eitaa logo
از گناه تا توبه🇵🇸
26.8هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
49 فایل
تو راشناخته‌ام یا اِله با توبه جدا شدم ز گنه بعدبارهاتوبه بگیردست مرا دستگیرِ تَواّبین😔 که نیست فاصله‌ای(ازگناه تاتوبه) مدیر کانال: @doryazgonah حمایت مالی از کانال هرمقدار تونستی 6063731061109873 مهدی باقریان کانال تبلیغاتمون @azgonahtatobeh1
مشاهده در ایتا
دانلود
از گناه تا توبه🇵🇸
#ارسالی_اعضا 💢من خودم یک ماه و خورده ای دیگه میرم بیست و هفت ولی منم بنا به دلایلی خواستگارامو که
اینم یک پیشنهاد از طرف یکی از اعضا😁 🔴سلام .می گم آبجی شما فامیلاتون رو بفرست برای ما ما فامیل هامون رو می فرستیم برای شما این طوری حاجت روا می شی. 😄😃😀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این عکس رو چاپ کنین توی اتاقتون بزرگ بزنین @azgonahtatobeh
از گناه تا توبه🇵🇸
این عکس رو چاپ کنین توی اتاقتون بزرگ بزنین @azgonahtatobeh
💢خوشی های دنیا با آسیب همراه است💢 💠دنیا نمی تواند انسان را از شیرینی و لذت سیراب کند. اگر یک وقتی بتواند خوشی به انسان برساند با همان خوشی به انسان صدمه نیز خواهد زد. 💠دنیا اینگونه طراحی شده و نمی شود سنت های خدا را تغییر داد. وقتی می خواهیم از دنیا بیشتر از حدش لذت ببریم به گناه می افتیم. دست آخر هم دست ما خالی خواهد ماند. http://eitaa.com/joinchat/1538392064C394b6f57fa sapp.ir/azgonahtatobeh
از گناه تا توبه🇵🇸
#خواستگاری_مدیر_کانال ازگناه تاتوبه 6⃣2⃣ 💠بچه ها من یک بخش داستان رو یادم رفت بگم اونم این بود که ا
ازگناه تاتوبه7⃣2⃣ 💠وقتی تو مسیر برگشت بودیم خب از یکطرف اون مدتی منو ندیده بود و کلا چون ازش دور شده بودم رغبت بیشتری داشت به دیدنم😊 💠لذا وقتی گفتم قرار بذاریم سریع قبول کرد و چقدرم مشتاق به نظر می رسید اتوبوس رسید به پارکینگ 3 حرم مطهر امام رضا ع و منم سریع خودمو رسوندم جای خونه قرار بود مثلا ساعتای12ونیم قرار بذاریم دقیقا وقتی به نزدیکای خونه رسیدم که اذان بود گفتم ابتدا نماز اول وقت بعدش قرار اگر خدا بخواد جور میشه اگرم نخواد که هیچی ولی ابتدا باید نماز خونده بشه 😊 خلاصه رفتم مسجد و نماز ظهر رو اول وقتش خوندم و سریع اومدم بیرون رفتم خونه و با مامان احوال پرسی بعدشم سریع ماشین رو برداشتم که برسم 💠💢💠 وقتی رسیدم محل قرار هنوز نیومده بود رفتم یک دوری زدم و دوباره برگشتم دیدم از اون سمت خیابون داره میاد😶 واااای چه لحظه ای بود کسیکه تا مدت ها پیش با من به طرز بدی برخورد میکرد حالا اینقدر مشتاق😎 خلاصه اومد دیدم عه جلو سوار شد😐 من به خودم گفتم اگر عقب سوار شه احساس سنگین بودنشه ولی دیدم نه اومد جلو به هرحال کمی احوال پرسی کردیم و حرکت کردیم 💠💢💠 من چون از قبلا یک آبمیوه فروشی زیر نظرم بود میخواستم برم جاش آبمیوه بگیرم حالا هرچی فکر میکنم درست یادم نمیاد از کجا باید برم که برسم جای مکانش😑 تو خیابون همینطور می رفتم و از خونشون دورتر می شدیم برای چن لحظه احساس کردم شک کرده فکر کرده دزدیدمش😜 گفت کجا میریم گفتم میرم جایی آبمیوه بگیرم گفت من نمیخوام😒 گفتم نه میخوام بگیرم خلاصه رسیدم جای آبمیوه ایه 😊 ماشین رو پارک کردم منم یادمه یک چفیه مشکی داشتم که اینو تقریبا همه جا برده بودم سامرا نجف کربلا و.... اکثر اوقات دور گردنم بود دقیق نمیدونم گفت سردمه یا چی گفت که بهش گفتم این چفیه رو بندازین روی خودتون اونم با یک چندشی به چفیه نگاه کرد و گفت نه☹️ رفتم دوتا آبمیوه پرتقال گرفتم و چقدرم گرون دراومد😐 خلاصه سوار ماشین شدم دیدم یک افسر اومده سرماشین ما😰 گفتم بیا درستش کن منم با روی خوش باهاش برخورد کردم مثل اینکه میخواست شارژ پلاک رو چک کنه و تموم شد و رفت 😊 سوار که شدم رفتیم توی یکی از کوچه ها و گفتم همین جا خوبه وایستیم آبمیوه رو بخوریم زدم کنار حالا دخترای مدرسه ایم رد میشدن و ما رو نگاه می کردن😶 در آبمیوه یک طور خاصی بود یعنی خودم تا به اونموقع اونطوریشو ندیده بودم البته چون زیادم اهل اینکه بیرون چیزی بخورم نیستم خلاصه من فهمیدم قلق درش چطوریه اما اون یکمی سوتی داد😊 اومد درشو باز کنه یکم از آبمیوه ش