دوســت داشـتــن شـمــا ☺️
شیرین ترین اتفاقی است که
هر روز رخ می دهد ...😍
وقتی دلم بوی یاد شما را می گیرد ،
وقتی لبم به ذکر نامتان متبرک میشود،
وقتی جانم به محبتتان معطر می گردد
هزار هزار شکوفه در درونم می شکفد،
بهار می شوم ، آرام می گیرم
و زنده می گردم ...
من با شما در نهایت خوشبختی ام ...
#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّڪَ_الْفَرَج
#سلام_علی_آل_یاسین
#امام_زمان
@azkhane_takhoda
مطالب به صورت منسجم و هدفمند خواهد بود.
ان شالله که مورد رضایت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه قرار بگیره.
🌷🌷🌷
❤️ خـــــدااااااایــــا شـــکــــررررت🙏💚
کــــه بــــه وجــود مــن،عـزیـزانـم و
هـــمــــه مــردم دنــــیــــا🫂🌈🌱
آرامش دل می بخشی آرامشی
کـــه از جـــــنــــس عــشــــق❤️🔥
مــــحـــبـــت❤️
و آگــاهــی و ایــمــان است🙏💚
ایمان به خدایی که از رگ گردن
به من نزدیک تر است🤩
خداواندا بی نهایت سپاسگزارم🙏❤️
@azkhane_takhoda
💓 با دستهای خالی به دنیا آمده ایم
💞 با دستهای خالی هم از دنیا خواهیم رفت
✅ پس نگران چیزهایی ڪه آرامشت
را مــیــگــیــرنــد نـبـاش
✅ نگرانی, مشڪل فردای تو را از
بین نخواهد برد
✅ اما آرامشِ امروزت را قطعا از تو
خــواهــد گــرفــت
♈️ ﻧﮕﺮاﻥ ﻓﺮﺩاﻳﺖ ﻧﺒﺎﺵ ، ﺧﺪاﻱ ﺩﻳﺮﻭﺯ
و اﻣﺮﻭﺯﺕ ,ﻓﺮﺩا ﻫﻢ ﻫﺴﺖ...ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ
ﻳﻌﻨﻲ ﻧﮕﺎﻩ ﺧـ💚ـﺪا
❣
#انگیزشی
@azkhane_takhoda
✅ موفقیت نتیجه 3 عبارت است:
۱- تجربه دیروز
۲-استفاده امروز
۳-امید به فردا
❌ ولی اغلب ما با 3 عبارت زندگی میکنیم:
۱- حسرت دیروز
۲- اتلاف امروز
۳-ترس از فردا
#تلنگر
@azkhane_takhoda
❌ همدیگر را پیر نکنیم
👈 باور کنید هرکس درد
خودش را دارد، دغدغه
و مشغله خودش را دارد.
✅ برای دیگران آرزو کنیم
بهترینها را، راحتی را.
یاری کنیم همدیگر را تا
زندگی برایمان لذتبخش شود.
⭕️ آدمها آرام آرام پیر نمیشوند.
❤️ آدمها در یک لحظه با یک تلفن،
با یک جمله،یک نگاه، یک اتفاق،
یک نیامدن،یک دیر رسیدن،
یک باید برویم و با یک تمام کنیم
پیرمیشوند.
🔴 آدمها را لحظه ها پیر نمیکنند.
آدم را آدم ها پیر میکنند.
سعی کنیم هوای دل همدیگر
را بیشتر داشته باشیم
#تلنگر
@azkhane_takhoda
👈همسر #فرعون
تصميم گرفتــ که #عوض شود ؛
و شُد یکــی از #زنــان والای بهشتــی ...
👈پسر #نوح
تصميمــی برای #عوض شدن نداشتــ ...
غرق شد و شُد درس #عبرتــی برای آیندگان...
👌 اولی همسر يک #طغيانگـــــر بود
و دومی پسر يک #پيامبـــــر...!!!
📌 براے #عوض شدن هيچ #بهانهای
قابل قبول نيستـــــ ....
✅اين #خودتــ هستــی که تصميم میگيری
تا عوض بشی
💢 آدم هم زمانی عوض میشه که پا روی هوای نفسش بذاره...
@azkhane_takhoda
سلام به این کانال خوش آمدید 😍😊
✅ اینجا قراره خانواده ها گرمتر و متعالی تر بشن
✍به امید حق 💖رمان حضرت دلبر💞
که از سری داستانهای خاطرات یک مشاور هست زندگی واقعی یکی از مراجعه کننده هاش تقدیمتون میشه ... خیلی زیباست💝💝
بسم الله ...
