#عکـس_نوشـته💚🌱»
"فرج الله يأتي فجأة."!
گشایش خداوند، ناگهان می آید...
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
{✨💛}
|| بیآ شکرگزار باشیم ...
مثلا آروم تو دلمون بگیم 💬
❞ #خُدایآ_واسه_همه_چیز_شُکرِت 🧡🤲🏻 ❝
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
💌بسمـ رب الشـهدا..
|💔| #شهیـدحمیـدسیـاهڪالیمـرادے🍃🌼
تاریخ تولد: ۱۳۶۸/۰۲/۰۴
محل تولد: قزوین
تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۹/۰۵
محل شهادت: حلب_سوریه
وضعیت تأهل: متأهل
محل مزارشهید: گلزارشهدایقزوین
#فـرازےازوصیتـنامهشهیـد👇🌹🍃
✍..وای از روزی که آنان که ولایت دارندقدرآن راندانسته وبیراهه بروند زیراتامادامی که پشتیبان ولایت باشیم و رهرواین مسیرهمیشه سرافرازیم ونوک پیکان ارتش وسپاه ولیعصر(عج )انشاالله..زیرانقطه قوت ماولایت است ونقطه ضعف مانیز بی توجهی به این امر،زیرا ماآنچنان که لازم است بایدبه حدود وثغورآن توجه کرده وخودراذوب دراین امربدانیم.
🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
●| امامعلیعلیہالسلاممیفرمایند:
-دلکهکورشود؛
چشمهمانگارنمیتواند،
بهدیدننورحقعادتکند.
کوردلیحاصلدلبهغیراوسپردناست.!🌿
فرق آرامش و آسایش چیست؟🤔
آسایش یک امر بیرونی و آرامش یک پدیده درونیست.
ممکن است مردم خیلی در آسایش باشند، اما معدود افرادی هستند که در آرامش زندگی میکنند.
آسایش یعنی راحتی در زندگی که با امکانات و ثروت به دست میآید و فرد توانایی تامین نیازها و خواستههای خود را دارد.
آرامش را کسانی دارند که از درون سالم و سلامتند. شاید در رفاه نباشند اما دلشان به آنچه که دارند خوش است و راضیند.
آرامش+آسایش= خوشبختی👌🏻😌
.
#آرامش
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
12.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️یکی از حیله های شیطان
👈🏻بزاریم فرصت بهتر⛔
#پیشنهاد_دانلود👌🏻
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
4_5868251470503086806.mp3
11.61M
🌟 بسیارررر شنیدنی لطفا دنبال بفرمایید
✨ راه بعضی آدمها، هرگز به آسمان باز نمیشود!
هـــرگز ...
✨حتی با عبادات طولانی، زیارتهای پشت هم، استادهای قوی، ریاضتهای سنگین، راهشان برای تطهیر روح، ارتباط با آسمان، و قدرتهای معنوی باز نمیشود؛
✨چـــــــــرا ...
آخــه چـــــرا؟
🎤#استادشجاعی
#استاد_رائفی_پور
#حجتالاسلام_قرائتی
🕊🌿✨🕊🌿✨
🌿✨🕊🌿✨
✨🕊🌿✨
🕊🌿✨
🌿✨
✨ ﷽
💌رمان شکسته هایم بعد تو
2⃣فصل دوم از روزی که رفتی
#part107
سایه: ای خدا... ما هرچی جمع میکنیم باهاش یک کاری انجام بدیم، میای میگی دختر جهاز میخواد، فلانی عمل میخواد، اون یکی سقف خونهش ریخته؛ دیگه پولی واسه ما میمونه؟
محمد: همینو بگو، همهش چشمش به اون دو زار پوِل ماست!
ارمیا: حالا زن منو اذیت نکن، تو خودت دست به خیرت زیاده و خبرتو دارم؛ بریم پیش حاجی؟
محمد: خانوما نظرتون؟
سایه: اگه زیاد طول نکشه بریم!
مقابل شیرینیدفروشی بزرگی ایستاد و ارمیا پیاده شد. با صدرا هم صحبت کرد و وارد شیرینی فروشی شد. به سمت دختری که پشت صندوق نشسته بود رفت:
_ببخشید خانم، حاج یوسفی هستن؟
****************************************
چادرش را محکمتر گرفت و سر به زیر به دشنام زن ها و مردهایی که دوره اش کرده بودند، گوش میداد. چشمان اشکی زهرای کوچکش، دلش را میلرزاند. محمدصادقش غیرتی شده بود و صورتش به کبودی میزد.
