📩 به خاطر بسپارید لطفا ؛ هر چیزی
#ارزش توجهِ زیاده شما رو نداره 👌
🎩 اگه یادتون باشه اول بحث توجه حرف
از یه کلاه گشاد زدم که سر بعضیامون
رفته و 📣⛔️ #بــی_خــبریــم ⛔️
👊 الانم باز تاکید میکنم : بعضی چیزا
هست که ما باید بهشون توجه کنیم
ولی نمیکنیم و حقیقتا،
#گردوغبارغفلت روشون رو پوشونده.
❌ بعضی چیزام هست که لازم نیست
اینقدر بهشون توجه کنیم ولی بیش
از حد نیاز، توجه میکنیم 😡
┈࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🏡 @azkhane_takhod
🚫 مواظب اون#کلاهگشاد باشید
📚 الان شما بعد از گذروندن ۶ جلسه
در بحث توجه، باید به این توانایی
مجهز شده باشید که توجهاتتون رو
#مدیریت کنید و با یک
#اُلویتبندی مناسب، به
🔸 بهترین چیزای ممکن 🔸
تو زنذگیتون، توجه داشته باشد
✨ جلسه ی بعدی ؛ رونمایی از پله ی
پنجمه نردبان آرامش، هر شب
منتظر ما باشید 😊
┈࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🏡 @azkhane_takhod
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ این کار ساده را انجام بده
بعد برکاتش را ببین
🎙 استاد مسعود عالی
┈࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🏡 @azkhane_takhod
از خــانــه تــا خــدا
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 ✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿ قسمتپنجاهوپنجم 🗓سفرنامه نوروز ۹۲ سلام.سلام.سلام.
#توفقطلیلیباش
#قسمتپنجاهوشش
🟢 هنوز اذان صبح رو نگفته بودند. برای این که توی راه نماز صبح رو بخونیم، همگی وضو گرفته بودیم. وقتی از اتوبان یادگار به سمت جنوب میرفتیم، و کاملاً رو به قبله بودیم، آروم جانماز کوچیکی که همیشه توی جیب کناری کیفم هست رو درآوردم و قامت بستم .
✅ البته فقط نماز شفع و وتر رو خوندم، اما هنوز شیرینی آرامشی که وجودم رو فرا گرفت رو احساس میکنم. را
🔵 خدا رو شکر که خانوم کوچولو مشغول شیرین زبونی بود و همسرخان هم تمام حواسش به اون بود و من چند دقیقه ای فرصت پیدا کردم که با خدای خودم درد و دل کنم. گفتم، خدایا شما که وضعیت من رو می بینید ... من از همین الان از بداخلاقیهای همسرخان و تمام اون چیزهایی که قراره توی این سفر پیش بیاد، به خود شما پناه میبرم ... از این که بخوام مثل دفعه های گذشته خسته تر از قبل برگردم، به خودتون پناه میبرم ... من رو زیر چتر حمایت خودتون بگیرید.
💙 اصلاً مگه خودتون نگفتید: ان الله
یدافع عن الذین آمنوا ؟ من هم که
همه تلاشم به خاطر شماست، پس
خودتون ازم دفاع کنید!
🔻 "جهت اطلاع و محض ریا " باید
حضورتون عرض کنم که باحالترین نماز
شب این مدت رو اون رو صبح توی
ماشین خوندم. کنار دست خود سوژه و
باعث و بانی همه این ماجراها (یعنی
شخص شخیص همسرخان!) و توی
ماشینی که داشت من رو به سمت یه
سرنوشت نامعلوم میبرد! ( حالا همچین
میگم نامعلوم انگار چه خبر بوده! اما
خواهشاً بهم نخندین. واقعاً حس خیلی
بدی داشتم.)
✔️ تازه رودهن رو رد کرده بودیم که ترافیک شروع شد. همونطور که ظاهراً داشتم به منظره های بیرون نگاه میکردم، سعی کردم امیدم رو از دست ندم و امیدوار باشم که معجزه ای اتفاق بیفته، اما دریغ ... هیچ معجزه ای درکار نبود و بالاخره ناراحتی های همسرخان شروع شد ... اعصابش چنان خرد شده بود که انگار نه انگار این همون همسرخانه که تا همین یک ربع قبل داشت میگفت و میخندید.یکی دوبار سعی کردم آرومش کنم
⁉️ گفتم چرا اینقدر خودت رو اذیت میکنی؟ اینهمه آدم توی ترافیکن، ما هم یکی مثل همه ... حتی بهش گفتم ما که ازت نخواسته بودیم بیاریمون مسافرت. خودت همه چیز رو جور کردی، پس چرا خرابش میکنی؟ ... اما بدتر شد! ...
⚪️ باید بگم توی این عصبانیتش ظاهراً به ما کاری نداشت. خودش با خودش هی حرص میخورد. مدام به خودش بد و بیراه میگفت که چرا خام شده و توی تعطیلات راه افتاده و اومده توی دل ترافیک! ... اما با این عصبی شدنش به ما هم فاز منفی میداد. تازه خُلقش هم لب مرز بود. کافی بود یه چیز کوچیک که باب میلش نباشه پیش بیاد تا کلاً بریزه به هم و ترکشش به ما هم بخوره!
