eitaa logo
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
161 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
43 ویدیو
75 فایل
﷽ مَن عَرَف نفسَه فقَد عرف رَبّه العبودیّةُ جَوهرةٌ کُنهُها الرُّبوبیّة الدّنیا مزرعة الآخرة المعرفة بذر المشاهدة از به خودآمدن (یقظه و هشیاری و بیداری) و خودآگاهی و خودشناسی (معرفت نفس) تا خداشناسی و خداپرستی و ملاقات خدا (لقاء اللهﷻ) خادم: @farhangfar1
مشاهده در ایتا
دانلود
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ شیخنا الاستاد در ادامه چنین در خاطرات خود آورده‌اند : وقتی من وقوع این حرکت را از آن پیرمرد دیدم،
﷽ آری عقل که همان کدخدا و مرد وجودم بود، به خاطر این‌که طبیعت مرد، سخت است، لذا تشعشعات اسم «العزیز» را که از سوی او بر وجودم وارد می‌شد، احساس نمی‌کرد. بله، خاصیّت این اسم این است که در هر کس حضور داشته باشد، دیگران را از نزدیک شدن به او برحذر می‌دارد و به خاطر همین اسم در ذات خداست که خداوند، تمامی موجودات را دورباش می‌دهد که : «و یُحَذِّرُکُمُ اللّهُ نَفسَهُ» خداوند شما را از نزدیک شدن به خودش بر حذر می‌دارد. این اسم در اولیاء هم شدّت دارد و لذا دیگران را دورباش می‌دهد و از نزدیک شدن به حیطه وجودی آن‌ها بر حذر می‌دارد. این است که شیخ بزرگوار شیرازی جناب مصلح الدّين سعدی می‌گوید : چو سلطان عزت عَلَم درکشد جهان سر به جیب عدم درکشد آری عقل به خاطر طبیعت سختش تشعشعات این اسم را احساس نمی‌کند و از آن‌جا که اسم «الحسیب» در او قوّت دارد، حساب می‌کند که او پیرمردی فرتوت است و هیچ‌گونه ضرب و جرح و قتلی از او ساخته نیست؛ و از آن‌جا که شخص مؤدبّی است، پس اهل فحّاشی هم نیست، و بعد از محاسبه، امر می‌کند که : پس نزدیک او برو و با او سر صحبت را باز کن. اما قلب این بانوی وجود انسان به‌خاطر طبع لطیفش و این‌که اسم «اللّطیف» در او قوّت دارد، کاری به محاسبات شوهرش ندارد و در خود تشعشعاتی قوی را احساس می‌کند که از سوی آن پیرمرد به او می‌خورند و او را سخت منفعل می‌نمایند، و لذا ترسی از او در ذهن این بانو به‌وجود می‌آید که ترس از ضرر و زیان، و ترس از ضرب و جرح و قتل نیست. بل‌که ترس از عظموت و عزّتی بود که از نفس عظیم و عزیز او در بانوی قلب من ایجاد می‌شد. البته این اسم مبارک «العزیز» برای این است که هر بی‌‌سروپایی وارد حوزه وجودی خداوند و یا اولیاء خداوند نشوند اما اگر کسی ثابت قدم ایستاد و صدق و راستی پیش آورد و این بانوی قلب هر چه که ناراستی و نفاق و دورویی است، از خانه وجودی خود بیرون ریخت، آن‌گاه از حوزه استحفاظی اسم «العزیز» گذر کرده و وارد اسم دیگری که در نفس ولیّ خدا حضور دارد می‌شود که اسم مبارک «الحبیب» است و از این‌جا رابطه این بانو با آن ولیّ، رابطه حبّی و عاشقانه می‌شود و انسان در قلب خود احساس می‌کند که دیگر از او ترسی ندارد و بل‌که او را دوست می‌دارد و این بود که بانوی وجود من به زودی تسلیم آن پیرمرد اهل دل شد و به زودی ارتباط من با او ارتباطی حبّی شد و چنان به او دل بستم که هر وقت از قم به سبزوار می‌آمدم، آسیمه‌سر برای دیدن او می‌شتافتم. چنان‌که این ارتباط را تو می‌توانی بین مولانا و شمس نیز بیابی، که اوّل بار که شمس در جلوی مدرسه پنبه‌فروشان که مولانا از آن بیرون آمد و جمعی از طلّاب نیز پشت سرش حرکت می‌کردند، با مولانا مواجه شد و راه را بر او بست و از او سؤال کرد که مقام محمّد بالاتر است یا أبا یزید؟ مولانا برآشفت که این چه سؤالی است که می‌کنی؟ این کجا و آن کجا، و اصلاً مقایسه، مقایسه‌ای باطل است. و شاید بانوی وجود مولانا در آن لحظه از آن پیرمرد ژنده‌پوش بیزار هم شد و تا این‌جا با شوهرش یعنی عقل هماهنگ بود، اما به زودی این بانو راهش را از شوهرش جدا کرد و آن‌جا که مولانا با شمس به حجره‌ای از حجرات مدرسه رفتند و سه روز در بر روی همه بستند و هیچ‌کس را اجازه ورود به حجره ندادند، کدخدای وجود مولانا هم که عقل او باشد، از جمله کسانی بود که در پشت در بماند و اجازه ورود پیدا نکرد و مولانا فقط بانوی وجود خودش را که مقام قلبش بود، به درون برد و در این سه روز مولانا هرچه از اسرار و حکمت‌های غیبی و فیوضات سُبّوحی و اشراقات قُدّوسی که از شمس دریافت می‌کرد، به‌ واسطه این بانوی وجودش دریافت کرد. این بانو به‌زودی خودش را تسلیم شمس کرد و محبّت او را به شدّت وارد خودش نمود و از آن منطقه سخت و جانسوز اسم «العزیز» گذشت و وارد حوزه اسم «الحبیب» شد و از آن به بعد، سلطان وجود جلال الدّين محمّد بلخی، بانوی وجود او بود. برای همین بود که وقتی شمس‌ از جلال الدّین به جهت امتحان، شراب طلب کرد، کدخدا به شدّت ممانعت کرد که آخر تو فقیهی هستی بزرگ و مردم چه می‌گویند وقتی ببینند یک آیت اللّه العظمی کوزه دُردی به دست در خیابان راه می‌رود؟ امّا کدبانو[ی وجود مولانا] به فوریّت جلوی او را گرفت و خطاب به شوهرش گفت : شمس من عزیز من است و تو هر دلیلی که داشته باشی، بر این‌که این کار جایز نیست اما من دلیلی بسیار محکم‌تر دارم بر این‌که جایز است و آن این‌که : «او چنین می‌خواهد». (در مورد عقل و قلب و این‌که عقل، مرد وجود انسان، و قلب، زن وجود انسان است قبلاً اشاره‌ای کرده‌ایم). @azkhodatakhoda_ir
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ ... روز بیست و پنجم ماه ذی‌قعده، روز دحو الارض است که روز با برکتی است؛ ماه ذی‌قعده که اوّل ماه‌ها
آداب و اعمال دحو الارض : ۱. شب‌زنده‌داری شب ۲۵ ذی‌القعده : که برابر با ۱ سال عبادت است. ۲. روزه داشتن : که ثواب ۷۰ سال عبادت دارد. ۳. غسل مستحبّی » ۲ رکعت نماز با این کیفیّت که هنگام ظهر شرعی (و زوال شمس) در هر رکعت ۱ بار سوره «حمد» و ۵ مرتبه سوره «شمس» را بخواند، و بعد از سلام نماز بگوید : «لا حَولَ و لا قُوَّةَ اِلّا بِاللّهِ العَلیِّ العَظیمِ» بعد این دعاء را بخواند : «یا مُقیلَ العَثَراتِ اَقِلنی عَثرَتی، یا مُجیبَ الدَّعَواتِ اَجِب دَعوَتی، یا سامِعَ الاَصواتِ اِسمَع صَوتی وَ ارحَمنی و تَجاوَز عَن سَیِّئاتی و ما عِندی، یا ذَا الجَلالِ وَ الاِکرامِ» ۴. خواندن دعاء : «اَللّهُمَّ داحِیَ الکَعبَةِ و فالِقَ الحَبَّةِ و صارِفَ اللَّزبَةِ و کاشِفَ کُلِّ کُربَةٍ، اَسئَلُکَ فی هذَا الیَومِ مِن اَیّامِکَ الَّتی اَعظَمتَ حَقَّها و اَقدَمت سَبقَها و جَعَلتَها عِندَ المُؤمِنینَ وَدیعَةْ ...» ۵. زیارت حضرت ثامن الحجج مولانا ابا الحسن امام علیّ بن موسی الرّضا (سلام الله علیهما) از برترین اعمال مستحبّ این روز است و بسیار مورد تأکید و توصیّه قرار گرفته است. برای ادامه دعاء و جزئیّات بیشتر اعمال دحو الارض، به کتاب «مفاتیح الجنان» و کتاب «اقبال الاعمال» و کتاب «المراقبات» مراجعه کنید. 🕋🕌از خودآ تا خدا🕋🕌 @azkhodatakhoda_ir