#خاکریزخاطرات
دقایقی با #شهدا🌟
🌹#شهید_ابراهیم_هادی🌹
#تلنگرانه👌👌👌
ابراهیم همیشه در مقابل بدی دیگران گذشت داشت.
بارها به من می گفت:
💓طوری زندگی و رفاقت کن که احترامت را داشته باشند
💓می گفت:
این دعواها و مشکلات خانوادگی را ببین بیشتر به خاطر اینه که کسی گذشت نداره.
بابا دنیا ارزش این همه اهمیت دادن نداره
💓آدم اگه بتونه توی این دنیا برای خدا کاری کنه ارزش داره
برمیگردم، وقتی بیایی🍃
چندوقت پیش مشکلی داشتم
و رفتم سر قبرش.
کلی گله کردم🍂
که چرا حاجت همه را میدی
ولی ما را نه؟!😔
شب خوابش را دیدم.✨
بهم گفت: آبجی!
من فقط وسیلهام، ما دعاها را
خدمت امام زمان(عج) عرض میکنیم🔖
و حضرت برآورده میکنن.
من واسطهام، کارهای نیستم،🔗
اگر چیزی میخواهید
اول از امام زمان(عج) بخواهید...🤲
📚: سه ماه رویایی
#شهید_کاظم_عاملو🕊
🥀🕊 @baShoohada
♥️سند غربت تخریبچیها
در عملیات خیبر
تخریبچی شهید فرداد علیپور🕊
🌷عملیات خیبر شاید به این دلیل در دفاع مقدس هشت ساله ممتاز شده که کار به جنون کشید و مجنون های زیادی در آغوش گرم لیلاشان آرمیدند .
سهمیه گردان تخریب لشکر ده سیدالشهداء علیه السلام هم ٢١ لاله عاشق بود که بدنهای اکثر اونها سالهای سال در مجنون به جا ماند بعضی از این پرستوهای شکسته بال برگشتند و بعضی دیگر هنوز برخاک مجنون جا دارند.
تصویر بالا متعلق به شهید فرداد علیپور است.
شهید فرداد علیپور اهل خلخال و از بچههای تخریب بود که برای همراهی بچههای اطلاعات عملیات در شناسایی مواضع و موانع دشمن در جزیره مجنون جنوبی مامور شد و در روزهای نبرد مرگ و زندگی در جزیره مجنون جنوبی در ١٨ اسفند ماه سال ٦٢ برخاک افتاد و خونش خاک مجنون را سرخ نمود و پیکر پاکش هنوز برخاک مجنون سندی است بر مظلومیت وغربت یارانش...🕊✨
#شهید_فرداد_علیپور
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 #کبوتران_مهاجر
🌹شهید ابراهیم هادی
🥀🕊@baShoohada 🕊
#خاطرات_شهدا
بابک عاشق #امام_رضا (ع) بود ،
ما هر سال آبان ماه خانوادگی به پابوس حضرت علی بن موسی الرضا (ع) می رفتیم ، ولی سال آخر بابک سوریه بود نتوانست به مشهد برود درست در شب شهادت امام رضا (ع) هم آسمانی شد.
بابک نمازش هیچگاه قضا نمیشد ، همیشه صبحِ زود از خواب بلند میشد ،
یکروز هم که تا ساعت 10 صبح خواب مانده بود سراسیمه از خواب بلند شد و گفت ، من نباید عمرم را هدر دهم و این همه را صرف خواب کنم.
بابک همیشه در حال درس خواندن بود و حتی فوق لیسانس قبول شد و ثبت نام هم کرد اما گفت ،
رفتن به سوریه و دفاع از حریم آل الله واجب تر از رفتن به دانشگاه است وقتی از آنجا آمدم ادامه تحصیل خواهم داد.....
#شهیدبابک_نوری
📕 مدافعان حرم
🥀🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی بود روزی در این صف که جایش کنون خالی است و فقط خنده هایش...💔
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی...🌷🕊
#حاج_قاسم
یاد #شهدا با ذکر صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ🌸
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
🥀🕊 @baShoohada 🕊
🔖 دست نوشته تکاندهنده شهیدی که هنگام بمباران شیمیایی ماسکش را به یکی از رزمندهها داد
🔹 ۱۲ فروند هواپیما ساعت ۵ غروب منطقه را بمباران شیمیایی کردند که یکی در ۱۰ متری او افتاد.
🔹 نعمت الله ملیحی ماسکش را به یکی از رزمندهها داد و خودش بدون ماسک مانده بود كه در عمل، دم نايژکهای ريه تاول میزد و در بازدم تاولها پاره میشد ! به همین علت برای گفتگو کردن روی کاغذ مینوشت و کمتر صحبت میکرد.🥀
🔹 در بیمارستان به دلیل حاد بودن جراحت نعمت الله، او را ممنوع از نوشیدن آب کردند.🥀
🔹 او از شدت تشنگی و زجر کاغذی خواست و روی آن نوشت:" جگرم سوخت، آب نیست ؟! " و بعد از دقایقی به علت شدت جراحت به شهادت رسید.🕊🥀
🌷شهید «نعمتالله ملیحی» از شهدای گردان حمزه سیدالشهدا (ع) لشکر ویژه ۲۵ کربلا؛ روز هشتم عملیات والفجر ۸ بر اثر حمله شیمیایی دشمن بعثی مصدوم شد و هشت روز بعد در ششم اسفند ماه ۱۳۶۴ در بیمارستان به شهادت رسید🕊
✨مزار: قائمشهر، امامزاده صالح
#شهید_نعمت_الله_ملیحی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊 @baShoohada
پهلوان شهید سعید طوقانی
شهادت ۲۲ اسفند ۱۳۶۳
عملیات بدر ؛ شرق رود دجله عراق
پهلوان سعید
گردان میثم
لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص)
محل تولد: تهران
محل دفن: کاشان
شادی روح شهدای گردان میثم صلوات
#شهید_سعید_طوقانی
🥀🕊@baShoohada
پهلوانى كه شكمش را دوشكا پاره كرد!!
