🍃 به هر کس که بار سفر به سوی تو بسته می‌گویم: «از خود تا خدا راهی نیست. مقصدی که تو به امید وصالش، بار بسته‌ای، در همین حوالی است.» 🍃 تو با ما فاصله نداری که بخواهیم به سویت سفر کنیم. 🍃 کارهای زشت ما حجاب میان ما و تو شده. دیدن تو یک شرط دارد و آن هم، دریدن حجاب گناه است. کاش همه بی‌حجاب می‌شدیم! 📚 قصّۀ من و خدا " قصّۀ واژه‌هایی که بوی ابوحمزه گرفتند" #قصّۀ‌من‌و‌خدا_۴ #ماه‌مبارک‌رمضان @azkhane_takhoda

#حرف‌خودمونی۳۲ بسم رب المهدی ❤️ سلام سلام☺️ نماز،روزه هاتون قبول رفقا✋ خوبین عایا؟! چه خبرا؟!

💙 داشتم به این فکرمیکردم که گاهی وقتا انگار خدا ترمزتو میکشه! نگهت میداره یه جا! دیگه نمیذاره جلو بری!🚫 ❓برات پیش اومده؟!🤔 🔴 که هر کاری میکنی، دیگه جلو برو نیستی! انگار تمام رمقت گرفته شده... انگار اصلا اجازه قدم برداشتن نداری!! ⭕️ معمولا خیلی حس بدی به آدم دست میده!یه کلافگی،یه ناامیدی... هی با خودت فکر میکنی چی شد یهو؟ 😔 نکنه من لیاقت نداشتم و خدا کلا ازم قطع امید کرده؟؟ نکنه دیگه منو نمیخواد؟؟😢 ✅ ولی من میگم سوای بحث توفیق و لیاقت و این حرفا، ✔️ که ممکنه برای #تعداد_کمی دلیلش همین باشه🙄 ، 😉 برای #اکثریتمون قضیه چیز دیگه ایه! ✅ میخوام با مثال ادامه بدم؟!

🔷 مثل این میمونه که 👇 به یه آقایی گفتن -آقا شما بیا این جاده رو آسفالت کن👷 ☺️ مواد لازم و اینا رو بهش میدن میگن برو ببینیم چه میکنی! 👈این آقا هِی مواد رو میریزه و میره جلو، بدون اینکه به پشت سرش نگاه کنه، فقط اون کاری که بهش گفتن رو انجام میده و میره... 🕘 بعد چندساعت همینجوری که سرش رو انداخته پایین و داره میره جلو ، 🏃 ♦️ یهو جلوی راهش بسته میشه! سرش رو میاره بالا، میبینه مهندس ناظر ، دست به کمر وایساده جلوش و راهش رو سد کرده 👨‍🏭 ☺️ میگه لطفا برید کنار بذارید به کارم برسم 👷‍♂ آقای مهندس میگه همین جوری که تا الان کار کردی میخوای ادامه بدی؟؟!😒 🙄 با تعجب میگه مگه چجوری کار کردم؟ من که وظایفم رو درست انجام دادم!! ⭕️ با اشاره ی مهندس ناظر برمیگرده و پشت سرش رو نگاه میکنه... 😏 میبینه ای داد بی داد😧 جاده پر از چاله چوله و ناهمواریه....

💫این مثل همون قضیه ی ما و خداست! 😊 انگار ترمزه رو میکشه، میگه پشت سرتو نگا... ببین چیکار کردی!!! ❌ همینجوری میخوای بری جلو؟؟! ❤️ نگهت میداره... نمیذاره یه قدم پاتو پیش ببری! میگه وایسا! بشین همین گوشه... بشین فکر کن... 💙 فردا بخوای از این جاده دوباره رد بشی که صدبار زمین میخوری آخه عزیزمن❣بنده ی من❣