🔴 نمی دونید چه حالی بودم. احساس میکردم همه جوره باخته ام. با این همه ناراحتی و اعصاب خوردی، داشتم میرفتم جایی که اونجا هم کلی بیچارگی در انتظارم بود. توقع داشتم لااقل وقتی میبینه من و بچه ها این همه سختی کشیدیم و نصف شب راه افتادیم که به ترافیک نخوریم و اون راحت باشه، دیگه مراعات اعصابمون رو بکنه. ولی زهی خیال باطل!
🔻 چندبار اومدم صدام رو بلند کنم و من هم سرش داد بزنم، که چه خبرته؟ به ما چه که شلوغه؟ و هزار تا حرف درشت دیگه. باور کنید نمیترسیدم. من که چیزی نداشتم از دست بدم. دیگه از این بلندتر که نمیتونست داد بزنه!
🟢 اما یهو یاد این حدیث حضرت علی علیه السلام افتادم: خداوند جهاد را هم بر مرد و هم بر زن واجب کرده. جهاد مرد نبرد با دشمنان است، تا جایی که در خون خود بغلتد،
✅ و جهاد زن صبر در مقابل بداخلاقیهای
مرد و غیرت اوست ...
✔️ یاد این افتادم که حالا وقت جهاد منه. وقت اینه که صبورانه برخورد کنم و سعی کنم نذارم اوضاع از این که هست بدتر بشه.درست مثل خود ایشون که ۲۵ سال "با خار در چشم و استخوان درگلو " صبر کردن. باید صبر کنم،مسلماً الان وظیفه من این نیست که صدام رو بندازم ته حلقم و بلندتر از اون داد بزنم. یا این که بزنم زیر گریه و اعصابش رو بیشتر خط خطی کنم میدونستم اینجا فقط جای سکوته. تا خودش اروم بگیره و بعدنوبت منبشه
🔵 تمام مدت داشتم فکر میکردم که باید بعد از رسیدنمون چکار کنم و چه موضعی بگیرم. اخم و تخم؟ قهر؟یا این که مثل تمام این سالها اصلاً به روی خودم نیارم اتفاقی افتاده و این همه اعصابم رو خورد کرده؟ میدونستم که بالاخره باید یه کاری بکنم. اما کاری که واقعاً اثری بر بهبود اوضاع داشته باشه، نه این که متشنج ترش کنه. اینقدر غرق فکر بودم که نفهمیدم راه چطور گذشت، فقط ناخودآگاه ته دلم بهحضرت علی علیه السلام توسل کرده بودم و مدام زیر لب میخوندم: ناد علیاً مظهر العجائب، تجده عوناً لک فی النوائب، کل هم و غم سینجعلی، بولایتک یا علی و یا علی و یا علی
✅ ازشون خواستم حالاکه من به احترام حرفشون سکوت کرده ام، خودشون راه رو نشونم بدن و کمکم کنن که بتونم اوضاع رو مدیریت کنم.
💞تو فقط لیلی باش💞
┈࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🏡 @azkhane_takhod
🍃 زبان خدا
🟢 دارم با خودم فکر میکنم که اگر ما تو
را برای خودت نخواهیم، وقتی که
بیایی و دنیا را آباد کنی و سایۀ امنیت
و نعمت و سلامت و عدالت را بر
سرمان بگسترانی،
❌ شاید باز هم تو را فراموش کنیم و
نیازی به حضورت نبینیم.
🔴 باید کسی آن روز فریاد بزند که اگر باز
هم غایب شوی، امنیت و نعمت و
سلامت و عدالت رخت برخواهند بست
تا ضرورت حضورت را دریابیم.
⁉️ چند نفر تو را برای خودت میخواهند؟
معلوم است؟ و چند نفر تو را برای
خودت خواستن را ضرورت میبینند؟
معلوم است؟ شاید هنوز خیلیها به
دنبال فهمیدن جواب این سؤال
هستند: تو را برای خودت خواستن
یعنی چه؟
🔵 کاش زبان گویایی این حقیقت را برای
همه روشن میکرد!
❤️ شبت بخیر زبان خدا!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
┈࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🏡 @azkhane_takhod
25.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#وقت_سلام ✋
سلام امام رضا (ع)...
من آشنام امام رضا (ع)...
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
┈࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🏡 @azkhane_takhod
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#با_قرآن_شروع_کنیم ☀️ روزمان را
💖 امروز هم نعمت خداست 💖
💖 قــــدرش را بـــدانــیــم💖
☀️ صفحه امروز: ۲۰۲
☀️ سوره توبه آیه ۹۴-۹۹
#تلاوت_یک_صفحه
#به_ترجمه_آیات_دقت_کنید
┈࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🏡 @azkhane_takhod
⛔️ نگو ⛔️
☎️ چون زنگ نزد بهش زنگ نزدم
🤐 چون سلام نکرد سلامش نکردم
🖐 چون دعوتم نکرد دعوتش نکردم
🤨 چون محل نذاشت محلش نذاشتم
😠 چون عذرخواهینکردعذرخواهینکردم
✅ به جاش بگو: بـاران به همه جا میبارد
چه زمین حاصلخیز چه شوره زار
🌧 تو بـــاران باش 🌧
بدی دیگران را با نیکی دفع کن، ناگهان خواهی دید همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی ❤️ تو شده است. فصلت۳۴
┈࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🏡 @azkhane_takhod