🏖
✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀
🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕#داستان_حضرت_دلبر
🔍 #قسمت_اول
مه همه جا را گرفته بود چشمهایم جایی را به درستی نمیدیدند ...
دستانم را بیهدف در هوا چرخاندم و با تمام وجود فریاد کشیدم :
کسی نیست ...
آهای کسی نیست...
از میان مه غلیظ پیکر مردی را دیدم که به سمتم میآمد خوشحال شدم و به طرفش دویدم دستانش را دراز کرد به دستان مردانهاش نگاه میکردم برایم آشنا بودند اما نمیتوانستم تشخیص بدهم که دستان چه کسی است.
پشت سرم را نگاه کردم هیچ چیزی جز مه نبود رو به مرد گفتم :
داشتم از ترس غش میکردم ممنون اومدید کی هستید شما ؟
حرفی نزد فقط دستهایش را به نشانهی این که دستش را بگیرم حرکت داد هیجان زده دستان لرزانم را به طرفش بردم یکصدایی در گوشم فریاد میزد دستش را بگیر و خودت را نجات بده و یک ندایی در قلبم میگفت او یک غریبه است و نامحرم ، نگاهم به دستهای لرزان خودم و دستان محکم او خیره بود ...
صدای بیامان زنگ تلفن از سمتی دور به گوشم رسید مثل مسخ شدهها بیاختیار به سمت صدا حرکت کردم در حال دور شدن برگشتم تا هیبت مردانهاش را برای آخرینبار ببینم ، تصویر عجیبی بود مه غلیظ و مردی ناشناس با دستهایی که در هوا منتظر بود...
دلم میخواست برگردم مه را کنار بزنم دستهایش را بگیرم...
صدای زنگ هشدار تلفن قطع نمیشد قدمهایم بیاختیار مرا به سمت صدا برد.
چشمهایم را بهسختی باز و بسته کردم هنوز خواب و بیدار بودم یکباره مثل برق گرفتهها روی تخت نشستم هراسان زنگ هشدار تلفن را قطع کردم و با دیدن ساعت محکم روی سرم زدم :
خااااک تو سرت ده دقیقه دیگه نمازت قضا میشه بدبخت تو آدم نمیشی ...
از تخت شیرجه زدم پایین و به دستشویی رفتم به در و دیوار میخوردم وضو گرفتم و چادر نمازم را کجوکوله سر کردم ، یک مهر از روی میز شلوغ برداشتم:
اللهاکبر...
السلامعلیکم و رحمتالله و برکاته ...
با یک حرکت از روی تخت گوشیم را قاپیدم و با نگاه به ساعت آهی از سر آسودگی کشیدم حال کسی را داشتم که انتهای مسابقه دو و میدانی از روبان قرمز رد شده لبخندی از سر رضایت زدم که :
بععله بالاخره در دقایق آخر نماز رسیده بودم پیروزمندانه همانطور که نفسنفس میزدم به اتاق شلوغ نگاهی انداختم و برنامه امروزم را در ذهنم مرور کردم از هیجان کار امروزم لرزه شیرین بر بدنم نشست ...
تا ظهر به کارهای عقب افتاده ام رسیدم و مثل همیشه وقت رفتن فرصتی برای کمک به مادرم نداشتم با شرمندگی به او و ظرفهای نشستهی نهار نگاه کردم.
گوشیم زنگ خورد به تأکیدات آقای رضوی عادت داشتم لب و لوچه ام آویزان بود اما سعی میکردم لو نروم پس با لحنی مؤدب گفتم :
_سلام روزتون بخیر
+سلام خانم ابراهیمی دیر نکنی ها
_چشم چشم خیالتون راحت دارم حرکت میکنم +رکوردر باتری رم همهچی رو برداشتی
_بله بله خیالتون راحت
+خانم ابراهیمی دیگه توصیه نکنم همهچیز و ضبط کنید سوالهای خوب بپرسید توی این یک ماه ببینم چه میکنید دیگه
_بله حتما
+ از اونجا دراومدید بهم خبر بدید ببینم چی شد
_چشم امری ندارید
+برید به خدا میسپارمتون
_خدانگهدار
+با خودم گفتم:
یه چیز و چند بار میگی بچه نیستم که ...
اما ته دل خودم هم شور میزد :
_خدایا الهی فدات بشم دوهزار تومن نذر امامزاده حسن میکنم خودت همه چیزو ختم بخیر کن.
سه سالی هست که در کنار تحصیل با این نشریه همکاری میکنم هم کارم و هم محیط کارم را خیلی دوست دارم اما اینبار و این ماموریت برای همه ما فرق میکرد.
