eitaa logo
بچه های ایران 🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
968 عکس
1.5هزار ویدیو
127 فایل
حاج قاسم :امروزه قرارگاه حسین بن علی #ایران است. جمهوری اسلامی #حرم است.🇮🇷 🔰کانال #بچه_های_ایران کانالی برای جواب به دغدغه های دوره نوجوانی و جوانی و دغدغه های فرهنگی شما حاج آقا رحیمی @modafe70 ادمین @Dokhtar_paiiiz
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟥 اگر این اتفاقات آمریکا در ایران میفتاد‼️ اگر سرکوبی مثل سرکوب دانشجویان و اساتید دانشگاه های آمریکا در ایران اتفاق میفتاد واکنش ما چه بود؟ 📡 رسانه باشید ┅═🦋 کانال بچه‌های ایران 🦋═┅ 🆔 عضو بشید 👈 @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ فرض کنید این اتفاق تو ایران‌می افتاد( الان طرفداران کجان)⁉️ 💢 خیلی کم‌میشه پلیس ایران دست به زنی بزنه هروقت هم دست بزنه چقدر اعتراض میشه ⛔️چون ما دینمون میگه یه حریمی بین زن و مرد هست (محرم و نا محرم) میبینی دین با یه حکم چقدر از توحش علیه زن جلوگیری می‌کند 🔺حالا این خانمه کیه که بخاطر یه حمایت کوچولو اینجوری وحشیانه باهاش برخورد میشه 👩‍🏫 خانم کارولین فاولین، استاد دانشگاه Emory ┅═🦋 کانال بچه‌های ایران 🦋═┅ 🆔 عضو بشید 👈 @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ آرمان‌های انقلاب و امام به غرب رسید 🔶 آرمانی که ۴۵ سال پیش کبیر در برای گفته دانشجوها و جوونای غربی بهش رسیدن دارن براش میجنگند بعد یه سری از آدمایی که همیشه میگفتند غرب خوبه هنوز ۶ میزنن😂 ┅═🦋 کانال بچه‌های ایران 🦋═┅ 🆔 عضو بشید 👈 @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰محسن افشانی برعنداز هارو زنده زنده چال کرد با ۳ دقیقه کلیپ 👌 ┅═🦋 کانال بچه‌های ایران 🦋═┅ 🆔 عضو بشید 👈 @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۲۶ برایمان شام آوردند. و ما را در اتاق تنها گذاشتند تا استراحت کنیم... از حجم مُسکّن هایی که در سِرُم ریخته بودند، چشمانم به سمت خواب خمیازه میکشید.. و هنوز خوابم نبرده بود که با کابوس خنجر، پلکم پاره میشد.. و شانه ام از شدت درد غش می رفت. سعد هم ظاهراً اهل خانه خوابش نمیبرد، کنارم به دیوار تکیه زده و من دیگر میترسیدم چشمانم را ببندم.. که دوباره به گریه افتادم _سعد من میترسم! تا چشمامو میبندم فکر میکنم یکی میخواد سرم رو ببره! همانطور که سرش به دیوار بود،.. به سمتم صورت چرخاند و همچنان در خیال خودش بود که تنها نگاهم کرد و من دوباره ناله زدم _چرا امشب تموم نمیشه؟ تازه شنید چه میگویم که به سمتم خم شد، دستم را بین انگشتانش گرفت و با نرمی لحنش برایم لالایی خواند _آروم بخواب. عزیزم، من اینجا مراقبتم! چشمانم در آغوش نگاه گرمش جا خوش کرد.. و دوباره پلکم خمار خواب شده بود و همچنان آهنگ صدایش را میشنیدم _من تا صبح بالا سرت میشینم، تو بخواب نازنینم! و از همین ترنم لطیفش خوابم برد تا هنگام سحر که صدایم زد... هوا هنوز تاریک و روشن بود،.. مصطفی ماشین را در حیاط روشن کرده، سعد آماده رفتن شده و تنها منتظر من بود... از خیال اینکه این مسیر به خانه مان در تهران ختم میشود، درد و ترس فراموشم شده و برای فرار از جهنم درعا حتی تحمل ثانیه ها برایم سخت شده بود.. سمیه محکم در آغوشم کشید و زیر گوشم آیت الکرسی خواند،.. شوهرش ما را از زیر قرآن رد کرد و نگاه مصطفی هنوز روی صورت سعد سنگینی میکرد.