🌷پهلوان شهید سعید طوقانی يك پسر بچه ای که در شش سالگی بازوبند پهلوانی کشور را از آن خود کرد، بازوبندی که خیلی ها آرزو داشتند با آن فقط یکبار هم که شده عکس یادگاری بگیرند، رکورد دار چرخ ورزش باستانی بود، ۳۰۰ دور را در سه دقیقه چرخیده بود.هر روز عکس و خبرش در روی جلد روزنامه ها و مجلات چاپ می شد، خیلی ها آرزو داشتند او را از نزدیک ببینند ولی او پشت پا به تمام اینها زد و گمنامی را انتخاب کرد،
🌷در زمستان ١٣٦٣ با اینکه مریضی سخت کلیه داشت، از بیمارستان فرار کرد و خود را به عملیات بدر رساند، وقتی در شرق دجله پیک گردان میثم بود، گلوله دوشکای دشمن شکمش را پاره کرد، سعید با دستهای کوچیکش جلوی زخم رو گرفته بود تا محتویات شکمش بیرون نزنه، او مظلومانه خود را از دسته نیروها جدا کرد و به گوشه ای رفت تا کسی نفهمد سعید طوقانیِ معروف به شهادت رسیده است، او مراد و محبوب گردان میثم بود.
🌷 ۱۴ سال بعد از شهادتش استخوانهای پهلوان کوچولوی کشور تفحص شد و در ورزشگاه شهیدان طوقانی در کاشان به خاک سپرده شد
#پهلوان
#شهید_سعید_طوقانی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊 @baShoohada
خاطره از شهید حاج حسین خرازی
رفتیم بیمارستان، دو روز پیشش ماندیم. دیدم محسن رضایی آمد و فرمانده های ارتش وسپاه آمدند و کی و کی.امام جمعه ی اصفهان هم هرچند روز یک بار سر می زد به ش. بعد هم با هلی کوپتر از یزد آوردندش اصفهان
🌴 هرکس می فهمید من پدرش هستم، دست می انداخت گردنمو ماچ و بوسه و التماس دعا. من هم می گفتم « چه می دونم والا ! تا دوسال پیش که بسیجی بود.انگار حالا ها فرمانده لشکر شده. »
🥀 تو جبهه هم دیگر را می دیدیم.وقتی برمی گشتیم شهر، کم تر. همان جا هم دو سه روز یک بار باید می رفتم می دیدمش. نمی دیدمش، روزم شب نمی شد. مجروح شده بود.نگرانش بودم. هم نگران هم دلتنگ. نرفتم تا خودش پیغام داد « بگید بیاد ببینمش.دلم تنگ شده. »
🌴 خودم هم مجروح بودم. با عصا رفتم بیمارستان. روی تخت دراز کشیده بود. آستین خالیش را نگاه می کردم. او حرف می زد، من توی این فکر بودم « فرمانده لشکر ؟ بی دست؟ » یک نگه می کرد به من، یک نگاه به دستش، می خندید.
🥀 می پرسم « درد داری ؟ » می گوید « نه زیاد.» - می خوای مسکن بهت بدم؟ - نه. می گیم « هرطور راحتی.» لجم گرفته. با خودم می گویم « این دیگه کیه ؟ دستش قطع شده، صداش در نمی آد.»
🥀🕊 @baShoohada 🕊
#خاطره 📚
یه نوجوان ۱۶ ساله بود از محله های پایین شهر تهران چون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود، خودش می گفت: گناهی نشد که من انجام ندم تا اینکه یه نوار روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها زیر و رویش کرد
بلند شد اومد جبهه، یه روز به فرمانده مون گفت:من از بچگی حرم #امام_رضا علیه السلام نرفتم، می ترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم یک ۴۸ساعته به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا علیه السلام زیارت کنم و برگردم ...
... اجازه گرفت و رفت مشهد
دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه ، توی وصیت نامه اش نوشته بود:
در راه برگشت از حرم امام رضا علیه السلام ، توی ماشین خواب حضرت رو دیدم آقا بهم فرمود: حمید! اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت...یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود نیمه شبا تا سحر می خوابید داخل قبر ، گریه می کرد و می گفت:یا امام رضا علیه السلام منتظر وعده ام آقا جان چشم به راهم نذار...
توی وصیتنامه ساعت شهادت ، روز شهادت و مکان شهادتش رو هم نوشته بود. شهید که شد ، دیدیم حرفاش درست بوده، دقیقا توی روز ، ساعت و مکانی شهیـد شد که تو وصیت نامه اش نوشته بود...
#شهید_حمید_محمودی
🥀🕊 @baShoohada 🕊
-شهید چمران:
خدایا مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با
هزاران قدرت عقـل توجیهشان میکنم ببخش!
#تلنگرانه
🥀🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید جواد الله کرم:
گفت فرمانده تانکر آب به سمت داعش میره اگه منفجرش نکنیم داعش نفس تازه میکنه نبرد سختتر میشه!!!
در جواب گفت امام حسین در کربلا اسبان سپاه عمر بن سعد رو هم سیراب کرد.
ما مرید اباعبدالله هستیم و مردانه میجنگیم!
🥀🕊 @baShoohada