eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
171.5هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_پنجم بعد چهار روز بالاخره گوشیم زنگ خورد، احمد بود ، اشک میریختم و هق هق میکردم وقتی گوشی رو
بابا اومد تو خونه و منم از اتاقم بیرون زدم و هر چی اشاره کرد برو داخل اصلا بهش محل نذاشتم احمد و مادرش اومده بودن، برای بار اول مادر احمد دیدم یه زن نسبتا چاق و سبزه بود که وقتی چشمش به خونه و زندگی ما افتاد گل از گلش شکفت همون جلوی سالن نشست رو یه مبل و گفت تا عروس منو ندین از اینجا جم نمی خورم، پسرم خواب و خوراک نداره میترسم با این کارا از دستش بدم افسانه به چشم تحقیر بهشون نگاه میکرد ، مادرش یه روسری چروک گره زده بود زیر چونش و حتی چادرش اونقدر چروک بود که انگاری از دهن گاو بیرون اومده بود . با تعجب نگاه میکردم بهش که بابام گفت هدی بیا این معرکه ای که گرفتیو جمع کن به این خانم و آقا بگو تمایلی به وصلت باهاشون نداری و اگر دوباره مزاحم بشن ازشون شکایت میکنی. احمد از جاش باشد و گفت شکایت چی دوسش دارم میخوام بگیرمش ، هدی خدا شاهده بگی منو نمیخوای همینجا خودمو میکشم نگاهی به بابام انداختم و گفتم ولی من احمد و دوست دارم ، اصلا عاشقشم نمیتونم فراموشش کنم . نمی فهمیدم چه جوری خر شده بودم ، بابام گفت هدی جوری میزنم که نتونی از جات پاشی عاشق چیه این یه لاقبا شدی آخه ؟ مادر احمد گفت اگر یه لاقباعه شما هوای زندگیشو داشته باش بشه دولاقبا . خدا رو خوش میاد باهاشون اینجوری کنی ؟ بابا زل زده بود به من که گفتم اگر رضایت ندى امشب همراهشون میرم و بی آبروت میکنم . بابا سرخ شده بود و تند تند نفس میکشید و گفت وسایلتو جمع کن فردا باهاش برو عقد کن... مگه میشد بابا به این راحتی رضایت بده ؟؟ مادر احمد گفت پس ما هم اینجا میمونیم هم از تو خیابون موندن راحت تره هم میدونیم بلایی سر این طفل معصوم نمیارید. افسانه رفت سمت در ورودی و گفت پکیج اتاق مهمان خرابه شما امشب همون تو ماشین بخواب فردا سر بزار رو تخت پادشاهی. خونه که خلوت شد افسانه بدون حتی یک کلمه حرف رفت سمت اتاقش و من موندم و بابا... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
❣ سلام ستاره خانم خوبین من وقتی که 8 ساله بودم پدرم فوت کرد منم چون تک فرزند بودم تا 12 سالگی من، مادرم کار میکرد با اینکه 27سال سن داشت حتی ازدواج مجدد نکرد بخاطر من، از 12 سالگی رفتم کنار دست بنا کارگری کردم😊 و با اولین حقوقم برای مادرم لوازم آرایش خریدم اخه از اون موقع که پدرم فوت کرد مادرم دیگه آرایش نکرد وقتی لوازم آرایشی ها رو دادم بهش از شوق چشماش برق زد و بغض کرد، اما هیچوقت اونا رو استفاده نکرد بهم گفت اینا یادگاری از اولین حقوقته، منم چون دلش نشکنه با حقوق بعديم براش لوازم آرایش خریدم باز هم تا اونارو استفاده کنه بالاخره مادرم نیاز به روحیه داشت هنوز جوون بود ديد الان 3ساله که مادرم فوت کردن اما من هنوز اون لوازم آرایشی ها رو دارم و هروقت که چشمم بهشون میفته اشک تو چشمم جمع میشه❤️ قدر پدر و مادر هاتون بدونید اینا الماسای زندگی شما هستن😇 از صبوری شما و کانال خوبتون مرسی ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ سلام و درود. من تو پایه های مخابرات تبریز بازی میکردم تقریبا نوجوان بودم و وضعیت مالیمون خوب نبود. داشتیم برا مسابقات آماده میشدیم و آخرین تمرینمون بود و فرداش میرفتیم مازندران برا بازی گفتن اولیاهاتون بیاد و تو تمرین شرکت کنن و حمایتتون کنن. پدر و مادر منم بیسواد هستن و سنتی و سنشونم بالاس. به مادرم گفتم گفت تو برو من خودم میام. نیم ساعتی از تمرین گذشته بود و اولیای همه اومده بودن جز من و همه برا پسراشون آبمیوه و میوه آورده بودن. وسط تمرين يهو دیدم یکی صدام میکنه برگشتم دیدم مادرم رفته زیر درخت پتو انداخته و فلاکس و سبزی و پنیر و بربری رو چیده و لقمه گرفته و صدام میکنه. اولش خجالت کشیدم ولی مربیمون اومد گفت زود برو با مادرت بشین. چند دقیقه بعد کل تیم اومد و هر کی یه لقمه زد و رفت. هنوزم که هنوزه یادم میوفته اشکم جاری میشه. فدای تمام مادرا بشم. آقای باغ آبادی هرکجا هستی موفق باشی بهترین مربی اخلاق هاتونو برامون بفرستید👇🏻🌱 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
سلام ستاره جان لطفا این مشکل منم بزارید ....🌹 من چند وقت پیش رو چونم یه دونه ی تقریبا بزرگ در اومد منم صوزتم خیلی کم دونه میزنه اونم هرکاریش کنم جاش میره و نمیمونه روی صورتم این دونه هم چون درد میکرد کندمش اما جاش موند الان داره روی چونم دونه درمیاد عین همون این هارو دست نزدم اما جاشون داره میمونه لطفا اگه راهی برای از بین بردن جاشون هست بهم بگین 🙏🙏🌹 ❣❣❣❣❣❣❣❣ سلام به همه عزیزان 🌹 سوالم اینه که تا چه رتبه در کنکور تجربی دانشگاه آزاد پزشکی قبول میشم؟؟؟ البته اگر از خانواده محترم جانباز یا شهیدان هم باشن ❣❣❣❣❣❣ سلام ادمین محترم لطفا پیام منو زودتر بذارید وقت ندارم😊 من از دانشگاه به بعد موهای زائد چونه ام خیلی زیاد شده و وقتی اصلاح میکنم دو روزه درمیان کسی از مخاطبین تو اصفهان و شاهین شهر دکتر خوب و تاثیرگذار میشناسه برم برای لیزر البته بگم من از خوزستانم و برای چند روز اینجام و نمیتونم مرتب بیام و برم ایندفعه هم برای کار اداری اومدم، جای جوش و کک و مک هم دارم ممنون میشم یه دکتر خوب بهم معرفی کنید خدا خیرتون بده ❣❣❣❣❣❣ سلام مجدد، من همون پسر 25 ساله مذهبی ام که نامزدم به حرف دوستاش گوش میداد و فقط میگفت طلاق میخوام ، با صحبت هایی که اعضا کردن و راهکار هایی کع دادن بالاخره من دیدم بی فایدس و ایشون فقط گوش به حرف دوستاشه ،بنابر این طلاق توافقی گرفتیم، الان از اعضا خواهش میکنم مخصوصا اون دسته از اعضا که مث من تو سن کم طلاق گرفتن میخوام راهنماییم کنن از تجربیات بعد طلاق بگن از راهکارها بگن تا من بتونم دوران بعد طلاق را پشت سر بزارم و اینده درخشان بسازم ،در ضمن اگه کسی کانال یا گروهی با موضوع طلاق و دوران بعد طلاق داره لطفا لینکش رو به ادمین محترم بدین تا در اختیار من بزارن ، ممنون از کانال خوبتون خواهش میکنم زودتر پیام منو بزارین ایدی ادمین 👇🏻❣ @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۲۲۲🌹 @azsargozashteha💚
4_452715601975052697.mp3
1.61M
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۲۲۲🌹 @azsargozashteha💚