"آرام باش مرد خانه؛ اینها ناعادلانه قضاوتم میکنند برادر... تو که خواهرت را خوب میشناسی جانکم... رگ نزن خواهرت عادت کرده که قضاوتش کنند..."
زن همسایه فریاد میزد:
_معلوم نیست کجا بوده که این وقت صبح برگشته خونه، ایها الناس...
این دختر تا تو این محله باشه بچه ها و شوهرای ما امنیت ندارن؛ زندگی ما رو به خطر میندازه!
"چه میگویی زن؟ من که تا صبح کار کرده و خسته به خانه بازگشته ام چه کار به تو و بچه ها و شوهرت دارم؟"
زن همسایه همچنان داد میزد:
_این چادر رو انداخته سرشو فکر میکنه با ظاهرسازی کسی نمیفهمه چکاره هست!
"مگر چه کاره ام؟ من فقط از دست حرف های شما مجبورم مخفیانه کار کنم؛ کاش بودی سید! کاش بودی ببینی! این چه موقع کربلا رفتن بود آخر؟"
زن همسایه حق به جانب گفت:
_خودم دیدم از ماشین حاج یوسفی پیاده شد؛ بیچاره زن حاج یوسفی!
چه خونه خراب کنی افتاده وسط زندگیش!
صدای پچ پچ ها بلند شد. هر لحظه جمعیت بیشتر میشد.
"خدایا... ریختن آبروی مومن گناه نیست؟"
محمد صادق فریاد زد:
_خواهرم برای حاج یوسفی توی قنادی کار میکنه!
یکی از زنان پوزخند زد و گفت:
_چه کاریه که دیشب رفته و صبح برگشته؟ کار قنادی هم باشه باید صبح
بره، نه صبح بیاد!
"گناه من چه بود که به خاطر دانشگاهم شب ها به قنادی میرفتم و کیک های سفارشی را میپختم و برای فردایش آماده میکردم؟ دانشجو بودن گناه است؟! گناه است که کار میکنم و پول حلال درمیآورم؟"
جنجال بالا گرفته بود. دیروز روز میلاد پیامبر بود و شیرینی های قنادی به فروش رفته بود. برای امروز هم که جمعه بود سفارش کیک عروسی داشتند. تمام شب تا صبح را مشغول پختن و تزیین بود. جان در پاهایش نمانده بود؛
صدای حاج یوسفی آمد:
_اینجا چه خبره؟
پچپچها تغییر جهت داد:
_خودش اومد... بیچاره زنش؛ انگار خبرایی بینشون هست که خودشو
فوری رسونده به دختره!
✍به قلم سنیه منصوری
#ادامہ_داࢪد...
┄•●❥@azshoghshahadat
پرش به قسمت اول فصل دوم👇
https://eitaa.com/azshoghshahadat/5004
✨
🌿✨
🕊🌿✨
✨🕊🌿✨
🌿✨🕊🌿✨
🕊🌿✨🕊🌿✨
🕊🌿✨🕊🌿✨
🌿✨🕊🌿✨
✨🕊🌿✨
🕊🌿✨
🌿✨
✨ ﷽
💌رمان شکسته هایم بعد تو
2⃣فصل دوم از روزی که رفتی
#part108
حرف را که میزنی، خوب است قبلش فکر کنی؛ آبروی مردم که بازیچهی زبانت نیست! "
حاج یوسفی خود را به میان معرکه رساند. نگاهش به دختر خسته ی مقابلش بود.
"وای از حرف های مفت این مردم... وای از بی آبرو کردن های مردم آبرودار... وای از قهر خدا که دامن گیرتان شود! مگر با شما چه کرده است؟ چه کرده که اینگونه چوب حراج به آبرویش زده اید؟"
حاج یوسف نگاه شرمنده اش را به دخترک دوخت:
_شرمنده ام بابا! شرمنده که باعث شدم بیفتی وسط این معرکه!
اگر اصرار نمیکرد دخترک خسته را به خانه برساند این اتفاق نمی افتاد؛
شاید هم دیر و زود داشت، اما سوخت و سوز نداشت...
یکی از مردان رو یه حاج یوسفی کرد و گفت:
_از شما انتظار نداشتیم حاجی، شما که مرد خدا هستید چرا؟
حاج یوسفی ابرو در هم کشید و رو به مرد کرد:
_چی رو از من انتظار نداشتید؟
مَرد: همین که با این دختره...