که ترجیح داد... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ┅═🦋 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆 سلام صبحتون بخیر 🔆 🏝 بچه های ایران 🎈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👑 🖍نامه‌ای ماندگار از رضا شاه!!! چقدر غلط املایی داره 😂 ┅═🦋 کانال بچه‌های ایران 🦋═┅ 🆔 عضو بشید 👈 @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💰مروی بر وضعیت اقتصادی کشور در دوران رژیم پهلوی ┅═🦋 کانال بچه‌های ایران 🦋═┅ 🆔 عضو بشید 👈 @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚
🔺یکی میگفت اوضاع مملکتمون خیلی بده گفتم مستاجری یا مالک؟ گفت مالک (خونه دارم) گفتم ماشینت چیه ؟ گفت : دنا پلاس داشتم فروختم یه زمین باغ خریدم الان یه پراید سوارم گفتم شغلت چیه؟ گفت آزاد گفتم چند سالته ؟ گفت ۲۸ گفتم تا حالا تو این ۲۸ سال گرسنه خوابیدی ؟ گفت : نه گفتم اوضاع بد رو میشه توضیح بدی اوضاع خوب را هم توضیح بدی ؟ اصلا یه جای خوب تو دنیا رو بگو که مثل همونجا بشیم .آمریکا خوبه ؟ گفت آره 🎞 گفتم این کلیپ را نگاه کن 👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐔 🦆 🎥 بهشت دنیاست! ┅═🦋 کانال بچه‌های ایران 🦋═┅ 🆔 عضو بشید 👈 @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺وقتی آمریکایی‌ها و آلمانی‌ها از محصول ایرانی شگفت‌زده میشن خبرهای خوش ایران ┅═🦋 کانال بچه‌های ایران 🦋═┅ 🆔 عضو بشید 👈 @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا راست میگن تنبلی خلاقیت میاره😅😂👌🏼 ┅═🦋 کانال بچه‌های ایران 🇮🇷 🆔 عضو بشید 👈 @b_iran ❤️🤍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۲۷ ترجیح داد صندلی عقب ماشین پیش من بنشیند... از حیاط خانه که خارج شدیم، مصطفی با همان لحن محکم شروع کرد _ببخشید زود بیدارتون کردم، اکثر راههای منتهی به شهر داره بسته میشه، باید تا هوا روشن نشده بزنیم بیرون! از طنین ترسناک کلماتش.. دوباره جام وحشت در جانم پیمانه شد و سعد انگار نمیشنید مصطفی چه میگوید که زیر گوشم زمزمه کرد _نازنین! هر کاری کردم بهم اعتماد کن! مات چشمانش شده و میدیدم.. دوباره از نگاهش شرارت میبارد که مصطفی از آیینه نگاهی به سعد کرد و با صدایی گرفته ادامه داد _دیشب از بیمارستان یه بسته «آنتی بیوتیک» گرفتم که تا تهران همراهتون باشه. و همزمان از جیب پیراهن کِرِم رنگش یک بسته کپسول درآورد.و به سمت عقب گرفت.... سعد با اکراه بسته را از دستش کشید و او همچنان بود که توضیح داد _اگه بتونیم از شهر خارج بشیم، یک ساعت دیگه میرسیم دمشق. تلفنی چک کردم برا بعد از ظهر پرواز تهران جا داره. و شاید هنوز نقش اشک هایم به دلش مانده بود.. و میخواست خیالم را تخت کند که لحنش مهربانتر شد _من تو فرودگاه میمونم تا سوار هواپیما بشید، به امید خدا همه چی به خیر میگذره! زیر نگاه سرد و ساکت سعد،پوزخندی پیدا بود و او میخواست در این لحظات آخر برای دردهای مانده بر دلم مرهمی باشد.. که با لحنی دلنشین ادامه داد _خواهرم،ما هم مثل شوهرت هستیم ظلمی که تو این شهر به شما شد، ! این وهابیها حتی ما سُنیها رو هم ندارن... و سعد دوست نداشت... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ┅═🦋 🦋═┅ ➕ عضو بشید 👇 🆔 کانال @b_iran 🇮🇷 ❤️🤍💚