❤️ سلام خدمت همه خانمی هستم ۴۶ ساله از کودکی اعتماد به نفس پایینی داشتم وهیچ وقت روم نمیشد خواسته اام رو بیان کنم شایدم از عزت نفسم بوده نمیدونم پدرم خیلی اقتصادی عمل میکرد ، تمام نیازهای که یه دختر نوجوون داره رو کتمان میکردم ، تا اینکه یه روز خواهرم که یکسال ونیم ازم کوچکتر بود با گریه بهم گفت بفکر من نیستی و ... منم دخترم نیازهایی دارم اولش خوشحال شدم بهش تبریک گفتم بعد تصمیم گرفتیم ماهی دو بار مسیر مدرسه تا خونه رو که خیلی هم طولانی بود رو پیاده بریم تا با پولش وسیله بهداشتی بخریم مامانم هم قربونش برم انگار متوجه نبودو نیازهای یه دختر نوجوون رو نمیدونست هنوز بعد از۲۷ سال ازدواج گاهی خواب میببنم تو مسیر مدرسم راه رو گم کردم😭😭 آخه اون مسیر رو هنوز نساخته بودن و تک و توکی خونه در حال ساخت بود که خدا میدونه سر ظهر با چه ترس و لرزی از اون جا میرفتیم فقط هم مسیر رفت چون تو برگشت اگه دیر میکردیم مادرم نگران میشدو به سختی راضی شده بودن که ما بریم دبیرستان و نمیخواستیم بهانه دستشون بدیم ، ولی رومون نمیشد بگیم پول لازم داریم خیلی سختی کشیدم تا بالاخره ازدواج کردم شوهرم خداروشکر خسیس نیست ولی اون اعتماد به نفس پایین و خجالت رو هنوز تا حدودی دارم و بخاطرش خیلی اذیت شدم هیچ وقت نتونستم جواب قوم شوهر رو بدم نه اینکه جواب نداشته باشم تو دلم جواب همه رو میدم ولی به زبون هر کاری میکنم نمیتونم 😭😭😭 میترسم چیزی بگم‌دعوا بشه گاهی بعضی حرفهاشون تا چند ماه منو به هم میریزه تازه یه بار که دخترم بهشون گفت اینها رو که میگین مامانم ناراحت میشه گفتن واااا عمه جون ما شوخیییی میکنیم آخه این چه شوخی ای هست که دل آدم رو میسوزونه .حس میکنم بخاطر این اخلاقم خیلی ازم سو استفاده کردن و فقط منافع خودشون رو در نظر گرفتن .هیچ وقت تو این ۲۷ سال زندگی نگذاشتم آدم شوهرام و حتی تا حدودی شوهرم از رفتارها و سردیهای مادرم چیزی بدونن حتی با کسی درد دل نکردم چون فکر میکردم خودم سبک میشم ،حالا اینها خوب یا بد گذشته نگرانی من از اینده است .به نظر من عروس با دختر آدم هیچ فرقی نداره چکار کنم هم مادر شوهر و مادر خانم بدی نباشم هم از اخلاقم سو استفاده نکنن من هیچ وقت نمیتونم دل کسی رو بشکنم حتی وقتی با حرفا و کارهاشون دلم رو میشکنن نمیتونم چیزی بگم که اونا هم ناراحت بشن نهایتا یه چند روزی بدون اینکه بذارم بفهمن رفت و آمدم رو کم میکنم .از ارتباط گرفتن با آدم های جدید استرس میگیرم لطفا راهنماییم کنین . البته اینم بگم خانواده شوهرم اعتماد بنفس بالایی دارن همیشه میگن اون کاری درسته که ما میکنیم اون حرفی درسته که ما میگیم البته به زبون نمیگن با عمل میگن از کارهای همه ایراد میگیرن گرچه خودشون هم خیلی ایراد دارن ولی نمیبینن و خودشون رو بی عیب میدونن . سعی کردم متوجه نیاز های بچه هام باشم و تا حد توان براشون فراهم کنم هیچ وقتد تو ذوق بچه هام نزنم بزارم جواب بدن تا اعتماد به نفسشون کم نباشه گرچه ظاهرا به ضرر خودم بوده . ببخشید طولانی شد ممنون که خوندین منتظر جوابهاتون هستم ایدی ادمین 👇🏻🌱 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
💚 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_ششم بابا اومد تو خونه و منم از اتاقم بیرون زدم و هر چی اشاره کرد برو داخل اصلا بهش محل نذاشتم
بابا نشست رو زمین و گفت واقعا میخوای زن این مرتیکه بشی؟ مادرشو ببین .. چشم دوخته به مال و اموال من ، خجالت نمیکشی ؟ تموم کن این بچه بازی رو برو و بخواب . گفتم اگر نزاری برم امشب خودم همراهش فرار میکنم و ابروتو میبرم، بابا همون جوری رو زمین نشسته بود سکوت کرد و گفت تا آخر عمر میندازمت تو همون اتاق بپوسی و من رفتم سمت آشپزخونه و گفتم خودمو میکشم به قرآن فردا همراهش نرم خودمو میکشم... بابا گفت باشه برو ولی راه برگشتی نیست چون میخوام برات مراسم ختم بگیرم ، فردا تو محضر جلوی چشمت همه دار و ندارمو میزنم به نام بچه تو شکم افسانه .. خودتی و لباسای تو تنت ، حتی اون ماشینم پس میگیرم . سرمو بالا گرفتم و با غرور گفتم بهترشو برام میخره . روز بعد وقتی زنگ خونه رو زدن بابا با التماس گفت بیا و از شر این ماجرا بگذر هدی ، به خدا که بهترینا برات سر و دست میشکنن.. ولی من دیوونه تر از این حرفا بودم و همراه بابا بدون حتی یه شاخه گل و یه شال سفید رفتیم محضر عاقد وقتی پرسید مهریه چیه مادر احمد گفت پسر من هیچی نداره مهریه بده ، بنویس یه جلد قرآن . بابا گفت مهریه نمیخواد حاجی ولی تنظیم کن حق طلاق با دخترمه. بابا اینو که گفت احمد اومد جلو و گفت یعنی چی ؟ نمیخوام اصلا. بابا گفت خدا رو شکر پس بهم خورد احمد با این حرف بابا کوتاه اومد و تو کمتر از چند دقیقه شدم زن احمد ... بابا اومد جلو و گفت دعا میکنم که پشیمون نشی چون راه برگشتی نداری .. تو صداش بغض بدی بود، حتى بغلمم نکرد .. رفت جلوی احمد و گفت یه پولی ریختم به حساب دخترم به جای جهیزیش که رو دوش من بوده و باید بهش میدادم. مادر احمد اومد جلو و گفت دست شما درد نکنه، به خدا این پسر ما دست بوس شماست اینجوری نگاش نکن خیلی پسر خوبیه... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
❣ یه خاطره درباره مادرمه که هیچ وقت یادم نمیره زمانی که کلاس دوم ابتدایی بودم یه جامدادی خریدم، گرووون و خیلی هم کیفش رو میکردم آقا ما چهارشنبه این جامدادی رو گروفتیم من لحظه شماری میکردم که شنبه بشه و پزشو بدم بلاخره روز موعود فرا رسید کیف رو باز کردم ولی جامدادی رو ندیدم 😶 ما هم کسل رفتیم تو کلاس نشستیم دیدم کسی در میزنه مامانم بود😍 جامدادی رو برام اورد 😍 فاصله خونه تا مدرسه خیلی زیاد بود ولی مامانم بخاطر من تاکسی گرفت و جامدادی رو اورد .. هیچ وقت فراموش نمیکنم... 💙💜💙💜💙 سلام امیدوارم که حال همتون خوب باشه یه بار کلاس سوم بودم صبحانه نخوردم چون مادرم منو دیر بیدارم کرده بود باید میرفتم مدرسه باهاش دعوام شد بعدش اومدم مدرسه سر صف که وایساده بودم دوستم که خونشون توی کوچمون بود اومد بهم لقمه داد گفتش مامانت داده منم از حرصم بازش نکردم گذاشتمش تو کیفم بعد که اومدم خونه کیفم و باز کردم لقمه رو هم باز کردم توش نون پنیر و چاقو کوچیک صبحانه وخیار بود منم خوردم تا دله مامانم نشکنه که چرا گذاشتم ته کیفم فدای همه ی مادرا بشم که دلشون پاکه امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشن ممنونم از کانال عالیتون امیدوارم هرچی از خدا میخاید به همه اعضای گروه و مدیر ادمین همه خدا بهتون بده برای منم دعا کنید التماس دعا ❤️ مادرانه هاتونو برامون بفرستید👇🏻🌱 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
