود. بهتر است حداقل خودت را خلاص کنی و از او طلاق بگیری. شکست برایم غیرقابل تحمل بود. اما چاره ای هم نداشتم و باید تکلیف زندگی ام را روشن می‌کردم. من و پرویز دیگر چشم دیدن هم را نداشتیم و دائم با هم درگیر بودیم. با بخشیدن مهریه‌ام از او جدا شدم. حال خوشی نداشتم. سعی می‌کردم وقتم را با کلاس پر کنم تا کمتر در خانه باشم. دوست داشتم به شکلی این شکست را جبران کنم. 🔸این موضوع ادامه داشت تا اینکه یک روز در مسیر آموزشگاه بر حسب اتفاق با آقایی ۳۲ ساله به نام ایرج اشنا شدم.... برای خواندن ادامه داستان وارد کانال شوید👇👇 @azgonahtatobeh ادامه دارد

#فریب 4⃣ 🔸این موضوع ادامه داشت تا اینکه یک روز در مسیر آموزشگاه بر حسب اتفاق با آقایی ۳۲ ساله به نام ایرج اشنا شدم. او خودش را مهندس بیکار معرفی کرد و گفت به دنبال سرمایه ای است تا بتواند یک شرکت تولیدی را راه‌اندازی کند. به قدری زیبا و حساب شده حرف می‌زد که حتی برای لحظه‌ای نتوانستم به حرف‌هایش شک کنم. به مرور که تماس ها بیشتر می‌شد احساس می‌کردم که به او وابسته تر شدم. تقریباً سرنوشت زندگی‌‌ام را با او پیوند زده بود. 🔹مخصوصاً از وقتی که گفته بود قصد دارم همین که کارش درست شد با من ازدواج کند. ایرج یک روز گفت: کسی به ما کمک نمی‌کند، باید به فکر خودمان باشیم و به طریقی مشکلمان را حل کنیم. این چند کلمه مقدمه ای بود تا ایرج از من بخواهد کاری را برایش انجام دهم. نقشه به این شکل بود که من با وضع درست و حسابی به فروشگاههای معتبری که افراد ثروتمند در آن رفت و آمد داشتند بروم و ایرج در موقعیت مناسب با تلفن همراه تماس بگیرد و راجع به سرمایه گذاری صحبت کند و من هم بگویم که پیشنهاد خیلی خوبی است ولی سرمایه‌ام در حدی نیست که بتوانم در این طرح عظیم مشارکت داشته باشم. 🔹انتظار ما این بود که با شنیدن صحبتهای تلفنی ما چند نفری راغب به سرمایه گذاری شوند. ایرج فکر بکری کرده بود چون خیلی زود چند نفر بعد از مکالمه تلفنی من و ایرج پیگیر جریان شدند. البته فکر می‌کنم در ابتدا صرفاً به  خاطر ظاهرم بود که تمایل صحبت درآنها ایجاد می شد. ولی همین که پیشنهاد وسوسه کننده ما را می‌شنیدند به طمع می‌افتادند که در این طرح شرکت کنند و من هم طبق نقشه در اولین صحبت از آنها می‌پرسدم که در چه حدی می‌توانند سرمایه بگذارند؟ هر مبلغی که می‌گفتند، به آنها می‌گفتم این مبلغ نسبت به چیزی که دوستانم مد نظر دارند خیلی کم است. 🔸به این ترتیب به آنها می‌گفتیم که سرمایه شان را در اختیار من بگذارند تا با تکمیل سرمایه مورد نظر و مشارکت در پروژه مربوطه، هریک به نسبت سرمایه از سود حاصله بهره مند گردیم. در مدت کوتاهی مبلغ قابل توجهی سرمایه جمع آوری شد اما بر خلاف قول و قرار ایرج هیچ شرکتی تأسیس نکرد. تنها چیزی که به من گفت این بود که با این سرمایه می‌توانیم در خارج از کشور راحت زندگی کنیم پس بهتر است هرچه زودتر با پولها فرار کنیم. 🔹وقتی به او گفتم قول و قرار چیز دیگری بود، با خونسردی گفت: ای بابا، توی این کشور مگر به امثال من اجازه کار می‌دهند؟ در مقابل نقشه جدید او شدیداً مقاومت کردم و خیلی جدی گفتم، می‌روم و پول مردم را پس می‌دهم. ایرج گفت، مگر همه این کارها برای ازدواج و شروع زندگی قشنگ‌مان نبوده؟ خب حالا هم بخواهیم همین کار را بکنیم فقط باان تفاوت که به خارج می‌رویم و آنجا راحت‌تر زندگی می‌کنیم. @azgonahtatobeh