هوای سرد اواخر پاییز وادارم کرد تا پیچ بخاری پراید را تا آخر بپیچانم طبق معمول صدای ضبط ماشینم زیاد بود و با ریتم مداحی سرعت رانندگی من هم تغییر میکرد در حال زمزمه کردن مداحی بودم که یاد خواب دم صبح افتادم و آه کشیدم، هرچقدر در خواب گیج بودم و او را نمیشناختم در بیداری برایم آشنا بود بیاختیار قطرات اشک گرم بر گونههایم میریخت از دور گنبد امامزاده حسن را دیدم و دست بر سینه عرض سلام کردم همانطور که در حال رانندگی بودم گوشی را برداشتم و فایل صوتی ضبط کردم:
سلام نسرین جان خوبی خوشی دختر خوب من بالاخره دارم میرم پیش استاد مقدم دعا کن دیگه خواهر جان راستی دیشب خواب آقا رسولو دیدم.
بعد با هیجان ادامه دادم :
نسرین اونننقدر از خودم خوشم اومد تو خواب هم میدونستم نامحرمه و دستشو نگرفتم ، درسته جوابم منفیه اما لطفاً برام ازش خبر بگیر خوابشو دیدم نگرانش شدم جوون مردم ببین در چه حاله من دیگه رسیدم دفتر خانوم مقدم دو سه ساعت دیگه زنگ میزنم .
#ادامه_دارد ...
@azkhane_takhoda
🔅 پناه می برم به خداوند از
شرشــیــطــان رانــده شــده
🔅 پــنــاه مـیبـرم بـه خـداونـد
از هــر عـلمـی کـه بـرای مـا
سـودی نـداشـتـه بـاشه
🔅 پناه می بریم به خداوند
از هر لحظه ای که بین ما
و او فاصله بیوفتد
🔰 به نام مناسب ترین واژه ها
🔰 به رسم محبت به نام خدا
خدایا به امید خودت 🤲
سلام مجدد به شما نازنینان
خانمها و دخترهای عزیز😊
خیلی خوش آمدید 🌸
✅ به امید پروردگار میخوام
یک کتاب فوق العاده بهتون
معرفی کنم در مورد خدای مهربان 😍 🌷❤️
این کتاب برای استاد عزیز آقای عباسی هست خیلی فوق العاده هست حتما مطالعه کنید
✅برای هر درسی خلاصه هست
✅هم پی دی آف هر درس
❤️آخر پی دی آف هم یک دلنوشته ی زیبا با امام زمان که فوق العاده هست 😍
🔴میدونم که با تبلیغات خوب شما به زودی یک دور همی بزرگ خواهیم داشت 💯
لطفا از همین الان برای تبلیغ اقدام کنید 😍🌸
🌼اینجا عهدیست بین من و خدا ، هر آنچه که آموختم و به بقیه عزیزان هم بگم 😊
ملتمس دعای خیرتون هستم تا بتونم طبق رضای پروردگار عمل کنم ان شاءالله 🤲
یوسف زهرا عجل الله مددی 🤲
بسم الله ...
@azkhane_takhoda
🍃🌸🌸🌸💚#طعم_شیرین_خدا
✅ #خلاصهی_درس_اول:
چطوری میشه خدا رو فراموش کرد؟ کسی میدونه؟
🍃🌸🌸🌸
⁉️ مگه میشه آدم بود و خدا رو فراموش کرد؟
چرا ما این طوری شدیم؟
چرا به یاد خدا نیستیم؟
چرا به یاد خدا بودن توی زندگی ما یه اتفاقه؟
❗️اتفاقی که خیلی وقتا نمیافته. وقتی هم که میافته، زیاد ادامه پیدا نمیکنه.
⁉️ خدا باید خودش رو چه طوری نشونمون بده تا همیشه به یادش باشیم؟
▫️یادش باشیم یعنی به خاطرش نفس بکشیم،
▫️به خاطرش حرف بزنیم و سکوت کنیم،
▫️به خاطرش بخندیم و گریه کنیم،
▫️به خاطرش شاد باشیم و ناراحت بشیم،
▫️به خاطرش کمک کنیم و ... .
🔻بارها و بارها این سؤال رو از آدمای مختلفی پرسیدم که:
● دلخوشیت توی این دنیا چیه؟
● به چه عشقی نفس میکشی؟
● اگه بهت بگن، تا یه ساعت دیگه از دنیا میری، غصۀ نرسیدن به کجا رو میخوری؟
‼️باور کنید خیلیا حتی برای یه بار توی زندگیشون در این باره فکر نکردن؛ حتی یه بار.
