eitaa logo
از خــانــه تــا خــدا
762 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
44 فایل
مـــا ایــنـجــا مــیخوایـم راه و رسمِ #خوب_زندگی_کردن رو یاد بگیریم😉 ما میخوایم زندگیمون رو یه تغییر اساسی بدیم و از لحظه به لحظش #لذت ببریم😍 💝آرامش به سبک اسلامی 💑 همسرداری و مهارت زناشویی 🤱تربیت فرزند و لذت مادری 💫ارتباط با ما @mfater1
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ⁉️ بخاطر خداست؟ یا بخاطر خودم ؟ ❌ رنجش‌هایی که میان من و دیگران رخ می‌دهد... ⁉️ آیا به چنین پرسشی از خود، عادت داریم؟ ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🏡 @azkhane_takhoda 🕋
4_5863887753665580828.mp3
1.38M
  💥 به بلندای ابدیت ✅ ایجاد روابط گرم و عاشقانه در خانواده به هیچ کار عجیب و غریبی نیاز ندارد! 🔵 با رعایت دو قاعده‌ی ساده ؛ ✓ همه‌ی تنش‌ها و دعواها ریشه‌کن می‌شود! ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🏡 @azkhane_takhoda 🕋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از خــانــه تــا خــدا
🖋 به نام مهربانترین ... 📗داستان #خیانت‌شیرین 📌 #قسمت‌سوم #شیرین‌دختر‌دهه‌ی‌شصت 🔵 اول دهه ی 60 در
‌ 🖋 به نام مهربانترین ... 📗داستان 📌 🔵 دو روز از خوشحالی گریه می کردم چون پرداخت دانشگاه آزاد کار ساده ای نبود و می دانستم پدرم چه زحمتی را متقبل شده است . 🔴 دانشگاه اما دیگری بود ، انگار وارد یک کشور دیگری شده بودم . گذشته به یکباره برداشته شده و من خود را وسط جریانی می‌دیدم که آمادگی برای رویارویی با آن را نداشتم 🔶 با وسیله نقلیه مینی بوس مسیر دانشگاه را طی می کردم ، بودم ، صورتم خیلی پر مو نبود اما دست نخورده و کاملا دخترانه وارد دانشگاه شدم ، در فرهنگ آن زمان دخترها اولین بار فقط برای روز عروسی صورتشان را تمیز می کردند و ابروهایشان را بر می داشتند. یادم هست ترم های اول درس می خواندم ، می خواستم با نمرات خوبم زحمات پدر و مادرم را ڪنم . 🔻با توجه به روابط عمومی خیلی خوبی که داشتم ، با همه سریع برقرار می کردم ، فعال و سرحال و همیشه بین کلاسها ، کتابخانه و غذاخوری در رفت و آمد بودم .فرز و سریع و زرنگ ... گاهی هم نیم نگاهی به پسرهای همکلاسی می انداختم اما هیچ وقت کسی‌که‌برایم آنهانبود ⚪️ ترم چهار بودم که به پیشنهاد یکی از دوستانم به عنوان کار پاره وقت به یک خصوصی مراجعه کردم . شرکت در یک آپارتمان جمع و جور بود و مسیر رفت و آمد خوبی داشت ، اگر می شدم حداقل کمک خرجی برای شهریه دانشگاهم بودم . 🟢 کلا کار کردن را دوست داشتم ، شاغل بودن برایم حس لذت بخشی داشت و میل به کسب درآمد ی خوبی برایم بود. 💙 خانم منشی نسبت به دهه ی 70 آرایش غلیظی داشت ، مانتویی روشن به تن داشت و موهایش از زیر روسری مثل یک توپ دیده می شد . با دیدن او ناخود آگاه چادرم را جمع تر کردم ، چند دقیقه بعد به اتاق هدایتم کردند . مردی حدودا 30 ساله پشت میز نشسته بود . مصاحبه شروع شد ... تجربه ای در اینجور کارها نداشتم فقط سعی کردم با اعتماد به نفس پاسخ بدهم اما دستپاچگی در کلامم موج می زد. 