حاج یوسفی حرفش را برید:
_حرفی که میخوای بزنی رو اول مزمزه کن مومن!
مومن گفتنش کنایه بود دیگر... آخر مومن که بی آبرو نمیکند مومنی را!
بعد رو به دخترک کرد:
_شما بفرمایید تو خونه، سید و بیبی بیان بفهمن چیشده شرمنده.شون میشم دخترم!
زنی از پشت سر گفت:
_چه جلوی ما "بابا و دخترم" میگه، میخوان بگن هیچ خبری بینشون نیست!
حاج یوسفی به عقب برگشت و رو به زن توپید:
_چه خبری بینمون هست؟ یه روز بیبی و سید اومدن مغازه و ازم خواستن به این دختر کار بدم! گفتن دورهی قنادی دیده و کارش خوبه، گفتن دانشجوئه و مراعات حال مادر مریضشو بکنم؛ گفتم باشه! قرار شد شبا بیاد کارای فرداش رو انجام بده که بتونه به دانشگاهش برسه! که بتونه هم درسشو تموم کنه هم خرج خونه رو در بیاره که با آبرو زندگی کنه؛، چیزی که شما هیچی ازش نمیفهمین؛ دیشب سفارش زیاد داشتیم برای امروز... این دختر هم میخواست خواهر برادرشو امروز ببره حرم زیارت، برای همین تا این وقت صبح سرکار بود. منم که رسیدم قنادی دیدم روی پا نیست، اصرار کردم و رسوندمش؛ اگه میدونستم شما اینجوری میکنید هرگز این کارو نمیکردم که شما اینجوری آبروی یه آدم آبرودار رو ببرید، خدا از سر تقصیراتتون بگذره!
دخترک چادرش را محکمتر دور خود پیچید. زهرا را به خود چسباند و دست محمدصادق را گرفت و به سمت خانه میرفت که صدای زن همسایه بلند شد:
_کجا... کجا؟ خودم چندبار دیدم که رفت قنادی و با حاجی رفت پشت ساختمون؛ باید زن حاجی بیاد و بفهمه! زن بیچاره تو خونه بشور و بساب میکنه و تو قنادی کار میکنه و این دختره برای شوهرش دلبری میکنه، اگه راست میگی زنتو بیار حاجی!
حاج یوسفی الاالهالله زیر لبی گفت و گوشی تلفن را از جیبش بیرون
کشید و شماره گرفت:
_سالم حاج خانم... نه اتفاقی نیفتاده... یه سوءتفاهمی پیش اومده که اگه شما جواب سوال منو بدی انشاءالله که حل میشه! من گوشی رو میذارم روی پخش صدا که اینایی که اینجا جمع شدن جوابتون رو بشنون...
صدای حاج خانم پخش شد:
_خیره حاجی!
✍به قلم سنیه منصوری
#ادامہ_داࢪد...
┄•●❥@azshoghshahadat
پرش به قسمت اول فصل دوم👇
https://eitaa.com/azshoghshahadat/5004
✨
🌿✨
🕊🌿✨
✨🕊🌿✨
🌿✨🕊🌿✨
🕊🌿✨🕊🌿✨
بࢪادࢪم نگـٰاہت!
