افتخار مى كنیم به بالا بودن پرچم مقدس كشورمون با آرم الله در بين آزاديخواهان امريكا😍
به سوی نور ( منتظران ظهور)
https://eitaa.com/b3oyenoor
به سوی نور
🔴عاقبت حل نکردن مشکل دیگران!
🌾حاج محسن ساری میگوید: یکی از شاگردان و مریدان جناب شیخ، یک افسری بود.
🔶از ما دعوت کرد و با جناب شیخ رفتیم منزلش و در بین این که ما غذا می خوردیم و صحبت میکردیم
✍افسری دیگر (از آشنایان صاحب مجلس )وارد شد و گفت : آقا! چند روزی است زیر بغل من یک کورک در آمده و خوب نمیشود..
💥شیخ رجبعلی، یک توجهی کرد و گفت : در دفترتان پشت میز نشسته بودید. یک آدم قدکوتاه پیرمردی که کلاه پوستی سرش بود،آمد..
💠 کارش را عمدا راه نینداختی.. این کورک ، به خاطر آن است!
افسر یک خُرده فکر کرد، خندید و بعد گفت: راست میگوید..این، مال اونه!
*کانال به سوی نور ( منتظران ظهور)
https://eitaa.com/b3oyenoor
🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆
📗کتاب کیمیای محبت
📗پاداش برآورده کردن حاجت برادر مسلمان..
به سوی نور ( منتظران ظهور)
https://eitaa.com/b3oyenoor
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥تو همین چند هفته اخیر:
💥تیکتاک رو بخاطر موج حمایت از فلسطین مجبور کردن که انتخاب کنه یا به آمریکا واگذار بشه و یا فیلتر بشه!
💥پلیس و نیروهای امنیتی ریختن تو دانشگاههای آمریکا و دانشجوها رو زدن!
💥صدها دانشجو رو فقط به جرم حمایت از فلسطین بازداشت کردن!
💥خبرنگار رو زدن و بازداشت کردن!
🔵خدایا حکمتت رو شکر! هر چی که در مورد ایران میگفتن رو خودشون بدترش رو انجام دادن :)
📛تازه هیچکدوم این معترضین مثل وحوش زن زندگی آزادی نه به جایی حمله و تخریب کردن و نه جرأت داشتن به پلیس حتی دست بزنن!
https://eitaa.com/b3oyenoor
به سوی نور
🛑باطن فحاشی و دشنام!
🔶مرحوم آقا سیدعباس میرزاده نقل میکند:
مرحوم جعفرزاده، زمانی دردروستا مجلس روضه خوانی ذکر مصیبت داشت و مرحوم شیخ را هم دعوت کرده بود.
✍ بنده هم که طلبه ای تازه کار بودم، برای سخنرانی دعوت شده بودم
📕 در یکی از مجالس از امام حسین و مظلومیت او و از شمر ملعون و ظلم او سخن میگفتم
از روی عصبانیت به یزید دشنامی دادم و گفتم: یزیدِ سگِ فلان و فلان.
📚 وقتی از منبر پایین آمدم ، مرحوم شیخ مرا نزد خود طلبید و در گوش من فرمود: وقتی گفتی یزیدِ سگ، دیدم خودت یک لحظه شکل سگ شدی و دوباره به حال خودت برگشتی..
⛔️ این چه حرفی بود زدی؟! مگر خدا نمی توانست یزید را سگ بیافریند؟ بعد از این مواظب باش هر حرفی را نگویی...
*کانال به سوی نور (منتظران ظهور)
https://eitaa.com/b3oyenoor
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
📒کیمیای محبت
✨نهی از فحاشی و دشنام...
به سوی نور ( منتظران ظهور)
https://eitaa.com/b3oyenoor
❤با خیال آسوده بخواب...
اینجا سوریه نیست
اینجا افغانستان نیست
اینجا غزه نیست
اینجا آمریکا نیست
اینجا صاحب دارد...
تا #سید_علی هست، آسوده بخواب
اینجا ایران است...🌺
به سوی نور (منتظران ظهور)
https://eitaa.com/b3oyenoor
به سوی نور
🔴 هنگام ظهور ملائكه و اجنّه به چشم مردم دیده میشوند!
✅ مفضل به امام صادق عليه السلام گفت: اى سيّد من! آيا ملائكه وجنّ براى مردم ظاهر مى شوند؟
🌹حضرت فرمودند: آرى، به خدا قسم اى مفضّل! و چنان با مردم گفتگو مى كنند كه مردم با خودشان گفتگو مى كنند.
🌀گفتم: اى سيّد من! آيا با او سير مى كنند؟
🌹فرمود: آرى، به خدا قسم اى مفضّل! هر آينه آنها در زمينى مابين كوفه و نجف بنام هجرت، فرود مى آيند
🌼و تعداد آن ها در آن وقت چهل وشش هزار ملائكه و شش هزار جنّ است.
🔰در روايت ديگر آمده است كه: اجنّه ايشان را يارى مى دهد وبه يارى خدا همه جا را فتح مى كنند.
🌸از امام صادق (عليه السلام) در ضمن حالات آن حضرت روايت شده است كه فرمود: سيزده هزار وسيصد وسيزده ملك نزد حضرت مهدى (عليه السلام) مى آيند.
💥ابو بصير گفت: گفتم تمام اين ملائكه مى آيند؟!
🌺فرمود: آرى!
🔷 آن ملائكه اى كه با نوح در كشتى بودند.
