#تنگهی_احدی_که_تکرار_نشد!
🌷 ۴۰۰ نفر بودند که تپه «بردزرد» را فتح کردند. کار سختی نبود، اسیر هم گرفتند اما سختی کار تازه بعد از مستقر شدن گردان فجر روی تپه شروع شد. عراق نمیخواست تپه را از دست بدهد، اما بچههای گردان فجر مقاومت کردند، آن هم بدون آب و غذا.
🌷چهار پنج روز مقاومت کردند تا نیروی کمکی رسید و تپه حفظ شد. اما دیگر خبری از گردان فجر نبود؛ گردان شده بود گروهان و کمکم گروهان هم شده بود دسته؛ آخر از ۴۰۰ نفر فقط ۱۸ نفر مانده بودند!
🌷آنقدر شهید زیاد شده بود، که میگفتند تعداد اسرای عراقی از تعداد رزمندههای ایرانی بیشتر شده است! گردان رفته بود و دسته برگشته بود، بله باورش سخته اما مرتضی جاویدی در عملیاتی سخت و طاقتفرسا به نام والفجر ۲، در منطقه عملیاتی حاج عمران، به همراه نیروهایش در محاصرهی دشمن مقاومت جانانهای کرد.
🌷درحالیکه ۴ شب و ۳ روز در ۴۰ کیلومتری خاک عراق با دشمن درگیر بودند، وقتی فرمانده وقت سپاه به او اجازه عقبعقب نشینی میدهد، او پشت بیسيم میگوید: نمیگذارم اُحد دیگری تکرار شود و ما تنگه را ترک نمیکنیم، به همین علت او را به عنوان سردار احد هم میشناسند.
🌷پس از پیروزی این عملیات اکثریت فرماندهان و رزمندگان نزد حضرت امام به تهران رفتند و سرلشکر رضایی موضوع را با حضرت امام در میان میگذارد. و حضرت امام بر پیشانی این شهید بوسه میزند.
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید مرتضی جاویدی، شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۷ شلمچه، عملیات کربلای ۵
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش حسین هست🥰✋
*اولین شهید فتنه ۸۸*🕊️
*شهید حسین غلام کبیری*🌹
تاریخ تولد: ۱۳۷۰
تاریخ شهادت: ۲۵ / ۳ / ۱۳۸۸
محل تولد: شهر ری
محل شهادت: سعادت آباد
*🌹پدرش← حسین مال ائمه بود، بیمهی ائمه بود.💫چهل روزش که بود مریض شد🥀 دکترها جوابش کردند، تمام بیمارستان گفتند «این نمیمونه»،🥀ما برداشتیم در ملحفه پیچیدیماش، آوردیم بیمهی امام زمانش کردیم،🍃 اصلا معجزه شد و مریضیاش خوب شد،🌙حسین اولین شهیدی است که در فتنه ۸۸ آسمانی شد،🕊️ پنجشنبه آخرین امتحانش را داد و به خانه آمد و گفت مادر خیالت راحت شد.🍃دیگر بچه مدرسهای نداری. فردای آن روز انتخابات بود.🎗️ حسین از صبح رفت مسجد برای کمک به رأیگیری و تا غروب آنجا بود.🍃 موقع شمارش او را بیرون کردند. پشت در مسجد نشست تا نتیجه را بشنود.🎗️ فردا شبش دیدم شلوغ شده است.‼️من سر کار بودم. دیدم اتوبوسها پر از جمعیت با پارچههای سبز میآیند و میروند.🍃 زنگ زدم و به خانواده گفتم مراقب حسین باشید که در این شلوغیها بیرون نرود🍂 اما او آنقدر علاقه داشت که کسی حریفش نشده بود.»🍃 فتنه ۸۸ زمانی بود که احمدی نژاد در انتخابات اول شد،🍂 و سپس شهر شلوغ و راهپیمایی شد و اعتراض ها به گوش رسید،💥 عده ای از این رای ناراضی بودند،‼️حسین آن شب با آن گردان و نیروهایی که اعزام شدند رفت تا شهر در آرامش باشد💫 اما او توسط پراید بی پلاکی به شدت مجروح شد🥀و به شهادت رسید.»*🕊️🕋
*بسیجی*
*شهید حسین غلام کبیری*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos313*
