eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
677 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🌿 🌿 { 🦋 حاج رضا فرمانده قرارگاه مشترک راهیان نور بود یک روز جواد تاجیک یہ کاروان راوے براے آموزش روایت گرے میخواست ببره یادمان بلفت دوپازا چون حاج رضا تو اون عملیات شرکت کرده بود میخواست بره عملیات رو براے راوے ها توضیح بده از قضا اونروز روز شهادت امام صادق بود شب زنگ زد بہ من گفت مرتضے امشب شب شهادت امام صادق بود کسے نبود برام روضہ بخونہ فردا ساعت 5صبح بیا یادمان منم میام اونجا برام روضہ بخون جاتون خالے چہ روضہ اے هم شد اون روزا حاج آقا واقعا نورانے شده بود میگن آدما دم دم هاے شهادت نور بالا میزنن حاج رضا هم اینجورے بود. منبع:↓ پروانہ هاے شهر دمشق🦋 [ ]🦋 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
- محمد پاشو!..پاشو چقدر می خوابی!؟😊 -چته نصفه شبی؟بذار بخوابم..😑😩 -پاشو،من دارم نماز شب میخونم کسی نیست نگام کنه!!!😐😂 یا مثلا میگفت:«پاشو جون من ،اسم سه چهار نفر مؤمن رو بگو تو قنوت نماز شبم کم آوردم!😟😊 هرشب به ترفندی بیدارمان میکرد برای نماز شب..عادت کرده بودیم! 🌷 🌺شادی روحشون صلوات 🌺 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*سهم شهید بی پلاک، دو قطعه از بهشت*🌷 *شهید احمد بذر افشان*🌹 تاریخ تولد: ۱۰ / ۶ / ۱۳۴۵ تاریخ شهادت: ۲ /۱ / ۱۳۶۱ محل تولد: یزد / ابر کوه محل شهادت: منطقه شوش 🌹پدرش← احمد همیشه میگفت *دوست دارم شهید شوم و در نزدیکی مزار شهید بهشتی در تهران دفن شوم*🌷او به جبهه رفت و با گلوله تانک🥀پیکرش متلاشی🖤 و شهید شد🕊️ با کمک همرزمش به محل شهادت رفتم🥀 *کلاه آهنی احمد که نامش بر روی آن نوشته‌ شده بود، هنوز در منطقه مانده بود*🥀تکه‌های بدنش آنجا بود🥀 *گلبرگ‌های بدنش را در یک کیسه جمع کردم*🥀احمد پلاک شناسایی‌اش را در عملیات گم کرده بود🥀 پیگیری‌هایی که داشتم متوجه شدم *نصف بدن احمد یعنی سر و بالاتنه‌اش به تهران منتقل‌ شده🕊️ و به‌ عنوان شهید گمنام 20 متر پایین‌تر از مزار شهید بهشتی دفن ‌شده است*💫حال نمیدانستم باید بقیه بدن که از روی خاک‌ها جمع کردم🥀 *به تهران ببرم و دفن کنم؟؟🥀یا آن قسمت از بدنش هم که در تهران است برای آرام شدن دل مادرش به ابرکوه بیاورم؟*🥀برای گرفتن جواب به دفتر امام خمینی(ره) مراجعه کردم که گفتند: *بهترین کار این است که جنازه‌ای که در تهران دفن شده ، همان‌جا بماند🌷و بقیه بدن را در شهر خودش به خاک بسپارید* و این‌چنین شد *که هم احمد به آرزویش رسید⭐و هم پیکرش به زادگاهش بازگشت*🕊️🕋 *شهیداحمد بذر افشان* *شادی روحش صلوات*💙🌹 Zeynab:Roos..🖤💔 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شهیدی که حضرت رقیه(س) انتخابش کرد. 📎پیشنهاد دانلود 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش محمد هست🥰✋ *ماجرای شهیدی که بعد از ۱۶ سال پیکرش سالم بود*🌷 *شهید محمد رضا شفیعی*🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۶ تاریخ شهادت: ۱۴ / ۱۰ / ۱۳۶۵ محل تولد: قم محل شهادت: بیمارستان بغداد 🌹همرزم← شهید شفیعی در جریان عملیات کربلای ۴ *به اسارت دشمن درآمد*🥀وضعیت جسمانی او مناسب نبود و نیاز به عمل جراحی داشت *ولی بعثی ها توجهی به سلامتی‌اش نداشتند*🥀چند روزی که در اردوگاه بود درد زیادی کشید🥀 *و در آخر از عوارض جراحت در غربت و تنهایی🥀به شهادت رسید*🕊️ او بسیار شکنجه شد و درد کشید🥀مسئولان بعثی برای او قبری در شهر کاظمین در نظر میگیرند✨ *پس از ۱۶ سال پیکر محمد تفحص می‌شود🕊️* نکته عجیب اینجا بود‼️ *که پس از گذشت ۱۶ سال پیکرش صحیح و سالم از خاک بیرون آمد*🌷صدام گفته بود این جنازه نباید به این شکل به ایران برود. *پیکر پاک محمدرضا را سه ماه در آفتاب گذاشتند☀️ تا شناسایی نشود🥀ولی جسد سالم مانده بود🌷حتی روی جسد پودر مخصوص تخریب جسد ریختند🥀که خاصیتش این بود که استخوان‌های جسد هم از بین می‌رفت ولی باز هم جسد سالم مانده بود*🌷 وقتی گروه تفحص جنازه محمدرضا را دریافت می‌کردند🌷 سرهنگِ عراقی که در آنجا حضور داشته *گریه میکرده و میگفته: ما چه افرادی را کشتیم*💫 در نهایت پیکر پاکش سال ۱۳۸۱ به کشور بازگشت و او را به خاک سپردند🕊️🕋 *شهید محمد رضا شفیعی* *شادی روحش صلوات*💙🌹 Zeynab:Roos..🖤💔 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شهبازی در سیره شهدا ذوب شده بود✨ مادر از خصوصیات شهید اینگونه روایت می‌کند: علیرضا لباس نو نمی‌پوشید‼️ می‌گفت مگر رزمنده‌های ما لباس نو می‌پوشیدند. موقع خواب تشک زیرش نمی‌انداخت و می‌گفت مگر شهدای ما روی تشک می‌خوابیدند😔. او بسیجی به تمام معنا بود وقتی از او می‌پرسیدم در پادگان چه کاره هستی؟ می‌گفت جاروکشم😁. شوخ طبع بود و در عین حال با ادب. از هر غذایی نمی‌خورد و می‌گفت نمی‌دانم پول این غذا از چه راهی تهیه شده.☝️ اهل تضرع بود و عبادت خالصانه. گاهی شب‌ها که می‌رفتم رویش پتو بیاندازم که سردش نشود، می‌دیدم عبا انداخته و دارد قرآن می‌خواند و گریه می‌کند.😞💔 علیرضا چهل شب بر سر مزار فعلی‌اش در قطعه 27، زیارت عاشورا ‌خواند🌱 او مزارش را به مادر یکی از شهدا نشان داده و گفته بود «مادر! من علیرضا شهبازی هستم، یادت باشه اینجا، جای من است».💐 شهید تفحص علیرضا شهبازی🌹 شهادت سال ۱۳۸۰ 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