eitaa logo
کانال رسمی مداح اهلبیت کربلایی قربان دولتی هاویستین
23 دنبال‌کننده
226 عکس
60 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هر دختری که دختر زهرا نمی شود هر بانویی که زینب کبری نمی شود دار و ندار حضرت حیدر، مجلّله جز تو کسی که "زینت بابا" نمی شود (س)💞 💞 💖
راحت یات ای زمانه ده دینجلمین ننه همسایه لر عیادتینه گلمین ننه گوز یاشین اهل یثربه سیلدیرمین ننه دردین ئولونجه حیدره بیلدیرمین ننه ای سینیه وصال گلون ساچمیان ننه قارداش یوزینه باغلی قاپی آچمیان ننه قارداشلاریم سولوبدی فراقونده آی ننه قارداش الیندن آلمیان عمرونده پای ننه آی زلفومی دویونجا یوووب هورمین ننه وای محسن آدلی قارداشیمی گورمین ننه آی ضرب سیلی طاقتین الدن آلان ننه دیواریلن قاپی آراسیندا قالان ننه اون سگز ایلده روحوی سیخدی زمان ننه زلفون آغــاردی قامتون اولدی کمان ننه ✅بقلم استاد فتح اللهی (شاکر )
🍃🌺 حکمت، انسانِ فرومایه را بلندمرتبه می‌گرداند، و نادانی، انسانِ بلندمرتبه را خوار می‌کند.✔️✔️ 🍃🌺 📚تصنیف غرر/حدیث ۶۲۶ ـ┅┅❅🍃🌼🍃❅┅┅ـ ♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
هدایت شده از صفحه رسمی رحیم فیضی
🏴 ــــــــــــــــ فاطمیّه اوج درد و غصّه‌های حیدر است یاسِ او از ضربِ سیلی چون گُلِ نیلوفر است خانهٔ شاه ولایت از شرارے شعله‌وَر... آسمان آتش گرفته یا که روز محشر است؟ کوچه مملُوِّ جماعت، سیصد و اَندی نفر آنکه مانده پشت دَر، دردانهٔ پیغمبر است با هجوم آن جماعت، درب سوزان، واشد و ناگهان زینب صدا زد، مادرم پشت در است بی‌بیِ پهلو شکسته، پیکرش نقشِ زمین زین غمِ عظما یقیناً دیدهٔ عالَم تَر است زخم سینه یک طرف، رازِ نهانش یک طرف غنچهٔ باغ نبی افسرده حال و پَرپَر است شد شهیدِ قومِ کین محسن، ولی گهواره‌اش هدیه‌ای از جانبِ محسن برای اصغر است حُرمت بزم عزای فاطمه واجب بُوَد چونکه مهدی صاحبِ بزم عزای مادر است مهدیا قربانِ آه و سوز و ساز سینه‌ات درد جانسوز شما، ما را ملالی دیگر است (فیضیا) در روز محشر بیمهٔ زهرا شود... آن کسیکه صادقانه بر حسینش نوکر است ـ┅┅❅🥀🏴🥀❅┅┅ـ ♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
حضرت حيدر به نام فاطمه حساس بود خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود اي که ره بستي ميان کوچه ها بر فاطمه گردنت را میشکست انجا اگر عباس بود پیشاپیش شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد.🖤🖤
حضرت حيدر به نام فاطمه حساس بود خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود اي که ره بستي ميان کوچه ها بر فاطمه گردنت را میشکست انجا اگر عباس بود پیشاپیش شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد.🖤🖤
🏴 ✅در سبک: ممد نبودے و سبک: بزم عزاده گیمیشم ... ⬛️ سینونده مسمار یارووه آغلارام زهرا آغلارام زهرا سیلی دَیَن رُخسارووه آغلارام زهرا آغلارام زهرا یازهــــــــــــرا - یازهــــــــــــرا(٢) ⬛️ باشه پیمبر قاره سین باغلادون زهرا ، باغلادون زهرا هجرینده قلب زارووی داغلادون زهرا ، داغلادون زهرا ائوده اوتوردون هر گجه آغلادون زهرا ، آغلادون زهرا من قلب پاره پارووَه آغلارام زهرا ، آغلارام زهرا یازهــــــــــــرا - یازهــــــــــــرا(٢) ⬛️ سیلی دگنده صورتون دَیْدی دیواره ، دَیدی دیواره درد و غمه دوشدی حَسَن قالدی آواره ، قالدی آواره سیندی قولاقوندن یره دوشدی گوشْواره ، دوشدی گوشواره یانّام سینان گوشْوارووه آغلارام زهرا ، آغلارام زهرا یازهــــــــــــرا - یازهــــــــــــرا(٢) ⬛️ سندن صورا حیدر غمه مبتلا اولدی ، مبتلا اولدی شیر خدانون قلبینه غصّه لر دولدی ، غصّه لر دولدی قلبی شکسته قیزلارون گُل کیمین سولدی ، گل کیمین سولدی غمنن سولان گلزارووَه آغلارام زهرا ، آغلارام