🧡 سلام وقتتون بخیر من یک آقای ۲۵ ساله هستم اهل یکی از شهرستان های شیراز واقعا دیگه مستاصل شدم و گفتم به شما پیام بدم شاید تونستم با نظر دوستان مشکلم رو حل کنم بنده ۶ساله که بصورت کاملا سنتی ازدواج کردم یعنی کل عقد و نامزدی و عروسی اینا همش باهم مجموعا ۶سال میشه. و الان یک دختر اسال و نیمه هم دارم. خانم من از روز اول که عقد کردیم باهم مشکل داشتیم و تا به امروز حتی مشاوره هم رفتیم اما نتیجه نمیداد فقط برای یه تایم کوتاه اکی میشد و دوباره رفتارهای عتیقه قبلش رو انجام میداد. حدودا یک ساله که خانم مشکلاتش با بنده بیشتر شده و رفته مهریه اش رو به اجرا گذاشته و میگه حتی اگر بخوام زندگی هم کنم مهريمو تمام و کمال میگیرم (بنده با این موضوع مشکلی ندارم چون مهریه حقشه و باید بگیره) این خانم تو زمانی که قهر خونه پدرش بود من یه نامه از تو کیفش پیدا کردم که به رئیس دانشگاهش نوشته بود که انتقالی بگیره برای شیراز، چون دانشگاهش یه استان دیگه بود و گفته بود که پدر شوهر و مادر شوهرم مارو حمایت مالی نمیکنن و من بخاطر وضعیت خوب مالی اینها قبول کردم که باهاش ازدواج کنم و حالا خانواده همسرم مارو ساپورت نمیکنن از لحاظ مالی، در صورتی که خانواده من هیچی برامون کم نزاشتن و حتی برای بله برون که داشتن مهریه تعیین میکرن مادر و پدر من براش مهریه جدا گذاشتن، پدرم یه کیلو طلا و مادرم ۱۴تا سکه و حالا این خانم میگه من مهریه پدر و مادرتم میگیرم و علاوه بر اون مهریه خودتم بده و خونه ای هم که توش هستیم بزن بنامم برای اینکه تضمینی برای آیندمون باشه، کاملا مشخصه ازدواج ما صنفی بوده متاسفانه، و پدر ایشون خیلی دخالت میکنه تو زندگی ما و این خانم حتی نمیتونه با وجود شوهر و بچه برای زندگی خودش تصمیم بگیره و پدرش اختیار زندگیشو بدست گرفته. ۵ماه اومدن بردنش قهر و خانوادش چاقو کشیدن روی من تا دخترشونو برداشتن بردن و بعد از ۵ماه من رفتم دنبالش که البته خودش خونه باباش تو فشار بود که گفت بیا دنبالم و اومد ۲ماه موند ولی تو این ۲ ماه هرآنچه تهمت و وصله بود به من و خانوادم چسبوند و رفت. تو این ۲ ماه کلا عوض شده بود، چون خانمم محجبه و چادری هست ولی از وقتی اومده بود چادرشو کامل برداشته بود و کلا تغییر دکوراسیون داده بود ولی من باز هیچی نگفتم و گفتم بزارم آزاد باشه ولی یهو ساعت ۱۱ شب میگفت میخام برم پیاده روی یا ۱۲ ظهر زنگ میزد برام اسنپ بگیر میخام برم پیاده روی و بنده باز با این حال بخاطر بچم راه میومدم. صحبت اصلی و سوال بنده اینه که حالا خانوادش تو شهرستانمون همه جا میرن و پشت خانوادم و بنده حرفای نامربوط میزنن. و هر روز پدرش میره یه شکایت جديد عليه من میکنه و میره جلو خونه مادربزرگ و پدر بزرگم فحاشی میکنه و آبرو برای ما نزاشته؛ ما خانواده سرشناسی هستیم و از نظر مالی و اجتماعی جایگاه خوبی داریم. نمیتونم ببینم خانوادم تو فشار هستن. من چه رفتاری بکنم که صحیح باشه و به ضررم نباشه؟ ممنون میشم دوستان راهنماییم کنند. خیلی مشکلات و رفتارهاشون با بنده زیاد هست ولی من سعی کردم کوتاه بنویسم تا دوستان بتونن همفکری و راهنماییم کنن. ایدی ادمین 👇🏻🌱 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
🧡 از گریه گر گرفته به گهواره کودکم  قلبم به شوق توست که دلتنگ می زند این طفل بی زبا ن چه کند چون گرسنه است  بر سینه های مادر خود چنگ می زند   هرآرزو که سر بکشد در سرشت من  سرخورده ی اراده من می شود ولی هرگاه قصد فتح نگاه تو میکنم  تیمور وار پای دلم لنگ می زند   ای مو به موی زلف تو در پیچ و تاب عشق  بی تو سیاه چشم سیاه است سرنوشت چون منشاء سیاه و سفید است چشم تو  کی چرخشش به روز و شبم رنگ می زند   هر چند چشمه سار حقیقی است عشق دوست  من ماهیم به تنگ مجاز نگاه تو تا سنگ قلب توست در این عشق عاقبت  دست تو تنگ را به سر سنگ میزند   ای دل تو در خیال به دنبال کیستی  در آب عکس ماه مگر صید کردنی ست فرق است بین جست پلنگانه سوی ماه  با چنگ روی آب که خرچنگ می زند   تا کی رها شوند چنین مردمان اشک  از قله نگاه تو بر دره ی دلم رنگین کمان بیاور و بارانیم نکن  قلبم به عشق توست که دلتنگ می زند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
سلام ستاره جان لطفا این مشکل منم بزارید ....🌹 من چند وقت پیش رو چونم یه دونه ی تقریبا بزرگ در اومد
❣ آقای ۲۵ ساله ای که طلاق توافقی گرفتن یکی از دوستان ما دو سه سال بود ازدواج کرده بود پسر بسیار خوب و خوش اخلاق و مذهبی و قاری قرآن و در محل کارش خیلی محبوب و عزیز بود ولی همیشه افسرده و ناراحت و تو خودش بود بالآخره پرسیدیم مشکلت چیه و اون دل به دریا زد و سفره دلش رو باز کرد گفت همسرم رو خیلی دوست دارم و براش همه کاری کردم و ایشون خیلی بهانه گیر و زود رنجه و ایرادات زیادی میگیره و همه ایراداتش رو رفع کردم ولی بازم فایده نداره و ناسازگاری داره و روزگارم رو سیاه کرده هر چی میگم مشکلت چیه نمیگه الآن هم تقاضای طلاق کرده و رفته قهر خلاصه ما که دوستاش بودیم جمع شدیم یه روحانی آشنا رو هم با خودمون بردیم که واسطه بشیم برای آشتی ولی خانم به هیچ وجه قبول نکرد و کوتاه نیامد ریش سفید و احترام روحانی هم نگرفت ما هم بهش گفتیم فایده نداره طلاقش بده اون بنده خدا هم علیرغم میل باطنی طلاق داد و بهمین خاطر خیلی افسرده و ناراحت شد و مدتی بهمنی صورت گذشت تا یه خانم بهش معرفی کردن و خواستگاری منجر به عقد و ازدواج شد مدت کمی نگذشت که دوستمان از این رو به اون رو شد اون قیافه گرفته و افسرده و ناراحت قبلی تبدیل شد به یه چهره خندان و خوشحال و بذله گو که قابل قیاس با قبل نبود خودش می‌گفت من از جهنم خارج و وارد بهشت شدم گفت تازه الآن میفهمم زندگی یعنی چی من قبلا خیلی بدبخت و بیچاره بودم ولی خودم خبر نداشتم گفت الآن میفهمم یه همسر خوب چقدر می‌تونه زندگی و دنیا و آخرت همسرشو تغییر بده و گلستان کنه گفت اگر می‌دانستم حتی یک روز به وضع قبلی ادامه نمی‌دادم شما هم چند جلسه مشاوره برو گذشته رو کاملا فراموش کن و اصلا بهش فکر هم نکن و با توکل بر خدا و امید به فضل و رحمتش زندگی رو از نو شروع کن و مطمئن باش چو یزدان ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