خواہࢪم حـجابت:) ♡
ازخودمون شࢪو؏ ڪنیم🙂🤝
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
🌟 *زیارت امام حسن مجتبی علیه السلام در روز دوشنبه*🌟
✨ *اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ*
✨ *اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فَاطِمَهَ الزَّهْرَاءِ*
✨ *اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللَّهِ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا صِفْوَهَ اللَّهِ*
✨ *اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّهَ اللَّهِ*
✨ *اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا صِرَاطَ اللَّهِ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَيَانَ حُكْمِ اللَّهِ*
✨ *اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا نَاصِرَ دِينِ اللَّهِ*
✨ *اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا السَّيِّدُ الزَّكِيُّ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْبَرُّ الْوَفِيُ*
✨ *اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الأَْمِينُ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَالِمُ بِالتَّأْوِيلِ*
✨ *اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْهَادِي الْمَهْدِيُّ*
✨ *اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الطَّاهِرُ الزَّكِيُ*
✨ *اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا التَّقِيُّ النَّقِيُّ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْحَقُّ الْحَقِيقُ*
✨*اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الشَّهِيدُ الصِّدِّيقُ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ*
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
🌟 *دعای روز دوشنبه* 🌟
✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ✨
✨ *الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يُشْهِدْ أَحَدا حِينَ فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا اتَّخَذَ مُعِينا حِينَ بَرَأَ النَّسَمَاتِ لَمْ يُشَارَكْ فِي الْإِلَهِيَّةِ وَ لَمْ يُظَاهَرْ فِي الْوَحْدَانِيَّةِ كَلَّتِ الْأَلْسُنُ عَنْ غَايَةِ صِفَتِهِ وَ الْعُقُولُ عَنْ كُنْهِ مَعْرِفَتِهِ وَ تَوَاضَعَتِ الْجَبَابِرَةُ لِهَيْبَتِهِ وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِخَشْيَتِهِ وَ انْقَادَ كُلُّ عَظِيمٍ لِعَظَمَتِهِ فَلَكَ الْحَمْدُ مُتَوَاتِرا مُتَّسِقا وَ مُتَوَالِيا مُسْتَوْسِقا [مُسْتَوْثِقا] وَ صَلَوَاتُهُ عَلَى رَسُولِهِ أَبَدا وَ سَلامُهُ دَائِما سَرْمَدا اللَّهُمَّ اجْعَلْ أَوَّلَ يَوْمِي هَذَا صَلاحا وَ أَوْسَطَهُ فَلاحا وَ آخِرَهُ نَجَاحا*،
✨ *و أَعُوذُ بِكَ مِنْ يَوْمٍ أَوَّلُهُ فَزَعٌ وَ أَوْسَطُهُ جَزَعٌ وَ آخِرُهُ وَجَعٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ نَذْرٍ نَذَرْتُهُ وَ كُلِّ وَعْدٍ وَعَدْتُهُ وَ كُلِّ عَهْدٍ عَاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ أَفِ بِهِ وَ أَسْأَلُكَ فِي مَظَالِمِ عِبَادِكَ عِنْدِي فَأَيُّمَا عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِكَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِكَ كَانَتْ لَهُ قِبَلِي مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهَا إِيَّاهُ فِي نَفْسِهِ أَوْ فِي عِرْضِهِ أَوْ فِي مَالِهِ أَوْ فِي أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ أَوْ غِيبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِهَا أَوْ تَحَامُلٌ عَلَيْهِ بِمَيْلٍ أَوْ هَوًى أَوْ أَنَفَةٍ أَوْ حَمِيَّةٍ أَوْ رِيَاءٍ أَوْ عَصَبِيَّةٍ غَائِبا كَانَ أَوْ شَاهِدا وَ حَيّا كَانَ أَوْ مَيِّتا فَقَصُرَتْ يَدِي وَ ضَاقَ وُسْعِي عَنْ رَدِّهَا إِلَيْهِ وَ التَّحَلُّلِ مِنْهُ،*
✨ *فأَسْأَلُكَ يَا مَنْ يَمْلِكُ الْحَاجَاتِ وَ هِيَ مُسْتَجِيبَةٌ لِمَشِيَّتِهِ وَ مُسْرِعَةٌ إِلَى إِرَادَتِهِ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُرْضِيَهُ عَنِّي بِمَا [بِمَ] شِئْتَ وَ تَهَبَ لِي مِنْ عِنْدِكَ رَحْمَةً إِنَّهُ لا تَنْقُصُكَ الْمَغْفِرَةُ وَ لا تَضُرُّكَ الْمَوْهِبَةُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ اللَّهُمَّ أَوْلِنِي فِي كُلِّ يَوْمِ إِثْنَيْنِ نِعْمَتَيْنِ مِنْكَ ثِنْتَيْنِ سَعَادَةً فِي أَوَّلِهِ بِطَاعَتِكَ وَ نِعْمَةً فِي آخِرِهِ بِمَغْفِرَتِكَ يَا مَنْ هُوَ الْإِلَهُ وَ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ سِوَاهُ*
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مـا سربــاز و تـو فرماندهــۍ..😌♥️
#ࢪهبࢪانہ
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#عکـس_نوشـته🌻💛»
⌝أومن بأن الله لا يدع ثقال الأيام تدوم⌞
ایمان دارم که خداوند نمی گذارد
روزهای سخت و سنگین ادامه بیابند.
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
🍃🌸 #ریحانه
❥ یـازهرا
دستم را بہ پرچمٺــ میگیرم
↫شبیہ رزمنده ها ڪہ دلشان گرم بود
بہ سربند #یازهرا...