🕊 شهدا در قَهقَهه مَستانه اشان عِندَ رَبِهم یُرزَقونند 🕊 (امام خمینی)
🌷🕊 سلام بر شهیدان🕊🌷
🕊 کاری کنیم که شرمنده شهدا نباشیم 🕊
#شهید_احمد_نعمت_بخش
#شادی_روحش_صلوات 🌹
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
زبان حال مادر شهید احمد نعمت بخش
یه چند سالی دو چشمانم به در بود
صفای خانه ام بی تو چه کم بود
صدا می آمد و چشمم به در بود
ندا می آمد و قلبم خبر بود
تمام سالها در انتظارت 😔
تو رفتی عاقبت سوی شهادت
شهیدم نازنینم ای عزیزم
به روی پیکرت صد لاله ریزم🌹
#شهید احمد نعمت بخش ۱۵ سال مفقودالاثر بود و بعد از ۱۵ سال به خانواده تحویل داده شد مزارش در گلستان شهدای اصفهان است 😔
#متولد_۱۳۴۲
#شهادت_۱۳۶۱
#عملیات_رمضان
#شلمچه
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada
#به گفته مادر شهید 👇👇
قبل از اینکه احمد را پس از ۱۵ سال بیاورند
یک شب خواب دیدم در یک بیابانی بودم و گریه میکردم 😭
و خدا را صدا میزدم که بچه ام را بمن نشان بده ! 😔
همون موقع در خواب دیدم که یک سیّد نورانی جلو امد و گفت : اینقدر گریه نکن.میخواهی بدانی پسرت کجاست ؟
گفتم بله 😔
با دست به یک جای دوری اشاره کرد و من دیدم سه تابوت اون دور هست ⚰
سیّد گفت :
تابوت⚰ وسطی فرزند توست و این دو تابوتِ اطرافش ، دو سیّد هستند که از پسر تو محافظت میکنند !
از خواب که بیدار شدم به کسی نگفتم .
تا وقتی که میخواستند او را تشیع کنند
بعد از به خاکسپاری
دیدم دو شهید دیگر هم همراه احمد بخاک سپردند
دقیق نگاه کردم و دیدم که یکی از شهیدان طرف راست احمد سیّد هست و طرف چپ احمد هم سیّد هست
بعد از تشیع جنازه احمد که بسیار باشکوه برگزار شد . دیدم احمد دقیقا میان قبر دو سیّد در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شده است.
#راوی_مادر_شهید
#روحش_شاد_و_ یادش_گرامی_باد🌷
#شهید_احمد_نعمت_بخش 🕊
🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
# از_زبان_خواهر_شهید👇👇
روزی در خانه بودم که دیدم احمد آمد و گفت :
معلم ما همش به امام خمینی توهین میکند و ما ناراحت میشیم
احمد گفت : با دوستانم تصمیم گرفتیم که جواب حرف های زشتی که به امام خمینی میزند را بدیم .
یکبار با بچه ها تصمیم گرفتیم جلوی چشم معلممان عکس شاه و فرح را که روی اول جلد کتاب ها بود را پاره کنیم
سر کلاس که بودیم ، احمد از معلم اجازه گرفته و میگوید آقا اجازه یه سوال دارم میشه بیام بپرسم و آقا معلم اجازه میده .
احمد به همراه دوستانش میروند پیش معلم و چند تا از کتاب هایی که عکس شاه و فرح داشت را میبرند نزد معلم و جلوی معلم همه را پاره میکنند و میریزند پیش معلم و میگویند
اینم جواب حرفای زشتی که به امام خمینی زدی
معلم که حسابی غافلگیر شده بود سریع رفت مدیر را صدا کرد و خلاصه یک کتک مفصلی خوردند
بعد هم آنها را از مدرسه اخراج کردند 😔
#خواهر شهید میگوید 👇
بعد از شهادت احمد ، دفترچه ایی از او پیدا کردیم که ورق به ورق آن نوشته بود:
شهید احمد نعمت بخش
یا حسین شهید
والسلام
#راوی_خواهر_شهید
#روحش_شاد_و_یادش_گرامی_باد
#شادی_روحش_صلوات
#شهید_احمد_نعمت_بخش 🕊
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@baShoohada