رفاقت با شهدا
♦ شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری ️غالبا آن گذرے که خطرش بیشتر است میشود قسمت آنکه جگرش بیشتر است
🍃💌#خاطره
محمدرصا هشت ساله بود که پدر بستری شد بیمارستان.🚨
مادر مارا دور هم جمع کرد تا ختم صلوات بگیریم برای سلامتی پدر. سهم محمدرضا هم هزار صلوات بود. تسبیح 📿را برداشت و شروع کرد.
پنج دقیقه⏰ نگذشته بود که گفت: تموم شد!😳فرستادم.
زنگ بزنید بیمارستان اگه هنوز خوب نشده، باز بفرسم.
تعجب کردیم :چطوری انقدر زود فرستادی؟🤔
جلوی ما بفرست ببینیم!
گفت: فرستادم دیگه اینجوری: یه صلوات، دو صلوات، سه صلوات،...😐😄
کلا استعداد داشت در کاشتن لبخند بر لب دیگران!!!☺️
#نقل_از_خواهر_شهید 🌹
رفاقت با شهدا
♦ شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری ️غالبا آن گذرے که خطرش بیشتر است میشود قسمت آنکه جگرش بیشتر است
#خاطره
🔴 سخنان_رهبری عزیز را گوش می داد و پیگیری می کرد❗️
پرینتشان را می گرفت و زیر سخنان ایشان خط می کشید📝.
اگر به اینترنت دسترسی نداشت، روزنامه می خرید.
می نشست و با دقت مطالعه می کرد. بین مطالب چاپ شده در روزنامه ها مقایسه می کرد و می گفت این روزنامه سخنان حضرت آقا را حذف کرده😞 و یا فلان روزنامه همه فرمایشات را کامل چاپ کرده است.👌
📕نقل از مادر شهید محمدرضا دهقان
#شهدا_ولایتمدار_بودند✌️🕊
رفاقت با شهدا
♦ شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری ️غالبا آن گذرے که خطرش بیشتر است میشود قسمت آنکه جگرش بیشتر است
《تنها ارثیه》
روی مسئله چادر و حجاب خیلی حساس بود. تاکید داشته که ایراد چادر مگر چیست که این زن ها سرشان نمی کنند.
تکیه کلامی داشت که می گفت :یک چادر از حضرت زهرا(س) به خانم ها ارث رسیده است.
بعضی زن ها لیاقت داشتن این تنها ارثیه از دختر پیامبر(ص) را هم ندارند تا آن را حفظ کنند،دوست داشت که خانم ها با حجاب و چادری باشند.💞
نقل از :(مادربزرگوارشهید)
#ابووصــال ✨
رفاقت با شهدا
♦ شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری ️غالبا آن گذرے که خطرش بیشتر است میشود قسمت آنکه جگرش بیشتر است
💌🍃#خاطره...
#یک_لحظه_با_تو ❤️
دوره فتوشاپ را میگذراندم و در حد مقدماتی کارهایی انجام میدادم. یکی از کارهایی که از آن لذت میبردم😊، نوشتن اسم خودم روی سنگ مزار شهدا به عنوان #شهید بود. وقتی عکس طراحی شدهام را در گروه دوستان خودم در یکی از شبکههای اجتماعی گذاشتم، همه خوششان آمد. تعداد زیادی از بچههای عاشق شهادت پیدا شدند، اما من دلم❤️ به سمت او کشیده شد. محمدرضا هم درخواست داد تا برایش طراحی کنم. وقتی آن عکس را فرستادم، خیلی خوشحال شد و به جای خالی محل شهادت اشاره کرد. گفتم حالا شهید بشو تا محلش مشخص شود. قبول نکرد و گفت که محل شهادت را سوریه بنویس، نوشتم. آنموقع تخیل بود✨، اما به واقعیت تبدیل شد. آن عکس در شبکههای اجتماعی خیلی معروف شد.🎈
#کتاب_ابووصال
#شهیدمحمدرضادهقان
رفاقت با شهدا
♦ شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری ️غالبا آن گذرے که خطرش بیشتر است میشود قسمت آنکه جگرش بیشتر است
#خاطره🌺
حدودای 4 صبح بود. نزدیکای اذان...