گرماے دست مادر
آب میڪند یخ دنیا را...💚
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#استوری
خودتان باشید😌
مهم نیست دیگران چه فکری میکنند🍂
اگر خدا شمارا اینگونه آفریده🦋
حتما دلیلی دارد..✨
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
_ ♥️🌿 _
بــآ وجـودت نگـران هیچـی نیسـتم
چونــ میدانـم و بـاور دارمــ
ࢪوزها خـوب خواهـد آمـد به زودۍ زود
چون تو با مـنی و من تــــو را دارمـــ خــــدا مــنــــ😌🍂
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
<😌🌿>
بۍخیال همھ دلهࢪهها :)
چهࢪه حیدࢪۍاتــ مایھ آࢪامش ماستــ ...💛🌦
#ࢪهبࢪانہ
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
-فاطمیهافسانهنیست..
-فاطمیهتاریخماست🖤
#فاطمیهخطمقدمماست🥀
#تــݪݩـگـڔ ⚠️
🔹رفتݩد تا بمـاݩیم❗️
ایݩڪہ استاد پݩاهیاݩ گفتݩد:
شاید بزرگتریٖݩ اثرۍ ڪہ #شہیٖد براۍ ما دارد،ایݩ است که ما را بہ #فڪر وا مۍدارݩد❗️
فڪر•••
فڪر•••
فڪر•••
فڪر ایݩڪہ قرباݩۍ ڪردند #خودشاݩ را!
و #خدا قرباݩۍ ڪرد آݩہا را•••
ایݩ ڪہ شہیدۍ آݪبوم عڪس ـہاے خود را از بیݩ مےبرد که نڪند حاݪا #بعدشہادت،اسمش بر سر زباݩ ـہا بیفتد و دیده شود😔•••
و یا شہیدی پݪاڪش را پرت ڪݩد در ڪاناݪ #پرورش_ماہ!ڪہ در فڪرش تشییع با شڪوهی برای خودش متصور شد!
#شہوت_شهـادت_بخشڪاݩد•••
و #فرماݧدهاݩ شہیدے ڪہ حاضر شدݩد!
در جمع سربازاݩ سیݩہ خیز بروݧد•••
در پوتیݩ بسیجیہا آب بخورݩد•••
و •••
درس #قرباݩۍ_ڪردݩ_خود است!
براے خدا شدݧ آساݩ نیست!
چوݩ نباید #هواۍ قدرت داشتݩ، داشت•••
نباید #هواۍ دیده شدݩ داشت•••
و براۍ ما سخت است قرباݩۍ ڪردݩ
#هواے_ݩفس
چوݩ براۍ ما #ݪذت تقرب به خداوݩد
از ݪذت هاۍ ڪم ارزش دنیــا #ڪمتر است•••
حاݪا ما چہ ڪارها ڪہ ݩڪردیم
براۍ #دیده_شدݩ⁉️
و #شہدا از آݩ سو بہ ما بیچارگاݩ مےخندند😊!
و شاید اشڪ 😭مےریزݩد؛ڪہ در #خودماݩ ماندیم!و ݪباس #هواۍ_ݩفس را از تݩ در نیاوردیم•••
در #خود ماݩدیم•••
بہ قوݪ #حاج_حسیݩ_یڪتا:
و هݩوز گیر یہ قروݩ و دو زار #شہوت ایݩ دنیاییم ڪہ یڪی بیاد ݩگاهموݧ ڪݩہ•••
شہدا #شہوت_شهـادت مےخشکوندند!
ڪہ یوسف زهرا ݩگاشون ڪرد•••
جاݧ بہ هر حاݪ قرار است ڪہ #قــرباݩ بشود👌•••
پس چہ خوب است که قرباݩے #جانــاݩ بشود•••
#باݩو_چادرۍ
#تلنگرانه
#مواظب_باشیم
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
🍁❤️
[ آهـاۍ، تــو . . .
خـودَٺ ࢪا بہ آغـۅش ݒࢪوردگـــاࢪتــ بسݒار !♡]
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
°•|🌿🌸
#شهیدانه
تنها چیزے ڪہ
مرا آرام😌 مے نمود
#نگاه زیبا 👀
و قشنگ
این آقا #امام_خامنه_اے😍
بود...
#شهید_حسن_غفاری
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@azshoghshahadat
•┈┈••✾❣✾••┈┈•