#داستان_ازهار #قسمت_سوم: راز گل‌های احساسی! 🌸🎭 خانم مربی جیغ کشید: "زمین داره میلرزه! گل‌ها زنده میشن... اما اشکال دارن!" 🌍💥 از میان خاکِ رنگین، گل‌هایی با چهره‌های عجیب سر برآوردند: خندان، گریان، خشمگین! 🌺😡🌼 ناگهان یکی از گل‌ها فریاد زد: "ما رو درک نمیکنید! احساساتمون قفل شده..." 🔒🌪️ _راز سوم_: هر گل یک هیجان پنهان داشت! بچه‌ها باید با همدلی، احساسات را میخواندند و بازتاب میدادند. علی به سمت گلِ خشمگین دوید: "خشمش از تنهاییست!" با نوازش برگ‌ها، قرمزِ آتشین آزاد شد! 🔥🔴 سارا گلِ گریان را بغل کرد: "غمش از فراموشیست!" با اشک‌هایش، آبیِ دریا جاری شد! 🌊🔵 ناگهان... امیر گیر افتاد: گلِ ترسو با برگ‌های خاردارش او را محاصره کرد! 🌵😰 بچه‌ها دسته‌جمعی شعرخواندند: "ترس تو، قدرت ماست!" نور زردِ خورشید از خارها فوران کرد! ☀️🟡 رنگ‌ها در هوا پیچیدند و نقاشی دیواریِ غول‌پیکر، جان گرفت: جنگلی از امید! 🌈🌳 اما... زمین دوباره لرزید! سایه‌ای سیاه از میان درختان قد کشید: "جادوی ناتمامه...!" 🌑👁️ پایان قسمت سوم از ماجراهای ازهار... _(در قسمت بعد: نبرد نهایی با سایه‌ی تاریکی و تولد دوبارهٔ هنر! ⚔️🎨)_ 📲 https://eitaa.com/azharkid 🚨#موسسه_مادر_و_کودک_ازهار

#گزارش_کلاسی موضوع: «ماجراجویی در قصر محبت و اقتدار» 🌸🏰🛡️ 🎯 محوریت مفهوم: محبت مادر (مهربانی، حمایت) 💖🌼 و اقتدار پدر (حفاظت، راهنمایی) 🛡️🌳 --- فعالیت‌ها: ۱. شروع جادویی: ✨ - ورود با نشان قلب (مادر) و سپر (پدر) + همخوانی شعر: *«قلبِ مادر، سپرِ پدر، قصرِ ما پر از قشنگیه!»* 🎶👐 ۲. باغ محبت مادر: 🌸🌿 - داستان‌گویی با صدای آبشار 🌊، ساخت گل‌های رنگی 🌈 و نقش‌آفرینی محبت با عروسک‌ها 🧸💞 ۳. برج اقتدار پدر: 🏰🛡️ - هماهنگی حرکات پا 🦵🥁، ساخت سپر و شعار *«پدرم قویه، منم قوی‌ام!»* 💪🗣️ ۴. پل ارتباطی: 🌉🤝 - بازی گروهی: عبور از پل با جملات محبت‌آمیز (مادرها) 🗨️💖 و دستورات راهنمایی (پدرها) 🧭👨👧👦 ۵. پایانی جادویی: 🎉✨ - جمع‌بندی داستان 📖، ساخت سپر-قلب کاغذی 🖍️💘 و رنگ‌آمیزی نمادها 🎨 --- 🌸🛡️ پیام پایانی: محبت و اقتدار، مکمل امنیت و شادی در خانواده‌اند! 🏡💞✨ --- #محبت_و_اقتدار #ماجراجویی_قصری #پیش_دبستانی_خلاق #خانواده_شاد #یادگیری_از_طریق_بازی #کودکان_قوی 🧒👧 https://eitaa.com/azharkid #موسسه_مادر_و_کودک_ازهار

کودکی فقط یکبار اتفاق می افتد . . . . . . .

🌳درختی که ریشه در فردا دارد... امروز، ازهار میزبان شکوفه‌هایی بود که بوی آینده میداد...🌸 مادران، هم‌قدم با نسیمِ امید آمدند و در آستانه‌ی موسسه، درختی را دیدند که ریشه‌هایش از عکسِ فرزندانشان روییده بود که فردا را میسازند و شکوفه‌هایش، مهارتهایی را نوید میداد که چون بالهایی گسترده، فرزندانشان را به پرواز درمی‌آورند. هر شکوفه، نویدِ رویشی است که از دلِ خاکِ محبت مادران و آبِ داناییِ ازهار میجوشد. اینجا، ریشه‌ها و شکوفه‌ها پیمانی بستند: «امروز، کودکانی کوچکیم؛ فردا، درختانی خواهیم شد که سایه‌ی داناییشان، زمین را سبز نگه میدارد.» و اینگونه، روزگارِ ما به تماشا نشست... آغاز یک رویش؛ از ریشه تا اوج. 🍀 #زمان_ اولین معارفه طرح مادر و کودک ازهار در سال ۱۴۰۴.... https://eitaa.com/azharkid #موسسه_مادر_و_کودک_ازهار