✅ دلیل راه بندونای خدا همیشه بی لیاقتی نیست!! ❤️ دلیلش عشقه❣ عشق... ✅ نمیخواد بقیه راه رو هم همونجوری سر به هوا بری جلو! میخواد بشینی... نگاه کنی... فکر کنی... تصمیم بگیری... ✅✨✅ ❤️ اونوقت دستتو میگیره و بلندت میکنه میگه حالا شد!👌 فعلا کاری با خرابکاری هایی که کردی نداشته باش...😊 برو ببینم بعد اینو چه میکنی!😉 ❤️ ببینم بچه خوبی شدی،خودم اون خرابکاری هاتم برات حلش میکنم...☺️ چه کنم دیگه... بندمی... ساخته ی دست خودمی... دوستت دارم...❤️ #ادامه‌دارد

ولادت_امام_حسن_مجتبی ع 🌟✨🌟✨🌟✨🌟✨🌟✨🌟✨🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 پانزدهم ماه_رمضان 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 اول امام زاده دنیا خوش آمدی . خوشنودی آقا امام زمان صلوات @azkhane_takhoda

😍به به عجب کار‌قشنگی برای امام حسن خوندند😍 💚 آقای مهربون،عزیزم حــســن 💚 ✨کیف کنید✨ #ولادت_امام_حسن #امام_زمان #ماه_رمضان ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ @azkhane_takhoda

💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 ✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿ #قسمت‌چهارم   🌹 امروز برای شروع بد نبود. البته میشد بهتر از این هم باشد، چون بیشتر روز را صرف رسیدگی به وبلاگ و رسیدگی به یک کار مهم هفتگی کردم. اما خوب در دقیقه نود یعنی حدود دو ساعت مانده به آمدن همسرخان موفق شدم این کارها را با سرعت خارق العاده ای انجام دهم: * گذاشتن ظرفها در ماشین طرفشویی * تمیز کردن گاز * شستن حسابی سینک با سیم و وایتکس و برق انداختن آن * مرتب کردن اتاق خواب * شستن دستشویی * تهیه شام و سالاد. * آن وسط هم باید طبق معمول به خانوم کوچولو رسیدگی میکردم و مدام در مسیر دستشویی در تردد بودم. بعد دوباره هی آب میخواست و خوراکی و دوباره همان سیکل معیوب!  ... در همان حین به خانوم خانوما که سرما خورده به زور ۳ تا لیمو شیرین دادم و یک اسفند حسابی هم دود کردم، محض ضد عفونی خانه! 🔷 شایان ذکر است که در حین انجام این کارها با پررویی تمام با Mp4  نازنینم مبحث سنت و مدرنیته از مجموعه غرب شناسی دکتر حسن عباسی را هم گوش میکردم! بحث بسیار مهم و سنگینی بود و من چون سرگرم کارهایم بودم نتوانستم آنقدر که باید استفاده کنم. فردا دوباره همین مبحث را گوش خواهم داد. 💚 ساعت ۹ و نیم که همسرخان آمد همه چیز آماده بود. با یک سلام و خسته نباشید پر طمطراق در را برایش باز کردم و بقیه‌­اش دیگر چندان سخت نبود! 💜 میدانید؟ مشکل اصلی من تنبل السلطنه قبل از آمدن همسرخان و در رابطه با جمع و جور بودن خانه و مرتب بودن سر و وضع خودم است. وگرنه وقتی آمد و کار از کار گذشت دیگر سخت نیست. بقیه ماجرا نشستن و تعریف کردن است که من در این رابطه ید بسیار طولایی دارم. 🧡 کم که نمی­آورم هیچ، خودم هم دوتا بهش اضافه میکنم! امشب همسرخان ماجرای بگومگوی روسای دو قوه در مجلس را که در حاشیه  استیضاح وزیر کار اتفاق افتاده بود برایم تعریف کرد. فیلمش را در محل کارش دیده بود و داشت جزئیاتش را برایم میگفت. من هم که عاشق مسائل سیاسی هستم دوتا چای زعفرانی ریختم و نشستم پای ماجرا ! 🤎 بعد هم ساعت ۱۱ همسرخان پای تلویزیون خوابش برد و بعد هم حمل با جرثقیل به تخت! ... اوووووف! فردا و پس فردا (پنج شنبه و جمعه) پیک کار من است. 🔵 چون همه اهل منزل نزول اجلال دارند و البت نیاز به رسیدگی و خدمات به نحو شایسته! 🟡 اما به هر حال فردا روز دیگریست .. 💞تو فقط لیلی باش #ادامه‌دارد