🔵 همیشه موقع صحبت با نامحرم سرم را پایین می انداختم ، میان مصاحبه چند باری به آقای مدیر نگاه کردم اما از طرز نگاهش خوشم نیامد ... احساس می کردم با لبخند گوشه لبش در حال به من است ... ❤️ ولی صدایش ، صدای داشت ... ✅ بعدها "مسعود" هر وقت یاد آن روز می افتاد کلی دستم می انداخت و می خندید و من آن روز نمی دانستم این مصاحبه سرنوشت مرا به کل تغییر خواهد داد... ... ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🏡 @azkhane_takhoda 🕋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام شاه کرم، آبرو بده به گدا شکسته بال و پرم، آبرو بده به گدا 💔 هرچه میخواهی بگیر اما سلامم را نگیر من به عشق این سلامِ صبحگاهی زنده ام ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌صلی الله علیک یا ابا عبدالله ♥️ ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🏡 @azkhane_takhoda 🕋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.75M
‌ توضیح صبحانه آگــــــاهی امروز احساس ثروتمندی چطور من رو ثروتمــــــــند می‌کنه⁉️ مگه میشه؟ مگه داریم؟🤔 ✅ صبحانه آگاهی: " برای ثـــروتمـــــند شــــدن باید ، احــــساس ثـــروتمــــندی کــنید. " 😎 ┈┈••••✾•🌿🌺🌿 🔰 پیامبر مهربانی ها (ص): انــــــــفـاق کـــــنیــد ، حــــــتی اگـــــــر یــک خــــــرما باشـــــد. 🌱 شما هم هر روز دعوتید به صرف صبحـــــانه آگاهـی👇 ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🏡 @azkhane_takhoda 🕋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ☀️ ☀️ 📱 چندین بار گوشی عوض میکنه 🛋 هرسال مبلمان عوض میکنه 👔 مـدام لـبـاس می‌خـره 👛 وکلی خرج الکی 😢 اما آخر هرماه بابت ضروریات زندگیش به مشکل میخوره و مجبوره قرض و وام بگیره 💸 این یعنی👈 نبود مدیریت اقتصادی 💸 ❌ بادستِ خود، خودرابه هلاکت نیندازید. ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🏡 @azkhane_takhoda 🕋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتقال معارف خانوادگی به فرزندان ‼️در این آشفته بازار فضای مجازی و صداهای گوناگون یک صدا در انزوا قرار گرفته و اون صدای انتقال معارف نسلی و خانوادگی ست. ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🏡 @azkhane_takhoda 🕋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از خــانــه تــا خــدا
#خانواده‌متعالی #درس‌سوم_۴ 👨👩👧👦 استانداردهای مطلوب خانواده خیلی بالاست. ماها نداریم.
📜 در روایات هست که میگه قلّاده ی مرد به دست زن هست 🔵 حضرت امام صادق عليه السلام میفرمایند: ✨ إنّما المرأةُ قلادَةٌ فانظُرْ ما تَتَقَلَّدُ ✨ 📚معانی الخبار ص ۱۴۴ 📚وسایل الشیعه ج ۲۰ ص ۳۳ 🔹شما آقایون وقتی که دارید یه خانمی رو انتخاب می کنید در واقع انگاری خودتو دادی به دست اون زن!
