هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*بدون شرحی. نمکدار*
جنجال کشف حجاب کتایون ریاحی..... 🌹 😅 *کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص*😅😅
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت جانباز مدافع حرم امیر حسین حاجی نصیری از توصیه های حاج قاسم قبل از عملیات آزادسازی خلصه
➕ مکالمه بیسیم حاج قاسم
🔺قبل از عملیات آزادسازی خلصه بغلم کردوگفت مثل عمارداغ دارم نکنی اسماعیل، گفتم چشم حاج آقا،ا زطرفی هم نگو به ابوعباس سپرده که جلومو بگیره تا زیاد اون جلوها نروم، البته هم ابوعباس خیلی خوب ماموریتی که حاجی بهش داده بود را اجرا میکرد، منم چندباری باهاش دعوام شد ولی خبر نداشتم که حاج آقا بهش سپرده...
خلاصه به مددالهی خلصه آزاد شد، حالاحاج قاسم عزیز داشت پشت بیسیم باهام صحبت می کرد و خسته نباشید میگفت،
وقتی
صدام زد اسماعیل حبیب
انگار دنیارو بهم داده بودن
یعنی واقعا حاج قاسمه؟
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
*پاےِ جامانده...*🥀
*🌷شهید حسین صابری*
تاریخ تولد: ۲۸ / ۲ / ۱۳۴۷
تاریخ شهادت: ۲۸ / ۳ / ۱۳۷۶
محل تولد: تهران
محل شهادت: فکه
*🌷راوی← شب بود. تاریک بود. با چند پروژکتور، حیاط معراج شهدا را روشن کرده بودند.💡شلوغ بود. همه میخواستند پیکر شهید "حسین صابری"🌙(سومین شهید خانوادهی صابری) را که تازه در تفحص شهید شده بود، ببینند🌙میزی در حیاط گذاشته بودند تا او را غسل دهند.🥀حاج "بهزاد پروین قدس"(عکاس دفاع مقدس) که از راه رسید، مثل همیشه ساک بر دوش بود.🍁ناگهان از داخل ساک، چیزی درآورد که همه از تعجب مات ماندند.‼️بستهای را گشود و پای قطع شدهی حسین را🥀که هنگام انفجار مین والمری💥به وسط میدان مین ارتفاع 112 فکه افتاده بود، پیدا کرده و با خود آورده بود.🥀خودش میگفت: در اهواز، وقتی ساکم رو گذاشتم زیر دستگاه اشعه تا وارد فرودگاه شوم،🥀بچههای سپاه تعجب کردند. درِ ساک را که گشودم، همه کُپ کردند.🥀پای قطع شده داخل ساک باعث شد تا همه بیایند بالای سرم.🥀وقتی توضیح دادم که حسین صابری امروز در فکه بهشهادت رسیده🕊️و پیکرش رو بردن تهران و حالا من میخوام زود برم تهران تا این پای جامانده را به پیکرش ملحق کنم،‼️ مات و مبهوت اجازه دادند تا سوار هواپیما شوم.✈️و بهزاد پایی را که جا مانده بود، به صاحبش ملحق کرد.🥀شهید حسین صابری برادر شهیدان حسن و عباس صابری است🌙که حسین بعد از دو برادرش کار عباس را ادامه داد و شهدا را تفحص میکرد💫و عاقبت بر اثر انفجار مین💥شربت شهادت را نوشید*🕊️🕋
*شهید حسین صابری*
*شادی روحش صلوات*💙🌷
*zeynab_roos313*
📨#خاطرات_شهدا
🌹شهید مدافعحرم #احمد_قاسمی کرانی
🔷این مالِ مردمه!
❤️مادر شهید روایت میکند: احمد خیلی سرمایی بود. در حدّی که توی تابستون هم لباس زیاد میپوشید!! دوستانش میگفتند در سوریه، یک جاهایی مجبور بودیم در خونهی مردم سوری سنگر بگیریم؛ خب به هرحال جنگ شهری بود و از طرفی وسایل مردم هنوز توی خونهها بود.
💙احمد خیلی رعایت میکرد که به وسایل آسیبی نرسه! یک شب خیلی سردش بود و از سرما میلرزید؛ وقتی یه پتو از خونه سوریها برداشتیم روش انداختیم، با ناراحتی ردش کرد و گفت نه، این مال مردمه! گفتیم خب میذاریم سر جاش ولی احمد قبول نکرد!