نظرات #دوره_رهایی_از_گناه ۵۹ سلام جلسه امروز خیلی موثر بود من با شنیدن فایده نماز دیدم خیلی عوض شد....امروز برا اولین بار نمازم را خیلی واقعی خوندم ...خیلی از خدا ممنونم که لطفش شامل حالم شد وشما را سر راهم قرار داد....انشالله هر چی خیره براتون رقم بخوره حال امروزم خیلی خوبه واین حال خوب را مدیون حرفای شما هستم واقعا خوشحالم که در این دوره خاص ثبت نام کردم...

. چقدر این حس های شیرین عالیه و واقعا آرامش روحی رو با هیچی نمیشه عوض کرد انسان ثروتــمند ترین شخص باشه ولــی آرامش روحـــــی نداشته باشه هیچ ارزشی نداره✅ .

نظرات #دوره_رهایی_از_گناه ۶۰ عرض سلام خدمت شما امروز از صبح که وارد کانال شدم به مرور هر سه جلسه رو گوش کردم و مطالعه کردم، احساس میکنم نیاز دارم به تکرار، مطالب رو گوش کنم تا کاملا برام درونی بشه ، من با این مفاهیمی که امروز از کانال رهایی دریافت کردم معنای دیگه ای از گناه و توبه و حتی مهر خدا رو درک کردم، احساس میکنم خیلی ارزشمند تر از اینم که فکر میکردم، از خدا میخوام به حرمت عشقی که بهم داره، قلبم رو احاطه کنه، دستمو بگیره و منو از این رهایی در پناه امن خودش جای بده ، ممنونم از کانال رهایی که به حق نام بر حقی داره ، خدا خیرتون بده 🤲 عاقبت بخیر باشین🌹

ایشون که این نظر زیباشونو خوندین امروز توی دوره شرکت کردن و رفتن هر سه جلسه گذشته رو گوش کردن و شما نتیجه و بازخورد زیباشون رو بخونین☺️ کافیه ما به این درک برسیم پشت این لذت های سطحی پشت این دنیای پر آشوب و ظلم جهان زیباتری هم هست لذت های عمیق تر و جذاب تری هم هست بعد می فهمیم گناه یعنی چه سمِّ مهلکی .🔥.

سلام بنظرتون این چیه😁 ببینم کی میتونه درست بگه👇 @doryazgonah

نظرات تا اینجا😅

خانما که خیلی زرنگن و جزئی نگر بگید چیه دیگه🤦‍♂ .

هرکس درست بگه ۲۰هزارتومن هدیه من بهش😂 .

فقط تا ساعت ۲۲:۱۵ دقیقه ‌

ده دقیقه سکوت جواب سنگینی بود😂☝️

خیلی سمّید😂

😐

دم این شیره بود😂 واقعا متاسفم که نتونستین سوال به این راحتی رو جواب بدین😌 عکس العمل شما بعد‌ دیدن جواب چی میتونه باشه؟😜 @doryazgonah

😂

🔻فرصت امروز رو بچسب؛ کار خوب رو به فردا ننداز! ➖وقت بهتر وجود نداره ... #کلیپ_صوتی @azgonahtatobeh

میدونین چرا بعضیا بعد از ۴۰سال عمر و زندگی کلی افسوس میخورن؟ چرا بعضیا بعد کلی عمر افسردگی میگیرن؟ و از اینهمه عمرشون بجای خوشحالی ، ناراحتن؟ چون فرصت های خوبی رو داشتن ولی استفاده نکردن! ⚠️ میتونستن بهتر زندگی کنن میتونستن کاری بکنن که به خدا نزدیک تر بشن میتونستن کمتر گناه کنن میتونستن از عمرشون بجای سرگرم لذت های بیخودی شدن بهتر استفاده کنن ولی نکردن ❌ و حالا در سن ۴۰ ، ۵۰سالگی دچار پوچی شدن... .