خسته شده بودیم از بس حرف زدیم😅
کم کم میخواستیم خداحافظی کنیم...🙈✋
بهش گفتم مزاحم نماز شبت شدم
در همان حال گفت :دعا کن ما نماز یومیه رو از دست ندیم ...نماز شب پیشکش...🙂
{ترک محرمات و انجام واجبات}
سر این موضوع با هیچ کس شوخی نداشت...
کلا سر هم 20 تا نماز قضا داشت....
اونم نماز صبح بود.
تازه دسته بالا گرفته بود!!!
خلاصه در جوابش گفتم :تو ام دعا کن تو این راه،شهدا دستمون رو بگیرن و راهِ مستقیم رو بهمون نشون بدن...😢
گفتش من کی باشم که دعا کنم...☺️
#بهنقلازدوستشهیددهقان
#شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری
#شهداگاهینگاهی
رفاقت با شهدا
♦ شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری ️غالبا آن گذرے که خطرش بیشتر است میشود قسمت آنکه جگرش بیشتر است
💌🍃#خاطره...
همیشه از من می خواست تا دعا کنم که شهید شود حتی وقتی دانشگاه بود پیامک می فرستاد که مامان یادت نرود دعا کنی شهید شوم و هر بار در جواب می گفتم نیّتت را خالص کن تا شهید شوی نیّتش را خالص کرد و شهیدشد...🕊🕊🕊
راوی :مادر شهیـد محمـدرضا دهقـان🌷
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
🌹بِسْمِ رَبِّ الْشُّهَید🌹
#خاطره...📝
بعضی شبها ڪه نیمه های شب بیدار می شدم می دیدم، محمدرضا با نور موبایلش قرآن سفید ڪوچکش را در دست گرفته و در حال قرائت قرآن است.
او با قرآن خیلی مأنوس بود و ماهیانه 3بار ختم قرآن می ڪرد.
با اینکه 20 بهار از عمرش گذشته بود در وصیت نامه اش سفارش ڪرده بود ڪه برایش تنها 5 روز روزه
و 20 نماز صبح قضا ڪنم.
پیامک می فرستاد ڪه حلالم ڪن
و دعا ڪن ڪه شهید شوم.
#نقلشده_از_مادر_بزرگوار_شهید🕊
#خـاطره📝🍃
یکی از کتابهایی که شهید دهقان خیلی بهش تاکید داشت #صحیفه_فاطمیه بود.
کتابی که شامل ادعیه، مناجاتها و خطبه ی فدکیه ی حضرت زهرا سلام الله علیها است.
💢 فقط پی سینه زنی و گریه نبود...
#شناخت_راه حضرت زهرا (س) هم براش مهم بود.
#من_مادری_ام...💛
#شهیدانه_زندگی_کنیم...🕊
رفاقت با شهدا
♦ شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری ️غالبا آن گذرے که خطرش بیشتر است میشود قسمت آنکه جگرش بیشتر است
💌 #خاطره
اوایل آشنایی من و محمدرضا، وقتی دم به دم همدیگر دادیم یادم میآید که به دلیل تسلط من بر حرفه عکاسی📸 زیاد در این مورد صحبت می کردیم. محمد به این رشته علاقه داشت و میگفت: به عکاسی علاقه مندم و در مقابل تو هیچ هنری ندارم.
وقتی می دیدم اینطوری مودبانه حرف میزند و افتاده حال است به شوخی میگفتم: چقدر مودب هستی آقا جون شهید بازی در نیار😅. او جواب می داد: ما هنر شهادت نداریم.
هر بار این این جمله را از او می شنیدم در دلم نهیبی میزدم و نگاهی به چهره محمد میکردم و در دلم میگفتم: احساس میکنم تو هنرش را داری. به خودش هم چند بار گفتم. جوابش این بود: «من آرزوی شهادت دارم اما خداوند صلاح ما را بهتر میداند.»