◼️ #انتشار_حداکثری_با_شما👇
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
💍#ازدواج_به_سبک_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #امیررضا_علیزاده
🎙راوے: همسر شهید
با خواهر شهید در دانشگاه همکلاس بودم. خواهرش مرا برای وی در نظر گرفت. به او گفته بود دوستی دارم در دانشگاه که اخلاق و افکارش شبیه توست.سال دوم دانشگاه که همزمان وارد حوزه هم شدم،مسئله انگار جدّی شده بود.روز میلاد حضرت علی آمدند منزل ما برای صحبتهای اولیه💙😘
خواهرش تعریف میکرد که آقاامیررضا بعد از اقامهی نماز صبح گفته الان برویم خواستگاری. هرچقدرهم به او گفتهاند الآن زود است،گفته فاصلهبین شهرهایمان زیاداست،تا برسیم دیر میشود.من اهل صومعهســرا بودم و ایشان اهل رشــت بود🌈🌎
بالاخره آمدند و صحبتها که انجام شد،نیمه شعبان عقدکردیم.حدودا نُه ماه عقد بودیم و میلاد حضرت فاطمه علیهاالسلام عروسی گرفتیم.خیلی ساده، سر مــزار شهــدا رفتیم و در مراسم عروسیمان هم مولـودی بـود🥰🍹
عروسی ما مقدّمهای شد که نزدیکانمان نیز عروسیهایشان را با مدّاحی و مولودی شروع کنند.خیلیها اعتراض میکردند که روز عروسی چه کسی به قبرستان میرود اما همسرم میخواست شهدا در غم و شادیهایش باشند و من هم هیچ اعتراضی نداشتم
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
Abdolamid Qazvini.mp3
13.25M
🟣#تشرف_عبدالحمید_قزوینی_محضر_امام_زمان_عج
🎙با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافے
من رشته ی محبت خود پاره میکنم
شاید گره خورد به تو نزدیک تر شوم
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
#پلاک 🕊
اگه توی پادگانت دو تا #سرباز رو
نماز خون و قرآن خون کردی(😄)
این برات می مونه(😍)
از این #پست_ها و #درجه_ها چیزی در نمیاد(🙂)
#حاج_احمد_ڪاظمے
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
#بصیرت
#تلنگر
🌐✳️سخن مختار در لحظه ی آخر که در دارالحکومه بود را به خاطر دارید ؟
( گفت به خدا قسم مصعب تمام ۷۰۰۰ نفری که در قلعه هستند را گردن میزند)
#حمام_خون
✅این سخن رهبری را به یاد دارید ؟
اگر خدای ناکرده این نظام جمهوری اسلامی فعلی سرنگون شود ، فکر نکنید زمان قبل از انقلاب مثل دوران پهلوی شکل می گیرد.
نـخیـــــــــر
آنهـــایی که خواب تشریف دارند را بیدار کنید.
آمریکا و انگلیس پشت دستشان را داغ کرده اند که بخواهند حکومتی مانند پهلوی را دوباره بر سر ما ایرانیها بگذارند.
ــــــــــــــــــ
🔹پس جایگزین این نظام جمهوری اسلامی اگر خدای نکرده سرنگون شود چیست؟
❌جوابش را آمریکایی ها از زبان سگ هارشان داعش بیان کرده اند :
حمام خون - قتل عام سراسری - فاجعه انسانی - نسل کشی ایرانیان بسیار بدتر از میانمار
لذا کسانی که فکر می کنند با رفتن ولایت فقیه و از بین بردن جمهوری اسلامی همه چیز عالی می شود. بسیار بسیار در اشتباهند.
🔺اینها هیچ چیز از عالم سیاست و گرگهای در کمین مردم ایران نمی دانند.
🔺آخر و عاقبت سقوط نظام جمهوری اسلامی برای مردم ایران چیزی بسیار بدتر از سوریه و لیبی و افغانستان فعلی است.
حالا سوریه کسی مانند ایران را داشت بفریادش برسد.
⁉️اگر نظام سقوط کند ما غارت می شویم - به ما شبیخون می زنند و خدا میداند چه خواهد شد.
فقط همین را بدانید که کار به جاهایی برسد که حسرت این ایام را خواهیم خورد.
باید دست خانواده ات را بگیری و فراری کوه و بیابان بشوی.
🌐ای مردم عزیز بیائید قدر این امنیت وقدر رهبر حکیم وفرزانه مان را بدانیم و همه مشکلات دولت فعلی را با هوشیاری تحمل، تا انشاءلله با انتخاب صحیح گشایش اقتصادی برای مردم ایجاد شود.