سلام ستاره جان لطفا این مشکل منم بزارید ....🌹 من چند وقت پیش رو چونم یه دونه ی تقریبا بزرگ در اومد
🧡 سلام براخانمی که موهای زائدزیرچونشون دراومده برای لیزرمراجعه کنندبه مرکزلیزرمیدان شهدا اگه خواستین پیوی شماره تماس بهتون میدم برارزرونوبت؛من خودم رفتم عالی بوده البته ی مرکزهم دروازه شیراز دارن فک کنم میدان شهدابه شمانزدیکترباشه 💜❤️💜❤️💜 سلام در مورد اون خانم که گفته دونه زده و جاش مونده بهش بگو حجامت تحت الذقن انجام بدهد شبا کاهو بخوره چای عناب بخوره روزی دو لیوان سکنجبین بخورد دیگه دست کاری جوش هاش نکنه دو هفته بعد از حجامت تحت الذقن، یک حجامت عام در صورتی که کم خونی ندارد ، انجام بدهد 💜❤️💜❤️💜 سلام برای خانمی که متخصص پوست ومو در اصفهان می خواستند اگر دکتر بسیار مجرب وسرشناس میخواهند آقای دکتر نیلفروشان هستند ودیر به دیر نوبت میدهند نوبت هاشون طولانی است.ولی خانم دکتر شهشهانی خانم دکتر خوبی هستند ومطب شان خیابان آمادگاه است از 118شماره مطبشان رابگیرید. 💙💜💙💜💙 سلام و وقت بخیر در مورد اون دوستمون که روی چونش دونه زده وجاش مونده عزیزم اگر این دونه ها جوش و آکنه هستند که اصلا نباید دستکاریشون بکنی چون حتما جاشون روی صورتت می مونه. اگر بتونی صابون تریاک اصل هم بخری برای جوش و آکنه و جای جوش بسیار موثره در ضمن پوست صورتتون را هم روشن تر می کنه. 💙💜💙💜💙 سلام اون عزیزی که رو چونشون جوش زده بود بهتره که با پزشک در میان بذارید پزشک طب سنتی خیلی بهتره موفق باشید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_هفتم بابا نشست رو زمین و گفت واقعا میخوای زن این مرتیکه بشی؟ مادرشو ببین .. چشم دوخته به مال و
بابا خدافظی کرد و رفت . من موندم و احمد و مادرش ، احمد اومد دستمو گرفت و گفت دیگه زن خودم شدی هدی باورت میشه ؟ ولی من هنوز باورم نمیشد یهویی واسه چی تصمیم گرفتم زن احمد بشم . احمد گفت بریم ماشینتو برداریم و بریم تهران گفتم بابام ماشینو گرفت.. مادر احمد گفت یعنی چی که گرفت مگه به نام تو نبود؟ گفتم بود ولی گرفت خودش برام خریده بود . احمد گفت عب نداره با اتوبوس میریم تهران تمام طول راه تا تهران مادر احمد بابامو نفرین میکرد که ماشین منو گرفته و اون مجبور شده با اتوبوس اینور اونور بره وقتی رسیدیم تهران احمد تاکسی گرفت و رفتیم تا خونشون ، یه خونه خیلی قدیمی تو جنوب شهر بود . وارد خونه که شدیم همه اومدن استقبالمون ، بیشتر از بیست نفر بودن و همه منو آبجی صدا میزدن ، با خودم گفتم مگه میشه احمد بیست تا خواهر برادر داشته باشه که فهمیدم زنداداشش و داماداشون هم منو آبجی صدا میزدن. چمدونمو گذاشتم تو اتاق که خواهر کوچیکه احمد اومد جلو و گفت بزار چمدونتو میبرم اتاق خودتون گفتم نه مزاحم نمیشیم همین امروز و فردا میفتیم دنبال خونه.. اینو که گفتم یهو مادر احمد خونه رو گذاشت رو سرش و جیغ و داد که کدوم خونه؟؟ از پسر کارگر من تو این گرونی انتظار خونه هم داری ؟؟ نکنه انتظار داری برات ويلا بگیره ؟ مگه خودت جهیزیه دادی که حالا انتظار خونه و زندگی داری ؟ خیلی بهم برخورده بود رفتم جلو و گفتم اولا که انتظار ويلا ندارم ولی انتظار دارم حداقل یه خونه کوچیک برام رهن کنه، بعدشم بابای من پول داده بابت جهیزیه هروقت خونه آماده شد جهیزیه رو میچینم. یکی از برادرای احمد گفت آبجی اون پول که مادر میگه قراره احمد باهاش تاکسی بخره ، تو دلم گفتم مادرتون غلط کرده . گفتم نه همچین خبری نیست پول جهیزیه من چه ربطی به تاکسی داره ؟ اصلا مگه احمد راننده تاکسیه؟ تو دانشگاهمون کار داره میره همونجا کار می کنه . يهو احمد دستمو کشید تو اتاق و گفت از الان شروع کردی ؟ آره ؟ نشست رو زمین و شروع کرد به کتک زدن خودش... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دردو_دل_اعضا ❤️ #پرسش سلام خدمت همه خانمی هستم ۴۶ ساله از کودکی اعتماد به نفس پایینی داشتم وهیچ
🧡 سلام درجواب خانمی که ازبچگی اعتمادبه نفس پایینی داشتن ودارن،میخوام بگم منم مثل شما متاسفانه به خاطر مادرمون بدترببت شدیم وبه همین دلیل اعتمادبه نفسمون پایین وخجالتی هستیم واگه به خودمون نیایم واین عادت وترک نکنیم کم کم عزت نفس مون میاد پایین همچنین قدرت تصمیم گیری کم میشه وحساس میشیم منزوی میشیم وغیره پس بایدریشه یابی کنیم(که مقصر پدرومادر هابا تعصبات مضخرفشونه) وبایک مشاور حتما گفتگو ویاکسی که مثل به دوست برامون ازش کمک بخوایم. مادرمن هم همینطوری فقط به فکر حرف مردمه خیلی باهاش حرف زدم که بااین کارت به هیچی نمیرسی،فقط مواظب بقیه یه موقع ناراحت نشن چون ما ازحقمون دفاع کردیم! همش به ما میگه نگو زشته ،بدش میاد،مقصر اصلی تویی،به عنوان یه مادر هیچ وقت پشت بچه هاش نبوده توجمع وقتی مسخره مون میکنن خودش میخنده وهیچی نمیگه وحتی به ما هم جواب دادن واز حقمون دفاع کردن ویادنداره وخیلی چیزای دیگه که ما هم به حرف مردم خیلی حساس شدیم که چرا فلانی فلان حرفو به مازد کع این مشکلمون تربیتی و...... اما من خودم فهمیدم مادر من ۴۸سالشه و۴۸ساله که به این رفتارعادت کرده نمیشه کاریش کرد وخودم باید به خودم اهمیت بدم واعتماد به نفسمو بیارم بالا راستش مشکل من اعتمادبه نفس نیست جرئت ورزی من کمه وکتاب های مربوط به این موضوع روخوندم له حرفای مامانم توجهی نمیکنم از دختر دایی ام کمک میگیریم چون خیلی زن ومادر کاملی خیلی راز نگه داره،بعضی اوقات هم میزنم به طبل بیخیالی میگم گور بابای مردم مهم فقط خودمم دل ومیرنم به دریا ومیرم تودل چیزی که ازش میترسم دیگه برام عادی میشه و این کم رویی از بین میره شماهم اول ریشه یابی کن کع واقعا مشکل از کجاست،مشکل از اعتماد به نفسته،عزت نفسته، جرئت ورزیت پایینه ،جوابی نداری بدی، دیدگاهت به خانواده ی شوهرت چطوری و....وهیچ وقت فراموش نکن خودت باید شخصیتت رو بسازی عیب هاتو برطرف کنی چون به بلوغ ذهنی وجسمی واحساسی رسیدی واگه خودت نخوای هیچی تغییر نمیکنه معذرت میخوام که طولانی شد واینکه کتاب های به این موضوع رو بخون 🧡💚🧡💚🧡 خانم ۴۶ ساله که اعتماد بنفس کمی دارن خانم من به شما تبریک میگم شما انسان بسیار شریف و محترم و با حجب و حیائی هستید که علیرغم آزار و اذیت دیگران به خودتون اجازه نمیدین به کسی توهین کنید یا کسی رو از خودتون برنجانید خداوند صبر و تحمل و سعه صدر خوبی به شما عطا کرده که باید قدرش رو بدونید بنظر بنده شما مصداق این آیه قرآن هستید فاعف عنهم و اصفح آن الله یحب المحسنین مائده. ۱۳