🔷 وآنهايى كه با حضرت ابراهيم بودند.آن زمانى كه او را به آتش انداختند
🔷 وآن ملائكه اى كه با موسى بودند، زمانى كه دريا شكاف خورد.
🔷وآنهايى كه با حضرت عيسى بودند، زمانى كه خداوند او را به آسمان برد
🔷وچهار هزار ملائكه كه نشانه هاى خاصّ خود وعمّامه هاى زرد دارند كه اينها با پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) بودند.
🔷 وهزار ملائكه كه منظّم مى آيند
🔷 وسيصد وسيزده ملك كه در بدر بودند و
🔷چهار هزار ملك كه نازل شدند ومى خواستند حسين بن على (عليهما السلام) را يارى كنند پس به آنها اجازه نداد وآنها نزد قبر آن حضرت، ژوليده وغبار آلوده هستند ودر كنار قبر آن حضرت نشسته اند وتا روز قيامت گريه مى كنند،
✨ورئيس آنها ملكى به نام منصور است،
🔴همه اينها در زمين هستند ومنتظر ظهور حضرت قائم (عليه السلام) هستند..
*کانال به سوی نور (منتظران ظهور)
https://eitaa.com/b3oyenoor
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
📒منابع:
کامل الزیارة،غیبة النعمانی
✨مومنین واقعی نگران نباشن..
اهل بیت وعده دادن توی شبهات و فتنه ها، راه حق و روشن براشون مثل روز مشخصه و فریب نمیخورن
به سوی نور (منتظران ظهور)
https://eitaa.com/b3oyenoor
به سوی نور
🛑زندگینامهی حضرت نوح علیه السلام!
✍حضرت نوح در نزدیکی رود فرات و در قسمت غرب کوفه در دهکده ای زندگی میکرد.
☑️منزل او جایی بود که الان مسجد کوفه در آنجا قرار دارد.
🔅شغل حضرت نوح نجاری بود.او از کودکی به خداوند یگانه ایمان داشت و مردی درستکار و راستگو و شریف بود.
📒در آن زمان مردم در انواع فسق و فجور بودند و خداوند صاحب نعمات را از یاد برده بودند.کفر میورزیدن و کفران نعمت میکردن.
💠حضرت نوح از آنان کناره می گرفت و زندگی را به تنهایی میگذرانید.
روزی جبرئیل از طرف خداوند فرود آمد و به او گفت: چرا از مردم کناره گرفته ای؟
حضرت نوح پاسخ داد: چون آنها بُت میپرستند و کارهای زشت انجام میدهند،از آنها کناره گرفته ام.
🔆جبرئیل گفت: چرا آنها را از کارهای زشت و بت پرستی نهی نمیکنی؟
نوح جواب داد: میترسم مرا بکشند.
جبرئیل گفت: من جبرئیل،فرستادهی خدا به سوی تو هستم.تو به پیامبری برگزیده شده ای و من برای تو چند خلعت آورده ام: خلعت صبر،خلعت یقین،خلعت نصرت و...
🔵حضرت نوح قوت قلب یافت و به شهر بازگشت.تصادفاً آن روز عید بود و مردم به صحرا رفته و بت هایشان را با خود برده بودند.
♦️حضرت نوح نزد آنها رفت و با صدای بلند "لااله الاالله" گفت. با بلند شدن نام خداوند تمام بت ها سرنگون شدند و تمام آتش ها 🔥نیز خاموش گشتند.
🔶سر دسته های قوم جمع شده و آنقدر حضرت نوح را کتک زدند که او بیهوش شد. سپس او را در نمدی پیچیدن و در خانه اش انداختند.
🔸حضرت نوح دو همسر داشت.نام یکی از آن ها"عموره" بود که همان روز به او ایمان آورد.پدرش وقتی فهمید دخترش ایمان آورده،اورا تهدید به مرگ کرد،اما دختر بر اعتقاد خود پایداری ورزید.
♦️در نتیجه پدرش اورا زندانی کرد و چند روزبدون آب و غذا گذاشت تا بمیرد.پس از چند روز که در زندان را باز کردند تا جسد زن را بردارند...
اورا زنده و با نشاط یافتند. از او پرسیدند: چه کسی به تو کمک کرد؟
زن پاسخ داد: خدای نوح مرا حفظ فرمود.
📛اما زن دیگر نوح کافر باقی ماند و ایمان نیاورد،سرانجام هم همراه سایر مشرکان به هلاکت رسید.
🍀حضرت نوح ۹۵۰ سال در میان قومش تبلیغ رسالت نمود
اما تعداد کسانی که به او ایمان آوردند بسیار کم بود! تعداد آنها رو "هشت نفر تا هشتاد نفر" گفته اند...
🌸حضرت نوح در این مدت بارها شکنجه شد،به طوری که خون از بدنش جاری میشد و بیهوش بر روی زمین می افتاد،دشنام شنید،زجرها دید و جوری که گاهی لباسش را انقدر دور گردنش میپیچیدند تا خفه اش کنند...
❤️اما خداوند او را شفا میداد و وی به تبلیغ رسالت خود ادامه میداد.
☑️هنگامی که پیرمردان قوم مرگ خود را نزدیک میدیدند به فرزندان خود وصیت میکردند که مبادا به نوح ایمان بیاورند.آن ها نیز همین وصیت را به فرزندانشان میکردند..
ادامه دارد...
*کانال به سوی نور (منتظران ظهور)
https://eitaa.com/b3oyenoor
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
📔داستان های شهید دستغیب،ج۱،توحید و نبوت