👌باید دقت کنیم و هوشیار و آگاه باشیم تا فریب دسیسه های بدخواهان ملتمان را نخوریم.
✅نشر دهید و مطلع باشید که دشمن بفکر من و تو نخواهد بود.
جزاکم الله خیرا
#تلنگر
#نشردهید
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
👈 بـرای خـدا ڪار ڪنید
🍁یاد #شهید_رجبی بخیر ڪه پول قرض الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت ڪسی دیگر پرداخت میڪند.
🍁یاد #شهید_بابایی بخیر ڪه یڪی از دوستانش تعریف میڪرد ڪه : دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده ڪه معلوله ... شناختمش و رفتم جلو ڪه ببینم چه خبره ڪه فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره !!
🍁یاد #شهیدحسین_خرازی بخیر ڪه قمقمه آبش را در حالی ڪکه خودش تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت ڪه کامش از تشنگی به هم نچسبه !!
🍁یاد #شهیدمهدی_باڪری بخیر ڪه انبار دار به مسئولش گفت : میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کارگر ڪار میڪنه طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باڪریه ڪه صورتشو پوشونده ڪسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه !!
🍁آره #یاد_خیلی_شهدا به خیر ڪه خیلی چیزها به ما یاد دادند ڪه بدون چشم داشت و تلافی ڪمڪ ڪنیم و بفهمیم دیگران رو، اگر کاری میکنیم فقط واسه #رضـای_خـدا باشه و 👌هـر چیزی رو به دید خودمون تفسیـر نڪنیم !!
#خاطره
#اخلاص
#مردان_بی_ادعا
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
سلام دوستان
مهمون امروزمون برادر ایمان هست🥰✋
*شهیدے ڪه هم در سوریه دفن استـــ هم در ایران*🌙
*🌷شهید ایمان خزاعی نژاد*
تاریخ تولد: ۳ / ۳ / ۱۳۶۶
تاریخ شهادت: ۲۳ / ۸ / ۱۳۹۴
محل تولد: فارس ، جهرم
محل شهادت: سوریه
*🌷همسرشهید← ۲۶ روز از عروسی ما میگذشت که به سوریه رفت🌙هر موقع زنگ میزد من با نگرانی حرف میزدم🥀ایمان میگفت: ما اینجا هیچ کاری نمیکنیم،‼️چهار تا مرغ داریم هر روز میریم به اینا سر میزنیم؛ جامون امن هست💫 بعد از شهادتش بهم گفتن که ایمان با قبضه 23 جلوی نیروهای پیاده بدون سنگر بوده💥 و خیلی جای خطرناکی داشته🥀فقط اونجوری میگفت که من نگران نشم🥀و میخواست خوشیهای اول زندگیمون خراب نشه🥀همرزم← ایمان عاشق حضرت رقیه(س) بود🌙یه روز گفت دعا کنید اگه قرار هست شهید بشم🕊️یا به روش آقا ابوالفضل شهید بشم 🌙یا آقا امام حسین یا خانم فاطمه زهرا🌙 او به سه روش شهید شد:🥀 به وسیله موشک کورنت اسرائیلی 💥دستش که عبارت یا رقیه با حنا رویش نوشته شده بود🌙مثل آقا ابوالفضل(ع) قطع شد🥀قسمتی از گردنش مثل آقا امام حسین(ع)🥀و قسمت اصلی پهلو و شکم بود مثل خانم فاطمه زهرا(س)🥀بعد از برگرداندن پیکرش متوجه میشوند یک قسمت از بدنش در سوریه جا مانده🥀که آن را همان جا در سوریه تپه العیس دفن میکنند💫 او در روز شهادت حضرت رقیه(س) بود🏴که در جهرم به خاک سپرده شد🌙و در نهایت به آرزویش رسید*🕊️🕋
*شهید ایمان خزاعی نژاد*
*شادی روحش صلوات*💙🌷
*zeynab_roos313*
خوابشو دیدم ڪه
بالاے قبرش ایستاده بود و مےگفت:
سرِ مزارمون جاے "توسل و معنویته"
اینجا ڪه میاے، از دنیا و اهلش حرف نزن،
ما و رفقایی ڪه اینجا هستن، اذیت میشیم.
#شهــیدسیدرضاطاهری
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
💢قبل شهادت خود همیشه میگفت:
آرزومه روی سنگ قبرم هک شه
(تو که از خاک مزارم گذری نوحه بگو
،نام زینب شنوم زیر لحد گریه کنم)
و سرانجام به آرزویش رسید...
شهید #سجاد_عفتی
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