❣ سلام به همگی. یکی از اقوام ما دختر ۱۸ ساله ای هستند.که ایشون ناراحتی قلبی دارند.به خاطر مریضیشون تصمیم گرفتند هیچوقت ازدواج نکنند.چون میترسیدند خدای ناکرده اتفاقی واسشون بیفته و یک نفر دیگر رو هم بدبخت و درگیر کنند. الان ایشون یک خواستگار دارن که با وجود اینکه چند بار جواب منفی گرفتند اما بازهم میان و ول کن نیستند.دفعه اول که جواب منفی گرفتند مادر این آقا پسر خیلی بی احترامی کردند هم به خود دخترخانم هم خانوادش.و همین باعث شد دخترخانم حالشون بد بشه و یک هفته بیمارستان بستری باشند. حالا خود آقا پسر و همچنین پدرشون هر روز میان دم خونه اقوام ما. اینم بگم آقا پسر تک فرزند هستند و دلبسته این دختر. دختر خانم هم ایشون رو دوست دارند اما به خاطر قلب مریضشون و هزینه هایی که داره نمیخوان ازدواج کنن و میگن نمیخوام شوهرم و بعدا بچم رو درگیر این ماجرا کنم.و آقا پسر هم از مریضی ایشون خبر دارند. میشه لطفا نظراتتون رو بگین که ایشون تن به این ازدواج بدن یا خیر؟ ممنونم از همتون🌹🌹🌹🌹🌹 ایدی ادمین 👇🏻🌱 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
❣ سلام ببخشید میخواستم بپرسم خانمهای مذهبی چطوری داخل منزل لاک میزنن و نماز میخونن آخه نمیشه هی پاک کرد اگ راهکاری دارید لطفا راهنمایی کنید. ممنون از ادمین محترم ❣❣❣❣❣❣ سلام خسته نباشید من احتمالا برا مصاحبه فرهنگیان دعوت بشم میشه کسایی ک رفتن ومیدونن بگن که چه سوالایی میپرسن؟چیکارکنم قبول نهایی بشم؟ ❣❣❣❣❣ سلام میشه پیام من هم بگذارید من دختری تنها و مقید هستم خواهر و برادرم رفتن خونه خودشون سر کار میرم اما دوستش ندارم برای سرگرمی رفتم ارشد خوندم میدونستم تو کار و حقوقم هم تاثیر نداره اما فکر کردم چند سالی سرگرمم اولش خوب بود اما به پایان نامه که رسیدم افتضاح شد هر کاری میکنم نمیتونم برم سراغش برام شده آیینه دق نمیدونم باید چی کار کنم تنهایی هم مزید بر علت شده و فکر می‌کنم باید منتظر یه اتفاق خوب باشم اما هیچ تغییری رخ نمی‌دهد از خدا هم خیلی کمک و راهنمایی خواستم اما نمیدونم چرا هیچ تغییری رخ نمی‌دهد به راهنمایی و کمک نیاز دارم‌. ایدی ادمین 👇🏻🌱 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۲۲۳🌹 @azsargozashteha💚
4_452715601975052700.mp3
1.52M
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۲۲۳🌹 @azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❣ سلام ببخشید میخواستم بپرسم خانمهای مذهبی چطوری داخل منزل لاک میزنن و نماز میخونن آخه
🌹 سلام صحبتم در مورد خانمی ک قرار هست مصاحبه فرهنگی بشه باید بگم ک پسرم معلم هستن و سال 91 مصاحبه فرهنگی شده اند....اول اینکه ظاهر شما باید ساده و محجبه باشه...و بعدش سوالاتی ک میشه.....امام جماعت شهرتون نامش چییت؟ سخنرانی روز قدس توسط چ کسانی صورت گرفته..یکی دو جمله در مورد رهبرمون سوال میشه....آخرین عروسی ک رفته بودین عروسی کی بود ؟ آیا ارکست اوردن؟ یا اینکه شما رقصیدین؟ با اینکه جمع مختلط بود؟ حتی سوال شده بود ک پزیرایی روز قدس چی بوده؟ پسرم گفت کیک و ساندیس در صورتی ک روز قدس ماه مبارک رمضان هست😊 و از احکام زیاد سوال میشه...خواندن قرآن از پسرم سوال شد پسرم ی خط در میون میخوند طرف حافظ قرآن بود متوجه شد😊 اینو گفتم ک حواستون باشه....حتی سوال شده ک کفن میت چند تیکه هست و سوالاتی در مورد نماز میت آیات نماز شب...خلاصه سوالات اون روز ب هزارتا هم میرسه...نگران نباشید خودشون هم میدونند کسی نیست ک ب همه سوالات درست پاسخ بدهند فقط آرامش اونا حفظ کنید....جواب های سیاسی براشون مهمتره ک باید درست جواب بدید..پسر من سیاسی رو خوب جواب داد ولی احکام را نه ولی خوشبختانه قبول شد شما هم انشالله ک موفق میشید...راستی اگر شما آقا هستید باید با لباس خیلی ساده و رسمی و کفش ساده حتی دکمه های آستین بسته....و اینکه طرز نشستن شما رو صندلی خیلی مهمه یعنی پا رو پا نزارید . انشاالله ک موفق میشید یا حق ❣❣❣❣❣ سلام در مورد دختر خانمی که کار می کنن و فوق لیسانس هم می خونن و به ظاهر خیلی موفق هستن ولی باطنا انگیزشون کم شده و توی پایان نامه هم کم آوردن وای انگار منو برگردوند به سال ۸۴ و پایان نامه فوق لیسانسم وای که چقدر برام سنگین شده بود بی انگیزه شده بودم هر کاری می کردم پیش نمی رفت استاد راهنما هم کلا بیخیال من بود و من همش فکر می کردم چقدر خوب بود کل جریان زندگیم عوض بشه یه جوری بشه نه درس بخونم نه کار کنم حقیقت خسته بودم دلم می خواست تکلیف زندگیم روشن بشه و ازدواج کنم یه خورده حرف اطرافیان هم آزارم می داد بدون هیچ برنامه ریزی اولین نفری که اومد رو قبول کردم و تفاوت‌ها رو اصلا در نظر نگرفتم و وای که دقیقا زندگیم زیر و رو شد اما نه در جهت مثبتش بلکه کاملا برعکس انگار از روی کوه پرت بشی وسط یه دره آتشفشان انقدر فاجعه ! حتی نتونستم اون موقع پایان ناممو تمام کنم چون زود هم باردار شدم و تا سه سالگی پسرم يعنی سال ۸۹ کار بتعویق افتاد بعدم با‌کلی دم آشنا دیدن و رفتن و اومدن و هزینه تونستم تمامش کنم عزیزم تجربه من اینه که خدا یه موقعیت خوشگل برات گذاشته لگد مالش نکن سر نمازات با خدا حرف بزن بگو خدایا من به هر خیری که از تو می رسه محتاجم و برنامه ریزی کن یه یا علی بگو و بیافت دنبال پایان نامت من نمی دونم رشتت چیه پروپوزال دادی یا نه اما ضربتی حلش کن برو هر جایی که فکر می کنی می تونن مطلب بهت بدن اگر بررسی میدانی هم بجز کتابخونه ای داری مثل پرسشنامه یا غیره چند تا دانشجوی هم رشته تو مقطع لیسانس رو که فعال هستن پیدا کن و ازشون بخواه در ازای مقداری پول برات اطلاعات مورد نظرتو جمع کنن با استاد راهنما در تماس باش ایرادات رو بگو هفته به هفته برات بفرسته تا پایان نامتو تکمیل کنی شاید الان فکر کنی این تحصیل بدردت نمی خوره اما خدا رو چه دیدی تو آینده شاید جایی مرتبط با رشتت پیدا شد هیچ کارخدا بی حکمت نیس و در آخر مثل من تصمیمات آنی نگیر بذار هر موقع خدا صلاح دونست برات بهترینا رو مقدر کنه گاهی بعضی تصمیمات کل زندگی آدم رو تا همیشه عوض می کنه و راه برگشتی هم نیس منم بازم خدا رو شاکرم که هرچند خیلی تو مسیر زندگیم مشکل سر بی عقلی های خودم برام پیش اومد اما همیشه خدا هوامو داشت