زهرا یازهــــــــــــرا - یازهــــــــــــرا(٢) ⬛️ غسلون ویرنده بس نَدَن آغلادی حیدر ، آغلادی حیدر بیر حاله قالمیشدی بَدَن آغلادی حیدر ، آغلادی حیدر قانه بویاندی آغ کفن آغلادی حیدر ، آغلادی حیدر اوُل سینهٔ تبدارووه آغلارام زهرا ، آغلارام زهرا یازهــــــــــــرا - یازهــــــــــــرا(٢) ⬛️ سندن صورا زینب قیزون خانه دار اولدی ، خانه دار اولدی فِقـــدانُوَه هجـــرانوه بیقرار اولدی ، بیقرار اولدی یاندی گووَرمیش صورته اشکبار اولدی ، اشکبار اولدی زینب کیمین دلدارووه آغلارام زهرا ، آغلارام زهرا یازهــــــــــــرا - یازهــــــــــــرا(٢) ⬛️ زینب دییَر مظلوم آنا باتدون القانه ، باتدون القانه سن سیز یتیمه قیزلارون گلدی افغانه ، گلدی افغانه سنسیز بو پوزقون تللره کیم ویرار شانه ، کیم ویرار شانه فقدان محنت بارووه آغلارام زهرا ، آغلارام زهرا یازهــــــــــــرا - یازهــــــــــــرا(٢) ⬛️ ـ┅┅❅🥀🏴🥀❅┅┅ـ ♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
🏴 ✅در سبک: ممد نبودے و سبک: بزم عزاده گیمیشم ... ⬛️ سینونده مسمار یارووه آغلارام زهرا آغلارام زهرا سیلی دَیَن رُخسارووه آغلارام زهرا آغلارام زهرا یازهــــــــــــرا - یازهــــــــــــرا(٢) ⬛️ باشه پیمبر قاره سین باغلادون زهرا ، باغلادون زهرا هجرینده قلب زارووی داغلادون زهرا ، داغلادون زهرا ائوده اوتوردون هر گجه آغلادون زهرا ، آغلادون زهرا من قلب پاره پارووَه آغلارام زهرا ، آغلارام زهرا یازهــــــــــــرا - یازهــــــــــــرا(٢) ⬛️ سیلی دگنده صورتون دَیْدی دیواره ، دَیدی دیواره درد و غمه دوشدی حَسَن قالدی آواره ، قالدی آواره سیندی قولاقوندن یره دوشدی گوشْواره ، دوشدی گوشواره یانّام سینان گوشْوارووه آغلارام زهرا ، آغلارام زهرا یازهــــــــــــرا - یازهــــــــــــرا(٢) ⬛️ سندن صورا حیدر غمه مبتلا اولدی ، مبتلا اولدی شیر خدانون قلبینه غصّه لر دولدی ، غصّه لر دولدی قلبی شکسته قیزلارون گُل کیمین سولدی ، گل کیمین سولدی غمنن سولان گلزارووَه آغلارام زهرا ، آغلارام زهرا یازهــــــــــــرا - یازهــــــــــــرا(٢) ⬛️ غسلون ویرنده بس نَدَن آغلادی حیدر ، آغلادی حیدر بیر حاله قالمیشدی بَدَن آغلادی حیدر ، آغلادی حیدر قانه بویاندی آغ کفن آغلادی حیدر ، آغلادی حیدر اوُل سینهٔ تبدارووه آغلارام زهرا ، آغلارام زهرا یازهــــــــــــرا - یازهــــــــــــرا(٢) ⬛️ سندن صورا زینب قیزون خانه دار اولدی ، خانه دار اولدی فِقـــدانُوَه هجـــرانوه بیقرار اولدی ، بیقرار اولدی یاندی گووَرمیش صورته اشکبار اولدی ، اشکبار اولدی زینب کیمین دلدارووه آغلارام زهرا ، آغلارام زهرا یازهــــــــــــرا - یازهــــــــــــرا(٢) ⬛️ زینب دییَر مظلوم آنا باتدون القانه ، باتدون القانه سن سیز یتیمه قیزلارون گلدی افغانه ، گلدی افغانه سنسیز بو پوزقون تللره کیم ویرار شانه ، کیم ویرار شانه فقدان محنت بارووه آغلارام زهرا ، آغلارام زهرا یازهــــــــــــرا - یازهــــــــــــرا(٢) ⬛️ ـ┅┅❅🥀🏴🥀❅┅┅ـ ♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
👌قابل توجه مادحین و عاشقان حضرت زهرا(س) 📚چرا حضرت فاطمه ع را «زهرا» ناميده اند؟ ابان بن تغلب می گوید: از امام صادق ع پرسيدم: اى فرزند رسول خدا! چرا فاطمه را «زهرا» ناميدند؟ گفت: براى اينكه نور حضرت فاطمه روزى سه مرتبه براى امير المؤمنين على بن ابى طالب جلوه مى ‏كرد: نور او به هنگام اقامه نماز صبح در حالى كه مردمان در خواب بودند، چنان مى‏ درخشيد كه سفيدى آن داخل خانه ‏هاى مدينه مى‏ گرديد و فضاى خانه ‏ها را روشن مى ‏نمود، آنان از اين نور تعجب مى ‏كردند و به سوى رسول خدا مى‏ شتافتند تا در باره منشأ آن نور سؤال كنند، و رسول خدا آنها را به جانب خانه حضرت فاطمه متوجه مى‏ كرد، و هنگامى كه آنان به سوى خانه ايشان نگاه مى ‏كردند مى‏ ديدند كه فاطمه در محراب عبادت قرار گرفته و نورى از محراب ساطع مى‏ شود، و آنگاه در مى ‏يافتند كه نور مذكور همان نورى است كه از فاطمه ساطع مى‏ گردد. هنگامى كه ظهر فرا مى ‏رسيد و حضرت فاطمه (س) آماده نماز مى ‏گرديد نور زردى از چهره وى ساطع مى‏ گرديد و داخل خانه ‏هاى اهل مدينه مى‏ شد به طورى كه در و ديوار خانه‏ ها، و لباس و رنگ ايشان همه به زردى مى ‏گراييد، پس هر گاه از آن نور پرسش مى ‏نمودند، رسول خدا ايشان را روانه خانه فاطمه مى‏ كرد و آنان مى‏ ديدند كه دختر پيامبر در ميان محراب مشغول عبادت است و اين نور از وى ساطع مى‏ گردد. و هنگامى كه آفتاب غروب مى‏ كرد چهره فاطمه به سرخى مى ‏گراييد و نور قرمزى از او ساطع مى‏ شد و فاطمه از اين امر خوشحال گرديده شكر خدا را به جاى مى ‏آورد، پس آن نور داخل خانه‏ هاى مردم مى ‏گرديد و تمام آنها را سرخ مى ‏نمود، مردم مدينه از اين امر تعجب مى‏ كردند و در باره آن با يك ديگر به گفتگو مى ‏پرداختند و هر كس نظرى مى ‏داد، بنا بر اين نزد رسول خدا مى ‏آمدند و علت آن را جويا مى ‏شدند و رسول خدا ايشان را به سوى خانه فاطمه مى‏ فرستاد و آنها مى‏ ديدند كه فاطمه در محراب به عبادت ايستاده و آن نور از صورت وى ساطع مى‏ گردد و مى‏ فهميدند كه منشأ آن نور از كجاست. پس آن نور در چهره فاطمه باقى بود تا زمانى كه حسين ع از وى متولد گرديد و آن نور به او منتقل شده و به ما رسيده است و همچنان در نزد ما خواهد بود، امامى بعد از امام ديگر، تا قيامت فرا رسد. 📚 زندگانى حضرت زهرا عليها السلام.
فرمودند : 🍃🌸 ای سلمان،محبت فاطمه💚 در صدجا سـود‌مند است، که آسان‌ترین آن، هنگام مرگ و محاسبهٔ اعمال است. 🍃🌸 📚بحار :27:116 ـ┅┅❅🍃🌼🍃❅┅┅ـ ♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید . حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند. روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد. به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب هم به او بدهید. حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی. ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند، حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت! همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند! حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟ کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید. حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود. حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم، در یک شب بارانی که درِ رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حقّ این باران و رحمتت، مرا حاکم نیشابور کن! و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم، هنوز اجابت نشده، آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟! یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد. حاکم گفت: این هم قاطر و پالانی که می خواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی! فقط می خواستم بدانی که برای خدا، حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد! 🔺"نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــیمُ" : "بندگانم را آگاه کن که من بخشنده‌ ی مهــــربانم !" این ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد. از خدا بخواه، و زیاد هم بخواه. خدا بی نهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بی انتهاست و به خواسته ات ایمان داشته باش❣️🌸 💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی در 👇 https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f