ریخت بیرون روی چادرش گفت بیا اول کاری سوتی دادم😬 من اومد کمکش کنم واسه آبمیوه گفتم چرا دستاشو نمیکشه کنار😒 یا حواسش نبود یاهم براش طبیعی بود که دستشم بهم بخوره من دستمو جوری بردم طرف لیوان آبمیوه ش که به دستش برخورد نکنه و چند بارم دستش تا نزدیکه نزدیک دستم اومد اما می کشیدم دستمو تا اینکه از آخر دستش بهم خورد😔 دیدم انگار نه انگار☹️ 💠خلاصه آبمیوه رو خوردیم و قرار شد یک جا باز وایستیم که صحبتارو بکنیم گفت آره یکجا هست خلوته ولی دقیقا نمیدونم کجاس من کمی شک کردم که ایشون از کجا میدونه فلان جا خلوته اصلا خیلی از خونشون دور بود تا اینکه یک خیابون بزرگ اما خلوت پیدا کردیم و زدم کنار که صحبت کنیم 💠💢💠💢💠 اونجا بود که یکمی از کاراش گفت که آره من 4تا حساب ایسنتا داشتم یکیش واسه دخترا یکیش واسه پسرا یکیش دختروپسرا و... گفتم خب دیگه مقداری حرف زدم منم گفتم اگر تو زندگی آیندمون کسی بخواد دخالتی کنه مثل فلانی(همون پسره) و بخواد کاری کنه که زندگیمو بهم بریزه تا پای قتلش میرم جلو (این تیکه رو گنده اومدم😉) 💠بعد اونم گفت نه من وقتی عقد کنیم دیگه خطمو عوض میکنم اما من گفتم نه اگه قرار عوض کنین همین الآن باز گفت نه الآن برای کنکور میخونم موسسه ها شمارمو دارن و خلاصه گفت فعلا نمیشه 😒 💠ما بین صحبت هاش یک حرفی از توی دهنش افتاد بیرون که 😔😔😔 اعترافی از زبون خودش ناخودآگاه اومد بیرون که ناراحتم کرد😞 راستی قبل تر از این صحبتا میدونین بهم چی گفت؟ گفت راستش الآن که میخواستم بیام جای شما با 5تا از دوستام مشورت کردم که دقیقا همیناها کسانی بودن که مخالف ازدواج من و شما بودن (منظورش همون دوستایی بودن که مزخرفات واسه من بافته بودن که با این ازدواج کنی دیگه نمیذاره بری بیرون و...) بعد گفت دقیقا همون 5تا بهم امروز گفتن برو و جواب مثبت بده🌹 بعد گفت یکی از فامیلامونم که توی روستاست و اونم بهم می گفت جواب منفی بهش بده اونم بهم گفته اگر توی نمیخوایش منو بهش معرفی کن😁 دیدم بله پس رغبت ایشون از جای دوستاشم بوده و اوناهم باعث شدن که بیاد و جواب مثبته رو بده👌 امان از که موقعیت های خوبه زندگیمونو آتیش میزنه http://eitaa.com/joinchat/1538392064C394b6f57fa sapp.ir/azgonahtatobeh
این آخرای شب که مردم کم کم میخوابن و چراغ های خونه ها خاموش میشه زمین در سکوتی فراگیر فرو میره و دل ها دوست داره آرامشی واقعی و از جای حقیقیش کسب کنه😊 دل ها رو پرواز بدین سمت آسمون❤️ و روبه قبله بشینین و لحظاتی هرچند کوتاه با خدا به زبون مادری حرف بزنین 😊 هرکسم حال داره پاشه یک وضو بگیره و حداقل دو رکعت از نماز شب رو که مثل نماز صبح خونده میشه رو بخونه از دعا برای ظهور امام زمان هم فراموش نشه☺️ هرکسم با خدا قهره یا از دستش ناراحته بازم بشینه و چند کلامی به زبون مادری صحبت کنه با خدا💖
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق زهر بی سروپایی نکنیم ❤️عشق فقط پیش خداست جای دیگه الکی دنبالش نگرد که خیلی گم میشی
🔴 فوری/فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها هنوز منتظرند 🔻فراخوان تهیه ۷۰۰ #بسته ( #سهم) غذایی و بهداشتی برای شیعیان #فوعه_کفریا ♨️ #هر_نفر_یک_سهم ♨️ #هر_سهم_۱۰۰هزارتومان 🔹پرداخت آنلاین https://idpay.ir/movbeybor 🔹ش.کارت(عاطفه پورحکیمی) 5022-2910-6743-2037 #این_فراخوان_را_گسترده_نشر_دهید ✅ #جنبش_فراتر_از_مرزها http://eitaa.com/joinchat/3690856460C5c97b280fe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نگرانی آرامش بخش😊 نگران نگاه خدا به خودت باش تا نگرانی از نگاه دیگران اسیرت نکند. مشکل خود را رسیدن به رضای خدا قرار بده تا بسیاری از مشکلاتت برطرف شود. @azgonahtatobeh
برخی از ماها به این دلیل میریم دنبال گناه که راحت طلب شدیم👌 و حوصله نداریم استعدادهامونو بریزیم بیرون✅ جوانی که از صبح تا شب بیکار بچرخه یا بخوابه چه دختر و چه پسر و نره دنبال یک کلاسی واسه شکوفا شدن استعدادهاش 💠💢 این فرد به مرور حس میکنه یک فرد بیخودی هست که عرضه هیچ کاری رو نداره و همین باعث ضعف اعتماد به نفس و در نهایت گناه پشت گناه میشه @azgonahtatobeh