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_هشتم بابا خدافظی کرد و رفت . من موندم و احمد و مادرش ، احمد اومد دستمو گرفت و گفت دیگه زن خودم
گفت خاک بر سر من که پول ندارم واسه تو خونه بخرم که نداری منو میزنی به سرم و جلو جمع منو کوچیک می کنی ... نشستم کنارش و گفتم این کارا چیه ؟ کی قرار بوده تو با پول جهيزيه من تاکسی بخری ؟ بمون سر کارت مگه چشه؟ احمد گفت برو جهیزیه بخر ولی میخوای تو کدوم خونه بزاری ؟ عصبی و ناراحت از اتاق بیرون زدم و سر سفره شام نشستم. نفهمیدم سر سفره دقیقا چی بهم میگفتن و به احمد اشاره میکردن و میخندیدن یهو داداشش اشاره کرد به ظرف ماست و گفت امشب که وقت ماست خوردن نیست احمد ، امشب آدم باید تخم مرغ شیره بخوره . اونجا اصلا منظور حرفشو نفهمیدم و بیخیال شاممو خوردم . وقت خوابیدن رفتم چمدونمو آوردم تو اتاق احمد که حس کردم چمدونم باز شده ، سریع رفتم سراغ کیسه طلاهام و دیدم هست .. ولی مطمئن بودم چمدونم باز شده و سرسری یه نگاه بهش انداختن . کیسه طلاهامو تو کیفم قایم کردم و کنار احمد خوابیدم . همین که در اتاق بستیم احمد اومد کنارم نشست ولی من گفتم تا وقتی خونه خودمون نریم بهتره که زندگیمونو شروع نکنیم ، مخصوصا امشب که ده ساعت تو راه بودیم و من خسته و کوفته اومدم تا استراحت کنم ، ولی احمد ول کن نبود و اونقدر اصرار کرد که منم قبول کردم بدون اینکه به من توجهی داشته باشه که چقدر ناراحتم ، بهترین شب زندگیم تبدیل شد به یه کابوس.. باورم نمیشد یه آدم انقد بی احساس باشه، دقیقا همون شب از اومدن به این خونه پشیمون شدم و تا صبح گریه کردم ولی راه برگشتی نبود الان زن احمد بودم بدتر از اون این بود که بابا گفته بود حق نداری برگردی خونه. صبح که بیدار شدم احمد کنارم نبود، از اتاق بیرون اومدم که از تو آشپزخونه صدای مادرش اومد از شنیدن حرفاشون حالم بد شد باورم نمیشد بیاد و از کارای خصوصیمونم به مادرش بگه . خونه احمد اینا دو طبقه بود که طبقه بالا داداشش و زنداداشش زندگی میکردن و طبقه پایین احمد و مادرش و خواهر مجردش بودن . خواهرش دو سال از من کوچیکتر بود و دیپلم گرفته بود. سر سفره برای صبحونه نشسته بودیم که خواهرش با حسرت به من نگاه میکرد گفت خوش به حالت که میتونی درس بخونی و بری دانشگاه، که مادرش گفت درس خوندن واسه خونه باباشه ، تو خونه شوهر آشپزی و رخت شستنه که بدرد میخوره نه این که بشینی درس بخونی بی اعتنا به حرف مادرش از سر سفره پاشدم و گفتم احمد کی میریم دنبال خونه ؟ مادرش با اخم نگام کرد و گفت مگه اینجا بهت بد میگذره؟ برو واسه خودت یه تخت و یه کمد بخر و تو اتاقت پادشاهی کن و بعدش زد زير خنده و گفت تو که انقد شوهر شوهر میکردی خب برو به شوهرت برس دیگه جای اینکه مثل بچه ها همش بهونه خونه رو بیاری... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❣ سلام ببخشید میخواستم بپرسم خانمهای مذهبی چطوری داخل منزل لاک میزنن و نماز میخونن آخه
🌹 لطفا به اون خانمی که روی چونه شون جوش داره بگین ی قاشق نوره سنتی(باید از عطاری تهیه کنن) و یه قاشق حنا مخلوط کنن کمی آب بریزن که خمیر بشه باگوش پاکن روی جوش های بزرگ بزارن.این کارو روزی ۳ تا ۴ بار انجام بدن.قبل از خواب برای اینکه پوستشون خشک نشه با کنی روغن گیاهی ماساژ بدن و هرگز از مرطوب کننده استفاده نکنن چون عطریه بدتر میشه. ان شاءالله که جواب بده من که این کارو کردم خیلی زود خوب شد جاشم رفت. راستی سرکه سیب خانگی هم خیلی مفیده. ❣❣❣❣❣ سلام اون برادری که همسرشو طلاق داده من تجربه ی زندگی خودمو میگم من ۲۲ سالمه و همسرم ۲۷ همسرم وقتی ۲۰ سالش بود تو دانشگاه عاشق دختری شد که البته اونموقع فکر میکرد عاشقه و ازدواج کردن و شش سال تموم شوهرم زجر کشید اون خانوم کاملا سر ناسازگاری داشت تا همسرم ازش جدا شد و برای خودش شرکت یو پی وی سی زد و چن ماه بعده طلاقش بامن اشنا شد تقریبا نزدیک به یک ساله که ما ازدواج کردیم همسرم میگه من الان عاشقم الان دلبسته ام اونموقع یه وابستگی ساده بود ک فراموش شد میگه الان ارامش دارم و میفهمم زندگی چیه پس شما هم نگران نباش وقتی مقصر نبودی قطعا خوشبخت میشی برو دنبال زندگیت ❣❣❣❣ در مورد اون دختر خانمیکه ۱۸ سالشه و مریضی قلب داره نباید احساساتی برخورد کرد نمیدونم وقتی مادراون اقاپسره همین الان به قول شما اینقدر توهین کرد فردا چه خواهد کرد مخصوصا که اون خانم مریضی قلب داره و نباید بهش فشار بیاد نباید کسی اذیتش کند و مرتب باهاش باید بامحبت رفتار کنند حتما وواجبه با یک مشاورمتخصص و رواشناس صحبت کنید که ببینید ایا ازدواج صلاحه یا نه اونها بهتر تشخیص میدند نباید احساساتی شد و حرفای احساساتی پسره و خانواده اش رو گوش کرد مریضی قلب مریضی ساده ای نیست خدای ناکرده یه موقع در اثر عدم توجه مشکلی برا اون خانم پیش میاد در کل نظرشخصی ام این استکه اگه مریضی قلبش حاد هست ازدواج نباشه اینم اضافه کنم بنده دوستی داشتم که مشکل قلب داشت سالها دکتر رفت و البته بچه دارهم نمیشد که بعدا بعدطولانی مدت بچه دار هم شد ولی خب او اقا بود ولی ایشان خانم هست و بیشتر باید دقت کرد ❣❣❣❣❣❣ سلام خسته نباشید میخاستم به عزیزی که در مورد لاک زدن پرسیده بودن بگم ، من از لاک نمازی استفاده میکنم خیلی راحت پاک میشه و هیچ گونه ضرری هم نداره کلی هم تنوع رنگی داره ❣❣❣❣❣ سلام اون خانمی که درباره لاک زدن سوال پرسیده بودند یکسری لاکهایی هستند به نام لاک نمازی که با آب کاملا از روی ناخن محو میشن و هیچ ضرری هم ندارن در لوازم آرایشی فروشی ها میتونین پیداشون کنید. ❣❣❣❣❣ سلام به تمامی اعضای چنل و ادمین گرامی اون خانمی که راه کار برای لاک زدن می خواستن من یک راه کار بلدم اما خودم هنوز امتحان نکردم با این ترفند شما میتوانید لاکتون رو نمازی کنید و وقتی می خواید نماز بخوانید راحت کنده بشه 😊 🛑 مواد لازم: چسب چوب💛 لاک💜 ✍️ اول رو ناخونت چسب چوب میزنی و صَبر میکنی تآ خشک بشه 💍حالا باید لاک بزنی و باز صبر کنی تا خشک شه. 💅الان اگه لاکتو بکنی لاک براحتی کنده میشه و نیآزی به استفاده از استون و لاک پاکن نداری چسب چوب ماده ای شیمیایی هست اما اصلا به ناخن اسیب نمیزنه . چسب چوب باعث میشه ناخونت محکم شه و اگه خواستی ناخوناتو بلند کنی ناخونت زود نشکنه امیدوارم که براتون مفید باشه ☺️ ❣❣❣❣❣ سلام در جواب اون دوست عزیزی که روی چانه اش دونه زده میگم دوست عزیز احتمال خیلی زیاد این دونه ریشه داشته حتما به پزشک متخصص پوست مراجعه کنید شاید لازم باشه ریشه ی این دونه های جدید سوزانده بشه یا با لیزر درمان بشه فقط دستکاری نکنید و سریع تر مراجعه کنید ممکنه جای دیگری از صورتت هم بزنه ❣❣❣❣❣ سبام برا اون خانمی که گفتن جوش میکنن جاش میمونه نشاسته و ماست رو قاطی کنن و له صورت ماسک بزنن رو جوش تا چند وقت مرتب هر روز بزنن میره
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پاسخ_اعضا 🌹 لطفا به اون خانمی که روی چونه شون جوش داره بگین ی قاشق نوره سنتی(باید از عطاری تهیه کن
❣❣❣❣❣ سلام در جواب اون دوست عزیزی که روی چانه اش دونه زده میگم دوست عزیز احتمال خیلی زیاد این دونه ریشه داشته حتما به پزشک متخصص پوست مراجعه کنید شاید لازم باشه ریشه ی این دونه های جدید سوزانده بشه یا با لیزر درمان بشه فقط دستکاری نکنید و سریع تر مراجعه کنید ممکنه جای دیگری از صورتت هم بزنه ❣❣❣❣❣ سبام برا اون خانمی که گفتن جوش میکنن جاش میمونه نشاسته و ماست رو قاطی کنن و له صورت ماسک بزنن رو جوش تا چند وقت مرتب هر روز بزنن میره ❣❣❣❣ من به شخصه لاک رو هم مثل بقیه لوازم آرایشی که استفاده میکنم میزنم و پاک میکنم😅 فقط اگه بتونید استون خالص پیدا کنید برای پاک کردن بهتره...یک مقدار هزینش بیشتره و سخت پیدا میشه ولی آسیب کم تری به ناخن هاتون میزنه...متاسفانه روی اغلب پدهای لاک پاک کن میزنه بدون استون که صرفا جنبه روانی داره و برای فروش محصولشون هستش...و دیگه اینکه برند لاکی که استفاده میکنید خیلی مهمه...ایوروشه و اورِآل برند های خوب و مطمئنی هستن...و در آخر خیلی خیلی مراقب باشید که به خاطر استفاده مکرر از لاک ناخن هاتون آسیب نبینه... ❣❣❣❣❣ سلام .در پاسخ اون دوستمون که برا مصاحبه فرهنگیان کمک خواستن.اگه ممکنه شمارشونو داشته باشم تا توی گروه مناسبی برای مصاحبه و راهنماییهاش دعوتشون کنم ❣❣❣❣ سلام من امشب کانالتون رو دیدم. نمیدونم اون سوالاتی که نوشتین واقعا جنبه پاسخ دهی داره یانه. ولی اگه واقعا برای کاربران جواب رو میذارین، برای خانومی که گفته الان به پایان نامه رسیده و نمیتونه انجامش بده، بهش بفرمایین که به جای پایان نامه روش آموزش محور رو انتخاب کنه، یعنی مثل قبل سرکلاس حاضر بشه و چند واحد اضافه بگذرونه. فقط عیبش این هست که کسانی که آموزش محور هستن، نمیتونن برای دکترا شرکت کنن ولی مدرک ارشد رو بهشون میدن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
❤️ سلام من یه دختر ۱۵ ساله ام پدر من اصلا منو دوست نداره مادرم همش سر کوفت میزنه بهم همش میگن تو کاری انجام نمیدی ولی من همش کارای خونه رو انجام میدم و بنا به یه مشکل کمر ام رو عمل کردم و هر کاری میکنم بایو دراز بکشم زود،چون کمر درد شدید میگیرم تو محل زندگی ما همه تو سن ۱۳سالگی ازدواج میکنن ولی من اصلا خواستگار ندارم چیکار کنم؟همه مسخره ام میکنن (نگین زوده رسم اینجا اینطوریه) مدرسه میگه تا نهم خوندی بسه دیگه نخون واسه یه دختر بیشتر از نهم نمیخواد درس بخونه پدرم انگار دشمن خونی منه همش دعا میکنم خدا به اینجور پدر و مادرا بچه نده پدر های ،مادرهای عزیز لطفا با بچه هاتون خوب رفتار کنید آه بچه ها تون دامن گیرتون میشه من که هیچوقت پدرم رو نمیبخشم دعایی چیزی بلدید که یکم باهام مهربون باشه ؟ و دعایی برای بخت گشایی میدونید مجرب باشه؟ لطفا مثل یه دختر یا خواهر بهم کمک کنید ❣❣❣❣❣❣ سلام خوبید حبیبه خانم حالتون خوبه شرمنده هی مزاحم میشم اگر میشه به این دختر دایی من هم کمک کنید واقعا ممنونم الان که داشتم بااهاش صحبت میکردم میگفت که اصن نامزدشون هنوز نامزد نکردن فقط آزمایش خون رفتن میگفت که از وقتی رفتیم از مایشگاه حدودا 3،4ماهی هست نه زنگ میزنه نه پیام میده هیجیی سنگه به خواهرشوهرش میگه میگع که ....خجالتیه این دختر داییم میگفت یع بار به نامزدم گفتم تو اصن محبت داری یا نه اونم گفته بود من تورو میخوام دختر داییم بهش گفته بود اره تو منو میخوای منم تورو میخوام فقط این محبت نداری من ناراحت میشم منم با زور خواهرم ومامانم با تو ازدواج کردم وگرنه حسی ندارم اونم رفته بود به خواهرش گفتع بود....منو نمیخواد😒 کلا خواهر شوهرش زیاد دخالت میکنه حبیبه خانوم ممنون میشم جواب بدید 🌹🌹🌹 ایدی ادمین 👇🏻🌱 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
💚 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🧡 سلام خانمی که میگه چطورلاک بزنم عزیزم انگشتان دست اگرلاک بزنی نمازقبول نیست ولی انگشتان پااگرهرپا۴انگشت لاک داشته باشدیک انگشت لاک نداشته باشدنمازقبول است من اززبان معلم احکام خودمیگم باتشکر❤️😍😘❤️😍😘❤️😍😘❤️😍😘 ❣❣❣❣❣❣ سلام در مورد خانمی که گفتند چجوری لاک در خانه استفاده کنند خواستم بگم لاک نمازی بهش میگن لاک پلاستيکی هم بهش میگن مامانم سه تا لاک برام خرید اونم پلاستیکی که سریع با یه ناخن کشیدن پاک شه ❣❣❣❣❣❣ با سلام خدمت شما و تشکر بابت کانال خوبتون. خواهش می کنم مطلب بنده رو در کانالتون قرار بدید. دختر خانمی درباره ی مصاحبه ی فرهنگیان پرسیده بودند و خانمی پاسخ دادند که البته تقریبا درست بود.اما بنده گله ای از این پاسخ دارم و اون هم این که چنان چه خواهرمون محجبه هستند و ساده لباس می پوشند که مشکلی نیست و همونطور تشریف می برند برای مصاحبه اما اگر مدل پوششون فرق داره چرا تشویقش می کنید که با چنین ظاهری برای مصاحبه برند؟یعنی باید تظاهر کنند و متوسل به ریا بشند؟اونوقت چنین فردی صلاحیت معلمی داره؟البته منظورم به خواهر بزرگوارمون که قبول شدند نیست.بلکه پاسخی که داده شده بود کمی نامطلوب بود.هر فردی موظف هست هر طور در جامعه ظاهر می شه همونطور برای مصاحبه هم بره.ضمن این که مصاحبه کنندگان فقط به اون مصاحبه اکتفا نمی کنند و تحقیق هم صورت می گیره.لااقل برای دوره ی ما که این طور بود و تحقیق محلی هم می کردند.یک بار یکی از این افراد به دانشگاه ما دعوت شده بود و خودشون گفتند ما به مصاحبه و پاسخ ها ش اکتفا نمی کنیم بلکه با تحقیق محلی صحت و سقم مطالب رو بررسی می کنیم.برای خواهرمون آرزوی موفقیت دارم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