• خب چرا؟
• چه جوری میشه این همه غفلت رو توجیه کرد؟
• روزمرّگی داره از پا درِمون میاره. چرا حواسمون نیست؟
🔰وقتی خواستید بدونید که چقدر اماممون خوبه، به این فکر کنید که چه جوری داره ماها رو تحمل میکنه؟
▫️اون با دغدغههای آسمونی، ماها گرفتار دغدغههای زمینی.
▫️چقدر آقا خوبه که داره ما زمینیا رو تحمّل میکنه.
#خلاصه_درس_اول
@azkhane_takhoda
➖➖➖🍃🌸🌸🌸🍃➖➖➖
🌸 اینم پیدیاف درس اول، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن:
👇👇👇👇👇
🍃انیس بیچاره ها
✅ تو را با خواندن کتابها نمیشود
شـــنــــاخـــت.
👈 باید با تو انس گرفت و به تو نزدیک شد
تــا بــه مــعــرفــتــت دســت یــافت.
🌷 کسی که با تو انس میگیرد،
به چنان آرامشی میرسد
❌ که اگر کوهها از جا کنده شوند و
دریاها خشک شوند و جنگلها همه
آتــــش بـــگـــیرنـــد،
🌈 آرامــــشـــش بــه هــم نــمــیریزد.
💙 چنین کسی میتواند جز تو به
کــســی اعــتــمــاد کــنـــد؟
❌ هررررررررگزرزززززززززز
⭕️ چقدر بیچارهام که فرصت نقد
انس با تو را دم به دم از دست میدهم!
چه کار کردهام که توفیق انس با تو را از
دست دادهام؟
شبت بخیر انیس بیچارهها!
#بهانه_بودن
#امام_زمان
#شب_بخیر
@azkhane_takhoda
✨🌺اولین سلام
صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب
عالم امکان،حضرت صاحب الزّمان عج🌺🌺🌺🌺
اَلسّلامُ عَلیکَ یا بقیَّه اللهِ یا اباصالح المهدی،یاخلیفه الرّحمن ویاشریک القرآن
یاامامَ الانسِ والجانّ.
#امام_زمان
🌺🌺🌺🌺@azkhane_takhoda
🌷صبحی دیگر از راه رسیده
🍃تا دلت را دوباره
🌷 به حضور خداوند بسپاری
🍃و از اعماق وجودت
🌷شکرش را به جای آوری
صبح یکشنبه تان از انوار الهی پرنورباد
@azkhane_takhoda
سلااااااااااام و درود بر بنده های خوب خداوند☺️ 👋
🔹اینجا یه جمع دوستانه و صمیمی هست😊
ما #میتونیم 😉💪
میتونیم تغییر کنیم
میتونیم دنیامونو دوباره بسازیم👌
یه دنیای قشنگ
پر از لذت
خودمونی بگم 😉
این که انسان خوشبخت شه یا بدبخت،
بستگی داره به انتخابی که میکنه✔️
ما دنیا نیومدیم که آخرتمون رو آباد کنیم‼️
بلکه دنیا اومدیم تا دنیا و آخرتمون رو آباد کنیم👌
✅ما میخوایم با هم تو همین مسیر قدم بزنیم،
عرض خیر مقدم داریم خدمت همممممممه بزرگوارانِ 🤗😇
📝 لیست مطالب خدمت شما عزیزان 👇
#با_قرآن_شروع_کنیم
🌼 هرروز
#تفسیر_آسان_کوتاه
❤️شنبه و دوشنبه ها
🔴 #داستان_حضرت_دلبر
هرشب
🌷 شنبه ها
❤️ #ویژه_برنامه_جذاب_قاطی_پاتی ( جوان )
📔 #کتاب_طعم_شیرین_خدا
🌼 یک شنبه ها
🤱 #تربیت_فرزند ( از قبل از بارداری)
🌺 دوشنبه ها
💑 #همسرداری
🌹سه شنبه ها
🔴 #شخصیت_محوری( تربیت الگویی)
🔸چهارشنبه ها
❤️ #لالایی_خدا ( ویژه کودکان )
#شعر_قصه_برای_بچه_ها
💖 پنج شنبه ها
💜 #ماجراهای_سیدکاظم_امیرحسین(ویژه نوجوان ها)
❤️ #رادیو_کلبه
🌸جمعه ها
❤️و با گزیده پیامهای دیگر ان شاءالله در خدمتتون هستیم✋