eitaa logo
♡ ازسرنوشت ♡
60 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
156 ویدیو
2 فایل
همچی درباره ازسرنوشت تاریخ تولد چنلمون ۱۴۰۱/۵/۳
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دوشنبه¹
🎨•[Gallery Sara]•🎨 ســ|Hello|ــلام💜🖇 ↯اینجا گالـــࢪی هنࢪی منھ🎨↻ من اینجانقاشے هام و دیوارکوب ها و کارهای دستیم رو بہ اشتراڪ میزارم واوناࢪو برای فروش میزارم!'🌿 *بدون هنر زندگی‌بی معناست👾'! 🔮⁴⁰⁰...🛵...³⁵⁰🔮 @GALLERYSARA
هدایت شده از دوشنبه¹
دختری‌در‌این‌مڪان‌برای‌همه‌ساز‌امید‌می‌نوازد‌ برای‌شنیدن‌سازامید‌ش‌به‌اینجا‌سری‌بزن🎻😍' • ° جایےمملو‌از‌عڪس‌نوشته‌ها‌دخترونه‌و‌پروفایل‌ هایے‌ڪه‌هیچ‌ڪجا‌پیداش‌نمیڪنے🌸🌈! • ° https://eitaa.com/joinchat/340197494C647046f2d6 • ° 🤨! 🧕🏻💜"!
هدایت شده از دوشنبه¹
یہ ڪانال مخصوص بݘہ مذهبیا🙂💕 + https://eitaa.com/joinchat/1385234618C6b33df72aa یهہ ڪانال مخصوص فࢪشٺہ ها🌸😌 + https://eitaa.com/joinchat/1385234618C6b33df72aa یہ ڪانال مخصوص ڪسانے ڪہ ݘالش دوسٺ داࢪن🤭🦋 + https://eitaa.com/joinchat/1385234618C6b33df72aa یہ ڪانال همہ ݘیز ٺمومہ😜 از فعالیٺ هاش ڪہ نگم براٺ💕😄 بدو ٺا ݒاڪ نشدھ🚶🏻‍♀
هدایت شده از دوشنبه¹
اولین کانال💜سریال پرطرفداردلدادگان💜 هوامونداشتی هوایی شدم چه کابوس بی انتهایی شدم نگاهت من و زیررومیکنه منوبادلم روبه رو میکنه من و تو دسته بسته تو قلب خسته که هرکی رسیده یه جاشو شکسته ولی حسن عاشق به دیوونگیشه یه وقتاکوه هم دلش ابری میشه ابری شو خاطره هاتوبباربارون شویادمن عشقوبیارمن میرسم به توآخرکاربارون ببار 💜😇دلت میاد این آهنگوببینی و نیای تو کانال خوب سریع برو توکانال😉💜 با کلی چالش و فعالیت و سکانس پس سریع بیا رمان دلدادگان ۴ رو مینویسه😱😍 زود بیا تا از دستش ندی https://eitaa.com/joinchat/464060602C86a328a6b6
هدایت شده از دوشنبه¹
دوست داری یه دختر مستقل باشی؟🤩🌸 اما بهت اجازه نمیدن بیرون خونه کار کنی؟😣⁦⭕ ⁦♨️⁩این که غصه نداره⁦♨️⁩ بیا اینجا⁦⁦👇🏻⁩ https://eitaa.com/joinchat/614006959C22c1ee3083 بهت یاد میدم چطور ، با موبایلت کسب درآمد داشته باشی ⁦🤳🏻⁩😍
هدایت شده از دوشنبه¹
یاااالله😂✋🏿📿! _ اَخَوی کانالِ سیدمونو داری؟😎😂 بیا ببین این پسر چه کردههههہ‌‌😔🤣🚶🏿‍♂ https://eitaa.com/joinchat/3477078206Cf83cf9b616 https://eitaa.com/joinchat/3477078206Cf83cf9b616 سید کانالت خیلی جذابههههههههه😐😂💪🏿
هدایت شده از دوشنبه¹
رمان‌ناحله🌿 همونطور که نگاهم به زمین بود گفتم:بشینید لطفا. آروم قدم برداشت.داشتم با نگاهم قدم هاش و دنبال میکردم که چشمم خورد به سوسک سیاه و گنده ای که تو فاصله دوقدمی فاطمه رو زمین بود و شاخک هاش و تکون میداد 😣 میخواستم بهش بگم که دیگه دیر شده بود و روش لگد کرد🤨. با لحن تاسف باری گفتم :بدبخت و کشتینش با تعجب رد نگاهم و گرفت و رسید به پاهاش تا نگاهش به سوسک زیر پاش افتاد یه جیغ بنفشی کشید و رفت عقب که چادر بلندش زیر کفشش گیر کرد و از پشت کشیده شد. روی زمین نشست.😁 خیلی خندم گرفته بود ولی واسه اینکه ناراحت نشه خودم و کنترل کردم😅 • • •🕊💚• اگهـ دوستـ دارین ادامهـ این رمان جذاب را بخونید🤩به کانال بال پرواز بپیوندید🍃😍 🌿⃟💚@Baalparvaz ✨🌿 • 👑❣ • 😍 این داستان جذاب «رو از دست ندید👌🙊✨🍃