😍 😍 به دلیل تقاضای بالا و نیاز اعضای عزیز کانالهامون مبنی بر وجود متخصصین متبحر و مشاوره و ویزیت اعضای محترم مخصوصا کسانی که به هر دلیلی دسترسی یا فرصت مراجعه به رو ندارن ❤️ مدیریت مجموعه کانالهای ما تصمیم بر اجرای این کار ارزشمند فقط برای اعضای محترم و خانواده های عزیزشون دارن😍 ما از چهار متخصص طب اسلامی در این امر یاری گرفتیم و با درخواست ازشون با اینکه واقعا وقتشون پر بود ولی لطف کردن و هرکدام یک روز در هفته رو به اعضای ما اختصاص دادن که واقعا ازشون ممنونیم 💚🙏🏻🙏🏻 همچنین تمام داروها رو باهماهنگی مجموعه ی محیا برای عزیزان ارسال میکنیم چون داروها به راحتی در دسترس نیستن💚 ارسال دارو زحمت زیادی داره ولی به خاطر درمان و آرامش اعضای عزیزمون سختی ها برامون آسون میشه🙏🏻❤️ هماهنگی 👇🏻🌹 @baharak1397 لطفا همگی عضو بشید👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a لینک کانال را به و عزیزان خود بدهید 👆🏻🌹 ظرفیت برای محدود است❌❌🙏🏻
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_نهم گفت خاک بر سر من که پول ندارم واسه تو خونه بخرم که نداری منو میزنی به سرم و جلو جمع منو کو
باورم نمیشد یه مادر انقد وقیح باشه ، بدون توجه بهش رفتم تو اتاق و زدم زیر گریه ، حالم بد بود نمی دونستم بابا پول به حسابم ریخته یا نه ولی دلم میخواست زودتر از این جهنم بیرون بیام. زودتر از اون چیزی که فکرشو میکردم پشیمون شدم ولی چاره چی بود ؟ لباس پوشیدم و به احمد گفتم من میرم دانشگاه ببینم کلاسام چطوره و بعدش هم میرم خوابگاه، تا وقتی که وضعیت خونه روشن نشده خوابگاه میمونم احمد اینو که شنید شروع کرد به سر و صدا و گفت باشه هر چی تو بگی میریم همین امروز خونه میبینیم، ولی این ترم دانشگاه رو بیخیال شو و از ترم بعد برو . به هوای این که احمد راضی کنم برای رهن خونه موافقت مصلحتی باهاش کردم و لباس پوشید و رفتیم بیرون که احمد گفت میخوای بیا بریم ببینیم بابات چقدر برای جهیزیت پول ریخته که وسایل ضروری بخریم . رفتم جلوی عابر بانک ، پشتم بهش بود و همین که مبلغ رو دیدم کنسل زدم و کارتمو کشیدم احمد گفت چیشد ؟ چقدر بود ؟ پولی که بابام ریخته بود صد میلیون بود ولی من گفتم هفتاد میلیون، با شنیدن رقم پول چشای احمد برق زد و گفت خب با پولش میشه هم خونه رهن کرد هم جهيزيه خرید پوزخندی زدم و گفتم آره تا چه جهیزیه ای باشه .. تو همون محله جنوب شهر چندتا بنگاه رو رفتیم و دونه دونه خونه ها رو دیدیم تا یه آپارتمان خیلی نقلی با پنجاه میلیون رهن چشممو گرفت . بهتر از بقیه خونه ها بود و با پول باقی مونده میشد وسایل ضروری زندگی رو خرید. ظهر که برگشتیم احمد ماجرا رو برای مادرش تعریف کرد و اونم شروع کرد به مخالفت که با پول اون خونه میشد تاکسی بخری و تو و داداشت شیفتی روش کار کنید، و بعدشم پاشد رفت طبقه بالا. هنوز نیم ساعت رد نشده بود که احمدو صدا زدن و اونم رفت وقتی برگشت گفت کارتتو بده برم خونه رو رهن کنم اولش مخالفت کردم ولی چاره ای نبود ، اونقدر اصرار کرد که گفتم به جهنم و کارتمو بهش دادم و احمد همراه برادرش رفت بیرون و بعد اون زنداداشش اومد پایین و شروع کرد به حرف زدن که اول زندگی خونه مستقل به چه کارت میاد..اگر دو تا بچه من پول نداشته باشن صبحونه ببرن مدرسه تقصیر توعه ، قرار بود با این پول تاکسی بخرن منم گفتم به من چه مگه من کمیته امدادم؟ و رفتم تو اتاقم که دیدم مادر شوهرم داشت با بالشتم ور میرفت و منو که دید سریع از اتاق بیرون زد، تو بالشتمو نگاه کردم اول متوجه چیزی نشدم زیر و روش که کردم متوجه چند تا کاغذ که روش طلا و طلسم بود شدم ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام من یه دختر ۱۵ ساله ام پدر من اصلا منو دوست نداره مادرم همش سر کوفت میزنه بهم
🧡 سلام به این دختر خانم بفرمایید.......اگر که پدر یا مادرتان از دست شما عصبانی هستن و بدی میکنن.....بهتره شما بهشون خوبی کنین ب قولی معروف ( ی گوشتون رو بکنید در ی گوشتون رو بکنید دروازه یا فکر کنید چند روز حرف هاشون باد هوا است) تا چند روز اینطور باهوش رفتار کنید من اینکه پسر هستم........گاهی اوقات از والدینم این حرف ها رو میشنوم........ ولی به حرف هاشون توجه نمیکنم.... تا چند روز اینطور رفتار کنید اگر جواب نگرفتید دوباره بگید تا بتونم راهنمایی کنم......در ضمن برای خواستگاری اگر می خواهید راهنمایی بکنم در شخصی لطفا پیام دهید...... امید وار کارتون زودتر حل بشه ب این روز های عزیز..........🤲🤲🤲 💚💚💚💚💚 سلام دخترخانم ۱۵ ساله که پدرتون باهاتون دشمن شده منم مادرم اینجوریه ازبچگی خواهرم رودوست داشت منو نه پدرم خوب نیست ولی نسبت به مادرم خوبه منم ازدست رفتارهای مادرم عذاب میکشم ازصبح تاشب کارکنم چشمش نیست ولی خواهرم یک زیرپایی بشوره ۵ بار زبون میریزه 💚💚💚💚💚 دختر گلم ۱۵ سالم😘 سلام ، عشقم تحمل کن و اصلا جواب شون رو نده . ما این شکلی بودم دو تا خواهر قالی می بافتیم کار خونم بود نق و نوقم بود خواهرم خواستگارهاشو دوست نداشت بهونه بود منم حاضر جواب بودم یعنی زورم می یومد طرف پسرهاشون بودند حالا منم بی تقصیر نبودم ولی مستحق اون خفت و خاری ها نبودیم . با اینکه راضی نیستم و نبودم ولی سر داداشی هام بلاهایی اومد که پدر و مادرم و حتی ما چون انسانیم خیلی اذیت شدیم و غصه خوردیم . مامانم همیشه می گن کاش پسرهام مثل دخترهام بودند بدون دغدغه همیشه می گن حلالم کنید من شما رو اذیت کردم نمی گم حق شونه اصلا" ولی خدا جا حقه شما در هر صورت شما احترام والدینتو نگه دار خدا می بیینه چه قد زحمت می کشی هر جوری هست برات جبران می کنه فقط صبور باش 💚💚💚💚💚 سلام در جواب به خواهر پانزده ساله این کار را انجام دهند 👇 عقیق:برخی دعاها هستند که با خواندن آن ها خواستگار دختران زیاد می شود اگر دختری شوهر می خواهد می تواند با خواندن این دعاها یک همسر خوب پیدا کند از جمله دعاهایی که برای زیاد شدن خواستگار دختران هستند سوره احزاب و سوره مبارکه نور و … می باشد امام علی نیز فرموده اند دختری که می خواهد همسر خوب پیدا کند دو رکعت نماز بخواند که در هر رکعت سوره ی فاتحه الکتاب و سوره ی یس را بخواند در ادامه دعا برای زیاد شدن خواستگار را در نیک صالحی بخوانید. یا جامِعَ الناس لِیومٍ لارَیبَ فیه اِنَ اللهَ لایخلِفُ المیعاد اِجمَع بَینی وبَینَ زوجِ المومِن سوره احزاب برای زیاد شدن خواستگار برای دختران ۱-سوره طه را بر آب بخوانید و آب را بر روی سر دختر بریزیدحتما با وضو بخوانید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-•• و طب اسلامی 👇🏻🌱 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a