خیلی ها فرصت عالیه دوره رهایی از گناه رو از دست دادن که چه بسا خدا میخواست شما در این دوره شرکت کنین ولی فرصت از دست رفت و افسوسش خواهد ماند امیدوارم از لحظه لحظه زندگیمون برای نزدیک و نزدیکتر شدن به خدا استفاده کنیم همین☺️ .

آیدی من👇 @doryazgonah

#بسم_الله_الرحمن_الرحیم ❤️

نظرات #دوره_رهایی_از_گناه ۶۱ خیلی جلسه هاتون پر محتواست واقعا من که با عشق گوش میدم... یکی دیگه از مطالب امشب ک باز من بهش فک میکردم همیشه و شما الان مطرحش کردین این بود ک میگفتم خدایا اگه منو بخشیدی .. از طریق خواب یا ی ه چیزی به من بفهمون تا من بدونم میبخشیم یا نه... که امشب فهمیدم که خدا اینقدر بزرگه که محاله توبه ها رو قبول نکنه حتی اگر صد بار هم بشکنه ... ✅آیدی مسئول دوره رهایی از گناه👇 @doryazgonah

نظر یکی از اعضای دوره مون☝️ ذهنیتشون نسبت به توبه عوض شده و حالا دید قشنگ تری دارن نسبت به توبه کردن و پذیرش توبه واقعا چرا باید دنبال نشونه خاصی باشیم وقتی خودِ خدا بشدت مشتاقِ توبه ی ماست و ما توبه ی واقعی می کنیم مگه میشه نبخشه؟🤔 .

شیطونم خوب وسوسه میکنه میگه تا نشونه ای نیاد یعنی خدا تو رو نبخشیده و شماهم یکسره دنبال نشونه این و دچار یأس و ناامیدی میشین ☹️.

نظرات #دوره_رهایی_از_گناه ۶۲ سلام آقای باقریان شبتون خوش من تازه جلسه اول دوره رو گوش کردم و واقعا تا حالا میتونم به جرعت بگم از این زاویه به گناه نگاه نکرده بودم اینکه خدا رو به جای عذاب خدا در نظر بگیرم و یک بخش که در مورد خدا حرف زدین اشک منو در آورد و واقعا قلبم به درد اومد از این نظر که چطور تا حالا خدا رو در نظر نگرفته بودم و فقط به خاطر عذاب ترس تو دلم بود و گاهی جلوم می‌گرفت و چطور ما آدما انقدر میتونیم بی تفاوت و سنگدل باشیم نسبت به خدای خودمون ممنون بابت برگذاری همچین دوره ای به نظرم خدا مارو دوست داشت که کانال شما رو سر راه ما قرار داد و مطالبتون واقعا خوبه نمیدونم چطور تشکر کنم واقعا من همچین مطالبی رو تو هیچ جا ندیده بودم که از این منظر متفاوت به گناه و هر چیزی نگاه کنه🌹 آیدی مسئول دوره رهایی از گناه👇 @doryazgonah

تغییر نگرش و طرز دید یکی از اعضای خوبمون در دوره رهایی از گـناه😍 واقعا اگر مفهوم گناه رو بفهمیم نه تنها متنفر از گناه میشیم بلکه شب و روز دوست داریم به دستورات خدا چشم بگیم .

نظرات #دوره_رهایی_از_گناه ۶۳ جناب آقای باقریان فقط میتونم بگم احسنت به شما.که اینقدر صریح وروان صحبت میکنید سخنان شما امید را در دلمون زنده نگه میداره .ومن به شخصه لطف خدا را در زندگیم مکررا چشیدم.چه بسا خطاهایی انجام دادم وخدا منو به سوی کسی سوق داد که توبه کنم ودیگر اون لغزشو انجام ندم وراهی جدید به سوی خدا در زندگیم باز بشه.امیدوارم خدا لیاقت بندگی را ازمون نگیره ودر راه خودش ثابت قدم نگهمان داره.الهی عاقبتتان بخیر باشه🙏🙏🙏 ✅آیدی مسئول دوره رهایی از گناه👇 @doryazgonah

. نظر یکی از اعضای خوب دیگه مون در دوره خاص رهــــــایی از گـــــــــــناه امید در دلشون زنده شده حقیقت هم باید همین باشه انسان مومن باید قلبی پر از نشاط و انرژی و شادابــــی داشته باشه با پخمه بودن😆 و ناامیدی که نمیشه درست دینداری کرد🙂 .