هدایت شده از دوشنبه¹
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 :👇🏻 سلام...رضا هستم.😊✋🏻 متولد 19 مرداد سال 1393 و دقیقا پنج سالمه‼️ شاید از نگاه👀 خیلی ها👥 من 26 سالم باشه...اما خودم به همه میگم پنج سالمه...🙂 تعجبی هم نداره...چون از نظر من سن آدما از لحظه ای که مامانشون اونارو به دنیا میاره حساب نمیشه...❌ ⏪ بلکه عمر آدما از زمانی آغاز میشه که دوباره به خودشون میان و میخوان به تموم چیزایی که شنیده بودن شک کنن و زندگی خودشونو از صفر بسازن😎💪🏻 من از یه خونواده نسبتا غیر مذهبی به دنیا🌎 اومدم و متاسفانه از همون بچگی خلا عاطفی داشتم...😩 👈🏻 یعنی کلا کسی بهم محبت نمیکرد و از طرفی پدرم👨🏻 چون یکم اعصابش خرابه مدام منو تحقیر میکرد و میزد...😕❗️ ▪️با اینکه خیلی پسر آروم وساده و صادقی بودم اما کلا کسی بهم توجه نمیکرد و ماجرای تلخ من از جایی شروع شد که از همون سن های کم بلوغ زودراس داشتم و از سن 8 سالگی تموم مسائل جنسی رو میدونستم و تو ذهنم مدام فکر ...... بیا ادامش رو تو کانال بخون فرشته❤️ 🖤 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم♥️ @Dokhtaroonehkiiot سنجاقک شده ورود آقایان ممنوع❌
هدایت شده از دوشنبه¹
اولین قدم رو که توی اون خونه گذاشتم، دلم لرزید. حس اشتباه ترین کار زندگی ام رو انجام دادم. هر چند که میدونستم اشتباه ترین کار زندگی ام دل کندن از مادرم بود. صدای جیر جیرک ها رو از ته اتاق رو به روم شنیدم. اونجا حسابی متروکه بود. چه خونه قشنگی بود. خیلی خوش ساخت و خوشگل بود. داشتم به این فکر میکردم که وقتی که اینجا کسایی زندگی میکردن و اسباب اساسیه اشون اینجا بوده اینجا چقدررر خوشگل بوده! قدم بعدی رو برداشتم. کفشم پاشنه دار بود و صدای قدم هام تو سالن میپیچید و اکو میشد. یهو در محکم با صدای خیلی خیلی بلند بسته شد. چنان صدایی داد که تنم لرزید. با چشمای درشت و گرد شده از ترس با تعجب به پشت سرم نگاه کردم. همه جا تاریک تاریک شده بود. نور خیلی کمی از پنجره ها به داخل میومد. آمدم قدمی به سمت در بردارم که یهو حس کردم یه چیزی دارم از دامن میاد بالا. تو تاریکی نمیتونستم ببینم چیه. دوباره نگاهی به جلوم کردم؛ یه گودال خیلی عمیق که تهش معلوم نبود کجاست جلوم بود. از ترس یهو جیغ کشیدم و همون لحظه یکی از پشت هول ام داد جلو و دیگه هیچی نفهمیدم ... دوست داری ادامه اش رو بخونی😉؟ زود عضو کانال زیر شو که اگه نشی از دستت رفته چون دیگه هیچ وقت این بنر رو نمیبینی😍❤️ زود عضو شو دیگه تا دیرت نشده ❤️😍 https://eitaa.com/joinchat/1714225299Cc3787cdbbd
اینجـٰاواسہ‌دختراۍ‌خوش‌انگیزست😌♥️' گلباران‌میکنه‌ایتاۍ‌شمارو😸🧡:)' ✦➜https://eitaa.com/joinchat/3911844024C6d07388fba ✦➜https://eitaa.com/joinchat/3911844024C6d07388fba دلوین🌚💕' 🛵💛'