‌ 🔸معلومه از نظر روحی، زن خیلی میتونه روی شوهرش موثر باشه. خانومه رفته تو فکر که من آخه چطوری درستش کنم⁉️ * بله، خب شما باید درستش کنی☺️ روش اش رو هم خودت بلدی😊 برو خودت میدونی چه کار کنی!!! ❇️ شما اگه اون زبون چربت رو به کار ببری که هر کسی رو میتونه از راه به در کنی باهاش! اینم میتونید با همون زبون چرب به راه بیارید😊👌 🔹🔸💖
🔶 آقا در خانه اگر کس است یک حرف بس است! ♨️ متاسفانه نه مردهای ما زیاد به مسئولیتهاشون توجه دارن ونه‌خانم‌ها. 💢 توجه ندارن که خانواده چه فرصت نابی برای رشد معنوی هست... 🕊💓 🔷 با اینکه در جامعه به خانواده اهمیت داده میشه اما اون خانواده واقعا خوب دینی بین آدم خوبای ما هم نیست. ⭕️🔴⭕️ معمولا اینطوریه. البته شاید ما ندیدیم! ولی خانواده میتونه خیییلی خوب باشه.... 🔷🌺✅🌷
37.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ 🔰 صلی الله علیک یا اباعبد الله الحسین 🔰 🔵 فرارسیدن ایام عزاداری امام حسین (ع) تسلیت باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از خــانــه تــا خــدا
‌ 🖋 به نام مهربانترین ... 📗داستان #خیانت‌شیرین 📌#قسمت‌‌چهارم 🔵 دو روز از خوشحالی گریه می کردم
‌ 🖋 به نام مهربانترین ... 📗داستان 📌 ❤️ 🔵 با تمام دستپاچگی که در مصاحبه داشتم و در کمال ناباوری شدم. مادرم خبر قبولی را بهم داد و از ادب آقای پشت تلفن کلی تعریف کرد. 🔶 باید در هفته سه روز برای انجام کارهای دفتری به شرکت می رفتم . اولین روز کاریم مادرم هم با من آمد و کلی کرد و من بدون توجه به عمق حرفهایش فقط با سر تأیید می کردم. کارم در شرکت ساده بود . 🔻حقوق کمی داشتم اما برای من بود. از آنجایی که روابط عمومی خوبی داشتم خیلی سریع با بقیه ی کارمندان شرکت که همگی خانم بودند ارتباط برقرار کردم. همه چیز بر وفق مرادم بود به جز یک مورد و آن هم روبرو شدن با بود. کلا از طرز نگاه و رفتاری که داشت خوشم نمی آمد. سرد و مغرور به نظرم می رسید،کم حرف بود و شاید بشه گفت کمی منزوی ... در بحث ها و صحبت های خودمانی شرکت نمی کرد . از هر اتاقی که می گذشت صدای خنده ی خانمها می شد . 🔵 یک مرد قد بلند و لاغر اندام ، رنگ پوست او ‌سبزه بود با موهایی پر کلاغی که چندین تار موی سفید روی شقیقه اش نمایان بود .اما انصافا متبحر بود و و هوای کارمندانش را داشت ، برای همین هم کارمندانش با احترام خاصی که توأم با کمی ترس باشد با او‌ رفتار می کردند . اما من در کنارش احساس نمی کردم . ❤️ کم کم رفتارش با من متغییر شد ... حدودا سه ماه از کار کردنم در شرکت می گذشت ، دیگر دستش کاملا برایم رو شده بود ، مسعود به من داشت
‌ 🏴 چشم تیز بین خدا 🔶 التماس می کنم یک شب چشم هایت را به من بده. من چشم هایت را فقط برای اشک ریختن نمی خواهم. می خواهم با چشم های تو کربلا را تماشا کنم و خدا را ببینم. 🟢 خدای کربلا را کسی اگر نبیند نمی فهمد که چه شد حسین با اشتیاق در خون خودش غلطید بی آن که ردی از اعتراض روی دلش افتاده باشد. چشمانت را به من بده که سخت محتاج دیدن خدای حسینم. 😢 ❤️ من اگر خدای حسین را ببینم، هیچ دغدغه ای جز خدا فکر و دلم را به خود مشغول نمی کند. کسی اگر یک لحظه خدای حسین را ببیند یک روزگار بنده او می شود. برای همین یک لحظه دلت بسوزد برایم و چشم هایت را دریغ نکن از من. شبت بخیر چشم تیزبین خدا. ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🏡 @azkhane_takhoda 🕋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا